یکشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۷




یازده فرمان!


...
تفاوت دستاربند و خبرنگار در این است که دستاربند خبرهای عالم غیب و جهان معنوی را بیان می‌کند و خبرنگار رخدادهای این جهان «دون» را. نعلین‌ها برای پخش اخبار معنوی دست‌شان باز است و هیچ معیاری را نباید رعایت کنند. در جهان نعلین‌ها انسان از خود هیچ اراده‌ای ندارد، همواره از سوی خداوند «برانگیخته» می‌شود در نتیجه همة اعمالش به عنوان خواست خدا قابل «توجیه» است. ولی خبرنگار و خبر از چنین امتیازاتی برخوردار نیستند. خارج از حوادث طبیعی از قبیل سیل و زلزله و ... که عامل آن در طبیعت نهفته، در پس هر رخداد دیگر «عامل انسانی» قرار دارد که در «زمان» و «مکان» مشخص، عملی را به دلیل خاصی انجام می‌دهد، و اعمال‌اش پیامدهائی دارد. ولی این روزها خبرها به طریقی پخش می‌شود که نه معنوی است، نه مادی؛ بیشتر به شوخی می‌ماند!

رسانه‌های غرب گاهی چنان اخباری انتشار می‌دهند که درک آن غیرممکن می‌نماید. دیروز همزمان با حضور معاون رایس، جان نگروپونته، و رامسفلد در عراق، دو هلیکوپتر ارتش آمریکا در بغداد سقوط کرد، و معلوم شد یک سرباز عراقی هم کشته شده! تمام کانال‌های تلویزیون و سایت‌های اینترنتی در بلاد غرب خبر از کشته شدن یک سرباز عراقی می‌دادند! ظاهراً سرباز کذا با هر دست یکی از هلیکوپتر ها را چسبیده بود! هنوز هم مشخص نشده سقوط این‌دو هلی‌کوپتر چند کشته و زخمی بر جای گذاشته! این شیوه را اعمال سیاست «کاپیتولاسیون رسانه‌ای» گویند. بگذریم!

در پی «افشای» متن مذاکرات محرمانة «شرارد کوپر» با سفیر فرانسه در کابل توسط کلودآنجلی در «کانارآنشنه»،‌ که تکذیب وزارت امورخارجة انگلستان را در پی داشت، امروز یکی از فرماندهان ارشد ارتش انگلستان در افغانستان، درتأئید بیانیة ملامحمد عمر فرموده‌اند، پیروزی قطعی بر طالبان ممکن نیست. مسلم است که پیروزی قطعی بر طالبان ممکن نیست! یک شاخه از طالبان تحت حمایت ناتو حاکمیت افغانستان را در دست دارد، و شاخة دیگر که توسط ارتش اسلام پرور ناتو تجهیز می‌شود،‌ نقش «مقاومت» در برابر اشغالگران را ایفا می‌کند. در واقع جنگی با طالبان در کار نیست که کسی در آن پیروز شود. کافی است اعضای ناتو از تحویل سلاح و تجهیزات به طالبان خودداری کنند، طالبان خلع سلاح خواهند شد. ولی همانطورکه گفتیم تهاجم وحشیانه به افغانستان در واقع برای تداوم حاکمیت طالبان بود نه برای نابودی آنان. افغانستان اشغال شد تا راه‌های ارتباطی و مسیر انتقال انرژی از شمال به جنوب تحت کنترل سازمان آتلانتیک شمالی قرار گیرد.

سایت نیویورک تایمز، مورخ 4 اکتبر 2008، می‌گوید برادر حمید کرزای به قاچاق هروئین مشغول است! و نیازی به توضیح نیست که «تجارت»‌ برادر رئیس جمهور افغانستان تحت نظارت و حمایت ارتش ناتو صورت می‌گیرد. ولی نیویورک تایمز به این بخش از فعا‌لیت‌های ناتو نمی‌پردازد، چون اسلام خدشه دار خواهد شد.

امروز فیگارو به نقل از خبرگزاری فرانسه دو شرط خاتمی را در بوق و کرنا گذاشته بود، بدون اینکه دو شرط کذا را به اطلاع ما خوانندگان از همه جا بی‌خبر برساند! به ادعای فرانس پرس،‌ خاتمی بر سر مطالبات مردم ایران با آنان به تفاهم هم رسیده! البته در خبر کذا هیچ اشاره‌ای نشده بود که ملامحمد خاتمی به مردم گفته مطالبات‌شان از چاه جمکران نباید فراتر رود، چون در اینصورت هر دانش‌آموز دبیرستانی متوجه می‌شد که ملامحمد اردکانی به عوامفریبی مشغول است و شعار پوچ می‌دهد. ولی میزان درک و فهم سیاسی در جهل‌ستان‌های اسلامی، واقع در ایران و ینگه دنیا، آنقدر پائین است که هیچ تهدیدی متوجة دو شرط «آزادی‌بخش» ملامحمد اردکان و غلامان و کنیزکان‌اش نخواهد بود.

همه خود را برای «انتخابات» در حکومت مدعی تقدس‌الهی آماده می‌کنند و مانند سگ هار به جان یکدیگر افتاده‌اند. جوجه پاسداران «فارس نیوز» به پیروی از پاسدار شریعتمداری، حاج آبراهام یزدی را جاسوس و مزدور می‌خوانند. البته چندان بی‌ربط نمی‌گویند ولی این خصوصیات شامل کل مقامات جمکران می‌شود، نه یک یا چند تن از آنان. مگر پاسدار لاریجانی، اکبر بهرمانی، ولایتی و رهبر فرزانه مزدور استعمار نیستند؟

«فارس نیوز»، مورخ 12 مهرماه سال‌جاری، به نقل از سردار محمد درودیان می‌نویسد، 10 روز پیش از اشغال سفارت آمریکا، رئیس سازمان سیا در ایران ضمن ملاقات با یزدی وی را در جریان حملة عراق به ایران قرار داده بود! البته سردار درودیان در ادامه ادعا می‌کند که اشغال سفارت هیچ ارتباطی با جنگ نداشته! حال آنکه می‌دانیم، اشغال سفارت به تحریم و سپس به جنگ انجامید. در واقع این «سردار» مانند دیگر سرداران فقط مهمل می‌گویند. پس ایشان را رها کرده به سراغ فردی به نام علی افشاری می‌رویم که مانند دیگر غلامان ملامحمد از زندان اوین مستقیماً به آمریکا ارسال شده‌اند، و ادعا می‌کند،‌ پادوی آمریکا هم نیست!

سایت گویا نیوز، مورخ 13 مهرماه سالجاری،‌ مطلبی از علی افشاری منتشر کرده سرشار از آیات قرآن که در آن راست و دروغ به هم بافته شده، تا مخاطب به بیراهه کشانده شود. البته در این مطلب مانند دیگر مطالب فعلة فاشیسم، تنور تبلیغات برای «اسلام راستین» و پیروان «راه حق مزدوری» برای آمریکا داغ و گرم است. در هر حال ما به آن بخش از این مطلب که در آن ارتباط مقامات حکومت اسلامی با ایالات متحد «برملا» شده، اکتفا خواهیم کرد، چرا که پادوئی حکومت اسلامی برای حاکمیت آمریکا امروز بر کسی پنهان نیست. افشاری می‌نویسد:

«اعطاء هدیة آزادی گروگان‌ها به رونالد ریگان، ماجرای ایران کنترا و مک فارلین،‌ پذیرش قطعنامة 598 پس از سقوط هواپیمای مسافربری ایران [...]‌مذاکرات با ریچارد آرمیتاژ در دورة اول ریاست جمهوری بوش و تلاش بی‌وقفة دولت احمدی نژاد در گفتگو با [آمریکا] ادعاهای آمریکا ستیزی بخش اصلی قدرت را زیر سئوال می‌برد.»

البته ما بارها تکرار کرده‌ایم که حکومت اسلامی آفریدة ایالات متحد است و ‌شعارهای آمریکا ستیزی این حکومت دست نشانده در واقع زدن نعل وارونه است. ما بارها گفتیم که سپاه منفور پاسداران با ارتش آمریکا در اشغال افغانستان و عراق همکاری داشته و دارد. ولی بهتر است این سخنان از زبان شرکای همین حکومت و عوامل سرکوب در دانشگاه نقل شود، که اخیراً گویا به یاد «منافع ملی» هم افتاده‌اند. افشاری می‌گوید:

«آنها [...] التفاتی به منافع ملی ندارند [...] بهتر است [گردانندگان سایت خبرگزاری فارس] بررسی کنند که مفاد مذاکرات بهشتی با دیپلمات‌ها و مامورین امنیتی آمریکائی قبل و بعد از پیروزی انقلاب که عمدة آنها بدون اطلاع شورای انقلاب بوده [...] چه بوده‌ است؟ [...]کسانی که در عراق رادیوی روحانیت را اداره می‌کردند چه همکاری‌هائی با رژیم بعثی عراق داشتند؟»


فکر نمی‌کنیم چنین اظهاراتی نیازمند تفسیر باشد! مزدوری مقامات جمکران در راه منافع استعمار روشن است. ولی افشاری گویا نمی‌داند که ابراهیم یزدی با گردانندگان رادیوی کذا در عراق و با کسانی که گروگان‌ها را به حضور ریگان اهداء کردند نسبت خانوادگی هم دارد! یا ایشان دیگران را ابله پنداشته‌اند، چون ادعا می‌کنند که طی جنگ سرد آمریکا از مذهبی‌ها حمایت نمی‌کرد! به زعم ایشان حتماً دست الهی حامی اینان بوده! می‌دانیم که الله دست ندارد، پس کدام سیاست از تشکل‌های اسلامی در ایالات متحد و اروپا حمایت می‌کرد؟ نکند خمینی ‌دجال و بنی‌صدر یا شیخ مهدی بازرگان مارکسیست بودند و مورد حمایت اتحادجماهیر شوروی قرار داشتند؟! بله، همانطور که می‌بینیم در مطالب اعضای «تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه» مانند آیات قرآن تناقض فراوان است!

افشاری ادعا کرده در سلول انفرادی از وی خواسته‌اند بنویسد که «ابراهیم یزدی تحت نظارت جرج تنت، رئیس سازمان سیا عامل براندازی خاموش است و در تشکل‌های دانشجوئی نفوذ کرده و ...» و افشاری در سلول انفرادی در برابر خواست بازجویان ساواک «مقاومت» کرده! البته ما به سردار درودیان، افشاری، گردانندگان «فارس‌نیوز» و پاسدار شریعتمداری می‌گوئیم، کور خوانده‌اید! حاکمیت بخش «نیک» و «بد» ندارد، همگی افتخار مزدوری برای سازمان سیا را دارید. و به دلیل نزدیک شدن «انتصابات» است که اینچنین به تکاپو افتاده‌اید تا با تقسیم کاذب، بخشی از حاکمیت را در واقع خارج از حاکمیت قرار داده، ادعا کنید یک بخش «خوب» وجود دارد که افشاری‌ها و سازگارا و سروش‌ها را شامل می‌شود. اتفاقاً علی خامنه‌ای هم یک بخش «نیک» دیگر به رهبری «رحیم صفوی»، اوباش‌الله معروف حکومت را به میدان مبارزات برای انتخاب «رئیس‌مزدور» فرستاده. مقام رهبری از دیروز وارد مبارزات انتخاباتی شدند، و «یازده فرمان» هم برای رحیم صفوی صادر کردند که هنوز متن دقیق آن مشخص نیست!

می‌دانیم که در بی‌بی‌گوزک‌های ابراهیمی، یهوه فقط «10 فرمان» برای موسی صادر کرد که با دست مبارک و با قلم لیزری بر لوح سنگی حک شده بود و «سسیل. ب. دومیل» که در محل حاضر بود از این صحنه فیلم برداری کرد. افسوس که «سسیل. ب. دومیل» گرامی دیگر در این جهان نیستند، ‌ اگر نه یک فیلم هم از «یازده‌فرمان» مقام معظم می‌ساختند و به خورد خلق‌الله می‌دادند، تا چند میلیون دلار دیگر نصیب «پابرهنگان» هولیوود ‌شود.

فقدان «سسیل. ب. دومیل» باعث شد که حضرت «لاری کنیگ» شخصاً برای ساختن فیلم انتخابات در چاه ‌جمکران اعلام آمادگی کنند. گفته می‌شود «لاری کینگ» فیلم کذا را «دمکراسی چاهی» بر وزن «کبوتر چاهی» خواهد نامید. کبوتر چاهی، مانند امام زمان در چاه لانه دارد، ولی بر خلاف امام زمان شیعی‌مسلکان که ته چاه جمکران نشسته و برای مکارم شیرازی و آخوند بهجت نان در روغن شناور فرموده، کبوتر چاهی برای آخوندجماعت منبع در آمد نیست. چون کبوتر چاهی وجود واقعی دارد، و از چاه خارج هم می‌شود. ولی امام زمان شیعی‌مسلکان از ته چاه تکان نمی‌خورند. عوام‌الناس همینطور پول می‌ریزند،‌ و روی سر مبارک‌شان کاغذ می‌ریزند و «رسید» می‌گیرند. حاج بهجت و مکارم هم پول‌ها را به حساب‌شان واریز کرده، «رسید» می‌گیرند. ولی این رسید با آن رسید تفاوت دارد. این رسید، پست و «مادی» است، آن رسید «معنوی» ‌است! و کدام ابلهی حاضر است از معنویات در برابر مادیات بگذرد؟

آخوند جماعت نان «عالم غیب» و جهان «معنویت» می‌خورد، به همین دلیل است که انسان ستیز می‌شود. چون انسان موجودیت «مادی» دارد و «واقعی» است. از اینرو دستاربندان نمی‌توانند «انسان» را به ابزاری برای خالی کردن جیب مردم تبدیل کنند. برای یک موجود زنده نمی‌توان سوگواری کرد یا «معجزات» به وی نسبت داد. از مطلب دور افتادیم بازگردیم به «دمکراسی» و «کبوتر چاهی».

وجه مشترک این دمکراسی و آن کبوتر این است که موجودیت هر دو با «چاه» پیوند خورده. ولی اگر نیک بنگریم خواهیم دید که پیوند «دمکراسی چاهی» با «امام زمان» منطقی‌تر می‌نماید، چرا که موجودیت هر دو تخیلی است، و به صورت غیرقابل اجتناب با شیادی پیوند مستقیم دارد. دمکراسی چاهی، نوعی دمکراسی «نیست در جهان» است که بدون بساط شیادی چاه جمکران و تبلیغات استعماری نمی‌تواند وجود داشته باشد. دلیل قبول زحمت حضرت «لاری کنیگ» برای حضور در «انتخابات» حکومت الهی فقط ارائة «تصویر دمکراتیک» از یک حکومت استعماری است که، پایه و اساس آنرا «انسان ستیزی» و نفی انسانیت مردم ایران تشکیل داده.





نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس


پیوند این مطلب در گوگل
...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت