چهارشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۸

عنتر یا «ان بر»!
...

«هشت قرن پیش گویا شیخ مصلح‌الدین سعدی حکیم و سخنور بزرگ ایرانی فضای سیاسی و انتخاباتی امروز را می‌دید که [...] نوشت: خردمندی را که در زمرة‌ اجلاف سخن ببندد، شگفت مدار که آواز بربط با غلبه دهل برنیاید و بوی عنبر از گند سیر فرو ماند. نمی‌داند که آهنگ حجازی فروماند ز بانگ طبل غازی»

منبع: «سیر وعنبر»، کیهان مورخ 26 فروردین‌ماه سالجاری

البته 8 قرن‌شان در واقع «هجری قمری» است، و یک بیت شعر سعدی را هم در این گیرودار از قلم محترم‌شان انداخته‌اند:

بلند آواز نادان گردن افراخت
که دانا را به بیشرمی بینداخت
نمی‌داند که آهنگ حجازی
فروماند ز بانگ طبل غازی

خلاصه نه تنها سعدی «انتخابات» جمکران را نیک شناخته بود که تبلیغات کیهان را نیز! بله، این روزها عطاری سازمان سیا غوغائی به پا کرده! همة کارگزاران اسلام‌پرست گاوچران‌ها از نهضت عاظادی،‌ کمپین‌آش،‌ تحکیم وحدت و دارودستة حبیب‌الله پیمان بدون استثناء «مدافع حقوق بشر» از آب درآمده‌اند! البته دچار توهم نشویم فعلة فاشیسم فقط خواهان «گسترش گفتمان» حقوق بشراند. به عبارت دیگر، آمریکا باید به ما لطف کرده اجازه فرماید پادوهای‌اش از حقوق بشر «سخن» به میان آورند! بله، حضرات خواهان تغییر قانون اساسی جهت تدوین قوانین انسان‌محور نیستند، ابداً! اینان فقط از آستان مقدس عموسام تقاضای عاجزانه دارند که حقوق بشر را نیز به ابزار و شعار‌های پوچ خود در ایران بیافزاید. چرا که به زعم اینان حتماً اکثریت ملت ایران خواهان همین شعارهای پوچ‌اند. شوخی اصلاً در کار نیست، بیانیة مضحک‌ نهضت عاظادی، تحکیم وحدت و دیگر فعلة فاشیسم در سایت «عصرنو» ‌موجود است. اینان بیشرمانه ادعا می‌کنند که قانون اساسی حکومت اسلامی بر رعایت حقوق بشر صراحت دارد:

«اصلاح طلبان باید[...] گفتمان آزادی، دمکراسی و حقوق بشر را ـ که خواست اکثریت ملت ایران است ـ گسترش دهند؛ دفاع از آزادی‌های اساسی و مصرح در قانون اساسی، حقوق بشر، عدالت [...] دمکراسی [...] را با صراحت و شفافیت اعلام کنند [...] برنامه محور باشند[...]»


قانون توحش که بر اساس احادیث و روایات تدوین شده، اینک می‌باید بر رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی نیز نظارت داشته باشد! کافی‌است اصلاح‌طلبان ما ملت را با این قانون «پیشرفته» آشنا کنند. حال پادوهای آمریکا در حوزه و بازار را رها کرده به سراغ کیهان، شیپور تبلیغاتی کوکلوکس‌کلان‌های آنسوی آتلانتیک در کشورمان می‌رویم.

کیهان، بوق تبلیغاتی هریتیج کلاب برای‌مان از «طمأنینه»‌، «خویشتن‌داری» و همة مسائلی می‌گوید که این مؤسسة استعماری، از سال 1322 که سفارت آمریکا آنرا به راه انداخته تاکنون، با آن‌ها کاملاً بیگانه ‌است! گویا دربان سفارت سوئیس رهنمودهای لازم را حضور پاسدار شریعتمداری تقدیم کرده باشد. دربان سفارت سوئیس در جمکران را دستکم نگیریم، برای خودشان شهریاری هستند! اولاً درستکار و عادل‌اند، و رشوه‌های دریافتی را با رعایت «عدالت» تقسیم می‌کنند و هیچ سهمی برای خود نمی‌طلبند. و نهایت امر آنحضرت رابط بین حکومت جمکران و خداونداند. خلاصه نوعی «امام‌زمان» به شمار می‌روند که «ولی فقیه» بدون نظارت عالیة ایشان قادر به انجام وظیفة خطیر «رهبری امت مسلمان» نخواهد بود. در هر حال گویا دربان سفارت سوئیس یک بستة هسته‌ای جدید به مهرورزی داده که به گفتة پرزیدنت «هالة نور» همة مشکلات جهانیان را حل خواهد کرد.

می‌دانیم که از منظر آمریکا مهم‌ترین مشکل «جهانیان» گسترش شبکة طالبان نه تنها در خاورمیانه که در کل کشورهای مسلمان‌نشین است. و این مهم در پاکستان، ایران، افغانستان، عراق و ترکیه محقق شده؛ هر چند در چچنی این پروژة استعماری با شکست روبرو شد. حال لازم است دیگر کشورهای ساحل خزر به طویلة امام زمان تبدیل شوند تا مشکل اربابان احمدی‌نژاد هم حل شود. می‌دانیم که در قاموس مهرورزی جهانیان به گاوچران‌ها محدود می‌مانند. همچنین می‌دانیم که پرزیدنت مهرورزی از متفکران جمکران است، و هر جا در زمینة تفکر لنگ شود بلافاصله «پروفسور»‌ مولانا به کمک‌شان می‌شتابند تا ایشان بتوانند راه زندگی را به ما نشان دهند، و بشریت را به «راه راست» هدایت فرمایند! از ایشان پرسیده‌اند نظرتان در مورد بدحجابی و ابتذال چیست؟ مهرورزی چنین پاسخ داده:

«باید ببینیم ریشة ابتذال در کجاست؟ هر انسانی برای یک زندگی شرافتمند نیازمند دو عنصر، یکی هویت و دیگری آرمان‌های بلند است[...]»

منبع: روزآنلاین، گزارش «آرش مصلح»، مورخ 26 فروردین‌ماه سالجاری

بله مهرورزی هم مانند پاسدار اکبر «فیلسوف» شده و ما نمی‌دانستیم! زندگی شرافتمندانة انسان‌ها هم نان و آب ندارد؛ ‌ چرا که نان و آب همه را مثل رزق و روزی احمدی‌نژاد عموسام می‌دهد. ولی چه نشسته‌اید که پاسدار اکبر هم در سایت ابتذال‌پرور «زمانه» با چسباندن ترجمه‌های تحریف شدة متفکران مارکسیست به یکدیگر، و وصله پینه‌ کردن‌شان به ترجمه‌های شکسته بسته از آثار «پوپر» در واقع «اشتباهات مارکس» را برای‌مان توضیح می‌دهد، و به ما می‌گوید که مارکس یک «پیش‌گو»‌ بوده و «کاپیتال» را هم «کشف» کرده!

باری مارکس در غار حری نشسته بود که جبرئیل بر او «کاپیتال» را نازل کرد! ولی از آنجا که «کاپیتال» خدامحور نیست، برخلاف قرآن آینده را پیش‌بینی نمی‌کند، در صورتیکه در قرآن همه چیز هست! پیامبر گرامی حقوق بشر را هم در همین قرآن پیش بینی کرده‌ بودند و در دوران شاه عباس، ‌ ناخداکلمب در مکتب میرداماد این مطالب را فراگرفت و آنرا به بنی‌صدر، عبادی، آخوند صانعی و دیگر شیفتگان «آقا» امام زمان نیز آموخت. از مطلب دور افتادیم بازگردیم به سخنان پرمغز احمدی نژاد که «زندگی شرافتمند» را برای‌مان توضیح ‌داده. می‌دانیم که ایشان «شرافت» را در سفرهای خود به مالزی، مرکز مهم پول‌شوئی آموخته‌اند و از اینروست که هم «هویت» دارند هم آرمان‌های «بلند»! البته آرمان بلند را با «آرمان والا» اشتباه نگیریم! «آرمان بلند» احمدی‌نژاد، گسترش حماقت و توهم و خرافات دین در جامعه است، که به زعم مهرورزی، خواست همة ایرانیان شده. در نتیجه رئیس جمهور چاه جمکران می‌خواهند با تکیه بر «حجاب» و «اصول انسانی» مردم را مانند گلة گوسفند در راستای «آرمان‌های الهی» به حرکت درآورند:‌

«برای حرکت دادن مردم در راستای آرمان‌های الهی که خواسته هر زن و مرد ایرانی است باید دستگاه‌های فرهنگی برنامه داشته باشند [...] دمیدن روح خودباوری در مردم و پایبندی آن‌ها به شعائر اسلامی از جمله حجاب [...] با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود امکانپذیر است»
همان منبع!

دمیدن روح خودباوری و بقیة قضایا را «سرداران» بر عهده دارند، که حتماً در نقش جبرئیل ظاهر شده، با ضربة چماق روح کذا را در پیکر ملت می‌دمند. ولی خارج از چماق سرداران، چماق معنوی هم جزو «ظرفیت‌های موجود» است که از طریق رسانه‌های مخالف‌نما، نظیر «روزآنلاین» همان «روح خود باوری» را از طریق ارعاب در جسم ما ملت می‌دمد. روزآنلاین در واقع چماق برون‌مرزی حکومت جمکران است که جهت تبلیغ حماقت و به ویژه جهت گسترش ارعاب به راه افتاده.

اهالی «روز» که ژورنالیسم استعماری را در کارگاه خررنگ‌کنی ساواک جمکران آموخته‌اند، مقاله‌ای تحت عنوان «تهران از اروپا وسائل شنود و کنترل خرید» منتشر کرده‌اند! البته در این مطلب قرار است به بررسی گزارش «واشنگتن پست» بپردازند،‌ ولی در پایان می‌بینیم که گزارش کذا از «واشنگتن تایمز» استخراج شده! آن‌ها که با روزی‌نامه‌های ینگه‌دنیائی آشنائی دارند تفاوت ایندو را که همان تفاوت «ماه من و ماه گردون» است بخوبی می‌شناسند! «روزنویسان» لابلای گزارش فوق ضمن ترساندن مردم از مکالمات تلفنی و به ویژه القاء این امر که دولت ارتباطات اینترنتی را تحت کنترل کامل دارد، چندین و چند دروغ شاخدار را هم همزمان به مخاطب تحویل می‌دهند. از آنجمله است پیوستن پاسدار محسن سازگارا به صفوف مدافعان دمکراسی! ولی دروغ اصلی همان تحویل تجهیزات نظارت الکترونیکی به جمکران است که فقط برای ارعاب مردم ایران منتشر می‌شود. خلاصه به ادعای جیره‌خواران محفل حاج‌اکبر فاشیست، دولت قدرقدرت جمکران از این پس تمام ارتباطات را می‌تواند کنترل کند! یک «شاهد» هم در راه «اثبات» این مزخرفات تأکید دارد که یکی از موکلان‌اش به جرم «تبادل پیام‌های اینترنتی» بازداشت شده‌، و وزارت اطلاعات گورکن‌ها همة پیام‌های وی را به صورت «چاپ شده» نشان‌اش داده و بعد هم بازداشت‌اش کرده! و ... و برای بوسیدن چکمه‌های مقدس و پر از پهن گاوچران‌ها، در این «گزارش» ادعا می‌شود که دولت آمریکا از صادرات این فناوری به چین جلوگیری کرد، تا دولت چین نتواند از آن جهت سرکوب و کنترل شهروندان خود استفاده کند! به زبان ساده‌تر، قلم به‌مزدهای روزآنلاین بیشرمانه ادعا می‌کنند که پس از سازگارای آدمکش، دولت استعمارگر آمریکا نیز مدافع آزادی بیان شده! از شما چه پنهان سایت لوموند هم برای دفاع از آزادی بیان حسابی فعال است!

می‌گویند سایت لوموند دوباره به مطلب «لا لیبر بی» در مورد پاپ لینک داده! ما هم نوشتیم! اما برای لینک دادن کمی دیر شده! و ما مسئول تصمیمات سایت لوموند نیستیم،‌ که گفته‌اند «صلاح مملکت خویش خسروان دانند!» فعلة فاشیسم به حرف «ت» علاقة عجیبی دارند،‌ چون واژة جادوئی «ترادف» با همین حرف آغاز می‌شود و بینوایان فرهنگی با «توسل» به «ترادف» در کمال «تبحر» واژه‌های «تخیل»، ‌ «توهم» و «ترهات» و «تره» را در «ترادف» با «تفکر» قرار داده همة نتایج مطلوب را به دست می‌آورند.

به این ترتیب به ما می‌گویند که آثار هنری بازتاب «تفکر» هنرمند است نه نمایانگر «شکوفائی تخیلات» او! وقتی «تخیل» را با «تفکر» در ترادف قرار دهیم به سادگی می‌توان اثر هنری را هم به ایدئولوژی تبدیل کرد. حتماً حضراتی که این مزخرفات را به هم می‌بافند نمی‌دانند که عملکرد نظام‌های انسان‌ستیز هیتلر و استالین هم بر همین اساس استوار بوده!‌ به عنوان نمونه، با تکیه بر این چرندیات هر رمان را می‌توان بازتاب «عقاید» نویسندة آن معرفی کرد. این شیوة سفسطه‌بافی برای لجن‌پراکنی به صادق هدایت بارها و بارها مورد استفاده قرار گرفته! بر اساس چنین سفسطه‌‌ای، «نخبگان» مرزپرگهر ادعا می‌کنند که صادق هدایت «عقاید» خود را از زبان پرسوناژهای رمان‌های‌اش بیان می‌کند! البته اگر کسی نظریة رمان را بشناسد چنین مهملاتی نمی‌بافد؛ سخنان راوی و پرسوناژهای رمان ریشه در «گفتار جمع» دارد که با تخیلات و نوآوری‌های رمان‌نویس یا بهتر بگوئیم با «گفتار فردی» وی ترکیب شده. در نظر داشته باشیم که «رمان نویس»، مانند هر هنرمندی، بنابرتعریف نمی‌تواند «در خدمت» ایدئولوژی قرار گیرد، چه در اینصورت به دست خود «آزادی بیان» را نفی کرده. حال آنکه، رمان عرصة آزادی انسان از قید هرگونه تقدس است، نه عرصة اسارت او. بنابراین «قصه‌گویان» متعهد و مکتبی و متخصصین «معنویات» در بحث رمان اصولاً جائی ندارند، بهتر است به «بی‌بی‌گوزک‌های» خودشان بپردازند. و ما هم بازگردیم به عطاری کیهان که به مناسبت انتخابات جمکران افتتاح شده، و قلم شیوای «محمد ایمانی» در آن مقالة جانگذاری نگاشته، تحت عنوان «سیر و عنبر!»

در این مقاله سخن از «عقل» و «اخلاق» و «منطق» و «انصاف» است که گویا بعضی سیاست‌بازان ‌آنرا پایمال می‌کنند. ولی بر اساس مشاهدات شخصی ما طی سه دهة اخیر این «مسائل» به برکت استقرار حکومت گورکن‌ها در جامعة ایران بکلی ریشه کن شده. خلاصه بگوئیم قلمزن کیهان می‌فرمایند، «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید!»

و اتفاقاً حق کاملا با سعدی است! ملت ایران که به نکبت حکومت جمکران دچار شده نیز همان گهری است که « اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس‌ است و غبار اگر به فلک رسد همچنان خسیس. استعداد بی‌تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع.» ترهات‌پراکنی کیهان طولانی است و طبق معمول بافته‌ای است از «آسمان» به «ریسمان» تا اینکه در پایان کار ناگهان گامی به «واقعیات» نزدیک می‌شود و «انتخابات» جمکران را اینچنین توصیف ‌می‌کند:

«انتخابات چهار سوق عطاران و عنبرفروشان است[...] آنکه سیر [...] بر بساط می‌گذارد [...] خیال خام در سر نپروراند که چون بوی عنبر از گند سیر فرو ماند، پس لاجرم این سودا به سود او آید. مگر که شامة وی گرفته باشد و نگاه خیرة‌ مردم را خریدار پندارد.»

البته این متن از سعدی نیست! می‌باید از رسانة کیهان سپاسگزار باشیم که چنین تعریف جامعی از «انتخابات» در یک حکومت دست نشانده و مدعی تقدس‌الهی ارائه داده. به راستی که چنین بساطی در واقع همان «عطاری» سازمان سیا باید باشد که بجای «عنبرفروش» در رأس آن یک «عنتر فروش» را نشانده‌اند.

پس به نویسندة‌ کیهان یادآور شویم کسی که «شامه‌اش» گرفته، دلیلی ندارد دچار توهم هم بشود. هر کس سرما می‌خورد متوهم نخواهد شد! و آنکه «نگاه خیرة مردم» را «نگاه خریدار» پنداشته سردمداران حکومت جمکران و اربابان‌شان در لندن و واشنگتن‌اند که طبالان‌شان در کیهان و روزآنلاین بر طبل نادانی و مزدوری می‌کوبند.

«گر جاهلی در زبان آوری بر حکیمی غالب آید عجب نیست که سنگی است که گهر همی شکند[...] دانا چو طبلة عطار است خاموش و هنر نمای و نادان چون طبل غازی: بلند آواز و میان تهی»
آداب صحبت، باب هشتم

ما هم به قلم به مزدهای عموسام می‌گوئیم اگر دوران سروری واتیکان به پایان رسیده، بساط طالبان‌پروری و عطاری و خرازی یانکی‌ها و عنترها‌ی‌شان هم در منطقه برچیده خواهد شد.


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت