یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۷



لات‌ایسم!

...

در وبلاگ «اگر و اکبر» بر «جدائی دین از سیاست» تأکید کردیم،‌ و در همینجا عنوان کنیم، آن‌ها که «جدائی دین از دولت» را مطرح می‌کنند به «تحریف» لائیسیته مشغول‌اند. چرا که «جدائی دین از دولت»، به هیچ عنوان با دخالت دین در سیاست تخالفی ندارد. در واقع جارچیان «جدائی دین از دولت» خواهان بازگشت به دوران آشوب و هرج و مرج در زمان سلطنت‌اند، همانروزها‌ی خوب که هر گاه منافع کارخانة رجاله پروری ایجاب می‌کرد یک جفت نعلین به مخالفت با دولت «قیام» می‌فرمود و اوضاع همیشه به نفع نعلین و بر ضد منافع ملی فیصله می‌یافت. از دورة فتوی میرزای شیرازی و از زمانیکه سرکوب بهائیان در دوران قاجار آغاز شد، روحانیت شیعه پیوسته در سیاست‌ دخالت می‌کند. و پس از کودتای کلنل آیرون‌ساید اسلام پناه، و مخالفت «نعلین» با استقرار جمهوری و بعدها مخالفت خمینی دجال با «کاپیتولاسیون» نیز جدائی دین از دولت و دخالت روحانیت در سیاست را شاهدیم. پس به «بومی‌گرایان» مقیم فرنگ که اسلام‌سنج به دست گرفته، درجة اسلام مردم را مشخص می‌کنند و در کمال بیشرمی به تحریف دمکراسی مشغول شده، آنرا «جدائی دین از دولت» تعریف کرده‌اند، یادآورمی‌شویم که طرح «جدائی دین از دولت» یک پیشنهاد عوامفریبانه است و بس. برای ایجاد یک حاکمیت لائیک لازم است به دخالت دین و روحانیت که مدعی واسطگی میان خداوند و بندگان شده، در سیاست کشور نقطة پایان گذاشت. حال بپردازیم به وبلاگ امروز.

خوشبختانه المپیک پکن به پایان رسید، و ما که افتخار تماشای مراسم افتتاح آنرا فقط طی چند لحظه، آنهم به طور کاملاً اتفاقی داشتیم، مراسم پایانی را نیز با گیتار «جیمی پیج» به پایان رساندیم! بله، به گفته «جک روگ» این مراسم «عالی» برگزار شد. اتفاقاً ما هم با رئیس کمیتة المپیک کاملاً موافق‌ایم، حرف نداشت! نه کسی دوپینگ کرد، نه داوران حق و حساب گرفتند، نه هیچ کشوری اعمال نفوذ کرد، مثل همیشه «عالی» برگزار شد! واقعاً در المپیک «معنویت» موج می‌زد، ‌ هیچکس به ده‌ها و شاید صدها میلیارد دلار که پشت پردة این مسابقات مفتضح هر چهار سال یک‌بار ردوبدل می‌شود، نگاهی نیانداخت! همه به ورزشکاران، به ویژه ورزشکاران «ینگه دنیا» خیره شده بودند، بخصوص دوربین گزارشگران فرانسه که بجز فرانسوی‌ها و گاوچران‌ها هیچ نمی‌دید. البته حق داشتند! با افتضاحی که در اوستیای جنوبی پیش آمد، باید از گاوچران‌ها دلجوئی می‌شد، که شد! و خلاصه امروز معنویت المپیک به پایان رسید و ما هم سری به سایت‌های خبری گورکن‌ها زده متوجه شدیم اگر در حوالی گرجستان، سازمان ناتو پس از درگیری با ارتش روسیه پس گردنی غیرمنتظره‌ای دریافت می‌کند، در جمکران هم بین نوکران آمریکا دعوا بالا می‌گیرد و همه ترسان و لرزان به «انتقاد» و «تکذیب» پرداخته، هر یک سعی دارد به تخته پاره‌ای چنگ بیاندازد، تا گلة گمراه به سوی گروه حاج اکبر سازندگی و محمد خاتمی شیاد هدایت و ارشاد شود.

البته خط اصلی ارشاد یا محور این پروپاگاند استعماری را «فاینانشال تایمز» هفتة گذشته مشخص کرده بود. این روزی‌نامه از زبان عیال الهام، سخنگوی دولت به مداحی از احمدی نژاد پرداخته و «روزآنلاین» این مصاحبه را تحت عنوان «خاتمی برانداز است» انتشار داد. بله، جهت حفظ منافع استعمار غرب در ایران لازم است «خاتمی» را به عنوان «سکولار» به ما ملت حقنه کنند، و برای چنین ادعای ابلهانه‌ای چه کسی بهتر از عیال الهام، سخنگوی دولت مهرورزی! بهتر بگوئیم فاینانشال تایمز یک خمینی مؤنث پیدا کرده که خود را «زن برتر» می‌داند، چون آخوند سیستانی که هیچ زنی را به حضورنمی‌پذیرد، ایشان را پذیرفته! البته عیال الهام نادان‌تر از آن است که بداند زن یا مرد مدعی برتری بر همجنس خود چه اشکال عمده‌ای دارد! بگذریم! سایت پیک ایران مورخ 20 اوت سالجاری، مصاحبة خمینی مؤنث را با فاینانشال تایمز انتشار داده. همسر الهام ضمن انتقاد از محمد خاتمی و در واقع جهت بازارگرمی برای گروه اصلاح‌طلبان حکومتی، نه تنها خاتمی را مخالف حکومت اسلامی قلمداد کرده که او را طرفدار سکولاریسم معرفی می‌کند:

«خاتمی به منظور سرنگونی جمهوری اسلامی اصلاح طلبان را رهبری کرده [...] اصلاح‌طلبان برای سکولار کردن کشور علیه اسلام جنگ به راه انداخته‌اند[...]»


البته در اینکه محمد خاتمی قصد براندازی و کودتا داشت تردیدی نیست. پیشتر هم گفتیم که کودتای دارودستة خاتمی آنروز که وزیر امورخارجة فرانسه پس از چند روز انتظار، ناامید از موفقیت کودتا، حمایت دولت خود را از حکومت ایران اعلام کرد، شکست خورد. ولی دلیل کودتای گروه «خاتمی ـ خوئینی‌ها» به هیچ عنوان شیفتگی آن‌ها بر سکولاریسم نبوده! محمد خاتمی پس از دریافت فرامین اربابان در اروپا و به ویژه در واتیکان تلاش کرد براندازی را سازمان دهد تا هم ملایان از تجربة حکومت اسلامی جان سالم به در برند، و هم یک حکومت استعماری تازه نفس بجای حکومت مفلوک جمکران بنشیند و بازار سرکوب و چپاول غرب از رونق نیافتد. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به مصاحبة فاینانشال تایمز و بازارگرمی برای خاتمی و سردار اکبر از زبان یک موجود منفور و مبتذل.

می‌دانیم که در «جبر»، منفی در منفی، مثبت است! بنابراین اگر موجود نفرت انگیزی چون همسر الهام به ستایش از شخصیت منفوری چون احمدی نژاد بپردازد، در واقع تیر خلاص به پرزیدنت مهرورزی شلیک شده، چون در مسیر پروپاگاند برای گروه خاتمی نتیجة آن «مثبت» خواهد بود. همچنانکه وقتی پاسدار شریعتمداری در کیهان برای ایجاد یک جبهة سلطنت‌طلب، به دامان شیرین عبادی آویزان می‌شود، تا راه رستگاری را به اصلاح طلبان حکومتی نشان دهد، در واقع به تبلیغ برای تحفة محفل نوبل پرداخته. ولی در این میان جالب‌تر از همه، ایجاد شکاف بین کیهان و فارس‌نیوز است!

فارس نیوز که متعلق به جناح پاسداران سلطنت طلب است، ضمن انتشار مصاحبه‌ای با عبادی از زبان او به هتاکی به شاه سابق پرداخته. از تکرار اظهارات مبتذل عبادی در فارس‌نیوز مورخ 24 ماه اوت سالجاری خودداری می‌کنیم، چون وبلاگ‌مان به ابتذال بازار آلوده می‌شود، ولی از اهالی فارس‌نیوز که چهرة واقعی شیرین عبادی را به ما نمایاندند، بی‌نهایت سپاسگزاریم. بدون این مصاحبه، ادعای ما پیرامون ابتذال برگزیدة محفل نوبل هیچگاه نمی‌توانست به اثبات برسد. پس «فارس‌نیوز» را رها کرده بازمی‌گردیم به عیال الهام که خاتمی و ابودلقک بهرمانی را به طرفداری از اسرائیل و آمریکا متهم می‌کند! حال آنکه در کل، این حکومت ساخته و پرداختة استعمار است. البته جناب پروفسور کاتوزیان که نقش انگلستان را در کودتای کلنل رضاخان انکار می‌کنند، فرموده‌اند،‌ «این حرف‌ها نشان عدم پذیرش مسئولیت است!»

بله ایشان هم از همان پروفسورهای آکسفورد هستند که بر ظهور «رنسانس» در «حماسه» نظارت فرمودند و در رشتة تحریف و مهمل‌گوئی از آکسفورد یک دکترای واقعی دریافت داشته‌اند. باید دید در سدة اخیر سه کودتای 1921، 1953 و 1979 را چه کسی سازمان داده؟ نیروهای سرکوب شهربانی، ساواک و سپاه پاسداران را چه کسی آموزش می‌دهد و چه کسی تجهیز می‌کند تا بتوانند به سرکوب روزمرة مردم و چپاول ثروت‌های ما ادامه دهند؟ پاسخ به این پرسش‌ها را باید در بانک‌هائی جستجو کنیم که ارز حاصل از چپاول نفت ما در آن‌‌ها انباشته می‌شود. و اما در تداوم تبلیغات فاینانشال تایمز برای گروه خاتمی و حاج اکبر، وزیر ارشاد جمکران، «داش» صفارهرندی، پاشنة کفش خود را «ورکشیده» و در حالیکه برق تیغة چاقوی فرهنگی‌شان نابینایان را هم خیره می‌کند، نه تنها در غرب که در افغانستان و عراق هم لیبرال دمکراسی رؤیت فرموده‌، و دون‌کیشوت‌وار به جنگ با آن رفته‌اند!

سخنان «داش» صفار، در کیهان مورخ 23 ماه اوت 2008 انتشار یافته. وزیر ارشاد حکومت اسلامی گویا کر است و برق تیغة چاقو، خودش را هم کور کرده، چرا که حکومت اسلامی افغانستان و عراق را لیبرال دمکراسی می‌خواند! نمی‌دانیم چرا یک نوبل به کلاه مخملی عرصة فرهنگ و هنر جمکران اهداء نمی‌کنند! حیف این استعدادهاست که پنهان بماند:

«برای منتقل کردن لیبرال دمکراسی به کشورهائی مثل عراق و افغانستان مجبورند صدها هزار نیروهای نظامی‌شان را بیاورند[...]»

همانطورکه «فوکویاما» ضمن پشتک و وارو زدن برای سرمایه سالاری جهانی «پایان تاریخ» را اعلام کرد، «داش» صفار هم در حین چندین معلق برای اربابان، پایان لیبرال دمکراسی را اعلام می‌کنند، و جهانیان را فرمان می‌دهند که به دنبال «گفتمان» نوینی بروند. و آن گفتمان «نوین» را «مهدویت» می‌خوانند که باز می‌گردد به اعتقادات زرتشتیان! و آخوندهای یهودی، مسیحی و مسلمان آن را از روی دست زرتشتیان «کپی» زده‌اند. می‌بینیم که «جوزف بایدن» هم از پیروان بر حق مهدویت و از طرفداران «داش» صفار است. چون وزیر ارشاد گورکن‌ها نیز از مخالفان چماقداری است! صفار هرندی می‌گوید، مردم در غرب با لیبرال دمکراسی مخالف‌اند و با چماق بر سرشان می‌کوبند تا لیبرال دمکراسی را قبول کنند:

«گفتمان‌های غالبی در جهان [...] بوده‌اند [...] که آخرین آن‌ها نسخة آخرزمانی لیبرال دمکراسی بوده [...] طراحان این گفتمان امروز به شکست آن اعتراف می‌کنند [...] اگر نسخة شفابخشی بود [...] چه ضرورتی داشت که با چماق بر سر مردم بکوبند تا آن‌ها مجبور به قبول آن شوند.[...]»

مسلماً پروفسور مولانا در تدوین این سخنرانی احمقانه نقش به سزائی داشته‌اند چون این سخنرانی به مقالات مهملی که پاسدار شریعتمداری از ایشان منتشر می‌کند شباهت عجیبی دارد، و اگر کسی سبک نگارش بشناسد ممکن است متوجه شود چنین ترهاتی از ذهن علیل یک پروفسور واحد تراوش کرده. در هر حال پس از نصب‌ «الله‌اکبر» بر روی پرچم عراق، تروریست‌ها در کمال آرامش به حذف فیزیکی سکولارها و مخالفان القاعده مشغول‌اند. به گزارش نیویورک تایمز، مورخ 23 اوت، «کمال عبدالله» از اعضای بلند پایة وزارت فرهنگ عراق، که قرار بود در جایگاه وزارت قرار گیرد به ضرب گلوله از پای درآمد. کمال عبدالله 54 ساله، سنی مذهب و به گفته سخنگوی وزارت فرهنگ عراق سکولار بود! به همین دلیل رسانه‌های جمکران ترور او را مانند کشتار غیرنظامیان اوستیای جنوبی به سکوت برگزار کردند، که گفته‌اند، «سکوت علامت رضاست».

مسلماً بجای کمال عبدالله، یک لات و داش مشتی شیعی مسلک مانند صفار هرندی در رأس وزارت فرهنگ قرار خواهد گرفت، و مقتدی صدر هم به پیروی از سناتور بایدن، متن سخنرانی‌جناب وزیر را با الهام از سخنان «داش» صفار تنظیم خواهد کرد. جالب است که در «لیبرال دمکراسی» عراق، طرفداران «حکومت اسلامی» و مقامات «شیعه» در امنیت کامل روزگار می‌گذرانند، باید بگوئیم اگر «گفتمان» مهدویت، «نوین» است، امنیت نوکران شیعی مسلک آمریکا در عراق،‌ که مانند جمکران، به حکومت اسلامی و پرچم «الله‌اکبر» مجهز شده، ولی به ادعای هرندی «لیبرال دمکراسی» است هیچ تازگی ندارد.







نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد


نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس


...


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت