توسری و تبریک!
...
همانطور که پیشتر اشاره شد، هیچکس به تقارن جنایات دستاربندان و دیگر اراذل بیدستار ساواک با «ایام مبارک» تقویم شیعی مسلکان اشاره نمیکند! پس در مورد آتش سوزی در سینما رکس آبادان لازم است به تقارن این جنایت فجیع با ماه «مبارک» رمضان اشاره کنیم. بله، جنایتی که آمران آن هرگز معرفی و مجازات نشدند، در ماه رمضان روی داد، و به همین دلیل سیدابراهیم نبوی، یکی از وقایع نگاران «سی سال پیش در چنین روزی» تقویم هجری قمری را از حافظة خود و شرکاء «پاک» فرموده. البته بیدلیل هم نیست! فکر نکنید عمال شریف ساواک بدون دلیل کاری انجام میدهند! ابداً! سیدابراهیم نبوی، معاون سیاسی وزارت کشور جمکران که همزمان با شیخ مسعود بهنود به فرنگستان اعزام شد تا پلی باشد بین حزبالله و شاهالله، فعلاً دست اندرکار ارائة «چهرة اسلامی» از محمدرضا پهلوی است، تا پاسدار جماعت از «انقلابی» بودن اعلیحضرت اطمینان کامل حاصل کنند. به همین دلیل سیدابراهیم یک عکس سکسی از شاه سابق در صحرای حجاز ضمیمة مطلب خود کرده و بر سخنان وی مبنی بر رعایت شعائر اسلامی نیز تأکید میکند.
ولی جالب است بدانیم همزمان با ارائه چهرة اسلامی از محمدرضا پهلوی توسط ساواکیهای مهاجر، در داخل، تبلیغات ساواک تلاش دارد رژیم گذشتة ایران را «لائیک» جلوه دهد تا اگر ابلهی در ایران هست، ابودلقک بهرمانی و قوم و قبیلة خمینی در افلاس نمانند. به گزارش ایسنا، مورخ 8 شهریورماه سالجاری، حاج اکبر سازندگی و نوة خمینی، به عادت گورکنها سر قبر خمینی به تعریف و تمجید از امام سیزدهم پرداخته، رژیم سابق را «لائیک» و دینگریز خواندهاند. پیش از ادامة مطلب بهتر است ابتدا به آن ساواکیهای مفلوکی که برای تنظیم سخنان ابلهانة اکبر بهرمانی و حسن خمینی و دیگر «مقامات» این حکومت عبارات این وبلاگ را سرقت میکنند، بگوئیم رژیم سلطنتی لائیک وجود ندارد! و خر ملا نصرالدین در مقایسه با کسی که ادعا میکند رژیم پهلوی لائیک بوده، سقراط خواهد بود. و جای تعجب نیست که چنین ادعای ابلهانهای از دهان حاج اکبر شنیده شود. اما، به هوش باشیم! اکبر بهرمانی، نوة خمینی و دیگر جنایتکاران حکومت اسلامی با لائیک خواندن رژیم گذشته در واقع به تبلیغ برای آن مشغولاند، چون امروز در ایران هیچکس خواهان تداوم حکومت اسلامی نیست، به ویژه نعلینها. چون آخوندهای حکومتی میدانند به آخر خط رسیدهاند و میپندارند تنها راه نجات از سرنوشت محتوم تاریخیشان بازگشت سلطنت از طریق براندازی و کودتا است. چرندبافیهای ابودلقک بهرمانی و حسن خمینی پیرامون لائیسیتة رژیم پهلوی در واقع جهت جلب مهر و محبت مردم به سلطنت است آنهم نه هر سلطنتی! سلطنت لائیک!
بله سلطنت لائیک یا نیست در جهان، در واقع حکومت «شترگاوپلنگ» است، از قماش جمهوری دینی، جمهوری اخلاقی، جمهوری ایمانی، و ... و دیگر جمهوریهای تهی از هرگونه جمهوریت. سلطنت لائیک هم در واقع سلطنتی است کودتائی که مانند سلطنت پهلوی اول، در ظاهر مدعی مخالفت با دین و در پنهان مشوق آن است. اوباشی چون خمینی، خامنهای، رفسنجانی و دیگر نعلینهای مبارز تولید همین نوع سلطنت بودند. پس کاملاً طبیعی است که جهت بازتولید این کالای استعماری، بازگشت به همان قماش سلطنت «مصلحت» روز تشخیص داده شود. بله خلاصه بگوئیم، اکبر بهرمانی پس از نبش قبر خمینی موفق به اکتشاف «شاهکار» خمینی شده و از همه خواسته با پیروی از خمینی «شاهکار» بزنند! و البته ایسنا هم با انتشار چنین ترهاتی خود شاهکار بزرگی زده:
«[رفسنجانی] گذر از یک نظام لائیک و برپائی نظام جمهوری اسلامی را شاهکار [...] امام خمینی دانست و افزود [...] همه ما باید به آن تأسی کنیم.»
ما فکر میکنیم گورکنها این روزها بیش از حد تعارف و تواضع میکنند، و فروتنی از حد گذراندهاند. هیچ خوب نیست! به ویژه برای امثال حاج اکبر، اعضای مجلس خبرگان و اصولاً مقامات جمکران! اینان حدود سی سال است یاد گرفتهاند، مثل افراد بشر روی دو پا بایستند، راه بروند و حتی تکلم کنند، آنوقت دم از «شاهکار» خمینی میزنند! نه حجتالاسلام بهرمانی! سرکار و همکاران همزمان چندین و چند «شاهکار» هستید: شاهکار جنایت، چپاول، سرکوب، دروغ، مزدوری، بلاهت، تناقضگوئی و تشخیص مصلحت استعمار! سردار اکبر! شکسته نفسی نفرمائید که دلخور میشویم!
پس از پایان سخنان حاج اکبر، نوة خمینی رشتة کلام را به دست گرفته. تولة آخوند احمد خمینی، اخیراً مانند بنیصدر به «تاریخ» هم علاقمند شده! وی ضمن اشاره به «دین گریزی» رژیم پهلوی، میگوید در «تاریخ سرزمین ما» گروههای دیگری هم برای استقلال و آزادی تلاش کردند ولی چون از دین سخن نگفتند، موفق نشدند! و خلاصه «رمز موفقیت ما» «سخن گفتن» از دین بوده! فکر میکنم دلیل انتشار تصاویر اعلیحضرت در سفر حج و سخن راندن ایشان از دین در سایت دینفروش رادیو زمانه، علاقة فعلة فاشیسم به موفقیت گروه «سلطنت لائیک» باشد، چون آنها هم مانند خمینی و پیرواناش خواهان «استقلال» و«آزادیاند»! استقلال از عقل سلیم و آزادی از منطق. این است فصل مشترک شاهالله و حزبالله که بازتاب آنرا در چرندبافی حسن خمینی مشاهده میکنیم:
«[حسن خمینی] استبداد [...] بیبندباری [...] و دینگریزی را ازویژگیهای این دوران دانست و [گفت] کار بزرگ امام بازگرداندن دین، آزادی و استقلال به عرصة جامعه بود.[...]»
این چنین است که دو گورکن سرقبر خمینی به تجزیه و تحلیل شرایط اجتماعی و بررسی تاریخ میپردازند، و از ترهات بیانیه نویس ساواک استنتاج «علمی» میکنند. و بیجهت نیست که حاج سیدابراهیم نبوی پنجه را گز نموده میگوید وجب! شاه هم اهل دین بوده، پس باید پیروز شود! معاون سیاسی وزارت کشور گورکنها گویا فراموش کرده که طبق قانون اساسی مشروطه، شخص شاه، میبایست پاسدار و نگهبان شیعة اثنی عشری باشد! بنابراین سفر شاه ایران به مکه، و تأکید وی بر حفظ شعائر اسلامی در چارچوب قانون اساسی کشور بوده و هیچ تعجبی ندارد. اگر دجالی به نام خمینی ناگهان در اعتقاد شاه به اسلام تردید کرد، به دلیل اقتضای منافع کارخانة رجاله پروری بوده و بس.
و اتفاقاً دلیل مخالفت ما با شاهالله همین الزام قانونی شخص شاه بر اسلامپناهی و اسلام فروشی است که جنایات آخوندها را نادیده خواهد گرفت. و دلیل شیفتگی «مکفال» بر سلطنت نیز پاسداری شاه از دین و دینفروشان است. و سید ابراهیم نبوی بهتر است از پاک کردن «ایام مبارک» شیعی مسلکان و تقارن آن با جنایات نعلینها دست بردارد. چون در پی شکسته شدن محور «تفلیس ـ تلآویو ـ تهران» احمدی نژاد نه تنها ناچار شد پاککن جادوئی را در جامدادی خود غلاف کند که بالاجبار انتخاب دیمیتری مدودف به ریاست جمهوری روسیه را برای بار دوم در تاجیکستان تبریک گفت!
البته این تغییر مواضع به نوکران آمریکا در جمکران محدود نمیشود! درگیری نظامی در گرجستان ابعاد بسیارگستردهای دارد که از اروپا تا ایالات متحد را در بر میگیرد. پس بهتر است پیامدهای برخورد نظامی بین روسیه و ارتش ناتو را از ایالات متحد آغاز کنیم. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که نوکری ساکاشویلی برای اعضای ناتو، فقط صدهزار غیر نظامی را در داخل خاک گرجستان آواره کرده و بسیاری از مردم گرجستان عمل ساکاشویلی را محکوم میکنند. البته علاوه بر صدهزار آوارة گرجی، چهل هزار نفر نیز در اوستیای جنوبی آواره شدهاند. این را گفتیم تا اهالی «مهرنیوز» که با سفیر گرجستان «مصاحبه» ترتیب میدهند تا دمی هم برای ارباب بجنبانند، به میزان حماقت خود پی ببرند. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به تغییر مواضع شهید حسین اوباما و نوکران گروه برژینسکی پس از رویاروئی در گرجستان.
حسین اوباما چندی پیش سری به اسرائیل زد، و چون میپنداشت دوران شیرین انسداد همچنان ادامه خواهد یافت، چنین مصلحت دید که «اورشلیم» فقط پایتخت اسرائیل باید باشد! حال آنکه گروهی از تقسیم این شهر نفرتانگیز و «مقدس» سخن میگویند و گروهی خواستار نظارت بینالمللی بر آن شدهاند! بله، شهید حسین، نور الهی را در جبین برژینسکی رویت کرده بود و به قدرت الهی اربابان خود نیز ایمان داشت. در نتیجه با جنگ مخالفت میکرد و شعار انتخاباتی خود را بر انتقاد از سیاستهای جنگطلبانة گروه بوش متمرکز کرده بود، و به شوت وپرتهای ینگه دنیا بازگرداندن ارتش آمریکا از عراق را وعده میداد. چون قراردادهای نفتی هم منعقد شده بود و دیگر دلیلی برای ادامة حضور ارتش دمکراسی پرور آمریکا وجود نداشت. گورکنها هم در جمکران شکمشان را صابون مفصل زده بودند که عراق تحت نظارت اراذل و اوباشی چون مقتدیصدر و آخوند سیستانی درست مثل ایران به «آزادی» خواهد رسید.
ولی از آنجا که سازمان جنایتکار ناتو پس از شکست در جنگ 33 روزه در سیر قهقرائی افتاده، رویاهای گروه برژینسکی به کابوس تبدیل شد. احمدی نژاد که هفتة گذشته طی مصاحبه با یک شبکة تلویزیونی ینگه دنیا، در کمال حماقت زبان به انتقاد از روسیه گشوده بود، در تاجیکستان مواضع خود را «اصلاح» کرده، از تهاجم نظامی گرجستان شدیداً انتقاد کرد! البته بهتر است ما هم مواضع خود را در این میان مشخص کنیم تا امر بر بعضیها مشتبه نشود. ما در هر حال با جنگ مخالفایم، ولی پاسخ تهاجم نظامی با نوازش و سپاسگزاری داده نمیشود. شاید ساکاشویلی مانند نعلینها و دیگر نوکران آمریکا به توهم الهیت پنتاگون دچار شده بود، که فکر میکنم این روزها از ایشان رفع توهم شده باشد. به ویژه با مشاهدة تغییر مواضع ناگهانی فرانسه!
از دو روز پیش در فرانسه، از صندوقدار سوپرمارکت گرفته تا سرایدار و نظافتچی سخنان برنار کوشنر را در باب تحریم روسیه تکرار میکردند. در فرانسه گروههای مستضعف به «اخبار» علاقة عجیبی دارند، و پروپاگاند رسانهای را مانند آیات الهی مقدس میشمارند. بله! در پی هارت و پورتهای برنارکوشنر، گویا از سوی طرف مقابل اشارهای شد و ناگهان وزیر امورخارجة فرانسه در رادیو «اروپ.1» فرمودند من کی گفتم تحریم؟! من گفتم باید «مذاکره» کرد! جریان آنقدر مضحک بود که در سایت اینترنتی لوموند و فیگارو نیز با لحن طنزآلودی منعکس شد. و اما تغییر مواضع از فرانسه به ایالات متحد رسید و شهید حسین اوباما، خواستار برخورد خشن با روسیه شد! و ناگهان مانند خمینی دهنهاش را رها کردند تا هر چه میخواهد بگوید و او هم گفت هرآنچه نباید بگوید، و سایت نووستی، مورخ 8 شهریور 1387 نیز با بدجنسی تمام سخنان وی را منتشر کرد:
«من نیروهای مسلح کشور را احیا میکنم که برای مناقشات آینده آمادگی داشته باشند. همچنین دیپلماسی شدید و مستقیمی که بتواند از دسترسی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کرده و تهاجم روسیه را متوقف سازد [...] نیز از سر خواهم گرفت.»
در پی سخنان جنگ طلبانه نوچة برژینسکی، معاون ایشان جوزف بایدن نیز برای مبارزه با گسترش سلاحهای کشتار جمعی قیام کرد و گفت، جرج بوش نتوانست آنطور که باید و شاید از پس حل این مشکلات برآید، من خودم حساب چین و هند و بقیه را خواهم رسید! ولی در انتهای این سخنان بود که ناگهان برنار کوشنر تغییر موضع داد و «بایدن» هم گفت، «کسی نیست که به ما کمک کند!» و نووستی، مورخ 7 شهریورماه هم بلافاصله سخنان وی را منتشر کرد:
«ما به چاه عمیقی افتادیم، و دوستان کمی داریم که به ما برای خارج شدن از این تنگنا کمک کنند.»
البته هنوز معلوم نیست جوزف بایدن متن سخنرانی خود را از کجا کپی زده ولی این سخنرانیهای ابلهانه با الهام از سخنان امام خمینی و خطبههای نماز جمعه در جمکران تدوین میشود، که به گفتة آخوند تقوی بینش سیاسی مردم را حسابی بالا برده.
امروز آخوند علمالهدی، یکی از شخصیتهای اسطورهای بلاهت جمکران یک آیه از قرآن آورده تا به معاون احمدی نژاد ثابت کند، اسرائیل از دشمنان اسلام است! منتهی آخوند علمالهدی یک آیه نقل کرده که در آن خداوند به محمد گفته با یهودیان و مسیحیان دوستی نکند! اما علمالهدی «مسیحیان» را از آیة کذا حذف کرده، میگوید خداوند در قرآن میفرماید، با یهودیان دوستی نکنید! این مطلب که در سایت «پیک ایران» مورخ 8 شهریورماه سالجاری منتشر شده، ثابت میکند که گورکنها تفاوتی بین یهودیان صدر اسلام و اسرائیل نمیبینند. البته در تحقیقات «علمی» خمینی هم چنین مزخرفاتی آمده!
آخوند علمالهدی در وقوقیة امروز مشهد به یاد فقرا هم افتاده و گویا چون خودش سر ظهر شکماش خالی بوده، خواهان حضور «مرغ» در سفرة فقرا شده:
«خانوادههائی که در حاشیة شهر در دخمه [...] زندگی میکنند [...] آیا امکان دارد در سفرة سحری آنها گوشت مرغ پیدا شود.»
در ضمن علمالهدی با اشاره به ماه «مبارک» رمضان هشدار داده که در این ایام فیلم ضدخدائی نباید پخش شود. قابل توجه کسانی که به دنبال آمران جنایت سینما رکس آبادان میگردند. سینما رکس در ماه مبارک رمضان فیلم «گوزنها» را پخش میکرد که اصلا «دینی» نبود! اگر نام فیلم را «گوزنهای دینی» میگذاشتند شاید ساواک در تصمیم خود تجدید نظر میکرد. حال میپردازیم به وقوقیة تهران که توسط آخوند امامی کاشانی برگزار شد.
سازمان تبلیغات اسلامی هم دریافته که اوضاع وخیم است. در نتیجه آخوند کاشانی که امروز به روخوانی متن پوکویاما مشغول بود، گفت، وضع خراب است کاری به کار دولت نداشته باشید! ما از تهدید نمیهراسیم! ما هم اطمینان داریم که گورکنها از تهدید نمیهراسند، ولی اینبار، تهدید، بر خلاف تهدیدهای آمریکا، ملت ایران را هدف نگرفته، نوکران آمریکا در ایران را هدف گرفته، و همه از ترس نعلینشان خیس شده. به گورکنها باید بگوئیم دیگر این آمریکای ما، آمریکا نیست! نه تنها نمیتواند به نوکراناش کمکی برساند که آنها را در حد «زن فریب خورده» تقلیل درجه میدهد.
پیشتر گفتیم که در قاموس فاشیستها زن ناقصالعقل و مهجور است، و از اینجهت عبارت «زن فریب خورده» در ادبیات فعلة فاشیسم کاربرد فراوان پیدا کرده. اخیراً معلوم شد، آمریکا نوکراناش را هم «فریب» میدهد. چرا که به گزارش فارس نیوز مورخ، 8 شهریورماه سالجاری، ولید جنبلاط، رهبر دروزیهای لبنان که ضمن پادوئی برای آمریکا مدعی سوسیالیسم نیز هست فرموده:
«آمریکائیها ما را فریب داده و رها کردهاند.»
و اما گورکنها! به شکمتان صابون نزنید، که بتوانید در شرایط جنبلاط قرار گیرید! اگر آمریکا رهایتان کند حتی دچار شدن به سرنوشت اسفبار ساکاشویلی برایتان آرزو خواهد بود.
ولی جالب است بدانیم همزمان با ارائه چهرة اسلامی از محمدرضا پهلوی توسط ساواکیهای مهاجر، در داخل، تبلیغات ساواک تلاش دارد رژیم گذشتة ایران را «لائیک» جلوه دهد تا اگر ابلهی در ایران هست، ابودلقک بهرمانی و قوم و قبیلة خمینی در افلاس نمانند. به گزارش ایسنا، مورخ 8 شهریورماه سالجاری، حاج اکبر سازندگی و نوة خمینی، به عادت گورکنها سر قبر خمینی به تعریف و تمجید از امام سیزدهم پرداخته، رژیم سابق را «لائیک» و دینگریز خواندهاند. پیش از ادامة مطلب بهتر است ابتدا به آن ساواکیهای مفلوکی که برای تنظیم سخنان ابلهانة اکبر بهرمانی و حسن خمینی و دیگر «مقامات» این حکومت عبارات این وبلاگ را سرقت میکنند، بگوئیم رژیم سلطنتی لائیک وجود ندارد! و خر ملا نصرالدین در مقایسه با کسی که ادعا میکند رژیم پهلوی لائیک بوده، سقراط خواهد بود. و جای تعجب نیست که چنین ادعای ابلهانهای از دهان حاج اکبر شنیده شود. اما، به هوش باشیم! اکبر بهرمانی، نوة خمینی و دیگر جنایتکاران حکومت اسلامی با لائیک خواندن رژیم گذشته در واقع به تبلیغ برای آن مشغولاند، چون امروز در ایران هیچکس خواهان تداوم حکومت اسلامی نیست، به ویژه نعلینها. چون آخوندهای حکومتی میدانند به آخر خط رسیدهاند و میپندارند تنها راه نجات از سرنوشت محتوم تاریخیشان بازگشت سلطنت از طریق براندازی و کودتا است. چرندبافیهای ابودلقک بهرمانی و حسن خمینی پیرامون لائیسیتة رژیم پهلوی در واقع جهت جلب مهر و محبت مردم به سلطنت است آنهم نه هر سلطنتی! سلطنت لائیک!
بله سلطنت لائیک یا نیست در جهان، در واقع حکومت «شترگاوپلنگ» است، از قماش جمهوری دینی، جمهوری اخلاقی، جمهوری ایمانی، و ... و دیگر جمهوریهای تهی از هرگونه جمهوریت. سلطنت لائیک هم در واقع سلطنتی است کودتائی که مانند سلطنت پهلوی اول، در ظاهر مدعی مخالفت با دین و در پنهان مشوق آن است. اوباشی چون خمینی، خامنهای، رفسنجانی و دیگر نعلینهای مبارز تولید همین نوع سلطنت بودند. پس کاملاً طبیعی است که جهت بازتولید این کالای استعماری، بازگشت به همان قماش سلطنت «مصلحت» روز تشخیص داده شود. بله خلاصه بگوئیم، اکبر بهرمانی پس از نبش قبر خمینی موفق به اکتشاف «شاهکار» خمینی شده و از همه خواسته با پیروی از خمینی «شاهکار» بزنند! و البته ایسنا هم با انتشار چنین ترهاتی خود شاهکار بزرگی زده:
«[رفسنجانی] گذر از یک نظام لائیک و برپائی نظام جمهوری اسلامی را شاهکار [...] امام خمینی دانست و افزود [...] همه ما باید به آن تأسی کنیم.»
ما فکر میکنیم گورکنها این روزها بیش از حد تعارف و تواضع میکنند، و فروتنی از حد گذراندهاند. هیچ خوب نیست! به ویژه برای امثال حاج اکبر، اعضای مجلس خبرگان و اصولاً مقامات جمکران! اینان حدود سی سال است یاد گرفتهاند، مثل افراد بشر روی دو پا بایستند، راه بروند و حتی تکلم کنند، آنوقت دم از «شاهکار» خمینی میزنند! نه حجتالاسلام بهرمانی! سرکار و همکاران همزمان چندین و چند «شاهکار» هستید: شاهکار جنایت، چپاول، سرکوب، دروغ، مزدوری، بلاهت، تناقضگوئی و تشخیص مصلحت استعمار! سردار اکبر! شکسته نفسی نفرمائید که دلخور میشویم!
پس از پایان سخنان حاج اکبر، نوة خمینی رشتة کلام را به دست گرفته. تولة آخوند احمد خمینی، اخیراً مانند بنیصدر به «تاریخ» هم علاقمند شده! وی ضمن اشاره به «دین گریزی» رژیم پهلوی، میگوید در «تاریخ سرزمین ما» گروههای دیگری هم برای استقلال و آزادی تلاش کردند ولی چون از دین سخن نگفتند، موفق نشدند! و خلاصه «رمز موفقیت ما» «سخن گفتن» از دین بوده! فکر میکنم دلیل انتشار تصاویر اعلیحضرت در سفر حج و سخن راندن ایشان از دین در سایت دینفروش رادیو زمانه، علاقة فعلة فاشیسم به موفقیت گروه «سلطنت لائیک» باشد، چون آنها هم مانند خمینی و پیرواناش خواهان «استقلال» و«آزادیاند»! استقلال از عقل سلیم و آزادی از منطق. این است فصل مشترک شاهالله و حزبالله که بازتاب آنرا در چرندبافی حسن خمینی مشاهده میکنیم:
«[حسن خمینی] استبداد [...] بیبندباری [...] و دینگریزی را ازویژگیهای این دوران دانست و [گفت] کار بزرگ امام بازگرداندن دین، آزادی و استقلال به عرصة جامعه بود.[...]»
این چنین است که دو گورکن سرقبر خمینی به تجزیه و تحلیل شرایط اجتماعی و بررسی تاریخ میپردازند، و از ترهات بیانیه نویس ساواک استنتاج «علمی» میکنند. و بیجهت نیست که حاج سیدابراهیم نبوی پنجه را گز نموده میگوید وجب! شاه هم اهل دین بوده، پس باید پیروز شود! معاون سیاسی وزارت کشور گورکنها گویا فراموش کرده که طبق قانون اساسی مشروطه، شخص شاه، میبایست پاسدار و نگهبان شیعة اثنی عشری باشد! بنابراین سفر شاه ایران به مکه، و تأکید وی بر حفظ شعائر اسلامی در چارچوب قانون اساسی کشور بوده و هیچ تعجبی ندارد. اگر دجالی به نام خمینی ناگهان در اعتقاد شاه به اسلام تردید کرد، به دلیل اقتضای منافع کارخانة رجاله پروری بوده و بس.
و اتفاقاً دلیل مخالفت ما با شاهالله همین الزام قانونی شخص شاه بر اسلامپناهی و اسلام فروشی است که جنایات آخوندها را نادیده خواهد گرفت. و دلیل شیفتگی «مکفال» بر سلطنت نیز پاسداری شاه از دین و دینفروشان است. و سید ابراهیم نبوی بهتر است از پاک کردن «ایام مبارک» شیعی مسلکان و تقارن آن با جنایات نعلینها دست بردارد. چون در پی شکسته شدن محور «تفلیس ـ تلآویو ـ تهران» احمدی نژاد نه تنها ناچار شد پاککن جادوئی را در جامدادی خود غلاف کند که بالاجبار انتخاب دیمیتری مدودف به ریاست جمهوری روسیه را برای بار دوم در تاجیکستان تبریک گفت!
البته این تغییر مواضع به نوکران آمریکا در جمکران محدود نمیشود! درگیری نظامی در گرجستان ابعاد بسیارگستردهای دارد که از اروپا تا ایالات متحد را در بر میگیرد. پس بهتر است پیامدهای برخورد نظامی بین روسیه و ارتش ناتو را از ایالات متحد آغاز کنیم. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که نوکری ساکاشویلی برای اعضای ناتو، فقط صدهزار غیر نظامی را در داخل خاک گرجستان آواره کرده و بسیاری از مردم گرجستان عمل ساکاشویلی را محکوم میکنند. البته علاوه بر صدهزار آوارة گرجی، چهل هزار نفر نیز در اوستیای جنوبی آواره شدهاند. این را گفتیم تا اهالی «مهرنیوز» که با سفیر گرجستان «مصاحبه» ترتیب میدهند تا دمی هم برای ارباب بجنبانند، به میزان حماقت خود پی ببرند. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به تغییر مواضع شهید حسین اوباما و نوکران گروه برژینسکی پس از رویاروئی در گرجستان.
حسین اوباما چندی پیش سری به اسرائیل زد، و چون میپنداشت دوران شیرین انسداد همچنان ادامه خواهد یافت، چنین مصلحت دید که «اورشلیم» فقط پایتخت اسرائیل باید باشد! حال آنکه گروهی از تقسیم این شهر نفرتانگیز و «مقدس» سخن میگویند و گروهی خواستار نظارت بینالمللی بر آن شدهاند! بله، شهید حسین، نور الهی را در جبین برژینسکی رویت کرده بود و به قدرت الهی اربابان خود نیز ایمان داشت. در نتیجه با جنگ مخالفت میکرد و شعار انتخاباتی خود را بر انتقاد از سیاستهای جنگطلبانة گروه بوش متمرکز کرده بود، و به شوت وپرتهای ینگه دنیا بازگرداندن ارتش آمریکا از عراق را وعده میداد. چون قراردادهای نفتی هم منعقد شده بود و دیگر دلیلی برای ادامة حضور ارتش دمکراسی پرور آمریکا وجود نداشت. گورکنها هم در جمکران شکمشان را صابون مفصل زده بودند که عراق تحت نظارت اراذل و اوباشی چون مقتدیصدر و آخوند سیستانی درست مثل ایران به «آزادی» خواهد رسید.
ولی از آنجا که سازمان جنایتکار ناتو پس از شکست در جنگ 33 روزه در سیر قهقرائی افتاده، رویاهای گروه برژینسکی به کابوس تبدیل شد. احمدی نژاد که هفتة گذشته طی مصاحبه با یک شبکة تلویزیونی ینگه دنیا، در کمال حماقت زبان به انتقاد از روسیه گشوده بود، در تاجیکستان مواضع خود را «اصلاح» کرده، از تهاجم نظامی گرجستان شدیداً انتقاد کرد! البته بهتر است ما هم مواضع خود را در این میان مشخص کنیم تا امر بر بعضیها مشتبه نشود. ما در هر حال با جنگ مخالفایم، ولی پاسخ تهاجم نظامی با نوازش و سپاسگزاری داده نمیشود. شاید ساکاشویلی مانند نعلینها و دیگر نوکران آمریکا به توهم الهیت پنتاگون دچار شده بود، که فکر میکنم این روزها از ایشان رفع توهم شده باشد. به ویژه با مشاهدة تغییر مواضع ناگهانی فرانسه!
از دو روز پیش در فرانسه، از صندوقدار سوپرمارکت گرفته تا سرایدار و نظافتچی سخنان برنار کوشنر را در باب تحریم روسیه تکرار میکردند. در فرانسه گروههای مستضعف به «اخبار» علاقة عجیبی دارند، و پروپاگاند رسانهای را مانند آیات الهی مقدس میشمارند. بله! در پی هارت و پورتهای برنارکوشنر، گویا از سوی طرف مقابل اشارهای شد و ناگهان وزیر امورخارجة فرانسه در رادیو «اروپ.1» فرمودند من کی گفتم تحریم؟! من گفتم باید «مذاکره» کرد! جریان آنقدر مضحک بود که در سایت اینترنتی لوموند و فیگارو نیز با لحن طنزآلودی منعکس شد. و اما تغییر مواضع از فرانسه به ایالات متحد رسید و شهید حسین اوباما، خواستار برخورد خشن با روسیه شد! و ناگهان مانند خمینی دهنهاش را رها کردند تا هر چه میخواهد بگوید و او هم گفت هرآنچه نباید بگوید، و سایت نووستی، مورخ 8 شهریور 1387 نیز با بدجنسی تمام سخنان وی را منتشر کرد:
«من نیروهای مسلح کشور را احیا میکنم که برای مناقشات آینده آمادگی داشته باشند. همچنین دیپلماسی شدید و مستقیمی که بتواند از دسترسی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کرده و تهاجم روسیه را متوقف سازد [...] نیز از سر خواهم گرفت.»
در پی سخنان جنگ طلبانه نوچة برژینسکی، معاون ایشان جوزف بایدن نیز برای مبارزه با گسترش سلاحهای کشتار جمعی قیام کرد و گفت، جرج بوش نتوانست آنطور که باید و شاید از پس حل این مشکلات برآید، من خودم حساب چین و هند و بقیه را خواهم رسید! ولی در انتهای این سخنان بود که ناگهان برنار کوشنر تغییر موضع داد و «بایدن» هم گفت، «کسی نیست که به ما کمک کند!» و نووستی، مورخ 7 شهریورماه هم بلافاصله سخنان وی را منتشر کرد:
«ما به چاه عمیقی افتادیم، و دوستان کمی داریم که به ما برای خارج شدن از این تنگنا کمک کنند.»
البته هنوز معلوم نیست جوزف بایدن متن سخنرانی خود را از کجا کپی زده ولی این سخنرانیهای ابلهانه با الهام از سخنان امام خمینی و خطبههای نماز جمعه در جمکران تدوین میشود، که به گفتة آخوند تقوی بینش سیاسی مردم را حسابی بالا برده.
امروز آخوند علمالهدی، یکی از شخصیتهای اسطورهای بلاهت جمکران یک آیه از قرآن آورده تا به معاون احمدی نژاد ثابت کند، اسرائیل از دشمنان اسلام است! منتهی آخوند علمالهدی یک آیه نقل کرده که در آن خداوند به محمد گفته با یهودیان و مسیحیان دوستی نکند! اما علمالهدی «مسیحیان» را از آیة کذا حذف کرده، میگوید خداوند در قرآن میفرماید، با یهودیان دوستی نکنید! این مطلب که در سایت «پیک ایران» مورخ 8 شهریورماه سالجاری منتشر شده، ثابت میکند که گورکنها تفاوتی بین یهودیان صدر اسلام و اسرائیل نمیبینند. البته در تحقیقات «علمی» خمینی هم چنین مزخرفاتی آمده!
آخوند علمالهدی در وقوقیة امروز مشهد به یاد فقرا هم افتاده و گویا چون خودش سر ظهر شکماش خالی بوده، خواهان حضور «مرغ» در سفرة فقرا شده:
«خانوادههائی که در حاشیة شهر در دخمه [...] زندگی میکنند [...] آیا امکان دارد در سفرة سحری آنها گوشت مرغ پیدا شود.»
در ضمن علمالهدی با اشاره به ماه «مبارک» رمضان هشدار داده که در این ایام فیلم ضدخدائی نباید پخش شود. قابل توجه کسانی که به دنبال آمران جنایت سینما رکس آبادان میگردند. سینما رکس در ماه مبارک رمضان فیلم «گوزنها» را پخش میکرد که اصلا «دینی» نبود! اگر نام فیلم را «گوزنهای دینی» میگذاشتند شاید ساواک در تصمیم خود تجدید نظر میکرد. حال میپردازیم به وقوقیة تهران که توسط آخوند امامی کاشانی برگزار شد.
سازمان تبلیغات اسلامی هم دریافته که اوضاع وخیم است. در نتیجه آخوند کاشانی که امروز به روخوانی متن پوکویاما مشغول بود، گفت، وضع خراب است کاری به کار دولت نداشته باشید! ما از تهدید نمیهراسیم! ما هم اطمینان داریم که گورکنها از تهدید نمیهراسند، ولی اینبار، تهدید، بر خلاف تهدیدهای آمریکا، ملت ایران را هدف نگرفته، نوکران آمریکا در ایران را هدف گرفته، و همه از ترس نعلینشان خیس شده. به گورکنها باید بگوئیم دیگر این آمریکای ما، آمریکا نیست! نه تنها نمیتواند به نوکراناش کمکی برساند که آنها را در حد «زن فریب خورده» تقلیل درجه میدهد.
پیشتر گفتیم که در قاموس فاشیستها زن ناقصالعقل و مهجور است، و از اینجهت عبارت «زن فریب خورده» در ادبیات فعلة فاشیسم کاربرد فراوان پیدا کرده. اخیراً معلوم شد، آمریکا نوکراناش را هم «فریب» میدهد. چرا که به گزارش فارس نیوز مورخ، 8 شهریورماه سالجاری، ولید جنبلاط، رهبر دروزیهای لبنان که ضمن پادوئی برای آمریکا مدعی سوسیالیسم نیز هست فرموده:
«آمریکائیها ما را فریب داده و رها کردهاند.»
و اما گورکنها! به شکمتان صابون نزنید، که بتوانید در شرایط جنبلاط قرار گیرید! اگر آمریکا رهایتان کند حتی دچار شدن به سرنوشت اسفبار ساکاشویلی برایتان آرزو خواهد بود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت