شنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۸


پوچ‌ستان!
...

کار با شیخ حریفان به مدارا نشود
نشود یکسره تا یکسره رسوا نشود

تقدیم به کردهای آزادة ‌ایران.

ایجاد «تقابل کاذب» برای تداوم سلطة استعماری نمایش مهوعی است که در آن یک دستاربند جنایتکار از درون حکومت اسلامی با صورتک «رهبر عدالت‌پرور» و «مدافع حقوق انسانی» برای ما ملت «معرکه» گرفته تا «آینده» را در «بازگشت به گذشته» بجوید. جنجال و هیاهو پیرامون معرکة کروبی چنان بالا می‌گیرد که حتی حزب دمکرات کردستان هم به بیانیة مزورانة شیخ روی خوش نشان می‌دهد چرا که در بیانیة‌ کذا به «ستم ملی» اشاره شده.

در گوش وعظ واعظ بی‌آبرو مگیر

به هوش باشیم! هدف این بیانیة سراپا فریب، از یکسو تحریف مطالبات مبارزان صدر مشروطه و از سوی دیگر کسب تقدس و امتیازات ویژه برای قشر روحانی است. این بیانیه هیچ تفاوتی با بیانیه‌های میرحسین موسوی ندارد. هدف از صدور چنین بیانیه‌هائی تحریف مطالبات انسانی از طریق گسترش تقدس‌هاست. کروبی در آغاز بیانیة خود می‌گوید، مشروطه طلبان خواهان رعایت «قانون» بودند، و در انتهای همین بیانیه تأکید می‌کند که، دولت حق ندارد برای روحانیت قانون و مقررات وضع کند، چون «روحانیت وامدار قدرت و سیاست نیست!» بله آخوند کروبی خبیث با حقوق اقوام کاری ندارد، سنگ استقلال روحانیت مزدور را به سینه می‌زند. قشری که ارز حاصل از چپاول نفت را دریافت می‌کند، مالیات نمی‌دهد و در کارنامة خود جز مزدوری برای استعمار انگلستان هیچ ندارد. کروبی ادعا می‌کند، پیش از دولت احمدی‌نژاد مردم از حقوق شهروندی برخوردار بوده‌اند، اما دولت احمدی نژاد بیش از حد در زندگی مردم دخالت می‌کند. به عبارت دیگر و به ادعای کروبی، در دوران خامنه‌ای، اکبر بهرمانی و خاتمی مردم ایران حقوق شهروندی داشته‌اند! البته ما شرایط دوران وحشت را فراموش نکرده‌ایم! باری بیانیه نویس شیخ کروبی ریشة برخورد امنیتی دولت احمدی‌نژاد را در دوران پیش از جنبش مشروطه می‌بیند!

درس تاریخ است، از تقویم این عصر سیاه
خوب‌اش‌ از بر کن، نگردی مبتلای واعظان

تعجب نکنیم پاسدار لاریجانی هم روز گذشته به حمایت «روس‌ها»‌ و نه اتحاد جماهیر شوروی از صدام حسین اشاره داشت. طبیعی است که سخنان لاریجانی و کروبی در همسوئی کامل قرار گیرد. همانطورکه در وبلاگ «پاسدار و پیشگو» اشاره شد، ناتو و به ویژه آنگلوساکسون‌های این‌سوی اقیانوس در برابر روسیه در موضع ضعف قرار گرفته و می‌پندارند با همان ترفندهای گذشته از طریق تحریک افکار عمومی نسبت به سوابق روسیه تزاری در ایران می‌توانند منافع ملی ایرانیان را قربانی اهداف استعماری خود کنند. می‌دانیم که اینان برای تحقق اهداف پلید خود همواره به دستاربندان و اوباش‌الله تکیه کرده‌اند. پس کاملاً طبیعی است که اینبار هم دست نیاز به سوی مزدوران سنتی خود دراز کنند:

«انقلاب مشروطیت [...] یک شعار محوری داشت و آن قانون بود.»

عجب! کدام قانون؟ حتماً قانون اسلام! همان قانون توحش که پیش از انقلاب مشروطه تنها قانون حاکم بود و اجرا هم می‌شد! به همین دلیل گفته‌اند، «کار عمامه در این ملک کله‌برداری‌ست.» بگذریم! شیخ کروبی می‌افزاید، هدف اصلاحات نیز اجرای «قانون» بود ولی طی چند سال اخیر از مسیر قانون خارج شده‌ایم و ... و در پایان همین پوچ‌سرائی است که کروبی روحانیت را مستقل از قدرت و دولت می‌خواهد. پس تعجب نکنیم که مهره‌های کودتای 22 بهمن،‌ پوچ‌گرایان «دوم خرداد» و به ویژه حسین حاج فرج دباغ، این عامل بیگانه برای سازمان دادن سرکوب فرهنگی در ایران و شیپور تبلیغات استحماری «حماسة» دوم خرداد، یعنی «رهبر» دانشجونمایان آشوب‌طلب و مخالف‌خوان فعلی که ماهیت آخوندی خود را با «تکفیر» یک نویسنده بر ملا کرد از این شیخ مزور طرفداری کند. شیخی که به اصطلاح «برنامه» دارد و پیاپی بیانیه صادر می‌کند و در واقع جز تناقض‌گوئی و شارلاتانیسم هیچ در چنته‌اش نمی‌بینیم:

«دولت حق دخالت در امور دینی و مذهبی مردم را ندارد [...]دولت موظف به [...] تقویت باورهای دینی مردم با هر گرایش مذهبی است [...]»


این سخنان متناقض و مزورانه و ابله‌فریب محور اصلی بیانیة آخوند کروبی در مورد «ارتقاء و احیای حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی» است. بیانیه‌ای که می‌خواهد روحانیت را خارج از کنترل دولت قرار داده، ورای قوانین جایگاهی برای آن‌ها بجوید! بیانیه‌ای که همزمان خواهان «عدم پاسخگوئی» روحانیت، و «دخالت» این قشر در سیاست هم می‌شود. همان شرایطی که در دوران پهلوی فراهم آمده بود تا مشتی مزدور کارخانة رجاله‌پروری نظیر مدرس، کاشانی و خمینی به اقتضای منافع استعمار در کشور آشوب به راه بیاندازند.

کروبی چه می‌گوید؟ می‌گوید، دولت حق دخالت در امور دینی و مذهبی مردم را ندارد ولی همین دولت باید «باورهای دینی» را تقویت کند! به زبان ساده‌تر «دولت در خدمت روحانیت» و توهمات دینی است،‌ ولی «روحانیت مستقل از دولت» خواهد بود!

چرا در میان 4 نامزد «انتصابات» 22 خرداد، یک شیخ جنایتکار با سرقت و تحریف شعارهای ملت ایران قصد عوامفریبی دارد، و چرا حزب دمکرات کردستان به دام بیانیه‌های متناقض کروبی فرو می‌افتد؟ پاسخ این است که منافع استعمار چنین حکم می‌کند که همواره دستاربندان نقش «رهبر» و مدافع مردم را به عهده گیرند، چرا که در اینصورت روحانیت به غلط در جایگاه «پیشرو» و «عدالت طلب» قرار خواهد گرفت. حال آنکه به گواهی تاریخ معاصر روحانیت شیعه به دلیل وابستگی سنتی به استعمار انگلستان همواره جنبش‌های مردمی را به بیراهة‌ شکست کشانده.

تا کی می‌باید دستاربندان را به عنوان «رهبر» و «مدافع منافع ملی» به ما ملت حقنه کنند؟ تا کی می‌باید منافع انگلستان به این ترتیب تأمین شود؟ از شکست جنبش مشروطه درس نگرفته‌اید؟ از خیانت مدرس‌ها و کاشانی‌ها هیچ نیاموخته‌اید؟ تاریخ را تحریف کرده‌اند و مشتی دستاربند را به عنوان «مشروطه‌طلب» به ما معرفی می‌کنند. تاریخ را تحریف کرده‌اند و آخوند مدرس را به عنوان «مخالف» رضاشاه به خورد ما می‌دهند. تاریخ را تحریف کرده‌اند و خیانت‌های کاشانی و مصدق را «دفاع از منافع ملی» می‌نمایانند. اگر شاهد وقایع مشروطه نبوده‌ایم، اگر آشوب‌های ملی کردن نفت و عربده جوئی‌های خمینی را در دهة 60 میلادی ندیده‌ایم،‌ دگردیسی این شیخ بیسواد، مزدور و خونخوار به «رهبر کبیر انقلاب» را هم ندیده‌ایم؟

فراموش کرده‌ایم خمینی دجال را «بی‌بی‌سی» و دیگر رادیوهای بیگانه به مدافع آزادی و حقوق بشر در ایران تبدیل کردند؟‌ فراموش کرده‌ایم که پس از گذشت سه دهه جناب اسماعیل خوئی، به ما ملت لطف کرده، شمه‌ای از بی‌شعوری و بیسوادی «رهبرکبیر» و «فیلسوف» عظیم‌الشأن حوزة علمیه را برایمان فاش کردند؟ اینهمه کافی نیست که ما را به تفکر وادارد و از خود سوال کنیم، چرا در میان 4 نامزد «انتصابات» 22 خرداد، یک شیخ جنایتکار با سرقت و تحریف شعارهای ما ملت قصد عوامفریبی دارد، و چرا حزب دمکرات کردستان بیانیه‌های متناقض کروبی را جدی گرفته؟

برو که جغد نشیند به خانه‌ات ای شیخ

یکبار دیگر تبلیغات استحماری درصدد کسب وجهه برای روحانیت برآمده. روحانیتی که پس از سه دهه حضور مستقیم در حکومت تاراج و کشتار، می‌خواهد هم در پناه دولت قرار گیرد و هم از دولت «مستقل» باشد! بله آخوند کروبی، یا بهتر بگوئیم مشاوران زرنگ و باهوش ایشان، در پوشش دفاع از «حقوق اقوام ایرانی» سنگ «استقلال نهاد دین» به سینه می‌زنند و می‌خواهند در همة امور دخالت و فضولی کرده، «امر به معروف و نهی از منکر»‌ کنند. دولت هم وظیفه دارد سازوکار فضولی نعلین‌ها را به بهترین وجه فراهم آورد. کروبی در بیانیة مضحک خود ادعا می‌کند امر به معروف و نهی از منکر ناشی از «استقلال روحانیت» و عدم وابستگی نهاد دین به قدرت است!

«حفظ استقلال نهادهای دینی که در طول تاریخ اسلام یکی از وظایف آنها نهی از منکر و امر به معروف که نتیجة عدم وابستگی به نهادهای قدرت است نیز وظیفة دولت است. دین و حوزه نباید وامدار سیاست و دولت باشند[...]»


چه غلط‌ها! حوزة علمیه ارز حاصل از چپاول نفت را دریافت می‌کند تا برای ما اعلام استقلال کند؟ خواب دیده‌اید! گذشت دورة کلنل آیرون ساید اسلام‌پناه. مردم ایران به دولت مالیات بدهند که از سگ‌های‌ زنجیری استعمار و فتاوی ضدملی‌شان حمایت هم بکند؟ مگر قرار شده دولت ایران تا ابد وامدار مشتی آخوند و اوباش باشد؟ نکند سرکار چون با خمینی دجال ملاقات کرده‌اید خود را «مقدس» و صاحب حقوق ویژه هم می‌پندارید؟! نکند متن مبتذل و موهن این بیانیة بیشرمانه را هم حاج فرج دباغ برای‌تان تنظیم کرده؟

بخور شراب و جز از شیخ اجتناب مکن

باید به شیخ کروبی و آن‌ها که این بیانیة ابله‌فریب را تنظیم کرده‌اند بگوئیم کورخوانده‌اید! دیگر در ایران انگل‌های اجتماع به صرف بستن دستار نمی‌توانند اعلام استقلال از دولت و ملت کنند؛ برای مردم کشور تعیین تکلیف کرده و همزمان دست به قانون شکنی هم بزنند. روحانیت شیعه در ایران باید مطیع قوانین دولت ایران باشد، در غیراینصورت جائی در این کشور نخواهد داشت. خجالت نمی‌کشید به بهانة دفاع از «حقوق اقوام ستمدیده» این مزخرفات را سر هم می‌کنید؟ خجالت نمی‌کشید با سفسطه و مرزشکنی دخالت دولت در حریم خصوصی زندگی افراد را در ترادف با دخالت دولت در امور حوزه‌هائی قرار می‌دهید که صدها میلیون دلار پول نفت همه ساله در آن‌ها تزریق می‌شود؟ از کی تا به حال و بر پایة کدام قوانین، امور دینی و مذهبی «حریم خصوصی» شده که دولت نباید در آن دخالت کند؟ چطور است که حکومت و دولت باید دینی باشد، ‌ ولی روحانیت انگل‌صفت و بیسواد و جنایتکار در همین بیانیة مردمفریب «مستقل» می‌شود؟ اگر روحانیت به ادعای شما دجالان همیشه در کنار مردم بوده، پس چرا این استقلال را برای مردم طلب نمی‌کنید؟ در بیانیة کروبی چنین آمده:

«دخالت دولت در امور دینی و مذهبی در تضاد با روح قانون اساسی و بر خلاف مصلحت‌های نظام و حکومت است.»


ما هم می‌گوئیم باید به دخالت دولت در «حریم خصوصی» پایان داده شود، ولی امور دینی هیچ ارتباطی با حریم خصوصی زندگی افراد ندارد. امور دینی به بنیاد دین مربوط می‌شود و بنیاد دین در ایران مانند هر بنیاد اجتماعی می‌باید تحت نظارت قوانین دولت ایران فعالیت داشته باشد.

منافع استعمار چنین حکم می‌کند که همواره دستاربندان نقش «رهبران عدالت‌خواه» و «مدافعان حقوق مردم» را بر عهده گیرند. چرا که در اینصورت یک تقابل کاذب ایجاد می‌شود و «روحانیت» که همواره طفیلی قدرت و انگل اجتماع است، به غلط در جایگاه «پیشرو» و «عدالت طلب» یعنی در برابر قدرت جا خوش می‌کند.

خلاصه بگوئیم هدف از برگزاری انتخابات پوچ‌ستان جذب مردم به پای صندوق‌های مارگیری است. در نتیجه بازار وعده و وعید گرم و داغ شده، همه به مردم وعدة پول می‌دهند! ولی این پول‌ها حتی اگر پرداخت شود بجز گسترش دامنة چپاول هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت. دولت به مردم پول می‌دهد تا بتوانند بنجل‌های تولیدی چین‌وماچین را از دوبی وارد کنند و پول به جیب جنتلمن‌های نزولخور لندن سرازیر کنند. هیچکس برنامة منسجم تولید کشاورزی و صنعتی در داخل کشور ارائه نمی‌دهد. همه به مردم وعدة آزادی و حقوق بشر می‌دهند، ولی اینهمه «آزادی» و «حقوق انسانی» گویا قرار است در چارچوب اسلام تأمین شود. همان اسلامی که سه دهه است عملکردش را شاهدیم.

بگو آن عامی عارف نما را
که گم کردی تو سوراخ دعا را

و اما شیخ کروبی که شعار اصلاح قانون اساسی سر داده، به حق از همه شارلاتان‌تر است، چرا که از یکسو دستکاری و تغییر و اصلاح قانون‌ اساسی در حیطة اختیار رئیس جمهور «پوچ‌ستان» نیست، و از سوی دیگر شیخ فریبکار حتی متن منسجم حقوقی قوانین مطلوب خود را ارائه نمی‌دهد، تا همه بدانند چارچوب اصلاحات ایشان در قانون اساسی اصولاً چیست؟ اگر قرار است قانون در چارچوب اسلام بماند، همچنان غرق در ابهام و فاقد صراحت خواهد بود. در نتیجه شیخ کروبی را آورده‌اند تا با سرقت و تحریف شعارهای «طرفداران اصلاح قانون اساسی» شوت وپرت‌ها را در برابر حوزه‌ها گرد آورد.

اصولگرایان بیزار از احمدی‌‌نژاد از لج مهرورزی برای رأی دادن به موسوی تجمع خواهند کرد، گروهی هم آراء خود را به نام ژنرال محسن رضائی در صندوق‌های کذا می‌ریزند، چون هم جنگجو است هم پیشگو، هم دکتر و هم خوش‌تیپ! البته احمدی‌نژاد هم طرفدارانی دارد. در نتیجه همان دور اول انتصابات مشروعیت نظام «مقدس» را تضمین خواهد کرد. بعد هم وزارت کشور نام یکنفر را به عنوان برنده اعلام می‌کند. اگر تعداد شوت وپرت‌ها در دور اول رضایتبخش باشد، برای بالا بردن مشروعیت نظام می‌توان یک «دور دوم» هم پیش‌بینی کرد که هیجان بیشتری داشته باشد! ولی همچنانکه گفتیم آنچه شهروندان پوچ‌ستان به عنوان رأی در صندوق‌های مارگیری می‌اندازند نتیجة انتصابات را تعیین نخواهد کرد! حکومت اسلامی، بیگانه با حقوق افراد جامعه، فقط خواهان «حضور مردم» است.

تا که عمامه کفن یا که چماق تکفیر
نشکند جبهه‌‌شان، حل معما نشود



...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت