دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸


معجزة کودتا!
...
همچنانکه در وبلاگ «میرکودتای موسوی» گفتیم، هدف اربابان حکومت اسلامی در غرب سازمان دادن به یک «براندازی مردمی» به شیوة 22 بهمن 1357 است. در راستای تحقق چنین هدف مقدسی است که سگ‌های هار استعمار به خوابگاه دانشجویان حمله برده و چندتن را هم به قتل رسانده‌اند. اعضای سازمان ناتو و به ویژه دولت انگلستان که امروز برای حق و حقوق مردم ایران و مسائل مربوط به «انتخابات» اشک تمساح می‌ریزد، در واقع خواهان شورش‌اند. ملت ایران نیک می‌داند طی سه دهة اخیر سازمان جنایتکار ناتو برای تأمین منافع خود از حکومت سرکوبگر اسلامی حمایت بی‌قید و شرط به عمل آورده. پس بهتر است اعضای این سازمان ژست‌های انساندوستانه نگیرند، خودشان را هم به حماقت نزنند؛ در حکومت اسلامی برگزاری انتخابات یک شبیه‌سازی مردمفریب بیش نیست.

ما برگزاری «انتخابات» توسط حکومت مدعی تقدس ‌الهی را یک شوخی خنک تلقی می‌کنیم، بنابراین «نتیجة» شوخی کذا هر چه باشد اهمیتی نخواهد داشت. اگر هم این شوخی به درخواست «میرکودتای موسوی» و شریک‌اش، کروبی «باطل» شده و از نو برگزار شود باز هم با تکیه بر اصل اساسی «جدائی دین از سیاست» آنرا تحریم خواهیم کرد. از نظر ما هیچ تفاوتی ندارد چه کسی در رأس قوة ‌مجریة حکومت اسلامی قرار می‌گیرد، ‌چرا که ما این حکومت را برخاسته از کودتای سازمان ناتو می‌دانیم و شاهدیم که طی سه دهه منافع این سازمان جنایتکار را به بهترین نحو تأمین کرده. روشن‌تر بگوئیم زمانیکه رأس هرم قدرت در خدمت بیگانه قرار گرفته، افراد هیچ اهمیتی نخواهند داشت. کسانیکه طیف حاکمیت جمکران را تشکیل می‌دهند، به صراحت مزدور بیگانه‌اند. اینان آمده‌اند تا به «تکلیف» عمل کرده، حکومت را به امام‌زمان‌شان در لندن تحویل دهند.

شایعة «شرکت 40 میلیون واجدان شرایط» در شبه‌انتخابات جمکران، عملاً‌ شالودة کودتای استعماری در ایران شده. و همین شایعة استعماری برای محفل کودتای 22 بهمن 1357 مشروعیت 85 درصدی تأمین کرده. این شایعه موسوی، خاتمی، کروبی و ... و دیگر یاران قدیم ماشالله قصاب‌ها را در جایگاه رهبری مخالفان حکومت ولایت فقیه نشانده! همة کسانی که طی سه دهة اخیر در کشتار و سرکوب مردم ایران و چپاول ثروت‌های ملی همکاری «صمیمانه» با اربابان‌شان در غرب داشتند! از نخستین ساعات 23 خردادماه 1388 این جمع خودفروخته تبدیل به «مخالفان استبداد» شده‌اند! در خارج از مرزها، رادیوفردا و دیگر بوق‌های استعمار بلافاصله تیغ‌کش‌های هنرمند، جنایتکاران «متخصص» و پاسداران «متفکر» را به مصاحبه فرامی‌خوانند تا ضمن مهمل‌بافی‌های رایج بر طبل همان «40 میلیون رأی کذا» بکوبند. و از همه مهم‌تر، ‌ اربابان این حکومت که علاوه بر تحمیل حکومت اسلامی بر ملت ایران،‌ خاک عراق و افغانستان و پاکستان را هم به توبره کشیده‌اند،‌ امروز همزمان با صدور مجوز برای سرکوب دانشجویان، مدافع حقوق مردم ایران می‌شوند. این است معجزة کودتا!

بله! نیروهای «انتظامی» در ایران مجوز سرکوب و کشتار را از اربابان حکومت اسلامی در غرب دریافت می‌کنند و همزمان با سرکوب وحشیانة مردم توسط این نیروهاست که دولتمردان غرب از حکومت مفلوک اسلامی می‌خواهند مانع خشونت شود! امروز گوردون براون، نخست‌وزیر انگلستان، آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان و برنارکوشنر، وزیر امور خارجة فرانسه خواهان رسیدگی به مطالبات مردم ایران شدند! این همان سناریوئی است که به منظور براندازی، در اواخر دورة پهلوی به اجرا گذارده شد. صدور مجوز سرکوب و کشتار، و جنجال و هیاهو برای رعایت حقوق بشر! به همین دلیل است که ما پیوسته تکرار می‌کنیم مردم را نباید در برابر نیروهای انتظامی قرار داد. این رویاروئی اهداف جنبش مدنی را به «بیراهة شورش» می‌کشاند. واکنش مردم در برابر قتل‌ دانشجویان چه خواهد بود؟ آیا کسی می‌تواند در چنین شرایطی از مردم بخواهد واکنش منطقی نشان دهند؟ خیر! اتفاقاً به همین دلیل است که اوباش و چاقوکش‌های ساواک همگام با دارودستة موسوی دامنه فعالیت‌شان را گسترش داده‌اند. مسئول درگیری و قتل در جریان تظاهرات غیر مجاز و «مسالمت آمیز» امروز در میدان شهیاد کیست؟ مسئول قتل دانشجویان در کوی دانشگاه چه کسانی هستند؟

مسئول اصلی حکومت اسلامی است که با بیشرمی تمام 4 جنایتکار را برای اشغال جایگاه ریاست قوة مجریه «صاحب صلاحیت» اعلام می‌کند. بعد هم تحت عنوان مناظره در اطراف‌شان جنجال به راه می‌اندازد. نهایت امر مردم ایران می‌بایست به یکی از چهار عضو طایفة آب‌منگل «رأی» هم ‌بدهند. بلافاصله رسانه‌های غرب اعلام می‌کنند که استقبال مردم از این نمایشات بی‌نظیر بوده! و خلاصه گورکن‌ها هم باورشان می‌شود که پس از سی‌سال فضاحت، 40 میلیون طرفدار هم در ایران پیدا کرده‌اند. همچنانکه گفتیم کودتای واقعی سازمان ناتو در کشور تحمیل دروغ شاخداری است که بر «شرکت بیش از 40 میلیون نفر» در شبه‌انتخابات جمکران مهر تأئید می‌زند،‌ تا به ما بگوید، 40 میلیون ایرانی نه تنها حکومت سفاک و متحجر اسلامی را تأئید کرده‌اند که اکثریت‌شان از طرفداران موسوی جنایتکار و خاتمی شیاد به شمار می‌روند. آخوند محمد خاتمی امروز دلیل اعتراض‌شان را در یک بیانیه توضیح داده‌اند:

«جمهوری اسلامی از ما است و اگر اعتراض هست این است که شاهد [...] سیاست‌هائی هستیم که به اصل نظام که محور آن مردمند لطمه می‌زند[...]»

منبع: مهرنیوز، مورخ 25 خردادماه سالجاری

نمی‌دانستیم «مردم» محور نظام توحش جمکران به شمارمی‌روند! امروز محمد خاتمی شیاد در بیانیة خود قانون اساسی خدامحور جمکران را نیز تغییر داد. چرا که بوق‌های اربابان‌اش در غرب مدعی «مشارکت بیش از 40 میلیون نفر» در نمایشات مهوع جمکران شده‌اند. میرحسین موسوی، محمدخاتمی و دیگر اعضای محفل کودتای 22 بهمن باید توضیح دهند به چه دلیل به بهانة دفاع از «مردم»، آنان را جهت منافع محفل خود به گوشت دم توپ نیروهای سرکوبگر انتظامی تبدیل می‌کنند؟

در وبلاگ «کودتا و رستاخیز» به نقل از «برنار هورکاد» گفتیم که، «موسوی مرد درست‌کاری است و شبکة خوبی دارد!» به محض بالاگرفتن جاروجنجال «شبکة خوب» میرحسین موسوی «درستکار» در ایران، ‌ روزنامة فیگارو متعلق به صنایع نظامی «داسو» تیتر زد، «درصورت برخورد نظامی با ایران، فرانسه در خط مقدم خواهد بود!»

بله ممکن است ارتباط «جنگ» با آشوب‌های ایران برای همه روشن نباشد، ولی برای «پیروان خط امام» و مدافعان «قانون اساسی حکومت توحش» از قماش میرحسین موسوی که 4 سال پیش از شرکت در انتخابات جمکران جاخالی داد تا احمدی نژاد را‌ برای پاک کردن اسرائیل از نقشة جغرافیا ازصندوق‌های مارگیری استخراج کنند، این ارتباط نه تنها «واضح» و «مبرهن» است که در راستای همان «خط امام» نیز قرار می‌گیرد. و این مسائل از نتیجة شبه‌انتخابات جمکران به مراتب مهم‌تر است، چرا که به ما می‌گوید جبهة ایجاد آشوب و جنجال در ایران به جنگ‌طلبان غرب تکیه کرده.

همچنانکه در وبلاگ «میرکودتای موسوی» گفتیم، زمانیکه «سفارت‌پناه» باشید و در مسیر منافع سفارت گام بردارید، نه تنها قانون، رهبر، نیروهای انتظامی، لباس‌شخصی‌ها و چماقداران جرأت جیک‌زدن در برابر شما نخواهند داشت،‌ که تفنگ‌فروشان غرب همگی در برابر قدرت و عظمت شما سر تعظیم فرود آورده، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای دمکرات‌منشی شما خواهند شد. به این ترتیب می‌توانید یک تنه در برابر کل نظام قدرقدرت و مفلوک جمکران قد علم کرده و تبدیل شوید به «رهبرکبیر انقلاب!» انقلابی که در کشور مصیبت‌زدة ایران در مشتی «شعار پوچ» و «یک تکه پارچه» تجلی می‌کند، درست مثل انقلاب‌های قبلی.

کلنل آیرون‌ساید با شعار «ایران نوین»، پارچة کذا را به زور از سر زنان برداشت تا ژنرال هویزر، با اشعار استقلال، آزادی و ... همان تکه پارچة نکبت را به زور بر سر زنان بیاندازد. تکه پارچة کذا مثل «پرچم عزاداران حسینی» سیاه ‌رنگ بود و آنرا «چادر» می‌خواندند! اینبار همان تکه پارچة کذا رنگ‌ «سبز» پیدا کرده، و زن و مرد هم نمی‌شناسد، همه آنرا بر سر می‌گذارند. پس می‌توان گفت که از روز 23 خرداد که موسوی به نتیجة انتخابات اعتراض کرد، و ظرف چند ساعت در رسانه‌های غرب به رهبر «آزادی‌خواهان» ایران تبدیل شد، حداقل «حقوق برابر» مطلوب کمپین‌آش‌نذری به دست آمد و زنان ایران گام بلندی به ‌پیش برداشتند، خصوصاً که همسر موسوی، زهره رهنورد به قول «آقا» از «روشنفکرترین» زنان ایران نیز به شمار می‌رود. بله این نکته را موسوی در مناظره با مهرورزی عنوان کرد تا معیار روشنفکری در کشور ایران مشخص باشد.

پس بازگردیم به حکمت تکة پارچة سبز! این پارچه همرنگ پرچم عربستان و نشانة ارادت فراوان موسوی به عربستان است، چرا که روبروی خانة ایشان «سفارتخانة» شیخ‌های سعودی واقع شده. از سوی دیگر این پارچة سبز تأکیدی است بر دوستی و برادری حاکم بر جهان «نازنازی» اسلام. جهان مطلوب باراک اوباما که مهم‌ترین ویژگی آن «بی‌نظمی» و «قانون‌شکنی» یا بهتر بگوئیم همان «شورش» است.

همچنانکه طی فعالیت‌های انتخاباتی شاهد بودیم، هر جا موسوی می‌رفت، هواداران احمدی‌نژاد هم جهت ایجاد مزاحمت «حضور» داشتند. کروبی هم که الگوی فعالیت‌های انتخاباتی خود را از گاو حاج میرزاآغاسی اقتباس کرده، و برای اعتراض به تقلب در انتخابات نیز از همین الگو پیروی می‌کند. به یاد داریم که مهدی کروبی به دعوت نمایندة «ولی فقیه» درب ورودی دانشگاه را شکست و هیچکس هم مزاحم این شیخ وحشی نشد. پیشتر گفته بودیم، اگر «‌سفارت‌پناه» باشید در کشور ایران می‌توانید مانند گاو حاج‌میرزا‌آغاسی رفتار کنید. البته امروز مسائل کمی «تغییر» کرد و رهبر فرزانه به یاد آوردند که در جمکران «قانون» هم وجود دارد! پس «میرحسین کودتا» را گفتند، از «طریق قانونی» اعتراض خود را مطرح کند. شورای نگهبان جمکران هم از خواب بیدار شد و از نامزدها خواست شکایات رسمی خود را برای شورای نگهبان ارسال کنند! ولی وقتی در کشوری نفس‌کش‌طلبی و قانون‌شکنی و صدور فتوی بجای «قانون» می‌نشیند،‌ کار با تأکیدات مقام معظم پیش نخواهد رفت! به چند دلیل.

نخست‌ اینکه در یک حکومت قانون‌گریز و سرکوبگر، به محض‌ اینکه رأس هرم قدرت سخن از رعایت قانون به میان می‌آورد، این قانون‌گرائی «ناگهانی»، از طرف مردم حمل بر ضعف حکومت شده «شورش» عمومی را تشویق می‌کند. مردم به دلیل تحمل سرکوب مداوم و طولانی واکنشی جز «شورش» نخواهند داشت. پیشتر گفته‌ایم که این واکنش کاملاً «طبیعی» است، نه منطقی و قانونی! و به همین دلیل است که به تشدید سرکوب منجر خواهد شد. حکومتی که «واکنش طبیعی» را تشویق ‌کند، خود قانون‌گریز و منطق‌ستیز است و مجری قانون جنگل که بر «زور» و «حق‌طبیعی» تکیه دارد. به محض اینکه حکومت کذا از «حق‌طبیعی» خود چشم پوشی کند، ‌ مورد «تهاجم» مردم قرار می‌گیرد. درست حکایت شیری است که پیر می‌شود و شیرهای جوان‌تر بر او می‌تازند.

برای روشن شدن مطلب جنگلی را تصور کنیم که در آن پر زورترین حیوانات از «حق طبیعی» خود یعنی قدرت «تهاجم» صرفنظر کند. می‌دانیم که در جنگل تنها راه تداوم حیات تهاجم است. جانوری که قادر به «تهاجم» نباشد، طعمة دیگران خواهد شد. به همچنین است در مورد حکومت سرکوبگر جمکران که ناگهان «منطقی» و قانون‌گرا می‌شود. در همین بزنگاه است که اربابان حکومت کذا ناگهان مدافع حقوق بشر در ایران شده و همزمان سگ‌های هار خود را برای تهاجم به مردم به صحنه می‌آورند.

امروز خاویرسولانا‌ در نشست خبری اتحادیة اروپا در لوکزامبورگ «‌انتخابات ایران» را با «احتیاط فراوان» بررسی فرمودند! پس بهتر است میرحسین موسوی و شرکاء که خیابان‌ها را اشغال کرده‌اند زیاد تند نروند! اگر شیپورهای استعمار غرب بر طبل «40 میلیون شرکت‌ کننده» در نمایشات مهوع می‌کوبند، دلیل بر این نیست که راست می‌گویند! اینان در واقع برای تأمین منافع‌شان به «بازتولید» پروپاگاند انسان‌ستیز خود که در رسانه‌های حکومت اسلامی منعکس شده مشغول‌اند. هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که 40 میلیون ایرانی عاقل و بالغ، پس از گذشت سه دهه باز هم حکومت توحش اسلام و ولایت فقیه را تأئید کنند. البته گلة‌ مخالف‌نمایان، متشکل از بورسیه‌های حکومت اسلامی و «تبعیدیان» دروغین که برای اشغال جایگاه اوپوزیسیون در غرب لنگر انداخته‌ و به مداحی گروه حاج اکبر «اشتغال» دارد، حساب‌شان جداست.

روز گذشته گلة مخالف‌نمایان در پاریس و برلن در برابر سفارتخانه‌های جمکران با شعارهائی مضحک به طرفداری از میرحسین موسوی مشغول بودند، کسی هم مزاحم‌شان نشد. ولی در ایران اوضاع متفاوت است. در ایران، نیروی انتظامی به دانشجویانی که تجمع کرده‌اند شبیخون‌ می‌زند و آنان را به قتل می‌رساند. پس نامزدهای «آزادیخواه» که اخیراً «مردم‌محوری» نظام‌شان را به رخ می‌کشند، بهتر است بجای تجمع در شهیاد و شعار دادن و هیاهو به راه انداختن، ‌ نخست تدابیری جهت حفظ‌ جان طرفداران‌شان بیاندیشند. اینبار اکبر بهرمانی، ‌ موسوی و دیگر اعضای «شریف» محفل کودتای 22 بهمن نخواهند توانست با «شهیدپروری»‌ و «شهیدسالاری» و برگزاری مراسم سوگواری کودتای نوین را سازمان دهند.



...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت