کیهان و زلیخا!
...
در مورد وبلاگ «کشک و پژوهش» تأکید میکنیم، که «دین» و اعتقادات دینی هیچ ارتباطی با تفکر منطقی و علمی و عقلانی ندارد. اگر پژوهشگری به نام لطفی در فارس نیوز، بهائیت را یک «توهم» میخواند باید بداند که دیگر ادیان هم جز «توهم» هیچ نیستند. در نتیجه، توهم درست و نادرست نداریم. بهائیت همانقدر ارزش دارد که تشیع و هر مسلک دیگری. بنابراین اعتقادات بهائیان همانقدر ارزش خواهد داشت که اعتقادات پیروان تشیع و غیره. به هر تقدیر بحث ما اعتقاد به ادیان نیست، بحث ما آزادی عقاید افراد است. ما معتقدیم که هدف جنجال رسانهای پیرامون «ادیان» و «توهین به مقدسات» که از جانب غربیها رهبری میشود، ایجاد «انسداد فرهنگی» از طریق اشغال فضای اجتماعی ایران با زبان انسداد یا زبان «دین»، «اعتقادات» و «منهیات» دینی است.
جنجال عملة فاشیسم پیرامون «اسرائیلدوستی» و «اسرائیل ستیزی» نیز دقیقاً در همین چارچوب قرار میگیرد، چرا که در فضای اجتماعی ایجاد نوعی انسداد میکند. سادهتر بگوئیم، به این ترتیب نه تنها «زبان قدرت» که زبان «مخالفان» را در انحصار عامل «دین» قرار میدهد! و از آنجا که زبان دین محدود و متعلق به گذشتهها است، فضای فرهنگی به اسارت زبان کممایة دینفروشان در میآید.
میدانیم که «زبان دین» مانند «زبان فاشیسم»، زبانی است «یکسویه» و «الزامآور» که آینده را در گذشتههای تاریخستیز اسطورهها جستجو میکند. اسطورههائی که نه تنها با عقل سلیم و منطق انسانی در تضاد کامل قرار میگیرند، که «مقدس» و «آسمانی» هم تلقی میشوند، بنابراین نقد و بررسی علمی آنها نیز «ممنوع» است. به عنوان نمونه در حکومت اسلامی جمکران کسی حق ندارد مسائل را از دید منطقی یا از دیدگاه حقوقی بنگرد! از پیامبر و امامان شیعه نمیگوئیم، چرا که تکرار مکررات خواهد بود. از اسرائیل میگوئیم.
در پی اظهارات معاون احمدی نژاد پیرامون دوستی با ملت اسرائیل، تمامی نعلینها زبان باز کرده و رسانهها را با ترهات خود پر کردهاند. آخرین بلبل زبانی از آخوند علمالهدی است که تخصص ویژه در چرندبافی دارد، و از حکما و فلاسفة بزرگ جمکران به شمار میرود. علمالهدی در ایسنا، مورخ ششم شهریورماه فرموده، دوستی با اسرائیل خلاف آموزههای دینی است. علامت تعجب نمیگذاریم چون همین فرد چندی پیش در مصاحبه با «روزنامة خراسان» صریحاً گفته بود، در اسلام «فعالیت اجتماعی» به دو عرصة فیزیکی و احساسی محدود میشود که اولی مردانه و دومی زنانه است! میبینیم که طبق اظهارات علمالهدی، فعالیت اجتماعی در اسلام جنبة علمی و هنری نمیتواند داشته باشد، چرا؟ چون فعالیت علمی نیازمند «تفکر آزاد» و فعالیت هنری نیازمند «تخیل آزاد» است که هر دو با «تعبد» و «بندگی» و دنبالهروی کورکورانه از فرامین آسمانی در تضاد قرار دارد. حال اگر بخواهیم سخنان علمالهدی در مورد اسرائیل را از جنبة حقوقی بررسی کنیم خواهیم دید نعلینها تا چه حد بیمایه و کودناند و تا چه حد در دریای تناقضگوئی شناور.
کشوری به نام اسرائیل که حدود 60 سال پیش ایجاد شده، منطقاً نمیتواند ارتباطی با آموزههای دینی شیعیمسلکان داشته باشد. نعلینها با استناد به «بیبیگوزکهای» توجیه کنندة غارت اموال یهودیان توسط محمد میگویند، «یهودیان در صدر اسلام با پیامبر گرامی دشمن بودند و آنحضرت را آزار میدادند». در تداوم این داستانهای ساختگی است که اینان ناگهان از صدر اسلام به قرن بیستم شیرجه زده مدعی میشوند اسرائیل دشمن اسلام است! حال آنکه در واقع اسرائیل از شرکای حکومت اسلامی است و طی جنگ با عراق، به دستور آمریکا، تجهیزات نظامی را دولت اسرائیل به حکومت امام زمان تحویل میداد. در تاریخ 21 اکتبر سال 1983 سفیر اسرائیل در ایالات متحد به صورت رسمی رسانهها را در جریان این امر قرار داد. از مطلب دورافتادیم بازگردیم به جنجال رسانهای جهت ایجاد انسداد فرهنگی در ایران.
همانطور که گفتیم با محدود کردن عرصة سیاست به دوستی و دشمنی با اسرائیل فضای اجتماعی به صورت کاذب دوقطبی میشود و همین امر مسائل جامعة ایران را به اسرائیلستیزی و اسرائیلپرستی تقلیل میدهد. به این ترتیب مطالبات مردم به طور کلی به سکوت برگزار میشود؛ به عنوان نمونه مطالبات کارگران. دلیل هیاهوی کیهان و فارس نیوز برای تأئید ارتباط یا عدم ارتباط شیرین عبادی با بهائیان، سلطنت طلبان و اسرائیل در واقع گسترش همین جبهة انسداد بوده. ولی به دلیل شرایط نوین منطقهای حباب پروپاگاند کیهان و فارس نیوز چند روزی بیش دوام نیاورد و زیر دماغ مبتکراناش ترکید!
امروز ششم شهریورماه سال 1387، روز بسیار خجستهای است، چون پاسدار شریعتمداری بساط افشاگریهای «رذلینژاد» پیرامون شیرین عبادی و شرکاء را برچیدند! به یاد داریم که از چند روز پیش رسانههای رسمی حکومت اسلامی، کیهان و فارس نیوز با توسل به سوابق شیرین عبادی تمام ادب و تربیت و به ویژه فرهنگ اجتماعی خود را در طبق اخلاص گذاشته تقدیم امت اسلام کرده بودند، و پس از اینکه فارس نیوز با تحفة محفل نوبل مصاحبهای بسیار فرهنگی ترتیب داد، پاسدار شریعتمداری قول دادند که جهت اثبات ادعای خود، اسناد و مدارک را در روزینامة کیهان منتشر خواهند کرد! ولی از آنجا که هوا این روزها سخت «پس» است، ژنرال شریعتمداری ناچار شدند دکان افشاگری «فضلینژاد» را تعطیل کنند. البته فکر نکنید امثال شریعتمداری به این سادگی میدان هتاکی و لجنپراکنی را ترک میکنند! ابداً! ایشان مانند دیگر فعلة فاشیسم تا چماق بر فرقشان فرود نیاید متوجه نمیشوند که باید سکوت اختیار کرد. ولی سرپرست «کیهان» اگر لجن پراکنی نکند، چه بکند؟ وظیفة کیهان و اطلاعات تهدید، تخریب و تقدیس، از طریق لجن پراکنی و تحمیق است. بنابراین اگر دکة نفسکشطلبیهای «رذلی نژاد» تعطیل شد، شریعتمداری میتواند با توسل به ماجراهای برونمرزی بساط «اخلاقگرائی» خود را پهن کند.
اما «اخلاق» از دید امثال شریعتمداری، همانجائی قرار دارد که اخلاق از دیدگاه آخوند: ابتذال، دخالت به حریم خصوصی، امر به معروف، نهی از منکر، و ... و خوراک امروز شریعتمداری از سایت هادی خرسندی تهیه شده! شریعتمداری در مطلب امروز خود از یک «زن فریب خورده» و لجنپراکنی رسانهای در کیهان لندن میگوید. البته توسل به عبارت «فریبخورده» در ادبیات فاشیسم از جایگاه ویژه برخوردار است. در چنین ادبیاتی زن «مهجور» به شمار آمده، مسئولیت اعمال و خواستهای وی بر عهدة دیگری قرار میگیرد. وارد جزئیات این مطلب نمیشویم. مسائل خصوصی ایرانیان خارج نشین و کیهان لندن ارزانی پاسدار شریعتمداری و دیگر دکانداران «اخلاق». در هر حال کیهان لندن و کیهان جمکران دو روی یک سکة واحداند و پاسدار شریعتمداری ممکن است روزی از این روزها شخصاً به جمع همپالکیهایش در لندن ملحق شود، چرا که شرایط برای اراذل و اوباش مجاهد و مبارز جمکران رو به وخامت گذارده. و پاسدار شریعتمداری اگر یک جو عقل داشت از سخنان رهبر فرزانه که در رسانة کیهان هم منتشر شده به وخامت اوضاع پی میبرد!
رهبر معظم جمکران دیروز در جمع «نخبگان جوان دانشگاهی» فرمودهاند، با علم، ثروت «تولید» کنید تا در چاههای نفت را ببندیم! بله رهبر معظم گویا به این فکر بکر افتادهاند که نفت خام را هم از خارج باید وارد کرد تا «خودکفا» شویم! خلاصه به نظر میرسد که رهبر فرزانه دیگر نمیتوانند نفت را به تاراج اربابان بدهند و پورسانتاژ دریافت کنند، پس این نفت دیگر به چه درد میخورد؟ همان بهتر که در چاههای نفت را «پلمب» کنند تا به دست «دشمن» نیفتد. مقام معظم به دانشجویان ممتاز دانشگاهها گفتهاند، اگر ثروتمند باشیم پیشرفت میکنیم! ایشان سپس دستور دادهاند که برای رسیدن به «اقتدار» و ثروت ملی «نخبگان» از ابزار «علم» استفاده کنند:
«ایشان لازمة پیشرفت علمی و جبران عقب ماندگیها را داشتن ثروت دانستند و خاطر نشان کردند: روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانش بدست آوریم و درچاههای نفت را پلمب کنیم، آنروز روز خوبی برای ملت ایران خواهد بود.»
بله اگر ثروتمند باشیم پیشرفت میکنیم! برای پیشرفت، علم لازم است. این علم را رهبری وسیلة تأمین درآمد کشور خواهند کرد تا ثروتمند شویم و علم تولید کنیم! به این میگویند «دورباطل» یا ترهات بافی. ولی خارج از اینکه سخنان علی خامنهای بیاساس و ابلهانه است، حکومتی که نان و گوشت و بنزین از خارج وارد میکند، و دانشجویاناش را به عنوان نیروی کار ارزان قیمت به کشورهای غرب صادر میکند، منطقاً نمیباید از این گ…خوریها کند. پس مقام رهبری که تا چندی پیش از برکت جنگ و تحریم «پیشرفت» میکردند، بهتر است در مورد ثروت و پیشرفت ملی سکوت اختیار فرمایند، چرا که پیشرفت ما ملت با پیشرفت دستاربندان مزدور و مقامات حکومت اسلامی به هیچ عنوان همسوئی ندارد. اما اسلام همانطور که آخوند علمالهدی تأکید کرده، با علم و عقل بیگانه است. و علی خامنهای به عنوان رهبر حکومت انسانستیز اسلامی باید هم چنین مهملاتی ردیف کند. کسانی که چنین سخنرانیهای ابلهانهای برای مقام رهبری تنظیم میکنند، مسلماً نگاشتن متن سخنرانی ژنرال جعفری، فرماندة سپاه پاسداران را نیز برعهده دارند. چرا که تیمسار جعفری در «مهرنیوز» سخنان عجیبی بر زبان راندهاند که انسان در سلامت عقلشان جداً تردید میکند. فرمانده سپاه پاسداران، تشکلی که اهرم سرکوب حکومت اسلامی است، امروز انقلاب کرده میگوید، سپاه یک نیروی «انسان محور» است!
این ساواکیها که استاد کپی برداری شدهاند، میپندارند هر جا تشکلی از افراد بشر وجود داشته باشد، «انسان محور» است! این «پوکویاماهای» جمکران آبروی سردار سرلشکر دکتر جعفری را با حماقت خود بر باد دادند. فرماندة سپاه سرکوب فرمودهاند، چون فلسفة وجودی سپاه دفاع از «انقلاب» و دستاوردهای آن است بنابراین لازم است سپاه «انسان محور» باشد. میبینیم که انسداد فرهنگی چه فجایعی به بار میآورد. فرماندة گروه سرکوب در یک حکومت انسانستیز و «خدامحور»، یک باره هوس کرده «انسان محور» شود:
«فرماندة سپاه با تأکید بر اینکه فلسفة وجودی سپاه و مأموریت آن دفاع از انقلاب اسلامی [...] است [...] تصریح کرد [...] سپاه یک سازمان انسان محور است.»
حال بهتر است ببینیم در قاموس نوکران آمریکا «انسانمحوری» اصولاً چگونه تعبیر میشود؟ ژنرال جعفری تقویت «روحیة تعبد» و «دینداری» در سپاه را معیار انسان محوری میدانند! بهتر بگوئیم ایشان نیز مانند رهبرشان عملاً به پریشانگوئی افتادهاند، و انسان ستیزی را با انسان محوری اشتباه گرفتهاند:
«تعبد، دینداری، و خدا را ناظر بر اعمال خود دانستن [...] برای خدا و در جهت او حرکت کردن راهبرد سپاه [...] خواهد بود.»
آری! این است «انسان محوری»، ویراست پوکویاما که در «مهرنیوز»، مورخ 6 شهریورماه سالجاری منتشر شده. در روایات اسلام و مسلمین آمده که زنان میهمان زلیخا چون چشمشان به صورت یوسف افتاد، چندان محو چهرة زیبای او شدند که بجای بریدن ترنگ، دست خود میبریدند. دستاربندان مزدور هم که دل در گروی آمریکا دارند، اختیار از کف داده، بیشتر به هذیانگوئی افتادهاند، چون میپندارند ارتش ناتو بر آنان لطف کرده از خاک گرجستان قدم بر چشمانشان خواهد گذاشت!
به زلیخاهای ریشوی جمکران، به ویژه به رهبرشان توصیه میکنیم، چند روز صبر کنند تا صبح دولتشان بدمد، چون شکسته شدن محور «تفلیس ـ تلآویو ـ تهران» فقط از نتایج سحر است.
جنجال عملة فاشیسم پیرامون «اسرائیلدوستی» و «اسرائیل ستیزی» نیز دقیقاً در همین چارچوب قرار میگیرد، چرا که در فضای اجتماعی ایجاد نوعی انسداد میکند. سادهتر بگوئیم، به این ترتیب نه تنها «زبان قدرت» که زبان «مخالفان» را در انحصار عامل «دین» قرار میدهد! و از آنجا که زبان دین محدود و متعلق به گذشتهها است، فضای فرهنگی به اسارت زبان کممایة دینفروشان در میآید.
میدانیم که «زبان دین» مانند «زبان فاشیسم»، زبانی است «یکسویه» و «الزامآور» که آینده را در گذشتههای تاریخستیز اسطورهها جستجو میکند. اسطورههائی که نه تنها با عقل سلیم و منطق انسانی در تضاد کامل قرار میگیرند، که «مقدس» و «آسمانی» هم تلقی میشوند، بنابراین نقد و بررسی علمی آنها نیز «ممنوع» است. به عنوان نمونه در حکومت اسلامی جمکران کسی حق ندارد مسائل را از دید منطقی یا از دیدگاه حقوقی بنگرد! از پیامبر و امامان شیعه نمیگوئیم، چرا که تکرار مکررات خواهد بود. از اسرائیل میگوئیم.
در پی اظهارات معاون احمدی نژاد پیرامون دوستی با ملت اسرائیل، تمامی نعلینها زبان باز کرده و رسانهها را با ترهات خود پر کردهاند. آخرین بلبل زبانی از آخوند علمالهدی است که تخصص ویژه در چرندبافی دارد، و از حکما و فلاسفة بزرگ جمکران به شمار میرود. علمالهدی در ایسنا، مورخ ششم شهریورماه فرموده، دوستی با اسرائیل خلاف آموزههای دینی است. علامت تعجب نمیگذاریم چون همین فرد چندی پیش در مصاحبه با «روزنامة خراسان» صریحاً گفته بود، در اسلام «فعالیت اجتماعی» به دو عرصة فیزیکی و احساسی محدود میشود که اولی مردانه و دومی زنانه است! میبینیم که طبق اظهارات علمالهدی، فعالیت اجتماعی در اسلام جنبة علمی و هنری نمیتواند داشته باشد، چرا؟ چون فعالیت علمی نیازمند «تفکر آزاد» و فعالیت هنری نیازمند «تخیل آزاد» است که هر دو با «تعبد» و «بندگی» و دنبالهروی کورکورانه از فرامین آسمانی در تضاد قرار دارد. حال اگر بخواهیم سخنان علمالهدی در مورد اسرائیل را از جنبة حقوقی بررسی کنیم خواهیم دید نعلینها تا چه حد بیمایه و کودناند و تا چه حد در دریای تناقضگوئی شناور.
کشوری به نام اسرائیل که حدود 60 سال پیش ایجاد شده، منطقاً نمیتواند ارتباطی با آموزههای دینی شیعیمسلکان داشته باشد. نعلینها با استناد به «بیبیگوزکهای» توجیه کنندة غارت اموال یهودیان توسط محمد میگویند، «یهودیان در صدر اسلام با پیامبر گرامی دشمن بودند و آنحضرت را آزار میدادند». در تداوم این داستانهای ساختگی است که اینان ناگهان از صدر اسلام به قرن بیستم شیرجه زده مدعی میشوند اسرائیل دشمن اسلام است! حال آنکه در واقع اسرائیل از شرکای حکومت اسلامی است و طی جنگ با عراق، به دستور آمریکا، تجهیزات نظامی را دولت اسرائیل به حکومت امام زمان تحویل میداد. در تاریخ 21 اکتبر سال 1983 سفیر اسرائیل در ایالات متحد به صورت رسمی رسانهها را در جریان این امر قرار داد. از مطلب دورافتادیم بازگردیم به جنجال رسانهای جهت ایجاد انسداد فرهنگی در ایران.
همانطور که گفتیم با محدود کردن عرصة سیاست به دوستی و دشمنی با اسرائیل فضای اجتماعی به صورت کاذب دوقطبی میشود و همین امر مسائل جامعة ایران را به اسرائیلستیزی و اسرائیلپرستی تقلیل میدهد. به این ترتیب مطالبات مردم به طور کلی به سکوت برگزار میشود؛ به عنوان نمونه مطالبات کارگران. دلیل هیاهوی کیهان و فارس نیوز برای تأئید ارتباط یا عدم ارتباط شیرین عبادی با بهائیان، سلطنت طلبان و اسرائیل در واقع گسترش همین جبهة انسداد بوده. ولی به دلیل شرایط نوین منطقهای حباب پروپاگاند کیهان و فارس نیوز چند روزی بیش دوام نیاورد و زیر دماغ مبتکراناش ترکید!
امروز ششم شهریورماه سال 1387، روز بسیار خجستهای است، چون پاسدار شریعتمداری بساط افشاگریهای «رذلینژاد» پیرامون شیرین عبادی و شرکاء را برچیدند! به یاد داریم که از چند روز پیش رسانههای رسمی حکومت اسلامی، کیهان و فارس نیوز با توسل به سوابق شیرین عبادی تمام ادب و تربیت و به ویژه فرهنگ اجتماعی خود را در طبق اخلاص گذاشته تقدیم امت اسلام کرده بودند، و پس از اینکه فارس نیوز با تحفة محفل نوبل مصاحبهای بسیار فرهنگی ترتیب داد، پاسدار شریعتمداری قول دادند که جهت اثبات ادعای خود، اسناد و مدارک را در روزینامة کیهان منتشر خواهند کرد! ولی از آنجا که هوا این روزها سخت «پس» است، ژنرال شریعتمداری ناچار شدند دکان افشاگری «فضلینژاد» را تعطیل کنند. البته فکر نکنید امثال شریعتمداری به این سادگی میدان هتاکی و لجنپراکنی را ترک میکنند! ابداً! ایشان مانند دیگر فعلة فاشیسم تا چماق بر فرقشان فرود نیاید متوجه نمیشوند که باید سکوت اختیار کرد. ولی سرپرست «کیهان» اگر لجن پراکنی نکند، چه بکند؟ وظیفة کیهان و اطلاعات تهدید، تخریب و تقدیس، از طریق لجن پراکنی و تحمیق است. بنابراین اگر دکة نفسکشطلبیهای «رذلی نژاد» تعطیل شد، شریعتمداری میتواند با توسل به ماجراهای برونمرزی بساط «اخلاقگرائی» خود را پهن کند.
اما «اخلاق» از دید امثال شریعتمداری، همانجائی قرار دارد که اخلاق از دیدگاه آخوند: ابتذال، دخالت به حریم خصوصی، امر به معروف، نهی از منکر، و ... و خوراک امروز شریعتمداری از سایت هادی خرسندی تهیه شده! شریعتمداری در مطلب امروز خود از یک «زن فریب خورده» و لجنپراکنی رسانهای در کیهان لندن میگوید. البته توسل به عبارت «فریبخورده» در ادبیات فاشیسم از جایگاه ویژه برخوردار است. در چنین ادبیاتی زن «مهجور» به شمار آمده، مسئولیت اعمال و خواستهای وی بر عهدة دیگری قرار میگیرد. وارد جزئیات این مطلب نمیشویم. مسائل خصوصی ایرانیان خارج نشین و کیهان لندن ارزانی پاسدار شریعتمداری و دیگر دکانداران «اخلاق». در هر حال کیهان لندن و کیهان جمکران دو روی یک سکة واحداند و پاسدار شریعتمداری ممکن است روزی از این روزها شخصاً به جمع همپالکیهایش در لندن ملحق شود، چرا که شرایط برای اراذل و اوباش مجاهد و مبارز جمکران رو به وخامت گذارده. و پاسدار شریعتمداری اگر یک جو عقل داشت از سخنان رهبر فرزانه که در رسانة کیهان هم منتشر شده به وخامت اوضاع پی میبرد!
رهبر معظم جمکران دیروز در جمع «نخبگان جوان دانشگاهی» فرمودهاند، با علم، ثروت «تولید» کنید تا در چاههای نفت را ببندیم! بله رهبر معظم گویا به این فکر بکر افتادهاند که نفت خام را هم از خارج باید وارد کرد تا «خودکفا» شویم! خلاصه به نظر میرسد که رهبر فرزانه دیگر نمیتوانند نفت را به تاراج اربابان بدهند و پورسانتاژ دریافت کنند، پس این نفت دیگر به چه درد میخورد؟ همان بهتر که در چاههای نفت را «پلمب» کنند تا به دست «دشمن» نیفتد. مقام معظم به دانشجویان ممتاز دانشگاهها گفتهاند، اگر ثروتمند باشیم پیشرفت میکنیم! ایشان سپس دستور دادهاند که برای رسیدن به «اقتدار» و ثروت ملی «نخبگان» از ابزار «علم» استفاده کنند:
«ایشان لازمة پیشرفت علمی و جبران عقب ماندگیها را داشتن ثروت دانستند و خاطر نشان کردند: روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانش بدست آوریم و درچاههای نفت را پلمب کنیم، آنروز روز خوبی برای ملت ایران خواهد بود.»
بله اگر ثروتمند باشیم پیشرفت میکنیم! برای پیشرفت، علم لازم است. این علم را رهبری وسیلة تأمین درآمد کشور خواهند کرد تا ثروتمند شویم و علم تولید کنیم! به این میگویند «دورباطل» یا ترهات بافی. ولی خارج از اینکه سخنان علی خامنهای بیاساس و ابلهانه است، حکومتی که نان و گوشت و بنزین از خارج وارد میکند، و دانشجویاناش را به عنوان نیروی کار ارزان قیمت به کشورهای غرب صادر میکند، منطقاً نمیباید از این گ…خوریها کند. پس مقام رهبری که تا چندی پیش از برکت جنگ و تحریم «پیشرفت» میکردند، بهتر است در مورد ثروت و پیشرفت ملی سکوت اختیار فرمایند، چرا که پیشرفت ما ملت با پیشرفت دستاربندان مزدور و مقامات حکومت اسلامی به هیچ عنوان همسوئی ندارد. اما اسلام همانطور که آخوند علمالهدی تأکید کرده، با علم و عقل بیگانه است. و علی خامنهای به عنوان رهبر حکومت انسانستیز اسلامی باید هم چنین مهملاتی ردیف کند. کسانی که چنین سخنرانیهای ابلهانهای برای مقام رهبری تنظیم میکنند، مسلماً نگاشتن متن سخنرانی ژنرال جعفری، فرماندة سپاه پاسداران را نیز برعهده دارند. چرا که تیمسار جعفری در «مهرنیوز» سخنان عجیبی بر زبان راندهاند که انسان در سلامت عقلشان جداً تردید میکند. فرمانده سپاه پاسداران، تشکلی که اهرم سرکوب حکومت اسلامی است، امروز انقلاب کرده میگوید، سپاه یک نیروی «انسان محور» است!
این ساواکیها که استاد کپی برداری شدهاند، میپندارند هر جا تشکلی از افراد بشر وجود داشته باشد، «انسان محور» است! این «پوکویاماهای» جمکران آبروی سردار سرلشکر دکتر جعفری را با حماقت خود بر باد دادند. فرماندة سپاه سرکوب فرمودهاند، چون فلسفة وجودی سپاه دفاع از «انقلاب» و دستاوردهای آن است بنابراین لازم است سپاه «انسان محور» باشد. میبینیم که انسداد فرهنگی چه فجایعی به بار میآورد. فرماندة گروه سرکوب در یک حکومت انسانستیز و «خدامحور»، یک باره هوس کرده «انسان محور» شود:
«فرماندة سپاه با تأکید بر اینکه فلسفة وجودی سپاه و مأموریت آن دفاع از انقلاب اسلامی [...] است [...] تصریح کرد [...] سپاه یک سازمان انسان محور است.»
حال بهتر است ببینیم در قاموس نوکران آمریکا «انسانمحوری» اصولاً چگونه تعبیر میشود؟ ژنرال جعفری تقویت «روحیة تعبد» و «دینداری» در سپاه را معیار انسان محوری میدانند! بهتر بگوئیم ایشان نیز مانند رهبرشان عملاً به پریشانگوئی افتادهاند، و انسان ستیزی را با انسان محوری اشتباه گرفتهاند:
«تعبد، دینداری، و خدا را ناظر بر اعمال خود دانستن [...] برای خدا و در جهت او حرکت کردن راهبرد سپاه [...] خواهد بود.»
آری! این است «انسان محوری»، ویراست پوکویاما که در «مهرنیوز»، مورخ 6 شهریورماه سالجاری منتشر شده. در روایات اسلام و مسلمین آمده که زنان میهمان زلیخا چون چشمشان به صورت یوسف افتاد، چندان محو چهرة زیبای او شدند که بجای بریدن ترنگ، دست خود میبریدند. دستاربندان مزدور هم که دل در گروی آمریکا دارند، اختیار از کف داده، بیشتر به هذیانگوئی افتادهاند، چون میپندارند ارتش ناتو بر آنان لطف کرده از خاک گرجستان قدم بر چشمانشان خواهد گذاشت!
به زلیخاهای ریشوی جمکران، به ویژه به رهبرشان توصیه میکنیم، چند روز صبر کنند تا صبح دولتشان بدمد، چون شکسته شدن محور «تفلیس ـ تلآویو ـ تهران» فقط از نتایج سحر است.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت