«خاموشی» در بحرین!
...
کودتای بلشویکها که حدود هشت دهه روسیه، خاورمیانه و سپس هند را در سکون و انزوا فرو برد چنان به مذاق نزولخورهای «سیتی» لندن خوش آمده که همزمان قصد احیای اتحادجماهیر شوروی و گسترش توحش اسلامی در ایران را دارند. بله! آنگلوساکسونها دوباره به این صرافت افتادهاند که تقویت دو شاخة پرسود «اسلام ـ کمونیسم» بازده خوبی خواهد داشت! تحکیم این فضای دو قطبی با کودتای بلشویکها در اکتبر 1917 آغاز شده، در سال 1921 با کودتای میرپنج به اوج رسید. علیرغم فرسایش استالینیسم و حکومت توحش اسلامی، آنگلوساکسونها دست بردار نیستند. اصولاً این جماعت به هر چه پوسیده و فرسوده و گندیده است دل میبندند. اگر به حاکمیت جمکران با دقت بنگریم، خواهیم دید که از غار حرا در صدر اسلام به تهران صادر شده! لباسهای نخست وزیر بریتانیای «کبیر» را هم اگر با چشم بصیرت بنگریم، خواهیم دید که البسة کذا را از کمد لباس «توماس مور» ابتیاع کردهاند! از علیاحضرتشان هم هیچ نمیگوئیم، آنقدر پشتکار دارند که یک ولیعهد60 ساله به جهان اسلام تقدیم کردهاند! بله، هم اینان اینک سعی در احیای اتحاد جماهیر شوروی و تقویت بازوی سرکوب اسلام، «سازمان تبلیغات اسلامی» را در ایران دارند.
این سازمان استحماری که با استقرار حکومت فدائیان اسلام در کشورمان تأسیس شده، جهت کودتای فرهنگی، جدیداً وظائف و اختیارات نوینی بر عهده گرفته. به گزارش «فارس نیوز»، مورخ 29 نوامبر 2008، اساسنامة جدید سازمان تبلیغات اسلامی به تصویب رسید. این سازمان یکی دیگر از شاخههای سرکوب استعمار غرب است که وظیفة «فرهنگستیزی» و گسترش ابتذال در حکومت اسلامی را بر عهده دارد. ابتذال وقتی به زیور توحش اسلام نیز آراسته باشد، در حکومت جمکران پذیرفته خواهد شد، چرا که این حکومت خود آئینة تمام نمای ابتذال اسلامی است. متن کامل اساسنامة این تشکل سرکوبگر که آخوند مهدی خاموشی با دلارهای نفتی در رأس آن نشسته، در «فارسنیوز» منتشر شده، و ما در این فرصت به چند ماده از آن اشاره میکنیم، تا به این ترتیب بخشی از وسعت دامنة سرکوب در حکومت اسلامی را به نمایش بگذاریم.
سازمان تبلیغات اسلامی که قرار است از این پس «سازمان» نامیده شود تا کمتر ایجاد نفرت کند، در سال 1358 تاسیس شد. فارس نیوز مینویسد، به فرمان خمینی، ولی امام سیزدهم هر چند تبلور کامل توحش و تحجر بودند، سازمانهای سرکوب تاکنون به «فرمان استعمار غرب» و با امضاء مترسکهای استعمار در ایران تأسیس شده، و «سازمان» نیز از این روند کلی مستثنی نخواهد بود. از جمله وظائف «سازمان» تنظیم مطالبات استعمار غرب در قالب خطبههای نماز جمعه است که حدود سه دهه افتخار شنیدن آن را داریم. و شاهدیم که خطبههای کذا در راستای تأمین منافع سازمان ناتو در برابر اتحاد جماهیر شوروی تنظیم شدهاند. و حتی امروز که اتحاد جماهیر شوروی دیگر جود ندارد، روال این خطبهها هیچ تغییری نکرده. چرا که مطالبات سازمان ناتو مانند احکام الهی غیر قابل تغییر است. به همین دلیل در اساسنامة تشکل کذا تأکید شده که این سازمان در چارچوب «سیاستهای مقام رهبری» اداره میشود. سیاستهای مقام رهبری چیست؟ همان سیاستی که طی سه دهة اخیر شاهدیم: مزدوری و نوکری برای آمریکا، از طریق کوبیدن بر طبل جنگ و تحریم.
چرا؟ چون هر کجا جنگ و شورش و بینظمی به راه افتد راه رشد و توسعة ملتها مسدود شده منافع سرمایه سالاری غرب تأمین خواهد شد، و هر جنگ و شورشی به تقویت سرمایهسالاری جهانی میانجامد. دلیل تهاجم گستردة تروریستی به شهر بمبئی در هند را در همین نکتة پیش پا افتاده میباید جستجو کرد. سازمان دمکراسی پرور ناتو اخیراً با برادران مسلمان در سومالی که به یک منطقة آشوبزده تبدیل شده، بساط راهزنی دریائی را سازمان داده، و به ربودن کشتیها و امر مقدس باجگیری مشغول است. اهالی ناتو باجگیریهای پر سر و صدا را نیز از نوکران خود در جمکران و عربستان آغاز کردند تا سوءظن جهانیان برطرف شود! و کسی به دزدان دریائی مظنون نشود و زبانمان لال فکر نکند راهزنان با آن سازمان صلح طلب و عدالت گستر ارتباطی دارند. یا بهتر بگوئیم کسی فکر نکند این راهزنان تجهیزات خود را از دستهای مقدس ناتو دریافت میکنند، و مانند طالبان و اعضای القاعده توسط این سازمان «آموزش» میبینند.
ولی تهاجم تروریستی به هند، و واکنش رسانههای غرب به این تهاجمات نشان داد که مهاجمین به ایستگاه راهآهن، بیمارستان و مراکز توریستی شهر بمبئی بجز سازمان خداجو و دین پرور ناتو رهبر دیگری نمیتوانند داشته باشند. گزارشهای رسمی پلیس هند حاکی از آن است که در میان تروریستها، بیگانگان رنگین پوست به ویژه «سیاه پوست» حضور داشتهاند. سایت نووستی، مورخ 28 نوامبر هم به این مطلب اشاره کرده.
اما سایت «دویچه وله»، مورخ 27 نوامبر از رخدادهای هند «تفسیر» جالبی ارائه میدهد که شباهت فراوان به سخنرانیهای خمینی دجال در دوران پهلوی دارد. به گفتة رادیو آلمان، «مسلمین» که خود را «مجاهدین دکن» میخوانند، دولت مرکزی هند را «غاصب» میدانند! بد نیست بدانیم که بمبئی، پایتخت اقتصادی هند جزو همین منطقة دکن است! دویچه وله در تفسیر شیوای خود میفرماید، چون پیش از استقلال هند «مسلمین» در این منطقه نفوذ داشتهاند، اکنون ادعای حکومت بر این منطقه را دارند! عجیب است که مسلمین کذا زمانی که استعمار انگلیس پاکستان را از هند جدا میکرد، خفقان گرفته بودند. و جالب اینجاست است که «دویچه وله» این مطلب را از زبان خود عنوان میکند:
«در گذشته و پیش از استقلال هند، مسلمانان در این منطقه نفوذ زیادی داشتند و نسبت به آن دعوی تاریخی دارند.»
چه خوب! در گذشته و پیش از استقلال عربستان، اردن، عراق، و... ترکهای عثمانی بر این مناطق حاکم بودهاند، پس نمیباید تعجب کرد که بر اساس استدلال دویچه وله امروز ترکیه حق داشته باشد براین مناطق ادعای حاکمیت کند! یا اینکه در گذشته و پیش از استقلال کرواسی، این کشور از ساتراپیهای امپراطوری هخامنشی بود، پس امروز ایران هم میتواند نسبت به این کشور «دعوی تاریخی» داشته باشد! به نظر میرسد اهالی دویچهوله مانند گورکنهای جمکران قوانین بینالمللی را به رسمیت نمیشناسند و به همین دلیل است که چنین ترهات بیاساسی تحویل مخاطبان فارسی زبان میدهند. اما صدای «دلنواز» آلمان در ادامه یک گام دیگر به سوی حکومت اسلامی برداشته میگوید، دولت هند «کافر» است! البته رادیو آلمان این مهملات را از زبان گروههای افراطی نقل میکند، ولی به مصداق سکوت علامت رضاست، در رد این مزخرفات هم هیچ نمیگوید:
«[...] در هند گروههای افراطی بسیاری [...] دولت مرکزی هند را کافر و غاصب میدانند.»
این هم پیامد واقعی نشست «اتحاد اسلام و مسیحیت» در واتیکان! در واقع، به گفتة دویچه وله، جانا سخن از زبان ما میگوئی! دولت هند «کافر» است، چرا که بجای اینکه هند را به طویلهای چون عربستان و پاکستان یا جمکران تبدیل کند، از هند بزرگترین دمکراسی جهان را به جامعة بشری تحویل داده. و این امر اصلاً به مذاق کسانی که دمکراسی را ارث پدری اسقف ویلیامز و فرزندان پاپ و هیتلر میدانند، خوش نمیآید. در نتیجه «دویچه وله» نیز به نوبة خود به هند هشدار میدهد که دیگ خشم «بنیادگرایان» از ثبات و آرامش و رشد و ترقی سخت به جوش میآید. و خلاصة مطلب، ملتهای غیرمسیحی بدانند و آگاه باشند که پیشرفت و ترقی خارج از اروپای غربی و به ویژه خارج از قلمرو کلیسای کاتولیک از نظر سازمان ناتو «کفر» محسوب خواهد شد. آشفتگی و عقبافتادگی در کشور ترکیه برای همین تداوم یافته که از «قل، قل» کردن دیگ خشم مسلمین ممانعت به عمل آورند:
«هر کشوری که بخواهد از ثبات و آرامش برخوردار شود، یا در جهت رشد و ترقی و ساختن جامعهای به سامان گام بردارد، خواه ناخواه نفرت و کینه بنیادگرایان را برمیانگیزد.»
این را میگویند موضعگیری صریح و قاطع! اتفاقاً حکمت تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی ریشه در همین «آموزههای» دویچه وله دارد. به موجب مادة سوم اساسنامة «سازمان»، تشکل کذا موظف است «اندیشة تابناک» اسلام و «تقویت روح عبودیت الهی» را به ویژه در نسل جوان تقویت کند! به این ترتیب نسل جوان میآموزد که آرامش، ثبات، ترقی و پیشرفت با روح عبودیت الهی و منافع اعضای ناتو در تضاد قرار میگیرد. سازمان همچنین مأموریت دارد که توطئههای «فرهنگی ـ تبلیغی» بیگانگان را شناسائی کرده و با تکیه بر «جامعیت اسلام»، انحطاط و بطلان مکتبهای انحرافی را تبیین کند! یکی از مهمترین وظائف این سازمان «مدرنیزاسیون» یا پیش بردن روند کودتاهای اسلامی، جهت «حذف شیوههای سنتی» است که «نامتناسب» با ارزشهای اسلامی برآورد خواهند شد! البته «شیوههای نامتناسب» پیشتر توسط «اتاق فکر» در سازمان سیا مشخص میشود؛ «سازمان» مفلوک اسلامی فقط مسئولیت «حذف» آنها را بر عهده میگیرد.
میدانیم که نوروز و چهارشنبه سوری نیز با ارزشهای اسلامی هیچ نسبتی ندارد و در واقع باید حذف شود، تا ایران بیش از پیش به عربستان و امارات شباهت یافته، بازار مکارة آنگلوساکسونها کاملاً «یکدست» شود. آنوقت است که ما ایرانیان هم از نعمت حضور هنرمندی چون مایکلجکسون میتوانیم بهرهمند شویم. چرا که ایشان اسلام آوردهاند و همة فعالیتهایشان از جمله کودکبارهگی، اسلامی و متناسب با ارزشهای «سازمان» خواهد بود. شاید پرزیدنت مهرورزی هم جهت دعوت از مایکل جکسون به جمکران راهی امارات شدهاند. در هر حال کشورهای مبتلا به طاعون اسلام هنرمندشان هم باید مایکل جکسون باشد. هم کودکباره است، هم بیهنر و هم مقلد. خلاصه تمام ارزشهای «متناسب» اسلام را در خود «جمع» کرده. بهتر بگوئیم، ایشان اصولاً مانند دین مبین «جامعیت» دارند. به همین دلیل میتوانند دست در دست سید مهدی خاموشی، برای شخم زدن «فرهنگی» ایران و اجرای اساسنامة «سازمان» به حضور رهبر فرزانه هم مشرف شوند. «کرم نما و فرود آ، که خانه، خانة توست.»
حکومت جمکران و اصولاً اتحادجماهیر نوکری فقط پسر کشیش جکسون را کم داشت که به «کمال» برسد و «معنویت» خود را به اثبات برساند. این حضرت به مراتب از آن سگهای هار که در عراق، افغانستان و ایران رها شدهاند خطرناکتر است، چون برای «تماشایاش» پول هم باید پرداخت کرد. حداقل آن سگها بدون چشمداشت به دلارهای پشتسبز کارشان را انجام میدهند. در هر حال وظیفة مایکل ـ ایشان پس از تشرف به اسلام «میکائیل» نامیده میشوند ـ همراهی با سید مهدی خاموشی در اجرای اساسنامة جدید خواهد بود. به عبارت دیگر، مجموعة مایکل و سیدمهدی خاموشی، همان مردمسالاری «کاسه و شمشیر» است که در صدر اسلام هم داشتیم. مایکل، با تقلید ناشیانه از جیمز براون میرقصد، سید مهدی هم کاسة گدائی به دست گرفته پول جمع میکند. هر کس هم «رأی» در کاسة سید مهدی نیاندازد، مشمول اساسنامة سازمان خواهد شد، که به گفتة فارس نیوز، عبارت است از «دفاع از اصول اسلام»، «طراحی شیوههای نوین تبلیغی فراگیر، غیرمستقیم و اثربخش». به زبان آدمیزاد آنرا «پروپاگانداسلامی» گویند.
پروپاگاند، همانطورکه پیشتر هم اشاره شد، «منطقگریز» و «عقلستیز» است و از طریق تحریک احساسات تودهها، مسیر حرکت افکار عمومی را مشخص میکند. به زبان سادهتر، آنگلوساکسونها قصد «هدایت گلة گمشده» به سوی یک اسلام نوین را دارند. البته اینبار از «طریق علمی»! براساس مادة 14 این اساسنامة ابلهانه و متناقض، سید مهدی باید با توسل به پروپاگاند از توحش اسلام دفاع کند و با توسل به «شیوههای علمی» با ادیان دیگر که در اساسنامة کذا «ضداسلامی» خوانده میشود به مقابله برخیزد! درست همانکاری که پاسدار اکبر، سروش و دیگر عملة فاشیسم به آن اشتغال دارند: توسل به «استدلال منطقی» برای اثبات یا نفی پدیدهای کاملاً غیرمنطقی و مبهم که «دین» نامیده شده! میبینیم که سایت رادیوزمانه بیجهت ترهات پاسداراکبر را برایمان منتشر نمیکند. بدون این مهملات نوسازی اساسنامة سازمان تبلیغات اسلامی امکانپذیر نمیشد. همچنانکه ترجمة سه جلد کتاب کولاکوفسکی پیرامون مارکسیسم مسلماً به «رفقا» کمک خواهد کرد تا بجای تجمع زیر پل سیدخندان که به نخستین جرقههای «انقلاب شکوهمند» منجر شد، در کنسرت اسلامی مایکل جکسون تجمع کرده و مطابق اساسنامة «سازمان» و توصیة خواهر سپیده صلحجو، «سطح آگاهی و بینش دینی» مردم را هم ارتقاء بخشند.
به موازات تقویت و احیای توحش اسلامی در منطقه، کمونیستهای نازنازی روسیه هم خواهان احیای اتحاد شوروی شدهاند. و خبرگزاری«حنازرچوبه»، مورخ نهم آذرماه سالجاری، در حالی که با دمش گردو میشکست، این خبر بهجت اثر را با کد خبر 244087، تحت عنوان «روسیه باید در روابط با غرب تجدید نظر کند» منتشر کرده. این پیشنهاد جادوئی از سوی «گنادی زوگانوف»، رهبر حزب کمونیست روسیه مطرح شده! و هرچند جای تعجب نیست، ولی ما علامت تعجب میگذاریم! چرا؟ چون تاواریش زوگانوف فرمودهاند، «روسیه بجای همکاری با سازمان ناتو و غرب، بهتر است روابط خود را با جمهوریهای شوروی سابق، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین گسترش دهد.» بعله! گفتیم که خادمان حرم مقدس مککارتیسم بیدلیل سراغ کولاکوفسکی نرفتهاند، کارفرمایانشان «رویائی دارند»! رویائی که با رویای کشیش لوترکینگ هیچ ارتباطی ندارد! سازمان هوور، «آشپزی» برای تبلیغات رفقا در حزب توده را بر عهدة عباسمیلانی، و نانوائی برای تنور اسلام را بر دوش پاسداراکبر گذارده. و اهالی «حنا زرچوبه» هم پنداشتهاند در همچنان بر پاشنة دوران استالین میچرخد، چرا که در سیزدهمین کنگرة سالانة حزب کمونیست روسیه هیئتهائی از کشورهای دیگر از جمله گرجستان و حتی انگلستان هم شرکت داشتهاند! و خلاصه نسیم «انقلاب اکتبر» در کلة پوک بعضیها وزیدن گرفته.
فقط آنگلوساکسونهای هوادار احیای دو شاخة «اسلام ـ اتحادجماهیرشوروی» و نوکرانشان یک نکتة مهم را فراموش کرده، و از هول هلیم توی دیگ افتادهاند. حاکمیت روسیه بر خلاف سال 1917، در موضع ضعف نیست و تاواریش لنین هم دیگر در قید حیات نیستند که جهت کودتا از راه آلمان با ترن مخصوص روانة روسیه شوند. و اما در ایران! در کشور ایران، اسلام و حکومت اسلامی به پایان رسیده، و هر چه اساسنامه برای «سازمان» تدوین شود، این سازمان که سهل است، هیچ سازمان دیگری در چارچوب این حکومت کارآئی نخواهد داشت، و هیچ حرکت دیگری هم با تکیه بر بساط دینفروشی نمیتواند در ایران به موفقیت دست یابد. در نتیجه تنها برگ برندة آنگلوساکسونها در منطقه همان مایکل جکسون باید باشد، که اینبار همزمان نقش لنین، کلنل میرپنج و خمینی را بازی خواهند کرد، البته این عملیات در قصر آلخلیفه و در جزیرة سابقاً ایرانی بحرین صورت میگیرد!
این سازمان استحماری که با استقرار حکومت فدائیان اسلام در کشورمان تأسیس شده، جهت کودتای فرهنگی، جدیداً وظائف و اختیارات نوینی بر عهده گرفته. به گزارش «فارس نیوز»، مورخ 29 نوامبر 2008، اساسنامة جدید سازمان تبلیغات اسلامی به تصویب رسید. این سازمان یکی دیگر از شاخههای سرکوب استعمار غرب است که وظیفة «فرهنگستیزی» و گسترش ابتذال در حکومت اسلامی را بر عهده دارد. ابتذال وقتی به زیور توحش اسلام نیز آراسته باشد، در حکومت جمکران پذیرفته خواهد شد، چرا که این حکومت خود آئینة تمام نمای ابتذال اسلامی است. متن کامل اساسنامة این تشکل سرکوبگر که آخوند مهدی خاموشی با دلارهای نفتی در رأس آن نشسته، در «فارسنیوز» منتشر شده، و ما در این فرصت به چند ماده از آن اشاره میکنیم، تا به این ترتیب بخشی از وسعت دامنة سرکوب در حکومت اسلامی را به نمایش بگذاریم.
سازمان تبلیغات اسلامی که قرار است از این پس «سازمان» نامیده شود تا کمتر ایجاد نفرت کند، در سال 1358 تاسیس شد. فارس نیوز مینویسد، به فرمان خمینی، ولی امام سیزدهم هر چند تبلور کامل توحش و تحجر بودند، سازمانهای سرکوب تاکنون به «فرمان استعمار غرب» و با امضاء مترسکهای استعمار در ایران تأسیس شده، و «سازمان» نیز از این روند کلی مستثنی نخواهد بود. از جمله وظائف «سازمان» تنظیم مطالبات استعمار غرب در قالب خطبههای نماز جمعه است که حدود سه دهه افتخار شنیدن آن را داریم. و شاهدیم که خطبههای کذا در راستای تأمین منافع سازمان ناتو در برابر اتحاد جماهیر شوروی تنظیم شدهاند. و حتی امروز که اتحاد جماهیر شوروی دیگر جود ندارد، روال این خطبهها هیچ تغییری نکرده. چرا که مطالبات سازمان ناتو مانند احکام الهی غیر قابل تغییر است. به همین دلیل در اساسنامة تشکل کذا تأکید شده که این سازمان در چارچوب «سیاستهای مقام رهبری» اداره میشود. سیاستهای مقام رهبری چیست؟ همان سیاستی که طی سه دهة اخیر شاهدیم: مزدوری و نوکری برای آمریکا، از طریق کوبیدن بر طبل جنگ و تحریم.
چرا؟ چون هر کجا جنگ و شورش و بینظمی به راه افتد راه رشد و توسعة ملتها مسدود شده منافع سرمایه سالاری غرب تأمین خواهد شد، و هر جنگ و شورشی به تقویت سرمایهسالاری جهانی میانجامد. دلیل تهاجم گستردة تروریستی به شهر بمبئی در هند را در همین نکتة پیش پا افتاده میباید جستجو کرد. سازمان دمکراسی پرور ناتو اخیراً با برادران مسلمان در سومالی که به یک منطقة آشوبزده تبدیل شده، بساط راهزنی دریائی را سازمان داده، و به ربودن کشتیها و امر مقدس باجگیری مشغول است. اهالی ناتو باجگیریهای پر سر و صدا را نیز از نوکران خود در جمکران و عربستان آغاز کردند تا سوءظن جهانیان برطرف شود! و کسی به دزدان دریائی مظنون نشود و زبانمان لال فکر نکند راهزنان با آن سازمان صلح طلب و عدالت گستر ارتباطی دارند. یا بهتر بگوئیم کسی فکر نکند این راهزنان تجهیزات خود را از دستهای مقدس ناتو دریافت میکنند، و مانند طالبان و اعضای القاعده توسط این سازمان «آموزش» میبینند.
ولی تهاجم تروریستی به هند، و واکنش رسانههای غرب به این تهاجمات نشان داد که مهاجمین به ایستگاه راهآهن، بیمارستان و مراکز توریستی شهر بمبئی بجز سازمان خداجو و دین پرور ناتو رهبر دیگری نمیتوانند داشته باشند. گزارشهای رسمی پلیس هند حاکی از آن است که در میان تروریستها، بیگانگان رنگین پوست به ویژه «سیاه پوست» حضور داشتهاند. سایت نووستی، مورخ 28 نوامبر هم به این مطلب اشاره کرده.
اما سایت «دویچه وله»، مورخ 27 نوامبر از رخدادهای هند «تفسیر» جالبی ارائه میدهد که شباهت فراوان به سخنرانیهای خمینی دجال در دوران پهلوی دارد. به گفتة رادیو آلمان، «مسلمین» که خود را «مجاهدین دکن» میخوانند، دولت مرکزی هند را «غاصب» میدانند! بد نیست بدانیم که بمبئی، پایتخت اقتصادی هند جزو همین منطقة دکن است! دویچه وله در تفسیر شیوای خود میفرماید، چون پیش از استقلال هند «مسلمین» در این منطقه نفوذ داشتهاند، اکنون ادعای حکومت بر این منطقه را دارند! عجیب است که مسلمین کذا زمانی که استعمار انگلیس پاکستان را از هند جدا میکرد، خفقان گرفته بودند. و جالب اینجاست است که «دویچه وله» این مطلب را از زبان خود عنوان میکند:
«در گذشته و پیش از استقلال هند، مسلمانان در این منطقه نفوذ زیادی داشتند و نسبت به آن دعوی تاریخی دارند.»
چه خوب! در گذشته و پیش از استقلال عربستان، اردن، عراق، و... ترکهای عثمانی بر این مناطق حاکم بودهاند، پس نمیباید تعجب کرد که بر اساس استدلال دویچه وله امروز ترکیه حق داشته باشد براین مناطق ادعای حاکمیت کند! یا اینکه در گذشته و پیش از استقلال کرواسی، این کشور از ساتراپیهای امپراطوری هخامنشی بود، پس امروز ایران هم میتواند نسبت به این کشور «دعوی تاریخی» داشته باشد! به نظر میرسد اهالی دویچهوله مانند گورکنهای جمکران قوانین بینالمللی را به رسمیت نمیشناسند و به همین دلیل است که چنین ترهات بیاساسی تحویل مخاطبان فارسی زبان میدهند. اما صدای «دلنواز» آلمان در ادامه یک گام دیگر به سوی حکومت اسلامی برداشته میگوید، دولت هند «کافر» است! البته رادیو آلمان این مهملات را از زبان گروههای افراطی نقل میکند، ولی به مصداق سکوت علامت رضاست، در رد این مزخرفات هم هیچ نمیگوید:
«[...] در هند گروههای افراطی بسیاری [...] دولت مرکزی هند را کافر و غاصب میدانند.»
این هم پیامد واقعی نشست «اتحاد اسلام و مسیحیت» در واتیکان! در واقع، به گفتة دویچه وله، جانا سخن از زبان ما میگوئی! دولت هند «کافر» است، چرا که بجای اینکه هند را به طویلهای چون عربستان و پاکستان یا جمکران تبدیل کند، از هند بزرگترین دمکراسی جهان را به جامعة بشری تحویل داده. و این امر اصلاً به مذاق کسانی که دمکراسی را ارث پدری اسقف ویلیامز و فرزندان پاپ و هیتلر میدانند، خوش نمیآید. در نتیجه «دویچه وله» نیز به نوبة خود به هند هشدار میدهد که دیگ خشم «بنیادگرایان» از ثبات و آرامش و رشد و ترقی سخت به جوش میآید. و خلاصة مطلب، ملتهای غیرمسیحی بدانند و آگاه باشند که پیشرفت و ترقی خارج از اروپای غربی و به ویژه خارج از قلمرو کلیسای کاتولیک از نظر سازمان ناتو «کفر» محسوب خواهد شد. آشفتگی و عقبافتادگی در کشور ترکیه برای همین تداوم یافته که از «قل، قل» کردن دیگ خشم مسلمین ممانعت به عمل آورند:
«هر کشوری که بخواهد از ثبات و آرامش برخوردار شود، یا در جهت رشد و ترقی و ساختن جامعهای به سامان گام بردارد، خواه ناخواه نفرت و کینه بنیادگرایان را برمیانگیزد.»
این را میگویند موضعگیری صریح و قاطع! اتفاقاً حکمت تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی ریشه در همین «آموزههای» دویچه وله دارد. به موجب مادة سوم اساسنامة «سازمان»، تشکل کذا موظف است «اندیشة تابناک» اسلام و «تقویت روح عبودیت الهی» را به ویژه در نسل جوان تقویت کند! به این ترتیب نسل جوان میآموزد که آرامش، ثبات، ترقی و پیشرفت با روح عبودیت الهی و منافع اعضای ناتو در تضاد قرار میگیرد. سازمان همچنین مأموریت دارد که توطئههای «فرهنگی ـ تبلیغی» بیگانگان را شناسائی کرده و با تکیه بر «جامعیت اسلام»، انحطاط و بطلان مکتبهای انحرافی را تبیین کند! یکی از مهمترین وظائف این سازمان «مدرنیزاسیون» یا پیش بردن روند کودتاهای اسلامی، جهت «حذف شیوههای سنتی» است که «نامتناسب» با ارزشهای اسلامی برآورد خواهند شد! البته «شیوههای نامتناسب» پیشتر توسط «اتاق فکر» در سازمان سیا مشخص میشود؛ «سازمان» مفلوک اسلامی فقط مسئولیت «حذف» آنها را بر عهده میگیرد.
میدانیم که نوروز و چهارشنبه سوری نیز با ارزشهای اسلامی هیچ نسبتی ندارد و در واقع باید حذف شود، تا ایران بیش از پیش به عربستان و امارات شباهت یافته، بازار مکارة آنگلوساکسونها کاملاً «یکدست» شود. آنوقت است که ما ایرانیان هم از نعمت حضور هنرمندی چون مایکلجکسون میتوانیم بهرهمند شویم. چرا که ایشان اسلام آوردهاند و همة فعالیتهایشان از جمله کودکبارهگی، اسلامی و متناسب با ارزشهای «سازمان» خواهد بود. شاید پرزیدنت مهرورزی هم جهت دعوت از مایکل جکسون به جمکران راهی امارات شدهاند. در هر حال کشورهای مبتلا به طاعون اسلام هنرمندشان هم باید مایکل جکسون باشد. هم کودکباره است، هم بیهنر و هم مقلد. خلاصه تمام ارزشهای «متناسب» اسلام را در خود «جمع» کرده. بهتر بگوئیم، ایشان اصولاً مانند دین مبین «جامعیت» دارند. به همین دلیل میتوانند دست در دست سید مهدی خاموشی، برای شخم زدن «فرهنگی» ایران و اجرای اساسنامة «سازمان» به حضور رهبر فرزانه هم مشرف شوند. «کرم نما و فرود آ، که خانه، خانة توست.»
حکومت جمکران و اصولاً اتحادجماهیر نوکری فقط پسر کشیش جکسون را کم داشت که به «کمال» برسد و «معنویت» خود را به اثبات برساند. این حضرت به مراتب از آن سگهای هار که در عراق، افغانستان و ایران رها شدهاند خطرناکتر است، چون برای «تماشایاش» پول هم باید پرداخت کرد. حداقل آن سگها بدون چشمداشت به دلارهای پشتسبز کارشان را انجام میدهند. در هر حال وظیفة مایکل ـ ایشان پس از تشرف به اسلام «میکائیل» نامیده میشوند ـ همراهی با سید مهدی خاموشی در اجرای اساسنامة جدید خواهد بود. به عبارت دیگر، مجموعة مایکل و سیدمهدی خاموشی، همان مردمسالاری «کاسه و شمشیر» است که در صدر اسلام هم داشتیم. مایکل، با تقلید ناشیانه از جیمز براون میرقصد، سید مهدی هم کاسة گدائی به دست گرفته پول جمع میکند. هر کس هم «رأی» در کاسة سید مهدی نیاندازد، مشمول اساسنامة سازمان خواهد شد، که به گفتة فارس نیوز، عبارت است از «دفاع از اصول اسلام»، «طراحی شیوههای نوین تبلیغی فراگیر، غیرمستقیم و اثربخش». به زبان آدمیزاد آنرا «پروپاگانداسلامی» گویند.
پروپاگاند، همانطورکه پیشتر هم اشاره شد، «منطقگریز» و «عقلستیز» است و از طریق تحریک احساسات تودهها، مسیر حرکت افکار عمومی را مشخص میکند. به زبان سادهتر، آنگلوساکسونها قصد «هدایت گلة گمشده» به سوی یک اسلام نوین را دارند. البته اینبار از «طریق علمی»! براساس مادة 14 این اساسنامة ابلهانه و متناقض، سید مهدی باید با توسل به پروپاگاند از توحش اسلام دفاع کند و با توسل به «شیوههای علمی» با ادیان دیگر که در اساسنامة کذا «ضداسلامی» خوانده میشود به مقابله برخیزد! درست همانکاری که پاسدار اکبر، سروش و دیگر عملة فاشیسم به آن اشتغال دارند: توسل به «استدلال منطقی» برای اثبات یا نفی پدیدهای کاملاً غیرمنطقی و مبهم که «دین» نامیده شده! میبینیم که سایت رادیوزمانه بیجهت ترهات پاسداراکبر را برایمان منتشر نمیکند. بدون این مهملات نوسازی اساسنامة سازمان تبلیغات اسلامی امکانپذیر نمیشد. همچنانکه ترجمة سه جلد کتاب کولاکوفسکی پیرامون مارکسیسم مسلماً به «رفقا» کمک خواهد کرد تا بجای تجمع زیر پل سیدخندان که به نخستین جرقههای «انقلاب شکوهمند» منجر شد، در کنسرت اسلامی مایکل جکسون تجمع کرده و مطابق اساسنامة «سازمان» و توصیة خواهر سپیده صلحجو، «سطح آگاهی و بینش دینی» مردم را هم ارتقاء بخشند.
به موازات تقویت و احیای توحش اسلامی در منطقه، کمونیستهای نازنازی روسیه هم خواهان احیای اتحاد شوروی شدهاند. و خبرگزاری«حنازرچوبه»، مورخ نهم آذرماه سالجاری، در حالی که با دمش گردو میشکست، این خبر بهجت اثر را با کد خبر 244087، تحت عنوان «روسیه باید در روابط با غرب تجدید نظر کند» منتشر کرده. این پیشنهاد جادوئی از سوی «گنادی زوگانوف»، رهبر حزب کمونیست روسیه مطرح شده! و هرچند جای تعجب نیست، ولی ما علامت تعجب میگذاریم! چرا؟ چون تاواریش زوگانوف فرمودهاند، «روسیه بجای همکاری با سازمان ناتو و غرب، بهتر است روابط خود را با جمهوریهای شوروی سابق، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین گسترش دهد.» بعله! گفتیم که خادمان حرم مقدس مککارتیسم بیدلیل سراغ کولاکوفسکی نرفتهاند، کارفرمایانشان «رویائی دارند»! رویائی که با رویای کشیش لوترکینگ هیچ ارتباطی ندارد! سازمان هوور، «آشپزی» برای تبلیغات رفقا در حزب توده را بر عهدة عباسمیلانی، و نانوائی برای تنور اسلام را بر دوش پاسداراکبر گذارده. و اهالی «حنا زرچوبه» هم پنداشتهاند در همچنان بر پاشنة دوران استالین میچرخد، چرا که در سیزدهمین کنگرة سالانة حزب کمونیست روسیه هیئتهائی از کشورهای دیگر از جمله گرجستان و حتی انگلستان هم شرکت داشتهاند! و خلاصه نسیم «انقلاب اکتبر» در کلة پوک بعضیها وزیدن گرفته.
فقط آنگلوساکسونهای هوادار احیای دو شاخة «اسلام ـ اتحادجماهیرشوروی» و نوکرانشان یک نکتة مهم را فراموش کرده، و از هول هلیم توی دیگ افتادهاند. حاکمیت روسیه بر خلاف سال 1917، در موضع ضعف نیست و تاواریش لنین هم دیگر در قید حیات نیستند که جهت کودتا از راه آلمان با ترن مخصوص روانة روسیه شوند. و اما در ایران! در کشور ایران، اسلام و حکومت اسلامی به پایان رسیده، و هر چه اساسنامه برای «سازمان» تدوین شود، این سازمان که سهل است، هیچ سازمان دیگری در چارچوب این حکومت کارآئی نخواهد داشت، و هیچ حرکت دیگری هم با تکیه بر بساط دینفروشی نمیتواند در ایران به موفقیت دست یابد. در نتیجه تنها برگ برندة آنگلوساکسونها در منطقه همان مایکل جکسون باید باشد، که اینبار همزمان نقش لنین، کلنل میرپنج و خمینی را بازی خواهند کرد، البته این عملیات در قصر آلخلیفه و در جزیرة سابقاً ایرانی بحرین صورت میگیرد!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت