ریدلی و آبادی!
...
هر چه اوضاع در ایالات متحد آشفتهتر میشود، و هر چه سازمان ناتو تضعیف میشود، مسیحیان انگلستان به فواید اسلام بیشتر پیمیبرند. و البته خامنهای هم بیشتر فواید وردخوانی را کشف میکند، اکبربهرمانی بیشتر طرفدار «کارگران» میشود و نتیجتاً مهملات بیشتری به هم میبافد. چون حکومت اسلامی در هر حال نمیتواند به یک «دیکتاتوری کارگری» تبدیل شود، حتی اگر سیاست ایالات متحد چنین ایجاب کند.
فیگارو، مورخ 19 نوامبر2008، مینویسد، «جو لیبرمن» به حزب دمکرات بازگشت! لیبرمن همان کسی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 به عنوان معاون «ال گور» برگزیده شده بود. این سناتور متعهد و مکتبی که از طرفداران بیقید و شرط جنگ و ادیان است، از حزب دمکرات خارج شده بود تا به عنوان «سناتور مستقل» در ستاد انتخاباتی مککین برای جمهوریخواهان فعالیت کند. البته لیبرمن در فعالیتهایاش موفق شد، و بالاخره مککین در این انتخابات باخت! اصولاً هر جا قرار باشد نامزدی بازندة انتخابات شود، لیبرمن را به سراغاش میفرستند؛ «خوشقدم» است، درست مثل شوارتزنگر!
از وقتی داماد خانوادة کندی فرماندار کالیفرنیا شده این ایالت «حاجیپسند» از یک فاجعه به فاجعة دیگر میرود. آخرین فاجعه خیلی بدجنس و پلید بود، چون ویلای کرک داگلاس را هم به خطر انداخت، و خلاصه چیزی نمانده بود که جهان سینمای «مک کارتیسم» که تونیکرتیسها، چارلتون هستونها، قبیلة داگلاسها و بسیاری دیگر را از سیرک و سوپر مارکت استخراج کرد و به «هنر هفتم» تقدیم داشت، واقعاً داغدار شود! خوشبختانه به «خیر» گذشت. ولی در این گیرودار که آتشنشانها برای نجات ویلای هنرپیشههای زپرتی هولیوود جانفشانی میکردند، یک جایگاه ویژة «کاراوان نشینها» هم خاکستر شد. کاراواننشینها اکثراً از بازنشستگان خوش اقبال ایالات متحداند که برخلاف ترهات «چارل موریس» که در حنازرچوبه هم انتشار یافته بود، نه تنها خانههای مجلل و اتومبیلهای متعدد ندارند که در یک اتاقک چرخدار به نام «کاراوان» زندگی میکنند.
چند سال پیش تلویزیون یک گزارش مستند از زندگی یک گروه از کاراواننشینان خوشبخت آمریکا پخش میکرد. یک گروه زوجهای مسن را نشان میدادند که هنوز سالم و سرپا بودند، و پس از سی سال کار برای ایالات متحد، از نظر مالی امکان مراجعه به دندانپزشک در کشورشان را نداشتند. اینان برای معالجه به مکزیک میرفتند! بگذریم! در همان حال که رسانهها برای سوختن این ویلا و آن ویلا مراسم سوگواری به پا کرده بودند، آتش کذا بسیاری از چارچرخهها را در یک جایگاه ویژه کاراواننشینان خاکستر کرد. البته دلیل داشت! اینان بر خلاف خواهر «مریم ریدلی» مسلمان نشده بودند، و بر خلاف فرمایشات آخوند خامنهای از فواید نماز آگاهی نداشتند، و به ویژه از نصایح آخوند اکبر بهرمانی نیز بیبهره مانده بودند.
اکبر رفسنجانی که سی سال سابقة چپاول و جنایت مستمر دارد، و از «مدیران با تجربه» در حکومت جمکران به شمار میرود، هنگام دیدار با اعضای «حزب اسلامی کار» ـ ازگروههای ساخته و پرداختة محفل کارگزاران ـ ضمن طرفداری از کارگران، که البته فقط باید از اعضای حزب کذا و طرفدار قبیلة رفسنجانی باشند، از آزادی مطبوعات هم دفاع کرده! مسلماً «آزادی مطبوعات» از نظر این «مدیر باتجربه» در جنایت و چپاول، همان شرایطی است که در دوران درخشان «سازندگی» وجود داشت و در دوران خاتمی با جنجال پیرامون روزینامة «سلام» توانست به اوج خود برسد!
اکبر بهرمانی همچنین از برخورد با احزاب و مطبوعات نیز انتقاد کرده، چون به یاد ندارد که خمینی دجال با تشکیل هر نوع حزب مخالف بوده! بعله، این فراموشی هم «مصلحتی» دارد. مصلحتی که اکبر بهرمانی از «تشخیص» آن در هر حال عاجز است، چرا که این مصلحت را ارباب برای حکومت جمکران تشخیص میدهد. مجموع سخنان ضدونقیض و مضحک رفسنجانی در ایلنا، مورخ 13 نوامبر 2008 منتشر شده.
و اما جالبتر از سخنان رفسنجانی، مهملات شیوای رهبر فرزانه است که در ایلنا، مورخ 19 نوامبر بازتاب یافته. ایشان خواستار «مساجد آباد» در شهرها شدهاند تا صدای اذان در همة شهرهای کشور طنینافکن شود. چرا که در ذهن علیل خامنهای، کشور «اسلامی» است. و اصلاً مهم نیست که مردم نظرشان نسبت به این اسلام چیست، هیچ اهمیتی ندارد که ملت چیست، مهم این است که به خواست اربابان خامنهای ایران باید به یک مسجد تبدیل شود. فواید تبدیل ایران به مسجد این است که آوای شوم زوزه و روضه و نوحه در سراسر کشور پخش شود، تا همگان بدانند و آگاه باشند که سازمان سیا و «ام.آی.6» در سراسر «کشور اسلامی» حضور فعال دارند و دستان «الهی» آنگلوساکسونها خامنهای و شرکاء را در جایگاه حاکمیت از گزند محفوظ خواهد داشت.
از دیگر فواید مسجدسازی این است که آخوندهای تولیدی حوزة علمیه روی دست مصباح یزدی باد نخواهند کرد، و میتوانند به گسترش شبکة جنایتکار «فدائیان اسلام» کمک و یاری رسانند. چون هر آخوند، یک گروه اوباش در اطراف خود جمع میکند، که برای باجگیری، زورگوئی، نفسکشطلبی و آدمربائی و قتل وجودشان الزامی خواهد بود. از اینرو علی خامنهای خواهان «آبادی مساجد» شده، چون پیامد آبادی مسجد، همچنان که طی سدة اخیر شاهدیم، جز تخریب کشور ایران هیچ نیست:
«[خامنهای گفت] در شهرها به ویژه شهرهای بزرگ از جمله تهران باید مساجد آباد و [...] صدای اذان در شهرهای کشور اسلامی شنیده شود.»
خامنهای که بدون جنگ و تحریم نمیتواند در همة زمینهها پیشرفت کند، پس از مشورت با میرحسین موسوی گویا در زمینة حماقت پیشرفت فراوان کرده و در حال حاضر رهنمودهای شهرسازی هم ارائه میدهد، تا هر بساز بفروشی که پس از پرداخت رشوه به شهرداری، مجوز شهرک سازی میگیرد، موظف به ساختن یک مسجد در شهرک کذا شود. رهبرفرزانه کشف کردهاند که اگر «نفسسرکش» با ذکر خدا مهار شود، انسان به اوج کمال میرسد! حتماً نظر به خویش داشتهاند، که چگونه به همراه شرکاء در جنایت و بلاهت و مزدوری به اوج کمال رسیدهاند.
آخوند جماعت همانطور که بارها در این وبلاگ گفتهایم با تفکر و خلاقیت بیگانه است. در نتیجه اگر ورد نخواند و «نزوزد»، مثل سگ هار به جان دیگران خواهد افتاد. ولی همین آخوند زمانیکه ورد خواندن را به پایان میرساند، باز هم مثل سگهار به مردم حمله میکند، البته اینبار به فرمان الهی! درست مثل مقام رهبری که در سالهای «خوب» جنگ در دانشگاه سابق تهران عربده میکشیدند و وقوقیه میخواندند و برای حفظ منافع ارباب دعوت به جهاد میکردند. خامنهای در ادامة چرندیات خود میافزاید:
«اگر این نفس رها شود، نتیجة آن ظلم، فحشاء، فقر و استکبار است[...]»
به عبارت دیگر شرایط اسفبار فعلی در کشورمان! شرایطی که حتماً به دلیل رهائی این «نفس» به وجود آماده، نه به دلیل استقرار حکومت سگهای هار دست پروردة سازمان سیا! سگهائی که رئیس گلهشان رهبرفرزانه است، یکی از وفادارترین سگهای سازمان سیا. ایشان یک نوع «نماز صحیح» هم کشف کردهاند که «جسم» و «روح» دارد، آنهم جسم و روح «کامل»! و این «نماز صحیح» اگر خوانده شود «احساس حقارت» و «نیاز» را نیز در برابر پروردگار تقویت میکند. و همینکه احساس حقارت کنید برای استعمار کافی است، چون بلافاصله برای یافتن یک «تکیهگاه» مطمئن به تکاپو خواهید افتاد، و جذب زور و سلطه خواهید شد، چون زور بازتاب قدرت پروردگار است:
«ایشان گسترش نماز صحیح در جامعه را موجب آرامش فردی و درونی انسان و همچنین امنیت و آرامش جامعه دانستند[...] در ایستگاههای مترو، قطار، اتوبوسهای بین شهری، فرودگاهها مسجد لحاظ شود [...] در پروازهای داخلی و خارجی [...] زمان پرواز به گونهای تنظیم شود که وقت نماز خواندن وجود داشته باشد.»
میبینیم که بیجهت نیست این شخصیت فرهیخته جانشین خمینی شده! در حماقت و اسلامپرستی گوی سبقت از امام سیزدهم میرباید. این رهبر همه فن حریف، در ذهن و روح انسانها نیز حضور دارد و میداند نماز خواندن چه آرامشی در افراد و جامعه ایجاد میکند. به همین دلیل است که آنگلوساکسونها مقداری ارز حاصل از چپاول نفت ما را در کف جاسوسان خود میگذارند، تا اینان به دین مبین مشرف شده، مانند «مریم ریدلی» برای پاسداران بینوای فارسنیوز از مزایای اسلام داد سخن بدهند.
فارس نیوز، مورخ 19 نوامبر 2008، با «مریم ریدلی»، خبرنگار انگلیسی و «تازه مسلمان» مصاحبهای ترتیب داده که در آن «مریم مقدس» خود را ضدآمریکائی نیز مینمایاند! این خبرنگار انگلیسی که مانند دیگر خبرنگاران اعزامی به مناطق جنگی افتخار خدمت در سازمانهای امنیتی کشور متبوع خود را دارد، آمریکا را تروریست خوانده میگوید، اوباما هم سیاست تروریستی جرج بوش را ادامه خواهد داد! خبرنگار فارس نیوز این مصاحبه را در پاکستان با «مریم ریدلی» صورت داده و ایشان از اینکه «منطقة آزاد» پاکستان مورد تهاجم موشکی قرار میگیرد سخت انتقاد کردهاند. چرا؟ چون این منطقه محل تجمع و «کسب و کار» گروههای القاعده و طالبان است. گروههائی که حافظ منافع ناتو، به ویژه منافع حاکمیت انگلستاناند. جالب اینجاست که فارس نیوز در گزارش دیگری به همکاری نظامیان انگلستان با طالبان در افغانستان نیز اشاره کرده! و مشخص نیست چرا مریم ریدلی جنایات حاکمیت انگلستان را نادیده گرفته، صرفاً از آمریکا انتقاد میکند؟!
البته دلیل این انتقادها برای ما روشن است: آمریکا ناچار شده مذاکره با طالبان را به تعویق اندازد و حضرت مایکل هایدن هم به ناچار دکان روضه و زوزه برای بن لادن را تعطیل کردهاند. ولی مگر جنتلمنهای نزولخور انگلیس دست از اسلام میشویند؟ ابداً! اینان بیش از یک سده است که نان اسلام میجوند و چنین نانوائی پرسودی تعطیلیبردار نیست! در نتیجه عملة پروپاگاندیستشان به دین مبین میگروند، و به عنوان تازهمسلمان وکیل مدافع حقوق مردم مسلمان هم میشوند، مهملاتشان هم در فارس نیوز منتشر خواهد شد.
روزگاری بود که امثال موریس بژار و روژهگارودی مسلمان میشدند تا منافع ناتو محفوظ بماند، این روزها کسادی بازار بورس و تضعیف ناتو باعث شده، تا به امثال «مریم ریدلی» فکسنی هم رضایت دهند، که از قدیم گفتهاند، «لنگه کفش کهنه در بیابان غنیمت است.» مریم ریدلیها برای حفظ حقوق و پرداخت قسط خانة پیشساخته، بلافاصله یک روسری به سرشان میاندازند و شروع میکنند به بدگوئی از آمریکا و بازگوئی بدرفتاری یانکیها با زنان و کودکان مسلمان! همین کافی است! مریم ریدلی میگوید، برای «مأموریت خبری» به افغانستان اعزام شده، ده روز توسط طالبان بازداشت میشود و پس از آزادی به انگلستان بازگشته و به دقت در مورد دین اسلام «تحقیق» فرموده، بعد هم مسلمان شده! چرا که گویا ایشان پس از «تحقیق» اعتقاد راسخ یافتند که اسلام یگانه ناجی «بشریت» است:
«اسلام تنها دینی است که بشریت را نجات میدهد.»
البته مریم ریدلی نگفته، «چرا» و «چگونه» بشریت فقط توسط اسلام میتواند نجات پیدا کند. ولی ما میدانیم مریم ریدلیها چرا در جبین توحش دین اسلام چنین معجزاتی رؤیت میکنند. چون در قاموس امثال ریدلی، «بشریت» در همان حاکمیت انگلستان خلاصه شده. حاکمیتی که در سراشیب سقوط افتاده، و میپندارد هنوز هم با اسلامپناهی، زهدفروشی و لشکر آخوندهای «جهان اسلام» میتواند قدرت و شوکت گذشته را برای خود نگاه دارد. پیشنهاد «آباد کردن مساجد» توسط علیخامنهای و ترهات مریم ریدلی در راستای همین رویاهای «بازگشت به گذشته» مطرح میشود. ولی اربابان «ریدلی» و «علیخامنهای» بسیار کور خواندهاند، با در نظر گرفتن سابقة فعالیتهای سناتور لیبرمن، تردیدی نیست که بزودی این سناتور «خداجو» را که همچون اسید سولفوریک همه چیز را در دم از بیخ و بن میسوزاند، جهت «فعالیتهای» سیاسی به انگلستان اعزام خواهند کرد.
فیگارو، مورخ 19 نوامبر2008، مینویسد، «جو لیبرمن» به حزب دمکرات بازگشت! لیبرمن همان کسی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 به عنوان معاون «ال گور» برگزیده شده بود. این سناتور متعهد و مکتبی که از طرفداران بیقید و شرط جنگ و ادیان است، از حزب دمکرات خارج شده بود تا به عنوان «سناتور مستقل» در ستاد انتخاباتی مککین برای جمهوریخواهان فعالیت کند. البته لیبرمن در فعالیتهایاش موفق شد، و بالاخره مککین در این انتخابات باخت! اصولاً هر جا قرار باشد نامزدی بازندة انتخابات شود، لیبرمن را به سراغاش میفرستند؛ «خوشقدم» است، درست مثل شوارتزنگر!
از وقتی داماد خانوادة کندی فرماندار کالیفرنیا شده این ایالت «حاجیپسند» از یک فاجعه به فاجعة دیگر میرود. آخرین فاجعه خیلی بدجنس و پلید بود، چون ویلای کرک داگلاس را هم به خطر انداخت، و خلاصه چیزی نمانده بود که جهان سینمای «مک کارتیسم» که تونیکرتیسها، چارلتون هستونها، قبیلة داگلاسها و بسیاری دیگر را از سیرک و سوپر مارکت استخراج کرد و به «هنر هفتم» تقدیم داشت، واقعاً داغدار شود! خوشبختانه به «خیر» گذشت. ولی در این گیرودار که آتشنشانها برای نجات ویلای هنرپیشههای زپرتی هولیوود جانفشانی میکردند، یک جایگاه ویژة «کاراوان نشینها» هم خاکستر شد. کاراواننشینها اکثراً از بازنشستگان خوش اقبال ایالات متحداند که برخلاف ترهات «چارل موریس» که در حنازرچوبه هم انتشار یافته بود، نه تنها خانههای مجلل و اتومبیلهای متعدد ندارند که در یک اتاقک چرخدار به نام «کاراوان» زندگی میکنند.
چند سال پیش تلویزیون یک گزارش مستند از زندگی یک گروه از کاراواننشینان خوشبخت آمریکا پخش میکرد. یک گروه زوجهای مسن را نشان میدادند که هنوز سالم و سرپا بودند، و پس از سی سال کار برای ایالات متحد، از نظر مالی امکان مراجعه به دندانپزشک در کشورشان را نداشتند. اینان برای معالجه به مکزیک میرفتند! بگذریم! در همان حال که رسانهها برای سوختن این ویلا و آن ویلا مراسم سوگواری به پا کرده بودند، آتش کذا بسیاری از چارچرخهها را در یک جایگاه ویژه کاراواننشینان خاکستر کرد. البته دلیل داشت! اینان بر خلاف خواهر «مریم ریدلی» مسلمان نشده بودند، و بر خلاف فرمایشات آخوند خامنهای از فواید نماز آگاهی نداشتند، و به ویژه از نصایح آخوند اکبر بهرمانی نیز بیبهره مانده بودند.
اکبر رفسنجانی که سی سال سابقة چپاول و جنایت مستمر دارد، و از «مدیران با تجربه» در حکومت جمکران به شمار میرود، هنگام دیدار با اعضای «حزب اسلامی کار» ـ ازگروههای ساخته و پرداختة محفل کارگزاران ـ ضمن طرفداری از کارگران، که البته فقط باید از اعضای حزب کذا و طرفدار قبیلة رفسنجانی باشند، از آزادی مطبوعات هم دفاع کرده! مسلماً «آزادی مطبوعات» از نظر این «مدیر باتجربه» در جنایت و چپاول، همان شرایطی است که در دوران درخشان «سازندگی» وجود داشت و در دوران خاتمی با جنجال پیرامون روزینامة «سلام» توانست به اوج خود برسد!
اکبر بهرمانی همچنین از برخورد با احزاب و مطبوعات نیز انتقاد کرده، چون به یاد ندارد که خمینی دجال با تشکیل هر نوع حزب مخالف بوده! بعله، این فراموشی هم «مصلحتی» دارد. مصلحتی که اکبر بهرمانی از «تشخیص» آن در هر حال عاجز است، چرا که این مصلحت را ارباب برای حکومت جمکران تشخیص میدهد. مجموع سخنان ضدونقیض و مضحک رفسنجانی در ایلنا، مورخ 13 نوامبر 2008 منتشر شده.
و اما جالبتر از سخنان رفسنجانی، مهملات شیوای رهبر فرزانه است که در ایلنا، مورخ 19 نوامبر بازتاب یافته. ایشان خواستار «مساجد آباد» در شهرها شدهاند تا صدای اذان در همة شهرهای کشور طنینافکن شود. چرا که در ذهن علیل خامنهای، کشور «اسلامی» است. و اصلاً مهم نیست که مردم نظرشان نسبت به این اسلام چیست، هیچ اهمیتی ندارد که ملت چیست، مهم این است که به خواست اربابان خامنهای ایران باید به یک مسجد تبدیل شود. فواید تبدیل ایران به مسجد این است که آوای شوم زوزه و روضه و نوحه در سراسر کشور پخش شود، تا همگان بدانند و آگاه باشند که سازمان سیا و «ام.آی.6» در سراسر «کشور اسلامی» حضور فعال دارند و دستان «الهی» آنگلوساکسونها خامنهای و شرکاء را در جایگاه حاکمیت از گزند محفوظ خواهد داشت.
از دیگر فواید مسجدسازی این است که آخوندهای تولیدی حوزة علمیه روی دست مصباح یزدی باد نخواهند کرد، و میتوانند به گسترش شبکة جنایتکار «فدائیان اسلام» کمک و یاری رسانند. چون هر آخوند، یک گروه اوباش در اطراف خود جمع میکند، که برای باجگیری، زورگوئی، نفسکشطلبی و آدمربائی و قتل وجودشان الزامی خواهد بود. از اینرو علی خامنهای خواهان «آبادی مساجد» شده، چون پیامد آبادی مسجد، همچنان که طی سدة اخیر شاهدیم، جز تخریب کشور ایران هیچ نیست:
«[خامنهای گفت] در شهرها به ویژه شهرهای بزرگ از جمله تهران باید مساجد آباد و [...] صدای اذان در شهرهای کشور اسلامی شنیده شود.»
خامنهای که بدون جنگ و تحریم نمیتواند در همة زمینهها پیشرفت کند، پس از مشورت با میرحسین موسوی گویا در زمینة حماقت پیشرفت فراوان کرده و در حال حاضر رهنمودهای شهرسازی هم ارائه میدهد، تا هر بساز بفروشی که پس از پرداخت رشوه به شهرداری، مجوز شهرک سازی میگیرد، موظف به ساختن یک مسجد در شهرک کذا شود. رهبرفرزانه کشف کردهاند که اگر «نفسسرکش» با ذکر خدا مهار شود، انسان به اوج کمال میرسد! حتماً نظر به خویش داشتهاند، که چگونه به همراه شرکاء در جنایت و بلاهت و مزدوری به اوج کمال رسیدهاند.
آخوند جماعت همانطور که بارها در این وبلاگ گفتهایم با تفکر و خلاقیت بیگانه است. در نتیجه اگر ورد نخواند و «نزوزد»، مثل سگ هار به جان دیگران خواهد افتاد. ولی همین آخوند زمانیکه ورد خواندن را به پایان میرساند، باز هم مثل سگهار به مردم حمله میکند، البته اینبار به فرمان الهی! درست مثل مقام رهبری که در سالهای «خوب» جنگ در دانشگاه سابق تهران عربده میکشیدند و وقوقیه میخواندند و برای حفظ منافع ارباب دعوت به جهاد میکردند. خامنهای در ادامة چرندیات خود میافزاید:
«اگر این نفس رها شود، نتیجة آن ظلم، فحشاء، فقر و استکبار است[...]»
به عبارت دیگر شرایط اسفبار فعلی در کشورمان! شرایطی که حتماً به دلیل رهائی این «نفس» به وجود آماده، نه به دلیل استقرار حکومت سگهای هار دست پروردة سازمان سیا! سگهائی که رئیس گلهشان رهبرفرزانه است، یکی از وفادارترین سگهای سازمان سیا. ایشان یک نوع «نماز صحیح» هم کشف کردهاند که «جسم» و «روح» دارد، آنهم جسم و روح «کامل»! و این «نماز صحیح» اگر خوانده شود «احساس حقارت» و «نیاز» را نیز در برابر پروردگار تقویت میکند. و همینکه احساس حقارت کنید برای استعمار کافی است، چون بلافاصله برای یافتن یک «تکیهگاه» مطمئن به تکاپو خواهید افتاد، و جذب زور و سلطه خواهید شد، چون زور بازتاب قدرت پروردگار است:
«ایشان گسترش نماز صحیح در جامعه را موجب آرامش فردی و درونی انسان و همچنین امنیت و آرامش جامعه دانستند[...] در ایستگاههای مترو، قطار، اتوبوسهای بین شهری، فرودگاهها مسجد لحاظ شود [...] در پروازهای داخلی و خارجی [...] زمان پرواز به گونهای تنظیم شود که وقت نماز خواندن وجود داشته باشد.»
میبینیم که بیجهت نیست این شخصیت فرهیخته جانشین خمینی شده! در حماقت و اسلامپرستی گوی سبقت از امام سیزدهم میرباید. این رهبر همه فن حریف، در ذهن و روح انسانها نیز حضور دارد و میداند نماز خواندن چه آرامشی در افراد و جامعه ایجاد میکند. به همین دلیل است که آنگلوساکسونها مقداری ارز حاصل از چپاول نفت ما را در کف جاسوسان خود میگذارند، تا اینان به دین مبین مشرف شده، مانند «مریم ریدلی» برای پاسداران بینوای فارسنیوز از مزایای اسلام داد سخن بدهند.
فارس نیوز، مورخ 19 نوامبر 2008، با «مریم ریدلی»، خبرنگار انگلیسی و «تازه مسلمان» مصاحبهای ترتیب داده که در آن «مریم مقدس» خود را ضدآمریکائی نیز مینمایاند! این خبرنگار انگلیسی که مانند دیگر خبرنگاران اعزامی به مناطق جنگی افتخار خدمت در سازمانهای امنیتی کشور متبوع خود را دارد، آمریکا را تروریست خوانده میگوید، اوباما هم سیاست تروریستی جرج بوش را ادامه خواهد داد! خبرنگار فارس نیوز این مصاحبه را در پاکستان با «مریم ریدلی» صورت داده و ایشان از اینکه «منطقة آزاد» پاکستان مورد تهاجم موشکی قرار میگیرد سخت انتقاد کردهاند. چرا؟ چون این منطقه محل تجمع و «کسب و کار» گروههای القاعده و طالبان است. گروههائی که حافظ منافع ناتو، به ویژه منافع حاکمیت انگلستاناند. جالب اینجاست که فارس نیوز در گزارش دیگری به همکاری نظامیان انگلستان با طالبان در افغانستان نیز اشاره کرده! و مشخص نیست چرا مریم ریدلی جنایات حاکمیت انگلستان را نادیده گرفته، صرفاً از آمریکا انتقاد میکند؟!
البته دلیل این انتقادها برای ما روشن است: آمریکا ناچار شده مذاکره با طالبان را به تعویق اندازد و حضرت مایکل هایدن هم به ناچار دکان روضه و زوزه برای بن لادن را تعطیل کردهاند. ولی مگر جنتلمنهای نزولخور انگلیس دست از اسلام میشویند؟ ابداً! اینان بیش از یک سده است که نان اسلام میجوند و چنین نانوائی پرسودی تعطیلیبردار نیست! در نتیجه عملة پروپاگاندیستشان به دین مبین میگروند، و به عنوان تازهمسلمان وکیل مدافع حقوق مردم مسلمان هم میشوند، مهملاتشان هم در فارس نیوز منتشر خواهد شد.
روزگاری بود که امثال موریس بژار و روژهگارودی مسلمان میشدند تا منافع ناتو محفوظ بماند، این روزها کسادی بازار بورس و تضعیف ناتو باعث شده، تا به امثال «مریم ریدلی» فکسنی هم رضایت دهند، که از قدیم گفتهاند، «لنگه کفش کهنه در بیابان غنیمت است.» مریم ریدلیها برای حفظ حقوق و پرداخت قسط خانة پیشساخته، بلافاصله یک روسری به سرشان میاندازند و شروع میکنند به بدگوئی از آمریکا و بازگوئی بدرفتاری یانکیها با زنان و کودکان مسلمان! همین کافی است! مریم ریدلی میگوید، برای «مأموریت خبری» به افغانستان اعزام شده، ده روز توسط طالبان بازداشت میشود و پس از آزادی به انگلستان بازگشته و به دقت در مورد دین اسلام «تحقیق» فرموده، بعد هم مسلمان شده! چرا که گویا ایشان پس از «تحقیق» اعتقاد راسخ یافتند که اسلام یگانه ناجی «بشریت» است:
«اسلام تنها دینی است که بشریت را نجات میدهد.»
البته مریم ریدلی نگفته، «چرا» و «چگونه» بشریت فقط توسط اسلام میتواند نجات پیدا کند. ولی ما میدانیم مریم ریدلیها چرا در جبین توحش دین اسلام چنین معجزاتی رؤیت میکنند. چون در قاموس امثال ریدلی، «بشریت» در همان حاکمیت انگلستان خلاصه شده. حاکمیتی که در سراشیب سقوط افتاده، و میپندارد هنوز هم با اسلامپناهی، زهدفروشی و لشکر آخوندهای «جهان اسلام» میتواند قدرت و شوکت گذشته را برای خود نگاه دارد. پیشنهاد «آباد کردن مساجد» توسط علیخامنهای و ترهات مریم ریدلی در راستای همین رویاهای «بازگشت به گذشته» مطرح میشود. ولی اربابان «ریدلی» و «علیخامنهای» بسیار کور خواندهاند، با در نظر گرفتن سابقة فعالیتهای سناتور لیبرمن، تردیدی نیست که بزودی این سناتور «خداجو» را که همچون اسید سولفوریک همه چیز را در دم از بیخ و بن میسوزاند، جهت «فعالیتهای» سیاسی به انگلستان اعزام خواهند کرد.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت