یکشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۸


شهدای زنجیره‌ای!

...

امروز حکومت جمکران برای تداوم خود باز هم نیازمند «شهید» شده. و شهدای لازم را گروه‌های تروریست ساخته‌وپرداختة آمریکا در عراق، افغانستان و پاکستان و گاه در ترکیه برای‌اش فراهم می‌کنند. و از آنجا که این حکومت امکان جنگ با کشورهای همسایه را ندارد ـ همگی یکدست نوکر و دست‌نشاندة پنتاگون‌اند ـ حاکمیت گورکن‌ها انگشت اتهام را به سوی آمریکا، القاعده، سلفی‌ها، بعثیون، وهابیون و ... و خصوصاً اسرائیل گرفته، به پارس کردن مشغول است. همچنانکه پیشتر هم گفتیم ایالات متحد نبرد با تروریسم را جایگزین جهاد با کمونیسم کرده، و با همکاری و حمایت چین قصد دارد کشورهای منطقه را وارد یک جنگ بی‌پایان با گروه‌های دست پروردة خود کند. بی‌دلیل نیست که چین هرگز هدف تهاجمات تروریستی قرار نمی‌گیرد! ‍ پیش از ادامة مطلب لازم است به چند نکته اشاره کنیم.

پیام مورخ 31 فروردینماه سال‌جاری در سایت نووستی، بخش «نامه‌های شما» متعلق به نویسندة این وبلاگ است. مهرنیوز، مورخ 30 فروردین‌ماه سالجاری منبع مطالب مربوط به «برنج طارم» است که در وبلاگ «کاه و افتخار» به آن اشاره کردیم. مهرنیوز، در گزارشی تحت عنوان «بهترین برنج دنیا روی دست کشاورزان مانده»، به نقل از رئیس هیئت مدیرة صنایع جانبی و تکمیلی شمال کشور می‌نویسد:

«به دلیل عدم خرید برنج از سوی دولت،‌ طارم محلی کشاورزان در کارخانه‌های شالی‌کوبی در معرض نابودی است.»


همچنانکه گفتیم جنجال و هیاهو پیرامون «الگوی مصرف» در واقع برای پنهان داشتن سیاست دولت پلید جمکران در مسیر «نابودی تولید داخلی» است. چرا که منافع ایالات متحد ایجاب می‌کند کشور ایران، مانند عربستان به بازار مکاره برای فروش کالاهای بنجل تولیدی شرکت‌های آمریکائی در چین تبدیل شود، و تولید مواد غذائی استراتژیک از قبیل گندم، گوشت قرمز و برنج نیز توسط حکومت اسلامی در کشور ایران رو به نابودی گذارد. در عوض آخوند صافی و سرداران تمام سعی خود را به کار خواهند برد تا «ارزش‌های اسلامی» را به زور سرنیزه بر مردم ایران تحمیل کنند. حامیان واقعی این سیاست استعماری در واقع گروه‌های به اصطلاح مخالف احمدی‌نژاداند. نهضت خبیث عاظادی، گروه حبیب‌الله پیمان، نعلین‌های اصلاح‌طلب نظیر صانعی و مجتهد شبستری و از همه مهم‌تر زنان آش‌پرست به رهبری سیمین بهبهانی و شیرین عبادی‌ در رأس این جریان استعماری قرار دارند.

در اردیبهشت‌ماه سال 1354، شهر سایگون سقوط کرد و ارتش آمریکا در هرج‌ومرج کامل و آشفتگی پا به فرار گذاشت. حدود یکماه پیش از خروج ارتش آمریکا از ویتنام، حزب رستاخیز در ایران تأسیس شد و ایران نیز به کشورهای «تک‌حزبی» جهان پیوست. چهار روز پس از تک حزبی شدن ایران، در تاریخ 6 مارس 1975، شاه ایران با صدام حسین در الجزایر ملاقات کرد و به اختلافات مرزی دو کشور در اروند‌رود پایان داد. در پی این ملاقات تاریخی دولت عراق صدور روادید به ایرانیان برای زیارت اماکن مقدس شیعیان را آغاز کرد. در سال 1977، با ورود جیمی‌کارتر به کاخ سفید زمینة تخریب این روابط با براندازی حکومت ایران فراهم آمد. در پی استقرار حکومت اوباش در ایران، خرابکاری و بمب‌گذاری در خاک عراق آغاز شد، ‌ و سرانجام اشغال فرمایشی سفارت آمریکا در تهران زمینة‌ مناسب برای جنگ ایران با عراق را ایجاد کرد. جنگی که پایه‌های حکومت توحش دینی را در ایران تقویت نمود.

همچنانکه گفتیم کشتار زائران ایرانی در عراق در آستانة سفر به اصطلاح «غیرمنتظرة» هیلاری کلینتون به این کشور و تهاجم به پاسگاه پلیس در کرمانشاه در واقع پیامی بود از سوی حاکمیت آمریکا به مزدوران‌اش در ایران. هدف اصلی این پیام فراهم‌ آوردن خوراک تبلیغاتی برای تمام طیف‌های حکومت پلید اسلامی جهت سرکوب و ارعاب ملت ایران بود. این کشتار وحشیانه مانند دست مسیحائی عمل کرد. همان دستی که به روایت کتاب مقدس خر مردة لازار را زندگی دوباره بخشید. به محض کشتار زائران ایرانی در عراق علی‌ خامنه‌ای با صدور بیانیه‌ای به عربده‌جوئی بر ضد آمریکا پرداخت تا ضمن تداوم «نبرد فرضی» با اینکشور، هرگونه همدستی حکومت‌اسلامی را با عوامل سازمان سیا در این کشتار پنهان دارد. سپس نوبت به آخوند بهرمانی رسید که انگشت اتهام را به سوی همپالکی‌های سلفی و وهابی حکومت اسلامی در صحرای عربستان بگیرد. و امروز هم آخوند اژه‌ای برای ارعاب مردم یک شبکة خرابکار وابسته به اسرائیل کشف کرده! به ادعای وی این شبکه قصد بمب‌گذاری در تهران را داشتند!

این‌ روزها ساواک جمکران نمی‌تواند مانند گذشته خرابکاری‌های خود را به «عوامل حزب بعث» نسبت دهد، در نتیجه اژه‌ای در کمال حماقت ادعا کرده این شبکه به اسرائیل وابسته ‌است! و اما احمدی نژاد، رهبر اوباش‌الله در مصاحبه با شبکة «ای‌بی‌سی» می‌گوید، آمریکا حسن نیت کافی نشان نداد! مشروح مصاحبة وی در رادیو فردا موجود است. بله «حسن نیت» آمریکا خیلی کم برآورد شده! به عبارت دیگر این قتل‌عام‌های ناقابل برای مذاکرة مستقیم کافی نیست! شاید مهرورزی خواهان بمباران شهرهای مرزی ایران توسط جنگنده‌های آمریکا باشد. بمبارانی که رسانه‌های جمکران بتوانند آنرا به اسرائیل منسوب کنند! در اینصورت حسن نیت آمریکا به اوج خواهد رسید و مذاکرات مستقیم هم منتفی خواهد شد! و این تنها راه دوام و بقای حکومت اسلامی در ایران است. پافشاری مشارکت‌چی‌ها بر «اسلام» و حمایت‌شان از موسوی دلیل دارد! جالب اینجاست که «جنبش زنان» جمکران نیز خواهان تداوم همین حکومت زن‌ستیز می‌شود:

«الهه کولائی، عضو شورای مرکزی جبهة مشارکت [گفت]: زنان ایرانی که برآمده از اندیشه‌ها و باورهای دینی هستند، توانستند [...] صدای حق‌طلبی خود را به جامعه برسانند[...] پس از دولت آقای خاتمی نگاه به زن تفاوت پیدا کرد که چنین نگاهی قابل قبول نیست[...]»

«دکتر» الهه کولائی، استاد دانشگاه جمکران این سخنان احمق‌پسند و مضحک را در نشست مطبوعاتی «جنبش زنان ایران» ایراد فرموده‌اند. گزارش نشست مذکور در سایت رادیو فرانسه مورخ 25 آوریل 2009 منتشر شده.

تا امروز می‌پنداشتیم باورهای دینی یک «توهم» است و هیچ ارتباطی با اندیشه و تفکر نمی‌تواند داشته باشد! چه خوب شد «دکتر» کولائی تعریف نوینی از «دین» ارائه دادند که در آن «باور» و توهم در ترادف با «اندیشه» قرار می‌گیرد! و چه خوب شد فهمیدیم که زنان ایرانی «برآمده» از همین ناکجاآباد فقر فرهنگی‌اند! آری! بر اساس این هذیانات اگر باورهای دینی نبود، ما هم نبودیم! خیلی خیلی بد می‌شد! چون دیگر هیچکس به «جنبش زنان»، که بهتر است آنرا جنبش «مردان ابتر» بخوانیم نمی‌گفت، تصویب قوانین زن‌ستیز هیچ ارتباطی با «نگاه» ندارد، بلکه برآمده از یک قانون اساسی عصر حجر است که صدرحاج سیدجوادی‌ها و ناصر کاتوزیان‌ها برای خدمت به اربابان خود «تدوین» کرده‌اند! و امروز همین حقوقدانان «سرقبرآقا» برای برگزاری «انتخابات آزاد» در حکومتی که هیچ قانونی جز تحجر اسطوره‌های بی‌سروته و مقدس ندارد، بیانیه هم صادر می‌کنند!

گویا در حکومت مدعی «تقدس الهی»،‌ انتخابات می‌تواند معنا و مفهومی داشته باشد. در هر حال همچنانکه گفته‌اند، «گوساله به میخ بجهد»،‌ این حضرات هم پس از دریافت «میخ» از گاوچران‌ها در داخل و خارج مرزها به جهش پرداخته‌اند تا استعمار بتواند خشونت و سرکوب را از طریق تزریق «مقدسات» گسترش بخشد. در این راستا پارسی‌پور هم پس ازمطالعات عمیق کشف کرده که اهورامزدا، مانند خداوند خونخوار ابراهیم «زن ستیز» بوده، و به همین دلیل با اهریمن میانة خوبی نداشته! از اینجا نتیجه می‌گیریم اهریمن، همان ننه حوای خودمان باید باشد. این مزخرفات که در سایت ابتذال‌پرور زمانه منتشر می‌شود، در واقع تداوم سخنان مضحک «دکتر» فیروزه نهاوندی است که ادعا کرده بود، در دین زرتشت هم «آدم و حوا» وجود داشته، ولی حقوق‌شان با هم برابر بوده!

هدف از پخش این مهملات در واقع «تزریق مقدسات ادیان ابراهیمی» در بطن دین زرتشت جهت «تحریف» آن است. فعلة فاشیسم همچنانکه گفتیم مانند موریانه به جویدن فرهنگ ایران مشغول‌ شده‌اند، و دین زرتشت هم جزئی است از همین فرهنگ. به همین دلیل پارسی‌پور، متخصص ابتذالات و ادبیات روحوضی، تعریف نوینی نیز از اهورامزدا و اهریمن ارائه کرده، تا از این راه گسترش مقدسات مطابق برنامة فاشیسم بین‌الملل که بر حاکمیت آمریکا تکیه دارد بخوبی پیشرفت کند.

ایالات متحد می‌کوشد برای تقویت حکومت‌های دست نشاندة‌ خود در منطقه و به ویژه در ایران، از سیاست‌های دوران جیمی‌کارتر نسخه‌برداری کند. کشتار زائران ایرانی، «کشف» شبکه‌های «فرضی» خرابکار در ترکیه و ایران، ظهور طالبان نوین در پاکستان، درگیری‌های مرزی بین ایران و افغانستان، درگیری «پژاک»، دست پروردة ارتش آمریکا با نیروهای انتظامی ایران در غرب کشور، یا بهتر بگوئیم ایجاد هرج و مرج، ناامنی و ارعاب به ویژه در ایران به صراحت «بازتولید» شرایط نکبت‌بار دوران نخست وزیری مهدی بازرگان است که به منظور سازمان دادن به سرکوب سیاسی، زمینة عربده‌جوئی را همزمان برای خمینی و اوباش خیابانی او فراهم آورد.

این شرایط با اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط اوباش ساواک به جنگ 8 ساله منجر شد تا هم پایه‌های حکومت توحش مستحکم شود هم آتش «جهاد» با اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان شعله‌ور بماند. «تولید شهید» بهترین شیوة تقویت حکومت توحش، به ویژه حکومت روضه‌خوان‌های جمکران است. چرا که سازمان سیا با توسل به «شهیدسازی» و شعار «مبارزه با طاغوت» این حکومت نکبت و ادبار را در ایران مستقر کرد و سپس با توسل به شهیدسازی انبوه در جبهه‌های «مبارزه با دشمن بعثی» آنرا استحکام بخشید و امروز هم با همکاری حکومت اسلامی قصد دارد از طریق قتل‌عام زائران ایرانی کارگاه شهیدسازی را دوباره به راه اندازد.

ولی باید به حضرت رابرت گیتس بگوئیم امروز پنتاگون در شرایطی نیست که بتواند سیاست‌های جنگ افروزانة خود را در منطقه اعمال کند. در نتیجه دست و پای گروه‌های خرابکاری که طی سه دهة اخیر با خون دل در منطقه ساخته و پرداخته‌اید جمع می‌کنید تا بتوانید ارتش دمکراسی پرور خود را از عراق و افغانستان با حداقل افتضاح خارج سازید. در غیر اینصورت در همان بن‌بستی قرار خواهید گرفت که نوکران‌تان در جمکران در آن‌ گرفتار آمده‌اند. بن‌بستی که تنها ‌راه خروج از آن مرگ خواهد بود. عراق، ویتنام نیست که ارتش آمریکا بتواند دیپلماسی ضدروسی چین مائوئیست را بجای مک‌کارتیسم خود بنشاند! 40 در صد نفت مصرفی اروپا از تنگة هرمز عبور می‌کند و دولت چین که دهه‌هاست نقش «کارگر» سرمایه‌سالاری ‌جهانی را بر عهده گرفته نمی‌تواند ژاندارم منطقه باشد!





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت