شکاف و هویت!
...
در پی سخنرانی دیمیتری مدودف در میدان سرخ مسکو، به مصداق «چوب را که برمیدارند گربه دزده فرار میکنه»، قشقاوی، شاگرد حجرة حاجآقا و سخنگوی وزارت امورخارجة مفتضح گورکنها بلافاصله اعلام کرد، برنامة موشکی ایران تهدیدی برای دیگران نیست. البته برای این صحبتها دیگر کمی دیر شده! چرا که تکلیف برنامة موشکی روضهخوانها را مذاکرات اربابشان با روسیه روشن خواهد کرد. همچنانکه آزادی رکسانا صابری، دیر یا زود به خروج آخوند شاهرودی و محسنی اژهای از حاکمیت منجر خواهد شد.
در آستانة سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحد به بغداد، دولت عراق صدور نفت از طرف دولت خودمختار کردستان را به رسمیت شناخت! به این ترتیب دست ارتش ترکیه و پاسداران جمکران برای بمباران کردهای عراق بسته خواهد شد. چرا؟ چون شرکتهای چندملیتی که از این پس استخراج و صدور نفت کردستان را عهدهدار خواهند شد تعیین کنندة سیاست دولتها در منطقهاند. تصمیم دولت عراق در واقع پیامد منطقی شکست طرح نابوکو است که ایالات متحد را به بازنگری در سیاست خود در منطقه وادار کرده.
تغییر برنامة احمدی نژاد و سفر غیر منتظرة وی به سوریه، بجای دیدار از آمریکای لاتین نشان از همین تغییر سیاست دارد. سیاستی که به دلیل تضعیف مواضع غرب ناچار شده جنجال و بحران آفرینی را کنار بگذارد. آزادی رکسانا صابری را در چارچوب همین عقبنشینی میباید بررسی کرد.
این «آزادی» نشان از شکست طرح بحران آفرینی ساواک و قوه قضائیه جمکران دارد. در بطن حکومت اسلامی ایندو نهاد استعماری نقش بسزائی در پیشبرد سیاست جنگطلبانة حاکمیت انگلستان داشته و برای حفظ منافع جنتلمنهای نزولخور لندن پرچم مبارزة فرضی با «جاهل محل» را بر افراشتهاند. ساواک بمبگذاری میکند، آخوند اژهای توطئه و جاسوس کشف میکند، و آخوند شاهرودی حکم زندان برای «جاسوس» صادر میکند، تا هیلاری کلینتون و رئیس جمهور ایالات متحد هم پای به معرکه بگذارند و جنجال رسانهای در غرب انگشت اتهام را به سوی شخص احمدی نژاد بگیرد. صدور حکم رکسانا صابری که با سفر نانسی پلوسی، به عراق تقارن یافت خطوط نوین سیاست آمریکا را در منطقه ترسیم میکند. سیاستی که نهایتاً تضعیف سیاست انگلستان را در منطقه به همراه خواهد آورد. کارخانةرجاله پروری باید هر چه زودتر محسنیاژهای و شاهرودی را که در رأس وزارت اطلاعات و قوة قضائیه لنگر انداختهاند با جیرهخواران نوینی جایگزین کند.
همچنانکه در وبلاگهای پیشین گفتیم در حاکمیت ایالات متحد شکاف عمیقی ایجاد شده. یک بخش از سیاست حاکمیت را جمهوریخواهان و دمکراتها به رهبری نانسی پلوسی اعمال میکنند، و بخش دیگر این سیاست توسط جناح سنتی حزب دمکرات اعمال میشود. هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجة آمریکا به همین جناح وابسته است. و دلیل ملاقات غیرمنتظرة سرگئی لاوروف، وزیر امورخارجة روسیه با رئیس جمهور آمریکا نیز همین امر بود. در روال طبیعی امور وزیر امورخارجة روسیه با همتای خود ملاقات میکند نه با رئیس جمهور آمریکا. سفر نانسی پلوسی را به عراق میتوان پیامد ملاقات «لاوروف ـ اوباما» دانست.
همزمان با سفر رئیس مجلس نمایندگان ایالت متحد به بغداد، دولت عراق حق صدور نفت برای کردستان عراق را به رسمیت شناخت، و دو مقام بلندپایة نظامی نیز در بصره و بغداد ترور شدند! به گزارش فرانس پرس در فیگارو، مورخ 11 ماه مه 2009، روز شنبه، نهم ماه مه رئیس عملیات پلیس در بصره به قتل رسید، و به فاصلة 48 ساعت رئیس عملیات پلیس در بغداد نیز توسط افراد مسلح ناشناس کشته شد. با توجه به نقش پلیس در حکومتهای جهان سوم که همزمان در جایگاه حافظ امنیت، دادگاه و مأمور اجرای حکم دادگاه مینشیند، میتوان گفت که ترور دو مقام بلندپایة پلیس در بصره و بغداد تغییر پایهای سیاست دولت عراق در داخل کشور را نوید میدهد.
با توجه به اینکه سفر نانسی پلوسی به عراق در پی سفر وی به سوریه صورت گرفت، جهت تغییرات مذکور را تا حدودی میتوان از هم اینک حدس زد: جمعوجور شدن اجباری سجادة الیزابت دوم در منطقه و تعدیل حکومتطالبان جمکران مسلماً در الویت همین سیاست قرار دارد. محکومیتهای پیاپی تجار «محترم» اروپائی و آمریکائی به جرم صدور تجهیزاتی با کاربرد دوگانه به ایران ریشه در همین شرایط مفلسانه دارد.
به گزارش رادیو فردا، مورخ 11 ماه مه 2009، دادگاهی در آلمان یک بازرگان را به جرم فروش 16 تن گرافیت به گورکنها به 6 سال زندان محکوم کرد. به گزارش رادیوفردا، بازرگان مذکور بین سالهای 2005 تا 2007 چند تن گرافیت با غلظت بالا را در پوشش گرافیت با غلظت پائین به ایران صادر کرده است. و عجیب اینکه دولت آلمان هم تا زمانی که کامیون حامل گرافیت توقیف شد خود را به خریت زده بود! چرا که صدور گرافیت در هر حال نیازمند مجوز دولت است و کسی بدون مجوز دولت نمیتواند 16 تن گرافیت را از مرزهای آلمان خارج کند. ولی همانطور که میدانیم در اینگونه موارد نقش «معجزه» و «ارادة الهی» را هم نباید فراموش کرد!
که دست «قادرمتعال» همواره برای «معجزه» باز است، به شرط آنکه معجزة کذا حافظ منافع «جاهلمحل و جنتلمن» و نوکرانشان در جمکران باشد. در غیراینصورت خداوند تبارک و تعالی هیچ معجزهای نخواهند کرد! چون منطقاً خدائی که وجود ندارد نمیتواند کاری انجام دهد! ولی با در نظر گرفتن شرایط باید بگوئیم دست الهی دیگر نمیتواند برای «جاهل و جنتلمن» «معجزه» بیاورد، و برای نوکرانشان در جمکران موسم «نعمتالهی» دیگر به پایان رسیده. با این وصف گورکنها هنوز امیدشان را به جنگ از دست ندادهاند، و شاگرد حجرة «فرهیخته» ضمن مصاحبه با روزنامة قطری «الشرق» یک بفرما هم به اربابان حکومت اسلامی زده و گفته شما تشریف بیاورید، نمیگذاریم تنگة هرمز بسته شود!
به گزارش سایت نووستی، مورخ 20 اردیبهشتماه سالجاری حسن قشقاوی اعلام کرد، «ما برای مقابله با هر تهدیدی آمادگی داریم.» وی همچنین بر کوشش ایران برای حفظ روابط دوستانه با همسایگان تأکید کرده و میگوید:
«موشکهای ایران برای تهدید دیگران نیست [...] بستن تنگة هرمز نیز طرح دفاعی ایران نیست[...]»
خلاصة مطلب اگر کسی قصد حملة نظامی دارد قدمش روی چشم! مثل دوران نخست وزیری موسوی برای شکستن بهای نفت در بازار جهانی، نفت رایگان برای حزب دمکرات آمریکا تأمین میکنیم. تنگة هرمز را آمریکا باز نگاه میدارد، نفت به میزان دلخواه و به رایگان به غرب «صادر» میشود. در مقابل باید بمب و موشک در حد وفور بر سر مردم ایران ببارد تا اسلام خدشهدار نشود! چرا که دین «اسلام» اخیراً در ترادف با «منافع» قرار گرفته. و «منافع» مذکور ایجاب میکند که گورکنها برای دوام و بقای حکومت نکبت و ادبارشان و در راستای تأمین منافع آنگلوساکسونها با «مسلمین» متحد شوند:
«سخنگوی وزارت امور خارجة ایران [در مورد تشکیل سیستم امنیتی مشترک با کشورهای منطقه ] گفت [باید] نظریات مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا ما با کشورهای منطقه از منافع مشترک خود همچون همجواری و پایبندی به دین مبین اسلام بهره بریم.»
میبینیم که «پایبندی به دین مبین اسلام» در زمرة «منافع مشترک» گورکنها با کشورهای منطقه قرار گرفته. البته این «منافع» را آبدارخانة سازمان سیا و کارخانة رجالهپرروی برای ملت ایران تعریف کردهاند. بیدلیل نبود که نوشابه امیری در سایت روزآنلاین، مورخ 20 اردیبهشتماه سالجاری «دین» را در ترادف با «روانپزشک» قرار داده بود. البته مصاحبة ایشان با فیلسوف جاهلمسلک جمکران از سایت کذا حذف شده ولی چه غم؟! مصاحبة کذا را در سایت «نهضت مقاومت» در کنار عکس شاپور بختیار به مخاطب حقنه میکنند، که از پریشانگوئی «استاد» سروش بیشتر لذت ببرد. سروش در این مصاحبه ضمن کوبیدن بر طبل دینپرستی به تکرار ترهات پاپ پرداخته و «دین» را در ترادف با «علم» و «فلسفه» قرار میدهد:
«دین هویت ماست؛ فرهنگ ماست؛ اعتقاد ماست؛ آرمان ماست. علم هم آفاتی دارد، فلسفه هم آفاتی دارد[...]»
همین فرد با این عقاید متحجر، در ادامة مصاحبه خود را مدافع «لیبرال ـ دمکراسی» میخواند. پیشتر گفتیم که فعلة فاشیسم علوفة خود را از دستهای مقدس استعمار غرب دریافت میکنند. در نتیجه هر آنچه محفل فاشیسم بینالملل در برابرشان بگذارد، میل خواهند کرد. سروش هم ضمن تکرار مزخرفات کاردینال راتزینگر تعریف نوینی از دین ارائه میدهد که هم «هویت» است و موجود، و هم «آرمان» است و برای رسیدن به آن باید کوشش کرد! چون فیلسوف جمکران هنوز نمیداند انسانمحوری در تضاد با خدا محوری ادیان قرار میگیرد. گویا فدائیان شاپور بختیار هم به همین درجة والا از نادانی دست یافتهاند که مهملات این شیاد فرهیخته را در سایت نهضت مقاومت منتشر میکنند. شاهدیم که «پیروان راستین» شاپور بختیار هم سر از آخور گورکنها و لاتالله درآوردهاند، و مزخرفات انسانستیز عبدالکریم سروش را که در روزنامة آخوند کروبی در ایران هم منتشر شده، در سایت خود به شما تقدیم میکنند. البته به همراه تصویر بختیار و شرح حال او ...
این همان شاپور بختیار است که به دلیل عدم همکاری با پادوهای استعمار به قتل رسید؛ شاپور بختیار، نوة «سردار فاتح» که پدرش هم برای تحکیم پایههای کودتای کلنل آیرونساید اسلامپناه به قتل رسید، امروز به ابزار تبلیغات دینفروشان تبدیل شده! در سایت «نهضت مقاومت» به جز تبلیغات فاشیستهای طرفدار «احترام به ادیان» هیچ نخواهیم دید! خوب شد شاپور بختیار رفت و این روزهای نفرتانگیز را ندید! بگذریم و بازگردیم به سخنرانی دیمیتری مدودف که در میدان سرخ مسکو به مناسبت 64امین سالگرد کاپیتولاسیون ارتش آلمان نازی ایراد شده.
به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 9 ماه مه 2009، دیمیتری مدودف
اظهار داشته:
«هرگونه تهاجمی بر ضد شهروندان ما پاسخی کوبنده و درخور خواهد داشت. پیروزی ما بر فاشیسم نمونه و درسی است برای همه، به ویژه در شرایط کنونی.»
به فعلة فاشیسم که مهملات پاپ را نشخوار میکنند، یادآور شویم جنگ سرد و دوران طالبان پروری و مسجدسازی دیگر به پایان رسیده. در پی تخریب مسجد ترکها در شهر باکو، امروز یکی دیگر از مساجد وارداتی در جمهوری آذربایجان نیز تعطیل شد. حنازرچوبه هم با آه و اشک از تعطیلی «خانة خدا» خبر داده! البته تعطیل دکان دینفروشی در جمهوری آذربایجان نه به خواست دولت این کشور، که به دلیل تضعیف متولیان واقعی «مسجدبازی» در منطقه صورت میپذیرد.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت