جادوی هفتادودو!
...
بالاخره سازمان سیا حرف دلش را به زبان آورد و از سوی حسینعلی بشیریه، یکی از «متفکران» بازیافتی دانشگاه سابق تهران، آخوند حسینعلی منتظری را به «رهبری» جنبش مردم ایران برگزید. بله، همچنانکه گفتیم حضرات ناچار شدهاند صورتک دفاع از دمکراسی را کنار گذاشته حمایت خود را از آخوند جماعت که با دمکراسی و اعلامیة جهانی حقوقبشر اصولاً مخالف است، آشکار کنند:
«يك رهبرى نيرومند و معتقد به ايدئولوژى و مرامى منسجم مىتواند با به كار گرفتن روشهاى گوناگونى از كارزار سياسى، مردم را بسيج كرده و با اتكا به اين نيرو قدرت سركوب و اعمال اراده حكومت را تضعيف كند [...] با توجه به شرايط فعلى من فكر مىكنم كه مطرح شدن و ارتقاء يك روحانى دگرانديش مثل آيتالله منتظرى به عنوان رهبر اين جنبش مىتواند از نظر بسيج سياسى مردم و تغيير توازن بين نيروها و بازيگران سياسى نقش بسيار مهمى ايفا كند.»
منبع: رادیوفردا، مورخ 11 شهریورماه 1388
نمیدانستیم اسلام «ایدئولوژی» است! تاکنون میپنداشتیم ایدئولوژی میباید از «انسجام منطقی» برخوردار باشد. گویا اخیراً در «فاستفودهای» ینگه دنیا «ایدئولوژی مبهم» و «متناقض» هم به رایگان در اختیار مشتاقان حماقت و بلاهت میگذارند. و مستر حسین بشیریه مقداری از سهم خود را در طبق مزدوری گذاشته سخاوتمندانه به مردم ایران تقدیم میکنند. بشیریه از همان قماش متفکران و نخبگان و فلاسفه و رهبرانی است که سازمان ناتو، به ویژه گاوچرانها فقط برای ملت ایران میپسندند: زباله!
در این راستا بد نیست نگاهی داشته باشیم به نامة محسن مخملباف که در سال 1364 خطاب به محمدرضا بهشتی، از نوچههای میرحسین موسوی نوشته شده. در نامة کذا که در سایت «رجانیوز»، مورخ 10 شهریورماه سالجاری تحت عنوان، «میخواستم نارنجک ببندم، خودم و مهرجوئی را منفجر کنم» منتشر شده، داماد آخوند مشکینی مراتب خشم و نفرت خود را از فیلم مهرجوئی ابراز کرده! گویا فیلمی که مهرجوئی ساخته بود، به مذاق این چاقوکش بازار تهران خوش نمیآمده! البته ما از متن این نامه به هیچ عنوان تعجب نمیکنیم، کسی که در 16 سالگی چاقوکشی میکند، وقتی هم پای به طیف قدرت بگذارد، از جنایت رویگردان نیست. میبینیم که در اتحادیة اروپا، اهدای جایزه به تیغکش بازار بیدلیل نبوده. سایت رجانیوز تصویری هم ضمیمة نامه کذا کرده که در آن مرجان ابراهیمی را در کنار تیغکش فیلمساز مشاهده میکنیم. بهتر است بدانیم «مرجان ابراهیمی» را «آن سینکلر»، همسر اول «الکبش» و همسر فعلی «دومینیک اشتروسکان»، رئیس «صندوقبینالمللی پول»، به فرانسویهای از همهجا بیخبر معرفی کرد. قبیلة سینکلر، در واقع پلی است که صنایع «رولن» در ایالات متحد را به قبائل فعال در عرصة رسانهای و آکادمیک در آلمان و فرانسه وصل میکند. این مختصر را گفتیم تا روشن شود محافلی که تبلیغات برای مرجان ساتراپی، اوباشالله و اسلام خوب به راه انداختهاند در کجاها ریشه دارند. بگذریم!
هر چه «پیروزیهای» دولت مهرورزی بر جناح به ظاهر مخالف و ناکام «آشکارتر» میشود، جناح ناکام «حماسة مبارزات» خود را بیشتر به «بیبیگوزکهای» کربلا نزدیک میکند. امروز علیرضا حسینی بهشتی تعداد «شهدای» کودتای ناکام 22 خردادماه را به 72 تن رساند تا واقعیت توطئة 22 خردادماه را در پس پردة «تقدس» روایات شیعیمسلکان پنهان دارد. بله! جناح ناکام جناحی است از هر جهت «علوی» و «حسینی». این جناح یک میر«حسین» موسوی دارد که ریاست ستاد خود را به «ابوالفضل» فاتح واگذار کرده بود. وردستهای میرحسین را قوم و قبیلة «شهید مظلوم»، آخوند «حسینی» بهشتی تشکیل میدهند. آخوند بهشتی، «مربی» محمد خاتمی بود، که پس از کودتای 22 بهمن، شغل «خادم ساواک » در مسجد هامبورگ را رها کرد و «حزب جمهوری اسلامی» را به راه انداخت. ایشان بلافاصله در جایگاه «ریاست دیوانعالی کشور» قرار گرفتند. بله آنروزها رئیس قوة قضائیه را از نجف و کربلا وارد نمیکردند، هنوز جنگ سرد به پایان نرسیده بود!
باری شیخ «حسینی بهشتی» پس از شکست طرح «تجزیة ایران از طریق جنگ» به همراه مشتی از اراذل همراه، که تعدادشان از یکصد تن فراتر میرفت تصفیه شدند. اما بوقهای جمکران بجای اعلام تعداد دقیق قربانیان، بر طبل «بهشتی و بیش از 72 تن از یاراناش شهید شدند» میکوبیدند. و با اینکار از یکسو، خاطرة «بیبیگوزک» کربلا را تداعی میکردند و از سوی دیگر مقداری از «تقدس» حسین «شهید» را به یک رخداد واقعی در زمان و مکان مشخص تزریق میکردند. به این ترتیب دامنة «روایت مقدس» شیعیمسلکان گسترش یافته و «واقعیت» را تحتالشعاع خود قرار میداد. همزمان با خیمه شببازی «رأی اعتماد» به وزرای مهرورزی، همین سناریوی مهوع تکرار میشود.
امروز گروه میرحسین موسوی موفق شد تعداد شهدای فرضی مبارزة دروغین خود با «تقلب در انتخابات» را به «عدد جادوئی» 72 برساند! میدانیم که طبق روایات آخوندهای شیعه، امام حسین و 72 تن از یارانشان در صحرای کربلا «شهید» شدند. یک وقت فکر نکنید دستاربندان این عدد جادوئی را از روایات زرتشتیان به «عاریت» گرفتهاند، ابداً! به هیچ عنوان چنین نیست. این شباهت فقط «اتفاقی» است. ولی میدانیم که در روایات زرتشتیان آمده، زرتشت حین عبادت به ضرب شمشیر کشته شد و دشمنان 72 تن از یاران او را نیز به قتل رساندند! در حکایات ساخته و پرداختة شیعیان، امام اولشان هنگام سجود زخم شمشیر دریافت فرمودند، سپس فرزندشان به همراه 72 تن کذا «شهید» شدند. البته این فرزند از مادری متولد شده که دختر منحصربهفرد پیامبر معرفی میشود، ولی حتی مزارشان هم مشخص نیست. بگذریم! امروز جناح میرحسین موسوی عین بساط مسابقات دو امدادی، «چوب» کذا را از دست عزاداران حسینی گرفته و دور برداشته. اینان توطئة اربابانشان را به «72 تن» پیوند زدند تا هم توطئه پنهان بماند، و هم خیانت و مزدوریشان «تقدس» یابد.
اما چه فایده؟! چون دستهای توطئه تا آرنج از رادیوفتوی، فرانسپرس و دیگر شیپورهای سازمان اسلام پناه ناتو بیرون زده. و انواع و اقسام جنایتکاران آخوندپرست و دینفروش در سراسر جهان شیفته و فریفتة «آیات عظام»، به ویژه شیدای حسینعلی منتظری شدهاند! ایشان هم «حسین» است، هم «علی» و هم «منتظر» الطاف ارباب. و از همه مهمتر به یاد داریم که شیخ صادق صبا او را خیلی، خیلی پسندیده بود. پس دلیل ندارد که حسینعلی بشیریه او را نپسندد. بشیریه از متفکرانی است که در گیرودار انقلاب «فرهنگی» و تصفیة خونین دانشگاهها در ایران به عنوان استاد به تدریس پرداخت، و پس از 25 سال «خدمت» در سال 1386 از دانشگاه تهران «اخراج» شد! رادیوفتوی میگوید، بشیریه چون «لیبرال» بوده اخراج شده. و از آنجا که گاوچرانها برای سرکوب ملت ایران شیوة «سفلهپروری» را مفید تشخیص دادهاند از «کالای مرغوب» هرگز نمیگذرند.
در نتیجه بلافاصله یک میز شکسته در «دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز» در اختیار این «متفکر لیبرال» قرار دادند تا با اتکاء به الطاف ارباب، یک فاشیست جیرهخوار سفارتخانة کذا را هم به عنوان رهبر جنبش ملت ایران برگزیند. البته ما به این «متفکر» علوم سیاسی و کارفرمایاناش میگوئیم که این جنبش «رهبر» ندارد! و اگر عشق حسینعلی منتظری به دلشان افتاده میتوانند یک کرسی استادی در «دپارتمان علوم مزدوری» در همان دانشگاه سیراکیوز در اختیار منتظری بگذارند تا هم ما ملت از شرش خلاص شویم، هم برژینسکی بتواند به وصالاش نائل آید. چرندیات بشیریه را بررسی نمیکنیم چرا که فقط مزخرفات روزآنلاین و داسالله را تکرار میکند. بشیریه، این متفکر نابغه و در واقع شارلاتان علاوه بر پنهان داشتن نقش استعمار، «حاکمیت مردم» را نیز با «دمکراسی» در ترادف قرار داده، میگوید:
«در تمام يك قرن گذشته مهمترين تضاد و شكاف سياسى در ايران همواره بين خودكامگى (چه نوع سلطنتى و چه نوع روحانى آن) با دمكراسى و حاكميت مردم بوده است.»
حال به میزان نبوغ ایشان در «علوم سیاسی» بهتر پی میبریم! این استاد فرهیخته همچون انواع دیگر شارلاتانهای سیاسی تلاش میکند «پوپولیسم»، عوامگرائی و تودهپرستی را بجای «دمکراسی» بنشاند. پس حسینعلی بشیریه را با حسینعلی منتظری در رادیو فتوی رها میکنیم و باز میگردیم به «رأی اعتماد»!
بالاخره دولت مهرورزی رأی اعتماد گرفت و پریشانی خاطر ما هم برطرف شد، چرا که وزارت امورخارجه و وزارت اقتصاد و دارائی در اختیار محفل کودتای 22 بهمن باقی ماند! در واقع همانطور که پاسدار محسن رضائی، نوچة اکبربهرمانی مطالبات اربابان را مطرح کرده بود، «سیاست» از چارچوب واقعی خود یعنی «اقتصاد» جدا شد. البته توافقات بین دو طایفة آبمنگلها پیشتر حاصل شده بود، و پیش از رأی اعتماد محفل علی کوچیکه به دولت مهرورزی، اکبر بهرمانی چراغ زدن به چینیها را آغاز کرده بود.
به این ترتیب پس از کودتای ناکام آبمنگلها، آرایش نیروها در میدان سیاست روشنتر شده. گروه مهرورزی با واگذاری دو وزارتخانة «امورخارجه» و «اقتصاد» به محفل کودتای 22 بهمن موفق شد از «مسجد جمکران» رأی اعتماد بگیرد و افتخارات خود را با حضور یک چادرسیاه در وزارت بهداشت تکمیل کند. مسلماً امروز در تاریخ ذلت و حقارت زن ایرانی یکی از روزهای سرنوشتساز به شمار میرود. یک آخوند مؤنث به عنوان «وزیر» در رأس یک وزارتخانه قرار گرفت. خلاصه این روز «بزرگ» را تمامی طرفداران بردگی و خفت ایرانی، به ویژه بوقهای روپرت مردخای و محفل یوشکا فیشر جشن خواهند گرفت. همانها که لاتپروری و چاقوکش نوازی را در داخل و خارج مرزهای کشور پیشه کردهاند، و مسلماً وجود یک چادرسیاه در کابینه را هم نشان بارز پیشرفت و ترقی زن ایرانی به شمار خواهند آورد! البته برای آنگلوساکسونهای اسلامپناه که تمایل دارند «حضور زن» را در اجتماع در برابر «حقوق انسانی» زن به ارزش بگذارند حضور «زننمایان» در ردههای بالای حکومت جمکران پیروزی بزرگی به شمار میآید. البته به یک شرط! و آن اینکه حکومت گورکنها از مذاکره با آمریکا خودداری کند تا پرستیژ عموسام خدشه دار نشود و بتواند ضمن تداوم «روابط پنهان» همچنان در شیپور «تهدید نظامی» هم بدمد!
این تقاضای عاجزانه، پیش از نشست گروه 1+5 در آلمان از زبان یوشکا فیشر شنیده شد. حضرت فیشر، سلامالله چنین برآورد فرموده بودند که، دولت ایران حاضر به مذاکره نیست و انزوا را ترجیح میدهد! میدانیم که مصلحت حکومت جمکران را محفل یوشکا فیشر بهتر از هر کس دیگری تشخیص میدهد، چرا که محفل کذا در همسوئی کامل با هاآرتز، جروزالمپست، والستریت جورنال و دیگر بوقهای جنگفروشان اسلامپناه قرار دارد و طی سی سال گذشته از برکت «انزوای ایران» حسابی پروار شده. اینان مایل نیستند وزن کم کنند. در نتیجه برای «حفظ وضع موجود»، والستریت جورنال مینویسد، اسرائیل مخالف تجهیز ایران به سلاح هستهای است! تا شاید یکی از «آیات عظام» برای «سیلی زدن» به اسرائیل فتوی صدوریده و بگوید، هر چه اسرائیل بخواهد دولت باید عکس آنرا انجام دهد! اگر اسرائیل نمیخواهد ما بمب داشته باشیم، بمباتم برای امت اسلام واجب شرعی است. و اینگونه است که انزوای سیاسی ایران که مطلوب محفل یوشکا فیشر است تداوم خواهد یافت. بله، از قدیم گفتهاند «آرزو بر جوانان عیب نیست.»
باری! اینروزها سعید جلیلی، نمایندة خامنهای در شورای امنیت ملی چند بار برای شرکت در مذاکرات پیرامون مسئله هستهای ایران ابراز آمادگی کرد، و غربیها خود را به خریت زدند. سخنگوی کاخ سفید گفت، ما که چیزی نشنیدیم. سپس سولانا اعلام کرد پیشنهاد جدیدی مطرح نکردهاند! پس از نشست دوم سپتامبر در آلمان، جلیلی اعلام کرد «بستة جدید» را تا آخر هفته تحویل میدهیم! و اینچنین بود که آمریکا ناچار شد یکی دیگر از دلالهای «خوب» و خداجوی خود را دستگیر کند.
به گزارش نووستی، مورخ 12 شهریورماه سالجاری، یک شهروند بلژیکی به نام «ژاک مونسیه» به جرم خرید «تجهیزات نظامی» برای حکومت اسلامی دستگیر شد! این شهروند خوب و متدین و جنایتکار بلژیک با یک ایرانی «متعهد» ساکن فرانسه به دلالی برای حکومت خودکفا و «ضد امپریاس» جمکران اشتغال داشتند. این مصیبت بزرگ را به محفل سبزهای آلمان و کارفرمایان «شپیگل» و «بنیامین نتانیاهو» تسلیت گفته مصائب بزرگتری را برایشان آرزو داریم.
«يك رهبرى نيرومند و معتقد به ايدئولوژى و مرامى منسجم مىتواند با به كار گرفتن روشهاى گوناگونى از كارزار سياسى، مردم را بسيج كرده و با اتكا به اين نيرو قدرت سركوب و اعمال اراده حكومت را تضعيف كند [...] با توجه به شرايط فعلى من فكر مىكنم كه مطرح شدن و ارتقاء يك روحانى دگرانديش مثل آيتالله منتظرى به عنوان رهبر اين جنبش مىتواند از نظر بسيج سياسى مردم و تغيير توازن بين نيروها و بازيگران سياسى نقش بسيار مهمى ايفا كند.»
منبع: رادیوفردا، مورخ 11 شهریورماه 1388
نمیدانستیم اسلام «ایدئولوژی» است! تاکنون میپنداشتیم ایدئولوژی میباید از «انسجام منطقی» برخوردار باشد. گویا اخیراً در «فاستفودهای» ینگه دنیا «ایدئولوژی مبهم» و «متناقض» هم به رایگان در اختیار مشتاقان حماقت و بلاهت میگذارند. و مستر حسین بشیریه مقداری از سهم خود را در طبق مزدوری گذاشته سخاوتمندانه به مردم ایران تقدیم میکنند. بشیریه از همان قماش متفکران و نخبگان و فلاسفه و رهبرانی است که سازمان ناتو، به ویژه گاوچرانها فقط برای ملت ایران میپسندند: زباله!
در این راستا بد نیست نگاهی داشته باشیم به نامة محسن مخملباف که در سال 1364 خطاب به محمدرضا بهشتی، از نوچههای میرحسین موسوی نوشته شده. در نامة کذا که در سایت «رجانیوز»، مورخ 10 شهریورماه سالجاری تحت عنوان، «میخواستم نارنجک ببندم، خودم و مهرجوئی را منفجر کنم» منتشر شده، داماد آخوند مشکینی مراتب خشم و نفرت خود را از فیلم مهرجوئی ابراز کرده! گویا فیلمی که مهرجوئی ساخته بود، به مذاق این چاقوکش بازار تهران خوش نمیآمده! البته ما از متن این نامه به هیچ عنوان تعجب نمیکنیم، کسی که در 16 سالگی چاقوکشی میکند، وقتی هم پای به طیف قدرت بگذارد، از جنایت رویگردان نیست. میبینیم که در اتحادیة اروپا، اهدای جایزه به تیغکش بازار بیدلیل نبوده. سایت رجانیوز تصویری هم ضمیمة نامه کذا کرده که در آن مرجان ابراهیمی را در کنار تیغکش فیلمساز مشاهده میکنیم. بهتر است بدانیم «مرجان ابراهیمی» را «آن سینکلر»، همسر اول «الکبش» و همسر فعلی «دومینیک اشتروسکان»، رئیس «صندوقبینالمللی پول»، به فرانسویهای از همهجا بیخبر معرفی کرد. قبیلة سینکلر، در واقع پلی است که صنایع «رولن» در ایالات متحد را به قبائل فعال در عرصة رسانهای و آکادمیک در آلمان و فرانسه وصل میکند. این مختصر را گفتیم تا روشن شود محافلی که تبلیغات برای مرجان ساتراپی، اوباشالله و اسلام خوب به راه انداختهاند در کجاها ریشه دارند. بگذریم!
هر چه «پیروزیهای» دولت مهرورزی بر جناح به ظاهر مخالف و ناکام «آشکارتر» میشود، جناح ناکام «حماسة مبارزات» خود را بیشتر به «بیبیگوزکهای» کربلا نزدیک میکند. امروز علیرضا حسینی بهشتی تعداد «شهدای» کودتای ناکام 22 خردادماه را به 72 تن رساند تا واقعیت توطئة 22 خردادماه را در پس پردة «تقدس» روایات شیعیمسلکان پنهان دارد. بله! جناح ناکام جناحی است از هر جهت «علوی» و «حسینی». این جناح یک میر«حسین» موسوی دارد که ریاست ستاد خود را به «ابوالفضل» فاتح واگذار کرده بود. وردستهای میرحسین را قوم و قبیلة «شهید مظلوم»، آخوند «حسینی» بهشتی تشکیل میدهند. آخوند بهشتی، «مربی» محمد خاتمی بود، که پس از کودتای 22 بهمن، شغل «خادم ساواک » در مسجد هامبورگ را رها کرد و «حزب جمهوری اسلامی» را به راه انداخت. ایشان بلافاصله در جایگاه «ریاست دیوانعالی کشور» قرار گرفتند. بله آنروزها رئیس قوة قضائیه را از نجف و کربلا وارد نمیکردند، هنوز جنگ سرد به پایان نرسیده بود!
باری شیخ «حسینی بهشتی» پس از شکست طرح «تجزیة ایران از طریق جنگ» به همراه مشتی از اراذل همراه، که تعدادشان از یکصد تن فراتر میرفت تصفیه شدند. اما بوقهای جمکران بجای اعلام تعداد دقیق قربانیان، بر طبل «بهشتی و بیش از 72 تن از یاراناش شهید شدند» میکوبیدند. و با اینکار از یکسو، خاطرة «بیبیگوزک» کربلا را تداعی میکردند و از سوی دیگر مقداری از «تقدس» حسین «شهید» را به یک رخداد واقعی در زمان و مکان مشخص تزریق میکردند. به این ترتیب دامنة «روایت مقدس» شیعیمسلکان گسترش یافته و «واقعیت» را تحتالشعاع خود قرار میداد. همزمان با خیمه شببازی «رأی اعتماد» به وزرای مهرورزی، همین سناریوی مهوع تکرار میشود.
امروز گروه میرحسین موسوی موفق شد تعداد شهدای فرضی مبارزة دروغین خود با «تقلب در انتخابات» را به «عدد جادوئی» 72 برساند! میدانیم که طبق روایات آخوندهای شیعه، امام حسین و 72 تن از یارانشان در صحرای کربلا «شهید» شدند. یک وقت فکر نکنید دستاربندان این عدد جادوئی را از روایات زرتشتیان به «عاریت» گرفتهاند، ابداً! به هیچ عنوان چنین نیست. این شباهت فقط «اتفاقی» است. ولی میدانیم که در روایات زرتشتیان آمده، زرتشت حین عبادت به ضرب شمشیر کشته شد و دشمنان 72 تن از یاران او را نیز به قتل رساندند! در حکایات ساخته و پرداختة شیعیان، امام اولشان هنگام سجود زخم شمشیر دریافت فرمودند، سپس فرزندشان به همراه 72 تن کذا «شهید» شدند. البته این فرزند از مادری متولد شده که دختر منحصربهفرد پیامبر معرفی میشود، ولی حتی مزارشان هم مشخص نیست. بگذریم! امروز جناح میرحسین موسوی عین بساط مسابقات دو امدادی، «چوب» کذا را از دست عزاداران حسینی گرفته و دور برداشته. اینان توطئة اربابانشان را به «72 تن» پیوند زدند تا هم توطئه پنهان بماند، و هم خیانت و مزدوریشان «تقدس» یابد.
اما چه فایده؟! چون دستهای توطئه تا آرنج از رادیوفتوی، فرانسپرس و دیگر شیپورهای سازمان اسلام پناه ناتو بیرون زده. و انواع و اقسام جنایتکاران آخوندپرست و دینفروش در سراسر جهان شیفته و فریفتة «آیات عظام»، به ویژه شیدای حسینعلی منتظری شدهاند! ایشان هم «حسین» است، هم «علی» و هم «منتظر» الطاف ارباب. و از همه مهمتر به یاد داریم که شیخ صادق صبا او را خیلی، خیلی پسندیده بود. پس دلیل ندارد که حسینعلی بشیریه او را نپسندد. بشیریه از متفکرانی است که در گیرودار انقلاب «فرهنگی» و تصفیة خونین دانشگاهها در ایران به عنوان استاد به تدریس پرداخت، و پس از 25 سال «خدمت» در سال 1386 از دانشگاه تهران «اخراج» شد! رادیوفتوی میگوید، بشیریه چون «لیبرال» بوده اخراج شده. و از آنجا که گاوچرانها برای سرکوب ملت ایران شیوة «سفلهپروری» را مفید تشخیص دادهاند از «کالای مرغوب» هرگز نمیگذرند.
در نتیجه بلافاصله یک میز شکسته در «دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز» در اختیار این «متفکر لیبرال» قرار دادند تا با اتکاء به الطاف ارباب، یک فاشیست جیرهخوار سفارتخانة کذا را هم به عنوان رهبر جنبش ملت ایران برگزیند. البته ما به این «متفکر» علوم سیاسی و کارفرمایاناش میگوئیم که این جنبش «رهبر» ندارد! و اگر عشق حسینعلی منتظری به دلشان افتاده میتوانند یک کرسی استادی در «دپارتمان علوم مزدوری» در همان دانشگاه سیراکیوز در اختیار منتظری بگذارند تا هم ما ملت از شرش خلاص شویم، هم برژینسکی بتواند به وصالاش نائل آید. چرندیات بشیریه را بررسی نمیکنیم چرا که فقط مزخرفات روزآنلاین و داسالله را تکرار میکند. بشیریه، این متفکر نابغه و در واقع شارلاتان علاوه بر پنهان داشتن نقش استعمار، «حاکمیت مردم» را نیز با «دمکراسی» در ترادف قرار داده، میگوید:
«در تمام يك قرن گذشته مهمترين تضاد و شكاف سياسى در ايران همواره بين خودكامگى (چه نوع سلطنتى و چه نوع روحانى آن) با دمكراسى و حاكميت مردم بوده است.»
حال به میزان نبوغ ایشان در «علوم سیاسی» بهتر پی میبریم! این استاد فرهیخته همچون انواع دیگر شارلاتانهای سیاسی تلاش میکند «پوپولیسم»، عوامگرائی و تودهپرستی را بجای «دمکراسی» بنشاند. پس حسینعلی بشیریه را با حسینعلی منتظری در رادیو فتوی رها میکنیم و باز میگردیم به «رأی اعتماد»!
بالاخره دولت مهرورزی رأی اعتماد گرفت و پریشانی خاطر ما هم برطرف شد، چرا که وزارت امورخارجه و وزارت اقتصاد و دارائی در اختیار محفل کودتای 22 بهمن باقی ماند! در واقع همانطور که پاسدار محسن رضائی، نوچة اکبربهرمانی مطالبات اربابان را مطرح کرده بود، «سیاست» از چارچوب واقعی خود یعنی «اقتصاد» جدا شد. البته توافقات بین دو طایفة آبمنگلها پیشتر حاصل شده بود، و پیش از رأی اعتماد محفل علی کوچیکه به دولت مهرورزی، اکبر بهرمانی چراغ زدن به چینیها را آغاز کرده بود.
به این ترتیب پس از کودتای ناکام آبمنگلها، آرایش نیروها در میدان سیاست روشنتر شده. گروه مهرورزی با واگذاری دو وزارتخانة «امورخارجه» و «اقتصاد» به محفل کودتای 22 بهمن موفق شد از «مسجد جمکران» رأی اعتماد بگیرد و افتخارات خود را با حضور یک چادرسیاه در وزارت بهداشت تکمیل کند. مسلماً امروز در تاریخ ذلت و حقارت زن ایرانی یکی از روزهای سرنوشتساز به شمار میرود. یک آخوند مؤنث به عنوان «وزیر» در رأس یک وزارتخانه قرار گرفت. خلاصه این روز «بزرگ» را تمامی طرفداران بردگی و خفت ایرانی، به ویژه بوقهای روپرت مردخای و محفل یوشکا فیشر جشن خواهند گرفت. همانها که لاتپروری و چاقوکش نوازی را در داخل و خارج مرزهای کشور پیشه کردهاند، و مسلماً وجود یک چادرسیاه در کابینه را هم نشان بارز پیشرفت و ترقی زن ایرانی به شمار خواهند آورد! البته برای آنگلوساکسونهای اسلامپناه که تمایل دارند «حضور زن» را در اجتماع در برابر «حقوق انسانی» زن به ارزش بگذارند حضور «زننمایان» در ردههای بالای حکومت جمکران پیروزی بزرگی به شمار میآید. البته به یک شرط! و آن اینکه حکومت گورکنها از مذاکره با آمریکا خودداری کند تا پرستیژ عموسام خدشه دار نشود و بتواند ضمن تداوم «روابط پنهان» همچنان در شیپور «تهدید نظامی» هم بدمد!
این تقاضای عاجزانه، پیش از نشست گروه 1+5 در آلمان از زبان یوشکا فیشر شنیده شد. حضرت فیشر، سلامالله چنین برآورد فرموده بودند که، دولت ایران حاضر به مذاکره نیست و انزوا را ترجیح میدهد! میدانیم که مصلحت حکومت جمکران را محفل یوشکا فیشر بهتر از هر کس دیگری تشخیص میدهد، چرا که محفل کذا در همسوئی کامل با هاآرتز، جروزالمپست، والستریت جورنال و دیگر بوقهای جنگفروشان اسلامپناه قرار دارد و طی سی سال گذشته از برکت «انزوای ایران» حسابی پروار شده. اینان مایل نیستند وزن کم کنند. در نتیجه برای «حفظ وضع موجود»، والستریت جورنال مینویسد، اسرائیل مخالف تجهیز ایران به سلاح هستهای است! تا شاید یکی از «آیات عظام» برای «سیلی زدن» به اسرائیل فتوی صدوریده و بگوید، هر چه اسرائیل بخواهد دولت باید عکس آنرا انجام دهد! اگر اسرائیل نمیخواهد ما بمب داشته باشیم، بمباتم برای امت اسلام واجب شرعی است. و اینگونه است که انزوای سیاسی ایران که مطلوب محفل یوشکا فیشر است تداوم خواهد یافت. بله، از قدیم گفتهاند «آرزو بر جوانان عیب نیست.»
باری! اینروزها سعید جلیلی، نمایندة خامنهای در شورای امنیت ملی چند بار برای شرکت در مذاکرات پیرامون مسئله هستهای ایران ابراز آمادگی کرد، و غربیها خود را به خریت زدند. سخنگوی کاخ سفید گفت، ما که چیزی نشنیدیم. سپس سولانا اعلام کرد پیشنهاد جدیدی مطرح نکردهاند! پس از نشست دوم سپتامبر در آلمان، جلیلی اعلام کرد «بستة جدید» را تا آخر هفته تحویل میدهیم! و اینچنین بود که آمریکا ناچار شد یکی دیگر از دلالهای «خوب» و خداجوی خود را دستگیر کند.
به گزارش نووستی، مورخ 12 شهریورماه سالجاری، یک شهروند بلژیکی به نام «ژاک مونسیه» به جرم خرید «تجهیزات نظامی» برای حکومت اسلامی دستگیر شد! این شهروند خوب و متدین و جنایتکار بلژیک با یک ایرانی «متعهد» ساکن فرانسه به دلالی برای حکومت خودکفا و «ضد امپریاس» جمکران اشتغال داشتند. این مصیبت بزرگ را به محفل سبزهای آلمان و کارفرمایان «شپیگل» و «بنیامین نتانیاهو» تسلیت گفته مصائب بزرگتری را برایشان آرزو داریم.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت