شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۸


رومئو و «رهبر»!
...
آنچه امروز از توحش، وقاحت، ابتذال، فریب و نیرنگ حکومت اسلامی در داخل و خارج مرزها در برابر دیدگان جهانیان قرارگرفته، چهرة واقعی حکومت اسلامی یا بهتر بگوئیم چهرة اربابان‌اش در غرب است. اینان می‌کوشند جهت نجات حکومت محتضر طالبان شیعی‌مسلک جمکران برای‌اش در خارج «دشمن»، و در داخل «مخالف دروغین» دست و پا کنند. این در حالی است که رسانه‌های جمکران همچون مهرنیوز، از ابراز عشق اکبر بهرمانی به خامنه‌ای خبر می‌دهند! بله مقامات حکومت آب‌منگل‌ها پس از کشت و کشتاری که به راه انداختند، چشمشان که به خون و جسد افتاد به دو دسته تقسیم شدند. موسوی گویا همچنان به «مخالفت» ادامه می‌دهد تا «مراجع» را بجای قانون و شورای نگهبان بنشاند، ولی اکبربهرمانی پیرانه سر یاد جوانی کرده آتش عشق‌اش زبانه کشید؛ شیفته و فریفتة رهبری شد. بعد هم اعلام داشت، «میک لاو، نات وار!»

در پی شکست کودتای سازمان ناتو و نوکران‌اش در حکومت اسلامی، «جاهل» یا همان واشنگتن، از جرگة دشمنان حکومت توحش خارج شده جای خود را به متحدان‌اش در اتحادیة اروپا به ویژه به انگلستان، فرانسه، ایتالیا و سوئد سپرد. سوئد، کشوری است که بزودی ریاست دوره‌ای اتحادیة اروپا را به مدت شش‌ماه بر عهده خواهد گرفت. و این است دلیل دخالت اعضای اتحادیة اروپا در مسابقات مارگیری؛ این است دلیل «پارسیدن» احمدی‌نژاد و «ساتاس» و همین‌ است دلیل اشغال «ناخواستة» سفارت‌خانه گورکن‌ها در استکهلم، تحت نظارت پلیس سوئد!

گفتیم که پس از برگزاری مراسم مهوع شبه ‌انتخابات و شکست پروژة براندازی، «نظام مقدس» دست پروردة سازمان سیا در تمامیت خود متزلزل شده و اربابان این حکومت در سازمان ناتو نهایت امر ناچار خواهند بود با لولوی دست‌ساز خود، احمدی‌نژاد بر سر میز مذاکره بنشینند. ولی از آنجا که سازمان مرگ‌پرور ناتو سیاستی خارج از ایجاد بحران، جنگ و خشونت و تنش نمی‌شناسد، سران این سازمان جنایتکار تمام «نبوغ» خود را به کار گرفتند و به اصطلاح «پولیتیک» زدند تا دکان دشمن‌پروری نوکران‌شان در جمکران تعطیل نشود. به این ترتیب بود که به مصداق «کله پز برخاست سگ جای‌اش نشست»، «جنتلمن» نزولخور لندن جای «جاهل» واشنگتن را گرفت. همچنانکه گفتیم آمریکا ناچار است با نوکران‌اش در جمکران باب مذاکره را بگشاید. و اگر چنین شود حکومت جمکران بی‌دشمن‌ می‌ماند و کارش زار خواهد شد. در نتیجه انگلستان، آلمان و فرانسه، شرکت‌کنندگان اروپائی نشست گوادالوپ برای ایفای نقش دشمن بجای گاوچران‌ها نشستند. به همین دلیل در روزهای اخیر شاهد یک ترفند زیرکانه در «سیاست انسداد» بودیم. ترفندی که از فرضیة فروید پیرامون عملکرد ضمیرناخودآگاه بهره‌ می‌گیرد.

طی دورة روانکاوی هر بار که ضمیر ناخودآگاه یک نقطة اتکاء خود را از دست بدهد، آناً آنرا با تکیه‌گاه «ضعیف‌تری» جایگزین خواهد کرد. این روند آنقدر ادامه می‌یابد تا تکیه‌گاه ضمیر ناخودآگاه از «حداقل سلطه» بر ضمیر خودآگاه برخوردار شود و دیگر نتواند تعادل منطقی فرد را بر هم زده او را در تقابل با هنجارهای اجتماعی قرار دهد. یادآور شویم، هنجارهای اجتماعی در نظریة فروید انسان‌محور و فاقد تقدس‌الهی به شمار می‌روند. همچنین یادآور می‌‌شویم که فرد نمی‌تواند از این روند جایگزینی «آگاه» باشد، چرا که هیچکس به ضمیر ناخودآگاه خویش دسترسی ندارد. این روانکاو است که به دلیل آشنائی با کلید واژه‌های ضمیر ناخودآگاه فرد تحولات آنرا مشاهده کند. چون «بیان» ضمیر ناخودآگاه از طریق «تصاویر»، «تداعی معانی» و به صورت سمبلیک صورت می‌پذیرد. در نتیجه «تغییر بیان» یا تغییر زبان ناخودآگاه نشان از «جایگزینی» دارد. پس بازگردیم به «جایگزینی» در سیاست سازمان ناتو که در شیوة بیان سران حکومت جمکران منعکس ‌شده.

اگر بخواهیم حکومت اسلامی را در چارچوب فرضیة فروید تعریف کنیم باید بگوئیم که زبان این حکومت در واقع «زبان تمایلات پنهان» اربابان‌ا‌ش در سازمان ناتو است که برای تأمین منافع غیرمشروع‌شان به زبان منطق گریز، خشونت‌پرست و خلاصه بگوئیم زبان «انسان‌ستیز» متوسل می‌شوند. می‌دانیم که ویژگی زبان «ضمیر برتر» و «ضمیرناخودآگاه»، انسان‌ستیزی‌شان است. هر دو روی به «گذشتة موهوم» دارند. ضمیر ناخودآگاه خواهان بازگشت به آرامش دوران کودکی در پناه «پدر و مادر» است. همین «نیاز» به آرامش در «ضمیر برتر» به صورت تمایل به آسودن در سایة توهمی به نام «خداوند» یا «پدر آسمانی» بروز می‌کند. پیشتر در این مورد به تفصیل سخن گفته‌ایم پس تکرار مکررات نخواهیم کرد، فقط یادآوری می‌کنیم که ضمیر خودآگاه برای «حفظ تعادل» و حرکت به سوی زندگی باید بتواند به یکسان از هر دو «توهم» زمینی و آسمانی فاصله گیرد. حال بازگردیم به جمکران تا ببینیم آب‌منگل‌ها برای جمع‌وجور کردن افتضاح اربابان خود چه می‌کنند. پیشتر گفتیم که پس از 4 روز آشوب و سرکوب خیابانی، بالاخره رهبر فرزانه به موجودیت پدیده‌ای به نام «قانون» پی برده، دو دستی به آن چسبیده‌اند!

و خلاصه از همانروز، همگی از جمله پاسدار «ال‌لاریجانی»، از غلام‌بچگان وفادار کارخانة رجاله پروری مدافع قانون شدند و برای رد گم کردن چند ناسزا هم نثار ارباب در لندن فرمودند. ولی یک‌ میلیارد و 600 میلیون دلار ما ملت در این میان سگ‌خور شد و دولت قدرقدرت جمکران که با رساله و توضیح‌المسائل و روضه و زوزه سی‌سال است در برابر جهانیان «ایستاده» و در واقع ملت ایران را سرکوب کرده، جرأت نکرد به این جیب‌بری آشکار ‌اعتراض کند. در عوض اوباش‌الله ساواک به تخریب و آتش زدن اماکن عمومی پرداختند، تا نیروهای انتظامی «مردمسالاری دینی» بتوانند چند نفر را با خیال آسوده به قتل برسانند. و پس از حدود دو هفته هنوز مشخص نیست از روز 23 خردادماه تاکنون در ایران چه می‌گذرد؟ چند نفر کشته شده‌اند، نام و مشخصات‌شان چیست و در چه شرایطی به قتل رسیده‌اند.

دلیل همانطور که گفتیم این است که حکومت اسلامی به شیوة «بایکوت خبری» متوسل شده، تا از این طریق ابهام «شایعه پراکنی» بتواند جای «خبر‌رسانی» شفاف را بگیرد و همان شرایط سال 1357 تکرار شود. خوشبختانه گورکن‌ها و اربابان‌شان سخت کور خوانده بودند. اینان به دلیل بلاهتی که همة سلطه‌گران از آن برخوردارند، می‌پنداشتند هیچکس از طرح کودتا خبر ندارد. حال آنکه دولت هند، یک روز پس از ملاقات متکی با نیکولا سرکوزی در تاریخ چهارم ژوئن 2009، یعنی هشت روز پیش از برگزاری مراسم «انتخابات» 22 خرداد، به عنوان هشدار به گورکن‌ها صدور بنزین به ایران را به حال تعلیق در آورده بود. این خبر در سایت نووستی، مورخ 14 خردادماه سالجاری انتشار یافت. پیش از ادامة‌ مطلب یادآور شویم،‌ نام «لاله خلیلی» در وبلاگ «ندا و پروپاگاند» به اشتباه «شعله خلیلی» نوشته شده بود.

پریشانی منوچهر متکی و احمدی‌نژاد و همراهان که روز 26 خردادماه در نشست شانگهای حضور یافته بودند دلیل داشت! زیر پای ارباب‌شان چنان پوست خربزه‌ای گذاشته بودند که پس از گذشت چندین روز از برگزاری انتخابات کودتائی، همچنان در حال سر خوردن است! روز 25 ژوئن، برژینسکی ضمن مصاحبه با فیگارو ـ مصاحبه‌ای که در وبلاگ « دروغ‌پرستان» به بخشی از آن اشاره کردیم ـ تأکید می‌کند که علیرغم شرایط ایران آمریکا با گورکن‌ها مذاکره خواهد کرد. ایشان همچنین تأکید کردند که حکومت اسلامی اصلاً «تئوکراسی» نیست، چون تعداد زنان در دانشگاه از مردان بیشتر است! می‌بینیم که استادان زبردست پیوند گ... به شقیقه در سازمان سیا نشسته‌اند و گورکنان نخبه در واقع به نشخوار استفراغات ارباب مشغول‌اند.

بله به ادعای برژینسکی قانون اساسی جمکران و به ویژه پنج اصل اولیة آن که توسط ریزه‌خواران استعمار تدوین شده، هیچ ارتباطی با «تئوکراسی» ندارد! حکومت توحش جمکران یک دمکراسی تمام عیار است که بخش دمکراتیک آن را برژینسکی طی آشوب‌های اخیر در چهرة دلربای موسوی و روسری گل‌منگلی زهره رهنورد زیر چادرسیاه «آزادی» رویت کرده. ولی از آنجا که سر خوردن روی پوست خربزة کذا همچنان ادامه دارد، یک روز پس از مصاحبة برژینسکی، پرزیدنت اوباما در آلمان اظهار داشتند، ممکن است آمریکا در مواضع خود برای گفتگو با ایران تجدید نظر کند!

به گزارش فیگارو، مورخ 27 ژوئن 2009، به نقل از ایرنا، پرزیدنت احمدی‌نژاد از رئیس جمهور آمریکا به دلیل دخالت در امور ایران انتقاد کرده، می‌گوید، علیه سران کشورهای غرب اقامه دعوی خواهد کرد. تعجب نکنیم! احمدی‌نژاد هم مانند دیگر گورکن‌ها اهل قانون و مقررات شده. ولی فراموش کرده که 4 سال پیش برای حفظ منافع اربابان پاک‌کن به دست گرفته بود تا اسرائیل را از نقشة جغرافیا «پاک» کند! ولی هیچکس علیه او اقامه دعوی نکرد، چون در هیچ کجای دنیا کسی نمی‌تواند از صغیر و مهجور و دیوانه شاکی شود. بگذریم. فیگارو می‌افزاید پرزیدنت احمدی نژاد از عدم رعایت عرف و «ادب» و «هنجار» توسط سران غرب ابراز ناخرسندی کرده. می‌دانیم که مهرورزی، خودش خیلی مؤدب و بهنجار است. در همین نشست دوربان2 شاهد بودیم! اصلاً چرا راه دور برویم؟ همین شبه‌ انسان‌ مردم ایران را در کمال «ادب» خس و خاشاک هم خوانده. و به دلائلی که در بالا آوردیم کسی در ایران از این کالای تولیدی محفل «لولوسازی» ینگه‌دنیا نمی‌تواند شاکی شود، کسی هم که یک جو عقل داشته باشد، به سخنان احمدی‌نژاد توجهی نخواهد کرد، که از قدیم گفته‌اند، «جواب ابلهان خاموشی است.»

بازگردیم به سر خوردن اربابان حکومت جمکران روی پوست خربزه! یک روز پس از تأکید برژینسکی بر آغاز گفتگو با آب‌منگل‌ها، ‌ اوباما در آلمان از اعمال خشونت بر ضد تظاهرکنندگان در ایران شدیداً انتقاد کرده، برای حفظ ظاهر به تهدید متوسل شده، می‌گوید، ممکن است فقط در مورد مسائل هسته‌ای به مذاکرات چند جانبه اکتفا کنیم! البته این سخنان همچنانکه گفتیم برای حفظ «پرستیژ» نداشتة گاوچران‌ها ایراد می‌شود. آموزش «زبان فارسی» توسط «جون بائز» دلیل دارد.

حضرات علیرغم پوزة غرقة به خون‌شان می‌پندارند که باز هم پیروز خواهند شد. البته آرزو بر جوانان عیب نیست، ولی بسیاری از هنرمندان پنتاگون با سوابق «پیروزی» در یوگسلاوی، دیگر یک پای‌شان لب گور است. با این وصف همین «جون بائز» در «وودستاک» هم حاضر بود و می‌گفت همسرش زندانی است و ... و خلاصه از دیروز که ایشان نغمة پیروزی سردادند، سران جمکران هم یک پا هیپی شده، با شعار «جنگ نکن، عشق بورز» به مبارزة «امپریاس» شتافتند. بله پس از شکست کودتای سازمان ناتو در ایران و تزلزل مواضع کودتائی، نبرد بی‌امان رفسنجانی با خامنه‌ای به ناگاه به «عشقی» عمیق تبدیل شده، و آوازة این عشق و عاشقی تا مسکو هم رسیده.

به گزارش نووستی، مورخ 6 تیرماه سالجاری، به نقل از «مهرنیوز»، حسین ابراهیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ایران اطلاع داد که ناطق‌نوری، هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی خواهان «ختم غائله و مسائل موجود» شده‌اند! ابراهیمی به نقل از هاشمی رفسنجانی می‌افزاید:

«دلبستگی وی به آیت الله خامنه‌ای پایان ناپذیر است [...] رابطة ایشان با مقام معظم رهبری همچنان رابطة عاشق و معشوق است و از هم جدا شدنی نیستند.»


بله لازم بود یک میلیارد و 600 میلیون دلار از دارائی‌های ما ملت سگ‌خور شود، چندین نفر به قتل برسند، رادیوهمبونه‌ها هر چه آخوند پلید و جیره‌خوار در کربلا و نجف و قم در چنته داشتند به عنوان «مدافعان راه‌ آزادی» به خورد ما ملت بدهند، تا جنگ زرگری گورکن‌ها با آمریکا به جنگ دروغین با انگلستان تبدیل شود، و رئیس کمیسیون امنیت ملی آب‌منگل‌ها مراتب عشق و عاشقی اکبر بهرمانی و علی‌خامنه‌ای را رسماً به رسانه‌های جهان «اعلام» کند.

از قدیم گفته‌اند، «عشق پیری گر بجبنبد سر به رسوائی زند». بازتاب عشق رومئو و ژولیت صحرای کربلا در برابرمان قرار گرفته: فروپاشی حکومت اسلامی! رهبر تضعیف شده، شورای نگهبان متقلب، وزارت‌کشور متقلب، رئیس جمهور متقلبی که انسان‌ها را «خس و خاشاک» می‌خواند، رهبر اوپوزیسیون متخلف و ترسو که تا چند روز پیش آمادة شهادت بود و امروز همچنان نق می‌زند یا شاید تقیه می‌کند و خواهان ختم غائله است، و ... و از همه مهم‌تر بی‌آبروئی دولت آمریکا، که ناچار خواهد شد با سران چنین حکومتی ـ احمدی نژاد یا موسوی ـ سر میز مذاکره هم بنشیند.

همچنانکه گفتیم سران «قانون‌شکن» و سرکوبگر حکومت اسلامی و اوپوزیسیون کاذب‌شان که در سنگر «قانون» و حمایت از آراء فرضی مردم پناه گرفته‌اند، نمی‌توانند به حضور خود در این «سنگر ابهام» ادامه دهند. جنبش‌ مدنی انسان‌محور است و «خشونت‌گریز»؛ جنبش مدنی روی به «زندگی» و «آینده» دارد. کودتای ناتو قصد داشت موسوی، کروبی و دیگر جنایتکاران حکومت اسلامی را در جایگاه رهبری جنبش مدنی قرار دهد. ولی دیدیم که اینان نمی‌توانند رهبری چنین جنبشی را بر عهده گیرند. این است مهم‌ترین پیامد شکست کودتا:‌ پایان واژگون‌نمائی!

البته ما نمی‌خواهیم در سیاست بزرگان دخالت کنیم ولی اطمینان داریم پایان واژگون نمائی به جمکران محدود نخواهد شد. اگر حسین ابراهیمی با رابرت گیتس و باراک اوباما هم دیدارهائی داشته باشد، باراک اوباما به او خواهد گفت:

دلبستگی من به آیت الله خامنه‌ای پایان ناپذیر است [...] رابطة من با مقام معظم رهبری همچنان رابطة عاشق و معشوق است، ما از هم جدا شدنی نیستیم و ... و «ما یه روز پیروز می‌شیم»...




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت