شنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۸

جکی‌چان در جمکران!
...


«دشمن چو از همه حیلتی فروماند، سلسلة دوستی بجنباند، پس آنگه به دوستی کارهائی کند که هیچ دشمن نتواند.»
گلستان سعدی، باب هشتم، آداب صحبت.

سیاست آمریکا برخلاف شعارهای پرزیدنت اوباما «تغییر»‌ نکرده. تغییرات ظاهری در سیاست ایالات متحد که در سخنرانی‌های اوباما و دیگر مقامات آمریکا مشاهده می‌کنیم ریشه در ناکامی‌های سازمان ناتو در جنگ‌افروزی دارد و بس. حمایت از سرکوب و سانسور در «محور موازی»: چین، ونزوئلا، فرانسه، پاکستان، و ... و جنگ‌افروزی در قفقاز همچنان در دستورکار سازمان ناتو است.

به گزارش فیگارو، مورخ 18 آوریل سالجاری، پارلمان سومالی در موگادیشو به اتفاق آراء اجرای قوانین توحش «شریعت» را تصویب کرد! و به این ترتیب یک گام دیگر برای تقویت «محور موازی» برداشته شد. در همین راستا، به گزارش نووستی، مورخ 16 آوریل 2009، دولت روسیه پایان شرایط ویژه در چچنی و خروج نیروهای فدرال را از این منطقه اعلام داشت. در فردای همان روز سازمان ناتو از برگزاری یک مانور 25 روزه در گرجستان خبر می‌‌دهد! یادآور شویم که منطقة چچنی بین داغستان و کشور گرجستان واقع شده. روز گذشته «روگزین»، نمایندة روسیه در سازمان ناتو رسماً به این سازمان اسلام‌پناه هشدار داد که اگر ضمن مانور نظامی با گرجستان اتفاقی بیفتد، سازمان ناتو مسئول آن شناخته خواهد شد.

نووستی، مورخ 17 آوریل 2009، در مورد مانور مذکور می‌نویسد، این مانور با شرکت 19 کشور عضو، و 1300 نظامی از تاریخ ششم ماه مه آغاز و تا اول ژوئن ادامه خواهد داشت. به گفتة سخنگوی سازمان ناتو، این مانور در حد «ستاد فرماندهی» است و بدون استفاده از تجهیزات نظامی و سلاح‌های جنگی اجرا می‌شود! باید پرسید هدف از مانور 25 روزه در گرجستان آنهم در شرایطی که مخالفان ساکاشویلی هر روز در تفلیس به تظاهرات مشغول‌اند، اگر جنگ‌افروزی نیست، پس چیست؟ شاید ارتش ناتو برای دفاع از آزادی بیان مانور کذا را در گرجستان برنامه ریزی کرده که اگر جنگ‌افروزی میسر نشد حداقل روسیه بالاجبار شرایط ویژه در چچنی را تمدید کند! چون «شرایط ویژه» برای تداوم سرکوب بسیار مفید است. شیفتگی سازمان سیا به «شرایط ویژه» بی‌دلیل نیست. سیاست‌های ایالات متحد همچنانکه شاهدیم بر جنگ و خشونت استوار شده.

آمریکا نه مدافع حقوق بشر است، نه مدافع آزادی بیان! پس بهتر است محکومیت رکسانا صابری را مخالفت با آزادی بیان قلمداد نکند. گورکن‌ها اگر این تحفة قریة داکوتای شمالی را که از همکاران خودشان بوده بازداشت کرده‌اند، فقط به این دلیل است که مأموریت «خواهر» رکسانا صابری همچون مأموریت‌های هاله اسفندیاری و رامین جهانبگلو با شکست روبرو شده و «رکسی‌جان» هم باید مانند اینان جل‌وپلاس‌اش را جمع کرده جمکران را ترک گوید.

کسی در ایالات متحد نگران سرکوب مردم ایران نیست! کاملاً بر عکس، حاکمیت ایالات متحد از گسترش آزادی‌های اجتماعی، ارتقاء فرهنگ و عدم سرکوب در ایران به شدت متضرر خواهد شد. نمایش مهوع بازداشت و محاکمة رکسانا صابری در واقع برای ارعاب مردم ایران به راه افتاده. پیام این صحنه‌سازی‌ها این است که اتباع آمریکا، که هیلاری کلینتون هم برای‌شان خیلی «نگران» است از سرکوب در امان نیستند، چه رسد به ایرانی‌ها! اگر نه هیچ تهدیدی متوجه رکسانا صابری و همپالکی‌های‌اش در ایران نبوده و نخواهد بود.

رکسانا صابری طی چند سالی که در ایران به اصطلاح خبرنگاری می‌کرد در واقع به چه کاری مشغول بوده؟ دفاع از آزادی بیان، یا گسترش شبکة برانداز خاتمی و خبرچینی برای ساواک جمکران؟ امثال رکسانا صابری را برای دفاع از آزادی به ایران ارسال نمی‌کنند. وظیفة اینان ارائة «چهرة دلپذیر» از توحش حکومت جمکران است و بس!
اینان با تهیة گزارش‌های مستند احمق‌فریب از زبان امثال شهلا شرکت یا مرضیه مرتاضی و شرکاء‌ به افکار عمومی در غرب چنین القاء می‌کنند که «فرهنگ» مردم ایران «ایجاب» می‌کند جامعه «زنانه ـ مردانه» باشد، و زنان ایران در چنین جامعه‌ای «احساس» آزادی و آرامش می‌کنند!

مشابه همین پروپاگاند در مورد عربستان در رسانه‌های غرب جریان دارد. پروپاگاند کذا به این ترتیب ساخته و پرداخته می‌شود که ابتدا یک زن را بدون حجاب با آرایش و لباس خوشایند به مخاطب معرفی می‌کنند که احتمالاً تحصیلات دانشگاهی را در اروپا یا آمریکا گذرانده و همینطور که در برابر سوربن در پاریس قدم می‌زند به زبان انگلیسی یا فرانسه به پرسش‌های خبرنگار «پاسخ مناسب» هم می‌دهد! سپس دوربین همین زن را در عربستان در لباس سنتی به مخاطب نشان می‌دهد که در خیابان‌های ریاض یا مدینه قدم می‌زند و می‌گوید، اگر بدون حجاب و در پوشش غیرسنتی در خیابان ظاهر شوم مردها برایم ایجاد مزاحمت خواهند کرد! ترجیح می‌دهم در کشورم با پوشش سنتی ظاهر شوم چون «احساس آزادی» می‌کنم! در نتیجه مخاطب چنین برداشت می‌کند که اگر در عربستان قوانین، حضور زن بدون حجاب در اماکن عمومی را ممنوع کرده، در واقع برای «حفظ» آزادی زنان است.

بله این سخنان صدمن‌یک‌قاز خلق‌الله را در اروپا «قانع» می‌کند که اگر زن مذکور که از «نخبگان» نیز هست، «احساس آزادی» می‌کند، پس زنان رده‌های پائین‌تر اجتماعی نیز به طریق اولی چنین احساسی دارند و دلیلی ندارد که ما در غرب کاسة داغ‌تر از آش باشیم. ولی در این پروپاگاند، مانند هر پروپاگاند دیگری اشکالات فراوانی وجود دارد. چون تبلیغات رسانه‌ای همچنانکه پیشتر هم گفتیم «منطق متعارف» و عقل سلیم را به چالش می‌طلبد. در این قماش پروپاگاند به مخاطب می‌گویند آزادی‌های اجتماعی هیچ ارتباطی با حقوق قانونی ندارد، بلکه یک «احساس» است و هر کس «احساس» آزادی کند در واقعیت از آزادی هم برخوردار شده! در صورتیکه آزادی هیچ ارتباطی با احساسات فرد ندارد. ممکن است فردی «عارف‌مسلک» باشد یا به توهم دچار شده، در زندان هم «احساس آزادی» کند، هر چند که علیرغم چنین احساس «عارفانه‌» فرد مذکور در واقعیت از آزادی بی‌بهره است. چرا که «آزادی» در درجة نخست «حق انتخاب» آزادانه است نه یک احساس! از سوی دیگر آزادی یک مجموعه از آزادی‌های فردی و اجتماعی است که افراد، «طبق قانون» از آن برخوردار می‌شوند، نه به دلیل برداشت شخصی یا موافقت اکثریت و قبول عام. در صورتیکه پروپاگاند رسانه‌ای به ما می‌گوید، آزادی فرد در جامعه منوط به «باورعام» و «نگاه مردم» است!

روشن‌تر بگوئیم رسانه‌های غرب در جهان سوم، «نگاه مردم» و «برخورد عوام» را معیار «قوانین و مقررات» معرفی می‌کنند. به عبارت دیگر استعمارگران در جهان سوم از حقوق‌دان می‌خواهند برای تدوین قانون، درک و فهم و آگاهی خود را به سطح «تعصبات» و «باورهای مردم» و انتظارات عوام‌الناس تنزل دهد! حال آنکه در جوامع غرب عکس چنین روندی را توصیه می‌کنند. در این جوامع قانون به مردم تفهیم می‌کند که حق ندارند تعصبات و خرافات و باورهای مذهبی خود را بر افراد دیگر جامعه تحمیل کنند، چون قانون مدافع حقوق و آزادی‌های اجتماعی است و در چارچوب همین قانون، مأمورین انتظامی موظف‌اند حافظ آزادی‌های اجتماعی باشند. بله، این است پایه و اساس پروپاگاند استعماری در برخورد «چپاولگرانه» با توده‌های جهان سوم.

بر اساس این برخورد دوگانه، در جهان غرب حقوقدان باید قوانین و مقررات را برای ارتقاء حقوق انسانی تدوین کند، ولی همان حقوقدان در جهان اسلام، قوانین را بر «باورها» و خرافات و توهمات توده‌های متعصب متکی می‌کند! برای تأمین چنین شرایطی لازم است که دست‌های استعمار پست‌ترین، رذل‌ترین، ابله‌ترین و فرصت‌طلب‌ترین افراد را در رأس هرم قدرت مستقر کند. و طی کودتای 22 بهمن 1357 دقیقاً همین شرایط در ایران فراهم آمد. سال‌هاست که رسانه‌های غرب به رهبری بنگاه «بی‌بی‌سی» می‌کوشند نزد افکار عمومی غرب از حاکمیت اراذل و اوباش در کشورمان «تصویر یک انقلاب دلپذیر» ارائه دهند!

البته دچار توهم نشویم این سیاست سرکوب به کشور ایران یا کشورهای خاورمیانه محدود نمی‌شود. به هیچ عنوان! چون هدف این سیاست گشودن راه تاراج ثروت‌های ملی برای سرمایه‌سالاری غرب است، در نتیجه چنین سیاستی مرز نمی‌شناسد. امروز دامنة این پروپاگاند سرکوب به کشور چین رسیده تا روابط گستردة گاوچران‌ها با حکومت مائوئیست چین تحت تأثیر مسائل بی‌اهمیتی چون «حقوق بشر» و «آزادی بیان» قرار نگیرد!

برای اعمال چنین سیاستی غربی‌ها نمی‌توانند به امثال هاله اسفندیاری و رکسانا صابری متوسل شوند. چین یک قدرت جهانی است و با حکومت مفلوک جمکران قابل قیاس نیست. از اینرو برای توجیه سرکوب در چین می‌باید به ابزار مهم‌تری متوسل شد، به فردی که هم مخالف دمکراسی باشد و هم برخوردار از شهرت جهانی! هم تعصبات میهن‌پرستانة چینی‌ها را در رابطه با هنگ‌کنگ تأئید کند، و هم در چین از محبوبیت گسترده برخوردار باشد. برای چنین تبلیغاتی چه کسی بهتر از «جکی‌چان»، هنرپیشة فیلم‌های عوام‌پسند و صدمن‌یک‌قاز که هم اهل هنگ‌کنگ است و هم متخصص آزادی‌های سیاسی! «تخصصی» که پیشتر آنرا از همة جهانیان پنهان داشته بود! ایشان در جمع تجار چینی بر ضد دمکراسی فتوی صادر کرده‌اند، چرا که از قضای روزگار دمکراسی را با «هرج‌ومرج» در ترادف قرار می‌دهند! درست مانند هوچی‌های محافل فاشیسم بین‌الملل.

به گزارش فیگارو، مورخ 18 آوریل 2009، در منطقة «هاینان» در جنوب چین کنفرانسی پیرامون سانسور سینمائی بر پا شده بود که در آن سرمایه‌داران و تجار بسیاری شرکت داشتند که اکثرشان چینی بودند. در همین کنفرانس است که جکی‌چان در سخن‌رانی خود بر ضد آزادی «فتوی» صادر فرموده‌اند.

جکی‌چان، از اهالی هنگ‌کنگ است که هم‌صدا با دولت چین با استقرار دمکراسی در این منطقه مخالفت کرده، در نتیجه از الطاف حاکمیت چین برخوردار است و به همین دلیل برای سخن‌رانی در کنفرانس کذا از این شخصیت مخالف «آزادی‌ بیان» دعوت شده بود. به گزارش فیگارو، ایشان چنین می‌فرمایند:

«مطمئن نیستم که برخورداری از آزادی خوب است یا نه؟ در این ‌مورد واقعاً افکار آشفته‌ای دارم. اگر بیش از حد آزاد باشیم، مثل هنگ‌کنگ می‌شویم، بسیار آشفته و درهم برهم. تایوان هم [همینطور است.] کم، کم دارم احساس می‌کنم که ما چینی‌ها نیازمندیم که مهار شویم. اگر کنترل نشویم، هر چه دلمان بخواهد انجام می‌دهیم.»

البته ما از اظهارات جکی‌چان هیچ تعجب نمی‌کنیم. از یکسو ایشان حقوق‌دان و مدافع آزادی‌ بیان نیستند، و تفاوت آزادی و هرج‌ومرج را به هیچ عنوان نمی‌شناسند! شاید هم فقط عقاید شخصی خودشان را بیان کرده‌اند. از سوی دیگر اگر نمایش فیلم‌های ایشان در چین ممنوع شود نان‌شان از روغن در آمده، آجر خواهد شد. پس طبیعی است که «جکی‌چان» ضمن نفی «آزادی»، تایوان و هنگ‌کنگ را هم «مهد آزادی» معرفی کنند. و باز هم طبیعی است که این سخنان مضحک با کف زدن حضار توام شود. ولی آنچه در این میان «طبیعی» نیست، «بازتاب» این سخنان آزادی‌ستیز در یک رسانة معتبر کشور فرانسه است! کشوری که در آن «آزادی» را مسلماً از زبان یک هنرپیشة سینما «تعریف» نمی‌کنند! ‌ آنهم هنرپیشه‌ای که آشکارا با استقرار دمکراسی در سرزمین خود مخالف است. این نسخه‌ها فقط برای گسترش سرکوب و ممانعت از آزادی‌ بیان در چین تجویز می‌شود. به چند دلیل، نخست اینکه تثبیت و توجیه سرکوب در کشور چین سرکوب را در منطقه گسترش خواهد داد. و این امر با توجه به مجاورت چین با روسیه بر این کشور نیز تأثیر می‌گذارد. شاهدیم که این تحرکات در شرایطی صورت می‌پذیرد که دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه ضمن حمایت از دمکراسی در اینکشور، خواهان آزادی تشکل‌های غیردولتی شده و برای نخستین بار با یک رسانة مشهور مخالف دولت نیز رسماً مصاحبه کرده.

«بی‌هنران هنرمند را نتوانند که بینند، همچنانکه سگان بازاری سگ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند. یعنی سفله چون به هنر با کسی برنیاید، به خبث‌اش در پوستین اوفتد.
کند هر آینه عیب‌ات حسود کوته دست
که در مقابله گنگ‌‌اش بود زبان مقال»
گلستان سعدی

به همین دلیل حاکمیت آمریکا تلاش دارد از طریق گسترش روابط «چین ـ ونزوئلا» و تبلیغات برای حکومت‌های اسلامی، به ویژه حکومت گورکن‌ها در مرزهای روسیه در واقع با گسترش دمکراسی نیز در این کشور مقابله کند. چرا که ایالات متحد، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و برملا شدن بخشی از فعالیت‌های سازمان مخوف سیا دیگر نمی‌تواند به واژگون‌نمائی ادامه دهد و ضمن حمایت از فاشیسم جایگاه مدافع حقوق بشر و آزادی‌بیان را نیز همزمان اشغال کند. بازتاب سخنرانی‌های کشکی و مزورانة جکی‌چان در فیگارو در چارچوب همین سیاست سرکوب قرار می‌گیرد.

در هر حال همچنانکه گفتیم ایجاد محور موازی یک سیاست شکست خورده است و ایالات متحد آب در هاون می‌کوبد. امروز حکومت گورکن‌ها ناچار شد به بهانة بدی هوا مانور نیروی هوائی خود را به مناسبت روز ارتش لغو کند. و به همچنین موشک‌هائی که سردار نجار از چین و ماچین ابتیاع فرموده‌ بودند در میان سلاح‌های حاضر در رژة نیروهای مسلح به چشم نمی‌خورد، و از همه مهم‌تر شعار نبرد با آمریکا و اسرائیل نیز از سخنرانی پرزیدنت مهرورزی حذف شده بود! مسلماً این مسائل نیز به دلیل «بدی هوا» بوده!

البته پرزیدنت جمکران که از تأمین امنیت مرزهای کشور با پاکستان عاجزاند، در سخنرانی‌ای که طبق معمول مضحک بود ادعا کرده‌اند که، «ملت ایران مقتدرترین ملت منطقه است!» ما هم به مهرورزی می‌گوئیم که دولت ایران هم مفلوک‌ترین دولت منطقه است! به گزارش نووستی، مورخ 29 فروردین‌ماه سالجاری، فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران ادعا کرده:

«ایران آمادة دفاع از منطقه به بهترین شکل است. منافع ما در خلیج فارس و تنگة هرمز ایجاب می‌کند...»

بله! منافع «ما» در خلیج فارس در واقع منافع آنگلوساکسون‌ها در «خلیج همیشه فارس» است نه منافع ملی ایران. باری! ما هم حرف‌های ایشان را باور کردیم! اگر چه رهبر فرزانه به ادعای خود خارج از «نظام جهانی» قرار گرفته‌اند، اما به گزارش رادیو فردا، مورخ 18 آوریل سالجاری، طی سال 1387 صادرات آمریکا به ایران بیش از 200 درصد افزایش داشته و ترهات فیروزآبادی در واقع به دلیل «پس بودن هوا» عنوان می‌شود. چرا که صدور نفت کویت هم به دلیل همین «بدی هوا»‌ از روز پنجشنبه متوقف شده! به گزارش حنازرچوبه،‌ مورخ 28 فروردین‌ماه سالجاری، شرکت ملی نفت کویت اعلام داشت با بهبود وضع شرایط جوی صدور نفت کویت از سر گرفته شد! می‌بینیم که هوای منطقه ناگهان فقط برای کویت و جمکران نامساعد شده، چرا که بقیة کشورهای حاشیة‌ خلیج فارس هیچ مشکلی برای صدور نفت و پرواز هواپیماهای‌شان نداشتند!

گر بی‌هنر به‌ مال کند کبر بر حکیم
ک...ن خرش شمار اگر گاو عنبر است

به گزارش رادیو فردا، مورخ 29 فروردین‌ماه سالجاری، مانور نظامی مبارزه با تروریسم سازمان همکاری‌های شانگهای از امروز به مدت سه روز در تاجیکستان برگزار خواهد شد. روز گذشته نظامیان روسیه، چین و دیگر کشورهای آسیای میانه وارد پایگاه نظامی فخرآباد در تاجیکستان شدند تا با هلیکوپترهای نظامی، هواپیماهای جنگنده و خودروهای زرهی این مانور سه روزه را برگزار کنند. و اما به گزارش نووستی، در این مانور که «نورک ـ آنتی ترور» نام دارد، ازبکستان، عضو پیمان شانگهای شرکت نکرد، چین فقط در بخش عملیاتی حضور یافت و از چهار کشور ناظر، فقط هند و پاکستان حضور داشتند! مغولستان در خواب بود، و حکومت قدر قدرت جمکران از منافع اربابان در خلیج فارس و «همه جاهای دیگر» دفاع می‌کرد. البته یک نکتة مهم را به یاد داشته باشیم و آن اینکه مهرورزی، فیروزآبادی و دیگر گورکن‌ها که به آخر خط رسیده و پیوسته دم از قدرت و شوکت می‌زنند حتماً «احساس قدرت» می‌کنند.

ای طبل بلند بانگ در باطن هیچ
بی‌توشه چه تدبیر کنی وقت بسیچ





نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ آدردرایو

نسخة پی‌دی‌اف ـ داک‌ستاک

نسخة پی‌دی‌اف ـ ایشیو

نسخة پی‌دی‌اف ـ مدیافایر

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت