شنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۷



دلیران گرجستان!


...
به گزارش فیگارو، مورخ 15 اوت 2008، آخوندهای کاتولیک در قریة «لورد» در کشور فرانسه جمع شدند تا «صعود» مریم «مقدس» را به آسمان «جشن» بگیرند. قریة «لورد»‌ همانجائی است که 150 سال پیش همین مریم مقدس بر خواهر «برنادت سوبریو» ظاهر شد! و بر اساس همین «بی‌بی‌گوزک» یک فیلم ساختند به نام «آهنگ برنادت»؛ از آن‌فیلم‌ها که تماشای‌اش از صدها قرص خواب‌آور مؤثرتر است. آورده‌اند که سیمای کریه جمکران هر سال در دوران کریسمس، برای «احترام به هم‌میهنان مسیحی» این فیلم کسالت‌آور را پخش می‌کرد، و هم‌میهنان مسیحی هم فحش فراوانی نثار روح پدر بنیانگزار حکومت اسلامی و خصوصاً رئیس صدا و سیما می‌کردند، و می‌گفتند مرده‌شورخودتان را ببرند با احترامات‌تان!

چه نشسته‌اید، که تفسیرهای ضدامپریالیستی کیهان هم درست به نمایش فیلم «آهنگ برنادت» می‌ماند. هر بار طرح آمریکا در منطقه شکست می‌خورد، کیهان یک «یاداشت روز» در انتقاد از همین طرح قلمی می‌کند! در مورد جنگ 33 روزه شاهد بودیم که پاسدار شریعتمداری برای «هضم» عقب‌نشینی مفتضحانة اسرائیل از لبنان کمی وقت گرفتند. سپس جشن پیروزی در کیهان به راه افتاد و روزی‌نامه را هفت شبانه‌روز آذین بستند. امروز هم که ارتش ناتو ناچار به عقب‌نشینی در قفقاز و اروپای شرقی شده و از روی لج‌بازی تصمیم گرفته یک سپر دفاعی هم برای حفاظت از دارودستة «لخ والسا» در لهستان «پیشنهاد»‌ کند، کیهان یک «یادداشت روز» به شوت وپرت‌ها تقدیم کرده! البته سپر کذائی را در سایت نووستی مورخ 16 اوت سالجاری، یک «گربه مرده» خوانده‌اند، چرا که ظاهراً هیچ کارآئی نخواهد داشت، و در واقع تف سربالا است؛ دقیقاً مانند موضع‌گیری دیرهنگام محفل کیهان!

برای اطلاع از چگونگی حال و احوال آمریکا پس ‌از شکست در جبهة گرجستان می‌باید به سخنان نوکران‌ا‌ش در سراسر جهان نگاهی داشته باشیم. در عراق آخوند مقتدی صدر، دوباره خواهان «جهاد» با اشغالگران شده، و آخوند سیستانی جهت ایجاد تسهیلات لازم برای عبور و مرور نظامیان انگلستان و ایالات متحد احداث یک «جاده» بین ایران و کربلا را الزامی دانسته‌اند! البته سیستانی مزدور ادعا می‌کند جادة ‌مذکور برای رفاه حال «زائران» است. در جمکران، پرزیدنت مهرورزی پس‌ از ملاقات با رجب اردوغان فرموده‌اند، خروج آمریکا از عراق مصلحت نیست! «فارس‌نیوز»، مورخ 15 ماه اوت تیتر زده، ملاقات مهرورزی با اردوغان «پشت درهای بسته» صورت گرفت! و در این ملاقات «سری»، رجب اردوغان هم به مهرورزی گفته، «برادر» هوا بس ناجوانمردانه پس است، سلام‌‌ات را نمی‌خواهند گفت پاسخ، و قرارداد خط لولة گاز هم بی‌خیال! مهرورزی در پاسخ نخست وزیر کشور «لائیک» ترکیه فرموده‌، « فارسی بیلمیرم!» سپس پرزیدنت جمکران راهی مسجدی در ترکیه شدند تا حداقل کمی با اسرائیل در ترکیه مبارزه کرده باشند. به گزارش رسانه‌های گورکن‌ها، در مسجد کذا نمازگزاران بر ضد اسرائیل شعار دادند و فراموش کردند که ترکیه خودش عضو ناتو است و با اسرائیل همکاری‌های «نظامی ـ امنیتی» دارد!

در هر حال رجب اردوغان پس از آغاز درگیری‌های گرجستان تقاضای مکالمة تلفنی با پرزیدنت مدودف داشته، و به قول خودش می‌خواسته «طرح قفقاز» ارائه دهد، ولی گویا تحویلش نگرفتند. حنازرچوبه هم، در کمال حماقت تیتر زده بود، «مدودف به تلفن اردوغان پاسخ نداد!» بله! مدودف، پای تلفن نشسته و خودش گوشی را برمی‌دارد، وقتی هم نخست وزیر ترکیه تلفن کرده، مدودف گفته، «نیستن!» سپس رجب اردوغان ترسان و لرزان یک قرآن زیر بغل گذاشته و سرآسیمه راهی روسیه شد تا سوگند یاد کند که از خاک ترکیه مستشار نظامی آمریکائی و سلاح و تجهیزات به گرجستان نمی‌رسد! چون راه را خودتان بسته‌اید! ولی در هر حال اردوغان موفق به دیدار مدودف نشد، چون وقتی کوبة در کرملین را کوبید، مدودف در را گشود و همینکه اردوغان را دید، باز هم گفت، نیستن! برای تعطیلات رفتن سوچی! و دولت مستقل ترکیه فهمید اوضاع خراب‌تر از آن است که سفیر آمریکا در آنکارا در گوش‌شان خوانده بود.

و اما در این گیرودار کاندی رایس از فرانسه راهی تفلیس شد. حال وزیر امورخارجه هم هیچ خوب نبود. هنگام پیاده شدن از هواپیما دو دستی میله‌های پلکان را گرفته بود و تلوتلو خوران پائین می‌آمد تا رسید به ساکاشویلی کودن. ساکاشویلی که مانند همة آدمک‌های سازمان سیا، به توهم الهیت آمریکا دچار شده، وقتی فهمید کاخ سفید نمی‌تواند کاری انجام دهد لب ولوچه‌اش از شدت ناامیدی حسابی آویزان شد. رایس که فیلم فرار شجاعانة ساکاشویلی در شهر گوری را دیده بود، دو ضربه به پشت جنگاور گرجی زده وی را گفت، «دونت ووری، بی هپی»، چون احمدخاتمی، نیم ساعت پیش در نماز جمعه گفت، در آیات قرآن چنین آمده است ‌که:

«یک گروه از آیات اشاره به پیروزی حق به [بر] باطل دارد گروه دیگری نوید پیروزی حزب‌ الله به [بر] حزب شیطان دارد. گروه بعدی اشاره به حکومت مستضعفان دارد. گروه بعدی [...] می‌گوید جهانی شدن در سایة حکومت امام زمان تحقق خواهد یافت [...] این وعدة خداست و خداوند وعده تخلف‌پذیر نمی‌دهد.»

و رایس هم با تکیه بر وعدة الهی گفت، «می‌بینی که پیروزی با ماست.» ساکاشویلی که پس از حملة ارتش روسیه موهای‌اش را مدل «آشفته» آرایش می‌کند، به زبان انگلیسی از رایس پرسید،‌ «آر یو شور؟» رایس پاسخ داد، «آوکرس!» من خودم با امام زمان ملاقات داشتم! احمد خاتمی امروز خودش گفت:

«امکان ملاقات [با امام زمان] جای تردید نیست.[...] اما آن‌ها که شرفیاب می‌شوند پاک‌ترین هستند.»

و بر ما معلوم شد که دلیل تلوتلو خوردن «رایس» همان شرفیابی ایشان به چاه جمکران و ملاقات با آنحضرت بوده، نه ضربة توافق شش‌ماده‌ای اتحادیة اروپا با روسیه! در حدیث آمده که رایس پس از خروج از چاه زیر لب زمزمه می‌کرد، «مست از لب لعل تو، نه از بادة ناب!» باری ساکاشویلی وقتی از زبان رایس حکایت ملاقات‌اش را با آنحضرت شنید فریاد برآورد، «سو فانتاستیک!» ولی احمد خاتمی در ادامه گفته:

«هر بی سروپائی که توفیق شرفیابی ندارد، آن‌ها که شرفیاب می‌شوند تا زنده هستند آنرا جائی بازگو نمی‌کنند.»

پس شما چرا آنرا بازگو کردید؟ رایس ساکاشویلی را گفت، تو به این میگی زندگی! من از وقتی با سرکوزی ملاقات کردم، در واقع مرده‌ام! و اینجا بود که ساکاشویلی اشکریزان بر جنازة رایس دو رکعت نماز گزارد. و همزمان با نماز ساکاشویلی، آنجلا مرکل، که اشک در چشمانش حلقه زده بود و مثل جرج بوش «مف و مف» می‌کرد، در مصاحبة مطبوعاتی خود در سوچی اظهار داشت، حالا اون‌ها پایتخت اوستیای جنوبی رو با خاک یکسان کردند، و یک قتل عام مختصری هم انجام دادند، شما چرا چنین پاسخ تندی دادید؟! شما بزرگی می‌کردید! که گفته‌اند بخشش از بزرگان است! پرزیدنت مدودف هم انگار نه انگار که مرکل حرف زده، اظهار داشت، اگر باز هم چنین اعمالی صورت گیرد واکنش ما همین خواهد بود! و آنجلا مرکل فهمید، این روس‌ها شوخی سرشان نمی‌شود. صدراعظم آلمان، سپس در حالیکه پشت چشم‌نازک می‌کرد، افزود حالا ما نیروی حافظ صلح از کجا بیاوریم، چرا سند و مدرک ارائه دادید؟ ما حرف شما رو قبول می‌کردیم! و پرزیدنت مدودف، با همان لحن خشک و سرد تکرار کرد، نیروهای حافظ صلح در کنار نیروهای روس باید مراقب غیرنظامیان باشند، و ما همیشه برای ادعاهای‌مان اسناد و شواهد ارائه می‌کنیم. مسلم است! چون بدون شواهد، طرف مقابل هم همیشه می‌تواند ادعای شما را تکذیب کند، و «آنجلا مرکل» در واقع نگران اثبات وحشیگری ارتش گرجستان در اوستیای جنوبی بود، چون نظامیان آمریکا این ارتش را «همراهی» می‌کردند که زبان‌مان لال راه را گم نکند!

و اینجا بود که رسانه‌های اروپای غربی آهسته، آهسته انتقاد از ساکاشویلی و تهاجم ارتش گرجستان به غیرنظامیان را آغاز کردند! و در حالیکه «کاتوزیان» هم‌صدا با یکی از اوباش حکومتی در سایت رادیوزمانه برای همه توضیح می‌داد چگونه می‌توان به افتخار دریافت مدرک دکتری از آکسفورد نائل آمد، پاسدار شریعتمداری شنیدند که هوگو چاوز، همین دیروز، پس از اطمینان از شکست محور «تفلیس ـ تل‌آویو»، از ساکاشویلی شدیداً انتقاد کرده! و ایشان هم با خود گفتند، ای دل غافل! نبرد با آمریکا باید ادامه یابد! سپس برای جبران سکوت محفل کیهان در محکوم کردن جنگ گرجستان مقدار زیادی باروت در تفنگ بادی خود گذاشته آنرا به سوی وزارت امورخارجه نشانه گرفته و ماشه را کشیدند!

کیهان مورخ 16اوت 2008، در یکی از همان «یادداشت‌های روز»، مطلبی تحت عنوان «تأملی در موضع وزارت امور خارجه» انتشار داده، و شریعتمداری برای ماست‌مالی کردن خفقان خود، از پشت میز هیئت تحریریه یقة وزارت امور خارجه را محکم گرفته. بله، حکایت همان دزدی است که فریاد «آی دزد» سر می‌داد. حضرات در جمکران دقیقاً مانند اربابان‌شان در آمریکا می‌پنداشتند که با تهاجم نظامی پنتاگون به اوستیای جنوبی روسیه را وارد یک جنگ فرسایشی در مرزهای‌اش خواهند کرد، و به این ترتیب از عراق و افغانستان جان سالم به در خواهند برد. به همین دلیل ضمن جنجال پیرامون تهاجم نظامی روسیه به گرجستان، از محکوم کردن تجاوز به اوستیا هم شدیداً خودداری می‌کردند. نوکران آمریکا در جمکران دقیقاً همان موضع واتیکان را اتخاذ کردند، خلاصه بگوئیم، برای «صلح» دعا می‌فرمودند. البته نه در خلیج فارس! در خلیج فارس جوجه پاسداران و سرداران به سوی قبلة رزمناو آبراهام لینکلن نماز می‌گزاردند، دعای جنگ می‌خواندند و برای بازگشت آمریکائی‌ها التماس و لابه می‌کردند، تا اینکه سه روز پس از درگیری‌ها، وقتی نیکولا سرکوزی با لب و لوچة آویزان راهی روسیه شد، اسرائیل هم اعلام کرد آمریکا به ما اجازة حمله به ایران را نمی‌دهد، و رویاهای نوکران آمریکا در جمکران همه نقش بر آب شد.

ولی از آنجا که گزینة سازمان سیا برای حاکمیت ایران از شیاد، ابله و لوده فراتر نمی‌رود، گورکن‌ها به بحث شیرین «دوستی با اسرائیل و عبور از خط امام» مشغول بودند و نمی‌دیدند در قفقاز چه می‌گذرد. البته اگر هم می‌دیدند قادر به درک ابعاد واقعه نبودند. تا اینکه رجب اردوغان «پشت درهای بسته» پرزیدنت مهرورزی را در جریان ملاقات رایس با امام زمان قرار داد. اینجا بود که ژنرال شریعتمداری کلاهخود و خفتان برگرفت، سوار بر مرکب «پرشیا» عازم باغ‌شاه شد. و از همانجا تیر در چلة کمان گذاشت و در حالیکه با یکدست قرآن را چسبیده بود و با دست دیگر فرمان پرشیا را می‌فشرد، به سوی وزارت امور «فرنگیه» آب‌ دهان التفات فرمودند، تیر و کمان را هم آخر کار دادند به سعدالله زارعی.

تیمسار سعدالله، همان کسی است که پیشتر در «فارس نیوز» از ذوق «کاهش قیمت اسرائیل» در «چشم آمریکا» به پایکوبی و جست و خیز مشغول شده بودند. ولی امروز ناچار شد به سوی قبلة دیگری نماز بگذارد و شدیداً از ابهام در مواضع وزارت امور «فرنجیه» انتقاد کرده، گفت، چرا از غربی‌ها انتقاد نکردید، مگر نمی‌دانید این قفقاز مال خودمان بوده، و ساکنین آن خود را «ایرونی» می‌دانند؟ همین مردم اوستیای جنوبی همه نژادشان «آریائی» و فرهنگ‌ و تاریخ‌شان هم «ایرونیه!» دکتر زارعی در ادامه یادآور می‌شوند که «ایرونی‌های» مذکور چند صد سال «روسی» و تحت حاکمیت تزارها و سپس عضو اتحادجماهیر شوروی بوده‌اند و خلاصه چون در استخر «ایرونی» و روسی شناوراند، سازمان بدجنس ناتو تلاش کرده این منطقه را در تقابل با دو قدرت بزرگ چون ایران و روسیه قرار دهد! بله حکومت جمکران هم در این بین هم‌سنگ روسیه‌ شد! حکومت مفلوک جمکران را دست‌کم نگیریم. هر هفته چند بار متحمل تهدیدات نظامی از جانب «امارات» می‌شود و دم بر نمی‌آورد. نظامیان‌اش را در مرز پاکستان می‌ربایند و گردن می‌زنند، و «سعید شفقت»، سفیر دولت مفلوک پاکستان در کمال وقاحت در تهران می‌گوید ما نمی‌توانیم به این منطقه ارتش اعزام کنیم، چون این منطقه «امن» است! با این وجود حکومت اقتدار جمکران خفقان مرگ گرفته! و ما ملت می‌باید از زبان نوچة بازار، سعدالله زارعی، چنین حکومتی را هم‌سنگ روسیه بدانیم! البته «منطقة امن» مذکور در واقع همان مرکز قاچاق اسلحه، مواد مخدر و برده فروشی است و از ارکان اساسی حکومت‌های اسلامی منطقه به شمار می‌رود. دلیل مخالفت میرحسین موسوی، آخوند محتشمی‌پور، نژاد حسینیان و دیگر «تجار شریف» منطقة «امن» با احداث خط لولة صلح حفظ همین «امنیت» است! از مطلب دور افتادیم بازگردیم به مقالة کیهان پیرامون جنگ گرجستان.

پس از پایان جنگ، و شکست مفتضحانة طرح آمریکا، کیهان ادعا می‌کند قرار بوده ساکاشویلی از ترکیه و از طریق دریای سیاه کمک نظامی دریافت دارد، ولی ترکیه حاضر به همکاری نشد! مفسر محترم! مگر دولت ترکیه می‌تواند از فرمان ارتش ناتو سرپیچی کند؟ ترکیه حاضر به همکاری نشد یا ناوگان جنگی روسیه راه گرجستان به دریا را مسدود کرده بود؟ و همین امر مانع تحرکات ارتش ناتو در دریای سیاه شد؟ دلیل گلایه اروپا و آمریکا از واکنش شدید روسیه به تهاجم وحشیانة گرجستان همین است! حضرات از روسیه دلخورشده‌اند، چون طرح ناتو در گرجستان را با شکست کامل روبرو کرد! حال اگر محفل کیهان پنداشته با سقوط قریب‌الوقوع ساکاشویلی و برباد رفتن آرزوهای ناتو در قفقاز، گورکن‌ها می‌توانند همان «طرح قفقاز» پنتاگون را از سوی خود مطرح کنند، سخت در اشتباه‌اند. برای حل مسائل منطقه یک راه بیشتر وجود ندارد و آنهم واگذار کردن امور به امام‌زمان است. به گزارش «مهرنیوز» مورخ 26 مردادماه سالجاری در بیانیة پایانی چهارمین همایش بین‌المللی «دکترین مهدویت» چنین آمده‌:‌

«اعتقاد به حاکمیت منجی آسمانی بهترین راه حل در مسیر اهداف سیاسی و حقوقی است، به طوری که اندیشمندان می‌توانند با تکیه بر آن به دنبال راهکارهای راهبردی درعرصه‌های متفاوت بشری از جمله سیاست و حقوق باشند.»

بله، روسیه بی‌جهت راه دریائی به گرجستان را مسدود کرد. با اعتقاد به «حاکمیت منجی» می‌توانست راه را برای شکست خود، و پیروزی طرح ارتش جنایتکار ناتو هموار سازد! و پاسدار شریعتمداری را وادار نکند که سراسیمه از زیرزمین بیرون پریده، در این گرمای تابستان یقة وزارت امورخارجة بی‌آبروی حکومت اسلامی را بگیرند. مگر منوچهر متکی و آن معاون مفلوک‌اش که در این گیرودار به عربده جوئی برای پادشاهی‌های منطقه مشغول بود، کف دستشان را بو کرده بودند که ناوگان جنگی روسیه راه ارسال اسلحه از ترکیه را سد می‌کند؟ آنها هم به «حاکمیت منجی» معتقد بودند، و آن را «بهترین راه حل» می‌دانستند. هم برای آمریکا و هم برای جمکران. منوچهر متکی می‌پنداشت حاکمیت روسیه هم مانند حکومت اسلامی گوش به فرمان آمریکاست. چرا متکی را سرزنش می‌کنید؟ کیهان که در همة امور صاحب‌نظر است، سیاست‌های آیندة کشور را تعیین می‌کند،‌ به مجلس روضه خوان‌ها دستور می‌دهد و ... و سی‌سال است که در صف نخست «مبارزه با آمریکا» عربده می‌زند، چرا سکوت کرده بود؟ نکند شما هم با کاندی رایس به حضور آن‌حضرت شرفیاب شده بودید، و هم‌صدا با رایس زمزمه می‌کردید، «مست از لب لعل تو ...»؟





نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت