دوشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۸

رادیو فتوی!
...
هم‌میهنان گرامی! بیائید در یک «انتخابات آزاد» شرکت کرده برای خود یک «ولی فقیه مشروع» برگزینیم! به این ترتیب «ولی فقیه» کذا با تکیه بر «مشروعیت مردمی» خویش احکام الهی از جمله قصاص، سنگسار و شلاق را بر ما اعمال خواهد کرد. این است مفهوم آخرین فتوی آخوند منتظری، آیت‌الله «لیبرال» و محبوب و نازنازی کارفرمایان شیخ صادق‌صبا در «بی‌بی‌سی». وبلاگ امروز را به «بررسی منطقی» آخرین فتوی حسینعلی منتظری اختصاص می‌دهیم تا وسعت شارلاتانیسم روحانی جماعت و گسترة وقاحت استعمار را در آن به نمایش بگذاریم.

«آنچه از روح اسلام و سيره معصومين به دست مى‌آيد اين است كه هيچگاه اسلام نمى‌خواهد حاكميت بر مردم هر چند حاكميت به حق و معصومانه باشد با زور و اكراه باشد [...] در تاريخ ثبت نشده است كه حضرت امير و نيز ساير امامان براى گرفتن قدرت و حاكميت ـ كه حق الهى آنان بود ـ متوسل به زور و سلاح شده باشند.»

منبع: رادیوفردا، مورخ 9 شهریورماه 1388

این سخنان «گهربار»، بی‌اساس، پوچ و خصوصاً مزورانه پاسخ آیت‌الله منتظری است به پرسش مزورانة یکی از نعلین‌پرستان که در چارچوب «جمع پرستی» و «گله‌پروری» در مورد «رضایت اکثریت در جواز برای تصرف حکومت» مطرح شده.

ما خواهان برچیده شدن حکومت تحجر «باورها» و جایگزینی آن با یک نظام دمکراتیک، یعنی حکومت قوانین انسان‌محور در ایران هستیم. برخلاف تصور سازمان سیا و ریزه خواران‌‌اش، مشکل اصلی ما «وجود» حکومت مقدس و نظام ولایت‌فقیه است.

پیشنهاد سخاوتمندانة‌ سازمان سیا و «ام. آی. 6» به ملت ایران که همان‌ «انتخاب آزاد» ولی‌فقیه باشد، امروز بر پیشانی همة بوق‌های استعمار می‌درخشید. به عبارت دیگر اربابان اسلام‌پناه حکومت جمکران می‌گویند، «انتخاب رهبر با شما، رهبری هم با ما!» چرا که شما در هر حال «زندانی اسلام» هستید، ولی حق دارید زندانبان‌تان را خود «انتخاب» کنید. ما هم به زندان‌بان می‌گوئیم چگونه دست و پای شما را قطع کند، چگونه شما را به جرم روزه‌خواری شلاق بزند که «مشروعیت‌اش» خدشه‌دار نشود. این پیشنهاد البته در قالب «فتوی» از سوی فقیه عالیقدر، حسینعلی منتظری ارائه شده که هنوز تفاوت حدیث و روایت را با «تاریخ»، و فرق «بیعت» را با «انتخابات آزاد» درک نکرده‌اند، و چه بهتر! چون آنگلوساکسون‌ها پیشنهادات بیشرمانة خود را از زبان ایشان بیان می‌کنند.

اینان می‌گویند یک ولی فقیه «انتخاب»‌ کنید که با تکیه بر رأی شما،‌ سیاست سنگسار و قصاص و شلاق را بر همگی‌تان اعمال کند. فقیه عالیقدر هم بلافاصله یک فتوی صادر کردند و با استناد به «حدیث» و «روایت» به ما ثابت نمودند که اگر «مردم» با پیامبر و ائمه «بیعت» نکرده بودند اینان به هیچ عنوان مردم را وادار به پذیرش ولایت خود نمی‌کردند! بله، این است آخرین تولید «اتاق‌های فکر» استعمار برای تداوم سلطه بر ملت ایران.

سئوال این است: چگونه می‌توان سازوکار دمکراتیک از جمله «انتخابات آزاد» را در خدمت فاشیسم قرار داد؟ با توسل به پروپاگاند پیرامون یک فتوی! به عبارت دیگر، زمانیکه همة بوق‌های سازمان ناتو از جمله نیویورک تایمز، رادیوفردا و دیگر شیپورهای استعمار در راه دوام و بقای «حکومت دین» در ایران بسیج می‌شوند تا از زبان یک آیت‌الله خودفروخته بیشرمانه به ما ملت بگویند،‌ شما حق انتخاب نوع حاکمیت خود را ندارید،‌ شما «محکوم» به داشتن حکومت دینی هستید. حق انتخاب شما به «انتخاب ولی فقیه» محدود می‌شود. روشن‌تر بگوئیم، آنگلوساکسون‌ها به ما می‌گویند، شما را از حاکمیت «زندگی‌ستیز» و «مرگ‌محور» دین گریزی نیست. شما محکوم‌اید ولی می‌توانید آزادانه «جلاد دلخواه » خود را از میان جلادان «انتخاب» کنید.

اما پیش از ادامة مطلب، لازم است در مورد انتشار گزارش 116 صفحه‌ای مرکز اسناد حقوق‌بشر در ایالات متحد و «روابط قانونی» با دیگر کشورها نیز توضیحاتی بیاوریم. گزارش 116 صفحه‌ای دکان حقوق بشر در ینگه دنیا به صورتی موذیانه از «دولت» میرحسین موسوی سلب مسئولیت کرده؛ ولی‌فقیه، قاضی شرع، دادستان و نمایندة وزارت اطلاعات را مالک جان زندانیان سیاسی معرفی می‌کند. هدف دکان حقوق‌بشر از انتشار این گزارش موهن، از یک سو «سلب مسئولیت» از میرحسین موسوی و اعضای دولت او، و از سوی دیگر محدود کردن سه‌دهه جنایت و سرکوب حکومت اسلامی به کشتار زندانیان در تابستان سال 1367 است. حال آنکه این حکومت از بدو استقرار خود، و از دورة نخست وزیری مهدی بازرگان جنایت و سرکوب را آغاز کرده و تا آنجا که ما به‌یاد داریم فقیه عالیقدر، حسینعلی منتظری تا سال 1360 به هیچیک از این جنایات اعتراض نکردند. حال نگاهی خواهیم داشت به روابط قانونی با دیگر کشورها.

در وبلاگ «پتروپارسیدن» گفتیم که هیچ دولتی حق ندارد به امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند. چرا؟ چون هر دولتی موظف است برای رفاه حال شهروندان خود نظم و امنیت را در سطح کشور تضمین کند. البته این مسائل شامل حال حکومت‌های دست‌نشانده همچون حکومت اسلامی جمکران نخواهد شد. در این حکومت‌های «مستقل» به جز سرکوب هیچ نمی‌بینیم و سازماندهی آشوب‌ها فقط برای گسترش دامنة سرکوب است.

در هر حال چند نکتة اساسی را باید همواره مد نظر داشته باشیم. نخست‌ اینکه هیچ کشوری نمی‌تواند همسایگان‌اش را «انتخاب» کند،‌ هر کشوری در محدودة جغرافیائی و مکان مشخص قرار گرفته. دیگر اینکه منافع ملی هیچ کشوری با منافع ملی دیگر کشورها هم‌سوئی ندارد. چرا که این منافع «اقتصادی» و مادی است. ولی در مورد کشور ایران، مسائل کمی پیچیده‌تر می‌شود. حکومت ایران دست‌نشاندة سازمان ناتو است، کشور ایران همسایة ابرقدرت روسیه است،‌ و در منطقة نفوذ چین و هند نیز قرار گرفته. در واقع ایران تبدیل به صحنة زدوخورد قدرت‌های منطقه‌ای و سازمان ناتو شده. این سازمان با هدف تجزیة ایران، دو کشور همسایة ما، عراق و افغانستان را به ویرانه تبدیل کرده. همین سازمان حکومت اسلامی پاکستان را به سلاح اتمی مجهز کرده و جنگ داخلی بین افراط‌گرایان به راه انداخته و هر از گاه تهدید می‌کند که تروریست‌ها ممکن است دولت پاکستان را سرنگون کرده به سلاح اتمی دست یابند! این تهدیدها در درجة اول متوجة روسیه و هند و نهایتاً تهدید دولت چین است. ولی با این ابزار می‌توان دیگر کشورها را نیز تهدید کرد، و از آنان باج گرفت، حتی کشورهای هم‌پیمان را در اروپا. در ماهیت «انسان‌ستیز» سرمایه‌سالاری هیچ تردیدی وجود ندارد. و دقیقاً به همین دلیل است که در جهان سوم، ‌ استعمار غرب سعی در گسترش روابط «قومی» و «خانوادگی»‌ دارد.

ویژگی این روابط «قانون‌گریزی» آن‌ها است. پروپاگاند غرب چرا بر طبل «جهان اسلام»‌ می‌کوبد؟ به دلیل اینکه جهان کذا فاقد مرز مشخص جغرافیائی است. در نتیجه آخوند جماعت، با نادیده انگاشتن «مرزهای قانونی» کشورها، خود را وکیل مدافع مسلمین جهان دانسته دخالت در امور دیگر کشورها را «حق مسلم» خود می‌شمارد. به عنوان نمونه فقیه عالیقدر در مورد «مسلمانان چین» پستان به تنور چسبانده‌اند. حال آنکه این امور نه به ایشان مربوط است، نه به دولت مفلوک جمکران. گذشته از این هیچکس نمی‌داند در «سین‌کیانگ» چه پیش آمده! تصاویری را به مردم نشان دادند و گفتند در یک منطقة مسلمان‌نشین در کشور چین بین مسلمانان و «هانگ‌ها» درگیری شده؛ پلیس دخالت کرده و ... و البته ما به عنوان تماشاگر صحنه حتی نمی‌توانیم بر «اصالت» تصاویر هم تأکید کنیم. و اگر تصاویر اصالت هم داشته باشد، نمی‌دانیم «علت» درگیری بین دو گروه چه بوده! همه رسانه‌ها از «درگیری‌ها» خبر دادند،‌ نه از علت آن.

اما آنچه خارج از علت درگیری اهمیت دارد این است که «دولت»، وظیفه دارد مانع «بی‌نظمی» در سطح جامعه شود. چرا که آشوب و بی‌نظمی در تمام جوامع ثبات دولت و امنیت مردم را تهدید می‌کند. خطر این تهدید در یک جامعة غیردمکراتیک به مراتب از خطر آن در جوامع دمکراتیک بیشتر است. چرا که دولت در یک جامعة دمکراتیک از انعطاف برخوردار است، حال آنکه در کشور چین، دولت به دلیل ساختار غیردمکراتیک حاکمیت قادر نیست از خود انعطاف نشان‌ دهد. دلیل ارادت گاوچران‌ها به دولت مائوئیست چین و سرمایه‌گزاری‌شان در این کشور همین است. در کشور چین قوانین «انسان‌محور» حاکم نیست در نتیجه دست سرمایه‌سالاران برای سرکوب و استثمار انسان‌ها بازتر است. ارادت سرمایه‌داری غرب به دین و مقدسات در جهان سوم، به ویژه در کشورهای مسلمان‌نشین نیز دلیل دارد. «دین» علاوه بر انسان‌ستیزی، همواره با «قانون» در تضاد قرار می‌گیرد.

یادآور شویم، قانون، ‌ بنابرتعریف «زمینی» است،‌ توسط انسان‌ها در زمان و مکان مشخص برای انسان‌ها در زمان و مکان مشخص تدوین می‌شود. حال آنکه «دین»، ‌ به عنوان احکام الهی و آسمانی زمان و مکان را اصولاً به رسمیت نمی‌شناسد. همه در هر زمان موظف‌اند احکام دین را رعایت کنند! به عبارت دیگر دین بهترین ابزار قانون‌شکنی خواهد بود. همچنانکه در ایران نیز شاهدیم، حکومت اسلامی از یکسو، قانون‌شکنی خود را با تکیه بر دستورات ولی فقیه توجیه می‌کند، و از سوی دیگر قوانین و مقررات عرفی خود را با تکیه بر عبارت جادوئی «مخل به مبانی اسلام» زیر پا می‌گذارد.

شاهدیم که هیچ تجمع مسالمت‌آمیزی در حکومت اسلامی «مجاز» نیست. ‌در عوض گروه‌های سرکوب و لباس‌شخصی‌ها در همین حکومت به صورت «خودجوش» تجمع می‌کنند؛ هیچکس هم مزاحم‌شان نمی‌شود. همچنین به ادعای مقامات جمکران، «گروه‌های خودسر» و سازمان یافته‌ آزادانه به سرکوب مردم در کوچه و خیابان مشغول‌اند، گروه‌های خود سر فعالیت‌های اقتصادی غیرمجاز هم دارند و ... و خلاصه کسی مسئول اعمال غیرقانونی این گروه‌ها نیست! به همچنین است در مورد آیات‌عظام! اینان آشکارا با صدور فتوی قانون‌شکنی می‌کنند ولی هیچکس مزاحم‌شان نمی‌شود، چون دست مقدس استعمار همواره از «قانون‌شکنی» در ایران حمایت کرده. و به همین دلیل فتوی حسینعلی منتظری را همة رادیوهمبونه‌ها امروز در بوق گذاشته‌اند.

بله حضرت حسینعلی منتظری، در فتوی خود می‌گویند پیامبر اسلام در امور اجتماعی ابتدا از مردم بیعت می‌گرفت بعد ولایت خود را اعمال می‌کرد! ایشان می‌فرمایند امامان هم همین برخورد را داشتند، و خلاصه اینان برای گرفتن حاکمیت که حق الهی‌شان بود هرگز به زور سلاح متوسل نشده‌اند. به ادعای منتظری در «تاریخ» ثبت نشده که این «عزیزان» خشونت به خرج داده و مردم را وادار به پذیرش حکومت خود کرده باشند! البته منتظری تاریخ را با حدیث و روایت اشتباه گرفته، چرا که زبانی که ایشان در مورد پیامبر و امامان به کار می‌برند، «زبان ستایش» حدیث و روایت است، نه «زبان منطقی» تاریخ.

پس حضورشان بگوئیم جنگ‌های محمد از نظر تاریخی فقط برای کسب قدرت بوده. از این گذشته امور جامعه صرفاً اجتماعی نیست! پس دفعة آینده که فتوی می‌صدورید به ما بگوئید در صدراسلام، چه کسی برای سیاست و اقتصاد تصمیم می‌گرفته؟ درهرحال از نظر ما اهمیت ندارد 14 قرن پیش محمد در صحرای عربستان چه‌ها می‌کرد. ما در هزارة‌ سوم و در ایران زندگی می‌کنیم، و نیازی به «ولی‌فقیه» هم نداریم. دورة برپائی حکومت دین به پایان رسیده و اگر سازمان ناتو شیفته و فریفتة اسلام است مردم ایران مدت‌هاست تب عشق‌شان به اسلام به اصطلاح «ضداستبداد» ساخته و پرداختة فوکویاما و شرکاء فروکش کرده.

آنزمان که قانون اساسی تحجر را در سایة بحران اشغال سفارت آمریکا، با «تقلب» به ملت ایران تحمیل کردند کجا تشریف داشتید که نفرمودید، «پیامبر و ائمه برای گرفتن حکومت به جنجال سیاسی و تقلب متوسل نشدند!» کسی از شما استفتاء نکرد، یا قانون اساسی توحش مطابق میل اربابان‌تان در لندن و واشنگتن بود و سکوت شما هم علامت رضای ارباب؟ ما که بحث‌های شیرین مجلس خبرگان در باب به اصطلاح قانون اساسی را فراموش نکرده‌ایم، حضور شما را هم در همین مجلس «توحش‌» فراموش نخواهیم کرد. حضرتعالی زمانیکه اوباش به دفاتر روزنامه‌ها حمله می‌کردند و روزنامه نگاران را می‌بردند آیا خواب بودید؟ در زمان نخست وزیری بازرگان کشتار و شکنجه و تجاوز به مردم در کردستان، بلوچستان و خوزستان و ... توسل به زور و سلاح نبوده؟ پس چه بود؟ صدور این فتاوی مضحک و نقل «بی‌بی‌گوزک» به دفاع از «اسلام خوب» نه تنها کمکی به اربابان‌تان نخواهد کرد که همدستی روحانیت شیعه را با استعمار بیش از پیش آشکار می‌کند و توحش، فرصت‌طلبی و خودفروختگی امثال حسینعلی منتظری و دیگر آیات عظام را به اثبات می‌رساند. این تحرکات موذیانه ثابت می‌کند که منتظری واربابان‌اش در لندن و واشنگتن سرکوب مردم ایران را،‌ به ویژه پس از کودتای ناکام انتخابات، به ابزار تبلیغ برای اسلام تبدیل کرده‌اند و در بوق‌های‌شان مرتباً دم از «اسلام خوب» می‌زنند:‌

«پيامبر اسلام با اينكه از طرف خداوند داراى ولايت بود در امور اجتماعى كه به سرنوشت جامعه و مردم مربوط بود با رضايت از آنان بيعت مى‌گرفتند و سپس عمل و اعمال ولايت مى‌نمودند»


آخوندمنتظری اشکال‌شان اینجاست که هنوز متوجه نشده‌اند در «تاریخ» تقدس وجود ندارد و کسی از سوی خداوند برای حکومت مأمور نمی‌شود. ایشان باورهای خود را با رخدادهای تاریخی در ترادف قرار داده‌اند. حال آنکه «تاریخ» بر واقعیت تکیه دارد و «باورها» بر توهم. همه در باورهای خود آزاداند از جمله روحانیت، ولی ما نمی‌پذیریم که روحانی جماعت پس از سه دهه شرکت در جنایات حکومت اسلامی بازهم به بهانة خیرخواهی، در پی تحمیل «باورهای مقدس» خود بر مردم برآید و ضمن دفاع از قانون اساسی متحجر، سنگ منافع استعمار را به سینه بزند:‌

«بر‏ ‏حسب قانون اساسى، كشور متعلق به همه مردم است و آنان حق دارند به‏ ‏وسيله تجمعات آرام و جرائد و حتى راديو و تلويزيون نظرات خويش را‏ ‏ابراز نمايند. چرا راديو و تلويزيون فقط در اختيار حاكميت است؟ و چرا‏ ‏تجمعات آرام و متين مردم، چماق و بازداشت و شكنجه و محاكمات‏ ‏كذايى را در پى دارد.»


ما به فقیه عالیقدر و اربابان‌شان می‌گوئیم، پیش از استقرار حکومت اسلامی هم کشور ایران متعلق به ایرانیان بوده. تبلیغ برای قانون اساسی که اصول اساسی‌اش نقض آشکار اعلامیة جهانی حقوق بشر است از نظر ما وقاحت و بیشرمی مدافعان این قانون را به اثبات می‌رساند. سرمقاله نویس نیویورک تایمز هم خیلی سنگ همین قانون را به سینه می‌زند و می‌گوید طبق این قانون گویا شکنجه در ایران ممنوع است! اما نیویورک‌تایمز حافظ منافع تفنگ فروشان مدافع اسرائیل است، به همین جهت عشق اسلام به دلش افتاده. شما که مدافع سرکوب فلسطینی‌ها نیستید بگوئید ببینیم در «اسلام خوب» سنگسار و قصاص و تعدد زوجات و ... ممنوع است یا خیر؟





...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت