الگوی «مصلحت»!
...
با شکسته شدن محور «تفلیسـ تهران ـ تلآویو»، سیاست «نه شرقی نه غربی» در ایران به آخر رسید. این سیاست از دورة کودتای کلنل آیرونساید و با هدف تبدیل ایران به ابزار اعمال فشار بر اتحاد شوروی پایه ریزی شده بود. و در این راستا، کودتای سال 1921 ایران را به سپر بلای آنگلوساکسونها تبدیل کرد. حمایت کلنل رضاخان از آلمان هیتلری، قرار دادن نفت ایران در انحصار کمپانیهای غرب، ملی کردن نفت، براندازی 22 بهمن و جنگ با عراق پیامدهای همین سیاست استعماریاند. تا سه روز پیش عملة سازمان سیا در ایران میپنداشتند که هنوز در بر همان پاشنه میچرخد، و بساط «نه شرقی، نه غربی» یا همان اتحاد جماهیر نوکری همچنان پا برجا خواهد ماند. تعجبی هم ندارد! استعمار همانطور که گفتیم سفلهپرور است و اوج این سفلهپروری سه دهة اخیر بود.
روز 26 ماه اوت 2008، در رابطه با جنگ قفقاز، ایسنا به نقل از اکبر بهرمانی از «سیاست مستقل کشورهای اسلامی» خبر داد! سردار اکبر که هنوز گوشی به دستش نیامده بود و نمیدانست که خورشید روزهای خوش، روزهائی که ایشان برای ناخداکلمب و سازمان سیا «جای دوست و دشمن» نشان میدادند رو به غروب دارد، به شیوة معهود در سخنانی نغز، شیوا و بسیار «پوچ»، ضمن انتقادهای تکراری از اربابان در اسرائیل و آمریکا میفرمایند:
«[شخصیت اعضای مجلس خبرگان] در میان مردم اعتبار دارد [...] مردم بیش از حاکمیت اسلام واقعی چیزی نمیخواهند [...] ناوهای آمریکائی [...] امکانات میآورند [...] روسیه آماده درگیری است. در این شرایط ما در یک جریان سالم [...] میتوانیم الگوی خوبی برای کشورهای اسلامی باشیم[...]»
بله سردار اکبر باز به قصد «الگو شدن» برای نوکری پاشنههای نعلین را ور کشیده بودند که ناگهان دیروز پرزیدنت مهرورزی ناچار شد در تاجیکستان ضمن انتقاد از تهاجم نظامی گرجستان مواضع نوینی اتخاذ فرماید! در نتیجه روزینامة کیهان نیز به ناچار یک جبهة طرفدار حقوق بشر و دمکراسی متشکل از داسالله و حزبالله برای ما ملت تشکیل داد که اعضای آن از فاشیستهای فرهیخته و برجستة حکومت اسلامیاند. اما پاسدار محسن رضائی هنوز در جریان امر نیستند! ایشان همچنان در فارس نیوز به مهملبافی اشتغال دارند.
از وقتی سروصدا پیرامون افتضاحات اقتصاد اسلامی در حکومت عدل علی به راه افتاده دیگر اسلام برای تبدیل کشور به «بهشت» کفایت نمیکند! این روزها اراذل و اوباش «فرهیخته» ادعا دارند که بدون «اسلام واقعی»، «ایمان»، «اخلاق» و «خلوص نیت» و خلاصه هر آنچه هیچگونه معیاری برای سنجشاش وجود ندارد، اصلاً شکوفائی اقتصادی در کار نخواهد بود! به عبارت دیگر عملة آمریکا طی قریب سیسال در چپاول ثروتهای ملی هیچ دخالتی نداشتهاند. برنامة هشت سال جنگ و چپاول، هشت سال سازندگی و چپاول، هشت سال اصلاحات و چپاول و سه سال مهرورزی و چپاول به دلیل بیایمانی مردم و عدم رعایت اخلاق و به ویژه بدحجابی بوده! اگر اشکالی وجود دارد، از حکومت اسلامی نیست از بیایمانی این «مردم» است!
این محتوای وقوقیههائی است که دکتر سرلشکر حاج محسن رضائی، نوچة سرداراکبر در فارس نیوز، مورخ نهم شهریورماه سالجاری ایراد فرمودهاند! نوچة سرداراکبر وعده میدهد که در افق سال 1404، یا 17 سال دیگر کشور ایران «خانهای در بهشت» خواهد شد! البته چون بهشت وجود ندارد، به طریق اولی خانهای هم در آن نمیتوان داشت. به همین دلیل ستونهای خانة کذا، همانطور که ایشان فرمودهاند «هویت» و «الهام بخشی» یا بهتر بگوئیم، «باد هوا» است:
«هویت، توسعه یافتگی، الهام بخشی، تعامل سازنده و اول بودن در منطقه از ستونهای این خانه است.»
میبینیم که چه استوار و محکم است این ستونها! از ستونهای بهشت هم محکمتر به نظر میرسد، چون بهشت اصلاً ستون ندارد. میدانیم که نوچة اکبر بهرمانی از اقتصاددانان عالیمقام چاه جمکران به شمار میروند و طبیعی است که در امور «سازندگی» تخصص ویژه داشته باشند، البته «سازندگی» هیچ و پوچ که با تلاشهای کیهان برای «اوپوزیسیونسازی» همسوئیکامل دارد.
لازم است از تلاشهای کیهان جهت گرم نگاهداشتن تنور دارودستة مهدی بازرگان، شیرین عبادی، گروه بهزاد نبوی و دیگر فاشیستهای حکومتی تقدیر به عمل آوریم! پاسدار شریعتمداری تمام کوشش خود را به کار میبرد تا فعلة سنتی فاشیسم یا همپالکیهای محمد خاتمی را طرفدار حقوق بشر و دمکراسی معرفی کند! با دمکراسی، ویراست حاجیه عبادی و حاج «آبراهام» یزدی ما ملت آشنائی کافی داریم. با گرایشهای «دمکراتیک» سازمان بهزاد نبوی که تحت نظارت عالیة موساد و «تساهال» ایجاد شده نیز بیگانه نیستیم! بهتر بود پاسدار شریعتمداری پیش از «جاسازی» برای مزدوران اسرائیل، نگاهی به مصاحبة سلامتیان، سخنگوی گروه بهزاد نبوی با «آفتاب نیوز» میانداختند تا مهمل بافی را دیگر از حد نگذرانند. سلامتیان در این مصاحبه شخصاً بر تضاد ساختار سازمان مجاهدین با دمکراسی تأکید داشته. در هر حال هیچیک از گروههای مدعی مخالفت با احمدی نژاد طرفدار دمکراسی و حقوق بشر نیستند. و خود احمدی نژاد نیز چنین ادعائی ندارد. کیهان و اطلاعات آب در هاون میکوبند. صحنة فعلی سیاست ایران صحنة دوران هویدا و آموزگار نیست که اوباش محفل فاشیستهای آنگلوساکسون در آن «اوپوزیسیونسازی» کنند!
کیهان مورخ نهم شهریورماه سالجاری، در خبر ویژة خود چندین نان به تنور گروه «کارترـ برژینسکی» چسبانده و با فاشیستهای تحکیم وحدت، محفل عبادی، مشارکتچیها و دارودستة بهزاد نبوی یک «جبهة حقوق بشر» تشکیل داده! پاسدار شریعتمداری در ادامه برای ربودن دل دخترحاجیهای شیفتة آمریکا ادعا میکند، مشاور امنیتی بوش، «استفن هادلی» از جبهة کذا حمایت کرده! در اینکه حاکمیت آمریکا همیشه از اراذل واوباش در ایران حمایت کرده حداقل ما دیگر تردید نداریم. مگر روحالله خمینی و گروه شیخ مهدی بازرگان تحت حمایت گاوچرانها نبودند؟ اصولاً حاکمیت آمریکا با اراذل و اوباش پیوند دیرینه دارد، چون بنیانگزاران این حاکمیت خود از همین قشر شریف اجتماعی برخاستهاند: اوباش، جنایتکار و آخوند! البته پاسدار شریعتمداری خبر ویژة خود را از «دویچه وله» و «هندلز بلات» هلند «استخراج» کردهاند. خبر ویژة کیهان، تحت عنوان «مشاور امنیت ملی بوش اسامی همکاران خود در ایران را لو داد» منتشر شده. شاید پاسدار شریعتمداری در حال جویدن «انجیر خشک» بودند و حواسشان نبوده که با طرح چنین مطالبی موسسة کیهان ضمن اثبات اعتماد خود به دو رسانة مذکور، وابستگی و محل تغذیة خود را هم کاملاً آشکار میکند. ولی مهمتر از تغییراتی که در صحنة سیاست ایران شاهدیم، موضعگیریهای دستاربندان مزدور انگلستان در کشور عراق است.
روزنامة لوموند، مورخ 28 اوت 2008، به نقل از «فرانس پرس» اعلام کرد، مقتدی صدر در بیانیهای اعلام داشته تعلیق فعالیتهای شبه نظامیان خود را در عراق تا اطلاع بعدی تمدید میکند! به گفتة لوموند، مقتدی صدر از هواداران خود خواست فقط برای خروج ارتش آمریکا از عراق تظاهرات صلح آمیز کنند. میدانیم که خروج ارتش آمریکا از عراق در هر حال به موافقت روسیه، هند و چین بستگی دارد و نه به خواست نوکران ناخداکلمب که در راستای سیاست اربابشان بر ایجاد محور شیعه مسلک «جمکران ـ عراق» و تجزیة این کشور همچنان پافشاری میکنند. دولت عراق با شیعی مسلکان جمکران میانة خوشی ندارد و گروه صدر نیز ابزاری است برای اعمال فشار بر دولت مرکزی جهت تجزیة این کشور. جوزف بایدن، معاون شهید حسین اوباما از طرفداران «تقسیم نرم» عراق به سه منطقة شیعه، سنی و کردنشین از طریق ایجاد حکومت فدرال است.
پیشتر گفتیم که فدرالیسم نیازمند یک دولت مرکزی مقتدر است و در عراق چنین دولتی وجود ندارد، در نتیجه مزدوران آمریکا از جمله آخوند حکیم که ضمن تأکید مزورانه بر تمامیت ارضی عراق برای فدرالیسم سینه میزنند، در واقع خواهان تجزیة این کشوراند. باید دید در شرایطی که سیاستهای انگلستان در قفقاز با شکست روبرو شده، حاکمیت انگلستان با تکیه بر چه نیروئی در عراق میتواند به پیروزی دست یابد؟ شاید سیاست ناخداکلمب هم برستونهای همان خانهای استوار باشد که پاسدار محسن رضائی در خواب و خیال در بهشت خواهند ساخت!
روز 26 ماه اوت 2008، در رابطه با جنگ قفقاز، ایسنا به نقل از اکبر بهرمانی از «سیاست مستقل کشورهای اسلامی» خبر داد! سردار اکبر که هنوز گوشی به دستش نیامده بود و نمیدانست که خورشید روزهای خوش، روزهائی که ایشان برای ناخداکلمب و سازمان سیا «جای دوست و دشمن» نشان میدادند رو به غروب دارد، به شیوة معهود در سخنانی نغز، شیوا و بسیار «پوچ»، ضمن انتقادهای تکراری از اربابان در اسرائیل و آمریکا میفرمایند:
«[شخصیت اعضای مجلس خبرگان] در میان مردم اعتبار دارد [...] مردم بیش از حاکمیت اسلام واقعی چیزی نمیخواهند [...] ناوهای آمریکائی [...] امکانات میآورند [...] روسیه آماده درگیری است. در این شرایط ما در یک جریان سالم [...] میتوانیم الگوی خوبی برای کشورهای اسلامی باشیم[...]»
بله سردار اکبر باز به قصد «الگو شدن» برای نوکری پاشنههای نعلین را ور کشیده بودند که ناگهان دیروز پرزیدنت مهرورزی ناچار شد در تاجیکستان ضمن انتقاد از تهاجم نظامی گرجستان مواضع نوینی اتخاذ فرماید! در نتیجه روزینامة کیهان نیز به ناچار یک جبهة طرفدار حقوق بشر و دمکراسی متشکل از داسالله و حزبالله برای ما ملت تشکیل داد که اعضای آن از فاشیستهای فرهیخته و برجستة حکومت اسلامیاند. اما پاسدار محسن رضائی هنوز در جریان امر نیستند! ایشان همچنان در فارس نیوز به مهملبافی اشتغال دارند.
از وقتی سروصدا پیرامون افتضاحات اقتصاد اسلامی در حکومت عدل علی به راه افتاده دیگر اسلام برای تبدیل کشور به «بهشت» کفایت نمیکند! این روزها اراذل و اوباش «فرهیخته» ادعا دارند که بدون «اسلام واقعی»، «ایمان»، «اخلاق» و «خلوص نیت» و خلاصه هر آنچه هیچگونه معیاری برای سنجشاش وجود ندارد، اصلاً شکوفائی اقتصادی در کار نخواهد بود! به عبارت دیگر عملة آمریکا طی قریب سیسال در چپاول ثروتهای ملی هیچ دخالتی نداشتهاند. برنامة هشت سال جنگ و چپاول، هشت سال سازندگی و چپاول، هشت سال اصلاحات و چپاول و سه سال مهرورزی و چپاول به دلیل بیایمانی مردم و عدم رعایت اخلاق و به ویژه بدحجابی بوده! اگر اشکالی وجود دارد، از حکومت اسلامی نیست از بیایمانی این «مردم» است!
این محتوای وقوقیههائی است که دکتر سرلشکر حاج محسن رضائی، نوچة سرداراکبر در فارس نیوز، مورخ نهم شهریورماه سالجاری ایراد فرمودهاند! نوچة سرداراکبر وعده میدهد که در افق سال 1404، یا 17 سال دیگر کشور ایران «خانهای در بهشت» خواهد شد! البته چون بهشت وجود ندارد، به طریق اولی خانهای هم در آن نمیتوان داشت. به همین دلیل ستونهای خانة کذا، همانطور که ایشان فرمودهاند «هویت» و «الهام بخشی» یا بهتر بگوئیم، «باد هوا» است:
«هویت، توسعه یافتگی، الهام بخشی، تعامل سازنده و اول بودن در منطقه از ستونهای این خانه است.»
میبینیم که چه استوار و محکم است این ستونها! از ستونهای بهشت هم محکمتر به نظر میرسد، چون بهشت اصلاً ستون ندارد. میدانیم که نوچة اکبر بهرمانی از اقتصاددانان عالیمقام چاه جمکران به شمار میروند و طبیعی است که در امور «سازندگی» تخصص ویژه داشته باشند، البته «سازندگی» هیچ و پوچ که با تلاشهای کیهان برای «اوپوزیسیونسازی» همسوئیکامل دارد.
لازم است از تلاشهای کیهان جهت گرم نگاهداشتن تنور دارودستة مهدی بازرگان، شیرین عبادی، گروه بهزاد نبوی و دیگر فاشیستهای حکومتی تقدیر به عمل آوریم! پاسدار شریعتمداری تمام کوشش خود را به کار میبرد تا فعلة سنتی فاشیسم یا همپالکیهای محمد خاتمی را طرفدار حقوق بشر و دمکراسی معرفی کند! با دمکراسی، ویراست حاجیه عبادی و حاج «آبراهام» یزدی ما ملت آشنائی کافی داریم. با گرایشهای «دمکراتیک» سازمان بهزاد نبوی که تحت نظارت عالیة موساد و «تساهال» ایجاد شده نیز بیگانه نیستیم! بهتر بود پاسدار شریعتمداری پیش از «جاسازی» برای مزدوران اسرائیل، نگاهی به مصاحبة سلامتیان، سخنگوی گروه بهزاد نبوی با «آفتاب نیوز» میانداختند تا مهمل بافی را دیگر از حد نگذرانند. سلامتیان در این مصاحبه شخصاً بر تضاد ساختار سازمان مجاهدین با دمکراسی تأکید داشته. در هر حال هیچیک از گروههای مدعی مخالفت با احمدی نژاد طرفدار دمکراسی و حقوق بشر نیستند. و خود احمدی نژاد نیز چنین ادعائی ندارد. کیهان و اطلاعات آب در هاون میکوبند. صحنة فعلی سیاست ایران صحنة دوران هویدا و آموزگار نیست که اوباش محفل فاشیستهای آنگلوساکسون در آن «اوپوزیسیونسازی» کنند!
کیهان مورخ نهم شهریورماه سالجاری، در خبر ویژة خود چندین نان به تنور گروه «کارترـ برژینسکی» چسبانده و با فاشیستهای تحکیم وحدت، محفل عبادی، مشارکتچیها و دارودستة بهزاد نبوی یک «جبهة حقوق بشر» تشکیل داده! پاسدار شریعتمداری در ادامه برای ربودن دل دخترحاجیهای شیفتة آمریکا ادعا میکند، مشاور امنیتی بوش، «استفن هادلی» از جبهة کذا حمایت کرده! در اینکه حاکمیت آمریکا همیشه از اراذل واوباش در ایران حمایت کرده حداقل ما دیگر تردید نداریم. مگر روحالله خمینی و گروه شیخ مهدی بازرگان تحت حمایت گاوچرانها نبودند؟ اصولاً حاکمیت آمریکا با اراذل و اوباش پیوند دیرینه دارد، چون بنیانگزاران این حاکمیت خود از همین قشر شریف اجتماعی برخاستهاند: اوباش، جنایتکار و آخوند! البته پاسدار شریعتمداری خبر ویژة خود را از «دویچه وله» و «هندلز بلات» هلند «استخراج» کردهاند. خبر ویژة کیهان، تحت عنوان «مشاور امنیت ملی بوش اسامی همکاران خود در ایران را لو داد» منتشر شده. شاید پاسدار شریعتمداری در حال جویدن «انجیر خشک» بودند و حواسشان نبوده که با طرح چنین مطالبی موسسة کیهان ضمن اثبات اعتماد خود به دو رسانة مذکور، وابستگی و محل تغذیة خود را هم کاملاً آشکار میکند. ولی مهمتر از تغییراتی که در صحنة سیاست ایران شاهدیم، موضعگیریهای دستاربندان مزدور انگلستان در کشور عراق است.
روزنامة لوموند، مورخ 28 اوت 2008، به نقل از «فرانس پرس» اعلام کرد، مقتدی صدر در بیانیهای اعلام داشته تعلیق فعالیتهای شبه نظامیان خود را در عراق تا اطلاع بعدی تمدید میکند! به گفتة لوموند، مقتدی صدر از هواداران خود خواست فقط برای خروج ارتش آمریکا از عراق تظاهرات صلح آمیز کنند. میدانیم که خروج ارتش آمریکا از عراق در هر حال به موافقت روسیه، هند و چین بستگی دارد و نه به خواست نوکران ناخداکلمب که در راستای سیاست اربابشان بر ایجاد محور شیعه مسلک «جمکران ـ عراق» و تجزیة این کشور همچنان پافشاری میکنند. دولت عراق با شیعی مسلکان جمکران میانة خوشی ندارد و گروه صدر نیز ابزاری است برای اعمال فشار بر دولت مرکزی جهت تجزیة این کشور. جوزف بایدن، معاون شهید حسین اوباما از طرفداران «تقسیم نرم» عراق به سه منطقة شیعه، سنی و کردنشین از طریق ایجاد حکومت فدرال است.
پیشتر گفتیم که فدرالیسم نیازمند یک دولت مرکزی مقتدر است و در عراق چنین دولتی وجود ندارد، در نتیجه مزدوران آمریکا از جمله آخوند حکیم که ضمن تأکید مزورانه بر تمامیت ارضی عراق برای فدرالیسم سینه میزنند، در واقع خواهان تجزیة این کشوراند. باید دید در شرایطی که سیاستهای انگلستان در قفقاز با شکست روبرو شده، حاکمیت انگلستان با تکیه بر چه نیروئی در عراق میتواند به پیروزی دست یابد؟ شاید سیاست ناخداکلمب هم برستونهای همان خانهای استوار باشد که پاسدار محسن رضائی در خواب و خیال در بهشت خواهند ساخت!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت