یکشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۷



جبهة نجات شیادان!

...
یک‌بار دیگر تأکید می‌کنیم، مخالفت با احمدی نژاد به هیچ عنوان دلیل آزادیخواهی و دمکراسی طلبی مخالفان وی نیست. امروز تمامی گروه‌ها و تشکل‌های فاشیستی و دین‌پرست به بهانة آزادیخواهی به مخالفت با احمدی نژاد قیام کرده، خواستار تشکیل «جبهة نجات ملی» شده‌اند،‌ چرا که اینان با هر گونه تغییر در سیاست ایران مخالف‌اند. پادوهای جنگ طلب سازمان سیا در ایران بر دو محور ظاهراً متفاوت همچنان صفوف خود را فشرده و فشرده‌تر می‌کنند. از یک سو سپاه پاسداران منافع آمریکا به عربده جوئی پرداخته و تهدید به بستن تنگة هرمز می‌کند، تا شاید ناو «مقدس» آبراهام لینکلن دوباره به خلیج فارس بازگردد، و از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان حکومتی دست اتحاد و دوستی به جانب دارودستة بهزاد نبوی و نهضت منفور آزادی دراز کرده‌اند. این شرایط پیامد مستقیم فروپاشی محور استعماری «باکو، تفلیس، آنکارا» است.

تهاجم وحشیانة نظامیان گرجستان به مردم اوستیای جنوبی که با حمایت پنتاگون صورت پذیرفت، و واکنش نظامی روسیه به قتل عام غیرنظامیان در اوستیا، باعث شد که آمریکا و نوکران‌اش در سراسر جهان، از جمله در حکومت اسلامی طرفدار صلح شوند! ولی در حکومت اسلامی اوضاع وخیم‌تر از آن است که می‌نماید! چرا که در این هیاهو، نهضت آزادی، یکی از سرسپرده‌ترین تشکل‌های سیاسی به استعمار غرب خطاب به سازمان بهزاد نبوی و در حمایت از «آزادی» بیانیه صادر کرده، خواهان تشکیل «جبهة نجات ملی» شده! البته به گفتة «شهروندامروز»،‌ مورخ 13 مردادماه سالجاری، آخوند ناطق‌نوری هم در دیدار با اکبر بهرمانی، خاتمی و کروبی به همین نتیجه رسیده بود:

«‌ناطق نوری در [این] دیدار دریافته که آنان نیز نگران سرنوشت و آیندة کشوراند و حاضراند جبهة نجات ملی تشکیل دهند[...]»

و این «جبهه»، مانند دیگر تشکل‌های استعماری به جز عوامفریبی هیچ برنامه‌ای ندارد؛ مشتی آخوند جنایتکار پس از سه دهه جنایت و چپاول «نگران» سرنوشت خود و اربابان‌شان شده و در واقع «جبهة نجات مزدوران» به راه انداخته‌ا‌‌ند. می‌دانیم که تشکیل « جبهة نجات ملی» در قاموس نوکران گروه برژینسکی به معنای فراهم آوردن زمینة شورش است، دقیقاً همانطورکه در دوران شریف امامی چنین شورشی سازمان یافت، تا چپاولگران و جنایتکاران بگریزند، و شیخ مهدی بازرگان و حاج «آبراهام» یزدی به رهبری خمینی «استقلال» و «آزادی عمل» را برای مشتی لات و اوباش در کشورمان تأمین کنند. بله! حضرات ظاهراً می‌پندارند مردم ایران هنوز در سال 1977 یخ ‌زده‌اند و نمی‌دانند این نهضت منفور سر در آخور سازمان سیا دارد، یا اینکه ملت ایران هنوز مانند همان دوران شیرین مخالفان دولت را «آزادیخواه» می‌داند. ظاهراً اشکالات «پروستات مقدس» حاج آبراهام یزدی به مغزشان هم سرایت کرده است.

همانطورکه پیشتر نیز گفتیم مخالفان حکومتی احمدی‌نژاد، خواهان حفظ وضع موجود و تداوم سیاست «دورباطل» هستند. در این راستاست که گروه‌های آخوندپرست و پادوی برژینسکی از نهضت آزادی تا دارودستة بهزاد نبوی اتحاد پنهان خود را آشکار می‌کنند. و روزنامة کیهان نیز جهت بازارگرمی برای ریزه‌خواران استعمارغرب، در بخش «یادداشت ویژه»، مورخ 10 اوت 2008، به «انتقاد» از آنان می‌پردازد. چرا که هر چه سیاست ایالات متحد در ایران تضعیف شود، نانخورهای سازمان سیا ناچاراند صفوف خود را فشرده‌تر کنند. در این راستا، موافقان دروغین احمدی نژاد نیز، از قماش آخوند جنتی، دارودستة الهام و همسرش، محفل استعماری کیهان و ... به شیوه‌های مختلف از جمله گزافه‌گوئی و ارائة «تصویر مقدس» از ریاست جمهور در مسیر «ایجاد نفرت» از پرزیدنت گام بر می‌دارند. در این میان وظیفة فارس‌نیوز، «تهاجم غیرمستقیم» به نزدیکان احمدی نژاد شده. این تهاجم پیشتر از طریق انتشار اظهارات ضد و نقیض از قول اطرافیان احمدی نژاد صورت می‌پذیرفت، ولی به دلیل تغییر شرایط سیاسی و بیانیة دفتر خامنه‌ای خطاب به کیهان، امروز فارس نیوز نیز دو گام عقب نشسته، و با انتشار ترهات نمایندة رهبری، به نقل از یک «شهید» که به نوبة خود، گویا از قول خمینی مطلبی را نقل کرده، بیانات رحیم مشائی را مورد «انتقاد» قرار می‌دهد!

در همین راستا، به محض اینکه رحیم مشائی، معاون احمدی نژاد برای رفع تنش با اسرائیل صحبتی می‌کند، «فارس نیوز» به شاخ و شانه کشیدن برای اسرائیل مشغول می‌شود. تعجبی هم ندارد، فارس‌نیوز سخنگوی جناح پاسدارهای نوکر آمریکاست که جهت حفظ منافع ارباب خواهان ادامة جنگ و تنش در منطقه‌اند. از این نظر، ‌ فارس نیوز شاخک «مکمل» گروه نهضت منفور آزادی است. سال گذشته نیز، به بهانة توضیح «دلائل» توقیف «شرق»، رسانة پاسدارهای سلطنت طلب متن مصاحبة مبتذل این روزنامه را در دو نوبت «منتشر» کرد!

به گزارش سایت «پیک ایران»، مورخ 10 اوت 2008، رحیم مشائی، امروز بر اظهارات پیشین خود پیرامون عدم دشمنی ایران با مردم اسرائیل تأکید کرده. به یاد داریم که چندی پیش همین اظهارات در فارس نیوز مورد «تکذیب» قرار گرفت، ولی اینبار دیگر فارس نیوز نتوانست به سنت همیشگی چماق تکذیب بلند کند، در نتیجه چند ساعت پس از انتشار سخنان رحیم مشائی، فارس نیوزی‌ها یک چماق جاندار با دستار و نعلین از قفس بیرون کشیدند، تا با «نقل خاطره» به موضع‌گیری دولت احمدی نژاد اعتراض کرده باشند. چماق مذکور «محمد حسن رحیمیان» نام دارد و نمایندة علی‌خامنه‌ای در «بنیاد شهید و امور ایثارگران» است. ساده‌تر بگوئیم رحیمیان، در واقع مأمور نظارت بر حیف و میل بودجة بنیاد مذکور جهت دریافت «سهم امام» است.

در هر حال آخوند رحیمیان که اگر تنش و بحران در کشورمان فروکش کند می‌باید مانند دیگر آیات عظام حکومتی به روضه‌خوانی و نوحه‌سرائی مشغول شود، به نقل از یک «شهید» که خود خاطره‌ای را نقل کرده، می‌گوید آن شهید به حضور «امام» رفته بود و هر چه از ایشان شنیده بود برای من نقل کرد! و منهم امروز هر چه «آن شهید» از قول «آن مرحوم» گفته برای شما «نقل به مضمون» می‌کنم. علامت تعجب نمی‌گذاریم چون وقاحت و حماقت دو شرط لازم و کافی برای «نمایندگی رهبری» است. ولی فارس نیوز در کمال بلاهت تیتر می‌زند، «طبق نظر صریح بنیان‌گذار انقلاب اسلامی»! خلاصة مطلب رحیمیان به نقل از «آن شهید» و از قول «امام راحل» چنین «فتوی» می‌دهد:‌

«تمامی یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی [...] سربازان رژیم غاصب صهیونیستی به شمار می‌آیند و مواجهه با آنان مشروع است.»

فارس نیوز، با انتشار هذیانات این حجت‌السلام والمسلمین که مانند دیگر حجج حکومتی از قفس باغ وحش استعمار فارغ‌التحصیل شده، در واقع به چنگ و دندان نشان دادن به دولت احمدی نژاد مشغول است. چون حکومت امام زمان خود از نوکران حاکمیت اسرائیل است و اگر جوجه پاسداران فارس نیوز نمی‌دانند، به آن‌ها می‌گوئیم که مأموران امنیتی «حکومت اسلامی» زیر نظر موساد و «تساهال» آموزش می‌بینند، و سلاح و تجهیزات مبارزان حسینی نیز از سوی اسرائیل و با اجازة آمریکا تأمین می‌شود.

پس، پاسداران سلطنت طلب! پیش از «نبرد با اسرائیل» کمی درنگ کنید چون وابستگی حکومت «نه شرقی نه غربی» به سازمان سیا برای ما ملت دیگر از روز هم روشن‌تر شده. همین چند روز پیش بود که ایالات متحد به ناچار حساب بانکی پاسدار رحیم صفوی، مشاور مقام معظم و دیگر عملة فاشیسم را در بانک‌های آمریکا مسدود کرد! چه خبر است اینهمه دور برداشته‌اید؟ مگر نمی‌بینید ارباب‌تان نه تنها در عراق و افغانستان، که در گرجستان هم در باتلاق گیر کرده و حاج آبراهام یزدی برای سازمان حاج بهزاد نبوی دسته گل و «پیام دوستانه» می‌فرستد؟

نه! مسلما نمی‌بینند! کوری، بلاهت و کری ویژة نانخورهای سازمان سیا‌ست. به همین دلیل پاسدار شریعتمداری در یادداشت ویژة خود، تحت عنوان «ای یار مبارک بادا...» می‌نویسد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پیشتر نهضت آزادی را وابسته به بیگانگان می‌دانست، ولی اکنون به دلیل «تشتت ایدئولوژیک» و «ارتجاع» دیگر هیچ مرزبندی با این سازمان ندارد. البته می‌دانیم که سازمان بهزاد نبوی ارواح شکم‌اش بسیار «مترقی» بود، و فقط امروز است که به گفتة پاسدار شریعتمداری دچار «ارتجاع» شده! شریعتمداری همچنین در یادداشت خود ادعا می‌کند که سایت رادیو زمانه «ضددین» است!

بله، گویا ژنرال شریعتمداری پس از دریافت عصای مقام معظم بر سرمبارک‌اش، نه تنها سایت دین پرور و لجن پراکن رادیوزمانه را «ضد دین» رؤیت کرده، که علیرغم سابقة خدمت طولانی در ساواک نسبت خانوادگی بهزاد نبوی و حاج آبراهام یزدی را که حتماً در پرونده‌های ساواک وجود دارد، «فراموش» کرده! بگذریم! امروز به مناسبت دوازدهمین کنگرة سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حاج آبراهام ضمن ارسال دسته گلی برای هم قبیله‌ای خود، پیامی هم برای «سازمان» وی ارسال کرده. پیشتر در مورد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و شخص بهزاد نبوی توضیح داده‌ایم، و نیازی نیست که تکرار کنیم. گروه بهزاد نبوی یک گروه تروریست، سرکوبگر و جنگ طلب است که اعضای آن در واقع یک «قبیله» تشکیل داده‌اند. البته این روزها «قبیله» نقش طرفداری از صلح ایفا می‌کند! شخص بهزاد نبوی نیز از نخبگان بلندپایة حکومت اسلامی است که علاوه بر خرابکاری و جنایت، در فسادمالی و دریافت رشوه سوابق درخشانی دارد. و به همین دلیل است که ابراهیم یزدی حضور چنین شخصیتی را برای ایجاد «جبهة نجات و آشتی ملی» ضروری تشخیص داده.

و حتماً در راه همین صلح‌دوستی‌ها و نجات کشور است که دبیرکل «محترم» نهضت آزادی به خود زحمت داده، کنگرة سازمان بهزاد نبوی را با «دسته گل» و «پیام» نواخته‌اند. یزدی که سی سال است نان فاشیسم می‌خورد، اخیراً به «ضرورت تاریخی» پی برده! بله، حاج‌آبراهام «تاریخ» و ضرورت‌های تاریخی را خوب تشخیص می‌دهند، چون «تاریخ» مورد نظر ایشان در واقع همان منافع ایالات متحد است که باید به هر ترتیب در ایران حفظ شود. و منافع آمریکا چنین ایجاب می‌کند که جنایتکاری به نام ابراهیم یزدی که 30 سال پیش یک پاک کن برداشته بود تا به قول خودش «2500 سال استبداد» ‌را پاک کند، و توحش و تحجر اسلام استعماری را به رهبری امام خمینی بجای ‌آن قرار دهد، امروز در چهرة کریه سازمان خرابکار مجاهدین انقلاب اسلامی و دبیرکل منفور آن، محمد سلامتی، «آزادیخواهی» رؤیت کرده، می‌نویسد:

«تقویت فرایند دمکراسی در ایران در گرو رشد و توسعة احزاب[...]‌است. [...] سازمان مجاهدین [...] در کنار دیگر احزاب اصلاح‌طلب و آزادیخواه می‌توانند جبهه واحدی را [...] برای جلوگیری از [...] فروپاشی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی جغرافیائی ایران عزیز[...] تشکیل دهند.»

بله امروز که حکومت اسلامی تضعیف شده و موجودیت آخوندها و آخوندپرست‌ها واقعاً مورد تهدید قرار گرفته، دبیرکل نهضت حوزه و بازار برای «ایران عزیز» خیلی نگران‌اند‌ و به دمکراسی هم ارادت فراوان پیدا کرده‌اند. البته ما نیک آگاه‌ایم که اعضای نهضت آزادی، مانند اعضای کانون نویسندگان، فقط «آزادی برگزاری مراسم سوگواری و روضه خوانی» می‌خواهند، نه آزادی مردم ایران را. این واقعیتی است که ما ملت فراموش نخواهیم کرد.

در نتیجه، به حاج آبراهام یزدی گوشزد می‌کنیم که سابقة درخشان نهضت آزادی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و گروه محمد خاتمی در دفاع از سرکوب استعماری و فاشیسم مذهبی را نمی‌توان با یک بیانیه و یا هزاران بیانیة عوامفریب «پاک کرد» و از حافظة یک ملت زدود. ایالات متحد تضعیف شده، و منطقی است که ریزه خواران ‌سنتی‌‌اش نیز در کشورمان تضعیف شوند، مخالفت با دولت نهم دلیل آزادیخواهی کارگزاران سازمان سیا نیست. امثال ناطق نوری، محمد خاتمی، بهزاد نبوی و به ویژه ابراهیم یزدی شناخته شده‌‌تر ازآن‌اند که بتوانند مدعی میهن‌دوستی وآزادیخواهی شوند،‌ و از «حاکمیت یکدست» و «حذف احزاب» گلایه کنند. ما روزهای شوم نخست وزیری مهدی بازرگان، سرکوب و کشتار کردها، تعطیل رسانه‌ها، دستگیری و اعدام نویسندگان را فراموش نمی‌کنیم. عقب نشینی استعمار غرب یک واقعیت اجتناب ناپذیر است و آنان که تا دیروز به سرکوب و کشتار و چپاول ما ملت مشغول بودند، و امروز بیشرمانه سخن از «ضرورت تاریخی» و تشکیل «جبهة نجات ملی» به میان می‌آورند، بدانند که دیگر فضای خالی ناشی از پس‌روی استعمار را نمی‌توانند با تشکیل جبهه‌های مردمفریب پر کنند. در تاریخ یک ملت هرگز برای تداوم سرکوب استعماری «جبهة نجات» تشکیل نشده، چرا که حفظ منافع استعمار «ضرورت تاریخی» نیست، بلکه «ضرورت مزدوری» است.



نسخة پی‌دی‌اف ـ‌اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت