شنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۸


دلبری «دینی»!
...

لغو مسافرت رئیس دولت پاکستان به تهران را به فال نیک می‌گیریم. سازمان ناتو در تشکیل محور طالبان‌پرور «پاریس ـ اسلام‌آباد ـ تهران» شکست خورد. ولی تجزیة ایران از برنامة سازمان ناتو حذف نشده، کاملاً بر عکس! با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی و شعار «بومی، قومی، دینی»، خامنه‌ای بر تبلیغات تجزیه طلبانة استعماری مهر تأئید گذارد.

همچنانکه پیشتر هم گفتیم شرایط پاکستان آئینة آیندة ایران است. امروز در حکومت اسلامی پاکستان ارتش این کشور با گروه‌هائی می‌جنگد که از دولت پاکستان طالبانی‌تراند. هزینة این جنگ نیز در نشست توکیو تأمین شد. نشستی که وزیر امورخارجة جمکران نیز در آن حضور داشت. جنگ در درة سوات تاکنون فقط یک میلیون آواره برجای گذاشته و هدفی جز تجزیة پاکستان به پشتون‌ستان، بلوچ‌ستان و ... ندارد. این جنگ اگر چه برای هند و چین دردسر ساز خواهد بود ولی در افغانستان و ایران می‌تواند به فاجعة تجزیه بیانجامد. با سخنرانی خامنه‌ای در کردستان و تجویز نسخة بومی، قومی و دینی مسلم بدانیم که با تجزیة ایران و جنگ داخلی فاصله‌ای نداریم.

حکومت اسلامی در ظاهر برای جلب نظر مردم و کشاندن‌شان به پای صندوق‌های مارگیری، و در واقع برای نقض اعلامیة جهانی حقوق بشر، روش دلبری و خودشیرینی و ناز و کرشمة «دینی» را برای گسترش دامنة ‌مقدسات برگزیده. سخنرانی خامنه‌ای در کردستان و تأکید وی بر نسخة «بومی، قومی و دینی» شاهدی است بر این مدعا که اربابان حکومت اسلامی برای گسترش سرکوب و چپاول، نیازمند تأمین تقدس برای اقلیت‌های قومی و مذهبی ایران شده‌اند. البته این تبلیغات استعماری با «افتخار کردن» محمدخاتمی به اردکانی بودنش‌‌ آغاز شد، و با «افتخار کردن» شیرین عبادی به شیعی بودن تداوم یافت، و شاخه‌های فرعی تبلیغات «محفل افتخار» را در سایت «زمانه» به ویژه در چرندبافی‌های «پارسی‌پور» شاهدیم. فعلة فاشیسم در داخل و خارج مرزها به قرقره کردن افتخار مشغول‌اند، چرا که «افتخار» به تعلقات «قومی»، «دینی» و «بومی»، پیروی از روش فاشیست‌ها و برتری طلبان است و در تضاد کامل با اعلامیة جهانی حقو‌ق بشر قرار می‌گیرد.

بازگشائی رسانة «یاس‌نو»، شیپور «فاشیست ـ مسلمان‌های» طرفدار خاتمی که تبلیغات «حلقة فرانکفورت» را به زبان ابتذال حوزة علمیه به خورد مخاطب می‌دهد در راستای همین سیاست استعماری انجام گرفته. البته می‌دانیم که این الطاف پیامبرگونه به ما ملت، «گذرا» است! ولی مسلم بدانیم که تا روز سرنوشت‌ساز 22 خرداد آزادی‌ بیان «دینی» باز هم گسترش خواهد یافت. حکومت اسلامی برای دوام و بقای خود نیازمند اثبات «محبوبیت خیابانی» خود به اربابان خویش است و باید عوامفریبی را افزایش دهد. اربابان این حکومت نیز برای گسترش چپاول ما ملت به گسترش مقدسات نیاز دارند، در نتیجه، جیره‌خواران استعمار دست به دامن اقلیت‌های قومی و مذهبی شده‌اند. اقلیت‌هائی که به ویژه در کردستان جز سرکوب وحشیانه، هیچ سهمی از حکومت اسلامی نداشته‌اند. به همین دلیل علی خامنه‌ای در کردستان خواهان نسخة «بومی، قومی و دینی» شده تا دامنة مقدسات به «دین» محدود نماند. همچنانکه در وبلاگ «یک تیر و چهار نشان» گفتیم، استعمار برای جلوگیری از تغییرات قانونی در کشورمان خواهان «تغییرات سرگذر» است، و اعمال این سیاست‌ها بدون «حضورمردم» در صحنه نمی‌تواند امکانپذیر باشد. البته حضور برای تأئید مشی استعماری. چرا که اگر تجمع مردم در تضاد با سیاست استعمار باشد، بلافاصله نیروهای انتظامی و سرکوب وارد صحنه می‌شوند.

همچنانکه شاهد بودیم، روز جهانی کارگر و تجمع کارگران در خانة کارگر به سرکوب و بازداشت تجمع‌کنندگان منجر شد، چرا که این «تجمع» و مطالبات کارگران پایه و اساس مشخص حقوقی دارد. حال آنکه تجمع در برابر حوزه‌های مارگیری، یا تجمع بوزینه‌های کفن پوش برای سردادن شعار «مرگ براین، و مرگ برآن» یا «نبرد با این، و نبرد با آن» هیچ مبنای قانونی و مشخصی ندارد. در نتیجه «حضور مردم» در انتخابات تشویق می‌شود، و نیروی انتظامی مزاحم تظاهرات بوزینه‌های کفن‌پوش و اوباش‌الله مؤنث و مذکر نخواهد شد. البته ممکن است جهت بازارگرمی برای بعضی‌ها از جمله برای گروه شیرین عبادی بازداشت‌های نمایشی صورت دهد، ولی این بازداشت‌ها همواره به دریافت جوایز از محافل استعماری می‌انجامد و خلاصه به شهرت جهانی خواهران منجر خواهد شد. چرا که «برابری‌طلبی» خواهران در حکومت اسلامی همچنانکه در وبلاگ دیروز گفتیم، دامنة سرکوب را گسترش خواهد داد و امروز نه تنها زنان که مردان هم باید از الگوی فاطمه پیروی کنند.

ترسیم آیندة تیره و تار؛ «انتخاب مجدد احمدی نژاد» در صورت تحریم انتخابات؛ نشان دادن «در باغ سبز»؛ و «بازگشت به گذشته» خط تبلیغاتی کارفرمایان حکومت اسلامی است برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رای. در راستای چنین سیاست مزورانه‌ای است که بازگشائی «یاس‌نو» و تأکید بر «حقوق بومی، ‌ قومی و دینی» را در سخنرانی‌های مقامات حکومت اسلامی، به ویژه در سخنرانی اخیر خامنه‌ای در کردستان شاهدیم. این سخنرانی تداوم سخنرانی اکبر اعلمی است در آذربایجان. ساده‌تر بگوئیم، خط تبلیغاتی رهبرفرزانه در واقع پیروی از خط اکبر اعلمی، نمایندة‌ سابق و رئیس کمیسیون دوستی ایران و انگلستان در مجلس «اصلاح‌طلبان» است. و وعده‌های شیرین موسوی، کروبی، محسن رضائی و سخنرانی‌های پامنبری‌های‌ مؤنث و مذکرشان در چارچوب همین سیاست قرار می‌گیرد که هدف‌اش کسب مشروعیت مردمی البته «در خیابان» برای تقویت فاشیسم اسلامی است. خواهر نوشین احمدی و دکتر ملکی، هریک به بهانه‌ای برای کسب این مشروعیت خیابانی تلاش می‌کنند. ترساندن مردم از انتخاب مجدد احمدی نژاد دلیل دارد! اربابان حکومت اسلامی در غرب به «حضور مردم» در شبه‌انتخابات احتیاج مبرم دارند.

پس نخست بپردازیم به تبلیغاتی که مردم را از تحریم انتخابات و انتخاب دوبارة احمدی نژاد می‌ترساند. این خط تبلیغاتی را سازمان تبلیغات اسلامی، «ساتاس» در نمازجمعة تهران آغاز کرد. نخست اکبر بهرمانی و سپس احمد خاتمی، ‌ دو خطیب جمعه که ظاهراً گرایش‌های متفاوت هم دارند ضمن دعوت مردم به شرکت در انتخابات گفتند، «اگر هم شرکت نکنید بالاخره یکنفر انتخاب خواهد شد!» به عبارت دیگر اگر شرکت نکنید احمدی نژاد باز هم «انتخاب» می‌شود. این خط تبلیغاتی استحماری که ما ملت را ابله پنداشته چنین القاء می‌کند که در حکومت اسلامی، نه تنها انتخابات وجود دارد که «انتخابات» مذکور سالم هم هست، و نتیجة آن فقط بستگی به آراء مردم دارد! به عبارت دیگر آراء مردم «محترم» شمرده می‌شود و تاکنون همه در این حکومت با رای مردم «انتخاب» شده‌اند!

اگر به فرض محال چنین ادعائی درست باشد، باید بپذیریم که در حکومت اسلامی علی‌خامنه‌ای و اکبر رفسنجانی هم با بیش از نود درصد «آراء مردم» در جایگاه ریاست قوة‌ مجریه قرار گرفته بودند! یا اینکه در انتخابات گذشته، اکثریت مردم به احمدی نژاد رأی دادند. حال آنکه چنین نیست! ‌تقلب در شبه‌انتخابات جمکران یک روش مرسوم و متداول است. پیش از استقرار حکومت اسلامی هم نمایندگان مجلس شورا و سناتورهای انتخابی به همین ترتیب «انتخاب» می‌شدند. خلاصه ما ملت این خیمه شب بازی‌‌ها و این معرکه‌گیری‌ها را نیک می‌شناسیم.

در دورة پهلوی به محض اینکه جیمی‌کارتر عطسه کرد، نمایندگان مجلس شورای‌ملی که با هزار زدوبند و پدرسوختگی وارد مجلس نمایشی شده بودند، و جز تکرار عبارت «صحیح است احسنت!» هیچ غلطی نمی‌کردند، به یک‌باره با سرقت مطالبات مردم، تبدیل به منتقدین سرسخت دولت شدند! البته متن سخن‌رانی‌های این مترسک‌ها را ساواک تنظیم می‌کرد، اگر نه این گوساله‌های ننة حسن با مردم کاری نداشتند، فقط از حقوق و مزایای نمایندگی مجلس استفاده می‌کردند و بس. ولی به محض تضعیف حاکمیت حضرات درد آشنای مردم هم شدند، چرا که می‌دانستند بساط «صحیح است احسنت!» می‌رود تا برچیده شود. انتقادات آخوند شاهرودی از قوة ‌قضائیه را نیز می‌باید در همین چارچوب بررسی کرد.

این آخوند زبان نفهم 8 سال در رأس قوه قضائیة جمکران به وظیفة مقدس دریافت رشوه و حق‌کشی اشتغال داشت، و مرتباً از پیشرفت‌های قوة‌ قضائیه داد سخن می‌داد! امروز که می‌باید جایگاه رشوه‌خواری و سنگسار و قصاص را واگذار کند، از پلیس‌سالاری انتقاد کرده. انتقادات‌اش هم در سایت رادیوفردا و زمانه و ... منعکس می‌شود. اما جالب اینجاست که آخوند شاهرودی، منتقد پلیس‌سالاری هم‌صدا با دیگر اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از نامزدی احمدی‌نژاد برای مسابقات مارگیری هم حمایت می‌کند! چرا که «آیت‌الله سید محمود هاشمی شاهرودی» مانند مصباح یزدی عضو جامعة مدرسین حوزة علمیه قم است. البته این نکتة پیش‌پاافتاده در سایت رادیوفردا و شرکاء منعکس نشده!

حنازرچوبه، مورخ 26 اردیبهشت‌ماه سالجاری به حمایت جامعة مدرسین حوزة کذا از احمدی نژاد اشاره کرده! در صورتیکه اگر به اظهارات شاهرودی در رادیوفردا تکیه کنیم به اشتباه می‌پنداریم که حضرت آیت‌الله از دولت و شیوه‌های پلیسی به شدت ناخشنوداند! ولی با توجه به خبر حنازرچوبه موضع حضرت آیت‌الله مانند دیگر نعلین‌ها در ابهام قرار می‌گیرد، چون ممکن است ایشان ادعا کنند بیانیة حمایت از مهرورزی را امضاء نکرده‌اند! این است فایدة ابهام! از مطلب دورافتادیم بازگردیم به بررسی منطقی و بدون ابهام تبلیغات فعلة فاشیسم که قصد دارند ما تحریم‌کنندگان انتخابات را در جایگاه مقصر و مسئول وضع موجود قرار دهند.

اینان با تکرار تبلیغات «ساتاس» در سخنان اکبر بهرمانی و احمد خاتمی به شوت‌وپرت‌ها چنین القاء می‌کنند که آراء مردم شمرده می‌شود، و اگر انتخابات را تحریم کنیم طرفداران احمدی نژاد که انتخابات را تحریم نکرده‌اند پیروزی وی را تضمین خواهند کرد. به این ترتیب است که جمعی هالو از ترس اینکه مبادا بازهم احمدی نژاد انتخاب شود به حوزه‌های رأی‌گیری هجوم خواهند آورد. ولی اگر در فردای حضور گستردة مردم در انتخابات یعنی روز 23 خرداد 1388، وزارت کشور بازهم احمدی نژاد را برندة انتخابات معرفی کند، دست مخالفان هالوی مهرورزی در پوست گردو گیر خواهد کرد! چرا که پرزیدنت مهرورزی در یک انتخابات پرشور و با حضور بیش از هشتاد درصد مردم به ریاست قوة مجریه برگزیده شده و به این ترتیب نه فقط در موضع قدرت قرار می‌گیرد که حکومت اسلامی نیز در رسانه‌های غرب مشروعیت مردمی کسب خواهد کرد. بله شیادان به ما می‌گویند اگر تحریم کنید بازهم احمدی نژاد می‌آید، ولی نمی‌گویند اگر در برابر حوزه‌های معرکه‌گیری تجمع کنید نه تنها ممکن است باز هم احمدی نژاد برنده شود که برای حکومت جمکران هم مشروعیت کسب خواهید کرد. شیادان مذکور تلاش دارند به ما ملت بباورانند که نتیجة انتخابات را آراء مردم تعیین می‌کند! حال آنکه به هیچ عنوان چنین نیست.

به محض اینکه رسانه‌های غرب استقبال گستردة مردم از انتخابات را در بوق و کرنا بگذارند، افکار عمومی در غرب متقاعد خواهد شد که مردم ایران شیفتة همین احکام اسلام و قصاص و سنگساراند، و همچنانکه در دوران حکومت ملاعمر در افغانستان هم شاهد بودیم خبرنگاران این «نیوز» و آن «دیلی» با چند نفر مصاحبه ترتیب می‌دهند تا اینان مراتب رضایت خود را از حکومت اسلامی ابراز نمایند و به مسلمان بودن خود هم «مفتخر» باشند. این است نتیجه‌ای که جماعت طرفداران پرشور شرکت در انتخابات به دنبال آن‌اند.

اگر چنین نتیجه‌ای به دست آید، هر چه حکومت اسلامی دامنة سرکوب را گسترش دهد، افکار عمومی در غرب اعتراض نخواهد کرد،‌ چرا که حکومت اسلامی را حکومت مطلوب اکثریت ایرانیان می‌شناسد. و البته هر چه دامنة سرکوب وسعت یابد، دست استعمار برای تاراج ما ملت نیز بازتر خواهد بود. همچنانکه می‌بینیم تشویق مردم به شرکت در انتخابات آنهم در یک حکومت مدعی تقدس الهی برای «بازگشت به گذشته»، و آغاز دور باطل کسب مشروعیت برای حکومت، جهت مشروعیت بخشیدن به سرکوب و چپاول است. این دور جهنمی که سی سال است با «حضور مردم» در خیابان‌ها بر ملت ایران تحمیل شده باید شکسته شود.

اربابان این حکومت منفور در لندن و واشنگتن باید بدانند که ما «تغییر» این حکومت را در خیابان نمی‌پذیریم. به اینان می‌باید تفهیم کنیم که ما خواهان حاکمیت قوانین انسان‌محوریم، و نیک می‌دانیم که در یک حکومت خدامحور، برگزاری انتخابات فریبی بیش نیست. امروز که استعمار در عراق و افغانستان به زانو درآمده، می‌کوشد با جنگ افروزی در پاکستان و تجزیة این کشور و گسترش بحران به ایران از جای برخیزد. سخنرانی اعلمی در آذربایجان و سخنرانی خامنه‌ای در کردستان را فراموش نکنیم، تجزیة عراق نزدیک است، تجزیة ایران و تبدیل کشورمان به پاکستان دوم نیز همچنان در اولویت سازمان جهنمی ناتو قرار دارد. این سازمان چشم طمع به نفت خزر و آبراه «خزر ـ اروپا» دوخته. پای در دایرة فریب استعمار نگذاریم. شرکت در این انتخابات شرکت در تجزیة ایران خواهد بود.




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت