چاقوی «فرهنگی»!
...
در توضیح وبلاگ «ارشاد روی شیروانی داغ» و پیرامون «جامعة باز» یادآور شویم که جامعة باز یا جامعة دمکراتیک، بر خلاف آنچه تبلیغ میشود، از جنبة فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در تقابل با «مدرنیزاسیون» و نوسازی قرار میگیرد. آنچه در تبلیغات عنوان نمیشود، این نکته است که در یک جامعة دمکراتیک اصل بر «تداوم» قرار میگیرد. از همین «تداوم» است که اصل «مسئولیتپذیری» در مورد شخصیتهای حقوقی، سیاسی و فرهنگی ریشه گرفته. حال آنکه در جوامع استعماری و در نتیجه استبدادی، اصل بر «گسست»، نوسازی و کودتا قرار دارد، به عبارت دیگر «نبود مسئولیت»! چرا که این قماش «نوسازی» در واقع جهت ممانعت از «رشد جامعه» صورت میپذیرد. میتوان «نوسازی» یا «مدرنیزاسیون» را به برش در مسیر حرکت جامعه تعبیر کرد. و میدانیم که برای ایجاد چنین «برشی» به «تیغ بران» نیاز است. تیغ بران در فرهنگ، تاریخ، سنت ـ با «سنت مقدس» اشتباه نشود ـ و پویائی انسان. دلیل ارادت محافل استعماری به تیغکش و آدمکش و شیاد این است که ایجاد گسست یا برش کذا، بدون وجود چنین «نخبگانی» امکانپذیر نیست.
امروز در راه بندان دلانگیز، رویائی و سرشار از نشاط بولوار «مونپارناس» به یاد برنامة لات پروری سازمان ناتو افتادم و ناگهان مانند «ارشاد منجی» منهم به حالت «کشف و الهام» دچار شدم و کشف کردم که پیوند مقدسی بین «آدمکش»، «چاقوکش» و برنامة «فرهنگی» ناتو در کشورهای اسلام و مسلمین وجود دارد. به عنوان نمونه همین داماد آخوند مشکینی، اگر مبارزات «فرهنگی ـ سیاسی» خود را در شانزده سالگی با چاقوکشی برای یک پاسبان بینوا آغاز نمیکرد، هرگز مهرش اینچنین به دل هنرپروران ناتو نمیافتاد! یا همین پدر «ارشاد منجی» اگر یک چاقوکش زبردست و ماهر نبود هرگز چنین دختر نابغهای تحویل جهان بشریت نمیداد. و ما هرگز با مفهوم واقعی لیبرالیسم، سکولاریسم و جامعة باز، ویراست «منجی» آشنا نمیشدیم و نادان از این جهان میرفتیم.
قصة لیبرالیسم و سکولاریسم و جامعة دمکراتیک به آنجا رسید که پدر «ارشاد منجی» با یک چاقوی «فرهنگی» به تعقیب وی پرداخت و ارشاد کوچولو پس از اینکه از دست «ددی» فرار کرد روی پشت بام خانه نشست! پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که «ارشاد» از وقتی به کانادا آمد به جای «یا ابی»، پدرش را «ددی» صدا میکرد. بله وقتی ارشاد به پشت بام رسید، پدرش به خواست خداوند تبارک و تعالی عقلش نرسید که برود روی پشتبام، یا شاید در دم پایش شکست و چشمش کور شد! خلاصه ارشاد منجی از چنگال «ددی» نجات یافت و توانست روی پشت بام به حالت کشف و الهام، آنهم از نوع «غیردینی» دچار شود، و به ما بگوید، ساختارهای سکولار در کشورهای مسلماننشین کارشان تفسیر دین و عبادت است و سکولارها باید به سوی این ساختارها بروند، و جامعة باز پیوسته در حال نوسازی است و ایشان خیلی لیبرال هستند و چرندیاتی از این دست! اتفاقاً امروز در روزنامة لوموند و فیگارو نیز با نمونة «لیبرالیسم» آمریکائی و «جامعة باز» در عربستان آشنا شدیم!
به گزارش سایت اینترنتی فیگارو، مورخ هفتم سپتامبر 2008، دولت مدعی لیبرالیسم ایالات متحد، 200 میلیارد دلار در دو مؤسسة مالی به نامهای «فانیمه» و «فردی مک» تزریق میکند، تا این مؤسسات «خصوصی» که زمینة فعالیتشان تأمین وام مسکن است از ورشکستگی نجات یابند! بله، این است لیبرالیسم اقتصادی! و به این میگویند، عدم دخالت دولت در بازار آزاد! وقتی دولت 200 میلیارد دلار به مؤسسات خصوصی ورشکسته کمک مالی میکند، کسی به دخالت دولت در اقتصاد اعتراضی ندارد، ولی اگر از دولت بخواهند همین مبلغ را در آموزش و پرورش و بهداشت تزریق کند بلافاصله مدافعان «عدم دخالت دولت» از خواب بیدار شده و خواهان رعایت اصول لیبرالیسم اقتصادی خواهند شد.
و اما بپردازیم به جامعة کودتازده که پیوسته در حال نوسازی یا مدرنیزاسیون است. به یاد داریم که ارشاد منجی با توسل به واژگوننمائی چنین جامعهای را «جامعة باز» نامیده بود و سایت رادیوزمانه هم با «آغوش باز» به استقبال تبلیغات استحماری شتافته، مهملات «ارشاد منجی» را ترجمه کرده بود.
بله ارشاد منجی، همانطور که روی پشتبام نشسته بود و در تاریکی شب به اطراف مینگریست، به دلیل کشف و الهام کذا اوضاع امروز عربستان را چندین سال پیش مشاهده کرد! بر اساس اخبار به دست آمده، شیوخ صحرای حجاز تمام آثار باستانی موجود در اطراف کعبه را با بولدوزرهای شرکت ساختمانی متعلق به قبیلة بنلادن با خاک یکسان کردهاند.
به گزارش سایت اینترنتی لوموند، مورخ 7 سپتامبر 2008، «نوسازی مداوم» در شهر مکه به ویرانی تمام اماکن مقدس از جمله مساجد منسوب به خویشاوندان و یا اخلاف محمد، همچنین مکانی به نام «مزار حوا» منجر شده! و میبینیم که گورکنها در این مورد خفقان کامل گرفتهاند. و از آنجا که بر طبق «تعریف» ارشاد منجی، عربستان یک «جامعة باز» است، مردم عربستان نمیتوانند به ویرانی اماکن مقدس شهر مکه اعتراض کنند! حاکمیت عربستان با ایجاد یک شهر مدرن هر چه در گذشتههای دور ساختة دست بشر بوده، و حامل تاریخچة شهر مکه است نابود میکند. یا بهتر بگوئیم شناسنامة فرهنگی مکه را از میان برمیدارد. فقط همان تکه سنگ کذا که گویا از آسمان روی سر مسلمین افتاده باقی میماند تا همه ساله گوسفندان را از سراسر جهان برای طواف به دور آن به عربستان بیاورند و جیبشان را خالی کنند! دلارهای حاصل از زیارت و دینداری هم همانطور که میتوان حدس زد به جیب عموسام سرازیر میشود.
به گزارش لوموند، قبیلة بنلادن، صاحب یک شرکت ساختمانی است و «بن لادن» روابط بسیار نزدیکی با خاندان سلطنتی عربستان داشته و دارد. این شرکت کارهای نوسازی مکه را آغاز کرده بود که در سال 1979 مخالفان مسلح حکومت عربستان به رهبری «العطیبه» در خانة کعبه بست نشستند. رؤسای شرکت ساختمانی بنلادن نقشههای دقیق ساختمان به ویژه زیرزمینها را که شورشیان در آن مستقر شده بودند دراختیار «ژ.ئی.ژ.ئن»، کارشناسهای ژاندارمری فرانسه حاضر در محل قرار دادند و به یاد داریم که برای نابود کردن گروه «العطیبه» تانکها به خانة کعبه وارد شدند و باز هم گورکنها در برابر چنین عملی، پس از سیسال همچنان خفقان اختیار کردهاند.
«تایمزلندن» در مطلبی که گویا امروز منتشر شده 10 دیکتاتور را که نعلین و دستار نداشتند به جهانیان معرفی کرده. و «فارسنیوز»، مورخ هشتم سپتامبر سالجاری هم به مصداق حکایت «دزدی که فریاد آی دزد سر میدهد»، مطلب کذا را انتشار داده تا ثابت کند در حکومت گورکنها چپاول وجود ندارد، و هیچکس از شرکتهای غربی رشوه و حق و حساب دریافت نمیکند! و خلاصة مطلب چندین میلیون دلار ناقابل در حسابهای بانکی قبیلة اکبر بهرمانی، هاشمی شاهرودی، محمد یزدی و دیگر سران حکومت عدل علی به قول آخوند جنتی، جهت «گرهگشائی» و «به اذن خداوند» و به «دست امام زمان» به «یونیون بانک سوئیس» سرازیر شده! جالب اینجاست که نام پادشاه عربستان هم در گزارش تایمز لندن نیامده، چون مسلماً حق و حساب «تایمز» از همان دلارهای زائران «خانة خدا» پرداخت شده.
پاسداران استعمار! شما که در «فارس نیوز» به مفتگوئی اشتغال دارید، بهتر است بجای نبش قبر «دیکتاتورها»، مطالب رسانههای معتبر غرب پیرامون سه دهه فساد مالی در حکومت امام سیزدهم را انتشار دهید! حکومتی که خوشبختانه کوچکترین نشانهای از دیکتاتوری و دیکتاتور در آن مشاهده نمیشود. چون دیکتاتورهائی که تایمز لندن به آنها اشاره کرده حداقل ظاهرشان به آدمیزاد شباهت دارد، ولی دستاربندان حکومت اسلامی حتی از همین «شباهت» ظاهری هم محروماند.
امروز در راه بندان دلانگیز، رویائی و سرشار از نشاط بولوار «مونپارناس» به یاد برنامة لات پروری سازمان ناتو افتادم و ناگهان مانند «ارشاد منجی» منهم به حالت «کشف و الهام» دچار شدم و کشف کردم که پیوند مقدسی بین «آدمکش»، «چاقوکش» و برنامة «فرهنگی» ناتو در کشورهای اسلام و مسلمین وجود دارد. به عنوان نمونه همین داماد آخوند مشکینی، اگر مبارزات «فرهنگی ـ سیاسی» خود را در شانزده سالگی با چاقوکشی برای یک پاسبان بینوا آغاز نمیکرد، هرگز مهرش اینچنین به دل هنرپروران ناتو نمیافتاد! یا همین پدر «ارشاد منجی» اگر یک چاقوکش زبردست و ماهر نبود هرگز چنین دختر نابغهای تحویل جهان بشریت نمیداد. و ما هرگز با مفهوم واقعی لیبرالیسم، سکولاریسم و جامعة باز، ویراست «منجی» آشنا نمیشدیم و نادان از این جهان میرفتیم.
قصة لیبرالیسم و سکولاریسم و جامعة دمکراتیک به آنجا رسید که پدر «ارشاد منجی» با یک چاقوی «فرهنگی» به تعقیب وی پرداخت و ارشاد کوچولو پس از اینکه از دست «ددی» فرار کرد روی پشت بام خانه نشست! پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که «ارشاد» از وقتی به کانادا آمد به جای «یا ابی»، پدرش را «ددی» صدا میکرد. بله وقتی ارشاد به پشت بام رسید، پدرش به خواست خداوند تبارک و تعالی عقلش نرسید که برود روی پشتبام، یا شاید در دم پایش شکست و چشمش کور شد! خلاصه ارشاد منجی از چنگال «ددی» نجات یافت و توانست روی پشت بام به حالت کشف و الهام، آنهم از نوع «غیردینی» دچار شود، و به ما بگوید، ساختارهای سکولار در کشورهای مسلماننشین کارشان تفسیر دین و عبادت است و سکولارها باید به سوی این ساختارها بروند، و جامعة باز پیوسته در حال نوسازی است و ایشان خیلی لیبرال هستند و چرندیاتی از این دست! اتفاقاً امروز در روزنامة لوموند و فیگارو نیز با نمونة «لیبرالیسم» آمریکائی و «جامعة باز» در عربستان آشنا شدیم!
به گزارش سایت اینترنتی فیگارو، مورخ هفتم سپتامبر 2008، دولت مدعی لیبرالیسم ایالات متحد، 200 میلیارد دلار در دو مؤسسة مالی به نامهای «فانیمه» و «فردی مک» تزریق میکند، تا این مؤسسات «خصوصی» که زمینة فعالیتشان تأمین وام مسکن است از ورشکستگی نجات یابند! بله، این است لیبرالیسم اقتصادی! و به این میگویند، عدم دخالت دولت در بازار آزاد! وقتی دولت 200 میلیارد دلار به مؤسسات خصوصی ورشکسته کمک مالی میکند، کسی به دخالت دولت در اقتصاد اعتراضی ندارد، ولی اگر از دولت بخواهند همین مبلغ را در آموزش و پرورش و بهداشت تزریق کند بلافاصله مدافعان «عدم دخالت دولت» از خواب بیدار شده و خواهان رعایت اصول لیبرالیسم اقتصادی خواهند شد.
و اما بپردازیم به جامعة کودتازده که پیوسته در حال نوسازی یا مدرنیزاسیون است. به یاد داریم که ارشاد منجی با توسل به واژگوننمائی چنین جامعهای را «جامعة باز» نامیده بود و سایت رادیوزمانه هم با «آغوش باز» به استقبال تبلیغات استحماری شتافته، مهملات «ارشاد منجی» را ترجمه کرده بود.
بله ارشاد منجی، همانطور که روی پشتبام نشسته بود و در تاریکی شب به اطراف مینگریست، به دلیل کشف و الهام کذا اوضاع امروز عربستان را چندین سال پیش مشاهده کرد! بر اساس اخبار به دست آمده، شیوخ صحرای حجاز تمام آثار باستانی موجود در اطراف کعبه را با بولدوزرهای شرکت ساختمانی متعلق به قبیلة بنلادن با خاک یکسان کردهاند.
به گزارش سایت اینترنتی لوموند، مورخ 7 سپتامبر 2008، «نوسازی مداوم» در شهر مکه به ویرانی تمام اماکن مقدس از جمله مساجد منسوب به خویشاوندان و یا اخلاف محمد، همچنین مکانی به نام «مزار حوا» منجر شده! و میبینیم که گورکنها در این مورد خفقان کامل گرفتهاند. و از آنجا که بر طبق «تعریف» ارشاد منجی، عربستان یک «جامعة باز» است، مردم عربستان نمیتوانند به ویرانی اماکن مقدس شهر مکه اعتراض کنند! حاکمیت عربستان با ایجاد یک شهر مدرن هر چه در گذشتههای دور ساختة دست بشر بوده، و حامل تاریخچة شهر مکه است نابود میکند. یا بهتر بگوئیم شناسنامة فرهنگی مکه را از میان برمیدارد. فقط همان تکه سنگ کذا که گویا از آسمان روی سر مسلمین افتاده باقی میماند تا همه ساله گوسفندان را از سراسر جهان برای طواف به دور آن به عربستان بیاورند و جیبشان را خالی کنند! دلارهای حاصل از زیارت و دینداری هم همانطور که میتوان حدس زد به جیب عموسام سرازیر میشود.
به گزارش لوموند، قبیلة بنلادن، صاحب یک شرکت ساختمانی است و «بن لادن» روابط بسیار نزدیکی با خاندان سلطنتی عربستان داشته و دارد. این شرکت کارهای نوسازی مکه را آغاز کرده بود که در سال 1979 مخالفان مسلح حکومت عربستان به رهبری «العطیبه» در خانة کعبه بست نشستند. رؤسای شرکت ساختمانی بنلادن نقشههای دقیق ساختمان به ویژه زیرزمینها را که شورشیان در آن مستقر شده بودند دراختیار «ژ.ئی.ژ.ئن»، کارشناسهای ژاندارمری فرانسه حاضر در محل قرار دادند و به یاد داریم که برای نابود کردن گروه «العطیبه» تانکها به خانة کعبه وارد شدند و باز هم گورکنها در برابر چنین عملی، پس از سیسال همچنان خفقان اختیار کردهاند.
«تایمزلندن» در مطلبی که گویا امروز منتشر شده 10 دیکتاتور را که نعلین و دستار نداشتند به جهانیان معرفی کرده. و «فارسنیوز»، مورخ هشتم سپتامبر سالجاری هم به مصداق حکایت «دزدی که فریاد آی دزد سر میدهد»، مطلب کذا را انتشار داده تا ثابت کند در حکومت گورکنها چپاول وجود ندارد، و هیچکس از شرکتهای غربی رشوه و حق و حساب دریافت نمیکند! و خلاصة مطلب چندین میلیون دلار ناقابل در حسابهای بانکی قبیلة اکبر بهرمانی، هاشمی شاهرودی، محمد یزدی و دیگر سران حکومت عدل علی به قول آخوند جنتی، جهت «گرهگشائی» و «به اذن خداوند» و به «دست امام زمان» به «یونیون بانک سوئیس» سرازیر شده! جالب اینجاست که نام پادشاه عربستان هم در گزارش تایمز لندن نیامده، چون مسلماً حق و حساب «تایمز» از همان دلارهای زائران «خانة خدا» پرداخت شده.
پاسداران استعمار! شما که در «فارس نیوز» به مفتگوئی اشتغال دارید، بهتر است بجای نبش قبر «دیکتاتورها»، مطالب رسانههای معتبر غرب پیرامون سه دهه فساد مالی در حکومت امام سیزدهم را انتشار دهید! حکومتی که خوشبختانه کوچکترین نشانهای از دیکتاتوری و دیکتاتور در آن مشاهده نمیشود. چون دیکتاتورهائی که تایمز لندن به آنها اشاره کرده حداقل ظاهرشان به آدمیزاد شباهت دارد، ولی دستاربندان حکومت اسلامی حتی از همین «شباهت» ظاهری هم محروماند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت