جمعه، آبان ۱۰، ۱۳۸۷



چنج‌الله!

...
پیام مربوط به اظهارات سردار اسدی که در سایت «نووستی»، بخش «نامه‌های شما» مورخ 31 اکتبر 2008 منتشر شده متعلق به نویسندة این وبلاگ است. همانطورکه پیشتر هم گفتیم اگر پیامی برای سایت‌های دیگر بفرستیم در این وبلاگ به آن اشاره خواهیم داشت. چرا که هم میهنان گرامی و مبارز به نام «ناهید رکسان» برای شرکاء پیام می‌فرستادند. می‌دانیم که بعضی‌ها این لات بازی‌ها را در زمرة مبارزات «عبادی ـ سیاسی» خود به شمار می‌آورند. و البته جای گله و شکایتی نیست، از کوزه همان برون تراود که در اوست و «مشیت استعمار» چنین بوده که بودجة آموزش و پرورش در ایران به سوی حوزه‌های لات‌پروری در قم و نجف سرازیر شود، تا نخبگانی چون مطهری و خمینی و مصباح یزدی بتوانند «پرتوافشانی» کنند و ما هم بدون اینکه نیازی به پرتقال خوردن داشته باشیم، به آنان «افتخار» کنیم.

مصباح یزدی که مفتخواری و لات پروری به دهان‌اش مزه کرده اخیراً خواهان افزایش تعداد طلاب هم شده! وقتی اوباش را جمع کردند اسلام بسیار خدشه‌دار شد، در نتیجه نعلین‌ها تلاش می‌کنند اوباشی را که دیگر به کار نمایشات «مردم همیشه در صحنه» نمی‌آیند در جهلیه‌های سراسر کشور گرد آورند. «تکنیک» آخوند مصباح دقیقاً منطبق بر شیوة تمرکززدائی سپاه پاسداران است که کمپین یک میلیون کاسه آش نیز از آن پیروی می‌کند. بله، هر جا پاسداران تجمع کنند، اوباش حوزة علمیه و اصحاب آش نیز حضور خواهند یافت که دامنة سرکوب را افزایش دهند، البته به کمک اراذل بازار.

به گزارش حنازرچوبه، مورخ هشتم آبانماه سالجاری، کد خبر 206251، ‌ آخوند مصباح یزدی نسبت به «دوری جامعه از فرهنگ علوی» و به ویژه از «اهل بیت» هشدار داده‌اند، و از اینکه جوانان بجای «عبادت»، و «نماز شب» وقت خود را به «لذت جوئی» ‌می‌گذارنند، سخت ابراز نگرانی فرموده‌اند.

چرا؟ چون نماز خواندن خوی بندگی و زبونی و حقارت و ذلت و به ویژه «ترس از قادر متعال» را تقویت می‌کند، و همزمان کسب و کار امثال آخوند مصباح و به ویژه چپاول اربابان‌شان را رونق می‌دهد. جوانان ایران یا باید در روضه خوانی و حدیث و روایات غرق شوند ـ چنین امکاناتی در بازار، حوزه‌ها و دانشگاه و دبیرستان برای‌شان فراهم آمده ـ و یا می‌توانند، پای میز پوکر بنشینند، و ویسکی‌های وارداتی توسط سپاه و بسیج را بنوشند و اگر اهل ویسکی نیستند، حشیش و تریاک را دریابند! در غیراینصورت می‌توانند به «داس‌الله» پیوسته «مبارزات» کنند! نتیجة همة این فعالیت‌ها نابودی نسل جوان است. برنامه‌ای که خوشبختانه تاکنون بخوبی پیشرفت کرده. همینکه در جامعة ایران امثال مصباح یزدی و سروش تولید می‌شوند و پرورش می‌یابند خود زنگ خطری است برای میهن‌دوستان. آخوند مصباح در سخنان پر فضل و بلاهت خود فرموده‌اند، اگر به دنیا دلبستگی داشته باشیم سعادتمند نمی‌شویم! و خلاصه راهی که «ما» می‌رویم «راه علی» نیست، چون علی حتی در کوچه و خیابان هم به پرسش‌های مردم پاسخ می‌داد!

البته در اینکه امثال مصباح‌یزدی هیچ دلبستگی به دنیا ندارند تردیدی نداریم، چون زندگی اینان و توله‌های‌شان از نظر مالی کاملاً تأمین است. نعلین‌ها بدون اینکه کاری انجام دهند و بدون اینکه زحمتی بر خود هموار کرده باشند با پوشیدن لباس زنان و بستن دستار و عربده‌جوئی بر منبر و محراب حق و حقوق خود را دریافت می‌کنند. و به برکت سیاست استعمار تعدادشان هم مثل ویروس روز به روز افزایش می‌یابد. طبق گزارش حنازرچوبه، طی سه دهة اخیر تعداد دستاربندان ده برابر شده:

«[پس از 22 بهمن] آمار طلاب از هفت هزار به 70 هزار رسیده [...]»

و برای چنین افزایشی لازم بود چند میلیون ایرانی آواره شوند، هشت سال جنگ داشته باشیم با یک میلیون کشته، و هزاران معلول و صدها هزار آوارة جنگی که به حال خود رها شدند. آن ‌زمان که بساط جنگ به راه بود و استاد سروش و استاد بنی‌صدر در دانشگاه‌ها «انقلاب فرهنگی» می‌کردند، آیت‌الله مصباح خفقان گرفته بودند چون همه به «راه علی» می‌رفتند. «راه علی» حراج نفت به بهای بشکه‌ای 9 ‌دلار، تأمین اسلحه از بازارسیاه و رابطة پنهانی با آمریکا و اسرائیل بود که توأم با شعارهای توخالی و استعماری از قماش «راه قدس از کربلا می‌گذرد، ‌ جنگ، جنگ تا پیروزی و...» جیب صاحبان صنایع نظامی در غرب را پر می‌کرد. امروز که سازمان جنایتکار ناتو دیگر نمی‌تواند به کمک جیره خواران‌اش در جمکران جنگ را به داخل مرزهای ایران بکشاند، مصباح یزدی احساس خطر کرده:

«راهی که ما اکنون به سوی آن می‌رویم، راه علی نیست.»

چرا؟ چون شیخک‌های امارات دیگر نمی‌توانند هفته‌ای سه مرتبه جزائر سه‌گانه بطلب‌اند، یا نیروگاه بوشهر را خطری برای محیط زیست بدانند! بله، حضرت عبدالرحمن العطیه، دبیرکل بسیار «محترم» شورای همکاری خلیج فارس، مانند بسیاری از رعایای الیزابت دوم سخت طرفدار حکومت اسلامی و به ویژه احمدی نژاد شده! دبیرکل شورای کذا که به تهران آمده بود، ناچار شد شال و کلاه کرده برای زیارت احمدی نژاد به خرم آباد مشرف شود! و پس‌از شرفیابی به حضور مهرورزی، در مصاحبه با فارس نیوز، مورخ دهم آبان‌ماه سالجاری تأکید کند، «هیچ کشوری نمی‌تواند مانع توسعة مناسبات ایران و شورای همکاری شود.» این سخنان گهربار نشان‌می‌دهد که اربابان شورای کذا سخت به افلاس افتاده‌اند و به همین دلیل مواضع پادوهای‌شان از عرب و عجم «چنج» یافته!

از جمله «چنج‌های» اخیر می‌توان به جنگ زرگری بین حزب توده و ملی‌نمایان اشاره کرد که قانون‌شکنی‌ و پوپولیسم محمد مصدق، و همچنین خدمات ویژة ایشان به کارخانة رجاله پروری را «لیبرال دمکراسی» رؤیت فرموده‌اند!‌ و بالاخره بهتر است به «چنج» برادران داس‌الله نیز اشاره کنیم که پس از سه دهه همکاری صمیمانه با نعلین‌ها، ضمن انتقاد از «سازشکاران» ـ اشاره‌اشان به مطلب سپیده صلحجو است ـ در سایت «اخبارروز»، مبارزه برای سکولاریسم را در محل به نام خودشان به ثبت رسانده‌اند!

می‌بینیم که بی‌دلیل نیست گروه برژینسکی شعار «چنج، وی نید» را برگزیده. به گزارش فارس نیوز مورخ دهم آبانماه سالجاری، منوچهر متکی از برندة بخت‌آزمائی ینگه دنیا تقاضا کرده، از راه علی دور نشوید، «چنج» را فراموش نکنید، که ما به آن «نید» فراوان داریم.


نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت