«پیس» و تفلیس!
...
وقتی به فقرا غذا میدادم، مرا در زمرة قدیسین قرار دادند، ولی هنگامی که پرسیدم به چه دلیل اینان باید فقیر باشند، مرا کمونیست خواندند.
منبع: «انقلاب از مسیر صلح»، اثر دون هلدر کامارا، اسقف برزیلی، از مخالفان واتیکان که در ماه اوت 1999 درگذشت.
انتخاب جوزف بایدن توسط حسین اوباما نشانگر ائتلاف آشکار حزب دمکرات ایالات متحد با واتیکان یا بهتر بگوئیم ائتلاف حزب کذا با قدیمیترین و مهمترین محفل فاشیست جهان است. فراموش نکنیم کاردینال جوزف راتزینگر نیز مانند یورگن هابرماس، در صف پیروان هیتلر به مبارزه در راه خدا اشتغال داشتند. اما پیش از ادامة مطلب لازم است به هوچیهای مخالفنمای حکومت اسلامی بگوئیم پاسدار عمادالدین باقی از طرفداران نظام توحش اسلامی است و قانون اساسی آنرا مدافع حقوق بشر میداند!
به پامنبریهای عبادی و حقوق بشر اسلامی در سایت «اخبارروز» یادآور شویم که تکرار سیرک پاسدار اکبر با پاسدار عمادالدین باقی امکانپذیر نیست. عمادالدین باقی از مدافعان حقوق بشر نسبی است، و نه تنها مانند کیانوری، قانون اساسی حکومت اسلامی را مدافع حقوق بشر میداند که براندازی 22 بهمن 1357 را نیز در ترادف با جنبش مشروطه قرار داده. پس بهتر است پیش از برپائی مراسم سینه زنی و سوگواری برای پاسدار «باقی»، اگر فرصتی دست داد به نامههای پرسوز و گداز ایشان به آخوند شاهرودی نگاهی بیندازید تا ببینید عمادالدین باقی مدافع حقوق بشر است یا مدافع حکومت توحش اسلامی و قوانین آن. حال بپردازیم به انتخاب سناتور «جوزف بایدن» به عنوان معاون «شهید» حسین اوباما، یا پیش درآمد تشکیل یک جمهوری ائتلافی «کاتولیک ـ باپتیست» در ایالات متحد!
جوزف بایدن متولد 20 نوامبر 1942، کاتولیک مسلک و پیرو واتیکان است. ایشان از سن سیسالگی به حرفة «سناتوری» روی آوردهاند! بله، از قضای روزگار معاون شهید اوباما کاتولیک از آب درآمده! به عبارت دیگر محفلی که از تونی بلر در انگلستان حمایت میکند بجای حمایت از جانمککین، دستی به سر و گوش حسین اوباما کشیده! چرا؟ چون «جوزف بایدن» از طرفداران طرح امنیت ملی جرج بوش، از حامیان تهاجم نظامی به عراق و از مدافعان محور «تفلیس ـ تلآویو ـ تهران» به شمار میرود و اگر نخواهیم حاشیه برویم ایشان از طرفداران تداوم جنگ در مرزهای روسیهاند.
جوزف بایدن از آن دمکراتهائی است که از تمامی طرحهای جنگ افروزی جمهوریخواهان حمایت کرده و بهتر بگوئیم، نه دمکرات است نه جمهوریخواه، بلکه هر چه پنتاگون فرماید همان کند. مهمترین ویژگی سناتور «بایدن»، تقلب و کپیبرداری از دیگران است. در سال 1988، جوزف بایدن، نامزد حزب دمکرات برای انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل افتضاحی که با کپی زدن از روی سخنرانی «نیل کیناک»، رهبر حزب کارگر انگلستان به بار آورد، ناچار شد از دور انتخابات خارج شود. در پی این جنجال، مشخص شد حضرت «بایدن» در تقلب و کپی برداری «سابقه» دارند و پروندة تقلب ایشان در سال 1968، زمانی که دانشجوی حقوق بودند نیز موجود است! البته جوزف بایدن پروندههای دیگری هم دارد که ویکیپدیا در مورد آنها توضیح نداده، چون ویکیپدیا به زبان فرانسه حداکثر نزاکت را درمورد کاتولیکهای پیرو واتیکان رعایت میکند!
ویژگی کاتولیکهای پیرو واتیکان این است که مانند دستاربندان شیعه، «وضع موجود» را عین عدالت الهی میدانند و معتقدند بشر از حکمت خداوند بیخبر است و خلاصه اگر فقر و نکبت و جنگ و بردهداری در هزارة سوم پیشرفت کرده، این نیز حکمتی دارد! پیشتر با اشاره به کتاب «کارلا دلپونته» پیرامون جنایات مسلمین گروه «هاشم تاچی» که اقدام به ربودن صربها و فروش اعضای بدن آنها کردهاند، گفتیم که اعضای ناتو و آخوندهای واتیکان در این جنایات سهیماند. حال نگاهی خواهیم داشت به اظهارات نوآم چامسکی در مورد واتیکان، تا تفاوت بین یک کاتولیک و کاتولیک پیرو واتیکان را بهتر بشناسیم. چامسکی میگوید:
«اسقف برزیلی «دون هلدر کامارا» در برزیل محبوبیت بسیار داشت و کلیسا را از انحصار ثروتمندان خارج کرده بود. اسقف کامارا، راهبهها و کشیشها را به محلههای فقیرنشین اعزام کرد، ساختمانهای کلیسا را در اختیار بنیادهای آموزش و بهداشت قرار داد و نتایج چشمگیری به دست آورد. اما هنگامی که مورد تهاجم خشونتطلبان قرار گرفت واتیکان هیچ کمکی به او نکرد. کاملاً بر عکس، پاپ کشیشهای پیرو «دون هلدر» را یکی پس از دیگری بر کنار کرد، و بجای آنها کشیشهای طرفدار وضع موجود منصوب کرد.»
در اینجا میباید توضیح دهیم که اینکار توسط سلف پاپ فعلی صورت گرفته. البته کاردینال جوزف راتزینگر نیز همین مسیر را به بهترین نحو ادامه میدهد. چامسکی میافزاید:
«زمانی که [همفکران دون هلدر] در آمریکای لاتین فعالیت داشتند، سرکوب سیاسی و امنیتی در این منطقه شدت یافت. واتیکان در این گسترش سرکوب نقش داشت. اکنون [...] در کشور السالوادور کسی که در جایگاه کاردینال قرار گرفته یک کشیش اسپانیائی افراطگرا است که در ارتش این کشور درجة ژنرالی دارد. همان ارتشی که در ماه مارس 1980، اسقف «رومهرو» را به قتل رساند، چون به سرکوب و کشتار مردم توسط ارتش اعتراض میکرد.»
منبع: «درباب پروپاگاند»
و البته پاپ هم درآن سالها خفقان گرفته بود چون مانند دیگر آخوندهای واتیکان نان جنگ سرد میخورد، و هر یکشنبه «پاچه، پاچه» گویان صلیب میکشید. واژة «پاچه» مشتق از واژة لاتین «پاکسا» به معنای صلح است، ولی از آنجا که صلحطلبی واتیکان به کلهپزی «شهید» لاجوردی شباهت بیشتری دارد، به علم و دانش و کمالات خود در زبان ایتالیائی متوسل شدیم! در واقع هر وقت چهرة دوست داشتنی «جرمن شپرد» بر جعبة جادو نمایان میشود که در هوا صلیب میکشد و «پاچه، پاچه» میگوید، یاد شهید لاجوردی میافتم که امروز حنازرچوبة مفلوک یک مطلب به درازای رودة امام خمینی در وصف «مهرورزیهایاش» منتشر کرده بود تا هیچکس قتل این جلاد بازنشسته را به گردن ساواک و دارودستة محمد خاتمی نیاندازد.
اتفاقاً امروز سازمان عفو بینالملل هم از خواب غفلت پرید و خواهان رسیدگی به جنایات «عاملان» کشتار زندانیان در سال 1367 شده. میدانیم که دیروز ابودلقک بهرمانی در وقوقیة جمعه زبان به تعریف از سیاستهای پس از جنگ گشوده بود و میگفت، ما اینهمه کارهای «سازنده» انجام دادیم، «اگر» همین سیاست را ادامه میدادند امروز خیلی پیشرفت کرده بودیم، و کمبود آب و برق نداشتیم. پس بگذریم و بازگردیم به بیداری سازمان عفو بینالملل.
اگر این سازمان فقط خواهان مجازات «عاملان» کشتار زندانیان سیاسی در ایران شده و با «آمران» این جنایات کاری ندارد به این دلیل است که آمران در خارج از مرزها نشسته و حکومت مفلوک اسلامی در واقع «عامل» حضرات است. به عبارت دیگر، بیانیههای سازمان کذا هم مانند صلحطلبی پاپ و پیروان واتیکان «پاچه، پاچه» گفتن است و بس! منتها جوزف بایدن، چون انگلیسی زبان است میگوید «پیس، پیس»! باید به شهید حسین اوباما بگوئیم با «پیس، پیس» نمیتوان رفت «تفلیس».
منبع: «انقلاب از مسیر صلح»، اثر دون هلدر کامارا، اسقف برزیلی، از مخالفان واتیکان که در ماه اوت 1999 درگذشت.
انتخاب جوزف بایدن توسط حسین اوباما نشانگر ائتلاف آشکار حزب دمکرات ایالات متحد با واتیکان یا بهتر بگوئیم ائتلاف حزب کذا با قدیمیترین و مهمترین محفل فاشیست جهان است. فراموش نکنیم کاردینال جوزف راتزینگر نیز مانند یورگن هابرماس، در صف پیروان هیتلر به مبارزه در راه خدا اشتغال داشتند. اما پیش از ادامة مطلب لازم است به هوچیهای مخالفنمای حکومت اسلامی بگوئیم پاسدار عمادالدین باقی از طرفداران نظام توحش اسلامی است و قانون اساسی آنرا مدافع حقوق بشر میداند!
به پامنبریهای عبادی و حقوق بشر اسلامی در سایت «اخبارروز» یادآور شویم که تکرار سیرک پاسدار اکبر با پاسدار عمادالدین باقی امکانپذیر نیست. عمادالدین باقی از مدافعان حقوق بشر نسبی است، و نه تنها مانند کیانوری، قانون اساسی حکومت اسلامی را مدافع حقوق بشر میداند که براندازی 22 بهمن 1357 را نیز در ترادف با جنبش مشروطه قرار داده. پس بهتر است پیش از برپائی مراسم سینه زنی و سوگواری برای پاسدار «باقی»، اگر فرصتی دست داد به نامههای پرسوز و گداز ایشان به آخوند شاهرودی نگاهی بیندازید تا ببینید عمادالدین باقی مدافع حقوق بشر است یا مدافع حکومت توحش اسلامی و قوانین آن. حال بپردازیم به انتخاب سناتور «جوزف بایدن» به عنوان معاون «شهید» حسین اوباما، یا پیش درآمد تشکیل یک جمهوری ائتلافی «کاتولیک ـ باپتیست» در ایالات متحد!
جوزف بایدن متولد 20 نوامبر 1942، کاتولیک مسلک و پیرو واتیکان است. ایشان از سن سیسالگی به حرفة «سناتوری» روی آوردهاند! بله، از قضای روزگار معاون شهید اوباما کاتولیک از آب درآمده! به عبارت دیگر محفلی که از تونی بلر در انگلستان حمایت میکند بجای حمایت از جانمککین، دستی به سر و گوش حسین اوباما کشیده! چرا؟ چون «جوزف بایدن» از طرفداران طرح امنیت ملی جرج بوش، از حامیان تهاجم نظامی به عراق و از مدافعان محور «تفلیس ـ تلآویو ـ تهران» به شمار میرود و اگر نخواهیم حاشیه برویم ایشان از طرفداران تداوم جنگ در مرزهای روسیهاند.
جوزف بایدن از آن دمکراتهائی است که از تمامی طرحهای جنگ افروزی جمهوریخواهان حمایت کرده و بهتر بگوئیم، نه دمکرات است نه جمهوریخواه، بلکه هر چه پنتاگون فرماید همان کند. مهمترین ویژگی سناتور «بایدن»، تقلب و کپیبرداری از دیگران است. در سال 1988، جوزف بایدن، نامزد حزب دمکرات برای انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل افتضاحی که با کپی زدن از روی سخنرانی «نیل کیناک»، رهبر حزب کارگر انگلستان به بار آورد، ناچار شد از دور انتخابات خارج شود. در پی این جنجال، مشخص شد حضرت «بایدن» در تقلب و کپی برداری «سابقه» دارند و پروندة تقلب ایشان در سال 1968، زمانی که دانشجوی حقوق بودند نیز موجود است! البته جوزف بایدن پروندههای دیگری هم دارد که ویکیپدیا در مورد آنها توضیح نداده، چون ویکیپدیا به زبان فرانسه حداکثر نزاکت را درمورد کاتولیکهای پیرو واتیکان رعایت میکند!
ویژگی کاتولیکهای پیرو واتیکان این است که مانند دستاربندان شیعه، «وضع موجود» را عین عدالت الهی میدانند و معتقدند بشر از حکمت خداوند بیخبر است و خلاصه اگر فقر و نکبت و جنگ و بردهداری در هزارة سوم پیشرفت کرده، این نیز حکمتی دارد! پیشتر با اشاره به کتاب «کارلا دلپونته» پیرامون جنایات مسلمین گروه «هاشم تاچی» که اقدام به ربودن صربها و فروش اعضای بدن آنها کردهاند، گفتیم که اعضای ناتو و آخوندهای واتیکان در این جنایات سهیماند. حال نگاهی خواهیم داشت به اظهارات نوآم چامسکی در مورد واتیکان، تا تفاوت بین یک کاتولیک و کاتولیک پیرو واتیکان را بهتر بشناسیم. چامسکی میگوید:
«اسقف برزیلی «دون هلدر کامارا» در برزیل محبوبیت بسیار داشت و کلیسا را از انحصار ثروتمندان خارج کرده بود. اسقف کامارا، راهبهها و کشیشها را به محلههای فقیرنشین اعزام کرد، ساختمانهای کلیسا را در اختیار بنیادهای آموزش و بهداشت قرار داد و نتایج چشمگیری به دست آورد. اما هنگامی که مورد تهاجم خشونتطلبان قرار گرفت واتیکان هیچ کمکی به او نکرد. کاملاً بر عکس، پاپ کشیشهای پیرو «دون هلدر» را یکی پس از دیگری بر کنار کرد، و بجای آنها کشیشهای طرفدار وضع موجود منصوب کرد.»
در اینجا میباید توضیح دهیم که اینکار توسط سلف پاپ فعلی صورت گرفته. البته کاردینال جوزف راتزینگر نیز همین مسیر را به بهترین نحو ادامه میدهد. چامسکی میافزاید:
«زمانی که [همفکران دون هلدر] در آمریکای لاتین فعالیت داشتند، سرکوب سیاسی و امنیتی در این منطقه شدت یافت. واتیکان در این گسترش سرکوب نقش داشت. اکنون [...] در کشور السالوادور کسی که در جایگاه کاردینال قرار گرفته یک کشیش اسپانیائی افراطگرا است که در ارتش این کشور درجة ژنرالی دارد. همان ارتشی که در ماه مارس 1980، اسقف «رومهرو» را به قتل رساند، چون به سرکوب و کشتار مردم توسط ارتش اعتراض میکرد.»
منبع: «درباب پروپاگاند»
و البته پاپ هم درآن سالها خفقان گرفته بود چون مانند دیگر آخوندهای واتیکان نان جنگ سرد میخورد، و هر یکشنبه «پاچه، پاچه» گویان صلیب میکشید. واژة «پاچه» مشتق از واژة لاتین «پاکسا» به معنای صلح است، ولی از آنجا که صلحطلبی واتیکان به کلهپزی «شهید» لاجوردی شباهت بیشتری دارد، به علم و دانش و کمالات خود در زبان ایتالیائی متوسل شدیم! در واقع هر وقت چهرة دوست داشتنی «جرمن شپرد» بر جعبة جادو نمایان میشود که در هوا صلیب میکشد و «پاچه، پاچه» میگوید، یاد شهید لاجوردی میافتم که امروز حنازرچوبة مفلوک یک مطلب به درازای رودة امام خمینی در وصف «مهرورزیهایاش» منتشر کرده بود تا هیچکس قتل این جلاد بازنشسته را به گردن ساواک و دارودستة محمد خاتمی نیاندازد.
اتفاقاً امروز سازمان عفو بینالملل هم از خواب غفلت پرید و خواهان رسیدگی به جنایات «عاملان» کشتار زندانیان در سال 1367 شده. میدانیم که دیروز ابودلقک بهرمانی در وقوقیة جمعه زبان به تعریف از سیاستهای پس از جنگ گشوده بود و میگفت، ما اینهمه کارهای «سازنده» انجام دادیم، «اگر» همین سیاست را ادامه میدادند امروز خیلی پیشرفت کرده بودیم، و کمبود آب و برق نداشتیم. پس بگذریم و بازگردیم به بیداری سازمان عفو بینالملل.
اگر این سازمان فقط خواهان مجازات «عاملان» کشتار زندانیان سیاسی در ایران شده و با «آمران» این جنایات کاری ندارد به این دلیل است که آمران در خارج از مرزها نشسته و حکومت مفلوک اسلامی در واقع «عامل» حضرات است. به عبارت دیگر، بیانیههای سازمان کذا هم مانند صلحطلبی پاپ و پیروان واتیکان «پاچه، پاچه» گفتن است و بس! منتها جوزف بایدن، چون انگلیسی زبان است میگوید «پیس، پیس»! باید به شهید حسین اوباما بگوئیم با «پیس، پیس» نمیتوان رفت «تفلیس».
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت