جمعه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۷



نرمش و چرخش!
...
در پی شکست ناتو در جبهة قفقاز، آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک تلاش دارند نوکران دستاربند خود را در جمکران از صحنة سیاست دور کنند، تا آن‌ها را در جایگاه امن اوپوزیسیون قرار دهند و کاسه کوزه‌ها را بر سر مخالفان آخوندهای مزدور بشکنند. دلیل زوزه و روضه و نوحه و نفرین و نالة دروغین آخوند مکارم شیرازی، ابودلقک بهرمانی و به ویژه چرندبافی آخوند احمد خاتمی در وق‌وقیة دانشگاه تهران پیرامون «مخالفت با روحانیت»،‌ فقط تمایل اینان برای قرار گرفتن در خط سیاست نوین آنگلوساکسون‌ها است. ایجاد حاشیة امن برای دستاربندان جیره‌خوار ناخداکلمب از چنان اهمیتی برخوردار شده که دیوید میلیبند، وزیر امورخارجة بریتانیا هم باید شخصاً به جمکران مشرف شده قدم بر چشمان شهلای رهبر فرزانه و دیگر نعلین‌های حکومتی بگذارند. به یاد داریم که مقام رهبری برای مبارزه با «فرعون» عصای ‌چوبی بلند کرده بودند تا «دریا»، البته دریای سیاه، برای عبور اربابان اسرائیلی از هم بشکافد!

امروز، 12 سپتامبر 2008، روز فروپاشی واتیکان، نخستین دژ انسان‌ستیزی و فاشیسم در اروپا را جشن می‌گیریم. بر خلاف جنجال طرفداران دروغین لائیسیته، که از دعوت رسمی دولت فرانسه از کاردینال راتزینگر انتقاد می‌کردند و امروز نیز تظاهراتی بر پا کردند، دعوت رسمی از پاپ برای اعلام مواضع نوین فرانسه در برابر کلیسای کاتولیک، و در نتیجه تعیین مواضع جدید برای واتیکان صورت گرفته. همانطور که پیشتر هم گفتیم جنگ قفقاز پیامدهای گسترده‌ای دارد که به تدریج نمایان خواهد شد. مواضع نوین فرانسه در برابر کلیسای کاتولیک در زمرة پیامدهای همین جنگ است.

امروز در کاخ الیزه، نیکولاسرکوزی بر جنگ زرگری بین کاتولیک‌های افراطی و طرفداران دروغین لائیسیته نقطة پایان گذاشت. این نخستین بار است که رئیس جمهور فرانسه در برابر پاپ، صریحاً از «برابری ادیان» سخن می‌گوید و به کلیسا اعلام می‌کند که «مسیحیت بخشی از تاریخ فرانسه و اروپا است»، نه کل آن! این نخستین بار است که رئیس جمهور فرانسه در برابر رهبر کاتولیک‌های جهان از «فناتیسم»، خطاها و افراط‌گرائی‌های کلیسا سخن بر زبان می‌راند. البته این انتقادات در بسته بندی تعارفاتی از قبیل «نقش سازندة کلیسا» به حضور کاردینال راتزینگر تقدیم شد تا برایشان قابل هضم باشد! متن کامل سخنرانی نیکولاسرکوزی را شاید در فرصت دیگری ترجمه و بررسی کنیم. فقط به طور خلاصه می‌گوئیم که رئیس جمهور فرانسه، ضمن یادآوری «اعلامیة جهانی حقوق بشر» و «انسان‌محوری» در دمکراسی، به رهبر واتیکان اعلام داشت که «همة ادیان با یکدیگر برابراند، هیچیک بر دیگری برتری ندارد و همگی در پناه لائیسیته می‌توانند همزیستی داشته باشند»! سرکوزی سپس ادامه می‌دهد: «چند روز پیش دالائی لاما در فرانسه بود، امروز شما اینجا هستید!»

بله امروز رئیس جمهور فرانسه، رسماً پایان برتری‌طلبی واتیکان را نوید داد. می‌دانیم که آخوندهای کاتولیک مانند دیگر آخوندهای ادیان ابراهیمی توهمات خود را برتر از دیگران می‌دانند! اهمیت سخنان نیکولا سرکوزی را زمانی می‌توان دریافت که در جریان موضع‌گیری‌های رسمی کلیسای کاتولیک قرار داشته باشیم. خارج از مخالفت با سقط جنین، طلاق و غیره، کلیسای کاتولیک هر از گاهی بیانیه صادر می‌کند تا نظر رسمی خود را در مورد مسائل روز به «مؤمنین» گوشزد کند! به عنوان نمونه، چند سال پیش، واتیکان به کاتولیک‌های متعهد و مکتبی گفته بود، توسل به شیوه‌های تمرکز شرق حتی کشیدن نفس‌عمیق برای حفظ آرامش نقض تعالیم کلیسا به شمار خواهد آمد! این مختصر را گفتیم تا اهمیت سخنرانی امروز رئیس جمهور فرانسه مشخص شود. حال بپردازیم به پیامدهای مواضع نوین دولت فرانسه در برابر واتیکان، مواضعی که بازتاب تضعیف آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک است.

دیروز نخست وزیر انگلستان و رهبر حزب کارگر، ناگهان «سوسیالیست» شدند، و به یاد خانواده‌های کم درآمد افتادند که به دلیل افزایش بهای انرژی، زندگی را در سختی و مرارت می‌گذرانند! می‌دانیم که تا پیش از تهاجم ارتش گرجستان به اوستیای جنوبی، در انگلستان اگر هر انگلیسی یک «مورگان» دست‌ساز نداشت، حداقل یک «رولزرویس» داشت! ولی شبانگاه هشتم اوت که ارتش روسیه در واقع گرجستان را به دو قسمت تقسیم کرد، اوضاع در انگلستان عوض شد و دولت بریتانیا ناچار شد دکان «استقلال» رابرت موگابه را هم تعطیل کند. و خلاصه حضرت موگابه که ضمن نوکری برای الیزابت دوم شدیداً به مبارزه با حاکمیت انگلستان مشغول شده بودند و مانند خمینی دجال «سازش» هم نمی‌پذیرفتند، جام زهرمار‌شان را سر کشیده، حاضر به تقسیم قدرت با اوپوزیسیون زیمبابوه شدند! سپس گوردون براون از معمر قذافی، دیگر نوکر ضدامپریالیست آنگلوساکسون‌ها برای تشریف فرمائی به لندن دعوت به عمل آوردند، و در گیرودار جنجال تکذیب ملاقات دیک چنی با گورکن‌ها، دیوید میلیبند، وزیر امورخارجه را هم گفتند تا سری به جمکران بزند. اما پیامدهای جنگ قفقاز به این مختصر ختم نمی‌شود. و اوضاع نوکران آنگلوساکسون‌ها در جمکران باید خیلی بیش از این‌ها ‌«تغییر» کند.

به عبارت دیگر علیرغم این امر که اربابان حکومت اسلامی به کنار کشیدن آخوندها از صحنة سیاست رضایت داده‌اند، تا «جدائی دین از دولت» را در ظاهر تأمین کرده‌ باشند و بتوانند نوکران سنتی خود را از زیر ضربة افکارعمومی بیرون بکشند، برای جایگزین کردن نعلین‌ها با نوکران فاقد دستار خود به اشکالات فراوان برخورد خواهند کرد. ساده‌تر بگوئیم، سازمان سیا دیگر نمی‌تواند تداوم «گورکن‌بازی» را صرفاً با «مالیدن ماتیک» و بزک خوک تضمین کند.

به گزارش سایت نووستی، مورخ 12 سپتامبر 2008، امروز منوچهر متکی جهت ملاقات با سرگئی‌لاوروف، وزیر امور خارجة روسیه وارد مسکو شد! مسلماً جهت دریافت هشدار مستقیم روسیه. لاوروف ضمن تعارفات مرسوم در باب «همکاری» و «تعامل» و اینجور چیزها که جنبة دیپلماتیک دارد، تلویحاً به متکی تفهیم کرد که گورکن‌ها می‌باید به حمایت از گرجستان پایان دهند، و استقلال اوستیای جنوبی و آبخازی را هم به رسمیت بشناسند:

«شما مسلماً می‌دانید که در امور بین‌المللی در نتیجة اقدامات بی‌فکرانة مقامات گرجستان در رابطه با آبخازی و اوستیای جنوبی چه تغییراتی رخ دادند.»


سخنان لاوروف را به زبان رایج می‌توان چنین ترجمه کرد: مگر نمی‌بینید چه تغییراتی در گرجستان پیش آمده، منتظر چه هستید؟! یادآور شویم که پیشتر، مسلمانان اوستیا، خواهان حمایت مسلمانان جهان و محکوم کردن تهاجم نظامی گرجستان به این منطقه شده بودند، ولی در این مواقع گورکن‌ها گوش‌های‌شان «ندای» مسلمین را نمی‌شنود، در عوض هر آنچه رسانه‌های غرب بگویند هم می‌شنوند و هم طوطی‌وار تکرار خواهند کرد، به ویژه زمانی که مرکز پخش ترهات، بنگاه خبرپراکنی «بی‌بی‌سی»، شیپور تبلیغاتی سیاست خارجی کارخانة رجاله پروری باشد.

حاکمیت انگلستان به دلیل برخورداری از منافع گسترده در فضای «جنگ سرد»، علاقة عجیبی به بازگشت به این دوران شیرین دارد. به همین دلیل برای حضور نظامی روسیه در آمریکای لاتین دست به دعا برداشته، و تمایلات خود را به عنوان «خبر» انتشار می‌دهد! رسانه‌های گورکن‌ها نیز بلافاصله این خبرهای «موثق» را منتشر می‌کنند و مثلاً می‌نویسند: «خطر رویاروئی روسیه با ناتو در دریای سیاه»، «روسیه در ونزوئلا پایگاه نظامی احداث می‌کند»، «روسیه در کوبا پایگاه موشکی احداث می‌کند»، «روسیه الحاق اوستیای جنوبی به خاک خود را در سر می‌پروراند»، «روسیه ...»! و جالب اینکه هر بار روسیه رسماً خبرهای کذا را تکذیب می‌کند. در واقع روسیه سیاست جدیدی در پیش گرفته، حال آنکه انگلستان همچنان در خیمة «جنگ سرد» چمباتمه زده و رؤیای جایگزین کردن ملایان را با میرپنج دیگری در سر می‌پروراند. گزافه‌گوئی‌های دستاربندان حکومتی و مدح و ثنای روحانیت، به ویژه در خطبه‌های نماز جمعة این هفته شاهدی است بر این مدعا.

آخوند احمد خاتمی که اجرای وق‌وقیة امروز را بر عهده داشت، ضمن دفاع از شرایط اسفبار اقتصادی در ایران با وقاحت تمام می‌گوید که به دلیل تحریم‌های بین‌المللی گرانی در همة کشورهای جهان پیش آمده! البته خاتمی فراموش کرده که همة کشورهای جهان تحریم نشده‌اند و قدرت خرید مردم دیگر کشورها با قدرت خرید مردم ایران هم یکسان نیست! این است نتیجة ورود آخوند به مسائل اقتصادی! بی‌جهت نبود رهبرشان می‌گفت: «اقتصاد مال خر است»! ولی اگر به سخنان احمد خاتمی دقیق شویم خواهیم دید، آنگونه که ملایان سیاست را «تعریف» می‌کنند ـ ‌با مراجعه به بی‌بی‌گوزک‌های شیعی‌مسلکان ـ سیاست هم باید «مال خر باشد». گورکن‌ها که ارباب‌شان تضعیف شده از «مبارزات حسینی» یا بهتر بگوئیم عربده‌جوئی و نفس‌کش‌طلبی به «مبارزات حسنی» که همان «خفقان» باشد روی آورده‌اند‌، و آنرا «نرمش قهرمانانه» می‌خوانند! پیشتر گفتیم که در حکایات مقدس روضه‌خوان‌ها همة واکنش‌های طبیعی یک انسان عادی، از سکسکه و سرفه تا خوردن و خوابیدن «مبارزه» و «قهرمانانه» تلقی می‌شود. و به همین دلیل احمد خاتمی ادعا می‌کند، شورش حسین و نرمش «قهرمانانة» برادرش نتیجة یکسانی داشت! بله، به زعم سازمان تبلیغات اسلامی، نتیجة شورش حسین و سازش حسن یکی بوده، البته به شرط آنکه اصلاً حسن و حسینی در کار باشد:

«[احمدخاتمی] گفت نرمش قهرمانانة امام حسن همان تأثیری را داشت که قیام [حسین]»

و امروز وقت «نرمش قهرمانانة» گورکن‌ها فرا رسیده، تا روابط با ارباب را آشکارا برقرار کنند و به نبرد بی‌امان‌شان با «آمریکا» پایان دهند! به همین دلیل خاتمی یادی از دوران شیرین صدام حسین و محمدرضا پهلوی می‌کند، از همان روزها که روضه‌خوان‌ها «حسینی» بودند و جوانان را به جبهة جنگ یا به زندان اوین می‌فرستادند و نان‌شان هم در روغن شناور بود. خاتمی در حال زمزمة «یاد ایام گذشته جگرم خون می‌کرد»، ناگهان مانند «ارشاد منجی» به کشف و الهام رسید، و فراموش کرد که رژیم پهلوی و حکومت صدام حسین را ارتش ناتو سرنگون کرده. آخوند خاتمی به دلیل همین «کشف و الهام»، بر تاریخ منطقه نیز تسلط یافته اعلام کرد، استقلال ایران و عراق مدیون قیام علمای اسلام است! البته ایران و عراق در ترهات ایشان دیگر «کشور» نیستند، «بلاد اسلام» نام دارند که با فتوای نعلین‌ها در برابر استعمار انگلستان و حکومت پهلوی به پیروزی می‌رسند:

«استقلال بلاد اسلامی که یکی از ثمرات آن استقلال عراق از استعمار انگلیس [...] است از عملکرد پرافتخار روحانیت است. در پیروزی انقلاب اسلامی چه کسی طومار حکومت سیاه پهلوی را جمع کرد جز قدرت مرجعیت و فتوی؟»

می‌بینیم که سازمان تبلیغات اسلامی چگونه همزمان به دوران پیش از کودتا در ایران و عراق بازگشته و رویای «بلاد اسلامی» در ذهن علیل‌‌اش می‌پرورد. خاتمی در ادامه خطاب به «ابرقدرت» امارات که هفته‌ای چندبار خواهان باز پس‌گیری سه جزیرة کذا می‌شود، توصیه کرده «میک لاو، نات وار»! چون وقت «نرمش قهرمانانة» ما فرا رسیده، چرا دل به مهر آمریکا بسته‌اید؟ به جمع نوکران ضدامپریالیست آمریکا بپیوندید، شمع و گل و پروانه و میلیبند، همه جمع‌اند همه:

«بجای دلدادگی به آمریکا با ایران دوست بشوید!»

شاید آخوند خاتمی که تظاهر به روزه‌داری می‌کند، به قول «آخوند تقوی» امروز چند «کاسه سراب» زده و مست بوده. بعد از این مهملات، خاتمی چند شعار «ملی ـ میهنی» در باب سه جزیره ضمیمة وق‌وقیه کرده به اصل مطلب می‌پردازد. اصل مطلب یعنی بندگی و عبودیت و حقارت و ذلت و ورد خواندن و گریه زاری به درگاه خداوند. خاتمی می‌گوید، حسابی گریه کنید، اگر خداوند مصلحت بداند مشکل‌تان را حل خواهد کرد! خاتمی در لابلای همین ترهات نوعی «عقل دینی» هم اختراع کرده که با تکیه بر آن، استقلال و عزت و عظمت ایران مدیون نعلین می‌شود. البته با توجه به شرایط کشورمان باید بگوئیم «عقل» مورد نظر شیخ احمد در واقع دیوانگی و حماقت است چون «عقلانیت» کذا بر حفظ شرایط موجود تأکید دارد و کودتای کلنل آیرون‌ساید را نتیجة انقلاب مشروطه می‌خواند:

«هم عقل و هم دین اقتضا می‌کند که سرمایة مرجعیت که در واقع مایة استقلال، عزت و عظمت ایران است حفظ شود [...] جریان‌هائی می‌خواهند ما را وادار به عقب نشینی از اصول کنند، روح انقلاب همین ارزش‌هاست [...] اصل محوریت اسلام، اصل مردم‌سالاری دینی، اصل عدالتخواهی، اصل ولایت فقیه، اصل مستضعف‌نوازی [...] اگر از این اصول پاسداری نکنیم نتیجة آن مثل انقلاب مشروطه خواهد شد[...]»

آری! «روح انقلاب» همین شعارهای پوچ است، چرا که اصلاً انقلابی در کار نبود تا «روحی» داشته باشد. نام اصلی این «واقعیت» براندازی استعماری ناتو است. و عملة فاشیسم کور خوانده‌اند اگر می‌پندارند بازگشت به گذشته و کودتای میرپنج امکانپذیر خواهد بود. دیروز آسوشیتدپرس از تغییر طرح پرچم عراق خبر داد. امروز کشتی‌های جنگی آمریکا از دریای سیاه خارج شدند،‌ و هم امروز واتیکان، مستحکم‌ترین دژ فاشیسم ‌بین‌الملل از پایه فروریخت. تردیدی نیست‌که اگر واتیکان بتواند به زندگی لرزان خود ادامه دهد، دیگر قادر به حمایت از پادوهای «اسلام محور» خود در «بلاد اسلام» نخواهد بود. سفر میلیبند به ایران از هم اکنون با شکست روبروست.









نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس



0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت