هزارکژراهه!
...
«دین اسلام، دین کامل الهی است و در آن آزادی عقیده و بیان چنان روشن و واضح است که قرآن کریم در مورد اصل پذیرش دین میفرماید: لا اکراه فیالدین[...] یعنی زور و اجباری در پذیرش دین نیست[...]روش رسول خدا [...] اینگونه بوده که مردم در کمال آزادی [...] در بارة مسائل انتقاد و اظهار نظر نمایند. بزرگترین ظلم به اسلام عزیز رفتار مستبدانه با مردم تحت عنوان حکومت دینی و اسلامی است.»
منبع: فقیه عالیقدر
نمیدانستیم گرویدن به دین «آزادی بیان و عقیده» شمرده میشود! ولی میدانستیم آخوند منتظری و همپالکیهایشان در «بیبیسی» این روزها سخت نگران «اسلام عزیز» و کسادی بازار «مرگ» شدهاند.
شعار«مرگ بر دیکتاتور»، موذیانهترین شعاری است که برای انحراف جنبشمدنی و جهت ایجاد «اجماع» پیرامون «مرگ» تبلیغ میشود. ما هیچ توافقی با گروههای مرگفروش نخواهیم داشت. ما خواهان استقرار دمکراسی و حاکمیت قوانین انسانمحور در ایران بجای احکام توحش الهی هستیم. آرمان مبارزان مشروطه را به یاد داشته باشیم: قانون بجای شریعت.
جبهة استعمار برای طرفداری از شریعت و خط امام در داخل و خارج از مرزهای کشور روز به روز گستردهتر میشود. برای نجات «نظام مقدس چاه جمکران»، بنیامیننتانیاهو و رکساناصابری نیز جهت تطهیر حکومت اسلامی در دوران خمینی، به «جنبش سبز» میرحسین موسوی پیوستند. همزمان سندیکاهای کارگری انگلستان و چند خاخام خودفروخته «ضداسرائیل» از آب درآمدند. و از همه مهمتر آخوند منتظری «آزادی بیان» را در «لا اکراه فیالدین» رؤیت کردند.
میدانیم که جنگطلبان اسرائیل و حکومت اسلامی سر در آخور مشترکی دارند. آخوری که صلح منطقهای موجودیتاش را تهدید میکند. خلاصه بگوئیم لازم است «شرایط ویژه» بر کل منطقه حاکم باشد تا تفنگفروشان سازمان ناتو بتوانند جیبشان را پر کنند. برای تحقق این امر خیر، دوام و بقای نظام توحش در ایران برای منافع اسلامپناهان اسرائیلپرست حیاتی است. چرا که این حکومت نکبت و ادبار اگر برای ملت ایران جز فقر و فاجعه هیچ دستاوردی نداشته، سه دهه است نان اربابان بنیامیننتانیاهو را در لندن واشنگتن در روغن انداخته.
در نتیجه همة محافل داخلی و خارجی نانخور فاشیسم برای «حفظ نظام» و به ویژه «اسلامیات» آن به تکاپو افتادهاند. از تولههای بهزاد نبوی و شرکاء، تا 123 تن کوردلان مفلوک و نانخور نعلین که به درگاه فلاکت حسینعلی منتظری، آیتالله مقرب و محبوب بارگاه مقدس «بیبیسی» متوسل شدهاند، تا داریوش همایون و برگزارکنندگان «موسترا»، همه و همه یک پیام برای ملت ایران دارند: جنبش سبز «پیرو خط امام» برای شما خیلی خوب است، پس بدانید و آگاه باشید که پیروان خط امام، پیروان وفادار خط مزدوری و توحش را به رهبری فقیه عالیقدر برایتان برگزیدهایم.
پیش از ادامة مطلب، در پاسخ خوانندگان گرامی توضیح دهیم، خیانت مصدق را به پای ملت ایران نمیتوان نوشت. ملت ایران بیش از یک سده است که برای آزادی از زنجیر توحش استعمار که با نقاب «دین» به میدان آمده بپا خواسته. علیرغم خیانت تقیزادهها و شیخفضلاللهها، علیرغم مزدوری مصدقها و بازرگانها، علیرغم تحریم اقتصادی و جنگ استعماری، ملت ایران هرگز از پای ننشسته. مشکلی که در برابر ماست توسل استعمار به «ابهام» دین است که اعتقادات و باورهای مردم را به ابزار سیاستگزاری تبدیل میکند.
پس از شکست کودتای 22 خردادماه، آبمنگلها کوشیدند با جنگ زرگری دو جناح کاذب ایجاد کنند. یک طرف علیخامنهای و احمدینژاد و طرف دیگر، آخوند منتظری، محمدخاتمی، بهرمانی و دیگر آیات عظام. نمایشات مهوع اعترافگیری در راستای همین سیاست تقسیم کاذب به راه افتاد. اربابان حکومت اسلامی قصد دارند با این جنجال و هیاهو پادوهای وفادار خود نظیر بهزاد نبوی، ابطحی و شرکاء را به مخالفان حکومت تبدیل کنند. بهترین راه برای «مخالفسازی» چیست؟ دستگیری، محاکمة تلویزیونی و اعترافگیری. این شیوهای است که پیشتر نیز با موفقیت تمام در جمکران آزمایش شده و گورکنها میپنداشتند اینبار نیز همان نتیجه عایدشان خواهد شد. در نتیجه قرار شد آخوند کروبی هم با جنجال پیرامون شکنجه یک نمایش مهوعتر به راه اندازد و عدهای را برای شرح «جزئیات» شکنجه و تجاوز به سیمای کریه جمکران اعزام دارد. اشکال گورکنها این است که میپندارند روند شبیهسازی را میتوانند همچنان ادامه دهند و هیچکس هم این صحنهسازیهای مبتذل را افشا نخواهد کرد.
واقعیت این است که اعترافات امثال ابطحی همانقدر بیاعتبار است که ذکر مصیبت شکنجه شدگان فرضی. اگر ابطحی به عنوان همدست و همکار حکومت به این نمایش تن در داده کسی که مورد تجاوز و شکنجه قرار گرفته، نمیتواند نقش مشابهی ایفا کند. این بلاهت و بیشعوری نخبگان ساواک حکومت اسلامی است که پنداشتهاند چنین صحنهسازیهائی کارساز اربابانشان خواهد بود، آنهم جهت ماستمالی کردن سیسال شکنجه و جنایت و سرکوب مردم ایران در داخل و خارج از زندانها. اگر خاطرات خارج از زندان را بشنویم، خواهیم دید که از دوران نخست وزیری شیخ مهدی بازرگان سرکوب نظامی مردم ایران آغاز شد تا راه گسترش سرکوب و کشتار برای پیروان خط امام هموار شود و خانهشاگردهای رمزی کلارک در «نهضت عاظادی»، به رهبری آیات عظام تبدیل شوند به اوپوزیسیون!
همچنانکه به یاد داریم مبارزات امام «روشن ضمیر» با امپریاس از «حجاب زنان» آغاز شد و با گروگانگیری و جنگ و قتل عام زندانیان در سال 1367 به اوج رسید. در اینجا یک پرانتر باز کنیم و به آن گوسالههای ننهحسن که مراسم سینهزنی پشت سر میرحسین موسوی جلاد و آیات عظام خودفروخته به راه انداختهاند بگوئیم، اتهام «رادووان کارازیچ»، که به جرم «جنایت علیه بشریت» در دادگاه لاهه محاکمه میشود، قتل حدود 18 هزار غیرنظامی آنهم طی جنگ داخلی است. پس بهتر است قبل از صدور اعلامیههای گوسالهپسند نگاهی به سوابق میرحسین موسوی و «هنرپیشگان» مراسم اعترافگیری بیاندازید تا بیش از این حماقت و مزدوری خود را به نمایش نگذارید. و اما دامنة خودفروختگی و بلاهت به این مختصر ختم نمیشود. پاسدار فقرفرهنگی و برندة چندین قلمطلائی در آخرین مقالة ابله پسند خود، شرط دمکراسی را «توافق» پیرامون ماهیت حکومت فعلی دانسته. البته باید اذعان کنیم که این مضحکترین پیشنهادی است که از سوی عملة فاشیسم مطرح شده.
خلاصه اگر دمکراسی میخواهید باید ابتدا آثار مطهری و مزخرفات سروش و ... را بدون جا انداختن یک واو رونویسی کنید، و همان نتیجهای را بگیرید که بنیاد «هوور» و دیگر سازمانهای متخصص استقرار «زرشک سالاری» میخواهند. وقتی با «زرشک سالاران» هم عقیده شدید مسلماً قادر خواهید بود دست در دست حاج عباس میلانی، هاله اسفندیاری و شرکاء یک حکومت «اسلام شدنی» تحت زعامت آخوند منتظری برپا کنید تا رسانههای غرب آن را «دمکراسی» بنامند. همچنانکه طی سهدهه همین بوقهای جهنمی حکومت اسلامی را مخالف آمریکا، و آمریکا را مدافع حقوقبشر معرفی کردهاند. و باز هم برای تداوم همین «حکومت دینی» قلادة سگهای وفادار خود را در داخل و خارج از ایران گشودهاند تا با انتشار مقالات مضحک، هزارکژراهه را به عنوان «راه» صلاح و فلاح به ملت ایران بنمایانند. ولی وقتی سگهایهار استعمار پس از سه دهه جنایت و چپاول به دلیل تضعیف اربابان در لندن و واشنگتن به ذلت و خفت میافتند، و به دلیل پایان جنگسرد قادر به سازمان دادن به «کودتای سبز» نمیشوند، بهتر است نفس را در سینه حبس کنید! و فقط درمورد ماهیت حکومت جمکران مزخرفبافی کنید. بله! دست نگهدارید!
دستنگهدارید! که اگر کوچکترین حرکتی بکنید این بنای پوشالی فرومیریزد و هر چه پاسدار و لات و اوباش و لوطی و عنتر به اروپا و آمریکا صادر شده بیپدر خواهند شد. و آنوقت است که شیخ صادقصبا و بنیامین نتانیاهو بساط روضه و زوزه و نوحه و سوگواری برای آیات عظام «لیبرال» و مدافع «آزادی بیان» را در «بیبیسی» و به ویژه در جوار «دیوار ندبه» برایتان برگزار خواهند کرد.
به گزارش فیگارو مورخ 27 اوت 2009 و به نقل از فرانسپرس، بنیامین نتانیاهو امروز وارد آلمان شد. گویا نخستوزیر اسلامپناه اسرائیل در پی یافتن راهی برای تداوم بحران در منطقه است. به همین منظور، «بنیامینالله» بازهم پروندة مهرورزی را از بایگانی بیرون کشیده میگوید، ببینید! میخواهند ما را نابود کنند، ما در خطریم، بدادمان برسید! پس از ضجة بنیامینالله، آنجلا مرکل چند نقشة تروتمیز از اردوگاه نازیها را که از قضای روزگار در یکی از آپارتمانهای برلین یافته بود به دست ایشان میدهد تا بگذارند در موزة «یادواشم»! سپس بنیامین نتانیاهو نفسی به راحت کشیده میگوید، بازهم هولوکوست را انکار میکنید؟ بیائید اسرائیل از نزدیک ببینید! خلاصه همین روزهاست که گورکنها برای مشاهدة اسناد و مدارک هولوکوست راهی اسرائیل شوند و نقشهها را بو کشیده ببینند «بوی دوست» از آن به مشام میرسد یا خیر؟ مقداری «بو» هم در جعبه برای رهبرفرزانه و آخوند مکارم سوغات میآورند که شامهشان قوی شود و بیشتر مزخرفگوئی کنند.
خامنهای امروز پس از مشاهدة تصاویر زندانیان «تزئینی» همچون بهزاد نبوی و ابطحی کشف کرده که «سردمداران آشوب» وابسته به بیگانگان نیستند. بله! ولیفقیه باید شامة قوی داشته باشد اگر نه نمیتواند نایب امام زمان شود. البته ما هم میدانیم که «سردمداران آشوب» وابسته به بیگانه نیستند. مزدوران استعمار را برای نمایش روحوضی اعترافگیری دستگیر و محاکمه میکنند چرا که سردمداران آشوب بیگانهاند، نه وابسته به بیگانه. و اما بشنویم از مکارم شیرازی یکی از آیات عظام ظاهراً مخالف آشوب و طرفدار خامنهای که از فدائیان حج و زیارت است. مکارم امروز گفته «متهمان» باید مجازات شوند!
آری! وقتی با چند آیة گنگ و مبهم پیرامون «شورا» حاج سیدجوادیهای مزدور قانون اساسی تدوین میکنند، «متهم» خود به خود محکوم است و هیچ نیازی نیست که اتهامات وی در برابر دادگاه «اثبات» شود. آخوند مکارم که در قوة قضائیه هیچکارهاند ضمن شمردن وجوه دریافتی از ارسال زائران به مکه و مدینه و چاه جمکران و دیگر مراکز گسترش توهم و حماقت، برای «متهم» حکم مجازات میصدورد. البته در حکومت «قانون» طویلة رهبری هیچکس به این آیتالله توحش نمیگوید پیش از اثبات جرم نمیتوان کسی را مجازات کرد. البته میدانیم این مسائل از درک و فهم سگهای کارخانة رجاله پروری فراتر میرود. پس قلادة آیتالله العظمی مکارم شیرازی را رها میکنیم و میپردازیم به نامة همان 123 کوردل و تاریکاندیش به دفتر آیتالله العظمی حسینعلی منتظری و پاسخ سرشار از حماقت فقیه عالیقدر که «آزادی بیان» را هم از قران استخراج کردهاند.
باری همانطورکه گفتیم نخبگان تاریکاندیش و مفلوک جمکران برای آخوند منتظری «نامه» ارسال کردهاند تا ایشان بتوانند مانند حزب توده و «بیبیسی» به تبلیغ برای اسلام مشغول شوند. فقیه عالیقدر هم ضمن آه و ناله و شیون و زاری «اسلام شدنی» را به ما معرفی کرده میفرمایند، من به کرات گفتهام، تا دیر نشده از سقوط نظام جلوگیری شود؛ اسلام در خطر است؛ استبداد بد است؛ مسئولین از این راه نروند؛ قضاء اسلامی خدشهدار میشود! بیگناهان را از زندان آزاد کنند؛ حقوق از دست رفتة مردم را استیفا نمایند؛ وجهة نظام را در بین «تودههای سیلی خوردة ایران» و در سطح جهانی خدشهدار نکنند و ... و خلاصه میبینیم که آخوند منتظری محبوب شیخ صادقصبا چقدر نگران «اسلام» و نظام شدهاند. ایشان در ادامه چنین القاء میکنند که در حکومت توحش، «آزادی عقیده» وجود داشته و اینک این آزادی نابود شده:
«[...]اعلام کنند این حکومت نه جمهوری است نه اسلامی و هیچکس هم حق اعتراض و اظهار نظر و انتقاد ندارد[...]»
بله! فقیه عالیقدر گویا نقش خود را در افتضاح تدوین قانون اساسی فراموش کرده یا میپندارد که دیگران فراموش کردهاند که منتظری کیست، اسلام چه میگوید و چه کسانی برای حکومت اسلامی و ولایت فقیه سینه میزدند. اتفاقاً این حکومت همان است که امثال منتظری در تمام جنایاتاش شریک بودهاند و امروز در تداوم جنایات خود آزادی بیان و عقیده را نیز در قرآن اختراع میکنند. به زعم منتظری، «لا اکراه فیالدین» یعنی آزادی بیان و عقیده! ولی همین منتظری فریبکار و دروغگو در مورد مسیحی شدن یک افغانی گفته بود، هیچکس حق خروج از دین اسلام را ندارد چون دین اسلام کاملترین دین است. در وبلاگ «آیتالله حسینعلی دمکراسی» این سخنان سرشار از «آزادی بیان» را بررسی کردهایم.
البته به فقیه عالیقدر بگوئیم آسوده باشند که اوضاع بزودی روبراه خواهد شد، چون دولت مهرورزی برای سروسامان دادن به اوضاع آشفتة حکومت اسلامی اقدامات مهمی انجام داده که با کد 653645 در حنازرچوبه، مورخ 5 شهریورماه 1388 منعکس شده. به گزارش حنازرچوبه، قانون نظام جامع دامپروری کشور ابلاغ شد. این قانون برای حل مشکل دینپرستان کارساز خواهد بود. همة تمهیدات برای خرغلتزدن در فضای «سبز» و یاد کردن از «گذشتههای نورانی» و «امام روشنضمیر» مسلماً در این قانون پیشبینی شده. پس بشارت خدا بر مومنین نمازگزار باد که در کارها مشورت میکنند و دینشان را با استدلال برمیگزینند. یا ایهاالذین که ایمان آوردهاید! آزادی بیان و عقیده در بهشت از آن شماست.
امروز در مناطق اسلام زدة جهان، یا حاکمیت «دینی» برپاست، یا ناامنی و بمب. امروز انتخاب ملتها به منتظریها، بنلادنها، الزرقاویها و دیگر اختراعات سرمایهداری غرب در منطقه محدود میشود. امروز ملتها یک راه بیشتر پیش روی ندارند، خروج از حکومت دین. این تنها راه نجات از استعماری است که با حربة دین به جنگ ملتها آمده. هر چند استعمار را از منطقه بیرون نخواهیم راند، ولی صورتک دین را از چهرة پلیداش برخواهیم داشت. برای رویاروئی با دشمن باید اول او را از پناهگاه امن بیرون کشید.
منبع: فقیه عالیقدر
نمیدانستیم گرویدن به دین «آزادی بیان و عقیده» شمرده میشود! ولی میدانستیم آخوند منتظری و همپالکیهایشان در «بیبیسی» این روزها سخت نگران «اسلام عزیز» و کسادی بازار «مرگ» شدهاند.
شعار«مرگ بر دیکتاتور»، موذیانهترین شعاری است که برای انحراف جنبشمدنی و جهت ایجاد «اجماع» پیرامون «مرگ» تبلیغ میشود. ما هیچ توافقی با گروههای مرگفروش نخواهیم داشت. ما خواهان استقرار دمکراسی و حاکمیت قوانین انسانمحور در ایران بجای احکام توحش الهی هستیم. آرمان مبارزان مشروطه را به یاد داشته باشیم: قانون بجای شریعت.
جبهة استعمار برای طرفداری از شریعت و خط امام در داخل و خارج از مرزهای کشور روز به روز گستردهتر میشود. برای نجات «نظام مقدس چاه جمکران»، بنیامیننتانیاهو و رکساناصابری نیز جهت تطهیر حکومت اسلامی در دوران خمینی، به «جنبش سبز» میرحسین موسوی پیوستند. همزمان سندیکاهای کارگری انگلستان و چند خاخام خودفروخته «ضداسرائیل» از آب درآمدند. و از همه مهمتر آخوند منتظری «آزادی بیان» را در «لا اکراه فیالدین» رؤیت کردند.
میدانیم که جنگطلبان اسرائیل و حکومت اسلامی سر در آخور مشترکی دارند. آخوری که صلح منطقهای موجودیتاش را تهدید میکند. خلاصه بگوئیم لازم است «شرایط ویژه» بر کل منطقه حاکم باشد تا تفنگفروشان سازمان ناتو بتوانند جیبشان را پر کنند. برای تحقق این امر خیر، دوام و بقای نظام توحش در ایران برای منافع اسلامپناهان اسرائیلپرست حیاتی است. چرا که این حکومت نکبت و ادبار اگر برای ملت ایران جز فقر و فاجعه هیچ دستاوردی نداشته، سه دهه است نان اربابان بنیامیننتانیاهو را در لندن واشنگتن در روغن انداخته.
در نتیجه همة محافل داخلی و خارجی نانخور فاشیسم برای «حفظ نظام» و به ویژه «اسلامیات» آن به تکاپو افتادهاند. از تولههای بهزاد نبوی و شرکاء، تا 123 تن کوردلان مفلوک و نانخور نعلین که به درگاه فلاکت حسینعلی منتظری، آیتالله مقرب و محبوب بارگاه مقدس «بیبیسی» متوسل شدهاند، تا داریوش همایون و برگزارکنندگان «موسترا»، همه و همه یک پیام برای ملت ایران دارند: جنبش سبز «پیرو خط امام» برای شما خیلی خوب است، پس بدانید و آگاه باشید که پیروان خط امام، پیروان وفادار خط مزدوری و توحش را به رهبری فقیه عالیقدر برایتان برگزیدهایم.
پیش از ادامة مطلب، در پاسخ خوانندگان گرامی توضیح دهیم، خیانت مصدق را به پای ملت ایران نمیتوان نوشت. ملت ایران بیش از یک سده است که برای آزادی از زنجیر توحش استعمار که با نقاب «دین» به میدان آمده بپا خواسته. علیرغم خیانت تقیزادهها و شیخفضلاللهها، علیرغم مزدوری مصدقها و بازرگانها، علیرغم تحریم اقتصادی و جنگ استعماری، ملت ایران هرگز از پای ننشسته. مشکلی که در برابر ماست توسل استعمار به «ابهام» دین است که اعتقادات و باورهای مردم را به ابزار سیاستگزاری تبدیل میکند.
پس از شکست کودتای 22 خردادماه، آبمنگلها کوشیدند با جنگ زرگری دو جناح کاذب ایجاد کنند. یک طرف علیخامنهای و احمدینژاد و طرف دیگر، آخوند منتظری، محمدخاتمی، بهرمانی و دیگر آیات عظام. نمایشات مهوع اعترافگیری در راستای همین سیاست تقسیم کاذب به راه افتاد. اربابان حکومت اسلامی قصد دارند با این جنجال و هیاهو پادوهای وفادار خود نظیر بهزاد نبوی، ابطحی و شرکاء را به مخالفان حکومت تبدیل کنند. بهترین راه برای «مخالفسازی» چیست؟ دستگیری، محاکمة تلویزیونی و اعترافگیری. این شیوهای است که پیشتر نیز با موفقیت تمام در جمکران آزمایش شده و گورکنها میپنداشتند اینبار نیز همان نتیجه عایدشان خواهد شد. در نتیجه قرار شد آخوند کروبی هم با جنجال پیرامون شکنجه یک نمایش مهوعتر به راه اندازد و عدهای را برای شرح «جزئیات» شکنجه و تجاوز به سیمای کریه جمکران اعزام دارد. اشکال گورکنها این است که میپندارند روند شبیهسازی را میتوانند همچنان ادامه دهند و هیچکس هم این صحنهسازیهای مبتذل را افشا نخواهد کرد.
واقعیت این است که اعترافات امثال ابطحی همانقدر بیاعتبار است که ذکر مصیبت شکنجه شدگان فرضی. اگر ابطحی به عنوان همدست و همکار حکومت به این نمایش تن در داده کسی که مورد تجاوز و شکنجه قرار گرفته، نمیتواند نقش مشابهی ایفا کند. این بلاهت و بیشعوری نخبگان ساواک حکومت اسلامی است که پنداشتهاند چنین صحنهسازیهائی کارساز اربابانشان خواهد بود، آنهم جهت ماستمالی کردن سیسال شکنجه و جنایت و سرکوب مردم ایران در داخل و خارج از زندانها. اگر خاطرات خارج از زندان را بشنویم، خواهیم دید که از دوران نخست وزیری شیخ مهدی بازرگان سرکوب نظامی مردم ایران آغاز شد تا راه گسترش سرکوب و کشتار برای پیروان خط امام هموار شود و خانهشاگردهای رمزی کلارک در «نهضت عاظادی»، به رهبری آیات عظام تبدیل شوند به اوپوزیسیون!
همچنانکه به یاد داریم مبارزات امام «روشن ضمیر» با امپریاس از «حجاب زنان» آغاز شد و با گروگانگیری و جنگ و قتل عام زندانیان در سال 1367 به اوج رسید. در اینجا یک پرانتر باز کنیم و به آن گوسالههای ننهحسن که مراسم سینهزنی پشت سر میرحسین موسوی جلاد و آیات عظام خودفروخته به راه انداختهاند بگوئیم، اتهام «رادووان کارازیچ»، که به جرم «جنایت علیه بشریت» در دادگاه لاهه محاکمه میشود، قتل حدود 18 هزار غیرنظامی آنهم طی جنگ داخلی است. پس بهتر است قبل از صدور اعلامیههای گوسالهپسند نگاهی به سوابق میرحسین موسوی و «هنرپیشگان» مراسم اعترافگیری بیاندازید تا بیش از این حماقت و مزدوری خود را به نمایش نگذارید. و اما دامنة خودفروختگی و بلاهت به این مختصر ختم نمیشود. پاسدار فقرفرهنگی و برندة چندین قلمطلائی در آخرین مقالة ابله پسند خود، شرط دمکراسی را «توافق» پیرامون ماهیت حکومت فعلی دانسته. البته باید اذعان کنیم که این مضحکترین پیشنهادی است که از سوی عملة فاشیسم مطرح شده.
خلاصه اگر دمکراسی میخواهید باید ابتدا آثار مطهری و مزخرفات سروش و ... را بدون جا انداختن یک واو رونویسی کنید، و همان نتیجهای را بگیرید که بنیاد «هوور» و دیگر سازمانهای متخصص استقرار «زرشک سالاری» میخواهند. وقتی با «زرشک سالاران» هم عقیده شدید مسلماً قادر خواهید بود دست در دست حاج عباس میلانی، هاله اسفندیاری و شرکاء یک حکومت «اسلام شدنی» تحت زعامت آخوند منتظری برپا کنید تا رسانههای غرب آن را «دمکراسی» بنامند. همچنانکه طی سهدهه همین بوقهای جهنمی حکومت اسلامی را مخالف آمریکا، و آمریکا را مدافع حقوقبشر معرفی کردهاند. و باز هم برای تداوم همین «حکومت دینی» قلادة سگهای وفادار خود را در داخل و خارج از ایران گشودهاند تا با انتشار مقالات مضحک، هزارکژراهه را به عنوان «راه» صلاح و فلاح به ملت ایران بنمایانند. ولی وقتی سگهایهار استعمار پس از سه دهه جنایت و چپاول به دلیل تضعیف اربابان در لندن و واشنگتن به ذلت و خفت میافتند، و به دلیل پایان جنگسرد قادر به سازمان دادن به «کودتای سبز» نمیشوند، بهتر است نفس را در سینه حبس کنید! و فقط درمورد ماهیت حکومت جمکران مزخرفبافی کنید. بله! دست نگهدارید!
دستنگهدارید! که اگر کوچکترین حرکتی بکنید این بنای پوشالی فرومیریزد و هر چه پاسدار و لات و اوباش و لوطی و عنتر به اروپا و آمریکا صادر شده بیپدر خواهند شد. و آنوقت است که شیخ صادقصبا و بنیامین نتانیاهو بساط روضه و زوزه و نوحه و سوگواری برای آیات عظام «لیبرال» و مدافع «آزادی بیان» را در «بیبیسی» و به ویژه در جوار «دیوار ندبه» برایتان برگزار خواهند کرد.
به گزارش فیگارو مورخ 27 اوت 2009 و به نقل از فرانسپرس، بنیامین نتانیاهو امروز وارد آلمان شد. گویا نخستوزیر اسلامپناه اسرائیل در پی یافتن راهی برای تداوم بحران در منطقه است. به همین منظور، «بنیامینالله» بازهم پروندة مهرورزی را از بایگانی بیرون کشیده میگوید، ببینید! میخواهند ما را نابود کنند، ما در خطریم، بدادمان برسید! پس از ضجة بنیامینالله، آنجلا مرکل چند نقشة تروتمیز از اردوگاه نازیها را که از قضای روزگار در یکی از آپارتمانهای برلین یافته بود به دست ایشان میدهد تا بگذارند در موزة «یادواشم»! سپس بنیامین نتانیاهو نفسی به راحت کشیده میگوید، بازهم هولوکوست را انکار میکنید؟ بیائید اسرائیل از نزدیک ببینید! خلاصه همین روزهاست که گورکنها برای مشاهدة اسناد و مدارک هولوکوست راهی اسرائیل شوند و نقشهها را بو کشیده ببینند «بوی دوست» از آن به مشام میرسد یا خیر؟ مقداری «بو» هم در جعبه برای رهبرفرزانه و آخوند مکارم سوغات میآورند که شامهشان قوی شود و بیشتر مزخرفگوئی کنند.
خامنهای امروز پس از مشاهدة تصاویر زندانیان «تزئینی» همچون بهزاد نبوی و ابطحی کشف کرده که «سردمداران آشوب» وابسته به بیگانگان نیستند. بله! ولیفقیه باید شامة قوی داشته باشد اگر نه نمیتواند نایب امام زمان شود. البته ما هم میدانیم که «سردمداران آشوب» وابسته به بیگانه نیستند. مزدوران استعمار را برای نمایش روحوضی اعترافگیری دستگیر و محاکمه میکنند چرا که سردمداران آشوب بیگانهاند، نه وابسته به بیگانه. و اما بشنویم از مکارم شیرازی یکی از آیات عظام ظاهراً مخالف آشوب و طرفدار خامنهای که از فدائیان حج و زیارت است. مکارم امروز گفته «متهمان» باید مجازات شوند!
آری! وقتی با چند آیة گنگ و مبهم پیرامون «شورا» حاج سیدجوادیهای مزدور قانون اساسی تدوین میکنند، «متهم» خود به خود محکوم است و هیچ نیازی نیست که اتهامات وی در برابر دادگاه «اثبات» شود. آخوند مکارم که در قوة قضائیه هیچکارهاند ضمن شمردن وجوه دریافتی از ارسال زائران به مکه و مدینه و چاه جمکران و دیگر مراکز گسترش توهم و حماقت، برای «متهم» حکم مجازات میصدورد. البته در حکومت «قانون» طویلة رهبری هیچکس به این آیتالله توحش نمیگوید پیش از اثبات جرم نمیتوان کسی را مجازات کرد. البته میدانیم این مسائل از درک و فهم سگهای کارخانة رجاله پروری فراتر میرود. پس قلادة آیتالله العظمی مکارم شیرازی را رها میکنیم و میپردازیم به نامة همان 123 کوردل و تاریکاندیش به دفتر آیتالله العظمی حسینعلی منتظری و پاسخ سرشار از حماقت فقیه عالیقدر که «آزادی بیان» را هم از قران استخراج کردهاند.
باری همانطورکه گفتیم نخبگان تاریکاندیش و مفلوک جمکران برای آخوند منتظری «نامه» ارسال کردهاند تا ایشان بتوانند مانند حزب توده و «بیبیسی» به تبلیغ برای اسلام مشغول شوند. فقیه عالیقدر هم ضمن آه و ناله و شیون و زاری «اسلام شدنی» را به ما معرفی کرده میفرمایند، من به کرات گفتهام، تا دیر نشده از سقوط نظام جلوگیری شود؛ اسلام در خطر است؛ استبداد بد است؛ مسئولین از این راه نروند؛ قضاء اسلامی خدشهدار میشود! بیگناهان را از زندان آزاد کنند؛ حقوق از دست رفتة مردم را استیفا نمایند؛ وجهة نظام را در بین «تودههای سیلی خوردة ایران» و در سطح جهانی خدشهدار نکنند و ... و خلاصه میبینیم که آخوند منتظری محبوب شیخ صادقصبا چقدر نگران «اسلام» و نظام شدهاند. ایشان در ادامه چنین القاء میکنند که در حکومت توحش، «آزادی عقیده» وجود داشته و اینک این آزادی نابود شده:
«[...]اعلام کنند این حکومت نه جمهوری است نه اسلامی و هیچکس هم حق اعتراض و اظهار نظر و انتقاد ندارد[...]»
بله! فقیه عالیقدر گویا نقش خود را در افتضاح تدوین قانون اساسی فراموش کرده یا میپندارد که دیگران فراموش کردهاند که منتظری کیست، اسلام چه میگوید و چه کسانی برای حکومت اسلامی و ولایت فقیه سینه میزدند. اتفاقاً این حکومت همان است که امثال منتظری در تمام جنایاتاش شریک بودهاند و امروز در تداوم جنایات خود آزادی بیان و عقیده را نیز در قرآن اختراع میکنند. به زعم منتظری، «لا اکراه فیالدین» یعنی آزادی بیان و عقیده! ولی همین منتظری فریبکار و دروغگو در مورد مسیحی شدن یک افغانی گفته بود، هیچکس حق خروج از دین اسلام را ندارد چون دین اسلام کاملترین دین است. در وبلاگ «آیتالله حسینعلی دمکراسی» این سخنان سرشار از «آزادی بیان» را بررسی کردهایم.
البته به فقیه عالیقدر بگوئیم آسوده باشند که اوضاع بزودی روبراه خواهد شد، چون دولت مهرورزی برای سروسامان دادن به اوضاع آشفتة حکومت اسلامی اقدامات مهمی انجام داده که با کد 653645 در حنازرچوبه، مورخ 5 شهریورماه 1388 منعکس شده. به گزارش حنازرچوبه، قانون نظام جامع دامپروری کشور ابلاغ شد. این قانون برای حل مشکل دینپرستان کارساز خواهد بود. همة تمهیدات برای خرغلتزدن در فضای «سبز» و یاد کردن از «گذشتههای نورانی» و «امام روشنضمیر» مسلماً در این قانون پیشبینی شده. پس بشارت خدا بر مومنین نمازگزار باد که در کارها مشورت میکنند و دینشان را با استدلال برمیگزینند. یا ایهاالذین که ایمان آوردهاید! آزادی بیان و عقیده در بهشت از آن شماست.
امروز در مناطق اسلام زدة جهان، یا حاکمیت «دینی» برپاست، یا ناامنی و بمب. امروز انتخاب ملتها به منتظریها، بنلادنها، الزرقاویها و دیگر اختراعات سرمایهداری غرب در منطقه محدود میشود. امروز ملتها یک راه بیشتر پیش روی ندارند، خروج از حکومت دین. این تنها راه نجات از استعماری است که با حربة دین به جنگ ملتها آمده. هر چند استعمار را از منطقه بیرون نخواهیم راند، ولی صورتک دین را از چهرة پلیداش برخواهیم داشت. برای رویاروئی با دشمن باید اول او را از پناهگاه امن بیرون کشید.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت