پاپالله!
...
رأس هرم فاشیسم بینالملل در واتیکان به لرزه در آمده! مراقب جنجال دانشجونمایان و «زنان اندرون» باشیم. فریب شعارهای پوچ کروبی برای تغییر قانون اساسی را نخوریم. جنگ زرگری «سرداران» حکومت با موسویها و کروبیها صحنهسازی برای ارعاب ما ملت است. هدف اینان عوامفریبی، ایجاد آشوب و گسترش سرکوب مردم ایران است.
تا زمانیکه قانون اساسی ایران در چارچوب «توحش مقدس» گرفتار آمده آزادیهای اساسی مردم تأمین نخواهد شد. آخوند کروبی و به ویژه ارباباناش در غرب سخت کور خواندهاند، اگر میپندارند با توسل به «شعار» تغییر در قانون اساسی میتوانند مردم را بفریبند. به گفتة «بیبیسی» و شاخکاش، «زمانه» آخوند کروبی برای تأمین آزادی بیان و آزادی مطبوعات خواهان «تغییر در قانون اساسی» شده! البته نمیباید فریب این سخنان احمقپسند را که در سایت ناخداکلمب انتشار یافته خورد. آنچه ما به عنوان «تغییر در قانون اساسی» مطرح میکنیم فقط با حذف کلیة اصولی که به مقدسات ارجاع دارد ممکن میشود. اگر کروبی شیاد با توسل به شعار «تغییر قانون اساسی» به عوامفریبی مشغول شده و سایت ناخداکلمب هم فوت در آستین پارة این شیخ رسوا و نیرنگباز میکند، مردم ایران فریب این شعارهای پوشالی را نخواهند خورد.
آشفتگی تبلیغات «مارگیری» جمکران و تخالف شعارهای «کروبی ـ موسوی» در راستای همان سیاستی است که حاکمیت فرانسه رضوی فقیه را مأمور اجرای آن کرده بود. اگر به یاد داشته باشیم قرار بود فاشیستها در سیرک انتخاباتی دو قطب کاذب «لیبرال و چپگرا» تشکیل دهند که در آن نقش لیبرال را محمد خاتمی بر عهده گیرد! در پی کنارهگیری شیاد اردکان، میرحسین موسوی نقش «چپنما» را ایفا میکند تا کفة آخوند کروبی سنگین شود. خلاصه این شرایط در هم و برهم به دلیل تغییر «مدیریت» پیش آمده!
ایالات متحد به دلیل عدم امکان جنگافروزی و سازماندهی کودتا در ایران، و به ویژه به دلیل پس بودن هوا پس از «شهادت جانگداز» موشک کرة شمالی و عدم موفقیت برقراری محور نفتی «چین ـ ونزوئلا»، حاکمیت فرانسه را به سرپرستی گورکنها گمارده! به همین دلیل کروبی و موسوی در پریشانگوئی از یکدیگر گوی سبقت میربایند و به همین دلیل خط تبلیغاتی رادیو فرانسه را میتوان دقیقاً در سایت «حنازرچوبه»، یا همان ایرنا مشاهده کرد.
هر دو رسانه برای توجیه سرکوب زنان ایران با توسل به متخصصان «کنار خیابان» و کارشناسان «سرگذر»، ضمن ستایش از «حضور زنان» در جامعه تأکید میکنند که حجاب باعث پیشرفت زنان در ایران شده! برای پخش چنین مهملاتی رادیو فرانسه به یک ایرانینما و حنازرچوبه به یک کارشناس ژاپنی متوسل شدهاند. گویا اینان میپندارند که ما برای تعریف آزادیهای اجتماعی در ایران به «فتاوی» ابلهپسند سرمایهداری فرانسه و ژاپن نیازمندیم. پس از اینکه یکی از همپالکیهای آزادهکیان با تکرار ترهات شهلا شرکت «آزادی زنان» را در سایت فارسی رادیو فرانسه برایمان «تعریف» کرد، یک «سر» کارشناس ژاپنی هم در حنازرچوبه، مورخ 24 فروردینماه برایمان توضیح میدهد که حجاب سهم موثری در «پیشرفت» زنان ایران داشته. ولی همسوئی پروپاگاند سرکوب به مسائل زنان محدود نمیماند، این تبلیغات کل عرصة سیاسی را در بر میگیرد و از آنجا که فعلاً پیرامون «انتخابات» هیاهو برای هیچ به راه افتاده، لازم است نامزدهای انتخابات کذا هر چه بیشتر شعارهای عوامفریبانه سر دهند و گرد و خاک کنند تا کسی نبیند در واقع در پشت صحنه چه میگذرد.
در عمل دو کاندیدا در یک زمینة خاص «شعار مشترک» سر دادهاند، تا عرصه برای شاخوشانه کشیدن نیروهای انتظامی و هارت و پورت این عزیزان فراهم آید. هدف از شعار مشترک دو بوزینه فقط ارعاب مردم ایران است. خارج از این، یکی از بوزینهها، جهت گسترش دامنة شیادی باید به «چپ نمائی» بپردازد و دیگری به آزادیخواهینمائی.
از اینرو همزمان با جهش و پرش کروبی در استخر شیادی که با شعار «تغییر قانون اساسی» توأم شده، میرحسین موسوی هم ضمن تأکید بر «خط اماماش» مدافع مستضعفین و خواهان آبادی کشور است! البته ما فراموش نکردهایم که آخوند کروبی آنقدر طرفدار آزادی مطبوعات بود که از علیخامنهای تقاضا کرد نامهای برای نمایندگان مسجد جمکران بنویسد که «لایحة مطبوعات» را مسکوت بگذارند. و اینچنین بود که «فاشیست ـ مسلمانها»، از جمله دارودستة بهزاد نبوی و مشارکتچیها در جایگاه «مدافعان آزادی مطبوعات» قرار گرفتند! هدف از نامة کذا مانند همة تحرکات فاشیستی ایجاد دو قطب کاذب جهت اشغال جایگاه مدافعان آزادی بود. به همین دلیل اکنون آخوند کروبی به شعار «تغییر در قانون اساسی» متوسل شده تا خود را در صفوف طرفداران تغییر قانون اساسی جای دهد. ولی همچنانکه گفتیم کروبی و ارباباناش در غرب کور خواندهاند.
قانون اساسی میباید در اصول اولیهاش تغییر کند، همان اصولی که صدر حاج سیدجوادی منفور، با تکیه بر روایت معصوم، حدیث مسلم و نهجالبلاغه به عنوان «قانون» سر هم کرده. شاید به همین دلیل است که جناب «شمسالوازلین» پیشنهاد اهدای «قلم زرین» به این شخصیت مدافع آزادی بیان میدهد. صدرحاج سید جوادی با وکالت فعلة فاشیسم نظیر حسینعلیمنتظری، شریعتی و ... و تدوین قانون اساسی جمکران با تکیه بر مهملات فقه شیعه به راستی استحقاق دریافت قلم زرین را نیز دارد! البته «قلم زرین» مزدوری برای فاشیسم بینالملل.
پیشنهاد میکنیم یک قلم زرین بیشرمی و وقاحت هم به میرحسین موسوی اهداء شود چرا که وی میپندارد ایرانیان سابقهاش را در راه ارتقاء بازار سیاه، رونق دلالی، حراج نفت برای تداوم جنگ و تخریب کشور فراموش کردهاند. طبق «آمار دقیق» دلفین مینوئی در فیگارو، به نظر میرسد که در ایران هیچکس از سابقة درخشان سرکوب و چپاول میرحسین موسوی و گروه بهزاد نبوی خبر ندارد! دلفین مینوئی از مدافعان «زنان اندرون» است که امروز در فیگارو گزارشی از انتخابات جمکران قلمی کرده و مینویسد، در نظرسنجیهای «ایلنا» میرحسین موسوی از احمدینژاد جلوتر است.
به گزارش فیگارو، مورخ 13 آوریل 2009، روزآنلاین میگوید، ایلنا از طبقة کارگر نظرسنجی کرده و در این نظرسنجی موسوی 52 درصد و احمدینژاد 36 درصد آراء را به خود اختصاص میدهند. البته دلفین به ما میگوید:
«فعلاً برای گمانهزنیهای معتبر خیلی زود است. به یاد داشته باشید که در سال 1997، محمد خاتمی چگونه بر رقیب خود پیروز شد و همه را غافلگیر کرد. در سال 2005 خبرهترین متخصصین ایران هم نمیتوانست تصور کند که رقابت انتخاباتی بین احمدی نژاد و رفسنجانی به دور دوم کشیده شده به پیروزی احمدی نژاد بیانجامد.»
به عبارت دیگر دلفین ادعا میکند از سال 1997، نتیجة انتخابات در ایران همه را غافلگیر میکند! ولی توضیح نمیدهد چگونه پیش از سال 1997 چنین نتایج غافلگیرکنندهای به دست نمیآمد! البته ما دلیل این نتایج غیرمنتظره را به دفعات توضیح دادهایم و باز هم میگوئیم، حزب دمکرات آمریکا و حزب کارگر انگلستان محمد خاتمی را برای کودتا و سازماندهی براندازی از صندوق مارگیری بیرون کشیدند، و چون موفق نشدند، با تأئیدات حزب جمهوریخواه آمریکا ابتدا کاردینال راتزینگر را در تاریخ 19 آوریل 2005 در واتیکان مستقر کردند، و سپس احمدینژاد را برای جنگ افروزی از صندوق مارگیری جمکران بیرون کشیدند.
پیروزی احمدی نژاد در مسابقات مارگیری ماه ژوئن 2005 در واقع ریشه در استقرار کاردینال راتزینگر در رأس واتیکان دارد. ولی همچنانکه شاهدیم هر دو در اعمال سیاست اربابانشان شکست خوردند. امروز دامنة شکست تبلیغات اسرائیلستیزی احمدینژاد به منبع اروپائی خود در واتیکان رسیده.
سایت فیگارو، مورخ 13 آوریل 2009، گزارشی دارد از «راه پر درد و رنج» پاپ طی سه سال اخیر! در ادبیات مسیحی راه سخت و طاقت فرسا را «گذر» یا «راه چلیپا» مینامند و کنایه از مسیری است که عیسی تا محل مصلوب شدن خویش با چلیپائی بردوش طی کرد. فیگارو از جنجال پیرامون کشیش «ویلیامسون»، مخالفت کلیسای کاتولیک با سقط جنین یک دختر برزیلی که مورد تجاوز ناپدری خود قرار گرفته بود و بالاخره سخنان اخیر پاپ در مخالفت با «پرزرواتیف» داستان جانگدازی نقل کرده که دل سنگ آب میشود. اهمیت گزارش کذا در واقع پیامی است که لابلای پیامهای دیگر پنهان شده تا چشم آزار نباشد. چرا که پیام مذکور حکایت از «همسوئی» کاردینال راتزینگر با احمدی نژاد خودمان در نفی «هلوکوست» دارد!
البته ما میدانستیم واتیکان کوفته نخودی یهودستیزی و جنگ را زهرمار میکند. همچنین میدانستیم سرچشمة شعارهای ابلهانة مهرورزی و شرکاء در اروپای غربی است، چرا که شعارهای فعلة فاشیسم کالائی است که در غرب تولید میشود. همچنین میدانستیم پاپ فعلی نه تنها سابقة پنهان کردن پروندة کشیشهای کودکباره را دارد که مانند اسلاف خود به هیتلر ارادت میورزد. ولی نمیدانستیم که این واقعیات از سوی یک نمایندة مجلس اطریش به طور «اتفاقی» کشف هم شده و فیگارو با رعایت ماستمالیهای متداول آنرا در بخش پیام کاربران منتشر میکند!
پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که مدتی است زمزمة «پاپ باید برود!» در رسانههای بلاد کاتولیک شنیده میشود. اخیراً «آلن ژوپه»، شهردار بردو و نخست وزیر اسبق فرانسه که از کاتولیکهای متعهد است طی مصاحبهای اعلام کرد «پاپ دردسر ساز شده»! و خلاصه اعتراضات گسترده است منتهی نمیخواهند سروصدا بالا بگیرد چون واتیکان همچنانکه گفتیم از شرکای سازمان ناتو است. باری فیگارو در مورد پیام مذکور مسئولیت دارد و اگر از صحت این پیام اطمینان نداشت، آنرا منتشر نمیکرد. البته آدرس پست الکترونیکی کاربران هم شناخته شده است و کسی نمیتواند هر چه میخواهد بنویسد. در ضمن پیامها بلافاصله روی سایت منتشر نمیشود. در هر حال، این مختصر را گفتیم تا مشخص شود که «افشای» پاپ آنهم در روزنامة دست راستی فیگارو نشان از پایان دورة فاشیسمپروری در واتیکان دارد.
ولی گویا تا امروز هیچکس از گرایشات خاص حضرت کاردینال راتزینگر مطلع نبوده! و یک نمایندة طرفدار حفظ محیط زیست در مجلس اطریش به طور «اتفاقی» به این گرایشات دست یافته! گویا نمایندة محترم علیرغم گرایش حزبیشان از مخالفان سرسخت فاشیستها نیز به شمار میروند! باری پیام کذا به ما میگوید، «کارل اولینگر»، نمایندة سبزها در مجلس اطریش به طور اتفاقی مقالهای از کاردینال راتزینگر در مجلة «دای آئولا»، ارگان «پان ژرمانیستها» در اطریش یافته. این مقاله به مناسبت 150امین سالگرد «انقلاب آلمان» در سال 1998، تحت عنوان «آزادی و حقیقت» انتشار یافته است و ... و خلاصه بگوئیم کار پاپ فعلی تمام است! و به طریق اولی خانهشاگردش، احمدینژاد نیز در جمکران، حتی اگر در مقام خود ابقاء شود، آیندهای نخواهد داشت. با توجه به تغییراتی که در رأس محافل فاشیسم جهانی در شرف تکوین است مطمئن باشیم که حکومت منفور جمکران از پیامد چنین تغییراتی در امان نخواهد ماند.
تا زمانیکه قانون اساسی ایران در چارچوب «توحش مقدس» گرفتار آمده آزادیهای اساسی مردم تأمین نخواهد شد. آخوند کروبی و به ویژه ارباباناش در غرب سخت کور خواندهاند، اگر میپندارند با توسل به «شعار» تغییر در قانون اساسی میتوانند مردم را بفریبند. به گفتة «بیبیسی» و شاخکاش، «زمانه» آخوند کروبی برای تأمین آزادی بیان و آزادی مطبوعات خواهان «تغییر در قانون اساسی» شده! البته نمیباید فریب این سخنان احمقپسند را که در سایت ناخداکلمب انتشار یافته خورد. آنچه ما به عنوان «تغییر در قانون اساسی» مطرح میکنیم فقط با حذف کلیة اصولی که به مقدسات ارجاع دارد ممکن میشود. اگر کروبی شیاد با توسل به شعار «تغییر قانون اساسی» به عوامفریبی مشغول شده و سایت ناخداکلمب هم فوت در آستین پارة این شیخ رسوا و نیرنگباز میکند، مردم ایران فریب این شعارهای پوشالی را نخواهند خورد.
آشفتگی تبلیغات «مارگیری» جمکران و تخالف شعارهای «کروبی ـ موسوی» در راستای همان سیاستی است که حاکمیت فرانسه رضوی فقیه را مأمور اجرای آن کرده بود. اگر به یاد داشته باشیم قرار بود فاشیستها در سیرک انتخاباتی دو قطب کاذب «لیبرال و چپگرا» تشکیل دهند که در آن نقش لیبرال را محمد خاتمی بر عهده گیرد! در پی کنارهگیری شیاد اردکان، میرحسین موسوی نقش «چپنما» را ایفا میکند تا کفة آخوند کروبی سنگین شود. خلاصه این شرایط در هم و برهم به دلیل تغییر «مدیریت» پیش آمده!
ایالات متحد به دلیل عدم امکان جنگافروزی و سازماندهی کودتا در ایران، و به ویژه به دلیل پس بودن هوا پس از «شهادت جانگداز» موشک کرة شمالی و عدم موفقیت برقراری محور نفتی «چین ـ ونزوئلا»، حاکمیت فرانسه را به سرپرستی گورکنها گمارده! به همین دلیل کروبی و موسوی در پریشانگوئی از یکدیگر گوی سبقت میربایند و به همین دلیل خط تبلیغاتی رادیو فرانسه را میتوان دقیقاً در سایت «حنازرچوبه»، یا همان ایرنا مشاهده کرد.
هر دو رسانه برای توجیه سرکوب زنان ایران با توسل به متخصصان «کنار خیابان» و کارشناسان «سرگذر»، ضمن ستایش از «حضور زنان» در جامعه تأکید میکنند که حجاب باعث پیشرفت زنان در ایران شده! برای پخش چنین مهملاتی رادیو فرانسه به یک ایرانینما و حنازرچوبه به یک کارشناس ژاپنی متوسل شدهاند. گویا اینان میپندارند که ما برای تعریف آزادیهای اجتماعی در ایران به «فتاوی» ابلهپسند سرمایهداری فرانسه و ژاپن نیازمندیم. پس از اینکه یکی از همپالکیهای آزادهکیان با تکرار ترهات شهلا شرکت «آزادی زنان» را در سایت فارسی رادیو فرانسه برایمان «تعریف» کرد، یک «سر» کارشناس ژاپنی هم در حنازرچوبه، مورخ 24 فروردینماه برایمان توضیح میدهد که حجاب سهم موثری در «پیشرفت» زنان ایران داشته. ولی همسوئی پروپاگاند سرکوب به مسائل زنان محدود نمیماند، این تبلیغات کل عرصة سیاسی را در بر میگیرد و از آنجا که فعلاً پیرامون «انتخابات» هیاهو برای هیچ به راه افتاده، لازم است نامزدهای انتخابات کذا هر چه بیشتر شعارهای عوامفریبانه سر دهند و گرد و خاک کنند تا کسی نبیند در واقع در پشت صحنه چه میگذرد.
در عمل دو کاندیدا در یک زمینة خاص «شعار مشترک» سر دادهاند، تا عرصه برای شاخوشانه کشیدن نیروهای انتظامی و هارت و پورت این عزیزان فراهم آید. هدف از شعار مشترک دو بوزینه فقط ارعاب مردم ایران است. خارج از این، یکی از بوزینهها، جهت گسترش دامنة شیادی باید به «چپ نمائی» بپردازد و دیگری به آزادیخواهینمائی.
از اینرو همزمان با جهش و پرش کروبی در استخر شیادی که با شعار «تغییر قانون اساسی» توأم شده، میرحسین موسوی هم ضمن تأکید بر «خط اماماش» مدافع مستضعفین و خواهان آبادی کشور است! البته ما فراموش نکردهایم که آخوند کروبی آنقدر طرفدار آزادی مطبوعات بود که از علیخامنهای تقاضا کرد نامهای برای نمایندگان مسجد جمکران بنویسد که «لایحة مطبوعات» را مسکوت بگذارند. و اینچنین بود که «فاشیست ـ مسلمانها»، از جمله دارودستة بهزاد نبوی و مشارکتچیها در جایگاه «مدافعان آزادی مطبوعات» قرار گرفتند! هدف از نامة کذا مانند همة تحرکات فاشیستی ایجاد دو قطب کاذب جهت اشغال جایگاه مدافعان آزادی بود. به همین دلیل اکنون آخوند کروبی به شعار «تغییر در قانون اساسی» متوسل شده تا خود را در صفوف طرفداران تغییر قانون اساسی جای دهد. ولی همچنانکه گفتیم کروبی و ارباباناش در غرب کور خواندهاند.
قانون اساسی میباید در اصول اولیهاش تغییر کند، همان اصولی که صدر حاج سیدجوادی منفور، با تکیه بر روایت معصوم، حدیث مسلم و نهجالبلاغه به عنوان «قانون» سر هم کرده. شاید به همین دلیل است که جناب «شمسالوازلین» پیشنهاد اهدای «قلم زرین» به این شخصیت مدافع آزادی بیان میدهد. صدرحاج سید جوادی با وکالت فعلة فاشیسم نظیر حسینعلیمنتظری، شریعتی و ... و تدوین قانون اساسی جمکران با تکیه بر مهملات فقه شیعه به راستی استحقاق دریافت قلم زرین را نیز دارد! البته «قلم زرین» مزدوری برای فاشیسم بینالملل.
پیشنهاد میکنیم یک قلم زرین بیشرمی و وقاحت هم به میرحسین موسوی اهداء شود چرا که وی میپندارد ایرانیان سابقهاش را در راه ارتقاء بازار سیاه، رونق دلالی، حراج نفت برای تداوم جنگ و تخریب کشور فراموش کردهاند. طبق «آمار دقیق» دلفین مینوئی در فیگارو، به نظر میرسد که در ایران هیچکس از سابقة درخشان سرکوب و چپاول میرحسین موسوی و گروه بهزاد نبوی خبر ندارد! دلفین مینوئی از مدافعان «زنان اندرون» است که امروز در فیگارو گزارشی از انتخابات جمکران قلمی کرده و مینویسد، در نظرسنجیهای «ایلنا» میرحسین موسوی از احمدینژاد جلوتر است.
به گزارش فیگارو، مورخ 13 آوریل 2009، روزآنلاین میگوید، ایلنا از طبقة کارگر نظرسنجی کرده و در این نظرسنجی موسوی 52 درصد و احمدینژاد 36 درصد آراء را به خود اختصاص میدهند. البته دلفین به ما میگوید:
«فعلاً برای گمانهزنیهای معتبر خیلی زود است. به یاد داشته باشید که در سال 1997، محمد خاتمی چگونه بر رقیب خود پیروز شد و همه را غافلگیر کرد. در سال 2005 خبرهترین متخصصین ایران هم نمیتوانست تصور کند که رقابت انتخاباتی بین احمدی نژاد و رفسنجانی به دور دوم کشیده شده به پیروزی احمدی نژاد بیانجامد.»
به عبارت دیگر دلفین ادعا میکند از سال 1997، نتیجة انتخابات در ایران همه را غافلگیر میکند! ولی توضیح نمیدهد چگونه پیش از سال 1997 چنین نتایج غافلگیرکنندهای به دست نمیآمد! البته ما دلیل این نتایج غیرمنتظره را به دفعات توضیح دادهایم و باز هم میگوئیم، حزب دمکرات آمریکا و حزب کارگر انگلستان محمد خاتمی را برای کودتا و سازماندهی براندازی از صندوق مارگیری بیرون کشیدند، و چون موفق نشدند، با تأئیدات حزب جمهوریخواه آمریکا ابتدا کاردینال راتزینگر را در تاریخ 19 آوریل 2005 در واتیکان مستقر کردند، و سپس احمدینژاد را برای جنگ افروزی از صندوق مارگیری جمکران بیرون کشیدند.
پیروزی احمدی نژاد در مسابقات مارگیری ماه ژوئن 2005 در واقع ریشه در استقرار کاردینال راتزینگر در رأس واتیکان دارد. ولی همچنانکه شاهدیم هر دو در اعمال سیاست اربابانشان شکست خوردند. امروز دامنة شکست تبلیغات اسرائیلستیزی احمدینژاد به منبع اروپائی خود در واتیکان رسیده.
سایت فیگارو، مورخ 13 آوریل 2009، گزارشی دارد از «راه پر درد و رنج» پاپ طی سه سال اخیر! در ادبیات مسیحی راه سخت و طاقت فرسا را «گذر» یا «راه چلیپا» مینامند و کنایه از مسیری است که عیسی تا محل مصلوب شدن خویش با چلیپائی بردوش طی کرد. فیگارو از جنجال پیرامون کشیش «ویلیامسون»، مخالفت کلیسای کاتولیک با سقط جنین یک دختر برزیلی که مورد تجاوز ناپدری خود قرار گرفته بود و بالاخره سخنان اخیر پاپ در مخالفت با «پرزرواتیف» داستان جانگدازی نقل کرده که دل سنگ آب میشود. اهمیت گزارش کذا در واقع پیامی است که لابلای پیامهای دیگر پنهان شده تا چشم آزار نباشد. چرا که پیام مذکور حکایت از «همسوئی» کاردینال راتزینگر با احمدی نژاد خودمان در نفی «هلوکوست» دارد!
البته ما میدانستیم واتیکان کوفته نخودی یهودستیزی و جنگ را زهرمار میکند. همچنین میدانستیم سرچشمة شعارهای ابلهانة مهرورزی و شرکاء در اروپای غربی است، چرا که شعارهای فعلة فاشیسم کالائی است که در غرب تولید میشود. همچنین میدانستیم پاپ فعلی نه تنها سابقة پنهان کردن پروندة کشیشهای کودکباره را دارد که مانند اسلاف خود به هیتلر ارادت میورزد. ولی نمیدانستیم که این واقعیات از سوی یک نمایندة مجلس اطریش به طور «اتفاقی» کشف هم شده و فیگارو با رعایت ماستمالیهای متداول آنرا در بخش پیام کاربران منتشر میکند!
پیش از ادامة مطلب یادآور شویم که مدتی است زمزمة «پاپ باید برود!» در رسانههای بلاد کاتولیک شنیده میشود. اخیراً «آلن ژوپه»، شهردار بردو و نخست وزیر اسبق فرانسه که از کاتولیکهای متعهد است طی مصاحبهای اعلام کرد «پاپ دردسر ساز شده»! و خلاصه اعتراضات گسترده است منتهی نمیخواهند سروصدا بالا بگیرد چون واتیکان همچنانکه گفتیم از شرکای سازمان ناتو است. باری فیگارو در مورد پیام مذکور مسئولیت دارد و اگر از صحت این پیام اطمینان نداشت، آنرا منتشر نمیکرد. البته آدرس پست الکترونیکی کاربران هم شناخته شده است و کسی نمیتواند هر چه میخواهد بنویسد. در ضمن پیامها بلافاصله روی سایت منتشر نمیشود. در هر حال، این مختصر را گفتیم تا مشخص شود که «افشای» پاپ آنهم در روزنامة دست راستی فیگارو نشان از پایان دورة فاشیسمپروری در واتیکان دارد.
ولی گویا تا امروز هیچکس از گرایشات خاص حضرت کاردینال راتزینگر مطلع نبوده! و یک نمایندة طرفدار حفظ محیط زیست در مجلس اطریش به طور «اتفاقی» به این گرایشات دست یافته! گویا نمایندة محترم علیرغم گرایش حزبیشان از مخالفان سرسخت فاشیستها نیز به شمار میروند! باری پیام کذا به ما میگوید، «کارل اولینگر»، نمایندة سبزها در مجلس اطریش به طور اتفاقی مقالهای از کاردینال راتزینگر در مجلة «دای آئولا»، ارگان «پان ژرمانیستها» در اطریش یافته. این مقاله به مناسبت 150امین سالگرد «انقلاب آلمان» در سال 1998، تحت عنوان «آزادی و حقیقت» انتشار یافته است و ... و خلاصه بگوئیم کار پاپ فعلی تمام است! و به طریق اولی خانهشاگردش، احمدینژاد نیز در جمکران، حتی اگر در مقام خود ابقاء شود، آیندهای نخواهد داشت. با توجه به تغییراتی که در رأس محافل فاشیسم جهانی در شرف تکوین است مطمئن باشیم که حکومت منفور جمکران از پیامد چنین تغییراتی در امان نخواهد ماند.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت