خر و نقطه!
...
پیش از پرداختن به وبلاگ امروز، حضور شیخ مهدی جامی که سایت دینپرور زمانه را اداره میکنند و عشق عجیبی به حزب دین فروش دمکرات آمریکا دارند، جسارتاً بگوئیم خوک لب ندارد، پوزه دارد! آنچه باراک اوباما گفت این بود که «اگر یک خوک ماتیک بمالد، باز همان خوک است.» آنها که مدافع حزب دمکرات شدهاند، بدانند سیاست آمریکا و متحداناش درمورد ایران، طی هشتاد سال گذشته خارج از سرکوب استعماری نبوده، و پس از این هم نخواهد بود.
دو سه روز بود گورکنها شکمشان را برای ورود میلیبند به جمکران صابون مفصلی زده بودند و قند توی دلشان آب شده بود که از این پس میتوانند روابط پنهان را آشکار کنند. ما که قبلاً گفته بودیم چنین سیاستی محکوم به شکست خواهد بود! دو سه روز پس از اینکه سیاست ناخداکلمب برای تحمیل «جدائی دین از دولت» و کنار کشیدن نعلینها از صحنة سیاست جمکران شکست خورد، وزارت امور خارجة انگلستان هم از خواب بیدار شده، یک بیانیة مضحک صادر فرموده تا آمدن میلیبند به جمکران را نه تنها تکذیب که «شدیداً تکذیب» کند!
بله متأسفانه آخوند مکارم، ابودلقک بهرمانی و به ویژه برادر «نوریزاد» در کیهان که آغازگر تئاتر روحوضی سیاست «جدائی دین از دولت»، ویراست ناخدا کلمب بودند، همگی تیرشان به سنگ خورد! میلیبند نمیتواند به تهران بیاید، چون بساط «مدرنیزاسیون» کلنل آیرونساید را دیگر نمیتوان تکرار کرد. برای «برادران» و به ویژه برای پاسداران سلطنت طلب در«فارس نیوز» که تلاش میکنند حاکمیت هند را به اسرائیل بچسبانند، و در کمال بلاهت با تکرار شایعات سی سال پیش ساواک ادعا کنند اسرائیل به سرکوب مسلمین مشغول است، متأسفایم! خلاصه بگوئیم، تاریخ تکرار نمیشود.
امروز، «دیهوپ شفر»، دبیرکل سازمان ناتو که روز نهم اوت، دو روز پس از تهاجم نظامی گرجستان به اوستیای جنوبی، در نشست خبری چانة مبارکشان به لرزه افتاده بود، راهی گرجستان شدند و چرندیات عجیبی ایراد فرمودند. از جمله اینکه، توافقنامة روسیه با اتحادیه اروپا که در مسکو به امضاء رسیده، «خوب» نیست! چون به زعم ایشان «ابهام» دارد و روسیه از ابهامات آن سوءاستفاده میکند! حتماً گروه حقوقدانان اتحادیة اروپا که توافقنامه را مطالعه کردند به اندازة «دیهوپ شفر» از ابهامات آن آگاهی نداشتند! فعلة فاشیسم وقتی به اشکال برخورد میکند و از پس حل آن بر نمیآید، همانطور که میبینیم به هذیانگوئی میافتد، درست مثل گورکنهای خودمان در جمکران که رئیسشان، حضرت «پاپالله» از چهار روز پیش در فرانسه هستند.
خوشبختانه امروز حضرت پاپ، «پدر بسیار مقدس»، بالاخره خاک پاک فرانسه را ترک کردند و ما با خاطر آسوده میتوانیم پیرامون «نقطه» بحث کوتاهی داشته باشیم. نقطه همانطورکه میدانیم در هندسه فاقد «طول»، «عرض» و «ارتفاع» است، یا بهتر بگوئیم «بعد» ندارد. در واقع نقطه در هندسه «هیچ» است که به صورت قراردادی با علامت «.» نمایش داده میشود. ولی همین نقطه در نگارش اهمیت فراوان دارد. چرا که «مکان» آن میتواند در معانی واژهها و ساختار زبان تغییرات فراوان ایجاد کند. به عنوان نمونه در انتهای هر جمله یک نقطه میگذاریم. و طبق قوانین نگارش در هر پاراگراف از یک مطلب سخن میگوئیم، در نتیجه اگر در انتهای پاراگراف نقطه وجود نداشته باشد، ارتباط دو پاراگراف در هم میریزد و ساختار متن آشفته میشود. در زبان فارسی، در مورد واژهها نقطه اهمیت فراوان دارد. با جابجائی یک نقطه میتوان معنی واژه و ردة دستوری آنرا تغییر داد. به عنوان نمونه اگر نقطههای واژة «پاپ» را برداریم از حضرتشان بجز یک «الف» هیچ باقی نمیماند. و کاتولیکها شانس آوردهاند که زبان واتیکان فارسی نیست در غیراینصورت تاکنون حضرت پاپ، کاردینال راتزینگر به نخستین حرف الفبای ما ایرانیان والاتبار تبدیل شده بودند و لابلای آنهمه پارچه و شال و قبا به یک مترسک شباهت مییافتند. ولی جابجائی نقطهها کاربردهای دیگری نیز دارد که به پاپ محدود نمیماند، و در جهان معانی انقلاب به پا میکند.
سایت پیک ایران، مورخ 15 سپتامبر 2008، به نقل از آخوند خزعلی مطلبی منتشر کرده که با مطالعة آن به میزان سواد، شناخت، شعور و آگاهی تولیدات کارخانة رجاله پروری در حوزة جهلیه میتوان پی برد. آخوند خزعلی که عنوان آیتالله را یدک میکشد و منطقاً باید با «علم کلام» هم آشنائی داشته باشد، خواسته به عنوان پامنبری مدرس شعار استعماری «سیاست ما عین دیانت ماست» را ارواح شکماش تکمیل کند. در این راستا آخوند خزعلی سیاست را به عنوان «قوام دیانت» مطرح کرده. البته دیانت آخوندهای حکومتی بدون سیاست «قوام» نمیگیرد، چون فقط از طریق ورود بدون مسئولیت به آوردگاه سیاست است که نعلینها میتوانند با حفظ «مصونیت قضائی» به جنایت و چپاول بپردازند، چرا که امثال مکارم، طبسی، بهرمانی و شرکاء برای خود «تقدس» هم قائلاند. و این چپاول و جنایت به سیاست جیره خواران ساواک پهلوی «قوام» میبخشد. اگر نه دین بدون شیادی و عوامفریبی هیچ لطفی ندارد. اصل دین همین «سیاست» است که بر پایة دروغ و تقیه استوار شده. ولی ماجرای چپاول دستاربندان و شعار استعماری سیاست و دیانت دیگر تازگی ندارد.
به همین دلیل خزعلی به پیروی از فرامین رهبر فرزانه کمی هم نوآوری کرده تا ارواح شکمش به کسانی که میگویند قرآن و مسائل اسلام کهنه و پوسیده است پاسخی در خور داده باشد. و در همین راستا همة دانش و آگاهی حوزوی خود را یکباره بیرون ریخته و قرآن را با اکسیژن مقایسه میکند! به این مقایسه میگویند «قیاس معالفارق». مسلماً اگر خزعلی در حد دوم دبستان سواد میداشت و چند مسئلة جمع و تفریق حل کرده بود میدانست که نمیتوان سه عدد سیب را با دو سر خرگوش جمع کرد، یا دو گلابی را از چهار پرتقال کم کرد، چون سیب و خرگوش در یک رده قرار ندارند، و در پرتقال هرگز گلابی پیدا نمیشود. ولی وقتی کسی در حوزة علمیه آیتالله میشود چنین مسائل ابتدائی را فرا نمیگیرد. قابل توجه کسانی که برای مدرک تحصیلی کردان جنجال به راه انداختهاند! یک نگاه به آیتاللههای تولید جهلیه بیاندازید تا ببینید اوضاع تا چه حد اسفبار است. خزعلی میگوید، اگر قرآن قدیمی است اکسیژن هم مال چند سال پیش است، پس آنرا استشمام نکنیم؟ به عبارت دیگر قرآن هم مانند اکسیژن برای بشر حیاتی است! بشر اکسیژن را استشمام میکند! پس قرآن را هم باید به زور چماق به ما ملت حقنه کرد. حال باید دید، بودائیها که قرآن «استشمام» نمیکنند اصلاً چگونه میتوانند به زندگی ادامه دهند:
«به افرادی که میگویند این صحبتها مال 14 قرن پیش است میگویم عزیز من اکسیژن مال چندین سال پیش است، پس استشمام نکنیم؟ چیزی که مال جان و عقل ماست که کهنه نمیشود، این حرفها مال عدهای خودفروخته یا خودباخته است.»
به این میگویند «آیتالله» تمام عیار. هم در زمینة علوم صاحبنظر است، هم در منطق و هم در حماقت و پریشانگوئی. نمیدانستیم اکسیژن مال چندین سال پیش است، و نمیدانستیم اکسیژن را استشمام میکنند. ما فکر میکردیم اکسیژن از هنگامی که آب سراسر زمین را فرا گرفته بود، در آب وجود داشته. نمیدانستیم برای تنفس هوا را «بو» میکشند! ما فکر میکردیم برای تنفس هوا را «استنشاق» میکنند، و البته اکسیژن هم مانند ازت و دیگر گازها در «هوا» وجود دارد. و بالاخره نمیدانستیم احکام توحش قرآن به «جان» و «عقل» خزعلی تعلق دارد! خزعلی با این سخنان به ما ثابت کرد که ضمن «استشمام» اکسیژن متعلق به چند سال پیش، خودباختگان روی حرف دوم نام خانوادگیاش یک نقطه اضافه کردهاند که کسی ایشان را آیتالله «خرعلی» خطاب نکند.
خزعلی در ادامة سخنان «علمی» و «منطقی» و «مستدل» خود به دستاوردهای کودتای پرشکوه 22 بهمن هم اشاره کرده و تاریخچة مختصری ارائه میدهد از مبارزات امام سیزدهم که گویا از خمین «حرکت» فرمودهاند! به گفتة خزعلی، پیش از حرکت امام سیزدهم همه میگفتند، ایرانی هیچ چیز نمیتواند بسازد ولی با حرکت خمینی دجال دیگر کسی چنین حرفی نمیزند، چون آخوند خزعلی و دیگر اوباش جیره خوار کارخانة رجاله پروری، سه دهه است به عربدهجوئی و نفسکش طلبی و چپاول مشغولاند و «مبارزات» خوبی کردهاند:
«تا وقتی آن مرد بزرگ از خمین حرکت نکرده بود همه میگفتند ایرانی هیچ چیز نمیتواند بسازد، شاه میرفت دست الیزابت را میبوسید که به او نگاه هم نمیکرد، ولی امروز ما آزادانه مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل میگوئیم، آنهم آمریکائی که قارة اروپا از او میلرزد.»
کد خبر: 53413، منبع: پیک ایران
بله اگر آن «مرد بزرگ» را از نجف به پاریس ارسال نمیکردند تا برخلاف قوانین فرانسه بتواند به فعالیت سیاسی بر ضد حاکمیت ایران بپردازد، و حزب کمونیست فرانسه به همراه اوباش انجمن اسلامی و چپالله در خیابان شانزهلیزة پاریس نماز جماعت برپا کند، امروز خزعلی نمیتوانست «آزادانه» و مستقل از هر گونه عقل و منطق چنین ترهاتی به زبان آورد. خوشبختانه امروز علی خامنهای دست الیزابت را نمیبوسد، چون حکومت اسلامی چنان بیآبرو و رسوا است، و چنان جاه و مقامی پیدا کرده و چنان «پیشرفتی» کرده که حتی حاکمیت انگلستان نمیتواند برای حفظ دستاربندان از سرنوشت محتومشان همان جوانک لهستانیالاصل را هم به تهران بفرستد و روابط عادی با حکومت نوکران ضدامپریالیست آنگلوساکسونها برقرار کند.
به دنبال برکناری ژنرال فالون و پایان سیاست تجزیة عراق، فردا، ایالات متحد ژنرال پتریوس را نیز جایگزین خواهد کرد. تردیدی نیست که در این راستا سیاست مدارا با شیعی مسلکان و طالبان در افغانستان، پاکستان و جمکران نیز دستخوش تحولات گستردهای خواهد شد. برخلاف مهملات خزعلی، در واقع این آمریکا است که پس از شکست در جنگ قفقاز به لرزه درآمده، و به همین دلیل نوکراناش به دست و پا افتادهاند و اینچنین در وصف «قدرت» ارباب اغراق میکنند.
دو سه روز بود گورکنها شکمشان را برای ورود میلیبند به جمکران صابون مفصلی زده بودند و قند توی دلشان آب شده بود که از این پس میتوانند روابط پنهان را آشکار کنند. ما که قبلاً گفته بودیم چنین سیاستی محکوم به شکست خواهد بود! دو سه روز پس از اینکه سیاست ناخداکلمب برای تحمیل «جدائی دین از دولت» و کنار کشیدن نعلینها از صحنة سیاست جمکران شکست خورد، وزارت امور خارجة انگلستان هم از خواب بیدار شده، یک بیانیة مضحک صادر فرموده تا آمدن میلیبند به جمکران را نه تنها تکذیب که «شدیداً تکذیب» کند!
بله متأسفانه آخوند مکارم، ابودلقک بهرمانی و به ویژه برادر «نوریزاد» در کیهان که آغازگر تئاتر روحوضی سیاست «جدائی دین از دولت»، ویراست ناخدا کلمب بودند، همگی تیرشان به سنگ خورد! میلیبند نمیتواند به تهران بیاید، چون بساط «مدرنیزاسیون» کلنل آیرونساید را دیگر نمیتوان تکرار کرد. برای «برادران» و به ویژه برای پاسداران سلطنت طلب در«فارس نیوز» که تلاش میکنند حاکمیت هند را به اسرائیل بچسبانند، و در کمال بلاهت با تکرار شایعات سی سال پیش ساواک ادعا کنند اسرائیل به سرکوب مسلمین مشغول است، متأسفایم! خلاصه بگوئیم، تاریخ تکرار نمیشود.
امروز، «دیهوپ شفر»، دبیرکل سازمان ناتو که روز نهم اوت، دو روز پس از تهاجم نظامی گرجستان به اوستیای جنوبی، در نشست خبری چانة مبارکشان به لرزه افتاده بود، راهی گرجستان شدند و چرندیات عجیبی ایراد فرمودند. از جمله اینکه، توافقنامة روسیه با اتحادیه اروپا که در مسکو به امضاء رسیده، «خوب» نیست! چون به زعم ایشان «ابهام» دارد و روسیه از ابهامات آن سوءاستفاده میکند! حتماً گروه حقوقدانان اتحادیة اروپا که توافقنامه را مطالعه کردند به اندازة «دیهوپ شفر» از ابهامات آن آگاهی نداشتند! فعلة فاشیسم وقتی به اشکال برخورد میکند و از پس حل آن بر نمیآید، همانطور که میبینیم به هذیانگوئی میافتد، درست مثل گورکنهای خودمان در جمکران که رئیسشان، حضرت «پاپالله» از چهار روز پیش در فرانسه هستند.
خوشبختانه امروز حضرت پاپ، «پدر بسیار مقدس»، بالاخره خاک پاک فرانسه را ترک کردند و ما با خاطر آسوده میتوانیم پیرامون «نقطه» بحث کوتاهی داشته باشیم. نقطه همانطورکه میدانیم در هندسه فاقد «طول»، «عرض» و «ارتفاع» است، یا بهتر بگوئیم «بعد» ندارد. در واقع نقطه در هندسه «هیچ» است که به صورت قراردادی با علامت «.» نمایش داده میشود. ولی همین نقطه در نگارش اهمیت فراوان دارد. چرا که «مکان» آن میتواند در معانی واژهها و ساختار زبان تغییرات فراوان ایجاد کند. به عنوان نمونه در انتهای هر جمله یک نقطه میگذاریم. و طبق قوانین نگارش در هر پاراگراف از یک مطلب سخن میگوئیم، در نتیجه اگر در انتهای پاراگراف نقطه وجود نداشته باشد، ارتباط دو پاراگراف در هم میریزد و ساختار متن آشفته میشود. در زبان فارسی، در مورد واژهها نقطه اهمیت فراوان دارد. با جابجائی یک نقطه میتوان معنی واژه و ردة دستوری آنرا تغییر داد. به عنوان نمونه اگر نقطههای واژة «پاپ» را برداریم از حضرتشان بجز یک «الف» هیچ باقی نمیماند. و کاتولیکها شانس آوردهاند که زبان واتیکان فارسی نیست در غیراینصورت تاکنون حضرت پاپ، کاردینال راتزینگر به نخستین حرف الفبای ما ایرانیان والاتبار تبدیل شده بودند و لابلای آنهمه پارچه و شال و قبا به یک مترسک شباهت مییافتند. ولی جابجائی نقطهها کاربردهای دیگری نیز دارد که به پاپ محدود نمیماند، و در جهان معانی انقلاب به پا میکند.
سایت پیک ایران، مورخ 15 سپتامبر 2008، به نقل از آخوند خزعلی مطلبی منتشر کرده که با مطالعة آن به میزان سواد، شناخت، شعور و آگاهی تولیدات کارخانة رجاله پروری در حوزة جهلیه میتوان پی برد. آخوند خزعلی که عنوان آیتالله را یدک میکشد و منطقاً باید با «علم کلام» هم آشنائی داشته باشد، خواسته به عنوان پامنبری مدرس شعار استعماری «سیاست ما عین دیانت ماست» را ارواح شکماش تکمیل کند. در این راستا آخوند خزعلی سیاست را به عنوان «قوام دیانت» مطرح کرده. البته دیانت آخوندهای حکومتی بدون سیاست «قوام» نمیگیرد، چون فقط از طریق ورود بدون مسئولیت به آوردگاه سیاست است که نعلینها میتوانند با حفظ «مصونیت قضائی» به جنایت و چپاول بپردازند، چرا که امثال مکارم، طبسی، بهرمانی و شرکاء برای خود «تقدس» هم قائلاند. و این چپاول و جنایت به سیاست جیره خواران ساواک پهلوی «قوام» میبخشد. اگر نه دین بدون شیادی و عوامفریبی هیچ لطفی ندارد. اصل دین همین «سیاست» است که بر پایة دروغ و تقیه استوار شده. ولی ماجرای چپاول دستاربندان و شعار استعماری سیاست و دیانت دیگر تازگی ندارد.
به همین دلیل خزعلی به پیروی از فرامین رهبر فرزانه کمی هم نوآوری کرده تا ارواح شکمش به کسانی که میگویند قرآن و مسائل اسلام کهنه و پوسیده است پاسخی در خور داده باشد. و در همین راستا همة دانش و آگاهی حوزوی خود را یکباره بیرون ریخته و قرآن را با اکسیژن مقایسه میکند! به این مقایسه میگویند «قیاس معالفارق». مسلماً اگر خزعلی در حد دوم دبستان سواد میداشت و چند مسئلة جمع و تفریق حل کرده بود میدانست که نمیتوان سه عدد سیب را با دو سر خرگوش جمع کرد، یا دو گلابی را از چهار پرتقال کم کرد، چون سیب و خرگوش در یک رده قرار ندارند، و در پرتقال هرگز گلابی پیدا نمیشود. ولی وقتی کسی در حوزة علمیه آیتالله میشود چنین مسائل ابتدائی را فرا نمیگیرد. قابل توجه کسانی که برای مدرک تحصیلی کردان جنجال به راه انداختهاند! یک نگاه به آیتاللههای تولید جهلیه بیاندازید تا ببینید اوضاع تا چه حد اسفبار است. خزعلی میگوید، اگر قرآن قدیمی است اکسیژن هم مال چند سال پیش است، پس آنرا استشمام نکنیم؟ به عبارت دیگر قرآن هم مانند اکسیژن برای بشر حیاتی است! بشر اکسیژن را استشمام میکند! پس قرآن را هم باید به زور چماق به ما ملت حقنه کرد. حال باید دید، بودائیها که قرآن «استشمام» نمیکنند اصلاً چگونه میتوانند به زندگی ادامه دهند:
«به افرادی که میگویند این صحبتها مال 14 قرن پیش است میگویم عزیز من اکسیژن مال چندین سال پیش است، پس استشمام نکنیم؟ چیزی که مال جان و عقل ماست که کهنه نمیشود، این حرفها مال عدهای خودفروخته یا خودباخته است.»
به این میگویند «آیتالله» تمام عیار. هم در زمینة علوم صاحبنظر است، هم در منطق و هم در حماقت و پریشانگوئی. نمیدانستیم اکسیژن مال چندین سال پیش است، و نمیدانستیم اکسیژن را استشمام میکنند. ما فکر میکردیم اکسیژن از هنگامی که آب سراسر زمین را فرا گرفته بود، در آب وجود داشته. نمیدانستیم برای تنفس هوا را «بو» میکشند! ما فکر میکردیم برای تنفس هوا را «استنشاق» میکنند، و البته اکسیژن هم مانند ازت و دیگر گازها در «هوا» وجود دارد. و بالاخره نمیدانستیم احکام توحش قرآن به «جان» و «عقل» خزعلی تعلق دارد! خزعلی با این سخنان به ما ثابت کرد که ضمن «استشمام» اکسیژن متعلق به چند سال پیش، خودباختگان روی حرف دوم نام خانوادگیاش یک نقطه اضافه کردهاند که کسی ایشان را آیتالله «خرعلی» خطاب نکند.
خزعلی در ادامة سخنان «علمی» و «منطقی» و «مستدل» خود به دستاوردهای کودتای پرشکوه 22 بهمن هم اشاره کرده و تاریخچة مختصری ارائه میدهد از مبارزات امام سیزدهم که گویا از خمین «حرکت» فرمودهاند! به گفتة خزعلی، پیش از حرکت امام سیزدهم همه میگفتند، ایرانی هیچ چیز نمیتواند بسازد ولی با حرکت خمینی دجال دیگر کسی چنین حرفی نمیزند، چون آخوند خزعلی و دیگر اوباش جیره خوار کارخانة رجاله پروری، سه دهه است به عربدهجوئی و نفسکش طلبی و چپاول مشغولاند و «مبارزات» خوبی کردهاند:
«تا وقتی آن مرد بزرگ از خمین حرکت نکرده بود همه میگفتند ایرانی هیچ چیز نمیتواند بسازد، شاه میرفت دست الیزابت را میبوسید که به او نگاه هم نمیکرد، ولی امروز ما آزادانه مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل میگوئیم، آنهم آمریکائی که قارة اروپا از او میلرزد.»
کد خبر: 53413، منبع: پیک ایران
بله اگر آن «مرد بزرگ» را از نجف به پاریس ارسال نمیکردند تا برخلاف قوانین فرانسه بتواند به فعالیت سیاسی بر ضد حاکمیت ایران بپردازد، و حزب کمونیست فرانسه به همراه اوباش انجمن اسلامی و چپالله در خیابان شانزهلیزة پاریس نماز جماعت برپا کند، امروز خزعلی نمیتوانست «آزادانه» و مستقل از هر گونه عقل و منطق چنین ترهاتی به زبان آورد. خوشبختانه امروز علی خامنهای دست الیزابت را نمیبوسد، چون حکومت اسلامی چنان بیآبرو و رسوا است، و چنان جاه و مقامی پیدا کرده و چنان «پیشرفتی» کرده که حتی حاکمیت انگلستان نمیتواند برای حفظ دستاربندان از سرنوشت محتومشان همان جوانک لهستانیالاصل را هم به تهران بفرستد و روابط عادی با حکومت نوکران ضدامپریالیست آنگلوساکسونها برقرار کند.
به دنبال برکناری ژنرال فالون و پایان سیاست تجزیة عراق، فردا، ایالات متحد ژنرال پتریوس را نیز جایگزین خواهد کرد. تردیدی نیست که در این راستا سیاست مدارا با شیعی مسلکان و طالبان در افغانستان، پاکستان و جمکران نیز دستخوش تحولات گستردهای خواهد شد. برخلاف مهملات خزعلی، در واقع این آمریکا است که پس از شکست در جنگ قفقاز به لرزه درآمده، و به همین دلیل نوکراناش به دست و پا افتادهاند و اینچنین در وصف «قدرت» ارباب اغراق میکنند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت