...
گورکنها دست از جنجال پیرامون «خلیج فارس» بر نمیدارند. همچنانکه گفتیم به دلیل کسادی بازار مقدسات دینی، فعلة فاشیسم به تقدیس و ستایش «بومی» و «قومی» روی آورده، در کمال حماقت خلیج فارس را به عنوان «اثرملی» به ثبت رساندهاند! البته این خلیج دوست داشتنی در واقع تحت حفاظت نیروی دریائی ایالات متحد است، و حکومت جمکران و شیخکهای کازینونشین فقط وظیفه دارند دور آن جمع شده، به یکدیگر «پارس» کنند.
مسلماً فردا نوبت به قلة دماوند هم خواهد رسید که بر اساس اسطورههای ایرانی فریدون در آن ضحاک را به زنجیر کشیده، و به همین دلیل نزد فاشیستهای «بومی» تقدس فراوان دارد! در هر حال آنچه برای تشدید سرکوب ملت ایران از اهمیت برخوردار است گسترش روزافزون دامنة تقدسات به شمار میرود. تقدس دینی به یمن استقرار حکومت گورکنها به زور سرنیزه پا بر جا و پایدار است، حال نوبت به گسترش تقدسات بومی و قومی رسیده، که دولت جمکران بخش بومی آن را پوشش میدهد، و «فدرالیستالله» هم بخش قومی را سرپرستی میکند.
امروز هم تظاهرات روز جهانی کارگر در ترکیه به زدوخورد و درگیری کشیده شد. این درگیری به تهاجم پلیس فرانسه به تظاهرکنندگان مخالف ناتو در استراسبورگ شباهت فراوان داشت. به این ترتیب که خارج از صفوف تظاهرکنندگان، گروههای پراکنده به سوی نیروهای انتظامی سنگ و کوکتل مولوتف پرتاب کردند تا نیروهای انتظامی به تظاهر کنندگان حمله کنند! میبینیم که روش بر هم زدن تظاهرات آرام و مجاز در ترکیه و در فرانسه هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد، چرا که هر دو از اعضای سازمان جنایتکار ناتو به شمار میروند، در نتیجه برای سرکوب تظاهرات «ناخوشایند» شیوههای یکسانی اعمال میکنند. البته تظاهرات روز اول ماه مه در کشور فرانسه هنوز «ناخوشایند» به شمار نمیرود، در غیر اینصورت امروز صحنههای مشابه ترکیه را در فرانسه هم مشاهده میکردیم!
همچنانکه در عراق، ایران و افغانستان، یک سیاست واحد برای «هدایت مردم» به سوی مسیر مطلوب در اماکن عمومی و در میان غیرنظامیان بمب منفجر میکند. هدف از انفجار بمب در بازار، رستوران، مساجد، و ... از یکسو بر هم زدن نظم عمومی و فراهم آوردن زمینة «تجمع» و «تظاهرات» خودجوش «مردم خشمگین»، و از سوی دیگر نابودی زمینة فعالیتهای اقتصادی عادی و سوق دادن مردم به سوی فعالیتهای «نظامی ـ امنیتی» است. به عبارت دیگر، همان شرایطی که بر ملت عراق به ویژه بر شیعیان تحمیل میشود تا هرگونه فعالیتی را رها کرده برای امرار معاش به صفوف شبه نظامیان آخوند حکیم یا مقتدیصدر بپیوندند. فواید ارعاب مردم همچنانکه پیشتر هم گفتهایم ترغیب آنان به تحرکات «غیرمنطقی» است. زمانیکه «فرد» به دلیل ترس یا خشم و ... و به طور کلی از طریق تحریک احساسات به «حضور در جمع» و «همصدائی» و «همسوئی» با گروه تشویق میشود در مسیر مطلوب استعمار قرار میگیرد، چرا که در چنین شرایطی برای «منطق» و «عقل سلیم» محلی از اعراب وجود ندارد.
در وبلاگ «بمب و رأی» اشاره کردهایم که بیانیة اخیر وزارت امورخارجة ایالات متحد در واقع استخوانی بود که گاوچرانها برای سگهای وفادار خود در جمکران پرتاب کردند تا از طریق افروختن آتش جنگ زرگری، ما ملت را به هراس افکنند. مأموریت سفیر جدید آمریکا در عراق، تبدیل این کشور به پشت جبهة حمایت از حکومت طالبان جمکران است. همانطور که سی سال پیش، با استقرار حکومت اسلامی کشور ما را به پشت جبهة طالبان در افغانستان تبدیل کردند. در این چارچوب انفجارهای اخیر در عراق مقدمة بیانیة مضحک وزارت امورخارجة آمریکا بود.
این بیانیه علاوه بر ارعاب مردم ایران جهت راندنشان به سوی حوزههای انتخاباتی اهداف دیگری را نیز دنبال میکند که مهمترین آن یکسان جلوه دادن نوکران مخالفخوان سازمانسیا از جمله نعلینهای جمکران و کلنل چاوز با دولت کوبا است. دولتی که هیچ ارتباطی با کودتاچیهای سازمان سیا در ونزوئلا و چاهجمکران ندارد. بیانیة کذا که همزمان با نشست غیرمتعهدها در هاوانا صادر شد در کمال بیشرمی دولت کوبا را مدافع تروریسم میخواند. حال آنکه فدائیان اسلام، اخوانالمسلمین، سازمانهای القاعده، طالبان و همة تشکلهای خرابکار اسلامی ساخته و پرداختة دست مقدس آنگلوساکسونهاست، همانها که امروز برای حمایت از حکومت جمکران همزمان با انفجار بمب در عراق، بیانیه هم صادر میکنند تا این حکومت مفلوک را «مخالف آمریکا» بنمایانند.
متخصصین هدایت افکار عمومی در ایالات متحد میپندارند که با انفجار بمب در عراق و صدور بیانیههای ابلهانه میتوان مردم ایران را همچون گلة گوسفند مجتمع کرده به پای صندوقهای رأی هی کرد. به این ترتیب یک بار دیگر دوربینهای خبرنگاران بسیار «بیطرف» غرب بر «حضور گستردة مردم» در پای صندوقهای شیادی مهر تأئید خواهند گذارد، و یک بار دیگر نزد افکار عمومی غرب به حکومت انسانستیز اسلامی مشروعیت مردمی اعطا میکنند، و به قول رهبر مفلوک جمکران، «مردم را روی کار میآورند.» متن وقوقیة امروز در دانشگاه سابق تهران شاهدی است بر این مدعا.
بله، به محض اینکه بیانیة «کذا» صادر شد، «ساتاس» آن را در هوا قاپید و به دست پوکویاما داد تا یک وقوقیة در خور تنظیم کند. و به راستی که پوکویاما هم سنگ تمام گذاشت. روخوانی وقوقیة این جمعه بر عهدة آخوند احمد خاتمی بود که ضمن تکرار شعارهای نخنمای سی سال پیش بر ضد آمریکا، اسرائیل، بعثیها، وهابیها و سلفیها، از «مردم» دعوت کرد از لج آمریکا هم که شده در انتخابات شرکت کنند! چون به ادعای ایشان آمریکا نمیخواهد کسی در این «انتخابات» شرکت کند! آخوند خاتمی، که مانند همة مقامات شیاد حکومت جمکران هم عوامفریب است و هم تودهپرست، میگوید اهمیت انتخابات به «حضور مردم» است. به عبارت دیگر کافی است مردم در برابر حوزههای انتخاباتی «تجمع» کنند، چرا که تجمع مردم در واقع «سرمایة انقلاب» به شمار میرود.
البته آخوند خاتمی کاملاً حق دارد! چون میداند که سازمان سیا در پس پردة «تجمع مردم» کودتای 22 بهمن را سازمان داد و مشتی لات و اوباش و روضه خوان را به حاکمیت رساند. در نتیجه طبیعی است که اراذل و اوباش برای حفظ موقعیت خود خواهان «تجمع مردم» در برابر حوزههای فریب باشند. در این حکومت، نه انتخابات وجود دارد، نه رأی مردم محترم شمرده میشود. برگزاری مراسم انتخابات در یک حکومت «فاشیست ـ مسلمان» که سی سال است افتخار نوکری برای غرب را دارد، در واقع تقلید میمونوار از حاکمیتهای دمکراتیک است، و نتیجة این «انتخابات» هر چه باشد، به رأی اکبری در مجلس خبرگان و ارادة رهبری و در واقع به منافع استعمار بستگی پیدا میکند. تنها عامل مهم در این معرکه همان «تجمع مردم» است. درست همانطور که مردم برای تماشای «معرکه» به دور معرکهگیران جمع میشوند.
تفاوت بساط گورکنها با معرکهگیری این است که «معرکه گیر» مردم را سرگرم میکند، مردم هم با رضایت و خشنودی پولی به او میدهند. حال آنکه در رقابتهای به اصطلاح انتخاباتی جمکران، «معرکه گیر» در واشنگتن نشسته، و نه تنها مردم را سرگرم نمیکند که به زور سرنیزه جیب مردم را میزند و میلیاردها دلار ارز حاصل از «معرکة تاراج» را نیز در بانکهایاش ذخیره میکند! به همین دلیل است که نوکران سازمان سیا در داخل و خارج برای تشویق مردم به «شرکت» در شبیهسازی انتخابات اینچنین به تکاپو افتادهاند.
اکبربهرمانی هم در وقوقیة هفتة گذشته بر «اهمیت» انتخابات تأکید فراوان کرد و تلویحاً مردم را تهدید کرد که اگر در این افتضاحات شرکت نکنند، همین احمدینژاد به عنوان «نمایندة اقلیت» باز هم «انتخاب» خواهد شد. بله! بدانیم و آگاه باشیم که احمدی نژاد را ساواک به دستور ارباب از صندوقهای مارگیری بیرون نکشید تا دامنة اشغال نظامی عراق را به ایران بکشاند! احمدی نژاد با «رأی مردم» انتخاب شد! پس لازم است مردم باز هم برای رأی دادن بسیج شوند تا نان حکومت اسلامی آجر نشود. حاج بهرمانی برای تداوم حکومت مرگمحور به 40 میلیون رأی نیاز دارد. گویا به احتمال زیاد و طبق آمار «رسمی» میباید حدود 40 میلیون نفر در امر مقدس مارگیری شرکت «فعال» داشته باشند:
«توقع ملی، دینی و انقلابی از مردم این است که اهمیت انتخابات امسال و ارزش رأی خود را درک کنند. [...] ما میتوانیم بیش از 40 میلیون رأی بریزیم و اگر کمتر از آن باشد نشانة بیتفاوتی مردم ماست [...] [اگر] از صندوقها قهر کنند [یکی با رأی] اقلیت [...] انتخاب میشود و این به نفع نیست.»
منبع: ایسنا، مورخ 4 اردیبهشتماه سالجاری کد خبر 8802 ـ 02386
بله عبارت «این به نفع نیست»، به این معناست که به ضرر خواهد بود. ولی به ضرر حکومت جمکران است، نه به ضرر مردم ایران! چرا که منافع ملی همواره با منافع حکومت جمکران در تضاد بوده و این امر هنگام انتخابات نمایشی نیز صدق خواهد کرد. در حالیکه مردم ایران مرگ این حکومت را آرزو دارند، اکبر بهرمانی و ارباباناش خواهان تداوم این نظام فاقد نظماند:
«[...] هر کس که میخواهد میتواند به نمایندة تفکر خود رأی دهد [...] پس دیگر دلیلی برای عدم حضور باقی نمیماند.[...] اگر بتوان انتخاباتی نیرومند با جمعیت زیاد داشته باشیم، برای چند سال آینده میتوانیم نظام را بیمه کنیم.»
اگر «گلة گمشده» از بیانیة کذا و اوضاع عراق و افغانستان به هراس افتد، مسلماً حاج اکبر «جمعیت زیادی» را تقدیم حضور ارباب میکند، و سازمان سیا برای چند سال دیگر موجودیت این نظام سراسر توحش را «بیمه» خواهد کرد. چون گورکنها به دلیل کاسب مسلکی، حضور مردم را همیشه به منزلة«سرمایه» و ضامن دوام دکان کاسبی خود میدانند. به همین دلیل شرکت مردم در انتخابات، نه یک حرکت انسانی و متکی بر ارادة انسان که ابزاری است برای «بیمه» کردن یک حکومت فاقد نظم قانونی، و «سرمایهای» است برای تداوم حکومت هرجومرج و آشوب.
جالب اینجاست که آخوند خاتمی حتی از مردم نمیخواهد رأی بدهند! انتخابات از دید این «آیتالله» کبیر در «تجمع مردم پای صندوقهای رأی» خلاصه میشود! هیچ الزامی برای رأی دادن وجود ندارد. چرا که حاج آقا انتخابات را با «جشن» اشتباه گرفتهاند! خاتمی میپندارد در نظامهای دمکراتیک مردم برای تفریح و شادی رأی میدهند، نه برای تعیین سرنوشت کشورشان! خلاصة مطلب حاجآقا مانند امامشان بکلی از مرحله پرتاند. روشنتر بگوئیم شیخ احمد به زبان بیزبانی میگوید، از شما «تجمع»، از ما «تجمل»:
«آنچه در انتخابات مهم است حضور شکوهمند مردم پای صندوقهای رأی است که سرمایه اصلی برای نظام و انقلاب است [...] انتخابات برای کشور ما یک جشن سیاسی است [...] نگذاریم به خزان تبدیل شود[...] سی سال است که ما 30 انتخابات سالم برگزار کردیم[...]»
منبع ایسنا، مورخ 11 اردیبهشتماه سالجاری
بله سی سال است که احمد خاتمی «انتخابات سالم» و بهداشتی برگزار میکند! بهتر بگوئیم سی سال است که اوباشی چون خاتمی با تکیه بر استعمار «جشن سیاسی» بر پا کردهاند و مایلاند این جشن و سورچرانی را همچنان ادامه دهند. برای تداوم همین جشنهاست که به ازدحام مردم نیاز دارند. بدون مردم و در تنهائی که نمیتوان «جشن» و معرکه گرفت!
اتفاقاً ما هم در وبلاگ دیروز به اهمیت ماشاالله قصاب اشاره کردیم و گفتیم که ایشان به عنوان فیلسوف و نظریهپرداز «انقلاب اسلامی» به اهمیت حضور شکوهمند مردم در کوچه و خیابان پی برده بودند. برای بیمه کردن نظام بود که ماشاالله قصاب هر روز این حضور شکوهمند را با عربدههای «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» برای آقا «امام زمان» تأمین میکردند، تا از این راه، حکومت «مستقل» بتواند برای مبارزه با «دشمن بعثی» از اسرائیل اسلحه دریافت کند و زوزة «راه قدس از کربلا میگذرد» هم سر دهد. واقعاً جای ایشان در «خزان عاظادی» چقدر خالی است!
مسلماً فردا نوبت به قلة دماوند هم خواهد رسید که بر اساس اسطورههای ایرانی فریدون در آن ضحاک را به زنجیر کشیده، و به همین دلیل نزد فاشیستهای «بومی» تقدس فراوان دارد! در هر حال آنچه برای تشدید سرکوب ملت ایران از اهمیت برخوردار است گسترش روزافزون دامنة تقدسات به شمار میرود. تقدس دینی به یمن استقرار حکومت گورکنها به زور سرنیزه پا بر جا و پایدار است، حال نوبت به گسترش تقدسات بومی و قومی رسیده، که دولت جمکران بخش بومی آن را پوشش میدهد، و «فدرالیستالله» هم بخش قومی را سرپرستی میکند.
امروز هم تظاهرات روز جهانی کارگر در ترکیه به زدوخورد و درگیری کشیده شد. این درگیری به تهاجم پلیس فرانسه به تظاهرکنندگان مخالف ناتو در استراسبورگ شباهت فراوان داشت. به این ترتیب که خارج از صفوف تظاهرکنندگان، گروههای پراکنده به سوی نیروهای انتظامی سنگ و کوکتل مولوتف پرتاب کردند تا نیروهای انتظامی به تظاهر کنندگان حمله کنند! میبینیم که روش بر هم زدن تظاهرات آرام و مجاز در ترکیه و در فرانسه هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد، چرا که هر دو از اعضای سازمان جنایتکار ناتو به شمار میروند، در نتیجه برای سرکوب تظاهرات «ناخوشایند» شیوههای یکسانی اعمال میکنند. البته تظاهرات روز اول ماه مه در کشور فرانسه هنوز «ناخوشایند» به شمار نمیرود، در غیر اینصورت امروز صحنههای مشابه ترکیه را در فرانسه هم مشاهده میکردیم!
همچنانکه در عراق، ایران و افغانستان، یک سیاست واحد برای «هدایت مردم» به سوی مسیر مطلوب در اماکن عمومی و در میان غیرنظامیان بمب منفجر میکند. هدف از انفجار بمب در بازار، رستوران، مساجد، و ... از یکسو بر هم زدن نظم عمومی و فراهم آوردن زمینة «تجمع» و «تظاهرات» خودجوش «مردم خشمگین»، و از سوی دیگر نابودی زمینة فعالیتهای اقتصادی عادی و سوق دادن مردم به سوی فعالیتهای «نظامی ـ امنیتی» است. به عبارت دیگر، همان شرایطی که بر ملت عراق به ویژه بر شیعیان تحمیل میشود تا هرگونه فعالیتی را رها کرده برای امرار معاش به صفوف شبه نظامیان آخوند حکیم یا مقتدیصدر بپیوندند. فواید ارعاب مردم همچنانکه پیشتر هم گفتهایم ترغیب آنان به تحرکات «غیرمنطقی» است. زمانیکه «فرد» به دلیل ترس یا خشم و ... و به طور کلی از طریق تحریک احساسات به «حضور در جمع» و «همصدائی» و «همسوئی» با گروه تشویق میشود در مسیر مطلوب استعمار قرار میگیرد، چرا که در چنین شرایطی برای «منطق» و «عقل سلیم» محلی از اعراب وجود ندارد.
در وبلاگ «بمب و رأی» اشاره کردهایم که بیانیة اخیر وزارت امورخارجة ایالات متحد در واقع استخوانی بود که گاوچرانها برای سگهای وفادار خود در جمکران پرتاب کردند تا از طریق افروختن آتش جنگ زرگری، ما ملت را به هراس افکنند. مأموریت سفیر جدید آمریکا در عراق، تبدیل این کشور به پشت جبهة حمایت از حکومت طالبان جمکران است. همانطور که سی سال پیش، با استقرار حکومت اسلامی کشور ما را به پشت جبهة طالبان در افغانستان تبدیل کردند. در این چارچوب انفجارهای اخیر در عراق مقدمة بیانیة مضحک وزارت امورخارجة آمریکا بود.
این بیانیه علاوه بر ارعاب مردم ایران جهت راندنشان به سوی حوزههای انتخاباتی اهداف دیگری را نیز دنبال میکند که مهمترین آن یکسان جلوه دادن نوکران مخالفخوان سازمانسیا از جمله نعلینهای جمکران و کلنل چاوز با دولت کوبا است. دولتی که هیچ ارتباطی با کودتاچیهای سازمان سیا در ونزوئلا و چاهجمکران ندارد. بیانیة کذا که همزمان با نشست غیرمتعهدها در هاوانا صادر شد در کمال بیشرمی دولت کوبا را مدافع تروریسم میخواند. حال آنکه فدائیان اسلام، اخوانالمسلمین، سازمانهای القاعده، طالبان و همة تشکلهای خرابکار اسلامی ساخته و پرداختة دست مقدس آنگلوساکسونهاست، همانها که امروز برای حمایت از حکومت جمکران همزمان با انفجار بمب در عراق، بیانیه هم صادر میکنند تا این حکومت مفلوک را «مخالف آمریکا» بنمایانند.
متخصصین هدایت افکار عمومی در ایالات متحد میپندارند که با انفجار بمب در عراق و صدور بیانیههای ابلهانه میتوان مردم ایران را همچون گلة گوسفند مجتمع کرده به پای صندوقهای رأی هی کرد. به این ترتیب یک بار دیگر دوربینهای خبرنگاران بسیار «بیطرف» غرب بر «حضور گستردة مردم» در پای صندوقهای شیادی مهر تأئید خواهند گذارد، و یک بار دیگر نزد افکار عمومی غرب به حکومت انسانستیز اسلامی مشروعیت مردمی اعطا میکنند، و به قول رهبر مفلوک جمکران، «مردم را روی کار میآورند.» متن وقوقیة امروز در دانشگاه سابق تهران شاهدی است بر این مدعا.
بله، به محض اینکه بیانیة «کذا» صادر شد، «ساتاس» آن را در هوا قاپید و به دست پوکویاما داد تا یک وقوقیة در خور تنظیم کند. و به راستی که پوکویاما هم سنگ تمام گذاشت. روخوانی وقوقیة این جمعه بر عهدة آخوند احمد خاتمی بود که ضمن تکرار شعارهای نخنمای سی سال پیش بر ضد آمریکا، اسرائیل، بعثیها، وهابیها و سلفیها، از «مردم» دعوت کرد از لج آمریکا هم که شده در انتخابات شرکت کنند! چون به ادعای ایشان آمریکا نمیخواهد کسی در این «انتخابات» شرکت کند! آخوند خاتمی، که مانند همة مقامات شیاد حکومت جمکران هم عوامفریب است و هم تودهپرست، میگوید اهمیت انتخابات به «حضور مردم» است. به عبارت دیگر کافی است مردم در برابر حوزههای انتخاباتی «تجمع» کنند، چرا که تجمع مردم در واقع «سرمایة انقلاب» به شمار میرود.
البته آخوند خاتمی کاملاً حق دارد! چون میداند که سازمان سیا در پس پردة «تجمع مردم» کودتای 22 بهمن را سازمان داد و مشتی لات و اوباش و روضه خوان را به حاکمیت رساند. در نتیجه طبیعی است که اراذل و اوباش برای حفظ موقعیت خود خواهان «تجمع مردم» در برابر حوزههای فریب باشند. در این حکومت، نه انتخابات وجود دارد، نه رأی مردم محترم شمرده میشود. برگزاری مراسم انتخابات در یک حکومت «فاشیست ـ مسلمان» که سی سال است افتخار نوکری برای غرب را دارد، در واقع تقلید میمونوار از حاکمیتهای دمکراتیک است، و نتیجة این «انتخابات» هر چه باشد، به رأی اکبری در مجلس خبرگان و ارادة رهبری و در واقع به منافع استعمار بستگی پیدا میکند. تنها عامل مهم در این معرکه همان «تجمع مردم» است. درست همانطور که مردم برای تماشای «معرکه» به دور معرکهگیران جمع میشوند.
تفاوت بساط گورکنها با معرکهگیری این است که «معرکه گیر» مردم را سرگرم میکند، مردم هم با رضایت و خشنودی پولی به او میدهند. حال آنکه در رقابتهای به اصطلاح انتخاباتی جمکران، «معرکه گیر» در واشنگتن نشسته، و نه تنها مردم را سرگرم نمیکند که به زور سرنیزه جیب مردم را میزند و میلیاردها دلار ارز حاصل از «معرکة تاراج» را نیز در بانکهایاش ذخیره میکند! به همین دلیل است که نوکران سازمان سیا در داخل و خارج برای تشویق مردم به «شرکت» در شبیهسازی انتخابات اینچنین به تکاپو افتادهاند.
اکبربهرمانی هم در وقوقیة هفتة گذشته بر «اهمیت» انتخابات تأکید فراوان کرد و تلویحاً مردم را تهدید کرد که اگر در این افتضاحات شرکت نکنند، همین احمدینژاد به عنوان «نمایندة اقلیت» باز هم «انتخاب» خواهد شد. بله! بدانیم و آگاه باشیم که احمدی نژاد را ساواک به دستور ارباب از صندوقهای مارگیری بیرون نکشید تا دامنة اشغال نظامی عراق را به ایران بکشاند! احمدی نژاد با «رأی مردم» انتخاب شد! پس لازم است مردم باز هم برای رأی دادن بسیج شوند تا نان حکومت اسلامی آجر نشود. حاج بهرمانی برای تداوم حکومت مرگمحور به 40 میلیون رأی نیاز دارد. گویا به احتمال زیاد و طبق آمار «رسمی» میباید حدود 40 میلیون نفر در امر مقدس مارگیری شرکت «فعال» داشته باشند:
«توقع ملی، دینی و انقلابی از مردم این است که اهمیت انتخابات امسال و ارزش رأی خود را درک کنند. [...] ما میتوانیم بیش از 40 میلیون رأی بریزیم و اگر کمتر از آن باشد نشانة بیتفاوتی مردم ماست [...] [اگر] از صندوقها قهر کنند [یکی با رأی] اقلیت [...] انتخاب میشود و این به نفع نیست.»
منبع: ایسنا، مورخ 4 اردیبهشتماه سالجاری کد خبر 8802 ـ 02386
بله عبارت «این به نفع نیست»، به این معناست که به ضرر خواهد بود. ولی به ضرر حکومت جمکران است، نه به ضرر مردم ایران! چرا که منافع ملی همواره با منافع حکومت جمکران در تضاد بوده و این امر هنگام انتخابات نمایشی نیز صدق خواهد کرد. در حالیکه مردم ایران مرگ این حکومت را آرزو دارند، اکبر بهرمانی و ارباباناش خواهان تداوم این نظام فاقد نظماند:
«[...] هر کس که میخواهد میتواند به نمایندة تفکر خود رأی دهد [...] پس دیگر دلیلی برای عدم حضور باقی نمیماند.[...] اگر بتوان انتخاباتی نیرومند با جمعیت زیاد داشته باشیم، برای چند سال آینده میتوانیم نظام را بیمه کنیم.»
اگر «گلة گمشده» از بیانیة کذا و اوضاع عراق و افغانستان به هراس افتد، مسلماً حاج اکبر «جمعیت زیادی» را تقدیم حضور ارباب میکند، و سازمان سیا برای چند سال دیگر موجودیت این نظام سراسر توحش را «بیمه» خواهد کرد. چون گورکنها به دلیل کاسب مسلکی، حضور مردم را همیشه به منزلة«سرمایه» و ضامن دوام دکان کاسبی خود میدانند. به همین دلیل شرکت مردم در انتخابات، نه یک حرکت انسانی و متکی بر ارادة انسان که ابزاری است برای «بیمه» کردن یک حکومت فاقد نظم قانونی، و «سرمایهای» است برای تداوم حکومت هرجومرج و آشوب.
جالب اینجاست که آخوند خاتمی حتی از مردم نمیخواهد رأی بدهند! انتخابات از دید این «آیتالله» کبیر در «تجمع مردم پای صندوقهای رأی» خلاصه میشود! هیچ الزامی برای رأی دادن وجود ندارد. چرا که حاج آقا انتخابات را با «جشن» اشتباه گرفتهاند! خاتمی میپندارد در نظامهای دمکراتیک مردم برای تفریح و شادی رأی میدهند، نه برای تعیین سرنوشت کشورشان! خلاصة مطلب حاجآقا مانند امامشان بکلی از مرحله پرتاند. روشنتر بگوئیم شیخ احمد به زبان بیزبانی میگوید، از شما «تجمع»، از ما «تجمل»:
«آنچه در انتخابات مهم است حضور شکوهمند مردم پای صندوقهای رأی است که سرمایه اصلی برای نظام و انقلاب است [...] انتخابات برای کشور ما یک جشن سیاسی است [...] نگذاریم به خزان تبدیل شود[...] سی سال است که ما 30 انتخابات سالم برگزار کردیم[...]»
منبع ایسنا، مورخ 11 اردیبهشتماه سالجاری
بله سی سال است که احمد خاتمی «انتخابات سالم» و بهداشتی برگزار میکند! بهتر بگوئیم سی سال است که اوباشی چون خاتمی با تکیه بر استعمار «جشن سیاسی» بر پا کردهاند و مایلاند این جشن و سورچرانی را همچنان ادامه دهند. برای تداوم همین جشنهاست که به ازدحام مردم نیاز دارند. بدون مردم و در تنهائی که نمیتوان «جشن» و معرکه گرفت!
اتفاقاً ما هم در وبلاگ دیروز به اهمیت ماشاالله قصاب اشاره کردیم و گفتیم که ایشان به عنوان فیلسوف و نظریهپرداز «انقلاب اسلامی» به اهمیت حضور شکوهمند مردم در کوچه و خیابان پی برده بودند. برای بیمه کردن نظام بود که ماشاالله قصاب هر روز این حضور شکوهمند را با عربدههای «مرگ بر آمریکا و اسرائیل» برای آقا «امام زمان» تأمین میکردند، تا از این راه، حکومت «مستقل» بتواند برای مبارزه با «دشمن بعثی» از اسرائیل اسلحه دریافت کند و زوزة «راه قدس از کربلا میگذرد» هم سر دهد. واقعاً جای ایشان در «خزان عاظادی» چقدر خالی است!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت