سکته و سیاست!
...
مطالبات ما هیچ ارتباطی با مطالبات امثال موسوی نمیتواند داشته باشد. ما از مخالفان حکومت مذهبی میخواهیم صفوف خود را از طرفداران موسوی جدا کنند، از همصدائی با سبزپوشان خودداری کرده، مطالبات خود را بر تغییر قانون اساسی خدامحور متمرکز کنند. بدون تدوین و اجرای قوانین «انسانمحور»، استقرار یک حاکمیت دمکراتیک امکانپذیر نیست. یادآور شویم که «مردم محوری» به دلیل تکیه بر «جمع» با «انسانمحوری» در تضاد قرار میگیرد.
چارچوب سیاست سازمان ناتو برای ما کاملاً شناخته شده است: حفظ حکومت اسلامی و سرکوب مردم، یا براندازی آن از طریق تداوم آشوب و بحران. پس یکبار دیگر تأکید میکنیم، پروپاگاند غرب پیرامون «تقلب» در شبه انتخابات جمکران زدن چند نشان با یک تیر است. مهمترین هدف این پروپاگاند مهوع القاء این دروغ بزرگ است که در یک حکومت «خدامحور» انتخابات آزاد وجود دارد و مدافع این «انتخابات آزاد» هم کسی نیست جز میرحسین موسوی!
بله کودتا «معجزات» فراوان دارد. مهمترین معجزة کودتا «واژگوننمائی» است. در راستای چنین معجزاتی مجلس سنای کشور فرانسه که ماه گذشته با تصویب قانون «آدوپی» مهر تأئید بر سرکوب کاربران اینترنت و سانسور ارتباطات گذاشت، امروز برای حمایت از آشوب و سرکوب در ایران مدافع «انتخابات آزاد» شده! همچنانکه در وبلاگ «معجزة کودتا» گفته بودیم در پس پردة جنجال پیرامون «شبه انتخابات» جمکران منافع قدرتهای استعماری نهفته. پس حضور سناتورهای فرانسه، نخستوزیر انگلستان و دارودستة باراک اوباما که گویا «بیخبراند» توضیح دهیم که در یک حکومت مدعی تقدس الهی «انتخابات» نمیتواند وجود داشته باشد. شما عزیزان نیز بهتر است برای «آزادی» در این نوع حکومت سینة مبارک را چاک ندهید. از این گذشته هنوز شورای نگهبان جمکرانیها «سلامت انتخابات» را تأئید نکرده! به عبارت دیگر نتایج اعلام شده از سوی وزارت کشور هنوز وجاهت قانونی هم ندارد! پس کارگزاران محترم صنایع نظامی! برای اینکه مضحکة خاص و عام نشوید کمی تأمل کنید! سناتورهای دوستداشتنی مستقر در «کاخ لوکزامبورگ»! اگرگاوچرانها با قوانین و مقررات بیگانهاند، شما که در «استخر قوانین» شناوراید، چرا مثل مقام معظم مراحل قانونی را نادیده گرفته و از هول هلیم در دیگ افتادهاید؟ گذشت آن دوران شیرین که شیپورهای مقدس استعمار موفق به «اوپوزیسیونسازی» در ایران میشدند، از زبالههای تولیدی خود برای ملت ایران «رهبرکبیر» میساختند و حماسه میآفریدند.
حال جنبة «منطقی» مواضع آزادیخواهانه و انسان دوستانة سیاستپیشگان عضو سازمان ناتو را در نظر میگیریم. فرض محال که محال نیست، ممکن است نیت اینان خیر هم باشد! پس به این خیرخواهان ساکن بلاد غرب میگوئیم به فرض محال که در حکومت ایران انتخابات وجود داشته باشد، و نتایج آن برای «فاشیست ـ مسلمانهای» محبوب شما «مخدوش» جلوه کند، این مسائل از امور داخلی کشور ایران است و به دولت آمریکا، سیلویو برلوسکنی، گوردون براون و سنای فرانسه هیچ ارتباطی ندارد. از نظر ما سخن گفتن از «آزادی» برای مجلسی که از سانسور و سرکوب کاربران اینترنت رسماً دفاع میکند، گزافهگوئی است. همچنین دفاع اعضای طالبانپرور ناتو از «انتخابات آزاد» در حکومت جمکران جز فریب، نیرنگ و ریا هیچ نیست.
پروپاگاند بیشرمانة غرب پیرامون «تقلب» در شبه انتخابات جمکران زدن چند نشان با یک تیر واحد است. مهمترین هدف این پروپاگاند همچنانکه گفتیم القاء این دروغ بزرگ است که در یک حکومت «خدامحور» و مدعی تقدس الهی میتوان «انتخابات » به مفهوم دمکراتیک داشت! پس از اینکه این فریب بزرگ به عنوان یک «واقعیت» در اذهان عمومی جایگیر شد، مرحلة دوم آغاز میشود تا به ما دروغ دیگری را بباوراند، و آن اینکه انتخاباتی که در ایران برگزار شده انتخاباتی است «دمکراتیک»؛ فقط به دلیل مخدوش بودن، نتیجة آن قابل پذیرش نیست! پس بر اساس همین تبلیغات، 40 میلیون ایرانی که به ادعای بوقهای سازمان سیا در این نمایشات شرکت کردهاند، از این حکومت رضایت کامل دارند، فقط نتیجة همین انتخابات را نمیتوانند قبول کنند. چرا؟ چون یک شاخه از طایفة «آبمنگل» به رهبری میرحسین موسوی، اکبر بهرمانی و محمد خاتمی با حمایت بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، به جنگ زرگری با شاخة دیگر «آبمنگلها» پرداخته تا با جنجال و هیاهو و تأمین مشروعیت 85 درصدی برای حکومت توحش اسلامی موجودیت مخالفان این حکومت را عملاً نفی کند و صدای اوپوزیسیون حکومت توحش در گلو خفه شود. باشد که از این طریق جنایتکارانی همچون موسوی، خاتمی و بهرمانی به میمنت و مبارکی در جایگاه «اوپوزیسیون» تثبیت شده، بر تخت مرصعی از سه دهه چپاول و قتلوغارت «تاجگذاری» کنند!
در راستای اعمال چنین سیاستی است که روز 22 خردادماه حاج فرخ نگهدار، متولی مسجد لندن که «خوابنما» شده در یک برنامة «زنده» به شیخ صادقصبا «آمار فرضی» هم ارائه داده میگوید، آقا امام زمان را در خواب دیدم، سوار بر اسب سبز، لباس سبز برتن داشتند و از شمشیرشان خون سبز میچکید، با خشم فرمودند، «تقلب»! حضرت سپس مهمیز سبز بر اسبسبز زده در غباری سبزرنگ ناپدید شدند. چون شیخ صادق این بشنید، نعرهای زد و از هوش برفت و نوبت به شیخ مسعود بهنود رسید که با عبا و نعلین سبز پدیدار شود و به نوای تقلب به رقص و سماع درآید. ولی پیش از ارائة نتایج آراء توسط وزارت کشور، رضوی فقیه از آبمنگلایستهای اصلاحطلب، وزارت کشور دولت جمکران را متهم به دروغگوئی کرد، و اینچنین بود که در ساعت دو بامداد روز شنبه 23 خردادماه «خواب» حاج فرخ نگهدار تعبیر شد و میرکودتای موسوی برای دفاع از «خط امام، خون شهدا و آراء مردم» قیام فرمود.
در این گیرودار است که شیخ مسعود بهنود با توسل به استدلالاتی «فلسفی» به سبک حاج فرجدباغ که همه نوع گ...را به هر شقیقهای مرتبط میکند، میفرمایند، «چون اصلاح طلبان در اینترنت فعالیت وسیعی دارند، محدودیت اینترنت به نفع احمدی نژاد خواهد بود.» پس ای ملت شریف ایران! خیابانها را ترک نکنید که نان ما آجر میشود. و به این ترتیب بود که زهرهخانم آبمنگل، همسر متقلب و «روشنفکر» موسوی فرمان حضور در خیابان را صادر فرمودند تا شاید اربابان حکومت اسلامی بتوانند صحنههائی مشابه 17 شهریور در میدان ژاله بیافرینند و نان کفتارهای اسلامپرست باز هم چون همان روزهای خوب در روغن اوفتد.
زهره رهنورد که به ادعای خود چادرش را «از سر زنان به خاک و خون غلطیده در میدان ژاله» کش رفته، گویا چادرش نخنما شده، از اینرو هوس کش رفتن یک «چادرآزادی» دیگر دارد. از این گذشته دکان شهیدفروشی و شهیدپروری میرحسین موسوی هم به دلیل ناکامی سازمان ناتو در گسترش دامنة جنگ به ایران سخت کساد شده. خلاصه بگوئیم، طایفة «آبمنگل» جمکران سخت محتاج جسد بود که با تظاهرات غیرمجاز دیروز فعلاً هشت جسد به دست آورده، ولی «این مختصر» برای لاشخورهای سازمان سیا کفایت نخواهد کرد! اینان کشتار و تخریب وسیع میطلبند؛ مشابه آنچه در جنگ 8 ساله در ایران به پا کردند تا نان کارفرمایان بیبیسی در روغن اوفتد. پس بازگردیم به تبلیغات رسانة کذا که امروز با جلائیپور، جلاد مهاباد و خانه شاگرد سناتور جانکری تماس گرفته بود.
جلائیپور ضمن شرح مصیبت، از مذهبی بودن همسرش نیز داد سخن میداد که نزدیک بود چشم نامحرم به روی «مهتاب ندیدهشان» بیفتد و ... بله، رهبران مخالف جمکران همه همسران مذهبی دارند که از «چشم نامحرم» گریزانانند، و خیلی هم نگران «آقا»! جلائیپور میگفت، «آمدند و گفتم نمیتوانید وارد شوید، همسرم مذهبی است. ولی مرا بردند، خانه را گشتند و کامپیوترم را هم بردند. خیلی نگران همسرم بودم که مذهبی است و میترسیدم سکته کند ... ولی گویا با من کاری نداشتند، برای پسرم آمده بودند ...» البته پسر جلائیپور هم مانند پدرش از خانه شاگردهای جانکری است، و خلاصه «مزدوری پیشهائی است موروثی!» و اما بشنویم از همسر مذهبی جلائیپورکه نزدیک بود سکته کند؛ هر چند نکرد! خلاصه بگوئیم، سکته یا قلبی است یا مغزی، و ما به جلائیپور اطمینان میدهیم کسی که سالها با قاتل هزاران تن از کردهای ایرانی دمخور و همخور بوده، سکته نخواهد کرد! چون مسلماً مثل همسر محترماش نه قلب دارد و نه مغز. درست مانند کسانیکه فراخوان شرکت در این مضحکة «انتخاباتی» میدهند و از مردم میخواهند برای محاکمة سران نظام و یا گفتن «نه به احمدی نژاد» در «انتخابات» این رژیم متقلب و سرکوبگر «شرکت فعال» کنند!
آنها که مغز دارند و قلب میدانند که، «شرکت در انتخابات» برای «تأئید» یک فرد یا یک برنامة سیاسی است نه برای تکذیب! به عبارت دیگر لج و لجبازی در انتخابات محلی از اعراب ندارد. آنها که ادعا میکنند «مردم» برای گفتن «نه به احمدینژاد» در شبهانتخابات جمکران شرکت کردهاند، سرنا را از سر گشادش میزنند! چنین ادعاهای گوسالهپسندی ثابت میکند که مدعیان یا کوچکترین شناختی از پدیدة «انتخابات» ندارند، یا تلاش میکنند از طریق«تحریف» اهداف انتخابات این پدیده را در فضای سیاست ایران، همچون تمامی پدیدههای مرتبط با دمکراسی «تخریب» کنند. آنان که با شعارهای انحرافی مردم را برای گفتن «نه به این، و نه به آن» به شرکت در «انتخابات» دعوت میکنند هدفشان ممانعت از ابراز صریح مطالبات واقعی ملت ایران است. بهتر بگوئیم، هدف این شعار موذیانه به سکون کشاندن مردم در «مرحلة کودکی» است. مرحلهای که در آن کودک از «بیان دقیق» آنچه میخواهد عاجز میماند، و فقط میتواند «ناخواستهها» را بروز دهد. چنین کودکی هنوز به پنج سالگی هم نرسیده.
در نتیجه میرحسین موسوی که برای دفاع از «آراء مردم ایران» به نفسکشطلبی پرداخته و در برابر مقام معظم رهبری هم به قول امامشان «ایستاده»، رهبر «اکثریتی» است که برای گفتن «نه به احمدی نژاد» در این انتخابات شرکت کردهاند. روشنتر بگوئیم میرحسین موسوی در این مضحکه رهبری عقبافتادگان ذهنی را بر عهده گرفته. جایگاهی که مسلماً شایستة اوست. چرا که عقب افتادگان ذهنی نمیتوانند درک سیاسی داشته باشند!
چارچوب سیاست سازمان ناتو برای ما کاملاً شناخته شده است: حفظ حکومت اسلامی و سرکوب مردم، یا براندازی آن از طریق تداوم آشوب و بحران. پس یکبار دیگر تأکید میکنیم، پروپاگاند غرب پیرامون «تقلب» در شبه انتخابات جمکران زدن چند نشان با یک تیر است. مهمترین هدف این پروپاگاند مهوع القاء این دروغ بزرگ است که در یک حکومت «خدامحور» انتخابات آزاد وجود دارد و مدافع این «انتخابات آزاد» هم کسی نیست جز میرحسین موسوی!
بله کودتا «معجزات» فراوان دارد. مهمترین معجزة کودتا «واژگوننمائی» است. در راستای چنین معجزاتی مجلس سنای کشور فرانسه که ماه گذشته با تصویب قانون «آدوپی» مهر تأئید بر سرکوب کاربران اینترنت و سانسور ارتباطات گذاشت، امروز برای حمایت از آشوب و سرکوب در ایران مدافع «انتخابات آزاد» شده! همچنانکه در وبلاگ «معجزة کودتا» گفته بودیم در پس پردة جنجال پیرامون «شبه انتخابات» جمکران منافع قدرتهای استعماری نهفته. پس حضور سناتورهای فرانسه، نخستوزیر انگلستان و دارودستة باراک اوباما که گویا «بیخبراند» توضیح دهیم که در یک حکومت مدعی تقدس الهی «انتخابات» نمیتواند وجود داشته باشد. شما عزیزان نیز بهتر است برای «آزادی» در این نوع حکومت سینة مبارک را چاک ندهید. از این گذشته هنوز شورای نگهبان جمکرانیها «سلامت انتخابات» را تأئید نکرده! به عبارت دیگر نتایج اعلام شده از سوی وزارت کشور هنوز وجاهت قانونی هم ندارد! پس کارگزاران محترم صنایع نظامی! برای اینکه مضحکة خاص و عام نشوید کمی تأمل کنید! سناتورهای دوستداشتنی مستقر در «کاخ لوکزامبورگ»! اگرگاوچرانها با قوانین و مقررات بیگانهاند، شما که در «استخر قوانین» شناوراید، چرا مثل مقام معظم مراحل قانونی را نادیده گرفته و از هول هلیم در دیگ افتادهاید؟ گذشت آن دوران شیرین که شیپورهای مقدس استعمار موفق به «اوپوزیسیونسازی» در ایران میشدند، از زبالههای تولیدی خود برای ملت ایران «رهبرکبیر» میساختند و حماسه میآفریدند.
حال جنبة «منطقی» مواضع آزادیخواهانه و انسان دوستانة سیاستپیشگان عضو سازمان ناتو را در نظر میگیریم. فرض محال که محال نیست، ممکن است نیت اینان خیر هم باشد! پس به این خیرخواهان ساکن بلاد غرب میگوئیم به فرض محال که در حکومت ایران انتخابات وجود داشته باشد، و نتایج آن برای «فاشیست ـ مسلمانهای» محبوب شما «مخدوش» جلوه کند، این مسائل از امور داخلی کشور ایران است و به دولت آمریکا، سیلویو برلوسکنی، گوردون براون و سنای فرانسه هیچ ارتباطی ندارد. از نظر ما سخن گفتن از «آزادی» برای مجلسی که از سانسور و سرکوب کاربران اینترنت رسماً دفاع میکند، گزافهگوئی است. همچنین دفاع اعضای طالبانپرور ناتو از «انتخابات آزاد» در حکومت جمکران جز فریب، نیرنگ و ریا هیچ نیست.
پروپاگاند بیشرمانة غرب پیرامون «تقلب» در شبه انتخابات جمکران زدن چند نشان با یک تیر واحد است. مهمترین هدف این پروپاگاند همچنانکه گفتیم القاء این دروغ بزرگ است که در یک حکومت «خدامحور» و مدعی تقدس الهی میتوان «انتخابات » به مفهوم دمکراتیک داشت! پس از اینکه این فریب بزرگ به عنوان یک «واقعیت» در اذهان عمومی جایگیر شد، مرحلة دوم آغاز میشود تا به ما دروغ دیگری را بباوراند، و آن اینکه انتخاباتی که در ایران برگزار شده انتخاباتی است «دمکراتیک»؛ فقط به دلیل مخدوش بودن، نتیجة آن قابل پذیرش نیست! پس بر اساس همین تبلیغات، 40 میلیون ایرانی که به ادعای بوقهای سازمان سیا در این نمایشات شرکت کردهاند، از این حکومت رضایت کامل دارند، فقط نتیجة همین انتخابات را نمیتوانند قبول کنند. چرا؟ چون یک شاخه از طایفة «آبمنگل» به رهبری میرحسین موسوی، اکبر بهرمانی و محمد خاتمی با حمایت بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، به جنگ زرگری با شاخة دیگر «آبمنگلها» پرداخته تا با جنجال و هیاهو و تأمین مشروعیت 85 درصدی برای حکومت توحش اسلامی موجودیت مخالفان این حکومت را عملاً نفی کند و صدای اوپوزیسیون حکومت توحش در گلو خفه شود. باشد که از این طریق جنایتکارانی همچون موسوی، خاتمی و بهرمانی به میمنت و مبارکی در جایگاه «اوپوزیسیون» تثبیت شده، بر تخت مرصعی از سه دهه چپاول و قتلوغارت «تاجگذاری» کنند!
در راستای اعمال چنین سیاستی است که روز 22 خردادماه حاج فرخ نگهدار، متولی مسجد لندن که «خوابنما» شده در یک برنامة «زنده» به شیخ صادقصبا «آمار فرضی» هم ارائه داده میگوید، آقا امام زمان را در خواب دیدم، سوار بر اسب سبز، لباس سبز برتن داشتند و از شمشیرشان خون سبز میچکید، با خشم فرمودند، «تقلب»! حضرت سپس مهمیز سبز بر اسبسبز زده در غباری سبزرنگ ناپدید شدند. چون شیخ صادق این بشنید، نعرهای زد و از هوش برفت و نوبت به شیخ مسعود بهنود رسید که با عبا و نعلین سبز پدیدار شود و به نوای تقلب به رقص و سماع درآید. ولی پیش از ارائة نتایج آراء توسط وزارت کشور، رضوی فقیه از آبمنگلایستهای اصلاحطلب، وزارت کشور دولت جمکران را متهم به دروغگوئی کرد، و اینچنین بود که در ساعت دو بامداد روز شنبه 23 خردادماه «خواب» حاج فرخ نگهدار تعبیر شد و میرکودتای موسوی برای دفاع از «خط امام، خون شهدا و آراء مردم» قیام فرمود.
در این گیرودار است که شیخ مسعود بهنود با توسل به استدلالاتی «فلسفی» به سبک حاج فرجدباغ که همه نوع گ...را به هر شقیقهای مرتبط میکند، میفرمایند، «چون اصلاح طلبان در اینترنت فعالیت وسیعی دارند، محدودیت اینترنت به نفع احمدی نژاد خواهد بود.» پس ای ملت شریف ایران! خیابانها را ترک نکنید که نان ما آجر میشود. و به این ترتیب بود که زهرهخانم آبمنگل، همسر متقلب و «روشنفکر» موسوی فرمان حضور در خیابان را صادر فرمودند تا شاید اربابان حکومت اسلامی بتوانند صحنههائی مشابه 17 شهریور در میدان ژاله بیافرینند و نان کفتارهای اسلامپرست باز هم چون همان روزهای خوب در روغن اوفتد.
زهره رهنورد که به ادعای خود چادرش را «از سر زنان به خاک و خون غلطیده در میدان ژاله» کش رفته، گویا چادرش نخنما شده، از اینرو هوس کش رفتن یک «چادرآزادی» دیگر دارد. از این گذشته دکان شهیدفروشی و شهیدپروری میرحسین موسوی هم به دلیل ناکامی سازمان ناتو در گسترش دامنة جنگ به ایران سخت کساد شده. خلاصه بگوئیم، طایفة «آبمنگل» جمکران سخت محتاج جسد بود که با تظاهرات غیرمجاز دیروز فعلاً هشت جسد به دست آورده، ولی «این مختصر» برای لاشخورهای سازمان سیا کفایت نخواهد کرد! اینان کشتار و تخریب وسیع میطلبند؛ مشابه آنچه در جنگ 8 ساله در ایران به پا کردند تا نان کارفرمایان بیبیسی در روغن اوفتد. پس بازگردیم به تبلیغات رسانة کذا که امروز با جلائیپور، جلاد مهاباد و خانه شاگرد سناتور جانکری تماس گرفته بود.
جلائیپور ضمن شرح مصیبت، از مذهبی بودن همسرش نیز داد سخن میداد که نزدیک بود چشم نامحرم به روی «مهتاب ندیدهشان» بیفتد و ... بله، رهبران مخالف جمکران همه همسران مذهبی دارند که از «چشم نامحرم» گریزانانند، و خیلی هم نگران «آقا»! جلائیپور میگفت، «آمدند و گفتم نمیتوانید وارد شوید، همسرم مذهبی است. ولی مرا بردند، خانه را گشتند و کامپیوترم را هم بردند. خیلی نگران همسرم بودم که مذهبی است و میترسیدم سکته کند ... ولی گویا با من کاری نداشتند، برای پسرم آمده بودند ...» البته پسر جلائیپور هم مانند پدرش از خانه شاگردهای جانکری است، و خلاصه «مزدوری پیشهائی است موروثی!» و اما بشنویم از همسر مذهبی جلائیپورکه نزدیک بود سکته کند؛ هر چند نکرد! خلاصه بگوئیم، سکته یا قلبی است یا مغزی، و ما به جلائیپور اطمینان میدهیم کسی که سالها با قاتل هزاران تن از کردهای ایرانی دمخور و همخور بوده، سکته نخواهد کرد! چون مسلماً مثل همسر محترماش نه قلب دارد و نه مغز. درست مانند کسانیکه فراخوان شرکت در این مضحکة «انتخاباتی» میدهند و از مردم میخواهند برای محاکمة سران نظام و یا گفتن «نه به احمدی نژاد» در «انتخابات» این رژیم متقلب و سرکوبگر «شرکت فعال» کنند!
آنها که مغز دارند و قلب میدانند که، «شرکت در انتخابات» برای «تأئید» یک فرد یا یک برنامة سیاسی است نه برای تکذیب! به عبارت دیگر لج و لجبازی در انتخابات محلی از اعراب ندارد. آنها که ادعا میکنند «مردم» برای گفتن «نه به احمدینژاد» در شبهانتخابات جمکران شرکت کردهاند، سرنا را از سر گشادش میزنند! چنین ادعاهای گوسالهپسندی ثابت میکند که مدعیان یا کوچکترین شناختی از پدیدة «انتخابات» ندارند، یا تلاش میکنند از طریق«تحریف» اهداف انتخابات این پدیده را در فضای سیاست ایران، همچون تمامی پدیدههای مرتبط با دمکراسی «تخریب» کنند. آنان که با شعارهای انحرافی مردم را برای گفتن «نه به این، و نه به آن» به شرکت در «انتخابات» دعوت میکنند هدفشان ممانعت از ابراز صریح مطالبات واقعی ملت ایران است. بهتر بگوئیم، هدف این شعار موذیانه به سکون کشاندن مردم در «مرحلة کودکی» است. مرحلهای که در آن کودک از «بیان دقیق» آنچه میخواهد عاجز میماند، و فقط میتواند «ناخواستهها» را بروز دهد. چنین کودکی هنوز به پنج سالگی هم نرسیده.
در نتیجه میرحسین موسوی که برای دفاع از «آراء مردم ایران» به نفسکشطلبی پرداخته و در برابر مقام معظم رهبری هم به قول امامشان «ایستاده»، رهبر «اکثریتی» است که برای گفتن «نه به احمدی نژاد» در این انتخابات شرکت کردهاند. روشنتر بگوئیم میرحسین موسوی در این مضحکه رهبری عقبافتادگان ذهنی را بر عهده گرفته. جایگاهی که مسلماً شایستة اوست. چرا که عقب افتادگان ذهنی نمیتوانند درک سیاسی داشته باشند!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت