بورس «عبادی»!
به گزارش سایت نووستی، مورخ 18 سپتامبر، «هنری پلسون به طرف روسی اطمینان داد که نمایندگان بانک فدرال و خزانه داری آمریکا، در همکاری خود با روسیه به هیچ عنوان از ملاحظات سیاسی پیروی نخواهند کرد. پلسون افزود، بانک فدرال از این واقعیت آگاه است که بازارهای جهانی به یکدیگر مرتبطاند.»
فردای همان روز، ناگهان «معجزه» شد! امروز شاخصهای بازارهای بورس در غرب به «پرواز» درآمدند! و شاخص بورس مسکو چنان صعود کرد که خرید و فروش سهام برای مدتی متوقف ماند! البته ما نمیدانیم پلسون و کودرین چه گفتند و چه شنیدند، ولی میدانیم که بازار بورس مسکو ارتباط چندانی با بازارهای بورس در اروپا و ایالات متحد ندارد. در نتیجه، گفتگوی اصلی نه بین پلسون و کودرین که در ردة دیگری صورت پذیرفته، کسی هم چیزی به ما نمیگوید! همچنان که هیچکس به انفجار خط لولة نفتی شرکت «شل» در نیجریه اشاره نمیکند، حال آنکه سیاست جهانی ریشه در اقتصاد دارد.
البته در جمکران اصلاً چنین نیست، چون جمکران حکومت «معنوی» است و به هیچ عنوان با «مادیات» کاری ندارد. به همین دلیل وضع اقتصادی ما ملت اینچنین پریشان شده. چرا که نعلینها مادیات خودشان را از طریق چپاول ما ملت تأمین میکنند، بعد هم میروند بالای منبر و به روضه خوانی برای سر بریدة آنحضرت و پای شکستة اینحضرت مشغول میشوند. اوباش هم، ضمن ریزهخواری از سفرة «حجج» به امر مهم و سرنوشتساز سینهزنی و ارائة شعارهای «سیاسی ـ عبادی» میپردازند!
دیروز به این نتیجه رسیدم که به شیرین عبادی جایزه میدهند تا ما بدانیم و آگاه باشیم که «عبادت» و «عبودیت» و «بندگی» ما ملت برای غربیها خیلی اهمیت دارد و سعی کنیم ملتی «عبادی» باشیم، تا همیشه «جایزه» بگیریم! هر چند این روزها به دلیل عدم حضور اوباش در خیابانها، بازار بورس «عبادی» خیلی سقوط کرده و اوضاع بازار بورس «سیاسی» هم گویا تعریفی نداشته باشد! خلاصه بگوئیم، علی مونده و حوضاش! جمکران مانده و مقام معظم در مراسم «سیاسی ـ عبادی!»
چقدر دلمان برای اوباش تنگ شده! مدتهاست که دیگر خیابانها را اشغال نمیکنند و شعار اسلامی و پر مهر «مرگ بر این، و درود بر آن» سر نمیدهند! همة وظائف اینها افتاده بر گردن مقام معظم و دیگر آیات عظام از قبیل آخوند منتظری! و این تغییر و تحولات شگفتانگیز به نوبة خود پیامدهائی جادوئی به ارمغان آورده. از جمله تغییر نام دانشجونمایان ریزه خوار دکان ساواک که تابلوی دکة «آشوبطلبی و لات بازی» خود را با برچسب «چپ دمکرات ایران» تعویض کردهاند! این قماش «چپ دمکرات» که اخیراً از ته چاه جمکران با طناب پوسیدة آخوندها بیرون آمده، تنها نشانی که از چپگرائی دارند «دمشان» است که به دلیل فرسودگی و پیری دیگر به چپ و راست نمیجنبد! بلکه به دلیل رسوائی در سمت چپ «خشک» شده! از اینرو اینان را «چپدم» مینامیم. چپدمها در سایت گویا نیوز یک منبر اختصاصی دارند و از همانجا ترهات خود را به گوش شیفتگان ولایت و حماقت و بلاهت میرسانند. و از آن جمله است شعار جادوئی «دانشگاه غیرسیاسی لطفی ندارد!» به عبارت دیگر دانشگاه است و سیاست، و اگر سیاست را از دانشگاه برداریم مگر چیزی میماند؟
اینکه در کشور ایران دانشگاه به محل عربدهجوئی نوچههای سیاستبازان و ریزه خواران ساواک تبدیل شده هیچ جای تعجب ندارد. همانطور که گفتیم چپاول نفت و صدور دانشجو و فارغالتحصیل به غرب کافی نیست، در داخل نیز دانشگاه نباید محل تحصیل و کسب علم باشد. دانشگاه مرکز فعالیت سیاسی است! دقیقاً مانند حوزههای علمیه که به مرکز تولید زباله تبدیل شده، و اوباشی چون خمینی، خزعلی، مشکینی، مکارم، علمالهدی و مطهری را به عنوان «آیتالله» به ما ملت تقدیم میکند. در این راستا، چپدمها در بیانیة مورخ 29 شهریورماه خود میفرمایند، اگر در دانشگاه صدای سیاسی نباشد دانشگاه بر باد فنا میرود:
«دانشگاه به فضائی با فعالان بالغ ولی در عین حال سرد و [...] غیرسیاسی تبدیل شده بود[...] دانشگاه خالی از صدای سیاسی خیلی زود همه چیز خود را از دست خواهد داد.»
بله دچار توهم نشویم این دانشگاه استعماری که بنیادش را کودتای میرپنج گذاشته، بدون سیاست وجود نخواهد داشت. در محیط دانشگاه همه باید به سیاست بپردازند، آنهم یک ویراست مشخص از «سیاست»! سیاست روحوضی، مخصوص مشتی جوجه فاشیست «مستقل» که تازه صدایشان دورگه شده، و هنوز نمیدانند اصلاً برای چه پای به دانشگاه گذاشتهاند! تبلیغات استعماری در پی ایجاد این توهم است که دانشجو میباید به سیاست کشور «دخالت» کند، چون به قول محمد خاتمی «دانشجو به مسائل روز آشناست!» و در کشوری که حاکماناش هم نمیدانند «مسائل روز» چیست، شنیدن این حرفها از دهان حضرت رئیس جمهور «سابق» خیلی جالب است. البته فراواناند فعلة فاشیسم که رویای براندازی از طریق ایجاد شورشهای دانشجوئی در سر میپرورانند، به ویژه محافلی از نعلینها که دههها پیش از دست مقدس کلنل آیرونساید دینپناه شیرینی براندازی و کودتا گرفتند و در دهان گذاشتند.
از این جهت آیات عظام حکومتی همگی چشم امیدشان را به «دفتر تحکیم وحدت» یا همان گروه اوباش حزبالله در دانشگاه دوختهاند، تا مگر روح کلنل آیرونساید برایشان «معجزه» کند. به گزارش خبرنامة «امیرکبیر» آخوندها بیات زنجانی، صانعی و منتظری ضمن دیدار با اعضای تحکیم وحدت از «وضع موجود» انتقاد کردهاند! میدانیم که رسم دوران این بوده که گورکنها یا «وضع موجود» را تأیید کنند یا ناخداکلمب از طریق کودتا و اوباشپروری «وضع موجود» بهتری برایشان فراهم کند. حداقل تاکنون که در بر این پاشنه چرخیده! در نتیجه آیات عظام ضمن به زبان آوردن ترهات معمول، دانشجونمایان تحکیم وحدت را گفتهاند، دانشگاه مانند مسجد مقدس است، مقاومت کنید، امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید، استقامت کنید، دعا کنید و ... و این مطلب هم در گویانیوز مورخ 29 شهریورماه منتشر شد، و نشانگر اهمیت دانشجونمایان است برای قشر آخوند و ارباباناش. چون همة گورکنها به ویژه رهبر فرزانه خواهان دخالت دانشجو در امور سیاسی هستند، تا زمینة آشوب و در نتیجه سرکوب مردم همواره فراهم باشد.
به یاد داریم که رهبر فرزانه به دانشجویان مأموریت داده بودند که «عدالت» را خودشان اجرا کنند! و امروز هم به دلیل اینکه کسی وارد بازی مقام رهبری نشده، رهبر فرزانه شخصاً لنگ بسته، وارد گود شدند، تا ضمن ایراد «وقوقیهای» مناسب جهت نماز جمعه یک گام دیگر به عقب بردارند، و به آیات عظام که خواهان استعفای مشائیاند بفرمایند، بس است، تماماش کنید! سخنان خامنهای در نماز جمعة امروز در عمل تائیدیهای است بر مواضع نوریزاد در کیهان. نوریزاد در تاریخ 31 مردادماه، در پاسخ به آخوند مکارم که خواستار کنار رفتن مشائی شده بود، نوشت، استعفای مشائی ربطی به آیات عظام ندارد. و امروز علی خامنهای ناچار شده همین مواضع را در برابر آیات عظام حکومتی اتخاذ کند و ساکنین یهودی اسرائیل را هم به رسمیت بشناسد. رهبری ضمن انتقادی گورکنانه از ساکنین «وارداتی» اسرائیل، از اوباش عرصة سیاست جمکران یا همان آیات عظام تقاضا کردند «بحث علمی» پیرامون سخنان رحیم مشائی را تمام کنند!
میدانیم که همة ساکنین اسرائیل را از خارج وارد نکردهاند. در اسرائیل بومیان یهودی، مسلمان و مسیحی هم زندگی میکنند، ولی رهبر فرزانه و دیگر نوکران آمریکا تا امروز حق نداشتند چنین واقعیاتی را «بدانند!» به ویژه که مطالعة «صحیفة نور»، آنچنان ذهنشان را «روشن» میکرد که اگر مختصر شناختی هم داشتند، از شدت نور دانش امام سیزدهم «کور» میشدند و چشمشان بر واقعیات بسته میماند.
البته فعلة فاشیسم برای کوری تاریخی هیچ نیازی به مطالعة ترهات خمینی ندارند! ولی «نور» به چشم رهبر جمکران فقط به دلیل شکسته شدن محور «تفلیس ـ تلآویو» تابیده، و انتخاب خانم «لیونی» به ریاست حزب کادیما از پیامدهای همین واقعة «هولناک» است. در واقع اسرائیل هم پس از جنگ 33 روزه و جنگ قفقاز بسیار تضعیف شده.
پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که برخلاف اخبار مؤثق «مهرنیوز»، لیونی متولد لهستان نیست و در تلآویو به دنیا آمده! نخست وزیری لیونی در واقع پایان سیاست جنگ زرگری اسرائیل با حماس، سازمان دستپروردة آریل شارون خواهد بود. و دلیل جیغ و فریاد گورکنها و نفرین و نالة «کاندی رایس» علیه روسیه همین «تغییرات» غیر قابل اجتناب است. دلیل لغو برنامة خیمه شب بازی هیلاری کلینتون و سارا پالین در برابر سازمان ملل ـ که قرار بود بر علیه حضور مهرورزی هیاهو به راه بیاندازند ـ نیز همین چرخش سیاسی است که بر ایالات متحد تحمیل شده و بزودی آثار آن را در ایران، مستحکمترین دژ استعمار آنگلوساکسونها مشاهده خواهیم کرد. مسلم بدانیم که این نوع مسائل در گفتگوی هنری پلسون و آلکسئی کودرین اصلاً مطرح نشده بود!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت