یکشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۸


«شیخ‌وشاه» سازی!
...
یکی پیام مرا
از این قلمرو ظلمت به آفتاب دهد

«رمز پیشرفت، بقا و توسعة کشور توجه به رهبری و حفاظت از جایگاه ولایت فقیه است [...] زیرا ایشان در خط انتظار و فرج و تحقق آرمان‌های مهدی موعود قدم برمی‌دارد.»

دلیل عقب افتادگی و عدم توسعة کشور روشن شد! عدم توجه به رهبری! این است بخشی از نشخوارات آخوند پورمحمدی، وزیر اسبق کشور که در ایسنا، مورخ 11 مردادماه سالجاری با کد: 8805 ـ 05505 انتشار یافته.

میان اینهمه مردم میان اینهمه چشم،
رها به غربت مطلق
رها به حیرت محض
کسی به قصة خود آشنا نمی‌بینم

همچنانکه پیشتر گفتیم تهاجم وحشیانه به پایگاه مجاهدین خلق در عراق به دلیل عدم حمایت اینان از گروه موسوی صورت گرفت. گویا پس از این تهاجم، ‌ مسعود رجوی با صدور بیانیه‌ای خواهان اعزام نمایندگان سازمان ملل به ایران جهت حفظ جان موسوی و خانواده‌اش شده! به عبارت دیگر رجوی هم در کنار شیرین عبادی قرار می‌گیرد. البته این بیانیه که در سایت حنازرچوبه، ‌ با کد: 615403 انتشار یافته، در سایت رسمی مجاهدین خلق وجود ندارد ولی هنوز از سوی اینان تکذیب نشده. در نتیجه تا این لحظه «معتبر» است و کاملاً در چارچوب پروپاگاند اربابان حکومت اسلامی در لندن و واشنگتن، یعنی در مسیر «شاه سازی»‌ و ارائة «تصویر دلپذیر از اسلام» قرار می‌گیرد.

به یاد داریم که فوکویاما، متفکر عظیم‌الشان ینگه‌دنیا چند روز پیش با توسل به اصل جادوئی «ترادف کلی» یک مقالة گوساله‌فریب و ابله‌پسند در وال‌ستریت‌جورنال قلمی کرده و فرموده بود، برای رهائی از استبداد به دامان اسلام پناه ببرید که «اسلام ضداستبداد است!» نمایشات مهوع حکومت جمکران پس از کودتای ناکام «انتخابات» در جهت «اثبات» همین ترهات فوکویاما به راه افتاده. برای اینکه ثابت شود تحجر و توحش اسلام «ضد استبداد» است چه باید کرد؟ باید «شاه‌سازی» شود.

بهتر بگوئیم باید شاه دوران پهلوی را «بازسازی» کنند. چون بر اساس پروپاگاند آنگلوساکسون‌ها و ترهات جیره‌خواران‌شان در حوزه‌ها، خاندان پهلوی با اسلام دشمنی داشتند. اگر چه ما می‌دانیم که حوزة‌ علمیه قم موجودیت خود را مدیون همین خاندان است. باری برای اثبات یک دروغ بزرگ یعنی «استبداد ستیزی» اسلام لازم است «شاه‌سازی» کنند و همة آخوندپرستان از ظلم و ستم شاه فرضی به فغان و فریاد بپردازند تا محفل کودتای 22 بهمن 1357 نفس تازه کند. چرا که موفقیت طرح سرشار از نبوغ شاه سازی جان تازه‌ای در رگ‌های «شیخ» می‌دمد و دور باطل شیخ و شاه را در قالب نوین بازتولید خواهد کرد.

بله پس از موفقیت پروژة شاه سازی محفل کذا و به ویژه نعلین‌های پلید به «رهبری» آخوند منتظری ضمن انتقاد از خشونت و تقلب و از همة‌ جنایاتی که در این سی سال سکة رایج بوده می‌توانند ادعا کنند، «اسلام» با این شیوه‌ها مخالف است، علی چنین می‌کرد،‌ محمد چنان می‌کرد، «ما» هم باید از علی و محمد پیروی کنیم و دست در دست میرحسین موسوی جنایتکار به صدر اسلام و توحش بازگردیم!

به همین دلیل گاوچران‌ها می‌کوشند زوج «احمدی‌نژاد ـ خامنه‌ای» را در جایگاه «شاه» قرار داده اینان را «مخالف اسلام» نیز جلوه دهند. فواید این شبیه سازی ابلهانه این است که طبق تأکیدات مضحک فوکویاما می‌توان بر چهرة کریه تحجر و توحش «اسلام» صورتک دلفریب «ضداستبداد» نهاد و در آستانة سالگرد مشروطیت، ‌ ملت ایران را یکبار دیگر در پی «اسلام انسان‌ساز» و «اسلام راستین» در راه مبارزه با استبداد بسیج کرد، و او را به دنبال نخود سیاه «اسلام» فرستاد. همان ملتی که صد سال پیش برای رهائی از چنگ دستاربند و اوباش و استعمار به پاخاسته بود! ملتی که سی سال پیش فریب همین تبلیغات مزورانه را خورد و امروز باز هم روشنفکرنمایان غرب بیشرمانه برای‌اش نسخة «اسلام ضداستبداد» تجویز می‌کنند. نمایش مهوع اعتراف‌گیری از همپالکی‌های محمدخاتمی به همین منظور به راه افتاده.

به قول پیر سمرقند
همه زمانه دگر گشته است
چگونه پهنة خاک
‌که ذره ذره آب و هوا و خورشیدش
چو قطره قطرة خون در وجود من جاری است
چنین به دیدة من ناشناس می‌آید؟

شرکای شیاد اردکان «اعتراف» می‌کنند، همپالکی‌های‌شان در رسانه‌ها اعترافات ابلهانة اینان را رد و تکذیب می‌کنند، تا همه یک‌صدا بگویند این محاکمات و اعترافات خلاف اسلام است! بله، در دادگاه‌های حجاز و صدراسلام حقوق بشر رعایت می‌شد!‌ علی و محمد «عدالت»‌را رعایت می‌کردند و ... و این است محور اصلی پروپاگاند حکومت اسلامی و اربابان اسلام نوازش در لندن و واشنگتن: زنده کردن الاغ مردة لازار یا بهتر بگوئیم، بازگشت به دوران شاه جهت زنده کردن «شیخ» ضداستبداد و عدالت طلب. اما «عدالت» در صدر اسلام چه بوده؟ غصب اموال، قصاص، قطع عضو، سنگسار و باج‌گیری از غیرمسلمانان؛‌ خلاصه کاسة گدائی و شمشیر بران. «عدالت» در مفهوم معاصر خود نمی‌تواند عدالت افسانه‌ای و دروغین صدر اسلام باشد. ولی در هر حال،‌ جنبش مدنی مشروعیت حکومت اسلامی و خصوصاً اوپوزیسیون کاذب آنرا به رسمیت نخواهد شناخت.

«جدائی دین از سیاست»، برای استقرار دمکراسی الزامی است. صدراسلام و عدالت‌اش ارزانی شما باد! برای ما هیچ اهمیتی ندارد در صدر اسلام چه‌ها می‌گذشت. ما ایرانی هستیم، و در هزارة‌ سوم زندگی می‌کنیم. مشکلات ایرانیان به ملت ایران و مرزهای جغرافیائی کشورشان محدود می‌شود. هیچ کشور و هیچ ملتی نمی‌تواند الگوی ما باشد. برخلاف درافشانی‌های حضرت فوکویاما در «وال‌ستریت جورنال»، «نسخه‌برداری از گذشته»، چه از تاریخ ایران و چه از کشورهای دیگر مشکلات ما را حل نخواهد کرد. همچنانکه کاهش اختیارات رهبری و ... و تقلید میمون‌وار از دیگر کشورها نیز کارساز مشکلات ایران نمی‌تواند باشد. در این راستا پیشنهادات فاضلانة‌ پاسداراکبر برای پیاده کردن الگوی شیلی و آفریقای جنوبی آنهم به رهبری «آخوند منتظری» بی‌نهایت احمقانه است.

گاوچران‌ها و دیگر اربابان حکومت جمکران می‌پندارند اگر جنگ زرگری دو جناح حکومت آبمنگل‌ها را به نفع میرحسین موسوی تمام کنند، و موسوی پس از یک مبارزة «سهمگین» و در واقع کشکی ‌بجای احمدی نژاد بنشیند، دوام و بقای این حکومت توحش برای 30 سال دیگر تضمین خواهد شد، چون شیخ بی‌دستار بجای شاه موهوم نشسته. و به این ترتیب می‌توان با تکرار لات‌بازی «بهار عاظادی»، برای ارعاب مردم و ابراز قدرت، هر روز اوباش‌الله را با شعار مضحک «استقلال،‌ آزادی، جمهوری اسلامی» به خیابان‌ها هی کرد.

در این راستا،‌ جهت کسب وجهه برای حکومت اسلامی شیرین عبادی در آستان مقدس «رادیو فردا» به جنگ زرگری با حنا‌زرچوبه مشغول شده تا ابلهان بپذیرند، حاجیه عبادی که سی‌سال است نان جنایات همین حکومت را نوش‌جان می‌کند، ‌ از سوی حکومت جمکران مأموریتی ندارد، بلکه «شخصاً» برای دفاع از حقوق بشر در ایران دست به دامان سازمان ملل شده! و خلاصه باید همه «باور» کنند، ‌ تحفة محفل نوبل یک تنه برای احقاق حقوق زندانیان، ‌ البته نه همة زندانیان‌، زندانیان دروغین نظیر آخوند ابطحی و شرکاء در برابر حکومت اسلامی ایستاده، ‌ آنهم چه ایستادنی!

فروغ راستی از خاک رخت بر بسته است
و آدمی افسوس
[...]
به قتل ماه کمر بسته است

برپائی خیمه‌شب‌بازی «اعترافات» در واقع تلاشی است برای قانون‌مدار جلوه ‌دادن جنایتکارانی همچون خاتمی، موسوی و بهرمانی، ‌ اعضای محفل کودتای 22 بهمن. در این راستا تمام رسانه‌های غرب می‌کوشند برای بزک کردن چهرة کریه این حکومت افرادی همچون خاتمی و بهرمانی را در جایگاه مدافعان حقوق زندانیان قرارداده، برای این آدمخواران کسب وجهه کنند. به موازات همین تلاش‌های «مقدس» است که شیرین عبادی به نمایندگی از سوی حکومت دست به دامان سازمان ملل هم شده.

اگر سازمان ملل به ایران نماینده اعزام کند و همه از باریک شدن کمر آخوند ابطحی و بلندشدن ریش کثیف بهزاد نبوی انتقاد کنند،‌ همة مسائل اربابان این حکومت حل خواهد شد. به این ترتیب مشکل آدم‌ربائی، زندانیان سیاسی، آزادی بیان و ... در سایة جنجال پیرامون اعترافات مضحک شرکای پلید حکومت اسلامی پنهان خواهد ماند. البته ما حضورشان می‌گوئیم که سخت کور خوانده‌اند. ما نیک می‌دانیم بازداشت انسان‌نمایانی چون میردامادی، بهزاد نبوی و دیگر شرکای پلیدشان به چه منظور صورت پذیرفته: تقسیم حکومت به دو جبهة کاذب، جهت تبدیل مشتی جنایتکار به «اوپوزیسیون.» البته همة این تلاش‌ها برای حفظ «کیان اسلام» و در واقع برای تداوم چپاول نفت صورت می‌پذیرد. در نتیجه اگر بیانیة رجوی واقعیت داشته باشد، ما تعجب نخواهیم کرد.

من آنچه از لبخند
به خاطرم مانده است
[...] صلای عشق دو جان است بر رخ دوست
نه خون گرفته شیاری ز سیلی شمشیر

به گزارش حنازرچوبه، مورخ‌11 مردادماه سالجاری، مسعود رجوی نسبت به بازداشت و محاکمة‌ موسوی هشدار داده و خواهان اعزام هیئتی از سازمان ملل برای «مراقبت از موسوی و خانواده‌اش» ‌شده! البته ما هم نمی‌خواهیم موسوی را بازداشت کنند، چون سرنوشت موسوی هر چه باشد،‌ یک جنایتکار و مزدور بیگانه به قهرمان تبدیل خواهد شد. و این خواست ما نیست. ما خواهان محاکمة موسوی، ‌ احمدی نژاد، خاتمی و همة شرکای جنایت‌کارشان هستیم. البته نه در دادگاه‌های جمکران، و نه با آیات قرآن!

ما بیانیة رجوی را نیز اگر واقعیت داشته باشد محکوم می‌کنیم. البته می‌دانیم که بازاری جماعت هوای یکدیگر را دارند و از طریق اوباش همگی به دستاربندان مرتبط‌اند. حکومت نعلین و بازار و اوباش با حمایت آنگلوساکسون‌ها سه دهه ادامه یافته. آیا امروز جهت تداوم همین حکومت توحش و ابتذال سازمان رسوای ملل نیز می‌باید وارد معرکه شود؟ چرا چون میرحسین موسوی و خانوادة‌ بسیار شریف‌شان در خطراند؟ موسوی با بقیة‌ مردم ایران چه تفاوتی دارد که چنین اهمیتی پیدا کرده؟ به دلیل مزدوری برای بیگانگان از مردم عادی «برتر»‌ به شمار می‌رود، یا به دلیل ارادت به توحش اسلام و پیروی از خمینی خون آشام؟

من آنچه از آتش
به خاطرم باقی است
فروغ مشعل همواره‌‌تاب زرتشت است
شراب روشن خورشید و
گونة‌ ساقی است
(فریدون مشیری)


...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت