تونل معنوی!
...
«توصیه برای بازگشت به نظام جهانی به معنای تسلیم شدن در برابر قدرتهای زورگو و پذیرفتن نظام ناعادلانة جهان است. اما ملت ایران در طول 30 سال گذشته به این درخواست جاهلانه و غیرمنطقی پاسخ نه گفته [...] تمام فشارهای 30 سال گذشته بر ملت ایران و نظام [حکومت] اسلامی ایران برای پائین آوردن جایگاه رفیع و خاستگاه معنوی انقلاب بوده است که البته به نتیجه نرسیدند و در آینده هم به نتیجه نخواهند رسید[...]»
منبع: کیهان، مورخ 27 فروردین ماه سالجاری
علیرغم اظهارات مسالمت جویانة مقامات حکومت گورکنها در برابر ایالات متحد، پاسدار شریعتمداری و علیخامنهای هنوز سنگر «نبرد با آمریکا» را حفظ کردهاند، تا از این مفر اربابانشان از بحران و تنش محروم نمانند. این مبارزان سنگر استعمار مایلاند همچون «دونکیشوت» به نبرد خود با سایهها همچنان ادامه دهند. پاسدار شریعتمداری که پیش از انتخاب اوباما به دمجنبانی و لودگی مشغول شده بود و اوباما را «بچة بوشهر» میخواند، به دلیل تیره شدن آیندة ارباب در منطقه اینک دشمن اوباما شده، و در باب ادامة «نبرد با آمریکا» سرمقالههای مضحک و آتشین مینویسد! مسلماً ارباباناش در هریتیج کلاب میپندارند سیاست سیسال پیش را میتوانند همچنان ادامه دهند. در نتیجه رهبر فرزانه هم که تا چندی پیش برای گاوچرانها لب غنچه کرده بودند و عشوه و کرشمه میآمدند ناگهان زیر عبا لباس رزم بر تن کرده، در یک دست عصا و در دست دیگر شعار، از زبان اربابان خود ما ملت را خواهان تداوم انزوای ایران میخوانند! و چرندیات اربابانشان را هم «منطقی» میشمارند. البته در اینکه حکومت اسلامی بر «منطق استعمار» یا منطق توحش اربابان علیخامنهای تکیه دارد تردیدی نیست، به همین دلیل است که این «منطق» با منطق انسانی در تضاد قرار میگیرد، چرا که روابط قانونی و قوانین انسانی را برنمیتابد.
بله! روابط پنهان با آمریکا همزمان با تحمیل جنگ و تحریم اقتصادی بر ملت ایران به دهان گورکنها خیلی شیرین و «منطقی» آمده. به همین دلیل رهبرفرزانهشان ترجیح میدهند ارواح شکم مبارک خارج از نظام جهانی در «یوتوپیای اسلامی» بتمرگاند، و همزمان با تاراج ثروتهای ملی و فراهم آوردن نیروی انسانی برای روسپیخانههای امارات و عربستان شعار «عدالت» هم برای ما ملت سر دهند. علیخامنهای در ذهن علیل خود میپندارد هنوز اینگونه ترهات خریدار دارد و ایشان میتوانند همچون گذشته به طاق طویلة «استقلال اسلامی» جفتکهای نانوآبدار بیاندازند. البته ما حضورشان عرض میکنیم، «کور خواندهاید!»
همین دو روز پیش بود که خبر شرکت نظامیان انگلستان در عملیات خرابکارانه در افغانستان از رسانة پوپولیست «سان» پخش شد، چرا که حاکمیت انگلستان مستقیماً مورد تهدید قرار گرفته! روشنتر بگوئیم دوران سیاست انسداد و تحمیل انزوا بر ملت ایران دیگر به سر آمده و هیچ قدرتی نمیتواند شرایط دلپذیر انزوای کاذب حکومت منفور اسلامی را تداوم بخشد. همچنانکه هیچ قدرتی دیگر نمیتواند ملتهای منطقه را در سکون و انزوا قرار دهد. اگر واتیکان در سراشیب مرگ افتاده، به طریق اولی «فاشیست ـ مسلمانها» را نیز در این سقوط به همراه خود خواهد برد. «روزآنلاین»، فارس نیوز و دیگر فعلههای فاشیسم بیجهت تلاش دارند با تکرار مهملات آخوند اژهای از حکومت اسلامی «تصویر قدرقدرت» به ما مردم ارائه دهند.
روز دوشنبه 27 فرودینماه سال 1358، حوالی ساعت 12، در نزدیکی تقاطع خیابان پهلوی با خیابان شاهرضا عدهای تظاهرات میکردند، گویا به طرفداری از مجاهدین خلق بود. در هر حال بچههای دبستانی هم در این تظاهرات شرکت داشتند و معلوم نبود چه کسی کودکان را برای شعار دادن به خیابان آورده بود! خلاصه راهبندان خوبی بود و جیغهای بنفش از همه نوع فضا را پر کرده بود. دروغ چرا؟ ولی ما پنداشتیم آقا امام زمان شخصاً از «ماریاکالاس» برای اجرای کنسرت در خیابان پهلوی دعوت به عمل آوردهاند، چرا که فضای سیاسی خیلی «باز» شده بود. بگذریم! سی سال پیش در چنین روزی کریم سنجابی، وزیر امور خارجة دولت شیخ مهدی بازرگان استعفا داد و ثابت کرد ملاقاتاش با خمینی در نوفل لوشاتو، در واقع نشان از خودفروختگی، فرصتطلبی و عوامگرائی جبهة به اصطلاح ملی داشته.
بله، حدود سهماه پس از کودتای 22 بهمن، رهبر «کهنهکار» یک حزب به اصطلاح سیاسی و قدیمی متوجه میشود که ای دل غافل! شاپور بختیار حق داشت! البته روز 27 فروردینماه سال 1358 جناب «دکتر» کریم سنجابی هنوز دوزاریشان نیفتاده بود! ایشان هنوز بارقة امیدی به حکومت نکبت اسلام داشتند و میپنداشتند در این حکومت «انتخابات» هم هست! در نتیجه در انتخابات نخستین «مجلس جمکران» شرکت کردند، هر چند «انتخاب» نشدند! چرا؟ چون ساواک نام یک زبالة دیگر را به عنوان نمایندة مردم کرمانشاه از صندوق مارگیری بیرون کشید! و با اینکار به جناب سیاستمدار کارکشته تفهیم کرد که آراء مردم در حکومت جمکران طعم کشک میدهد!
البته برگزاری «انتخابات» در حکومت امام سیزدهم با آن قانون اساسی توحش ادیان ابراهیمی در هر حال یک نمایش مضحک بیش نیست، ولی خوب، فرصتطلبی و عوامپرستی میتواند باعث «نابینائی سیاسی» شده، و قدرت استنتاج و استدلال منطقی را از سیاستمدار «کارکشته» و فرهیختهای چون «دکتر» سنجابی سلب کند! و در عمل ثابت کند که ایشان مویسرشان را نه در آسیاب که مسلماً در غار علیصدر در حوالی همدان خاکستری کردهاند. بنیصدر هم از آنجا که همدانی است، برای این شخصیت فرهیخته چاپلوسی میکند. آوردهاند که بنیصدر سیاست را در همان غار علیصدر از سنجابی آموخت و به همین دلیل هم بود که مانند سنجابی مفتضح شد. حتی آوردهاند که شیرین عبادی هم وقتی از حوالی غار کذا میگذشت صدای سنجابی را از درون غار شنید! و اینچنین بود که نور اسلام و فرصتطلبی بر دلش تابید و با خود عهد کرد که همه چیز را در اسلام بیابد؛ از حزب رستاخیز گرفته تا «انقلاب» تودهفریب و بعد هم دمکراسی را! از مطلب دور افتادیم بازگردیم به پروپاگاند ارعاب. همان پروپاگاندی که برای ممانعت از ایجاد ارتباط دوسویه و بیواسطه بین مردم ایران و ارائة تصویر قدرقدرت از حکومت استعماری جمکران، بر پایة ادعاهای «روزآنلاین» تمام اعمال ملت ایران را تحت نظارت دولت جمکران قرار داده!
خلاصه شرکت «نوکیا ـ زیمنس» دستگاههائی به گورکنها فروخته که از تخیلات و ذهنیات مردم عکسبرداری میکند و اگر مسائل غیراسلامی به مخیلهتان راه یابد بلافاصله ساواک گورکنها مثل گابریل در برابرتان ظاهر خواهد شد و با ارائة فیلم تخیلاتتان شما را بازداشت میکند. البته شرکت «نوکیا ـ زیمنس» از این دستگاهها ندارد ولی برای گرم کردن تنور گورکنها آنهارا به اژهای فروخته!
هیچ قدرتی نمیتواند ارتباط شبکة مجازی را کنترل کند. ما با ایرانیان درونمرزی ارتباط داریم و کسانی که وبلاگهای ناهید رکسان را دریافت میکنند با ما تماس میگیرند و خوشبختانه هیچیک از آنان هم دستگیر نشده! دلیل چرندبافی و روایت قصههای ترسناک و حکایات دراکولا در روزآنلاین، القاء این دروغ بزرگ است که حکومت مفلوک جمکران میتواند همة ارتباطات مردم، حتی «ایمیلها» را نیز کنترل کند. در صورتیکه حکومت اسلامی فاقد چنین امکاناتی است. پس اژهای مفلوک خوابیده پارس میکند! فارسنیوز و شرکاء نیز بیجهت عوعوی اژهای بینوا را نعرة شیر مینمایانند. این وقوقیهها فقط نشان از عمق وحشت حکومت منفور اسلامی دارد. حکومتی که از پایه به لرزه درآمده و به همین دلیل مخالفنمایان خارجنشیناش در کنار پاسداران استعمار نشستهاند. و رهبرمفلوکشان بر سیاست انزوای ایران در شرایطی پای میفشارد که دیگر امکان اعمال چنین سیاستی از طرف ارباباناش وجود ندارد!
رهبر فرزانه به میانبرزدن علاقة عجیبی دارند، چون موقعیت فعلی خود را مدیون میانبرزدن استعماراند. بله، روزی که دستهای پلید استعمار تفالههائی چون خمینی و خامنهای را از زبالهدان به رأس هرم قدرت در کشور ایران پرتاب کرد، گورکنها طعم شیرین میانبر زدن و تحریم و انزوای سیاسی را چشیدند، و دیگر به کمتر از تحریم و انزوای ملت ایران رضایت نخواهند داد! بسیار هم «منطقی» است. هیچ فکر کردهاید اگر روابط پنهان آمریکا با گورکنها آشکار شود، مقام معظم مانند دیگر گورکنها باید به شغل اصلی خود یعنی روضه خوانی و نوحه خوانی بازگردند؟
به گزارش کیهان، مورخ 27 فروردینماه سالجاری، روز گذشته علی خامنهای در مراسم مشترک دانشگاه افسری و تربیت پاسدار ـ هر چند تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است ـ حضور یافت و پس از تحویل مهملات در باب عدالت و کرامت، آنهم از نوع اسلامی، در مراسم آزمایش مافوق صوت «تونل باد» شرکت فرمود و با مشاهدة تونل باد پیرانه سر هوای جوانی کرده همه را به میانبر زدن دعوت کرد! بله رهبر فرزانة گورکنها ضمن تجلیل از «مجاهدت» علمی کارشناسان سپاه تأکید کردند، برای جبران عقب ماندگی میانبر بزنید، که ما هم در جهت باد میانبر زدیم و همة عقب افتادگیهای ذهنی و روحی و اجتماعی و اقتصادیمان یکشبه جبران شد:
«[ایشان] علم را یک موهبت الهی خواندند و افزودند [...] برای جبران عقبماندگیهای علمی حتماً باید از راه میانبر استفاده شود و این راهها را همانند دانش، باید کشف کرد [...] شتاب علمی کشور بسیار زیاد است [...] اما هنوز راه زیادی تا [...] جبران عقبماندگیهای علمی باقی مانده[...]»
همان کیهان!
البته فکر نکنید که این مهملات را خامنهای ردیف کرده، ابداً! «پوکویاماهای» ساواک چند ماه به «تفکر» میگذرانند و چون دربان سفارت عقبافتادگیشان را مشاهده میکند بلافاصله در تونل باد برایشان «میانبر» میزند و یک خطابة علمی به دستشان میدهد تا بگذارند کف دست رهبری! رهبری هم بیخبر از همه جا روخوانی میکنند و ترهات پشت ترهات میبافند. یکجا میگویند، «علم موهبت الهی است» یکجا میگویند عقبماندگی در موهبت الهی را میتوان با میانبر زدن جبران کرد. ولی در تمام سخنرانیهای عالمانه و فاضلانة مقام معظم رهبری و دیگر مقامات حکومت گورکنها یک اصل تغییرناپذیر وجود دارد، و آن اصل خررنگکن و احمق فریب «برتری معنویات بر مادیات» است. به یاد داریم که احمدی نژاد هم در سخنرانی مضحک خود با حذف «مادیات» از الزامات زندگی انسان آن را با «شرافت» و «آرمان بالا» جایگزین کرده بود! حذف مادیات و تأکید بر معنویات ستون اصلی ادبیات فاشیستهاست، چرا که انسان موجودیت مادی دارد و با نفی مادیات، فعلة فاشیسم در واقع انسان را نفی میکنند:
«ابهت معنوی جوانان مؤمن [...] قطعاً بیشتر از هیبت مادی [قدرتهای استکباری] خواهد بود.»
همان کیهان!
بله، بر اساس این سخنان مضحک قدرت فیزیک یا قدرت مادی در برابر ابهت قدرت معنوی رنگ میبازد و خلاصه اگر به این ترهات دقت کنیم متوجه خواهیم شد که «معنویت»، درست مانند یک پدیدة مادی «محسوس» و «ملموس» میشود! به همین دلیل خامنهای ادعا میکند که «ابهت معنوی» از «هیبت مادی» بیشتر است! روشنتر بگوئیم رهبر «فرزانه» در کمال بلاهت و حماقت «مادیات» را با «معنویت» به قیاس میکشد. حال آنکه چنین قیاسی «معالفارق» است و نشان از بلاهت گوینده دارد. چنین مقایسهای را حتی در حوزة علمیه «قیاس معالفارق» خوانده و مردود میشمارند. حال باید پرسید خامنهای، خمینی، بهرمانی و دیگر «آیتاللههائی» که طی سی سال اخیر از درون سطل زباله «ظهور» کردهاند در واقع محصول میانبرزدن کدام سفارتخانهها بودهاند؟ برای پاسخ به چنین پرسشی کافی است تبلیغات رادیو بیبیسی، رادیو آمریکا و شرکایشان را به یاد آوریم که به ما «رهبر کبیر انقلاب»، «دکتر» بنیصدر، «دکتر» ابراهیم یزدی و «مهندس» بازرگان معرفی میکردند! همان رادیوها که پشت سر هم ادعا میکردند «خمینی» مفلوک غرب و شرق را به لرزه در آورده، و امروز پایههای قدرت دولتهایشان به دلیل افلاس در عراق و افغانستان، در کل منطقه، به ویژه در ایران به لرزه درآمده.
به همین دلیل است که فعلة فاشیسم در داخل و خارج از مرزها صفوف خود را فشردهتر کرده و برای ارعاب ما مردم فوت در آستین پارة وزارت اطلاعات جمکران میکنند. همصدائی روزآنلاین و فارسنیوز برای قدرتمند جلوه دادن حکومت مفلوک اسلامی و ترساندن مردم از ایجاد ارتباط با یکدیگر است. بله ارتباط مستقیم مردم با یکدیگر فعلة فاشیسم را سخت به هراس افکنده. به همین دلیل «روزآنلاین» با «فارسنیوز»، چوبدستی کیهان و شیپور پاسداران کودتا همسرائی آغاز کرده. در پی انتشار قصة دستگیری فرضی یکی از موکلان «لیلی مظاهری»، از زبان خود «لیلیجون» در رسانة حاج اکبر، امروز هم روزآنلاین سخنان تهدیدآمیز و مضحک اژهای را به نقل از فارسنیوز با آبوتاب فراوان نقل کرده!
بله، اینروزها دیگر انتشار تصاویر هولناک رزمناوهای آمریکا کارساز اربابان حکومت جمکران نیست، «روزآنلاین» در شرایط فعلی همصدا با وزارت اطلاعات جمکران سیاست ارعاب مردم را دم در حوزههای مارگیری دنبال میکند. هدف از این سیاست ایجاد راه بند در ارتباط دوسویة افراد با یکدیگر است. این ارتباط در جامعة ایران به دلیل «زنانه ـ مردانه» کردن فضای اجتماعی و دخالت چماقداران رژیم در «حریم خصوصی» مردم سالهاست که گسسته شده. و آنچه اکنون موجودیت حکومت جمکران را تهدید میکند، ارتباط افراد از طریق شبکة مجازی است. همچنانکه پیشتر هم گفتیم هرگونه پویائی و تحرک انسانی فاشیسم را تهدید خواهد کرد. هدف فاشیسم تحمیل سکون بر جامعه است و برای تحقق چنین سیاستی لازم است ارتباط افراد جامعه با یکدیگر گسسته شود، حتی ارتباط مجازی!
پیام مورخ 27 فروردینماه سالجاری، در سایت نووستی، بخش«نامههای شما» متعلق به نویسندة این وبلاگ است. در این پیام، اشارهای به دلائل واقعی حضور نظامی انگلستان در کشور افغانستان شده. حضوری که گویا برخلاف آرزوهای حاکمیت بریتانیا نمیتواند دوام داشته باشد. آنگلوساکسونها یک پروژة وسیع داشتند که نخستین نشانههای شکست آن با افشاگری در مورد پاپ آغاز شد. پیشتر، ضمن اشاره به تاریخچة واتیکان گفتیم که موجودیت این «کشور الهی» مدیون تلاشهای موسولینی رهبر فاشیستهای ایتالیا بود، و عملکرد واتیکان طی سدة اخیر بهترین شاهد بر حمایت این بنیاد مذهبی از فاشیسم است. در هر حال آنچه اهمیت دارد شکست طرح آنگلوساکسونها برای ایجاد یک منطقة «موازی» و طالبانپرور بود که چین، ونزوئلا، فرانسه، اسرائیل و ایران از پایگاههای اصلی آن به شمار میرفتند. خارج از سرسپردگی روحانیت شیعه به آنگلوساکسونها، طرح فوق از حمایت «معنوی» واتیکان نیز برخوردار بود. «نرمش بیش از حد» دربار انگلستان در برابر کاتولیسیسم ریشه در همین طرح «الهی» داشت.
این طرح با ظهور نیکولاسرکوزی، هوگو چاوز، کاردینال راتزینگر، اهود اولمرت و احمدینژاد فعال شد. و همچنانکه شاهد بودیم بازیگران آن جز ایجاد بحران و جنگافروزی در خاورمیانه و آمریکای لاتین هیچ هدف دیگری را دنبال نمیکردند. شکست اسرائیل در جبهة لبنان نخستین ضربهای بود که بر پیکر این «نظم نوین» وارد آمد. اما خوشرقصیهای حکومت اسلامی و جنگ زرگری آمریکا با دستنشاندگاناش در جمکران همچنان ادامه یافت و به یاد داریم که فعلة فاشیسم در «روزآنلاین»، جهت ارعاب مردم ایران هر روز عکس رزمناوهای آمریکا را منتشر میکردند و روز و ساعت حمله به ایران را نیز به اطلاع هممیهنان میرساندند! باشد که احساس «کسالت» نکنند. و اما با در نظر گرفتن تهدیدهای اخیر شاخة نظامی «ارتش آزادیبخش ایرلند شمالی(ایرا)» و افشاگری دیرهنگام رسانة پوپولیسیت «سان» پیرامون دخالت نظامیان انگلستان در عملیات بمبگذاری در افغانستان، میتوان خروج پیش از موعد انگلستان از این کشور را پیشبینی کرد.
به گزارش سایت لوموند، مورخ 14 آوریل 2009، روز یکشنبه 12 آوریل شاخة نظامی «ایرا»، ضمن تهدید به قتل «مارتین گینس»، معاون نخست وزیر ایرلند، تهدید کرد با بمب «لندن» و «اولستر» را هدف عملیات خرابکارانة خود قرار خواهد داد! در تاریخ 15 آوریل رسانة پوپولیست «سان» مطلبی منتشر کرد که حاکی از قتل نظامیان انگلستان در عملیات خرابکارانة هممیهنانشان در افغانستان بود. البته ما پیشتر نیز میدانستیم که بمبگذاری و کشتار در افغانستان به نام القاعده و طالبان و به دست آنگلوساکسونها صورت میپذیرد. ولی هیچ فکر نمیکردیم شاهد روزی باشیم که شیپورهای جنگ طلبان در انگلستان، آنهم شیپور پوپولیستی چون «سان» ناگهان دست به افشاگری بزند و به مخاطبان نژادپرست مخلص و فدائی فوتبال و تف و مشت و لگد و خشونت تلویحاً تفهیم کند که حضور ارتش نازنازی ما در افغانستان دیگر «مصلحت» نیست.
به عبارت دیگر نمیدانستیم روزی خواهد رسید که جنگفروشان، خود جنگستیز شوند! روزی خواهد رسید که رسانة پوپولیست «سان» افکار عمومی را برای خروج نظامیان انگلستان از افغانستان آماده کند. با خروج این ارتش استعماری مهمترین مانع در برابر احداث کریدور «شمال ـ جنوب» برداشته خواهد شد و ارتباطات زمینی بین کشورهای منطقه گسترش خواهد یافت. و در راستای چنین تحولاتی، تداوم مردمسالاریهای «سرگذر» و حفظ روسپیهای سیاسی در حاکمیت ایران نیز دیگر امکانپذیر نخواهد بود. خامنهای و شریعتمداری در نبرد خیالی خود با «جهان استکبار» به همان سرنوشت دونکیشوت دچار خواهند شد. ایندو قهرمانان رمانیاند که فروپاشی مقدسات را به ملت ایران نوید میدهد!
منبع: کیهان، مورخ 27 فروردین ماه سالجاری
علیرغم اظهارات مسالمت جویانة مقامات حکومت گورکنها در برابر ایالات متحد، پاسدار شریعتمداری و علیخامنهای هنوز سنگر «نبرد با آمریکا» را حفظ کردهاند، تا از این مفر اربابانشان از بحران و تنش محروم نمانند. این مبارزان سنگر استعمار مایلاند همچون «دونکیشوت» به نبرد خود با سایهها همچنان ادامه دهند. پاسدار شریعتمداری که پیش از انتخاب اوباما به دمجنبانی و لودگی مشغول شده بود و اوباما را «بچة بوشهر» میخواند، به دلیل تیره شدن آیندة ارباب در منطقه اینک دشمن اوباما شده، و در باب ادامة «نبرد با آمریکا» سرمقالههای مضحک و آتشین مینویسد! مسلماً ارباباناش در هریتیج کلاب میپندارند سیاست سیسال پیش را میتوانند همچنان ادامه دهند. در نتیجه رهبر فرزانه هم که تا چندی پیش برای گاوچرانها لب غنچه کرده بودند و عشوه و کرشمه میآمدند ناگهان زیر عبا لباس رزم بر تن کرده، در یک دست عصا و در دست دیگر شعار، از زبان اربابان خود ما ملت را خواهان تداوم انزوای ایران میخوانند! و چرندیات اربابانشان را هم «منطقی» میشمارند. البته در اینکه حکومت اسلامی بر «منطق استعمار» یا منطق توحش اربابان علیخامنهای تکیه دارد تردیدی نیست، به همین دلیل است که این «منطق» با منطق انسانی در تضاد قرار میگیرد، چرا که روابط قانونی و قوانین انسانی را برنمیتابد.
بله! روابط پنهان با آمریکا همزمان با تحمیل جنگ و تحریم اقتصادی بر ملت ایران به دهان گورکنها خیلی شیرین و «منطقی» آمده. به همین دلیل رهبرفرزانهشان ترجیح میدهند ارواح شکم مبارک خارج از نظام جهانی در «یوتوپیای اسلامی» بتمرگاند، و همزمان با تاراج ثروتهای ملی و فراهم آوردن نیروی انسانی برای روسپیخانههای امارات و عربستان شعار «عدالت» هم برای ما ملت سر دهند. علیخامنهای در ذهن علیل خود میپندارد هنوز اینگونه ترهات خریدار دارد و ایشان میتوانند همچون گذشته به طاق طویلة «استقلال اسلامی» جفتکهای نانوآبدار بیاندازند. البته ما حضورشان عرض میکنیم، «کور خواندهاید!»
همین دو روز پیش بود که خبر شرکت نظامیان انگلستان در عملیات خرابکارانه در افغانستان از رسانة پوپولیست «سان» پخش شد، چرا که حاکمیت انگلستان مستقیماً مورد تهدید قرار گرفته! روشنتر بگوئیم دوران سیاست انسداد و تحمیل انزوا بر ملت ایران دیگر به سر آمده و هیچ قدرتی نمیتواند شرایط دلپذیر انزوای کاذب حکومت منفور اسلامی را تداوم بخشد. همچنانکه هیچ قدرتی دیگر نمیتواند ملتهای منطقه را در سکون و انزوا قرار دهد. اگر واتیکان در سراشیب مرگ افتاده، به طریق اولی «فاشیست ـ مسلمانها» را نیز در این سقوط به همراه خود خواهد برد. «روزآنلاین»، فارس نیوز و دیگر فعلههای فاشیسم بیجهت تلاش دارند با تکرار مهملات آخوند اژهای از حکومت اسلامی «تصویر قدرقدرت» به ما مردم ارائه دهند.
روز دوشنبه 27 فرودینماه سال 1358، حوالی ساعت 12، در نزدیکی تقاطع خیابان پهلوی با خیابان شاهرضا عدهای تظاهرات میکردند، گویا به طرفداری از مجاهدین خلق بود. در هر حال بچههای دبستانی هم در این تظاهرات شرکت داشتند و معلوم نبود چه کسی کودکان را برای شعار دادن به خیابان آورده بود! خلاصه راهبندان خوبی بود و جیغهای بنفش از همه نوع فضا را پر کرده بود. دروغ چرا؟ ولی ما پنداشتیم آقا امام زمان شخصاً از «ماریاکالاس» برای اجرای کنسرت در خیابان پهلوی دعوت به عمل آوردهاند، چرا که فضای سیاسی خیلی «باز» شده بود. بگذریم! سی سال پیش در چنین روزی کریم سنجابی، وزیر امور خارجة دولت شیخ مهدی بازرگان استعفا داد و ثابت کرد ملاقاتاش با خمینی در نوفل لوشاتو، در واقع نشان از خودفروختگی، فرصتطلبی و عوامگرائی جبهة به اصطلاح ملی داشته.
بله، حدود سهماه پس از کودتای 22 بهمن، رهبر «کهنهکار» یک حزب به اصطلاح سیاسی و قدیمی متوجه میشود که ای دل غافل! شاپور بختیار حق داشت! البته روز 27 فروردینماه سال 1358 جناب «دکتر» کریم سنجابی هنوز دوزاریشان نیفتاده بود! ایشان هنوز بارقة امیدی به حکومت نکبت اسلام داشتند و میپنداشتند در این حکومت «انتخابات» هم هست! در نتیجه در انتخابات نخستین «مجلس جمکران» شرکت کردند، هر چند «انتخاب» نشدند! چرا؟ چون ساواک نام یک زبالة دیگر را به عنوان نمایندة مردم کرمانشاه از صندوق مارگیری بیرون کشید! و با اینکار به جناب سیاستمدار کارکشته تفهیم کرد که آراء مردم در حکومت جمکران طعم کشک میدهد!
البته برگزاری «انتخابات» در حکومت امام سیزدهم با آن قانون اساسی توحش ادیان ابراهیمی در هر حال یک نمایش مضحک بیش نیست، ولی خوب، فرصتطلبی و عوامپرستی میتواند باعث «نابینائی سیاسی» شده، و قدرت استنتاج و استدلال منطقی را از سیاستمدار «کارکشته» و فرهیختهای چون «دکتر» سنجابی سلب کند! و در عمل ثابت کند که ایشان مویسرشان را نه در آسیاب که مسلماً در غار علیصدر در حوالی همدان خاکستری کردهاند. بنیصدر هم از آنجا که همدانی است، برای این شخصیت فرهیخته چاپلوسی میکند. آوردهاند که بنیصدر سیاست را در همان غار علیصدر از سنجابی آموخت و به همین دلیل هم بود که مانند سنجابی مفتضح شد. حتی آوردهاند که شیرین عبادی هم وقتی از حوالی غار کذا میگذشت صدای سنجابی را از درون غار شنید! و اینچنین بود که نور اسلام و فرصتطلبی بر دلش تابید و با خود عهد کرد که همه چیز را در اسلام بیابد؛ از حزب رستاخیز گرفته تا «انقلاب» تودهفریب و بعد هم دمکراسی را! از مطلب دور افتادیم بازگردیم به پروپاگاند ارعاب. همان پروپاگاندی که برای ممانعت از ایجاد ارتباط دوسویه و بیواسطه بین مردم ایران و ارائة تصویر قدرقدرت از حکومت استعماری جمکران، بر پایة ادعاهای «روزآنلاین» تمام اعمال ملت ایران را تحت نظارت دولت جمکران قرار داده!
خلاصه شرکت «نوکیا ـ زیمنس» دستگاههائی به گورکنها فروخته که از تخیلات و ذهنیات مردم عکسبرداری میکند و اگر مسائل غیراسلامی به مخیلهتان راه یابد بلافاصله ساواک گورکنها مثل گابریل در برابرتان ظاهر خواهد شد و با ارائة فیلم تخیلاتتان شما را بازداشت میکند. البته شرکت «نوکیا ـ زیمنس» از این دستگاهها ندارد ولی برای گرم کردن تنور گورکنها آنهارا به اژهای فروخته!
هیچ قدرتی نمیتواند ارتباط شبکة مجازی را کنترل کند. ما با ایرانیان درونمرزی ارتباط داریم و کسانی که وبلاگهای ناهید رکسان را دریافت میکنند با ما تماس میگیرند و خوشبختانه هیچیک از آنان هم دستگیر نشده! دلیل چرندبافی و روایت قصههای ترسناک و حکایات دراکولا در روزآنلاین، القاء این دروغ بزرگ است که حکومت مفلوک جمکران میتواند همة ارتباطات مردم، حتی «ایمیلها» را نیز کنترل کند. در صورتیکه حکومت اسلامی فاقد چنین امکاناتی است. پس اژهای مفلوک خوابیده پارس میکند! فارسنیوز و شرکاء نیز بیجهت عوعوی اژهای بینوا را نعرة شیر مینمایانند. این وقوقیهها فقط نشان از عمق وحشت حکومت منفور اسلامی دارد. حکومتی که از پایه به لرزه درآمده و به همین دلیل مخالفنمایان خارجنشیناش در کنار پاسداران استعمار نشستهاند. و رهبرمفلوکشان بر سیاست انزوای ایران در شرایطی پای میفشارد که دیگر امکان اعمال چنین سیاستی از طرف ارباباناش وجود ندارد!
رهبر فرزانه به میانبرزدن علاقة عجیبی دارند، چون موقعیت فعلی خود را مدیون میانبرزدن استعماراند. بله، روزی که دستهای پلید استعمار تفالههائی چون خمینی و خامنهای را از زبالهدان به رأس هرم قدرت در کشور ایران پرتاب کرد، گورکنها طعم شیرین میانبر زدن و تحریم و انزوای سیاسی را چشیدند، و دیگر به کمتر از تحریم و انزوای ملت ایران رضایت نخواهند داد! بسیار هم «منطقی» است. هیچ فکر کردهاید اگر روابط پنهان آمریکا با گورکنها آشکار شود، مقام معظم مانند دیگر گورکنها باید به شغل اصلی خود یعنی روضه خوانی و نوحه خوانی بازگردند؟
به گزارش کیهان، مورخ 27 فروردینماه سالجاری، روز گذشته علی خامنهای در مراسم مشترک دانشگاه افسری و تربیت پاسدار ـ هر چند تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است ـ حضور یافت و پس از تحویل مهملات در باب عدالت و کرامت، آنهم از نوع اسلامی، در مراسم آزمایش مافوق صوت «تونل باد» شرکت فرمود و با مشاهدة تونل باد پیرانه سر هوای جوانی کرده همه را به میانبر زدن دعوت کرد! بله رهبر فرزانة گورکنها ضمن تجلیل از «مجاهدت» علمی کارشناسان سپاه تأکید کردند، برای جبران عقب ماندگی میانبر بزنید، که ما هم در جهت باد میانبر زدیم و همة عقب افتادگیهای ذهنی و روحی و اجتماعی و اقتصادیمان یکشبه جبران شد:
«[ایشان] علم را یک موهبت الهی خواندند و افزودند [...] برای جبران عقبماندگیهای علمی حتماً باید از راه میانبر استفاده شود و این راهها را همانند دانش، باید کشف کرد [...] شتاب علمی کشور بسیار زیاد است [...] اما هنوز راه زیادی تا [...] جبران عقبماندگیهای علمی باقی مانده[...]»
همان کیهان!
البته فکر نکنید که این مهملات را خامنهای ردیف کرده، ابداً! «پوکویاماهای» ساواک چند ماه به «تفکر» میگذرانند و چون دربان سفارت عقبافتادگیشان را مشاهده میکند بلافاصله در تونل باد برایشان «میانبر» میزند و یک خطابة علمی به دستشان میدهد تا بگذارند کف دست رهبری! رهبری هم بیخبر از همه جا روخوانی میکنند و ترهات پشت ترهات میبافند. یکجا میگویند، «علم موهبت الهی است» یکجا میگویند عقبماندگی در موهبت الهی را میتوان با میانبر زدن جبران کرد. ولی در تمام سخنرانیهای عالمانه و فاضلانة مقام معظم رهبری و دیگر مقامات حکومت گورکنها یک اصل تغییرناپذیر وجود دارد، و آن اصل خررنگکن و احمق فریب «برتری معنویات بر مادیات» است. به یاد داریم که احمدی نژاد هم در سخنرانی مضحک خود با حذف «مادیات» از الزامات زندگی انسان آن را با «شرافت» و «آرمان بالا» جایگزین کرده بود! حذف مادیات و تأکید بر معنویات ستون اصلی ادبیات فاشیستهاست، چرا که انسان موجودیت مادی دارد و با نفی مادیات، فعلة فاشیسم در واقع انسان را نفی میکنند:
«ابهت معنوی جوانان مؤمن [...] قطعاً بیشتر از هیبت مادی [قدرتهای استکباری] خواهد بود.»
همان کیهان!
بله، بر اساس این سخنان مضحک قدرت فیزیک یا قدرت مادی در برابر ابهت قدرت معنوی رنگ میبازد و خلاصه اگر به این ترهات دقت کنیم متوجه خواهیم شد که «معنویت»، درست مانند یک پدیدة مادی «محسوس» و «ملموس» میشود! به همین دلیل خامنهای ادعا میکند که «ابهت معنوی» از «هیبت مادی» بیشتر است! روشنتر بگوئیم رهبر «فرزانه» در کمال بلاهت و حماقت «مادیات» را با «معنویت» به قیاس میکشد. حال آنکه چنین قیاسی «معالفارق» است و نشان از بلاهت گوینده دارد. چنین مقایسهای را حتی در حوزة علمیه «قیاس معالفارق» خوانده و مردود میشمارند. حال باید پرسید خامنهای، خمینی، بهرمانی و دیگر «آیتاللههائی» که طی سی سال اخیر از درون سطل زباله «ظهور» کردهاند در واقع محصول میانبرزدن کدام سفارتخانهها بودهاند؟ برای پاسخ به چنین پرسشی کافی است تبلیغات رادیو بیبیسی، رادیو آمریکا و شرکایشان را به یاد آوریم که به ما «رهبر کبیر انقلاب»، «دکتر» بنیصدر، «دکتر» ابراهیم یزدی و «مهندس» بازرگان معرفی میکردند! همان رادیوها که پشت سر هم ادعا میکردند «خمینی» مفلوک غرب و شرق را به لرزه در آورده، و امروز پایههای قدرت دولتهایشان به دلیل افلاس در عراق و افغانستان، در کل منطقه، به ویژه در ایران به لرزه درآمده.
به همین دلیل است که فعلة فاشیسم در داخل و خارج از مرزها صفوف خود را فشردهتر کرده و برای ارعاب ما مردم فوت در آستین پارة وزارت اطلاعات جمکران میکنند. همصدائی روزآنلاین و فارسنیوز برای قدرتمند جلوه دادن حکومت مفلوک اسلامی و ترساندن مردم از ایجاد ارتباط با یکدیگر است. بله ارتباط مستقیم مردم با یکدیگر فعلة فاشیسم را سخت به هراس افکنده. به همین دلیل «روزآنلاین» با «فارسنیوز»، چوبدستی کیهان و شیپور پاسداران کودتا همسرائی آغاز کرده. در پی انتشار قصة دستگیری فرضی یکی از موکلان «لیلی مظاهری»، از زبان خود «لیلیجون» در رسانة حاج اکبر، امروز هم روزآنلاین سخنان تهدیدآمیز و مضحک اژهای را به نقل از فارسنیوز با آبوتاب فراوان نقل کرده!
بله، اینروزها دیگر انتشار تصاویر هولناک رزمناوهای آمریکا کارساز اربابان حکومت جمکران نیست، «روزآنلاین» در شرایط فعلی همصدا با وزارت اطلاعات جمکران سیاست ارعاب مردم را دم در حوزههای مارگیری دنبال میکند. هدف از این سیاست ایجاد راه بند در ارتباط دوسویة افراد با یکدیگر است. این ارتباط در جامعة ایران به دلیل «زنانه ـ مردانه» کردن فضای اجتماعی و دخالت چماقداران رژیم در «حریم خصوصی» مردم سالهاست که گسسته شده. و آنچه اکنون موجودیت حکومت جمکران را تهدید میکند، ارتباط افراد از طریق شبکة مجازی است. همچنانکه پیشتر هم گفتیم هرگونه پویائی و تحرک انسانی فاشیسم را تهدید خواهد کرد. هدف فاشیسم تحمیل سکون بر جامعه است و برای تحقق چنین سیاستی لازم است ارتباط افراد جامعه با یکدیگر گسسته شود، حتی ارتباط مجازی!
پیام مورخ 27 فروردینماه سالجاری، در سایت نووستی، بخش«نامههای شما» متعلق به نویسندة این وبلاگ است. در این پیام، اشارهای به دلائل واقعی حضور نظامی انگلستان در کشور افغانستان شده. حضوری که گویا برخلاف آرزوهای حاکمیت بریتانیا نمیتواند دوام داشته باشد. آنگلوساکسونها یک پروژة وسیع داشتند که نخستین نشانههای شکست آن با افشاگری در مورد پاپ آغاز شد. پیشتر، ضمن اشاره به تاریخچة واتیکان گفتیم که موجودیت این «کشور الهی» مدیون تلاشهای موسولینی رهبر فاشیستهای ایتالیا بود، و عملکرد واتیکان طی سدة اخیر بهترین شاهد بر حمایت این بنیاد مذهبی از فاشیسم است. در هر حال آنچه اهمیت دارد شکست طرح آنگلوساکسونها برای ایجاد یک منطقة «موازی» و طالبانپرور بود که چین، ونزوئلا، فرانسه، اسرائیل و ایران از پایگاههای اصلی آن به شمار میرفتند. خارج از سرسپردگی روحانیت شیعه به آنگلوساکسونها، طرح فوق از حمایت «معنوی» واتیکان نیز برخوردار بود. «نرمش بیش از حد» دربار انگلستان در برابر کاتولیسیسم ریشه در همین طرح «الهی» داشت.
این طرح با ظهور نیکولاسرکوزی، هوگو چاوز، کاردینال راتزینگر، اهود اولمرت و احمدینژاد فعال شد. و همچنانکه شاهد بودیم بازیگران آن جز ایجاد بحران و جنگافروزی در خاورمیانه و آمریکای لاتین هیچ هدف دیگری را دنبال نمیکردند. شکست اسرائیل در جبهة لبنان نخستین ضربهای بود که بر پیکر این «نظم نوین» وارد آمد. اما خوشرقصیهای حکومت اسلامی و جنگ زرگری آمریکا با دستنشاندگاناش در جمکران همچنان ادامه یافت و به یاد داریم که فعلة فاشیسم در «روزآنلاین»، جهت ارعاب مردم ایران هر روز عکس رزمناوهای آمریکا را منتشر میکردند و روز و ساعت حمله به ایران را نیز به اطلاع هممیهنان میرساندند! باشد که احساس «کسالت» نکنند. و اما با در نظر گرفتن تهدیدهای اخیر شاخة نظامی «ارتش آزادیبخش ایرلند شمالی(ایرا)» و افشاگری دیرهنگام رسانة پوپولیسیت «سان» پیرامون دخالت نظامیان انگلستان در عملیات بمبگذاری در افغانستان، میتوان خروج پیش از موعد انگلستان از این کشور را پیشبینی کرد.
به گزارش سایت لوموند، مورخ 14 آوریل 2009، روز یکشنبه 12 آوریل شاخة نظامی «ایرا»، ضمن تهدید به قتل «مارتین گینس»، معاون نخست وزیر ایرلند، تهدید کرد با بمب «لندن» و «اولستر» را هدف عملیات خرابکارانة خود قرار خواهد داد! در تاریخ 15 آوریل رسانة پوپولیست «سان» مطلبی منتشر کرد که حاکی از قتل نظامیان انگلستان در عملیات خرابکارانة هممیهنانشان در افغانستان بود. البته ما پیشتر نیز میدانستیم که بمبگذاری و کشتار در افغانستان به نام القاعده و طالبان و به دست آنگلوساکسونها صورت میپذیرد. ولی هیچ فکر نمیکردیم شاهد روزی باشیم که شیپورهای جنگ طلبان در انگلستان، آنهم شیپور پوپولیستی چون «سان» ناگهان دست به افشاگری بزند و به مخاطبان نژادپرست مخلص و فدائی فوتبال و تف و مشت و لگد و خشونت تلویحاً تفهیم کند که حضور ارتش نازنازی ما در افغانستان دیگر «مصلحت» نیست.
به عبارت دیگر نمیدانستیم روزی خواهد رسید که جنگفروشان، خود جنگستیز شوند! روزی خواهد رسید که رسانة پوپولیست «سان» افکار عمومی را برای خروج نظامیان انگلستان از افغانستان آماده کند. با خروج این ارتش استعماری مهمترین مانع در برابر احداث کریدور «شمال ـ جنوب» برداشته خواهد شد و ارتباطات زمینی بین کشورهای منطقه گسترش خواهد یافت. و در راستای چنین تحولاتی، تداوم مردمسالاریهای «سرگذر» و حفظ روسپیهای سیاسی در حاکمیت ایران نیز دیگر امکانپذیر نخواهد بود. خامنهای و شریعتمداری در نبرد خیالی خود با «جهان استکبار» به همان سرنوشت دونکیشوت دچار خواهند شد. ایندو قهرمانان رمانیاند که فروپاشی مقدسات را به ملت ایران نوید میدهد!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت