عقابان جوان!
...
سخن از زندگی نقرهای آوازی ست
که سحرگاهان فوارة کوچک میخواند
جنبش مدنی روی به «زندگی» دارد و هدف آن دستیابی به «اهداف انسانی» است. این است تفاوت جنبش مدنی با «مبارزات» فاشیست مسلمانها. برخلاف مبارزان جنبش مدنی، فاشیستمسلمانها با هدف گسترش خشونت در پی «شهید» میگردند تا بتوانند مراسم سوگواری و زوزه و روضه بر پا کنند. گروههای به اصطلاح «اصلاح طلب» یا همان فاشیستمسلمانهائی که در کارنامهشان جز سرکوب و جنایت هیچ ندارند، همچنانکه «شرکت در انتخابات» را به ابزاری برای تحریف و تخریب مفهوم انتخابات تبدیل کردهاند، «جنبش مدنی» را نیز با تجمع مرگطلبان در ترادف قرار دادهاند. برای تحمیل «مرگپرستی» است که اربابان حکومت اسلامی با هی کردن سیاهی لشکر «طرفداران موسوی» به خیابانها به قدرتنمائی پرداختهاند. هدف تظاهرات اینان عقب راندن گروه احمدینژاد نیست، هدف اینان سرکوب و ارعاب مخالفان واقعی حکومت اسلامی است.
شاهدیم که با گسترش تظاهرات غیرقانونی گروه موسوی، سرکوب «نظامی ـ امنیتی» گسترش مییابد. در واقع دو شاخة طایفة «آبمنگل» با تظاهرات خیابانی روزمره و سرکوب نظامی قصد از میدان به در کردن طرفداران لائیسیته را دارند. البته کور خواندهاند. ما نمیترسیم! پرزیدنت اوباما بهتر است عمله اکرة سبزپوش خود را جمع و جور کنند. امروز دوران جیمی کارتر نیست. مستر پرزیدنت! فراموش نکنید که سیاستگزار اصلی دولت قدرقدرتتان، یعنی وزیر دفاع ایالات متحد از حزب آشوبپرست «دمکرات» نیست!
در مورد وبلاگ «رادیو همبونه» تکرار میکنیم که ممانعت حکومت اسلامی از حضور خبرنگاران غربی در تظاهرات، با هدف گسترش شایعه و دامن زدن به تشویش و ابهام در افکار عمومی صورت پذیرفته. به این ترتیب، «شایعات» آشوبطلبان مستقیماً از خبرگزاریهای معتبر غرب پخش میشود و تحریک افکار عمومی را شدت میبخشد. اینگونه است که قدرت تفکر از انسان سلب شده از روی خشم و نفرت واکنش نشان میدهد. کودتای ژنرال هویزر نیز در 22 بهمن 57 با تکیه بر همین ابزار جادوئی تحقق یافت.
همچنانکه در وبلاگ «رادیو همبونه» گفته بودیم، دارودستة میرحسین موسوی از جسد تغذیه میکنند. هر چه تعداد «شهدا» بیشتر باشد طرفداران موسوی افزایش خواهد یافت. فعلاً میرحسین موسوی کار خود را با 7 یا 8 جسد آغاز کرده و از این تظاهرات به آن تظاهرات در حرکت است تا ارواح شکمش از «آراء مردم» دفاع کند. میدانیم که میرحسینموسوی طی 8 سال «دولتمداری» خود برای تأمین منافع ارباباناش فرزندان همین مردم را در جبهههای جنگ و زندانها به قتل میرساند؛ مردمی که امروز آراءشان اینهمه محترم شده، آنهم در نظامی که بنابرتعریف نمیتواند انتخابات به مفهوم دمکراتیک داشته باشد.
در نظامی که طی سه دهة اخیر به شبیهسازی انتخابات مشغول بوده، چرا امروز میرحسین موسوی مدافع آراء مردم شده؟ به همان دلیلی که خمینی دجال پس از «انقلاب سفید» ناگهان به «مبارز» تبدیل شد. چون به گواهی تاریخ معاصر، حزب دمکرات ایالات متحد سیاست خود را در ایران از طریق تحمیل آشوب و بحران و آخوند اعمال کرده. کندی با انقلاب سفید و خمینی، جیمی کارتر با حقوق بشر و خمینی، کلینتون با حماسه دوم خرداد و خاتمی و ... و امروز گروه باراک اوباما میپندارد در هنوز بر همان پاشنة آشوب و عوامفریبی میچرخد.
به همین دلیل است که جنایتکاری به نام میرحسین موسوی را از قفس بیرون کشیدهاند. این جنایتکار اگر دستار بر سر ندارد از دستاربند خطرناکتر و وحشیتر است. و چنین موجودی است که امروز خواهان «ابطال انتخابات» میشود. حال آنکه حکومت ولایت فقیه نمیتواند «انتخابات» داشته باشد تا فاشیستمسلمانها بتوانند برای «ابطال» آن عربده سر دهند. تمامی نمایشات مهوعی که چنین حکومتی بر پا کند، به خودی خود «ابطال انتخابات» است. در حکوت مدعی تقدس الهی هرگز نمیتوان انتخابات برگزار کرد. ما از مطالبات مضحک و عوامفریبانة فاشیستهای طرفدار موسوی حمایت نمیکنیم.
گورکنها پس از اینکه کودتای اربابشان شکست خورد، همه مدافع «قانون» شدهاند. حتی میرحسین موسوی که روز دوشنبه بدون مجوز وزارت کشور مردم را به تجمع در میدان شهیاد دعوت کرد، به قوة قضائیه نامه نوشته تا آخوند شاهرودی برای جمعوجور کردن اوضاع وارد معرکه شود و میرحسین موسوی را به عنوان «پیرو خط امام» و معتقد به «ولایت فقیه» در جایگاه «رهبر جنبش مدنی» و «مدافع حقوق انسانی» قرار دهد! مسلماً آخوند شاهرودی در اجرای این مهم کوتاهی نخواهند کرد، چون روزها بر آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک سخت میگذرد، و خلاصه علیرغم گرمای تابستان، «هوا بس ناجوانمردانه سرد» شده.
در این راستا، سایت رادیوفردا، یکی از رادیوهمبونههائی که «هر جا بری صداش میاد» دست به دامان «واکلاو هاول»، رئیس جمهور پیشین چک و از مدافعان پروپا قرص تهاجم نظامی به عراق شده است! ایشان از «روشنفکران» ریزهخوار بارگاه مقدس پنتاگون به شمار میروند که با افتضاح حمایت از جنگ و سوءاستفادة مالی کاخ ریاستجمهوری کشورشان را ترک فرمودهاند. تصدیق میکنید که اظهار نظر چنین شخصیت «معتبری» را نمیباید دستکم گرفت! واکلاو هاول که در سال 2003 عربدة تهاجم به عراق سر داده بود، امروز مدافع حقوق مردم ایران شده. اینجاست که باید بگوئیم «کسی که به ما ن...ده بود» واکلاو هاول بود. البته در مقایسه با پارلمان اروپا، رادیوفردا، «سرش سر شاهه!»
پارلمان اروپا به نانخورهای اکبرهاشمی در فرنگ متوسل شده و در ناکجاآباد جمکران انصافاً «بهترینها» را برگزیده، ساتراپی و مخملباف، دو «هنرمند» ساخته و پرداختة ناتوی فرهنگی که جایزههای فراوان دریافت کرده و به همین دلیل در امور سیاسی هم «صاحبنظر» شدهاند. سابقة «مبارزات» ساتراپی را نمیشناسیم، ولی میدانیم که اهل «مبارزه» است. مخملباف هم مبارزات خود را از 16 سالگی با چاقوکشی آغاز کرده و خلاصه اظهارات ایندو در پارلمان اروپا مسلماً سرنوشت ملت ایران را تغییر خواهد داد! نمیدانیم چرا پارلمان اروپا از ماشاالله قصاب و زهرا خانوم دعوت به عمل نمیآورد؟ ایندو برای استقرار حکومت سنگسار و قصاص «مبارزات» فراوان کردهاند و انصاف نیست که اینچنین خدماتشان نادیده گرفته شود. اگر باور ندارید از ابراهیم یزدی یا میرحسین موسوی بپرسید که موقعیت خود را مدیون ماشاالله قصابها، قدارهکشها و عزاداران حسینیاند.
همه میدانند
ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان، ره یافتهایم
قرار دادن مردم در برابر نیروهای انتظامی و لباسشخصیهای حکومت اسلامی جنایتی است که میرحسین موسوی به دلیل ارتکاب آن میباید پاسخگو باشد. همین موسوی که هنوز الفبای فعالیت مدنی را هم نمیشناسد. کسی که مردم را به تجمع مسالمتآمیز و غیرمجاز دعوت میکند باید بداند که تجمع در برابر مراکز نظامی و انتظامی چه عواقبی در پی خواهد داشت. خوشبختانه میرحسین موسوی و هم گلهایهای محترماش چنین شناختی از جنبشهای مدنی ندارند. اینان میپندارند هدف جنبش مدنی مرگ و«شهادت» جهت برپائی مراسم سوگواری و سینهزنی است. از اینرو حضورشان عرض میکنیم که جنبش مدنی روی به «زندگی» دارد. هدف جنبش مدنی دستیابی به «اهداف انسانی» است نه «شهادت» در راه این و آن. پس اینبار که طرفداران «پیرو خط امام» را با پرچم عربستان به تجمع «مسالمت آمیز» دعوت میفرمائید، اگر ریگی به کفش ندارید، «فاصلة امنیتی» تظاهرات را با مراکز نظامی و انتظامی حفظ فرمائید.
به گزارش خبرگزارهای غرب روز دوشنبه که میرحسین موسوی طرفداراناش را به تجمع در میدان شهیاد دعوت کرد، گروهی با شعار «مرگ بر بسیجی» در برابر یک پایگاه بسیج تجمع کردهاند که در پی آن تیراندازی شده و گویا یک یا چند نفر کشته شدهاند. در صورتیکه چنین خبری «موثق» باشد، میباید به اهالی مرزپرگهر بگوئیم هرگونه تجمع در برابر مراکز نظامی و انتظامی، خصوصاً در یک جنبش مدنی در هر حال ممنوع است. چرا که نیروهای مسلح در این مراکز در صورت مواجهه با تهدید یا احساس خطر مجاز به شلیک به سوی جمعیتاند. حال این پرسش مطرح میشود که چه کسانی جمعیت را به تجمع در برابر پایگاه بسیج تشویق کرده و به چه دلیل ستاد «مهندس» میرحسین موسوی، «هنرمند» و «روشنفکر» ناکجاآباد جمکران بجای صدور بیانیههای ابلهانه، طرفداراناش را از این مسائل آگاه نکرده؟ پاسخ به این پرسش البته روشن است. جنبش عزاداران «سبز» بدون «شهید» از نفس خواهد افتاد. کسی که برای زندگی ارزش قائل نیست، کسی که با توسل به جمعگرائی، مرگ و خشونت درپی کسب قدرت است، «انسان» را نفی میکند.
پس یکبار دیگر تکرار میکنیم مخالفان حکومت توحش دینی، مخالفان مرگپرستی، برای مخالفت با احمدی نژاد هرگز در صف طرفداران میرحسین موسوی نمیایستند.
سخن از پچپچ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روز ست و پنجرههای باز
و هوای تازه
[...]
و تولد و تکامل و غرور
مواضع ما در مورد وقایع اخیر هیچ تغییری نکرده. ما تحرکات آشوبطلبانة میرحسینموسوی و کروبی را شدیداً محکوم میکنیم و اینان را مسئول جنایات لباسشخصیهای حکومت پلید اسلامی میشناسیم. حکومت اسلامی و ارباباناش شکمشان را برای یک کودتای «بهداشتی»، «مردمی» و به ویژه «دینی» صابون زده بودند گویا کارشان به اشکال برخورد کرده. به همین دلیل برای گرم کردن تنور میرحسینموسوی و شرکاء دست به سرکوب همه جانبه زدهاند. از آنجمله است، تعطیل دانشگاهها، دستگیریهای گسترده، قتل و آدمربائی. این رفتار وحشیانه البته با شرایط وحشت دوران نخست وزیری میرحسین موسوی قابل قیاس نیست. اما امروز ایرانیان بیدفاع باز هم به محاصرة نیروهای سرکوب استعماری درآمدهاند: آشوبطلبان گروه موسوی، لباسشخصیهای حکومت، شایعهپراکنی رسانههای غرب و ارعاب رسانههای رسمی حکومت. و این همان شرایطی است که سیسال پیش کودتای 22 بهمن را امکانپذیر کرد.
ما درآن جنگل سبز سیال
[...]
و در آن کوه غریب فاتح
از عقابان جوان پرسیدیم
که چه باید کرد
در چنین شرایطی آنچه میتواند به ما کمک کند، «حفظ تعادل» و پرهیز از پای گذاشتن به «میدان آشوب» است. فراموش نکنیم که آشوبهای خیابانی فقط برای ارعاب و سرکوب ما ملت سازمان داده میشود. ما باید صفوف خود را از پوپولیستهای «پیرو خط امام» جدا کنیم. آنها برای تأمین منافع استعمار «احساس تکلیف» کردهاند، آنها به نتیجة اعمال خود اهمیت نمیدهند، آنها برای «تحویل حکومت به امام زمان» در لندن «مبارزه» میکنند، آنها برای ابطال یک نمایش مهوع و تکرار آن برنامة «بزرگداشت شهدا» به مرحلة اجرا گذاشتهاند. آنها با اشغال خیابانها قصد عقب راندن حکومت را ندارند، قصد حفظ حکومت و سرکوب ما مردم را دارند. آنها میپندارند سیاهی لشکرشان ما را به هراس میافکند. ولی ما نمیترسیم. روز هشتم مارس 1979 این ما بودیم که برای حفظ حقوق انسانی خود به خیابانها آمدیم. و به شهادت تاریخ حق با ما بود. ما خواهان رعایت حقوق انسانی در کشورمان هستیم. چنین حقوقی با برپائی مراسم روضهخوانی و عزاداری تأمین نخواهد شد. اشغال خیابانها با سیاهیلشکر فاشیسم ما را به هراس نمیافکند. برخلاف روسپیهای سیاسی حکومت اسلامی ما به سیاهی لشکر هیچ نیازی نداریم. مبارزات ما فرهنگی است. به نام مردم ایران، ما به راه خود ادامه میدهیم. ما نمیترسیم.
همه میترسند، اما من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم
که سحرگاهان فوارة کوچک میخواند
جنبش مدنی روی به «زندگی» دارد و هدف آن دستیابی به «اهداف انسانی» است. این است تفاوت جنبش مدنی با «مبارزات» فاشیست مسلمانها. برخلاف مبارزان جنبش مدنی، فاشیستمسلمانها با هدف گسترش خشونت در پی «شهید» میگردند تا بتوانند مراسم سوگواری و زوزه و روضه بر پا کنند. گروههای به اصطلاح «اصلاح طلب» یا همان فاشیستمسلمانهائی که در کارنامهشان جز سرکوب و جنایت هیچ ندارند، همچنانکه «شرکت در انتخابات» را به ابزاری برای تحریف و تخریب مفهوم انتخابات تبدیل کردهاند، «جنبش مدنی» را نیز با تجمع مرگطلبان در ترادف قرار دادهاند. برای تحمیل «مرگپرستی» است که اربابان حکومت اسلامی با هی کردن سیاهی لشکر «طرفداران موسوی» به خیابانها به قدرتنمائی پرداختهاند. هدف تظاهرات اینان عقب راندن گروه احمدینژاد نیست، هدف اینان سرکوب و ارعاب مخالفان واقعی حکومت اسلامی است.
شاهدیم که با گسترش تظاهرات غیرقانونی گروه موسوی، سرکوب «نظامی ـ امنیتی» گسترش مییابد. در واقع دو شاخة طایفة «آبمنگل» با تظاهرات خیابانی روزمره و سرکوب نظامی قصد از میدان به در کردن طرفداران لائیسیته را دارند. البته کور خواندهاند. ما نمیترسیم! پرزیدنت اوباما بهتر است عمله اکرة سبزپوش خود را جمع و جور کنند. امروز دوران جیمی کارتر نیست. مستر پرزیدنت! فراموش نکنید که سیاستگزار اصلی دولت قدرقدرتتان، یعنی وزیر دفاع ایالات متحد از حزب آشوبپرست «دمکرات» نیست!
در مورد وبلاگ «رادیو همبونه» تکرار میکنیم که ممانعت حکومت اسلامی از حضور خبرنگاران غربی در تظاهرات، با هدف گسترش شایعه و دامن زدن به تشویش و ابهام در افکار عمومی صورت پذیرفته. به این ترتیب، «شایعات» آشوبطلبان مستقیماً از خبرگزاریهای معتبر غرب پخش میشود و تحریک افکار عمومی را شدت میبخشد. اینگونه است که قدرت تفکر از انسان سلب شده از روی خشم و نفرت واکنش نشان میدهد. کودتای ژنرال هویزر نیز در 22 بهمن 57 با تکیه بر همین ابزار جادوئی تحقق یافت.
همچنانکه در وبلاگ «رادیو همبونه» گفته بودیم، دارودستة میرحسین موسوی از جسد تغذیه میکنند. هر چه تعداد «شهدا» بیشتر باشد طرفداران موسوی افزایش خواهد یافت. فعلاً میرحسین موسوی کار خود را با 7 یا 8 جسد آغاز کرده و از این تظاهرات به آن تظاهرات در حرکت است تا ارواح شکمش از «آراء مردم» دفاع کند. میدانیم که میرحسینموسوی طی 8 سال «دولتمداری» خود برای تأمین منافع ارباباناش فرزندان همین مردم را در جبهههای جنگ و زندانها به قتل میرساند؛ مردمی که امروز آراءشان اینهمه محترم شده، آنهم در نظامی که بنابرتعریف نمیتواند انتخابات به مفهوم دمکراتیک داشته باشد.
در نظامی که طی سه دهة اخیر به شبیهسازی انتخابات مشغول بوده، چرا امروز میرحسین موسوی مدافع آراء مردم شده؟ به همان دلیلی که خمینی دجال پس از «انقلاب سفید» ناگهان به «مبارز» تبدیل شد. چون به گواهی تاریخ معاصر، حزب دمکرات ایالات متحد سیاست خود را در ایران از طریق تحمیل آشوب و بحران و آخوند اعمال کرده. کندی با انقلاب سفید و خمینی، جیمی کارتر با حقوق بشر و خمینی، کلینتون با حماسه دوم خرداد و خاتمی و ... و امروز گروه باراک اوباما میپندارد در هنوز بر همان پاشنة آشوب و عوامفریبی میچرخد.
به همین دلیل است که جنایتکاری به نام میرحسین موسوی را از قفس بیرون کشیدهاند. این جنایتکار اگر دستار بر سر ندارد از دستاربند خطرناکتر و وحشیتر است. و چنین موجودی است که امروز خواهان «ابطال انتخابات» میشود. حال آنکه حکومت ولایت فقیه نمیتواند «انتخابات» داشته باشد تا فاشیستمسلمانها بتوانند برای «ابطال» آن عربده سر دهند. تمامی نمایشات مهوعی که چنین حکومتی بر پا کند، به خودی خود «ابطال انتخابات» است. در حکوت مدعی تقدس الهی هرگز نمیتوان انتخابات برگزار کرد. ما از مطالبات مضحک و عوامفریبانة فاشیستهای طرفدار موسوی حمایت نمیکنیم.
گورکنها پس از اینکه کودتای اربابشان شکست خورد، همه مدافع «قانون» شدهاند. حتی میرحسین موسوی که روز دوشنبه بدون مجوز وزارت کشور مردم را به تجمع در میدان شهیاد دعوت کرد، به قوة قضائیه نامه نوشته تا آخوند شاهرودی برای جمعوجور کردن اوضاع وارد معرکه شود و میرحسین موسوی را به عنوان «پیرو خط امام» و معتقد به «ولایت فقیه» در جایگاه «رهبر جنبش مدنی» و «مدافع حقوق انسانی» قرار دهد! مسلماً آخوند شاهرودی در اجرای این مهم کوتاهی نخواهند کرد، چون روزها بر آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک سخت میگذرد، و خلاصه علیرغم گرمای تابستان، «هوا بس ناجوانمردانه سرد» شده.
در این راستا، سایت رادیوفردا، یکی از رادیوهمبونههائی که «هر جا بری صداش میاد» دست به دامان «واکلاو هاول»، رئیس جمهور پیشین چک و از مدافعان پروپا قرص تهاجم نظامی به عراق شده است! ایشان از «روشنفکران» ریزهخوار بارگاه مقدس پنتاگون به شمار میروند که با افتضاح حمایت از جنگ و سوءاستفادة مالی کاخ ریاستجمهوری کشورشان را ترک فرمودهاند. تصدیق میکنید که اظهار نظر چنین شخصیت «معتبری» را نمیباید دستکم گرفت! واکلاو هاول که در سال 2003 عربدة تهاجم به عراق سر داده بود، امروز مدافع حقوق مردم ایران شده. اینجاست که باید بگوئیم «کسی که به ما ن...ده بود» واکلاو هاول بود. البته در مقایسه با پارلمان اروپا، رادیوفردا، «سرش سر شاهه!»
پارلمان اروپا به نانخورهای اکبرهاشمی در فرنگ متوسل شده و در ناکجاآباد جمکران انصافاً «بهترینها» را برگزیده، ساتراپی و مخملباف، دو «هنرمند» ساخته و پرداختة ناتوی فرهنگی که جایزههای فراوان دریافت کرده و به همین دلیل در امور سیاسی هم «صاحبنظر» شدهاند. سابقة «مبارزات» ساتراپی را نمیشناسیم، ولی میدانیم که اهل «مبارزه» است. مخملباف هم مبارزات خود را از 16 سالگی با چاقوکشی آغاز کرده و خلاصه اظهارات ایندو در پارلمان اروپا مسلماً سرنوشت ملت ایران را تغییر خواهد داد! نمیدانیم چرا پارلمان اروپا از ماشاالله قصاب و زهرا خانوم دعوت به عمل نمیآورد؟ ایندو برای استقرار حکومت سنگسار و قصاص «مبارزات» فراوان کردهاند و انصاف نیست که اینچنین خدماتشان نادیده گرفته شود. اگر باور ندارید از ابراهیم یزدی یا میرحسین موسوی بپرسید که موقعیت خود را مدیون ماشاالله قصابها، قدارهکشها و عزاداران حسینیاند.
همه میدانند
ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان، ره یافتهایم
قرار دادن مردم در برابر نیروهای انتظامی و لباسشخصیهای حکومت اسلامی جنایتی است که میرحسین موسوی به دلیل ارتکاب آن میباید پاسخگو باشد. همین موسوی که هنوز الفبای فعالیت مدنی را هم نمیشناسد. کسی که مردم را به تجمع مسالمتآمیز و غیرمجاز دعوت میکند باید بداند که تجمع در برابر مراکز نظامی و انتظامی چه عواقبی در پی خواهد داشت. خوشبختانه میرحسین موسوی و هم گلهایهای محترماش چنین شناختی از جنبشهای مدنی ندارند. اینان میپندارند هدف جنبش مدنی مرگ و«شهادت» جهت برپائی مراسم سوگواری و سینهزنی است. از اینرو حضورشان عرض میکنیم که جنبش مدنی روی به «زندگی» دارد. هدف جنبش مدنی دستیابی به «اهداف انسانی» است نه «شهادت» در راه این و آن. پس اینبار که طرفداران «پیرو خط امام» را با پرچم عربستان به تجمع «مسالمت آمیز» دعوت میفرمائید، اگر ریگی به کفش ندارید، «فاصلة امنیتی» تظاهرات را با مراکز نظامی و انتظامی حفظ فرمائید.
به گزارش خبرگزارهای غرب روز دوشنبه که میرحسین موسوی طرفداراناش را به تجمع در میدان شهیاد دعوت کرد، گروهی با شعار «مرگ بر بسیجی» در برابر یک پایگاه بسیج تجمع کردهاند که در پی آن تیراندازی شده و گویا یک یا چند نفر کشته شدهاند. در صورتیکه چنین خبری «موثق» باشد، میباید به اهالی مرزپرگهر بگوئیم هرگونه تجمع در برابر مراکز نظامی و انتظامی، خصوصاً در یک جنبش مدنی در هر حال ممنوع است. چرا که نیروهای مسلح در این مراکز در صورت مواجهه با تهدید یا احساس خطر مجاز به شلیک به سوی جمعیتاند. حال این پرسش مطرح میشود که چه کسانی جمعیت را به تجمع در برابر پایگاه بسیج تشویق کرده و به چه دلیل ستاد «مهندس» میرحسین موسوی، «هنرمند» و «روشنفکر» ناکجاآباد جمکران بجای صدور بیانیههای ابلهانه، طرفداراناش را از این مسائل آگاه نکرده؟ پاسخ به این پرسش البته روشن است. جنبش عزاداران «سبز» بدون «شهید» از نفس خواهد افتاد. کسی که برای زندگی ارزش قائل نیست، کسی که با توسل به جمعگرائی، مرگ و خشونت درپی کسب قدرت است، «انسان» را نفی میکند.
پس یکبار دیگر تکرار میکنیم مخالفان حکومت توحش دینی، مخالفان مرگپرستی، برای مخالفت با احمدی نژاد هرگز در صف طرفداران میرحسین موسوی نمیایستند.
سخن از پچپچ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روز ست و پنجرههای باز
و هوای تازه
[...]
و تولد و تکامل و غرور
مواضع ما در مورد وقایع اخیر هیچ تغییری نکرده. ما تحرکات آشوبطلبانة میرحسینموسوی و کروبی را شدیداً محکوم میکنیم و اینان را مسئول جنایات لباسشخصیهای حکومت پلید اسلامی میشناسیم. حکومت اسلامی و ارباباناش شکمشان را برای یک کودتای «بهداشتی»، «مردمی» و به ویژه «دینی» صابون زده بودند گویا کارشان به اشکال برخورد کرده. به همین دلیل برای گرم کردن تنور میرحسینموسوی و شرکاء دست به سرکوب همه جانبه زدهاند. از آنجمله است، تعطیل دانشگاهها، دستگیریهای گسترده، قتل و آدمربائی. این رفتار وحشیانه البته با شرایط وحشت دوران نخست وزیری میرحسین موسوی قابل قیاس نیست. اما امروز ایرانیان بیدفاع باز هم به محاصرة نیروهای سرکوب استعماری درآمدهاند: آشوبطلبان گروه موسوی، لباسشخصیهای حکومت، شایعهپراکنی رسانههای غرب و ارعاب رسانههای رسمی حکومت. و این همان شرایطی است که سیسال پیش کودتای 22 بهمن را امکانپذیر کرد.
ما درآن جنگل سبز سیال
[...]
و در آن کوه غریب فاتح
از عقابان جوان پرسیدیم
که چه باید کرد
در چنین شرایطی آنچه میتواند به ما کمک کند، «حفظ تعادل» و پرهیز از پای گذاشتن به «میدان آشوب» است. فراموش نکنیم که آشوبهای خیابانی فقط برای ارعاب و سرکوب ما ملت سازمان داده میشود. ما باید صفوف خود را از پوپولیستهای «پیرو خط امام» جدا کنیم. آنها برای تأمین منافع استعمار «احساس تکلیف» کردهاند، آنها به نتیجة اعمال خود اهمیت نمیدهند، آنها برای «تحویل حکومت به امام زمان» در لندن «مبارزه» میکنند، آنها برای ابطال یک نمایش مهوع و تکرار آن برنامة «بزرگداشت شهدا» به مرحلة اجرا گذاشتهاند. آنها با اشغال خیابانها قصد عقب راندن حکومت را ندارند، قصد حفظ حکومت و سرکوب ما مردم را دارند. آنها میپندارند سیاهی لشکرشان ما را به هراس میافکند. ولی ما نمیترسیم. روز هشتم مارس 1979 این ما بودیم که برای حفظ حقوق انسانی خود به خیابانها آمدیم. و به شهادت تاریخ حق با ما بود. ما خواهان رعایت حقوق انسانی در کشورمان هستیم. چنین حقوقی با برپائی مراسم روضهخوانی و عزاداری تأمین نخواهد شد. اشغال خیابانها با سیاهیلشکر فاشیسم ما را به هراس نمیافکند. برخلاف روسپیهای سیاسی حکومت اسلامی ما به سیاهی لشکر هیچ نیازی نداریم. مبارزات ما فرهنگی است. به نام مردم ایران، ما به راه خود ادامه میدهیم. ما نمیترسیم.
همه میترسند، اما من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت