توپولف و «عدالت»!
...
سیاست گاوچرانها برای ایجاد اتحاد جماهیر نوکری به هیچ عنوان تغییر نکرده. در راستای همین سیاست است که اینان میکوشند ارتباط ایران را با ارمنستان قطع کنند. به چند دلیل. نخست اینکه ارمنستان کشور مسلماننشین نیست، دیگر اینکه ارتباط میان ارمنستان و ایران برای نوکران اسلامگرای عضو سازمان ناتو در ترکیه مشکل آفرین خواهد شد. سقوط هواپیمای خطوط کاسپین دلیل داشت! دلیل آنرا هم حکومت مستقل گورکنها برملا نخواهد کرد، چرا که در اینصورت مسئول حفاظت فرودگاه تهران باید برای انفجار در کابین خلبان هواپیما توضیح قانع کنندهای ارائه دهد، و مسئولان امنیتی اذعان دارند که در راه اجرای سیاست اربابان از بمبگزاری در هواپیماهای خودی نیز ابائی ندارند.
به گزارش نووستی، مورخ 29 مردادماه 1388، کمیسیون بررسی دلائل سقوط هواپیمای خطوط کاسپین در ایران اعلام داشت، موتور هواپیما «به طور غیرمنتظره» از کار افتاده! از این دلیل قانعکنندهتر میخواستید؟ اگر چنین بوده چرا هیچ اثری از کابین خلبان در محل سقوط هواپیما به دست نیامده؟ از این گذشته هواپیما با یک موتور هم میتواند به پرواز ادامه دهد. به فرض که همة موتورهای هواپیما در ارتفاع چند هزارپائی از کار بیفتد، خلبان و کمک خلبان هم ناگهان بیهوش شده امکان تماس با برج مراقبت را نیافتند؟ حتماً خدمة هواپیما هم به صورت غیرمنتظره همگی از کار افتاده بودند! به نظر ما آنچه از کار افتاده مغز اربابان حکومت اسلامی است، که نتوانستند از کودتای «انتخابات» یک «رئیس جمهور مردمی» با مشروعیت فرضی 85 درصد استخراج کنند تا همة سیاستهایشان را با تکیه بر «آراء مردم» ایران اعمال کنند. از اینرو اینان برای تحمیل سیاستهایشان نیازمند یک «لولوی منفور» شدهاند. و شاهدیم که ردای لولو فقط بر قامت احمدی نژاد برازنده است.
ایشان به دلیل «استقلال» از قوانین و مقررات بینالمللی ابتدا قصد «پاک کردن» اسرائیل از روی نقشه را داشتند، ولی به دلیل تضعیف اربابانشان در لندن و واشنگتن در نشست «دوربان 2» فقط به نژادپرست خواندن اسرائیل اکتفا کردند و تا روز گذشته از ورود بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات نطنز ـ این تاسیسات تحفة چینیها در دوران اصلاحات است ـ ممانعت به عمل آوردند. چرا؟ چون منافع واتیکان، محفل نوبل و کارفرمایان گاردین، لوموند، هاآرتز، نیویورکتایمز و... چنین ایجاب میکند که حکومت اسلامی جمکران هم مانند حکومت اسلامی پاکستان سلاح اتمی داشته باشد. چرا که هر دو دستنشاندة آنگلوساکسونها و پشت جبهة طالباناند. بدون ایندو حکومت دستنشاندة استعمار، چنین شرایط اسفباری بر عراق و افغانستان حاکم نمیشد.
استعمار برای پیشبرد سیاستهای انسانستیز خود همواره به افرادی نیاز دارد که بتوانند 4 نقش «لولو»، «خردرگل»، «خیرخواه» و «فریبخورده» را بخوبی ایفا کنند. اینان هر گاه منافع استعمار ایجاب کند، در راه سرکوب مردم پرخاشگر، بیرحم و خشن جلوه خواهند نمود، و برای گسترش دامنة چپاول اربابانشان «مستقل» میشوند و یکتنه در برابر جهانیان میایستند! البته هنگام انعقاد قراردادهای خفتبار نصب صورتک خیرخواهی را بر چهرة پلید خود فراموش نمیکنند، و آخر کار در نقش غمگین و فریبخورده در برابر مردم ظاهر میشوند. خمینی را که فراموش نکردهایم. هر چند مشتی ابله میکوشند چهرة کریه این جانور وحشی را انسانی بنمایانند، توحش، لاتبازی و حماقت «رهبرکبیر انقلاب»، معبود «بیبیسی» از یادها زدوده نخواهد شد. برای سرکوب مردم، استعمار به چنین آدمخوارانی نیاز مبرم دارد. آدمخواران «مستقل» و «مردمی» برای سرکوب، تحمیل جنگ و انعقاد قراردادهای خفتبار.
امروز که «خمینی» در دسترس نیست گاوچرانها به مجموعة احمدینژاد، سپاه و بسیج دخیل بستهاند، نزولخورهای جنتلمن «سیتی» نیز به ریش و نعلین. رادیوفردا مهملات سردار جعفری و سرتیپ عراقی را در بوق گذاشته، سفارت انگلستان هم علیرغم شکست کودتای انتخابات، تمام سگهای هار خود را برای سرکوب مطالبات مردم و تاراج ثروتهای ملی به میدان آورده. همة سگهای زنجیری استعمار بدون استثناء، به بهانة حمایت از احمدینژاد، مطالبات اربابان خود را مطرح میکنند. نیازی به توضیح نیست که چنین مطالباتی با منافع ملی ما در تضاد قرار میگیرد.
نخستین سگ زنجیری کارخانة رجاله پروری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمة جمعه، آخوند تقوی، ویراست دوم خمینی است. آخوند تقوی در تاریخ 28 مرداد 1388 فرمودهاند 60 هزار مسجد برای کشور کافی نیست:
«در هر محله و برای هر 200 خانوار باید یک مسجد باشد [...] سیاست حکومت اسلامی باید با روح مسجد همخوانی داشته باشد [...] مسجد مرکز تمدن اسلامی است [...] ثواب نماز را بالاتر میبرد[...]»
این مزخرفات با کد 8805 ـ 13019 در ایسنا انتشار یافته. تقوی در شرایطی به باج خواهی از دولت میپردازد که در ایران مشکل «مسکن»، «تغذیه»، «بهداشت»، «درمان» و «آموزش» هر روز بیش از پیش غیرقابل حل مینماید، و هنوز میادین مین جنگ استعماری در غرب و جنوب کشور پاکسازی نشده و قربانی میگیرد. ولی از آنجا که برای سرکوب مردم بودجة کشور میباید صرف گسترش حماقت شود اولویت بر مسجدسازی قرار گرفته. چرا که مسجد یکی از بهترین مراکز ایجاد «وحدت کلمه»، گلهپروری و «اجماع» جهت «فریب افکارعمومی» است. میدانیم که «اجماع» همچون «ایمان» بر «باورها» تکیه دارد و به همین دلیل با منطق انسانی در تضاد قرار میگیرد. وحدت کلمه هم که نیازمند توضیح نیست، «جمع محور» است و عوامفریب. این است دلیل توجه خاص غربیها به «افکار عمومی»!
«افکار عمومی» ابزاری است برای اعمال سیاستهای استعماری. روند معمول این است که متخصصین هدایت افکار عمومی، با توسل به رسانهها به ویژه رسانههای تصویری، ابتدا پیرامون یک شعار گوسالهفریب در جوامع غربی «اجماع» ایجاد کرده، سپس با تکیه بر همین اجماع، بحران، سرکوب و جنگ را بر ملتهای جهان سوم تحمیل میکنند. بهترین نمونة چنین روند مزورانهای تهاجم نظامی به افغانستان و عراق است.
متخصصین افکار عمومی با توسل به «باورها» ابتدا در غرب پیرامون یک شعار فراگیر و ساده ایجاد «اجماع» کردند، سپس همین اجماع به چماق سرکوب در جهان سوم تبدیل شد. به طور مثال هنگامی که برجهای دوقلو در نیویورک مورد حمله قرار گرفت بلافاصله ماشین جهنمی پروپاگاند به راه افتاد تا تهاجم نظامی به افغانستان را توجیه کند. هدف نیز استقرار دمکراسی بود! چه کسی با استقرار دمکراسی مخالف است؟ هیچکس! همه در غرب با استقرار دمکراسی موافقاند. ولی هیچکس نمیپرسد این دمکراسی از چه طریق و در کدام چارچوب استقرار خواهد یافت! مسلم است که هیچکس هم نخواهد گفت هدف اصلی ما صرفاً اشغال نظامی سرزمین افغانستان و تدوین قانون اساسی در چارچوب قرآن است. امروز پس از 8 سال تلاش پنتاگون برای استقرار دمکراسی کذا، 93 درصد مواد مخدر جهان در افغانستان تولید میشود، 70 درصد از دختربچههای افغان هم به مدرسه نمیروند، ولی بساط مسجدسازی، فروش برده و اعتیاد رونق فراوان دارد. چرا که انحصار تجارت مواد مخدر در داخل افغانستان را به برادر حمید کرزای دادهاند. در «دمکراسی» عراق نیز اوضاع به مراتب وخیمتر است.
حال بپردازیم به فواید اجماع غرب برای ملت ایران. بوقهای سازمان ناتو در غرب میکوشند پیرامون «اصلاحطلبان» و «روحانیت ضداستبداد» نوعی اجماع به وجود آورند، تا دکان پرورش توهم و خرافات کساد نشود. تبلیغات استعمار ادعا میکند دمکراسی و حقوق بشر «غربی» است! سپس سگهای زنجیری استعمار در ایران با تکیه بر همین ادعای واهی با مطالبات دمکراتیک مردم مخالفت میکنند. مراجعه کنید به سخنرانیهای حداد عادل، خامنهای، محمد خاتمی و ... و مزخرفات «رجانیوز!» اما دامنة سرکوب به مخالفت با دمکراسی محدود نمیشود، استقرار زنان در جایگاه وزارت نیز با سیاستهای توحش پیامبر اسلام در تضاد قرار میگیرد.
این تبلیغات همزمان از سایت مهوع ساواک، رجانیوز و از زبان آخوند علمالهدی در مشهد منتشر میشود. خلاصه همه برای سرکوب مردم ایران به میدان آمدهاند به ویژه شیخ صادق لاریجانی که قرار است با دستگیری میرحسین موسوی و آخوندکروبی ایندو را به ویراست نوینی از مصدق و کاشانی تبدیل کند. در این راستا متخصصین هدایت افکار عمومی در «ساتاس» مفلوک یک وقوقیة سرشار از «عدالت» برای امروز تنظیم کرده به دستهای خونآلود جنتی دادند تا آنرا روخوانی کند.
آخوند جنتی هم پس از دو ماه سکوت از خواب بیدار شده و به یاد آورد که شیخ صادق اللاریجانی «باید فرماندهان آشوب را دستگیر کند، چون جوانان ما را فریب دادهاند.» بله چنین است اجرای عدالت در جمکران! بجای توبیخ «سرتیپ عراقی» که به قول خودشان کرامت به خرج دادند و آشوبطلبان را دستگیر نکردند، «نمایش» دستگیری میرحسین موسوی و کروبی در دستورکار گورکنها قرار گرفته. البته ما به
آخوند جنتی و اربابان میگوئیم برای این معرکهگیریها دیگر دیر شده. هیچ قدرتی نمیتواند دو جنایتکار مزدور استعمار را به «رهبرمردمی» تبدیل کند، حتی بوق «بیبیسی» عزیز شما! دوران اجماع و «رهبرسازی» در ایران به سرآمده. اگر برای هر ایرانی هزار مسجد هم بسازید، کسی در برابر خداوند موهوم ابراهیم پیشانی بر خاک نخواهد گذارد. ما نوروز را به ایران بازمیگردانیم.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت