...
خوانندگان گرامی این وبلاگ که خواهان دستیابی به متن نامة ارسالی برای شهردار سانفرانسیسکو هستند میتوانند از این لینک استفاده کنند.
در چارچوب قراردادهای نفتی است که میتوان دریافت آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک برای اعمال سیاست سرکوب در ایران، مباشران چینی خود را جایگزین فرانسه کرده و با این جایگزینی سرنوشت شبهانتخابات جمکران را در واقع از تاریخ 13 خردادماه در پکن رقم زدهاند. مرحلة دوم این سیاست به احتمال زیاد، «تجزیة نرم» کشورمان خواهد بود که از استان کردستان آغاز شده.
در تاریخ 13 خردادماه 1388، برندة شبهانتخابات جمکران را آنگلوساکسونها با همکاری صمیمانة چینیها در پکن تعیین کردند. در این روز فرخنده، شرکت ملی نفت چین، «سی. ان. پی. سی» بجای شرکت «توتال»، توسعة فاز 11 پارس جنوبی را عهدهدار شد. قرارداد این همکاری در پکن توسط «سیفالله جشنساز»، معاون وزیر نفت و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران به امضاء رسید. این خبر بهجتاثر با کد: 525204 در حنازرچوبه مورخ 13 خردادماه انتشار یافت. سپس «افتضاحات» برگزار شد و حدود یکماه پس از مسابقات مارگیری، گورکنها برای مدت یک سده به چینیها بفرما زدند:
«چینیها میتوانند یکصد سال همکاری در بخش نفت و گاز ایران را در نظر بگیرند[...]»
این بخشی است از سخنان حسین نقرهکارشیرازی، معاون وزارت نفت در امور بینالملل که در حنازرچوبه مورخ 16 تیرماه 1388 با کد: 577930 انتشار یافته. سه روز پیش از ابراز نوکری معاون وزیر نفت، یعنی در تاریخ 13 تیرماه، «لیو چنگتانگ»، سفیر پیشین چین در تهران که در مراسم تودیع رایزن فرهنگی سفارت گورکنها در چین سخنرانی میکرد با «تبریک مجدد» به مناسبت «انتخاب» دوبارة احمدی نژاد اظهار داشت، روسای جمهور دو کشور ـ احمدی نژاد و هوجینتائو ـ ضمن دیدار خصوصی در حاشیة نشست شانگهای خواهان گسترش روابط دوجانبه شدهاند. یادآور شویم پیش از برگزاری این «انتخابات»، مقارن با امضاء قرارداد پارسجنوبی با چین، دولت هند صدور بنزین به ایران را متوقف کرده بود. در پی آشوبهای خردادماه، برنامة ملاقات خصوصی مدودف با احمدینژاد نیز لغو شد و خلاصه گاوچرانها احمدی نژاد را به دستهای مهربان و خونآلود «هوجینتائو» سپردند. خبر حمایت بیقید و شرط چین از مهرورزی با کد: 574445 در حنازرچوبه مورخ 13 تیرماه انتشار یافته. بد نیست بدانیم رایزن فرهنگی گورکنها در چین محمد جواد آغاجری بوده! حال بازگردیم به انتشار نامة بیشرمانه آخوند کروبی پیرامون «شایعة تجاوز» به جوانان در بازداشتگاه.
روند اعترافگیری از الگوی اقتصادی نظام توحش سرمایهسالاری پیروی میکند که در آن کارفرما میکوشد با حداقل سرمایه، و حداکثر بهرهوری از کارگر، کالای مورد نیاز خود را در حداقل زمان تولید کند. در این چارچوب دادستانکل در جایگاه «کارفرما»، و بازجو و شکنجهگر در جایگاه «سرکارگر» و «کارگر» قرار میگیرند. وظیفة فروش کالای تولیدی دادستان نیز بر عهدة رسانههاست. پس زمانیکه نامة فرضی شیخ کروبی به اکبربهرمانی مبنی بر «شایعة تجاوز» به جوانان در سایت مهوع «اعتمادملی» منعکس میشود و همچون ویروس آنفلوانزای خوکی بلافاصله به سایتهای معتبر بیبیسی و دیگر رادیوهمبونهها سرایت میکند، باید هشیار باشیم که سایت آخوند کروبی نیز در واقع «دکة فروش» کالای تولیدی دادستانی است. منتهی با توسل به ابزار «نگرانی!»
آخوند کروبی برای «فروش» تولیدات کارخانة تخریب انسان باید از زبان تولهاش ادعا کند که به دلیل نگرانی «از شایعات پیرامون تجاوز به جوانان» در نامة محرمانه از اکبر بهرمانی خواهان «تحقیق» در مورد شایعات شده، و چون پاسخی دریافت نکرده نامه را روی خط گذاشته. این شیوة رذیلانه و حقیرانه عملکرد جیببری را ماند که برای زدن جیبتان به شما نزدیک شده، سر صحبت را باز میکند تا ضمن «ابراز نگرانی» از شیوع جیببری در شهر محتویات جیب و کیفتان را برباید.
البته کروبی پلید در این تجارت پرسود تنها نیست. شهلا شفیق با توسل به سوگواری و روضه خوانی برای نازک افشار و کلوتیلد رایس، از زبان احمد زیدآبادی، اولاً شرکت در مسابقات مارگیری را توجیه کرده و به شما میگوید، او تحت فشار اطرافیان در «انتخابات»شرکت کرده! فراموش نکنیم که احمد زیدآبادی ـ نویسندة این وبلاگ از دلائل دستگیری «زیدآبادی» آگاهی ندارد ـ برخلاف حسین باستانی دهساله نیست و در برابر این رفتار غیرمسئولانه، یعنی شرکت در «انتخاباتی» که یک تئوکراسی عصرحجر به راه میاندازد، مسئولیت خواهد داشت. در کدام کشور بهنجار، «رأی دادن»، که مبتنی است بر ارادة یک انسان و «حق انتخاب آزاد» او، تحت فشار اطرافیان صورت میگیرد؟ بله، درست حدس زدید، چنین عملی فقط در کشوری صورت خواهد گرفت که مفهوم واقعی انتخابات و شرکت در آن تحریف شده. یعنی در حکومت چاه جمکران که اکثر شوتوپرتهایاش میپندارند شرکت در انتخابات حکایت لج و لجبازی، انتقامگیری و «نه گفتن» به این و آن است.
پس قبل از بازگشت به دکة شکنجه فروشی آخوند کروبی، به اهالی مرزپرگهر یک بار و برای همیشه بگوئیم شرکت در انتخابات فقط برای «تأئید» یک فرد یا یک برنامة سیاسی صورت میگیرد. و به شهلا شفیق هم اطمینان بدهیم که حکومت قدرقدرت جمکران نه تنها شکنجة اتباع فرانسه را به مخیلهاش راه نمیدهد که حتی اگر کلوتیلد رایس واقعاً جاسوس هم باشد، دادگاه این حکومت «مستقل» و «مقتدر» جرأت صدور و اجرای حکم برای یک جاسوس فرانسوی را نخواهد داشت. سفارت فرانسه حتی نیازی به تلفن زدن به دفتر آخوند شاهرودی هم ندارد. همچنانکه گفتیم «انسان» را با قوانین «انسانستیز» یک حکومت انسانستیز محاکمه نمیکنند، و نوکران سازمان ناتو در ایران از الزامات اربابانشان بخوبی آگاهاند. حتی اگر برای حفظ ظاهر حکمی هم برای کلوتیلد صادر شود، آناً آخوند شاهرودی برای اثبات رأفت اسلامی و عطوفت رهبر عظیمالشأن، کلوتیلد رایس را عفو خواهند کرد، اصلاً شاید احمدینژاد شخصاً ایشان را تا فرودگاه بدرقه هم بکند و خلاصه سرکارعالی «نگران» کلوتیلد نباشید، آنچه جای نگرانی دارد، تجزیة نرم ایران است که عملاً از استان کردستان آغاز شده.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 20 مردادماه سالجاری که روز گذشته 75 سالگی خود را جشن گرفت، هیئتی از مسئولان تجاری و بازرگانی استان کردستان راهی چین شدند تا از چینیها بخواهند در کردستان سرمایه گذاری بفرمایند. به عبارت دیگر چینیها نفت را به رایگان میبرند، دولت مرکزی هم هیچ مسئولیتی در برابر کردستان ندارد! کردها با دستخالی، خودشان باید به فکر خود باشند تا چینیها بتوانند حداکثر امتیاز را از مردم کردستان بگیرند. این خبر تأسفآور با کد 629612 در سایت حنازرچوبه منتشر شده. خلاصة مطلب بوی تند نفت از جار و جنجال و هیاهو پیرامون تقلب و سرکوب کشتار و شکنجه به مشام میرسد. چون شکنجه هم برای پیشبرد «اهداف مادی» اعمال میشود.
شکنجه ابزاری است برای در هم شکستن مقاومت انسان که عامل اقتصادی در کاربرد آن نقش مهمی ایفا میکند و برخلاف آنچه شوتوپرتها می پندارند، کاربرد این ابزار الزاماً در زندان و بازداشتگاه نیست! ملتها را هم میتوان با رعایت همین الویتهای اقتصادی شکنجه داد. پس زمانیکه با ذوق و شوق فراوان به تماشای «تیارت» چاهجمکران مینشینید، «تیارتی» که سناریوی آن را جاهل و جنتلمن تنظیم کردهاند، به یاد داشته باشید که عامل اقتصاد در این نمایشات مهوع از اهمیت ویژه برخوردار است. به عبارت دیگر «شکنجة خوب» آن است که در اسرع وقت نتیجة مطلوب را به دست دهد. و شکنجهگر خوب کسی است که بتواند با توسل به حداقل امکانات ـ امکانات عبارت است از شکنجهگر، زمان و ابزار شکنجه ـ اعتراف مطلوب را به دست آورد. روشنتر بگوئیم روند اعترافگیری از الگوی «تولیدکالا» پیروی میکند. در نتیجه ساواک منفور هم برای «اعترافگیری» موظف است همین الگو را مدنظر قرار داده و امکانات و وقت اربابان را بیجهت به هدر ندهد.
به همین دلیل وقتی شما را در خیابان بازداشت میکنند، چرا که ندانسته وارد معرکة دو گروه آدمخوار اصولگرا و اصلاحطلب شدهاید. ابتدا برادران نیروی انتظامی در برابر دوربینها چند ضربه باطوم نثار سروصورت مبارکتان خواهند کرد، دستهایتان را هم به همان شیوة پلیس گاوچرانها با همان ابزار وارداتی از ینگه دنیا میبندند، به طوریکه اگر چشمانتان را ببندید احساس میکنید پلیس نیویورک شما را دستگیر کرده. و خلاصه به این ترتیب بدون ویزا و گرینکارد فقط با چند ضربه باطوم وارد بهشت میشوید. البته اگر برادران ضمن نوازش شما با باطومهای «مید. این. یو. اس» یا «مید. این. چاینا» ـ اینها را «یو. اس.» سفارش داده ـ به زبان انگلیسی به شما دشنام دهند مسلماً احساس بهتری خواهید داشت، چرا که کتک ارباب بسیار «شیرینتر» از کتک خوردن از نوکر است. کتک نوکر همواره «عبادی ـ سیاسی» است و اهداف «معنوی» دارد. و به این احساس ناخوشایند در دل شما سیاستزدگان نوپای جهان سوم دامن میزند که برای هیچوپوچ کتک میخورید. در صورتیکه چنین نیست. تحقیر و خرد کردن شما ایرانیان نان استعمار را در روغن فراوان شناور خواهد کرد.
شما که حداقل 18 سال دارید، باید بدانید که دعوت به شرکت در تظاهرات غیرمجاز اگر برای خانوادة اکبر بهرمانی و قوم و قبیلة محمد خاتمی و شیخ کروبی هیچ مجازاتی به همراه نخواهد آورد، برای شما شرکت کنندگان محترم بسیار گران تمام خواهد شد، چرا که سفارتخانههای بیگانه هوایتان را ندارند. در نتیجه «برادران» پس از بستن دستهای شما و اهدای چند ضربه باطوم مقدس، شما را مثل گوسفند در اتومبیلهای وارداتی از «چین و ماچین» ریخته به بازداشتگاه میبرند. اینجاست که مراسم شکنجه آغاز میشود. ولی روش معمول برای شکنجه همچنانکه گفتیم از الگوی تولید سرمایهسالاری جهانی پیروی میکند. در نتیجه ابتدا یک بازجوی محترم همچون جبرئیل بر شما نازل شده، به گپ زدن میپردازد و ضمن بافتن آسمون و ریسمون، شما را زیر نظر میگیرد تا ببیند «چه کاری» میتواند برایتان انجام دهد. درست مثل روانکاو که از شما «تست شخصیتی» میگیرد تا ببیند ساختار شخصیتی شما تا چه حد «خراب» است، بازجو هم ضمن گپ زدن برآورد میکند که اوضاع شما تا چه حد در هم ریخته.
ولی برخلاف روانکاو، هدف بازجو این است که بداند برای درهم ریختهتر کردن وضعیت شما چه مراحلی باید طی شود. در این راستا باید بدانیم که توسل به تجاوز و دیگر ابزار شکنجه مرحلة نهائی است، نه مرحلة ابتدائی. چرا که در مرحلة نهائی است که بازجو هیچ امکانی برای «گفتگو» نمیبیند. ازاینروست که بسیاری از زندانیان بر اثر شکنجه جان میسپارند. شکنجهگر و بازجو قادر نیستند کالای اعتراف را با سخنان اینان تولید کنند، دادستان هم برای فروش به رسانهها هیچ کالائی نخواهد داشت، و خلاصه بازار توحش و ابتذال و خشونت کساد میشود. و این کسادی برای گاوچرانها و جیرهخوارانشان هیچ خوب نیست. به همین دلیل است که «هر دم از این باغ بری میرسد» و شیخ کروبی در دکة فروش اعتراف به بهانة «نگرانی» از شایعة تجاوز شخصاً به شایعه پراکنی میپردازد تا جوانان آزاد شده از بازداشتگاههای اسلام ناب محمدی را در معرض نگاههای سرشار از تحقیر و یا ترحم اطرافیانشان قرار دهد. در واقع عمل این شیخ پلید، مکمل شکنجه و تحقیر شما در بازداشتگاه است. همچنانکه مطالب سایت مبتذل «رجانیوز» مکمل مطالب رسانههای «اصلاحطلبان» به شمار میرود. روز گذشته، این سایت به بهانة «انتقاد» از پاسدار لاریجانی، مطلبی منتشر کرده بود تا به مخاطب بگوید، علیلاریجانی از آنجا که از نتایج «واقعی» انتخابات آگاه بوده، به میرحسین موسوی تبریک گفته!
البته این مطلب یا بهتر بگوئیم این شایعه را از زبان «یک نماینده» تحت عنوان غلطانداز «چگونگی اخذ مدرک دکترا توسط لاریجانی»، منعکس میکند. تا به مخاطب چنین القاء کند که مطلب مذکور افشاگری در مورد علی لاریجانی است، حال آنکه پیام مطلب کذا این است که، لاریجانی از نتایج رسمی انتخابات آگاه بوده، و از اینرو به موسوی تبریک میگوید. موسوی هم به دلیل تبریک لاریجانی موضوع تقلب را مطرح میکند. نمایندة ناشناس در سایت رجانیوز، مورخ 19 مردادماه 1388 چنین میگوید:
«او از جایگاه رئیس یک قوه، و به عنوان کسی که قاعدتاً به اطلاعات و اخبار دست اول و محرمانه دسترسی دارد، وقتی به موسوی آنهم قبل از پایان زمان رأی گیری تبریک گفت، در واقع او را دچار توهم و تشویش کرد تا مواضع فتنهانگیز و تحریک کنندة بعدی را داشته باشد.»
سایت رجانیوز یکی از سایتهای حماقتپرور وگوسالهپسندی است که ساواک جمکران آنرا به نام یکی از تولهآخوندهای مؤنث جمکران گشوده. این سایت به بهانة حمایت از احمدینژاد عملاً به لجنپراکنی همه جانبه مشغول است. مسلماً اگر حکومت جمکران قانون و مقرراتی میداشت چنین مراکز تولید و پخش لجن مجوز انتشار نمیگرفتند. ولی وقتی داش صفار هرندی وزیر «ارشاد» باشد وظیفه دارد مراکز پخش حماقت و ابتذال را گسترش دهد. رجانیوز از زبان «یک نماینده» به ما میگوید که علی لاریجانی با تبریک گفتن پیش از موعد به میرحسین موسوی او را فریب داده! و موسوی هم که صغیر و مهجور بوده اغفال شده و کارهای ناشایستی کرده. ما هم به ساواک منفور جمکران که حماقت همسر الهام را به ابزار تبلیغات خود تبدیل کرده میگوئیم کشاکش بین شرکت «توتال» و «شرکت ملی نفت چین»، به صورت رویاروئی سیاسی بین دارودستة حاج اکبر، جیرهخواران سنتی «توتال» و مهرورزی بروز کرد، تلفن فرضی لاریجانی به موسوی در این میان نقشی نداشته.
در چارچوب قراردادهای نفتی است که میتوان دریافت آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک برای اعمال سیاست سرکوب در ایران، مباشران چینی خود را جایگزین فرانسه کرده و با این جایگزینی سرنوشت شبهانتخابات جمکران را در واقع از تاریخ 13 خردادماه در پکن رقم زدهاند. مرحلة دوم این سیاست به احتمال زیاد، «تجزیة نرم» کشورمان خواهد بود که از استان کردستان آغاز شده.
در تاریخ 13 خردادماه 1388، برندة شبهانتخابات جمکران را آنگلوساکسونها با همکاری صمیمانة چینیها در پکن تعیین کردند. در این روز فرخنده، شرکت ملی نفت چین، «سی. ان. پی. سی» بجای شرکت «توتال»، توسعة فاز 11 پارس جنوبی را عهدهدار شد. قرارداد این همکاری در پکن توسط «سیفالله جشنساز»، معاون وزیر نفت و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران به امضاء رسید. این خبر بهجتاثر با کد: 525204 در حنازرچوبه مورخ 13 خردادماه انتشار یافت. سپس «افتضاحات» برگزار شد و حدود یکماه پس از مسابقات مارگیری، گورکنها برای مدت یک سده به چینیها بفرما زدند:
«چینیها میتوانند یکصد سال همکاری در بخش نفت و گاز ایران را در نظر بگیرند[...]»
این بخشی است از سخنان حسین نقرهکارشیرازی، معاون وزارت نفت در امور بینالملل که در حنازرچوبه مورخ 16 تیرماه 1388 با کد: 577930 انتشار یافته. سه روز پیش از ابراز نوکری معاون وزیر نفت، یعنی در تاریخ 13 تیرماه، «لیو چنگتانگ»، سفیر پیشین چین در تهران که در مراسم تودیع رایزن فرهنگی سفارت گورکنها در چین سخنرانی میکرد با «تبریک مجدد» به مناسبت «انتخاب» دوبارة احمدی نژاد اظهار داشت، روسای جمهور دو کشور ـ احمدی نژاد و هوجینتائو ـ ضمن دیدار خصوصی در حاشیة نشست شانگهای خواهان گسترش روابط دوجانبه شدهاند. یادآور شویم پیش از برگزاری این «انتخابات»، مقارن با امضاء قرارداد پارسجنوبی با چین، دولت هند صدور بنزین به ایران را متوقف کرده بود. در پی آشوبهای خردادماه، برنامة ملاقات خصوصی مدودف با احمدینژاد نیز لغو شد و خلاصه گاوچرانها احمدی نژاد را به دستهای مهربان و خونآلود «هوجینتائو» سپردند. خبر حمایت بیقید و شرط چین از مهرورزی با کد: 574445 در حنازرچوبه مورخ 13 تیرماه انتشار یافته. بد نیست بدانیم رایزن فرهنگی گورکنها در چین محمد جواد آغاجری بوده! حال بازگردیم به انتشار نامة بیشرمانه آخوند کروبی پیرامون «شایعة تجاوز» به جوانان در بازداشتگاه.
روند اعترافگیری از الگوی اقتصادی نظام توحش سرمایهسالاری پیروی میکند که در آن کارفرما میکوشد با حداقل سرمایه، و حداکثر بهرهوری از کارگر، کالای مورد نیاز خود را در حداقل زمان تولید کند. در این چارچوب دادستانکل در جایگاه «کارفرما»، و بازجو و شکنجهگر در جایگاه «سرکارگر» و «کارگر» قرار میگیرند. وظیفة فروش کالای تولیدی دادستان نیز بر عهدة رسانههاست. پس زمانیکه نامة فرضی شیخ کروبی به اکبربهرمانی مبنی بر «شایعة تجاوز» به جوانان در سایت مهوع «اعتمادملی» منعکس میشود و همچون ویروس آنفلوانزای خوکی بلافاصله به سایتهای معتبر بیبیسی و دیگر رادیوهمبونهها سرایت میکند، باید هشیار باشیم که سایت آخوند کروبی نیز در واقع «دکة فروش» کالای تولیدی دادستانی است. منتهی با توسل به ابزار «نگرانی!»
آخوند کروبی برای «فروش» تولیدات کارخانة تخریب انسان باید از زبان تولهاش ادعا کند که به دلیل نگرانی «از شایعات پیرامون تجاوز به جوانان» در نامة محرمانه از اکبر بهرمانی خواهان «تحقیق» در مورد شایعات شده، و چون پاسخی دریافت نکرده نامه را روی خط گذاشته. این شیوة رذیلانه و حقیرانه عملکرد جیببری را ماند که برای زدن جیبتان به شما نزدیک شده، سر صحبت را باز میکند تا ضمن «ابراز نگرانی» از شیوع جیببری در شهر محتویات جیب و کیفتان را برباید.
البته کروبی پلید در این تجارت پرسود تنها نیست. شهلا شفیق با توسل به سوگواری و روضه خوانی برای نازک افشار و کلوتیلد رایس، از زبان احمد زیدآبادی، اولاً شرکت در مسابقات مارگیری را توجیه کرده و به شما میگوید، او تحت فشار اطرافیان در «انتخابات»شرکت کرده! فراموش نکنیم که احمد زیدآبادی ـ نویسندة این وبلاگ از دلائل دستگیری «زیدآبادی» آگاهی ندارد ـ برخلاف حسین باستانی دهساله نیست و در برابر این رفتار غیرمسئولانه، یعنی شرکت در «انتخاباتی» که یک تئوکراسی عصرحجر به راه میاندازد، مسئولیت خواهد داشت. در کدام کشور بهنجار، «رأی دادن»، که مبتنی است بر ارادة یک انسان و «حق انتخاب آزاد» او، تحت فشار اطرافیان صورت میگیرد؟ بله، درست حدس زدید، چنین عملی فقط در کشوری صورت خواهد گرفت که مفهوم واقعی انتخابات و شرکت در آن تحریف شده. یعنی در حکومت چاه جمکران که اکثر شوتوپرتهایاش میپندارند شرکت در انتخابات حکایت لج و لجبازی، انتقامگیری و «نه گفتن» به این و آن است.
پس قبل از بازگشت به دکة شکنجه فروشی آخوند کروبی، به اهالی مرزپرگهر یک بار و برای همیشه بگوئیم شرکت در انتخابات فقط برای «تأئید» یک فرد یا یک برنامة سیاسی صورت میگیرد. و به شهلا شفیق هم اطمینان بدهیم که حکومت قدرقدرت جمکران نه تنها شکنجة اتباع فرانسه را به مخیلهاش راه نمیدهد که حتی اگر کلوتیلد رایس واقعاً جاسوس هم باشد، دادگاه این حکومت «مستقل» و «مقتدر» جرأت صدور و اجرای حکم برای یک جاسوس فرانسوی را نخواهد داشت. سفارت فرانسه حتی نیازی به تلفن زدن به دفتر آخوند شاهرودی هم ندارد. همچنانکه گفتیم «انسان» را با قوانین «انسانستیز» یک حکومت انسانستیز محاکمه نمیکنند، و نوکران سازمان ناتو در ایران از الزامات اربابانشان بخوبی آگاهاند. حتی اگر برای حفظ ظاهر حکمی هم برای کلوتیلد صادر شود، آناً آخوند شاهرودی برای اثبات رأفت اسلامی و عطوفت رهبر عظیمالشأن، کلوتیلد رایس را عفو خواهند کرد، اصلاً شاید احمدینژاد شخصاً ایشان را تا فرودگاه بدرقه هم بکند و خلاصه سرکارعالی «نگران» کلوتیلد نباشید، آنچه جای نگرانی دارد، تجزیة نرم ایران است که عملاً از استان کردستان آغاز شده.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 20 مردادماه سالجاری که روز گذشته 75 سالگی خود را جشن گرفت، هیئتی از مسئولان تجاری و بازرگانی استان کردستان راهی چین شدند تا از چینیها بخواهند در کردستان سرمایه گذاری بفرمایند. به عبارت دیگر چینیها نفت را به رایگان میبرند، دولت مرکزی هم هیچ مسئولیتی در برابر کردستان ندارد! کردها با دستخالی، خودشان باید به فکر خود باشند تا چینیها بتوانند حداکثر امتیاز را از مردم کردستان بگیرند. این خبر تأسفآور با کد 629612 در سایت حنازرچوبه منتشر شده. خلاصة مطلب بوی تند نفت از جار و جنجال و هیاهو پیرامون تقلب و سرکوب کشتار و شکنجه به مشام میرسد. چون شکنجه هم برای پیشبرد «اهداف مادی» اعمال میشود.
شکنجه ابزاری است برای در هم شکستن مقاومت انسان که عامل اقتصادی در کاربرد آن نقش مهمی ایفا میکند و برخلاف آنچه شوتوپرتها می پندارند، کاربرد این ابزار الزاماً در زندان و بازداشتگاه نیست! ملتها را هم میتوان با رعایت همین الویتهای اقتصادی شکنجه داد. پس زمانیکه با ذوق و شوق فراوان به تماشای «تیارت» چاهجمکران مینشینید، «تیارتی» که سناریوی آن را جاهل و جنتلمن تنظیم کردهاند، به یاد داشته باشید که عامل اقتصاد در این نمایشات مهوع از اهمیت ویژه برخوردار است. به عبارت دیگر «شکنجة خوب» آن است که در اسرع وقت نتیجة مطلوب را به دست دهد. و شکنجهگر خوب کسی است که بتواند با توسل به حداقل امکانات ـ امکانات عبارت است از شکنجهگر، زمان و ابزار شکنجه ـ اعتراف مطلوب را به دست آورد. روشنتر بگوئیم روند اعترافگیری از الگوی «تولیدکالا» پیروی میکند. در نتیجه ساواک منفور هم برای «اعترافگیری» موظف است همین الگو را مدنظر قرار داده و امکانات و وقت اربابان را بیجهت به هدر ندهد.
به همین دلیل وقتی شما را در خیابان بازداشت میکنند، چرا که ندانسته وارد معرکة دو گروه آدمخوار اصولگرا و اصلاحطلب شدهاید. ابتدا برادران نیروی انتظامی در برابر دوربینها چند ضربه باطوم نثار سروصورت مبارکتان خواهند کرد، دستهایتان را هم به همان شیوة پلیس گاوچرانها با همان ابزار وارداتی از ینگه دنیا میبندند، به طوریکه اگر چشمانتان را ببندید احساس میکنید پلیس نیویورک شما را دستگیر کرده. و خلاصه به این ترتیب بدون ویزا و گرینکارد فقط با چند ضربه باطوم وارد بهشت میشوید. البته اگر برادران ضمن نوازش شما با باطومهای «مید. این. یو. اس» یا «مید. این. چاینا» ـ اینها را «یو. اس.» سفارش داده ـ به زبان انگلیسی به شما دشنام دهند مسلماً احساس بهتری خواهید داشت، چرا که کتک ارباب بسیار «شیرینتر» از کتک خوردن از نوکر است. کتک نوکر همواره «عبادی ـ سیاسی» است و اهداف «معنوی» دارد. و به این احساس ناخوشایند در دل شما سیاستزدگان نوپای جهان سوم دامن میزند که برای هیچوپوچ کتک میخورید. در صورتیکه چنین نیست. تحقیر و خرد کردن شما ایرانیان نان استعمار را در روغن فراوان شناور خواهد کرد.
شما که حداقل 18 سال دارید، باید بدانید که دعوت به شرکت در تظاهرات غیرمجاز اگر برای خانوادة اکبر بهرمانی و قوم و قبیلة محمد خاتمی و شیخ کروبی هیچ مجازاتی به همراه نخواهد آورد، برای شما شرکت کنندگان محترم بسیار گران تمام خواهد شد، چرا که سفارتخانههای بیگانه هوایتان را ندارند. در نتیجه «برادران» پس از بستن دستهای شما و اهدای چند ضربه باطوم مقدس، شما را مثل گوسفند در اتومبیلهای وارداتی از «چین و ماچین» ریخته به بازداشتگاه میبرند. اینجاست که مراسم شکنجه آغاز میشود. ولی روش معمول برای شکنجه همچنانکه گفتیم از الگوی تولید سرمایهسالاری جهانی پیروی میکند. در نتیجه ابتدا یک بازجوی محترم همچون جبرئیل بر شما نازل شده، به گپ زدن میپردازد و ضمن بافتن آسمون و ریسمون، شما را زیر نظر میگیرد تا ببیند «چه کاری» میتواند برایتان انجام دهد. درست مثل روانکاو که از شما «تست شخصیتی» میگیرد تا ببیند ساختار شخصیتی شما تا چه حد «خراب» است، بازجو هم ضمن گپ زدن برآورد میکند که اوضاع شما تا چه حد در هم ریخته.
ولی برخلاف روانکاو، هدف بازجو این است که بداند برای درهم ریختهتر کردن وضعیت شما چه مراحلی باید طی شود. در این راستا باید بدانیم که توسل به تجاوز و دیگر ابزار شکنجه مرحلة نهائی است، نه مرحلة ابتدائی. چرا که در مرحلة نهائی است که بازجو هیچ امکانی برای «گفتگو» نمیبیند. ازاینروست که بسیاری از زندانیان بر اثر شکنجه جان میسپارند. شکنجهگر و بازجو قادر نیستند کالای اعتراف را با سخنان اینان تولید کنند، دادستان هم برای فروش به رسانهها هیچ کالائی نخواهد داشت، و خلاصه بازار توحش و ابتذال و خشونت کساد میشود. و این کسادی برای گاوچرانها و جیرهخوارانشان هیچ خوب نیست. به همین دلیل است که «هر دم از این باغ بری میرسد» و شیخ کروبی در دکة فروش اعتراف به بهانة «نگرانی» از شایعة تجاوز شخصاً به شایعه پراکنی میپردازد تا جوانان آزاد شده از بازداشتگاههای اسلام ناب محمدی را در معرض نگاههای سرشار از تحقیر و یا ترحم اطرافیانشان قرار دهد. در واقع عمل این شیخ پلید، مکمل شکنجه و تحقیر شما در بازداشتگاه است. همچنانکه مطالب سایت مبتذل «رجانیوز» مکمل مطالب رسانههای «اصلاحطلبان» به شمار میرود. روز گذشته، این سایت به بهانة «انتقاد» از پاسدار لاریجانی، مطلبی منتشر کرده بود تا به مخاطب بگوید، علیلاریجانی از آنجا که از نتایج «واقعی» انتخابات آگاه بوده، به میرحسین موسوی تبریک گفته!
البته این مطلب یا بهتر بگوئیم این شایعه را از زبان «یک نماینده» تحت عنوان غلطانداز «چگونگی اخذ مدرک دکترا توسط لاریجانی»، منعکس میکند. تا به مخاطب چنین القاء کند که مطلب مذکور افشاگری در مورد علی لاریجانی است، حال آنکه پیام مطلب کذا این است که، لاریجانی از نتایج رسمی انتخابات آگاه بوده، و از اینرو به موسوی تبریک میگوید. موسوی هم به دلیل تبریک لاریجانی موضوع تقلب را مطرح میکند. نمایندة ناشناس در سایت رجانیوز، مورخ 19 مردادماه 1388 چنین میگوید:
«او از جایگاه رئیس یک قوه، و به عنوان کسی که قاعدتاً به اطلاعات و اخبار دست اول و محرمانه دسترسی دارد، وقتی به موسوی آنهم قبل از پایان زمان رأی گیری تبریک گفت، در واقع او را دچار توهم و تشویش کرد تا مواضع فتنهانگیز و تحریک کنندة بعدی را داشته باشد.»
سایت رجانیوز یکی از سایتهای حماقتپرور وگوسالهپسندی است که ساواک جمکران آنرا به نام یکی از تولهآخوندهای مؤنث جمکران گشوده. این سایت به بهانة حمایت از احمدینژاد عملاً به لجنپراکنی همه جانبه مشغول است. مسلماً اگر حکومت جمکران قانون و مقرراتی میداشت چنین مراکز تولید و پخش لجن مجوز انتشار نمیگرفتند. ولی وقتی داش صفار هرندی وزیر «ارشاد» باشد وظیفه دارد مراکز پخش حماقت و ابتذال را گسترش دهد. رجانیوز از زبان «یک نماینده» به ما میگوید که علی لاریجانی با تبریک گفتن پیش از موعد به میرحسین موسوی او را فریب داده! و موسوی هم که صغیر و مهجور بوده اغفال شده و کارهای ناشایستی کرده. ما هم به ساواک منفور جمکران که حماقت همسر الهام را به ابزار تبلیغات خود تبدیل کرده میگوئیم کشاکش بین شرکت «توتال» و «شرکت ملی نفت چین»، به صورت رویاروئی سیاسی بین دارودستة حاج اکبر، جیرهخواران سنتی «توتال» و مهرورزی بروز کرد، تلفن فرضی لاریجانی به موسوی در این میان نقشی نداشته.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت