سه‌شنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۷



شکلات و سردار!


...
سایت توکلی، پسرخالة علی کوچیکه فیلتر شد! استاد دکتر توکلی! اگر فیلترشکن می‌خواهید، برایتان بفرستیم تا پژوهش‌های‌ پوسیده‌تان زبانمان لال «کپک» نزند. آدرس ما را هم که دارید، یک پیام با رمز «یا پرتقال» بفرستید که ساواکی‌ها مچ‌تان را نگیرند!

به گزارش «بی‌بی‌سی»، مورخ 12 اوت 2008، بریتیش پترولیوم اعلام کرد خط لولة «باکو، تفلیس، جیهان» و دو خط لولة دیگر جهت «پیشگیری» تعطیل شده‌اند! و خلاصه آنچه بوتفلیقه در تهران رشته بود، همه پنبه شد! در ضمن مهرورزی و اردوغان می‌باید برنامة نخ‌ریسی خود را تغییر دهند! چون بلافاصله پس از عقب‌نشینی قابل پیش‌بینی غرب در برابر روسیه، نوکران غرب در منطقه باید خود را برای دریافت توسری جدید آماده کنند. به ویژه اسرائیل، ترکیه و در رأس همه، حکومت اسلامی. به همین دلیل زمزمة عادی سازی روابط با آمریکا از دهان ریزه خواران سنتی آمریکا در ساواک و مجمع تشخیص مصلحت استعمار به گوش می‌رسد.

باب مزدوری آشکار را حاجیه «ابتکار»، عیال سابق سید مهدی هاشمی از طریق یک مصاحبة ابلهانه با «الحیات» گشود، و حنازرچوبه مورخ 12 اوت، مصاحبة‌ کذا را منتشر کرد. «خواهر» ابتکار، تشخیص داده، امروز به نفع ملت ایران است که با آمریکا روابط خود را از سر بگیرد، به طوری که نه تنها منافع ملت ایران که منافع آمریکا هم حفظ شود. بله! اینجا رسیدیم به اصل مطلب! یا همان حفظ منافع آمریکا. چون «ابتکار» مانند دیگر کنیزکان محمد خاتمی،‌ کارمند ساواک است. البته پدرش هم از این افتخار بی‌بهره نبود. و همانطور که بارها در این وبلاگ گفتیم، مزدوری پیشه‌ای است موروثی. بگذریم! ابتکار در این مصاحبه ضمن چرندبافی‌های مرسوم از خانوادة مذهبی و «فرهنگی» خود نیز داد سخن داده! البته در اینکه «مذهب» و «فرهنگ» نزد امثال ابتکار مانند دیگر نخبگان حکومت اسلامی پادوئی و دم‌جنبانی برای ارباب است تردید نداریم، چون دهه‌هاست که مزدوری و پفیوزی در قاموس فعلة فاشیسم، همان «مذهب» و «فرهنگ» نام گرفته:

«به نفع کشور است که روابط خود را با آمریکا به طوری که منافع ملت ایران و آمریکا حفظ شود از سر بگیریم.»

می‌دانیم که برای از سرگیری روابط با آمریکا، تصمیم با حاکمیت ایالات متحد است نه با نوکران‌اش در جمکران. در هر حال متن مصاحبه اهمیتی ندارد، چون از دهان فعلة فاشیسم به جز مهمل و ضدونقیض هیچ نخواهیم شنید. آنچه اهمیت دارد، مواضع «ضدامپریالیستی» و شکمی تیمسار دکتر محسن رضائی است که با دریافت «شکلات» هم حاضر به تغییر آن نخواهند بود. به گزارش ایسنا، مورخ 12 اوت سالجاری، حاج‌ محسن‌آقا چنین فرموده‌اند:

«نباید ایستادگی 30 ساله ملت ایران مقابل آمریکا را به یک شکلات فروخت.»

تیمسار محسن رضائی ضمن ایراد چنین سخنان حکیمانه‌ای، در مورد اسرائیل هم اظهار نظر کرده و فرموده‌اند،‌ در مسائل فلسطین هیچ دخالتی نمی‌کنیم، ولی ملت و دولت اسرائیل مشروعیت ندارند. پیشتر گفتیم که ایجاد یک فدراسیون در صدر برنامة گروه‌های لائیک در اسرائیل و فلسطین قرار دارد، ولی غرب‌ با حمایت و تجهیز حماس مانع از اجرای آن می‌‌شود. و نخستین واکنش غرب به ایجاد چنین فدراسیونی یک آتش سوزی وسیع در سفارت اسرائیل در فرانسه بود! در هر حال به نظر می‌رسد گروه‌هائی در آمریکا از طرح مذکور حمایت کرده‌اند، چون در حکومت اسلامی هم سگ‌های هار غارنشین یک باره «متمدن» شده، از برگزاری انتخابات استقبال می‌کنند. پاسدار محسن رضائی در ادامة مصاحبة خود بر «اتحاد جماهیر نوکری» تأکید کرده می‌گوید، روابط ما با کشورهای عربی و مسلمان تابع شرایط نیست! البته نیازی نبود محسن رضائی، در مقام نوچة اکبر بهرمانی به ما بگوید، این آمریکاست که روابط بین نوکران خود را تنظیم می‌کند، و طبیعی است که روابط استعماری در هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد، چون مسیر چپاول استعمار غیرقابل تغییر است. البته نوچة رفسنجانی از این امور آگاهی‌ندارد، و می‌پندارد چنین سخنانی نشانگر «قدرت» و «استقلال» حکومت ‌اسلامی است:

«ما با کشورهای عربی [عرب] و مسلمان یک رابطه مستحکمی داریم که در هیچ شرایطی تغییر نمی‌کند.»

آری! این توهمات نوکران آمریکا در منطقه است! مثلاً جنگ عراق و ایران حتماً به این دلیل رخداده بود که عراق نه «عربی» است، و نه مسلمان! در غیر اینصورت چنین جنگی نمی‌داشتیم! خواهیم دید که پس از شکسته شدن محور «باکو، تفلیس، جیهان، تل‌آویو» بسیاری از سیاست‌ها تغییر خواهد کرد. دیروز هم حنازرچوبه، با تکیه بر توهمات حکومت ترکیه، تأکید داشت که درگیری قفقاز هیچ ارتباطی با انفجار در خط لولة جیهان ندارد! این مهملات به نقل از شبکة خبری «ان.‌تی.‌وی» ترکیه در حنازرچوبه انتشار یافت.

یک هفته پس از انفجار خط لولة «باکو، تفلیس، جیهان» که زیر گوش ارتش ناتو صورت گرفت، و پنج روز پس از تهاجم وحشیانة ارتش گرجستان به مردم اوستیای جنوبی، خوشبختانه جنگ به پایان رسید. از این جنگ آنچه به یاد داریم تصاویر آواره‌گان جنگی است که ارتش گرجستان با حمایت مستقیم پنتاگون و اعضای ناتو به راه انداخت، و خصوصاً تصویر خلیل‌زاد نمایندة ایالات متحد در شورای امنیت که به «ویتالی چورکین»، نمایندة روسیه می‌گفت، «شما خواهان صلح نیستید، چون از عقب‌نشینی نظامیان گرجستان از اوستیا ممانعت می‌کنید.» البته بعداً معلوم شد در بین نظامیان گرجستان، مستشاران نظامی آمریکا نیز حضور دارند! معلوم شد، ترکیه نیز سلاح و تجهیزات دریافتی از سوی پنتاگون را به گرجستان «می‌فروشد»، و بالاخره معلوم شد، گرجستان یک توافقنامة چهارماده‌ای امضا کرده تا نمایندگان «سازمان امنیت اتحادیة اروپا» آنرا به مسکو ببرند.

بعد «برنار کوشنر»، وزیر امورخارجة فرانسه راهی گرجستان شد و همان شب اعلام کردند که نیکولا سرکوزی، رئیس جمهور فرانسه نیز فردا عازم مسکو خواهد شد تا بین گرجستان و روسیه واسطه شود. ولی امروز پیش از شرفیابی پرزیدنت سرکوزی به کرملین، پرزیدنت مدودف اعلام فرمودند، جنگ به پایان رسید، و ما به اهداف خود رسیدیم! بله! نگذاشتند این پرزیدنت سرکوزی گشایش بازی‌های المپیک از گلویش پائین رود! اصولاً مستر پرزیدنت ما چندان مورد تائیدات الهی نیست! در فرودگاه «بن‌گوریون» اسرائیل هم نزدیک بود بی‌پرزیدنت شویم، ولی به خیر گذشت! البته آن روز به خیر گذشت، چون جنگ پنج روزة قفقاز، پیامد همان گلوله در فرودگاه «بن‌گوریون» بود، که بعضی‌ها به آن توجهی نکردند! بهای این بی‌توجهی را مردم گرجستان پرداختند.

در این گیرودار، رسانه‌های فرانسه برای آنکه هر دو طرف مناقشه را از خود راضی و خشنود نگاه دارند، فیلمی از حضور ساکاشویلی در لباس نظامی به همراه برنار کوشنر و گلة محافظان در شهر «گوری» پخش کردند! در حالیکه ساکاشویلی با لباس نظامی، به درگاه برنار کوشنرد التماس و لابه می‌کرد و همزمان برای روس‌ها خط‌ونشان می‌کشید و می‌گفت، «ما ایستاده‌ایم»! یک هلی‌کوپتر در آسمان ظاهر شد. برنارکوشنر سرآسیمه به بالا نگاهی کرد، سپس ساکاشویلی هراسان دورو برش را ‌نگریست و ناگهان همه با هم شروع به دویدن کردند! بعد محافظان به یاد آوردند که وقت دویدن نیست، دور ساکاشویلی و کوشنر جمع شدند روی‌شان را هم با یک سفرة سیاهرنگ پوشاندند که کسی روی ماه‌شان را نبیند! خوشبختانه باز هم به خیر گذشت اگر نه کریستین اوکرنت سر پیری بیوه می‌شد، و روزی دوازده ساعت در تلویزیون دولتی فرانسه برنامه‌های کیلوئی روشنفکرنمایانه برای‌مان اجرا می‌کرد، و رادیوی دولتی نیز همزمان این برنامه‌های پوچ، ویژة روشنفکران کافه نشین منطقه یک پاریس را به خوردمان می‌داد. و خلاصه هر وقت جعبة جادو را باز می‌کردیم، تصویر بیوة کوشنر در برابر چشمان‌مان می‌رقصید. خلاصه شانس‌ آوردیم چون هلیکوپتر کذا فقط برای ترساندن حضرات آمده بود. دوشنبه شب هم جعبة جادو، پس از پخش سخنان خلیل‌زاد، پاسخ تند «ویتالی چورکین»، نمایندة روسیه به آن حضرت را نیز پخش کرد. مطالبی که معمولاً از رسانه‌های جمعی پخش نمی‌شود.

حنازرچوبه هم جرأت نکرد پاسخ نمایندة روسیه به غلام ‌خانه‌زاد آمریکا، «زلمای خلیل‌زاد» را منتشر کند. و اما مهم‌ترین پیامدهای جنگ پنج روزه در جمکران سخنان «داش» صفار هرندی و ابودلقک بهرمانی است. «داش» صفار برای نابودی سران حکومت اسلامی قیام فرموده گفته‌اند، اراذل و اوباش را از صحنة کشور حذف خواهیم کرد! اکبربهرمانی هم در جمع فعالان سیاسی «اصلاح‌طلب» در مشهد به بانوان ـ نه به زنان ـ مژدة آینده درخشان داده! خلاصه اگر زنی ازدواج نکند از این آیندة درخشان بی بهره خواهد ماند! بهرمانی سپس به تکرار ترهات خاتمی پیرامون «آزادی در چارچوب شرع» پرداخته. حاج اکبر با الهام از چرندیات بنی‌صدر در باب شعار «عقل» و با استفاده از مهملاتی که محافل استعماری در دهان شیرین عبادی می‌گذارند، به اختراعات و اکتشافات عجیبی در قرآن نیز نائل آمده و می‌گوید، مردم در پذیرش دین آزاداند:

«عصر کنونی عصر معجزه عقلی است [...] قرآن [...] پذیرش آزادانة دین، اعتقاد و فکر را ترویج می‌کند [...] به تعقل و استدلال تأکید و از خرافه و بی‌تدبیری و بی‌عقلی برحذر می‌دارد [...] اسلام هیچگونه تناسبی با زور و تحمیل عقیده و فکر ندارد و فلسفة جهان‌بینی اسلام ناشی از درک آزادانة حقایق است[...]»

بله! این اسلام که طی سه دهه بر ملت ایران چپاول و کشتار حاکم کرده، «فلسفه» هم داشت و به ما نگفته بودند! آنهم فلسفة درک آزادانة «حقایق»! به عبارت دیگر ما آزادیم که آزادانه آنچه را وجود خارجی ندارد، یعنی همان «حقیقت» الهی و کذا را حسابی درک کنیم، آنهم در چارچوب شرع! معلوم نیست اگر آن‌ بخش کذا از فلسفة ارسطوئی نبود، فلاسفة فقرفرهنگی جمکران چه خاکی بر سر می‌ریختند. بگذریم! رفسنجانی در سخنرانی مضحک خود در کمال بیشرمی ادعا کرده پس از استقرار حکومت اسلامی، شرایط مناسبی برای «تحقق آزادی» فراهم شده. البته آزادی مورد نظر حاج اکبر همان آزادی لات‌ و اوباشی چون سردار سازندگی و همپالکی‌هایش جهت لفت و لیس و سرکوب مردم ایران است. چون در ایران، پس از کودتای 22 بهمن، مشتی قمه‌کش و جیب‌بر و روضه‌خوان از قماش رفسنجانی رسماً به تعریف «آزادی» پرداخته‌اند. متن سخنرانی انقلابی سردار اکبر در ایسنا مورخ 22 مردادماه سالجاری موجود است.

اتفاقاً سید ابراهیم نبوی، معاون سیاسی وزارت کشور حکومت اسلامی در هجرت، ضمن نقل وقایع «سی سال پیش در چنین روزی» در سایت رادیوزمانه، متن پیام «آزادی‌خواهانة» خمینی را منتشر کرده، تا آنها که شاهد ماجرای براندازی 22 بهمن نبودند بدانند موجود سفاکی به نام خمینی هم دقیقاً به شیوة نهضت آزادی و کانون نویسندگان، با توسل به شعار «آزادی» خواهان برگزاری مراسم سوگواری بود، البته با زبان الکن و مبتذل خویش. خمینی در این پیام متناقض از یکسو خود را مدافع آزادی می‌نمایاند و از سوی دیگر به حاکمیت قانون اعتراض می‌کند! رهبر کبیر در کمال حماقت می‌فرماید، چرا مردم تحت حکومت نظامی باید برای تجمع مجوز بگیرند، این آزادی نیست! پیشتر گفتیم که محور تبلیغات استعمار در کشورمان در ترادف قرار دادن آزادی با «قانون شکنی» است، چون استقرار نظم قانونی تهدیدی است برای منافع استعمار. با مطالعة متن پیام خمینی مشاهده خواهیم کرد که پیام مذکور بازتاب مستقیم تبلیغات استعماری جهت نقض قانون است:

«ملت باید بداند که آزادیخواهان جهان به آسانی به آزادی دست نیافتند. اکنون اهالی اصفهان به اسم حکومت نظامی بدون مجوز قانونی در زیر چکمه‌های خونخواران شاه از اجتماعات دینی محروم‌اند و حق اظهار نظر ندارند و از آزادی اعطائی برخوردارند.»

آفتاب آمد دلیل آفتاب! آزادی مورد نظر خمینی دجال دقیقاً همان است ‌که در سخنان پوچ و بی‌سروته اکبربهرمانی و همپالکی‌های‌اش از آن سخن به میان آمده: شیادی و عوامفریبی با توسل به شعار مردمفریب «آزادی». سردار اکبر و دیگر فعلة فاشیسم در حکومت اسلامی بزودی متوجه خواهند شد که در برابر شکسته شدن محور «تفلیس، باکو، جیهان» توجیه دیکتاتوری استعماری اسلامی دیگر با این شعارهای پوسیده امکانپذیر نخواهد بود!





نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت