چهارشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۸



سرسره در سوئیس!

...
در وبلاگ «دیالوگ در کلمبیا» مورخ 25 سپتامبر 2007، گفته بودیم که هدف از دعوت احمدی نژاد برای سخنرانی در دانشگاه کلمبیا در واقع ارائة «تصویر دلپذیر» از محمد خاتمی است. ولی با کنار رفتن محمد خاتمی از مسابقات مارگیری، فاشیسم بین‌الملل باید گورکن دیگری پیدا کند.

هم‌میهنان گرامی! اگر کمی شانس داشته باشیم، پاسدار محسن رضائی بجای احمدی‌نژاد برتخت ریاست چاه جمکران جلوس خواهد کرد. این یکی سابقة درخشانی هم دارد. در عملیات خرابکارانه و بمب‌گذاری با شبه ‌نظامیان گروه بهزاد نبوی همکاری صمیمانه داشته، از اعضای سپاه سرکوبگری است که در سالگرد تولد الیزابت دوم برای ایجاد بحران و جنگ‌افروزی ساخته و پرداخته شده. و در ضمن چندین سال‌ در مجمع تشخیص مصلحت نظام، تحت نظارت اکبر بهرمانی پفیوزی و رذالت و وقاحت را نیک آموخته. خلاصه یک گورکن تمام عیار است، و هم در قلب دستاربندان جا دارد، هم نزد پاسداران. خداوندشان در واشنگتن هم از ایشان بسیار خرسند و راضی است.

در ضمن ما از سخنرانی احمدی‌نژاد در ژنو به هیچ عنوان شرمنده نیستیم، چون این ایرانی‌نما، نه نمایندة‌ ماست نه نمایندة‌ کشور ما! احمدی‌نژاد، مانند پاسدار شریعتمداری،‌ پروفسور مولانا، پاسدار سازگارا و دیگر مقامات جمکران پادوی آنگلوساکسون‌هاست، آنگلوساکسون‌هائی که ضمن تحریم نشست «دوربان 2» مطالبات‌شان را هم از زبان محمود احمدی نژاد به جهانیان اعلام کردند. ‌ همچنانکه هر هفته خواسته‌های خود را در قالب «وقوقیه‌های جمعه» از زبان نعلین‌ها به ما ملت ابراز می‌دارند.

همچنانکه گفتیم در ژنو پوست خربزه را زیر پای پرزیدنت مهرورزی گذاشتند و ایشان نیز به مصداق «مأمور و معذور» با کمال میل به سرسره بازی روی پوست خربزه مشغول شدند. به این ترتیب پروپاگاندی که در سال 2007 با حضور احمدی‌نژاد در دانشگاه کلمبیا آغاز شده بود در نشست «دوربان 2» در ژنو تداوم یافت. این پروپاگاند هنوز به پایان نرسیده ولی به بسیاری از اهداف خود دست یافته. از جمله تثبیت لات‌سالاری جمکران در جایگاه رهبری مدافعان حقوق مردم فلسطین! و مهم‌تر از آن دو قطبی کردن فضای داخل کشور پیرامون محور «هلوکوست» که در واقع هیچ ارتباطی با مسائل ایرانیان نداشته و ندارد!

در هر حال بلافاصله پس از سخن‌رانی مهرورزی، شیخ کروبی که هنوز هیچ برنامة سیاسی مدونی برای انتخابات ندارد،‌ سریعاً اعلام داشت، ‌ «من هلوکوست را قبول دارم!» یعنی، اینهم برنامة ‌حزب «اعتماد ملی!» بله، اگر ایشان «هولوکوست» را نمی‌پذیرفتند نه تنها آزادی‌های اجتماعی در ایران تأمین نمی‌شد، ‌ که بخشی از تاریخ معاصر جهان نیز همچنان بلاتکلیف می‌ماند و نمی‌دانست چه خاکی بر سر کند! اگر کروبی حرفی نمی‌زد تا سال‌ها و سال‌ها در کلاس‌های درس و کتاب‌های تاریخ در مورد وقایع جنگ جهانی دوم توضیح می‌دادند، ‌ تا اعلام مواضع حکومت اسلامی و شیخ کروبی از هرگونه اظهار نظری پیرامون هلوکوست خودداری می‌کنیم!

هر چند رخدادهای تاریخی نیازمند تأئید مشتی گورکن و روضه‌خوان در جمکران نیست، ولی اگر نام شیخ کروبی را از صندوق مارگیری استخراج کنند،‌ رئیس جمهور چاه‌ جمکران، برای حل مسائل کشور، روزی پنج نوبت در صداوسیمای کریه جمکران اعلام خواهد ‌کرد، «من هولوکوست را قبول دارم!» همانطور که پیشتر خمینی دجال هم برای ملت ذکر اسلام گرفته بود، اینبار کروبی ذکر «هلوکوست» خواهد گرفت.

و اما مهم‌ترین دستاورد پروپاگاند کذا پایان دادن به جنجال «نفی هلوکوست» توسط شخص احمدی نژاد بود. مهرورزی که با جنجال و هیاهو قصد پاک کردن اسرائیل را داشت در یک سازمان رسمی جهانی در ژنو، به صورت رسمی حرف خود را پس گرفت، البته با توسل به همان شیوة لات‌سالاری و از طریق ایجاد هیاهو. چه لات بازی و عربده‌جوئی در ایران همواره کارساز سیاست آنگلوساکسون‌ها بوده. در آمریکای لاتین نیز افتخار معلق زدن برای سازمان سیا نصیب کلنل هوگوچاوز شده.

شاهد بودیم که در نشست کشورهای آمریکا، این کلنل کودتاچی به بهترین وجه وظیفة پرافتخار خوش‌رقصی را به انجام رساند و پس از پایان نشست از شدت شادی به جست وخیز پرداخته «معجزة» نشست را به جهانیان اعلام کرد. خلاصه هوگوچاوز کاری کرد که فیدل‌کاسترو رسماً نشست مذکور و بیانیة‌ پایانی آن را یک مضحکه بخواند. به گزارش بخش فرانسه زبان نووستی، مورخ 21 آوریل 2009، فیدل کاسترو می‌نویسد:

«موفق به درک دلیل شوق و شادی ابراز شده از سوی بعضی شرکت کنندگان در این نشست ‌نشده‌ام. رنج مطالعة‌ بیانیة پایانی نشست را بر خود هموار کردم. به سخنان نخست وزیران «ترینیته ـ و ـ توباگو»، کانادا، و رؤسای جمهور مکزیک و پاناما نیز در نشست خبری‌ گوش فرا دادم. اینان ادعا کردند که نشست مذکور بر همة نشست‌های دیگر از هر نظر برتری داشت. پنداشتم بدون تردید معجزه شده. اکسیر تبدیل فلز به طلا را کشف کرده‌اند. پس دیگر چه غم؟ [...]‌ مگر سواد خواندن نداریم؟ دقیقاً همین سازمان دولت‌های آمریکاست که ما را نجات داده. در 13 پاراگراف از بیانیة پایانی 67 صفحه‌ای بر این امر تأکید شده. [...] این سازمان ضامن استقلال ملت‌های آمریکای لاتین و تمامیت ارضی کشورهای‌شان است! هیچوقت در امور داخلی این کشورها دخالت کرده؟ هرگز! تا به حال ابزار دست ایالات متحد بوده؟ هیچگاه! این بدگوئی‌های کاسترو ـ کمونیسم کشور کوباست! کشوری که هرگز در آن انتخابات برگزار نشده و ظلم بر آن حاکم است. کشوری که طی نیم قرن در برابر کشور ضعیف،‌ بی‌دفاع و فقیری چون ایالات متحد جسارت ایستادن داشته.»

بله اگر به دلیل وجود سنت مستحکم و ریشه‌دار مبارزات چپ در آمریکای لاتین، ایالات متحد و شرکاء نمی‌توانند «لات‌سالاری» و پوپولیسم اوباشی از قماش هوگوچاوزها را بر مردم حاکم کنند، در منطقة خاورمیانه، به ویژه در ایران در کمال تأسف نبود سازمان و متفکران قابل اعتنای چپ، شرایط کاملاً متفاوتی ایجاد کرده. خارج از تبلیغات شیپورهای استعمار غرب برای امثال خمینی، احمدی‌نژاد و شرکاء، مسلمان‌نمایان ساکن اروپای غربی نیز می‌باید برای ما ملت نقش پامنبری این‌ها را ایفا کنند. به گزارش حنازرچوبه، مورخ دوم اردیبهشت‌ماه سالجاری، «محمد ناصرلطرش» یکی از اوباش‌الله ساکن فرانسه می‌گوید، احمدی نژاد نمایندة کشورهای مسلمان در ژنو بود، و حرف دل‌ مسلمانان و اعراب را زد:

«من به این نحوه سخنرانی افتخار می‌کنم. سخنرانی [احمدی‌نژاد] در سطح نشستی بود که بیش از 190 کشور جهان در آن شرکت داشتند.»


دلیل ابراز چنین ترهاتی در واقع تشویق لات‌بازی و هنجارگریزی در کشور ایران است، چرا که سخنان احمدی نژاد هیچ ربطی به موضوع نشست نداشت. و به همین دلیل است که یک مهاجر پابرهنة مراکشی که به افتخار پادوئی برای پلیس فرانسه مفتخر است، و در کودکی در دهات‌اش به او آموخته‌اند، ایرانیان «مسلمان نیستند و نجس‌اند»، امروز به مهملات مهرورزی «افتخار» هم می‌کند. چرا که سیاست حاکمیت فرانسه تشویق همین «هنجارگریزی» در بین مهاجران مسلمان است. پیشتر گفتیم که حاکمیت فرانسه دست اوباش را برای استقرار «نمونه‌های کوچک» حکومت اسلامی در فرانسه باز گذاشته تا سرکوب مهاجران به شیوه‌های ساده‌تری عملی شود. در کشورهائی چون کانادا اوضاع به مراتب اسف‌بارتر است، ‌چرا که قوه قضائیة کانادا نه در رابطه با قوانین جزائی کشور که در رابطه با دین و مذهب فرد مجرم «حکم» صادر می‌کند! همان شرایطی که اسقف ویلیامز نیز خواهان اجرای آن در انگلستان شده بود.

آنگلوساکسون‌ها با چنین برخوردی در واقع به مهاجران مسلمان تفهیم می‌کنند که لیاقت برخورداری از قوانین دمکراتیک را ندارند، هر چند که چنین تبعیض آشکاری در بسته‌بندی ابله‌فریب «احترام به ادیان» و «احترام به فرهنگ‌ها» به مهاجران تحمیل می‌شود. بی‌دلیل نبود که آمریکا، کانادا، نیوزلاند و به ویژه استرالیا، مرکز توحش آنگلوساکسون‌ها نشست دوربان را به بهانه‌های واهی تحریم کردند. و بی‌دلیل نبود که احمدی‌نژاد به عنوان تنها رئیس دولت در نشست دوربان حضور یافت، تا با توسل به لات‌بازی بر تحریم این نشست توسط اربابان خود مهر تأئید بگذارد.

به آدمی نتوان گفت ماند این حیوان
مگر دراعه و دستار و نقش بیرون‌اش

در اقتصاد سرمایه‌سالاری استفاده از «کارگر غیرقانونی» و توسل به «نیروی‌کار» قاچاق و بیگاری گرفتن از انسان‌ها چنان پرسود است که سرمایه داری غرب در عرصة سیاست نیز به همین شیوة برده‌داری متوسل شده و سیاست خود را با استفاده از دولت‌های غیرقانونی و غیرمسئول اعمال می‌کند. محور موازی،‌ در راستای همین نگرش ایجاد شده بود.

در دو قطب محور کذا لات‌سالاری هوگوچاوز و حکومت اسلامی به عنوان کارگر قاچاق و در مرکز آن دولت چین، به عنوان «کارگررسمی» انجام وظیفه می‌کردند. دولت چین به نوبة خود با توسل به پاکستان و دولت کرة‌ شمالی به باج‌گیری و نفس‌کش‌طلبی در منطقه مشغول بود تا اینکه دولت قدرقدرت پاکستان ناچار شد بخشی از خاک خود را در اختیار یک گروه «طالبان‌تر» از خود قرار دهد و موشک کرة شمالی هم جام زهر را سر کشید.

و در پی این وقایع است که برای نخستین بار وزیر امورخارجة روسیه به کرة شمالی سفر می‌کند تا به محاصرة این کشور که توسط آمریکا و با حمایت چین اعمال می‌شد پایان دهد. به گزارش نووستی، مورخ 22 آوریل 2009، طبق توافقنامة روسیه و چین، کریدور «هازان ـ تومن» که از «تومانگان» درکرة شمالی می‌گذرد در سالجاری باز خواهد شد. روسیه از این مسیر زغال سنگ، چوب،‌ فلزات، کود و سوخت به چین صادر می‌کند. در برابر، ‌ چین هم سیمان، میل‌گرد، و برخی محصولات مصرفی را به روسیه صادر خواهد کرد. در این راستا دولت چین بازسازی راه آهن فرسودة کره شمالی را که 120 کیلومتر طول دارد بر عهده خواهد گرفت. در نتیجه، سطح مبادلات تجاری بین روسیه و چین از 50 تا 60 واگن در روز به 500 تا 700 واگن ارتقاء خواهد یافت. و کرة شمالی به این ترتیب از انزوای سیاسی و اقتصادی که دهه‌هاست توسط آمریکا بر این کشور تحمیل شده خارج می‌شود.

پس اگر چین، مرکز ثقل محور موازی اینچنین ناچار به عقب‌نشینی شده، اطمینان داشته باشیم که حاکمیت پوپولیست ونزوئلا و حکومت اسلامی جمکران نیز بزودی ناچار به بازنگری در لات‌سالاری‌های خود خواهند شد، و حاکمیت فرانسه به طریق اولی تبلیغات «هنجارگریز» و «قانون ستیز»، ویژة فاشیست ‌مسلمان‌ها را کاهش خواهد داد. چون علیرغم جنجال و تحریم نشست «دوربان 2»، بازندگان اصلی این نشست، تحریم کنندگان و نوکران‌شان در جمکران‌اند.






...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت