بوگیر جکسون!
...
ایالات متحد هر وقت میخواهد «تیزی» در دهکدة جهانی در کند، به حکومت جمکران فرمان طبل زدن میدهد تا صدای تیز مقدساش به گوش جهانیان نرسد. البته این شیوة پروپاگاند را متخصصین هدایت افکار عمومی از مضحکات سعدی آموختهاند، پیش از آنکه گلستان به زیور سلاخی فروغیها و خاتمیها آراسته شود:
«درویشی در مستحم تیز بلند میداد، طبلی به پسرکی داد که چون من به مستحم روم تو طبل بزن تا آواز تیز من نیاید. پس هر گاه که آواز تیز بلندتر بودی پسرک را بزدی که طبل را چنان زن که آواز تیز من نیاید. پسر گفت، تو چنان تیز میدهی که آواز طبل فرو میماند.»
ایالات متحد برای اعلام رسمی مواضع نوین احمدینژاد در مورد اسرائیل، و برای «تحلیل» سخنان وی از مضحکات سعدی الهام گرفته. البته مواضع احمدینژاد در واقع مواضع ایالاتمتحد است، به همین دلیل برای تغییر آن لازم بود یک بازار مسگرها در وسعت جهانی به راه افتد که صدای گ... تنها ابر قدرت جهان شنیده نشود! فقط یانکیها یک جنبة مهم و استراتژیک را در مضحکات سعدی نادیده گرفتند و آن اینکه، درویش مذکور در مکان مقدس «تخلی» یا به زبان عامیانه در همان خلای خودمان «تیز» میداد که مسئلة کلانراهبردی «بو» در آن مطرح نمیشد! ولی در سازمان ملل چنین نیست! و علیرغم زوزه و عربدة دانشجویان «یهودی» و سوت و کف همراهان مهرورزی، بوی «عقب نشینی» پر سر و صدای گاوچرانها مشام جهانیان را آزرد!
اینچنین بود که بعضیها برای «تحلیل» بسیار «دقیق» سخنرانی احمدینژاد به «واژگون نمائی» متوسل شده تأکید کردند، سخنان احمدی نژاد به نفع افراطگرایان یهودی بود! اتفاقاً این شیوة تحلیل نیز در مضحکات سعدی موجود است:
«ای پیران سست [...] برخیزید و چون خران دهان باز کنید [...] که این غریب را عارضهای پیدا شده که جمله غم ایام پیش او شادی مینماید.»
برخلاف تحلیلهای بسیار «دقیق» و «الکی ـ کشکی» صاحب نظران بینوا، سخنان احمدی نژاد در نشست «دوربان 2» به نفع افراطگرایان اسرائیل نبود! کاملاً بر عکس مواضع اینان را تضعیف کرد! چرا؟ چون این سخنان در واقع بازنگری در مواضع اولیة مهرورزی بود که پیشتر، و به فرمان اربابان، موجودیت اسرائیل را نفی میکرد تا تنور افراطگرایان داغ و گرم شود و بتوانند از وی و حکومت اسلامی به عنوان یک «خطر جهانی» یاد کنند! این موضع به ویژه از حمایت بیقید شرط قبیلة «شرایبر» هم برخوردار بود. قبیلة کذا از دلالان بینالمللی اسلحه است که یک شاخه هم در فرانسه دارد، و هفته نامة «اکسپرس» یکی از بوقهای شناخته شدهاش به شمار میرود.
بله اگر نیم نگاهی به متن سخنرانی مهرورزی در نشست «دوربان 2» بیافکنیم، خواهیم دید که او نه «هلوکوست» را نفی کرده و نه موجودیت اسرائیل را به زیر سوال میبرد! احمدی نژاد میگوید، به بهانة قربانی شدن یهودیان با «سوءاستفاده از هلوکوست» یک حکومت نژادپرست در فلسطین استقرار یافت. به عبارت دیگر، قربانی شدن یهودیان و «هلوکوست» واقعیتی است که به گفتة احمدی نژاد جهت استقرار یک حکومت نژادپرست مورد «سوءاستفاده» قرار گرفته. بله، این سخنان هم تصفیة یهودیان را تأئید میکند، هم هولوکوست و هم نهایت امر موجودیت کشور اسرائیل را به عنوان یک حکومت نژادپرست به رسمیت میشناسد. روشنتر بگوئیم جاروجنجال به این دلیل به راه افتاد که گاوچرانها بتوانند نوچة خود را در چشم جهانیان «قابل معاشرت» جلوه دهند. البته این تغییر موضع رسمی، با توسل به لاتبازی مطلوب گاوچرانها برای ابتر کردن نشست «دوربان 2» همراه شد:
«به بهانة قربانی شدن یهودیان و سوءاستفاده از هولوکاست با تجاوز و لشکرکشی[...] یک حکومت کاملاً نژادپرست را در فلسطین برپا کردند [...] به بهانة جبران صدمات نژادپرستی در اروپا خشنترین نژاد پرستان را در[...] فلسطین حاکم کردند[...]»
منبع: نووستی، مورخ اول اردیبهشتماه سالجاری
میبینیم که در اینجا فقط سخن از نژادپرستی حکومت اسرائیل است! و نژادپرستی خوشبختانه نزد تحریمکنندگان نشست دوربان: ایالات متحد، کانادا، استرالیا، هلند و زلاندنو و حتی در اروپا، به ویژه در انگلستان پدیدهای است که در پوشش «احترام به اقوام» و حفظ فرهنگ سرزمین مادری و غیره اجرای آنرا شاهدیم! پس سخنان مهرورزی در سازمان ملل در واقع نشان از بازنگری اساسی آنگلوساکسونها در سیاستهایشان در جمکران دارد. اینان مهرورزی را برای جنگافروزی از صندوقهای مارگیری بیرون کشیده بودند حال که برنامة جنگ به بن بست رسیده، باید این «نوبر نارمک» را نزد جهانیان «قابل معاشرت» جلوه دهند. در راستای همین سیاست نوین «صدای آمریکا» یک مصاحبه با احمدی نژاد ترتیب داده که به مصاحبه با آدمیزاد شباهت دارد! مهرورزی در این مصاحبه در رابطه با ماجرای «رکسانا صابری» فرموده، در این مورد دخالت نمیکنم، قوة قضائیه مستقل است!
میبینیم که این سخنان برخلاف همیشه «هنجارگریز» و «قانونشکن» نیست و با لاتسالاری معمول جمکران فاصله دارد! لاتبازی همچنان که شاهدیم با استقرار حکومت اسلامی در ایران روش سیاستگذاری شد و به همین دلیل زبان حاکمیت نیز از ادب و وقار و متانت فاصله گرفت و اوباشی چون خمینی، یزدی، قطب زاده، رفسنجانی و بنیصدر با تکیه بر اوباش خیابانی در رأس هرم قدرت جای گرفتند. حکومت اسلامی به صورت «شماتیک»، در دو ردة عربده و زوزة لاتالله خلاصه میشد: زوزة خمینی در جماران و عربدة ماشالله قصاب در خیابان.
مرد بیسروپا، و رذل در فرهنگ دهخدا «لات» خوانده میشود. ولی این تعریف در مورد حکومت جمکران کفایت نمیکند. چه در این حکومت زنان نیز در ابتذال وقاحت و بیشرمی از دولتمردان هیچ کم ندارند. البته فکر نکنید لاتسالاری از آسمان به کشور ایران باریده. ابداً! پیش از استقرار حکومت اسلامی، فضای اجتماعی جولانگاه اوباش بود. در خیابانهای تهران زنان، با حجاب یا بیحجاب مورد تهاجم زبانی و یا فیزیکی اوباش قرار میگرفتند، بدون آنکه پلیس در اینگونه موارد دخالت کند. در رستورانهای شیک و کلوپهای آنچنانی «مخصوص اعضاء» مانند کلوپ دوست داشتنی فرانسه یا کلوپ شاهنشاهی نیز در بر همین پاشنه میچرخید، منتهی در این اماکن اوباش در ردة اجتماعی متفاوتی قرار میگرفتند.
این مختصر را گفتیم تا به اکثریت جمعیت ایران که تهران پیش از حکومت جمکران را ندیدهاند بگوئیم آنروزها برخورداری از امنیت اجتماعی برای زن، بدون حضور مرد امکانپذیر نبود. به عبارت دیگر سرکوب زنان در عرصة اجتماع به شیوههای مختلف نادیده گرفته میشد و از سوی نیروهای انتظامی تلویحاً مجاز به شمار میرفت. به همین دلیل شهربانی کلنل آیرونساید در اطراف مدارس دخترانة تهران چه در شمال و چه در مرکز شهر حضور نداشت! در نتیجه بهترین محل برای سرکوب زنان همین مناطق بود. خلاصه بگوئیم زمانی که محدودیت خانواده شامل حال ما زنان نمیشد، فضای اجتماعی زن را سرکوب میکرد، و چماق فرهنگ و تمدن مردان و گاه زنان چادر به سر مرزپرگهر بر سر زن ایرانی فرود میآمد. بله، آنروزها هم «گشت ارشاد» به صورت غیررسمی حضور فعال داشت! به همین دلیل آرزوی تنها قدم زدن در خیابانهای تهران همچنان بر دل بسیاری زنان ایرانی، از جمله نویسندة این وبلاگ باقیمانده. از مطلب دور افتادیم بازگردیم به سخنان منطقی مهرورزی پیرامون ماجرای رکسانا صابری که به گفتة اژهای جاسوس هم بوده!
البته این اتهام شاید صحت داشته باشد، ولی شنیدن این مطلب از زبان اژهای خیلی خندهدار است، چرا که وزارت اطلاعات حکومت اسلامی افتخار جاسوسی برای گاوچرانها را دارد و رکسانا هم تبعةآمریکاست. منطقاً سگ دم خود را گاز نمیگیرد!
اگر نظر ما را بخواهید، دستگیری «خواهر» رکسانا برای ایجاد هیاهو و جنجال صورت پذیرفت. همچنانکه شاهدیم مهرورزی یک روز پیش از نشست دوربان، مواضع خود را در رابطه با این خبرنگار «شهید» در حنازرچوبه اعلام داشت. و اگر امروز برای حفظ آبروی آمریکا ادعا میکند که در کار قوة قضائیه دخالت نمیکند و این قوه را «مستقل» میداند، دیگران از جمله بهمن قبادی و صادق زیباکلام چنین استقلالی را به رسمیت نمیشناسند!
بله، صادق زیباکلام که گویا یک مدرک دانشگاهی هم دارد و از نخبگان فقرفرهنگی جمکران به شمار میرود، بلافاصله اتهام رکسانا صابری را مردود شمرده! عجیب است که این جانوران وحشی که عنوان دکتر و استاد علوم سیاسی را هم یدک میکشند درست همان رفتار قانونستیز آخوند جماعت را دارند. صادق زیباکلام به خود اجازه میدهد از یک متهم به جاسوسی شخصاً، از جایگاه کسی که معلوم نیست چه مسئولیتی دارد رفع اتهام کند! و جالب اینجاست که اظهارات سرشار از حماقت دکتر زیباکلام دررسانهها هم منعکس میشود. قوة قضائیه قدرقدرت جمکران هم خفقان گرفته! درست است که کل این ماجرا برای پهن کردن فرش قرمز برای آخوند جسیجکسون، دلال حزب دمکرات به راه افتاده، ولی باید به زیباکلامها که ارواح شکمشان طرفدار دمکراسی شدهاند بگوئیم، شما را چه به دمکراسی؟! کسی که در این حد شعور متعارف ندارد که بفهمد حق دخالت در جریان محاکمات فردی را که به هر اتهامی دستگیر شده ندارد، و با سخنان ابلهانهاش عملاً قانون را نقض میکند، از دمکراسی چه میداند؟
و جالبتر این که در سایت رادیو فرانسه از همین عالم دانشمند مطلبی منتشر شده که جای تردید در حماقت، بیسوادی و مزدوری نویسندهاش باقی نمیگذارد. استاد فرهیخته، زیباکلام برای پنهان داشتن دست پلید استعمار در سرکوب مردم و تاراج ثروتهای ملی فرمودهاند، شرایط اسفبار مردم ایران هیچ ارتباطی به رخدادهای سرنوشت ساز تاریخی و تهاجم ترک و عرب و مغول ندارد، اشکال از خود ماست! و تعجبی نیست که این مزخرفات در سایت رادیو فرانسه منعکس شود. بر اساس ترهات این فرهیختة عرصة فقرفرهنگی، ملت ایران میباید فراموش کند که طی سدة اخیر آنگلوساکسونها فقط سه کودتای رسمی، یک جنگ 8 ساله و چندین کودتای غیررسمی بر ملت ایران تحمیل کردهاند! باید بدانیم که این شرایط اسفبار نتیجة «رفتار» خودماست!
حتماً «استاد» خواهند گفت، اگر فقر و سرکوب همچنان در ایران گسترش یافته آنهم به دلیل بیایمانی مردم است! بیجهت نبود که چند روز پیش کارخانة رجاله پروری قلادة آخوند صافی را باز کرده بود تا این جانور وحشی خواهان حضور پاسداران برای حفظ ارزشهای دینی شود. چون بدون حفظ ارزشهای دینی و کوبیدن چماق مقدسات بر سر مردم ایران، تفالههای اجتماع، چه دستاربند و چه دانشگاهی مزدور استعمار میباید خفقان اختیار کنند. و اگر فعلة فاشیسم ساکت شود، صدای رعدآسای گ... ارباب در واشنگتن به گوش همه خواهد رسید. ولی مسئله همچنانکه در بالا گفتیم دیگر به «صدا» محدود نمیماند، ابعاد استراتژیک آن یعنی «بو» از اهمیت فراوان برخوردار خواهد شد. میدانیم که در حکایت سعدی، ماجرا در «مستحم» یا همان «خلا» میگذشت، ولی تغییر مواضع ایالات متحد در سازمان ملل و به صورت رسمی اعلام میشود، در نتیجه طبل زدن برای پوشاندن «بو» کارساز نخواهد بود. لازم است حقوقدانان ایالات متحد از جمله «مستر» رمزی کلارک «مطالعات» کنند و راهکاری بیابند که سازمان ملل را بتوان از نظر حقوقی مانند حکومت جمکران «مستحم» به شمار آورد که گفتهاند:
در خانة ما گلشن اگر نیست خلا هست
هر جا که خلا هست در آن نور خدا هست
و خلاصه «برادر» جسیجکسون که از «پیروان خداوند» به شمار میروند به گدائی به در خانة شاه آمدهاند! چون هیلاری کلینتون به دلیل هارت و پورتهائیکه برای دولت کوبا کرده نمیتواند مثل «میشل کالمی» با رعایت حجاب راهی تهران شود! البته رئیس جمهور سوئیس گفته حاضر است با روسری به تهران برود، ولی جسی جکسون از مدیران باتجربه در امر «بوگیری» است و هر چه حاکمیت آمریکا به ویژه هیلاری باد در کند، «مدیریت بو» بر گردن جسیجکسون خواهد افتاد.
هیلاری کلینتون فرمودهاند، باید مردم کوبا مثل کوبائیهای ساکن آمریکا از دمکراسی برخوردار باشند تا ما تحریمها را برداریم! نه اینکه در کشورهای آمریکای لاتین به ویژه در ونزوئلا «دمکراسی» برقرار است! لازم آمده کوبا هم مثل ونزوئلا «دمکراسی» باشد و حاکماناش هم «نوکر» سازمان سیا! در هر حال پس از چنین اظهاراتی، هیلاری کلینتون نمیتواند راهی جمکران شود، در نتیجه برای جمعوجور کردن «بو» جسی جکسون را به عنوان «بوگیر» میفرستند. یک بوگیر تمام عیار که هم آخوند است هم مذکر و هم سابقة بوگیریاش به جنگ یوگسلاوی باز میگردد.
آنزمان آخوند جکسون برای آزاد کردن دو خلبان جنگندههای «نامرئی» آمریکا که به دلیل خشم خداوند هواپیمایشان هدف موشک قرار گفته بود و خودشان هم اسیر شده بودند راهی صربستان شد و امروز سایة آمریکا را در این کشور با تیر میزنند. خلاصه نمیخواهیم نفوس بد بزنیم ولی جسیجکسون برای گاوچرانها همیشه بد قدم است، به هر کشوری پا گذاشته نان آمریکا را در آنجا آجر کرده.
«درویشی در مستحم تیز بلند میداد، طبلی به پسرکی داد که چون من به مستحم روم تو طبل بزن تا آواز تیز من نیاید. پس هر گاه که آواز تیز بلندتر بودی پسرک را بزدی که طبل را چنان زن که آواز تیز من نیاید. پسر گفت، تو چنان تیز میدهی که آواز طبل فرو میماند.»
ایالات متحد برای اعلام رسمی مواضع نوین احمدینژاد در مورد اسرائیل، و برای «تحلیل» سخنان وی از مضحکات سعدی الهام گرفته. البته مواضع احمدینژاد در واقع مواضع ایالاتمتحد است، به همین دلیل برای تغییر آن لازم بود یک بازار مسگرها در وسعت جهانی به راه افتد که صدای گ... تنها ابر قدرت جهان شنیده نشود! فقط یانکیها یک جنبة مهم و استراتژیک را در مضحکات سعدی نادیده گرفتند و آن اینکه، درویش مذکور در مکان مقدس «تخلی» یا به زبان عامیانه در همان خلای خودمان «تیز» میداد که مسئلة کلانراهبردی «بو» در آن مطرح نمیشد! ولی در سازمان ملل چنین نیست! و علیرغم زوزه و عربدة دانشجویان «یهودی» و سوت و کف همراهان مهرورزی، بوی «عقب نشینی» پر سر و صدای گاوچرانها مشام جهانیان را آزرد!
اینچنین بود که بعضیها برای «تحلیل» بسیار «دقیق» سخنرانی احمدینژاد به «واژگون نمائی» متوسل شده تأکید کردند، سخنان احمدی نژاد به نفع افراطگرایان یهودی بود! اتفاقاً این شیوة تحلیل نیز در مضحکات سعدی موجود است:
«ای پیران سست [...] برخیزید و چون خران دهان باز کنید [...] که این غریب را عارضهای پیدا شده که جمله غم ایام پیش او شادی مینماید.»
برخلاف تحلیلهای بسیار «دقیق» و «الکی ـ کشکی» صاحب نظران بینوا، سخنان احمدی نژاد در نشست «دوربان 2» به نفع افراطگرایان اسرائیل نبود! کاملاً بر عکس مواضع اینان را تضعیف کرد! چرا؟ چون این سخنان در واقع بازنگری در مواضع اولیة مهرورزی بود که پیشتر، و به فرمان اربابان، موجودیت اسرائیل را نفی میکرد تا تنور افراطگرایان داغ و گرم شود و بتوانند از وی و حکومت اسلامی به عنوان یک «خطر جهانی» یاد کنند! این موضع به ویژه از حمایت بیقید شرط قبیلة «شرایبر» هم برخوردار بود. قبیلة کذا از دلالان بینالمللی اسلحه است که یک شاخه هم در فرانسه دارد، و هفته نامة «اکسپرس» یکی از بوقهای شناخته شدهاش به شمار میرود.
بله اگر نیم نگاهی به متن سخنرانی مهرورزی در نشست «دوربان 2» بیافکنیم، خواهیم دید که او نه «هلوکوست» را نفی کرده و نه موجودیت اسرائیل را به زیر سوال میبرد! احمدی نژاد میگوید، به بهانة قربانی شدن یهودیان با «سوءاستفاده از هلوکوست» یک حکومت نژادپرست در فلسطین استقرار یافت. به عبارت دیگر، قربانی شدن یهودیان و «هلوکوست» واقعیتی است که به گفتة احمدی نژاد جهت استقرار یک حکومت نژادپرست مورد «سوءاستفاده» قرار گرفته. بله، این سخنان هم تصفیة یهودیان را تأئید میکند، هم هولوکوست و هم نهایت امر موجودیت کشور اسرائیل را به عنوان یک حکومت نژادپرست به رسمیت میشناسد. روشنتر بگوئیم جاروجنجال به این دلیل به راه افتاد که گاوچرانها بتوانند نوچة خود را در چشم جهانیان «قابل معاشرت» جلوه دهند. البته این تغییر موضع رسمی، با توسل به لاتبازی مطلوب گاوچرانها برای ابتر کردن نشست «دوربان 2» همراه شد:
«به بهانة قربانی شدن یهودیان و سوءاستفاده از هولوکاست با تجاوز و لشکرکشی[...] یک حکومت کاملاً نژادپرست را در فلسطین برپا کردند [...] به بهانة جبران صدمات نژادپرستی در اروپا خشنترین نژاد پرستان را در[...] فلسطین حاکم کردند[...]»
منبع: نووستی، مورخ اول اردیبهشتماه سالجاری
میبینیم که در اینجا فقط سخن از نژادپرستی حکومت اسرائیل است! و نژادپرستی خوشبختانه نزد تحریمکنندگان نشست دوربان: ایالات متحد، کانادا، استرالیا، هلند و زلاندنو و حتی در اروپا، به ویژه در انگلستان پدیدهای است که در پوشش «احترام به اقوام» و حفظ فرهنگ سرزمین مادری و غیره اجرای آنرا شاهدیم! پس سخنان مهرورزی در سازمان ملل در واقع نشان از بازنگری اساسی آنگلوساکسونها در سیاستهایشان در جمکران دارد. اینان مهرورزی را برای جنگافروزی از صندوقهای مارگیری بیرون کشیده بودند حال که برنامة جنگ به بن بست رسیده، باید این «نوبر نارمک» را نزد جهانیان «قابل معاشرت» جلوه دهند. در راستای همین سیاست نوین «صدای آمریکا» یک مصاحبه با احمدی نژاد ترتیب داده که به مصاحبه با آدمیزاد شباهت دارد! مهرورزی در این مصاحبه در رابطه با ماجرای «رکسانا صابری» فرموده، در این مورد دخالت نمیکنم، قوة قضائیه مستقل است!
میبینیم که این سخنان برخلاف همیشه «هنجارگریز» و «قانونشکن» نیست و با لاتسالاری معمول جمکران فاصله دارد! لاتبازی همچنان که شاهدیم با استقرار حکومت اسلامی در ایران روش سیاستگذاری شد و به همین دلیل زبان حاکمیت نیز از ادب و وقار و متانت فاصله گرفت و اوباشی چون خمینی، یزدی، قطب زاده، رفسنجانی و بنیصدر با تکیه بر اوباش خیابانی در رأس هرم قدرت جای گرفتند. حکومت اسلامی به صورت «شماتیک»، در دو ردة عربده و زوزة لاتالله خلاصه میشد: زوزة خمینی در جماران و عربدة ماشالله قصاب در خیابان.
مرد بیسروپا، و رذل در فرهنگ دهخدا «لات» خوانده میشود. ولی این تعریف در مورد حکومت جمکران کفایت نمیکند. چه در این حکومت زنان نیز در ابتذال وقاحت و بیشرمی از دولتمردان هیچ کم ندارند. البته فکر نکنید لاتسالاری از آسمان به کشور ایران باریده. ابداً! پیش از استقرار حکومت اسلامی، فضای اجتماعی جولانگاه اوباش بود. در خیابانهای تهران زنان، با حجاب یا بیحجاب مورد تهاجم زبانی و یا فیزیکی اوباش قرار میگرفتند، بدون آنکه پلیس در اینگونه موارد دخالت کند. در رستورانهای شیک و کلوپهای آنچنانی «مخصوص اعضاء» مانند کلوپ دوست داشتنی فرانسه یا کلوپ شاهنشاهی نیز در بر همین پاشنه میچرخید، منتهی در این اماکن اوباش در ردة اجتماعی متفاوتی قرار میگرفتند.
این مختصر را گفتیم تا به اکثریت جمعیت ایران که تهران پیش از حکومت جمکران را ندیدهاند بگوئیم آنروزها برخورداری از امنیت اجتماعی برای زن، بدون حضور مرد امکانپذیر نبود. به عبارت دیگر سرکوب زنان در عرصة اجتماع به شیوههای مختلف نادیده گرفته میشد و از سوی نیروهای انتظامی تلویحاً مجاز به شمار میرفت. به همین دلیل شهربانی کلنل آیرونساید در اطراف مدارس دخترانة تهران چه در شمال و چه در مرکز شهر حضور نداشت! در نتیجه بهترین محل برای سرکوب زنان همین مناطق بود. خلاصه بگوئیم زمانی که محدودیت خانواده شامل حال ما زنان نمیشد، فضای اجتماعی زن را سرکوب میکرد، و چماق فرهنگ و تمدن مردان و گاه زنان چادر به سر مرزپرگهر بر سر زن ایرانی فرود میآمد. بله، آنروزها هم «گشت ارشاد» به صورت غیررسمی حضور فعال داشت! به همین دلیل آرزوی تنها قدم زدن در خیابانهای تهران همچنان بر دل بسیاری زنان ایرانی، از جمله نویسندة این وبلاگ باقیمانده. از مطلب دور افتادیم بازگردیم به سخنان منطقی مهرورزی پیرامون ماجرای رکسانا صابری که به گفتة اژهای جاسوس هم بوده!
البته این اتهام شاید صحت داشته باشد، ولی شنیدن این مطلب از زبان اژهای خیلی خندهدار است، چرا که وزارت اطلاعات حکومت اسلامی افتخار جاسوسی برای گاوچرانها را دارد و رکسانا هم تبعةآمریکاست. منطقاً سگ دم خود را گاز نمیگیرد!
اگر نظر ما را بخواهید، دستگیری «خواهر» رکسانا برای ایجاد هیاهو و جنجال صورت پذیرفت. همچنانکه شاهدیم مهرورزی یک روز پیش از نشست دوربان، مواضع خود را در رابطه با این خبرنگار «شهید» در حنازرچوبه اعلام داشت. و اگر امروز برای حفظ آبروی آمریکا ادعا میکند که در کار قوة قضائیه دخالت نمیکند و این قوه را «مستقل» میداند، دیگران از جمله بهمن قبادی و صادق زیباکلام چنین استقلالی را به رسمیت نمیشناسند!
بله، صادق زیباکلام که گویا یک مدرک دانشگاهی هم دارد و از نخبگان فقرفرهنگی جمکران به شمار میرود، بلافاصله اتهام رکسانا صابری را مردود شمرده! عجیب است که این جانوران وحشی که عنوان دکتر و استاد علوم سیاسی را هم یدک میکشند درست همان رفتار قانونستیز آخوند جماعت را دارند. صادق زیباکلام به خود اجازه میدهد از یک متهم به جاسوسی شخصاً، از جایگاه کسی که معلوم نیست چه مسئولیتی دارد رفع اتهام کند! و جالب اینجاست که اظهارات سرشار از حماقت دکتر زیباکلام دررسانهها هم منعکس میشود. قوة قضائیه قدرقدرت جمکران هم خفقان گرفته! درست است که کل این ماجرا برای پهن کردن فرش قرمز برای آخوند جسیجکسون، دلال حزب دمکرات به راه افتاده، ولی باید به زیباکلامها که ارواح شکمشان طرفدار دمکراسی شدهاند بگوئیم، شما را چه به دمکراسی؟! کسی که در این حد شعور متعارف ندارد که بفهمد حق دخالت در جریان محاکمات فردی را که به هر اتهامی دستگیر شده ندارد، و با سخنان ابلهانهاش عملاً قانون را نقض میکند، از دمکراسی چه میداند؟
و جالبتر این که در سایت رادیو فرانسه از همین عالم دانشمند مطلبی منتشر شده که جای تردید در حماقت، بیسوادی و مزدوری نویسندهاش باقی نمیگذارد. استاد فرهیخته، زیباکلام برای پنهان داشتن دست پلید استعمار در سرکوب مردم و تاراج ثروتهای ملی فرمودهاند، شرایط اسفبار مردم ایران هیچ ارتباطی به رخدادهای سرنوشت ساز تاریخی و تهاجم ترک و عرب و مغول ندارد، اشکال از خود ماست! و تعجبی نیست که این مزخرفات در سایت رادیو فرانسه منعکس شود. بر اساس ترهات این فرهیختة عرصة فقرفرهنگی، ملت ایران میباید فراموش کند که طی سدة اخیر آنگلوساکسونها فقط سه کودتای رسمی، یک جنگ 8 ساله و چندین کودتای غیررسمی بر ملت ایران تحمیل کردهاند! باید بدانیم که این شرایط اسفبار نتیجة «رفتار» خودماست!
حتماً «استاد» خواهند گفت، اگر فقر و سرکوب همچنان در ایران گسترش یافته آنهم به دلیل بیایمانی مردم است! بیجهت نبود که چند روز پیش کارخانة رجاله پروری قلادة آخوند صافی را باز کرده بود تا این جانور وحشی خواهان حضور پاسداران برای حفظ ارزشهای دینی شود. چون بدون حفظ ارزشهای دینی و کوبیدن چماق مقدسات بر سر مردم ایران، تفالههای اجتماع، چه دستاربند و چه دانشگاهی مزدور استعمار میباید خفقان اختیار کنند. و اگر فعلة فاشیسم ساکت شود، صدای رعدآسای گ... ارباب در واشنگتن به گوش همه خواهد رسید. ولی مسئله همچنانکه در بالا گفتیم دیگر به «صدا» محدود نمیماند، ابعاد استراتژیک آن یعنی «بو» از اهمیت فراوان برخوردار خواهد شد. میدانیم که در حکایت سعدی، ماجرا در «مستحم» یا همان «خلا» میگذشت، ولی تغییر مواضع ایالات متحد در سازمان ملل و به صورت رسمی اعلام میشود، در نتیجه طبل زدن برای پوشاندن «بو» کارساز نخواهد بود. لازم است حقوقدانان ایالات متحد از جمله «مستر» رمزی کلارک «مطالعات» کنند و راهکاری بیابند که سازمان ملل را بتوان از نظر حقوقی مانند حکومت جمکران «مستحم» به شمار آورد که گفتهاند:
در خانة ما گلشن اگر نیست خلا هست
هر جا که خلا هست در آن نور خدا هست
و خلاصه «برادر» جسیجکسون که از «پیروان خداوند» به شمار میروند به گدائی به در خانة شاه آمدهاند! چون هیلاری کلینتون به دلیل هارت و پورتهائیکه برای دولت کوبا کرده نمیتواند مثل «میشل کالمی» با رعایت حجاب راهی تهران شود! البته رئیس جمهور سوئیس گفته حاضر است با روسری به تهران برود، ولی جسی جکسون از مدیران باتجربه در امر «بوگیری» است و هر چه حاکمیت آمریکا به ویژه هیلاری باد در کند، «مدیریت بو» بر گردن جسیجکسون خواهد افتاد.
هیلاری کلینتون فرمودهاند، باید مردم کوبا مثل کوبائیهای ساکن آمریکا از دمکراسی برخوردار باشند تا ما تحریمها را برداریم! نه اینکه در کشورهای آمریکای لاتین به ویژه در ونزوئلا «دمکراسی» برقرار است! لازم آمده کوبا هم مثل ونزوئلا «دمکراسی» باشد و حاکماناش هم «نوکر» سازمان سیا! در هر حال پس از چنین اظهاراتی، هیلاری کلینتون نمیتواند راهی جمکران شود، در نتیجه برای جمعوجور کردن «بو» جسی جکسون را به عنوان «بوگیر» میفرستند. یک بوگیر تمام عیار که هم آخوند است هم مذکر و هم سابقة بوگیریاش به جنگ یوگسلاوی باز میگردد.
آنزمان آخوند جکسون برای آزاد کردن دو خلبان جنگندههای «نامرئی» آمریکا که به دلیل خشم خداوند هواپیمایشان هدف موشک قرار گفته بود و خودشان هم اسیر شده بودند راهی صربستان شد و امروز سایة آمریکا را در این کشور با تیر میزنند. خلاصه نمیخواهیم نفوس بد بزنیم ولی جسیجکسون برای گاوچرانها همیشه بد قدم است، به هر کشوری پا گذاشته نان آمریکا را در آنجا آجر کرده.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت