سلاخ و «خلخال»!
...
ما، طرفداران دمکراسی در ایران با تحریم هرگونه تظاهرات، به اربابان جنایتکار حکومت اسلامی در لندن و واشنگتن تفهیم خواهیم کرد که با گسترش خشونت و وحشیگری، از جمله کشتار زندانیان، نمیتوانند حداقل آزادی موجود در جامعه، یعنی «حق بیطرفی» را از ملت ایران سلب کرده، «انتخاب» میان دو سنگر حق و باطل را با تحریک احساسات و فضاسازیهای استعماری بر ما تحمیل کنند.
قتل دو زندانی توسط حکومت اسلامی دو هدف مشخص را در داخل و خارج مرزها دنبال میکند. اربابان حکومت جمکران با توسل به اعدامهای اخیر قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی «مردم» را به شرکت در تظاهرات برای مخالفت با حکومت اسلامی تشویق کنند تا بازار فاشیستهای «جنبش سبز» را گرم نگاه دارند. به این ترتیب هیچکس متوجه نخواهد شد که ملایان دستنشاندة استعمار دریای خزر و خاک ایران را برای نقل و انتقالات در اختیار ارتش ناتو گذاشتهاند! بله، سفر منوچهر متکی به جمهوری آذربایجان و «لغو روادید» برای اتباع این کشور جهت تحقق همین سیاست مزورانه صورت پذیرفت. در واقع حکومت اسلامی کشور ایران و دریای خزر را به «راهروی پنتاگون» تبدیل کرده. پیامد گسترش دامنة مزدوری ملایان جمکران برای یانکیها همچنانکه شاهدیم جز گسترش سرکوب و جنایت در ایران هیچ نخواهد بود.
اعدامهای روز گذشته فقط با هدف دو قطبی کردن فضای سیاسی کشور و تشویق مخالفان «بیطرف» حکومت اسلامی به موضعگیری در سنگر فاشیسم و شرکت در تظاهرات 16 و 22 بهمن به طرفداری از خشونتطلبان مزور «جنبش سبز» صورت گرفت. همچنانکه پیشتر هم گفتیم تمام تلاش اربابان حکومت اسلامی در لندن و واشنگتن دوقطبی کردن کاذب فضای سیاسی، یا ایجاد سنگر حق و باطل است، اینهمه با هدف لگدمال کردن حداقل آزادی موجود در جامعة ایران، یعنی «حق بیطرفی» در دعوای دروغین بین دو جناح حکومتی.
پس از سفر متکی به آذربایجان و لغو یک جانبة روادید بین آذربایجان و ایران، همة شیپورهای استعمار، از صدای آمریکا، لوموند، بیبیسی، و ... با توسل به واژگوننمائی و از طریق ارائة تفسیرهای عوامفریبانه قصد باوراندن این دروغ بزرگ را دارند که، «هدف حکومت از اعدامهای روز پنجشنبه ترساندن مخالفان از شرکت فعال در تظاهرات بهمنماه است.» حال آنکه هدف اصلی از اعدامها، تحریک افکار عمومی، جهت تشویق شوتوپرتها به شرکت در این تظاهرات به نفع فاشیستهای جنبش سبز است. در سایة جنجال پیرامون این جنایات است که از یک سو، حضور ارتش ناتو در دریای خزر و ایجاد محور استعماری «تفلیس ـ باکو ـ تهران ـ تل آویو» به سکوت کامل برگزار شده، از سوی دیگر، عدم شرکت گورکنها در «نشست لندن» برای افغانستان «استقلال» فرضی اینان را نیز به اثبات میرساند. حال آنکه تحریم نشست لندن از سوی حکومت اسلامی برای ارائة خدمات بیشتر به ارباب بوده. در واقع حکومت جمکران با لغو روادید برای اتباع جمهوری آذربایجان کشورمان را به کریدور ارتش ناتو برای اعزام خرابکار، صدور مواد مخدر و دیگر کالاهای ویژة جنگفروشان پنتاگون تبدیل کرده است.
به گزارش سایت فرانسه زبان «نووستی» مورخ 29 ژانویه 2010، دیمیتری روگزین، نمایندة دائم روسیه در مقر ناتو، به زبان دیپلماتیک با حضور ناتو در دریای خزر مخالفت کرده، اعلام داشت:
«راه حمل و نقل غیرنظامی ناتو به افغانستان در غرب که از اوکراین، دریای سیاه، گرجستان، آذربایجان و دریای خزر میگذرد، نامناسب است [...] خطوط آهن روسیه برای نقل و انتقالات غیرنظامی به افغانستان از امنیت بیشتری برخوردار است [...]»
بله میبینیم که عدم شرکت روضهخوانها در نشست لندن، در واقع «رد گم کردن» جهت نوکری بیشتر برای آنگلوساکسونها بوده. در راستای خوشخدمتی برای یانکیها، منوچهر متکی پیشتر در ملاقات با وزیر امورخارجة گرجستان، ضمن ابراز نارضایتی از تعطیلی دکان «اردبیلی»، همان دلال اسلحه، خواهان گسترش روابط اقتصادی با این کشور میشود. البته گسترش روابط اقتصادی گورکنها با گرجستان فقط در چارچوب سیاستهای ناتو صورت میپذیرد. میدانیم که روضهخوانها «مستقل» و «آزاد» هستند، البته در راه نوکری برای ناتو. خبر مربوط به ملاقات متکی با وزیر امورخارجة گرجستان در ایلنا، مورخ 28 دیماه 1388 منتشر شده. همچنین به گزارش مهرنیوز مورخ، 27 دیماه 1388، منوچهر متکی برای مذاکره با دیگر پادوهای آمریکا یک سفر سه روزه به لیبی و پاکستان نیز داشته. خلاصه هر کجا ناتو حضور دارد، منوچهرمتکی به عنوان جاروکش «مستقل» و «آزاد» انجام وظیفه میکند. در عوض پاسدار علی لاریجانی، غلامبچة سفارت کذا، برای داغ نگاه داشتن بازار «نبرد با اسرائیل» و ایجاد «امت اسلام» فعالیت میفرمایند. به گزارش حنازرچوبه، مورخ 9 بهمن ماه 1388، علیکوچیکه امروز در اوگاندا، با رئیس مجلس ابرقدرت امارات در راستای مطالبات انگلستان سخنان شیوائی ردوبدل کرده که با کد خبر: 926084 در حنازرچوبه انتشار یافته. رئیس مجلس امارات ضمن «سلام علیک» با لاریجانی میگوید: «ایران همسایة بزرگ ماست!» علی کوچیکه نیز مسلسلوار تبلیغات محفل اسرائیلپرستان یهودستیز را تحویل همتای خود میدهد. به گزارش حنازرچوبه، لاریجانی میگوید، «ما باید به امت واحدی تبدیل شویم، این خواست امام خمینی بوده، و اسرائیل مخالف اتحاد ماست!»
میبینیم که اسرائیل، عضو محفل جنگفروشان که منتفع اصلی استقرار حکومت اسلامی در ایران بوده، به ادعای علیکوچیکه خیلی با حکومت اسلامی و ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی مخالف است. حتماً به دلیل همین دشمنی با حکومت وحش بود که آریل شارون، سازمان حماس را به راه انداخت! باری، لاریجانی همچنین رژیم پهلوی را «همپیمان» اسرائیل خوانده میگوید، پس از «انقلاب»، ایران در کنار دیگر کشورهای «اسلامی» قرار گرفت و پیشتاز مبارزه با اسرائیل شد. البته علیکوچیکه از آنجا که همچون دیگر مقامات جمکران به واژگوننمائی و مزخرفگوئی عادت دارد، فراموش کرده که پس از کودتای ننگین 22 بهمن، روابط سیاسی و اقتصادی آمریکا و اسرائیل با حکومت «مستقل» و خیابانی جمکران تحت نظارت شبکة پنهان سازمان سیا به روابط زیرزمینی تبدیل شد. همان روابطی که همچون رابطه با روسپی، میباید پنهان باقی بماند.
در واقع پس از «انقلاب» پاسدار لاریجانی، حکومت کشورمان از همپیمانی با ایالاتمتحد و اسرائیل، به مرتبة کنیز مطبخی ارتقاء یافت که هر روز از ارباب اردنگی و توسری میخورد، و در کوچه و خیابان ادعا میکند در برابر ارباب «ایستاده» و با «سلطه» مبارزه کرده. مسلماً به دلیل مبارزات بیامان حکومت جمکران بود که اسرائیل همچون سگهار به فلسطین و لبنان حملة نظامی میکرد! به هر تقدیر تلاشهای پاسدار لاریجانی برای دوقطبی کردن کاذب منطقه پیرامون سنگر حق و باطل قابل تقدیر است، چرا که این تلاش مقدس در راستای تأمین منافع محفل «رابرت کاگان» صورت میپذیرد:
«ما کشورهای اسلامی مشترکات زيادی داریم [...] هدف دشمنان [...] تضعیف ملتهای مسلمان است [...] وحدت کشورهای اسلامی بزرگترین آرمان انقلاب اسلامی و امام خمینی بود[...] رژیم قبلی ایران از هم پیمانان [اسرائیل] بود، اما پس از پیروزی انقلاب [...] ایران در کنار همه کشورهای عربی و اسلامی [...] پیشتاز مبارزه با رژيم [اسرائیل] شد [...]»
شاید لازم باشد به این پاسدار بیمقدار گوشزد کنیم که ایجاد «اتحادجماهیراسلامی» طرح سازمان سیا برای تبدیل اسرائیل به ارباب منطقه از یک سو، و از سوی دیگر جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. در نتیجه، امام سرکار در چارچوب همین سیاست اجازة جفتک پرانی و عربدهجوئی پیدا کردند. سیاستی که در پی جنگ 33 روزه و جنگ قفقاز عملاً از هم فروپاشید! ولی پنتاگون در جایگاه فرماندة ارتش ناتو هنوز بر این سیاست شکستخورده پای میفشارد.
در پی سفر سناتورمککین به گرجستان، راسموسن دبیرکل ناتو نیز راهی این کشور خواهد شد. به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 29 ژانویه 2010، دیمیتری روگزین، در رابطه با صدور تجهیزات نظامی به گرجستان اظهار داشت:
«روسیه از نزدیک سفر دبیرکل ناتو به گرجستان را زیر نظر دارد [...] بر اساس اطلاعات ما اکنون توانائی نظامی گرجستان از آغاز جنگ سه روزة قفقاز در سال 2008 نیز فراتر رفته. پس چه دلیلی برای افزایش کمکهای نظامی به این کشور وجود دارد؟[...]»
واقعاً چه دلیلی وجود دارد که آمریکا کشور گرجستان را از تجهیزات نظامی اشباع کند؟ یکی از دلائل آن تبدیل گرجستان به دکان تفنگفروشی است! همچنانکه نشست لندن نیز برای تبدیل افغانستان به تفنگفروشی اسلامی برگزار شد. صدها میلیون دلار در اختیار دولت حمید کرزای میگذارند تا شرکای «پشتون» خود را به عنوان «طالبان نیک» برای سرکوب ملت افغانستان وارد صحنه کند. حال آنکه هم اکنون در حومة کابل هزاران تن از مردم افغانستان در چادر زندگی میکنند، و هر روز تعدادی از آنان بر اثر سرما و گرسنگی جان میسپارند. ولی این مسائل پیشپاافتاده هیچ اهمیتی ندارد. مهم این است که آنگلوساکسونها کل منطقه را به یک طویلة «نظامی ـ اسلامی» تبدیل کنند تا هم بزرگترین شبکة تولید مواد مخدر خود را در جهان حفظ کرده باشند، هم از آن به عنوان سکوی پرش جهت فروش تولیدات مواد مخدر غرب در منطقه استفاده کنند. هدف «نشست لندن» برای افغانستان حفظ همان شبکة پنهان بینالمللی است که یک شاخهاش در دوبی و شاخه دیگرش در عربستان و سومالی و نوار غزه فعال شده.
البته در حال حاضر و تحت فشار دولتهای بزرگ منطقه، مصر و اسرائیل نیز ناچار شدهاند، فعالیت این شبکه را در غزه محدود کنند. و به همین دلیل بود که «محمود عبدالرئوف المبحوح»، بنیانگزار شاخة نظامی حماس برای تأمین «مایحتاج» سازمان خود هفتة گذشته به دوبی سفر کرد و در محل به افتخار شهادت نائل آمد. حال که از گرجستان تا دوبی با گوشهای از سیاست انسانستیز ارتش ناتو آشنا شدیم، بازگردیم به ایران و نماز دشمنشکن جمعه تا همسوئی وقوقیههای «ساتاس» را با پروپاگاند رسانههای غرب جهت دوقطبی کردن کاذب فضای جامعه مشاهده کنیم.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 9 بهمنماه 1388، آخوند جنتی در دانشگاه سابق تهران میگوید، بهتر است قوة قضائیه تعداد بیشتری از زندانیان را به عنوان «محارب» اعدام کند و در برابر دشمن قاطعیت نشان دهد. جنتی که به دلیل تضعیف ارباباناش در غرب عملاً به هذیانگوئی افتاده، ادعا میکندکه «در 18 تیرماه سال 1378 چند نفر اعدام شدند تا حوادث عاشورا تکرار نشود!» وی در ادامه چند آیه از همان آیههای اسلام «خوب» و مترقی و پیشرفته برایمان نقل میکند، آنگاه ضمن تأکید بر «رأفت» و «عطوفت» امامعلی میگوید، ایشان در یک روز هفتاد نفر را با یک ضرب گردن زدند! میبینیم که امام علی همزمان با احاطه بر سیاست و جامعهشناسی و اقتصاد و دیگر علوم، از نظر فناوری قصابی نیز پیشتاز بودهاند، چرا که در حالت عادی اگر 70 گوسفند را میخواستند سر ببرند، مسلماً چند روز طول میکشید، ولی ایشان با حمایت قادر متعال، با یکضرب 70 تن از «خوارج» را سر بریدهاند! و این آخوندهای خبیث «سجایای» آنحضرت را تا حال از ما پنهان داشتند.
باری آخوند جنتی در وقوقیة امروز تمام تلاش خود را برای تحریک افکارعمومی به کار میبرد تا مخالفان را به خشم آورده برای تظاهرات «مقدس» به خیابانها بکشاند. از اینروست که در مزخرفبافی سنگ تمام گذاشته و در حد امکان برای «داسالله» و جوانان خطونشان میکشد، آنان را «منافق»، «بیماردل» و «شایعهساز» میخواند، و فرمان قتلشان را البته از زبان خداوند «بخشندة مهربان» صادر میکند، و از داداش کوچیکة علی لاریجانی میخواهد تا فرمایشات الهی را «بر سر در دادگاهها بیاویزد»! عین گوشواره:
«خداوند میفرماید به سه گروه [...] چنانچه دست از اعمال خود برنداشتند، سخت حمله کن و آنها را بکش [...] خطیب جمعه [گفت آویختن این آیات ] بر سر در دادگاهها [...] به قضات يادآوري [میکند که] خداوند [...] با استفاده از صیغة مبالغه در خصوص سه گروه مذکور میفرماید: قتلوا تقتيلا»
بله همین روزهاست که نیویورکتایمز از زبان لاله بختیار، یا «پرفسور» نصر و یا فرزند دانشمندشان، «ولی نصر» به ما بگوید، «قتلوا تقتیلا» یعنی برایشان قهوه بیاورید تا خواب از سرشان بپرد، غذائی میل فرمایند تا از گرسنگی تلف نشوند! بالاخره هر چه باشد نان کارفرمایان نیویورک تایمز و هاآرتز در همین «قتل» و «تقتیلها»ست! جنتی مزدور در ادامة تهدید و «قتلوا تقتیلا» مثل پیرزنان به نفرین و ناله میپردازد که، خدا مرگش بده هرکس به مفسد فیالارض رحم کنه. و خلاصه بگوئیم، گورکنها مطابق میل میرحسین به همان دوران امام روشنضمیر بازگشته و ضمن نشخوار استفراغات امام در صدرانقلاب، از «مردم» هم برای «حضور در صحنه» استمداد میکنند:
«خدا رحم نکند به آنها که به مفسدین فیالارض رحم میکنند [...] در این موارد، جای رأفت اسلامی نیست، بلکه برعکس، جای غلظت است. چنانچه [حضرت علی] برخورد با خوارج، هفتاد نفر را یک ضرب گردن زدند. مگر ممکن است علي (ع) که برای یک بچة یتیم گریه میکرد، رأفت نداشته باشد؟»
بله گویا امام علی خارج از گریه برای خلخال آن زن یهودی، برای یک کودک یتیم هم اشکشان سرازیر شده بود. البته از نظر ما ایشان پس از قصابی آن 70 نفر در واقع از شدت خستگی اشکشان در آمده. مگر شوخی است؟ امام علی در حالیکه برای یک کودک یتیم اشک میریختند، به تنهائی یک سلاخخانة مجهز و مدرن هم بودند؛ قدرشان را ندانستیم! آن علی کجا و اینعلی کجا! امروز علی خامنهای نصیبمان شده، که آفتابه هم نمیتواند به دست بگیرد. فیروزآبادی برایشان آفتابه میبرد، یکی هم ماتحت مقدسشان را میشوید، خطیب جمعه هم با رأفت و عطوفت خشکشان میکند! گویا آنهفته گروه نخبگان درگاه ولایت کارشان را درست انجام نداده بودند، چون اکبر بهرمانی میگفت «بوی توطئه» میآید!
آن هفته احمد خاتمی مجری وقوقیه بود و خلاصه وساطت کرده کار نیمهکاره را به اتمام رساند. ببینیم اینهفته جنتی چه میکند! بله، این است اجرای عدالت در حکومت اسلامی که در همة صحنهها باید صورت گیرد، میبینیم که حتی در آبریزگاه «ولیفقیه» هم «مردم» حضور فعال دارند، و بر «حاکمیت»، یعنی «ماتحت» ولیفقیه نظارت مستقیم اعمال میکنند:
«دشمن همواره تجربه کرده است که مردم ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تا شرایط فعلی همواره در صحنه هستند و در شرایطی [...] که نیروی نظامی نتواند اقدامی شایسته بکند، خود به صحنه ميآیند و کار را تمام میکنند.»
بهتر است فیروزآبادی بداند که اگر نتواند آفتابه را درست نگهدارد، «مردم» به صحنه خواهند آمد! جنتی در این خطبههای جانپرور که با کد خبر: 926032، انتشار یافته، یک خمینی نوین هم به ما معرفی کرده که مطابق مزخرفات فوکویاما، اسلام ضداستبداد به بازار میآورد:
«امام خمینی در شرایطی که اسلام در جهان منزوی شده بود، اسلام واقعی را که ضد ظلم، علم پرور و عالم پرور، حامی مستضعفان، دشمن مستکبران و مخالف قانون شکنی است زنده کرد.»
بله ما هم شاهد زندة این علمپروری و عالمپروری! این خطبهها در واقع زوزههای اربابان این حکومت در لندن واشنگتن است که از حلقوم جنتی شنیده میشود. این سخنان «فراخوان به شورش» است. استعمار میخواهد تعادل اجتماعی را بر هم زده، به نفع جنبش سبز در سطح شهرها تجمع ایجاد کند. جنبشی که همچون گروه خمینی در سال 1357، خواستههایش «مبهم» باقی مانده، و ظاهراً از «خط امام» تا «دمکراسی» و سکولاریسم در آن یافت میشود! خلاصه در اسلام همه چیز هست! در جنبش سبز هم به همچنین! بهوش باشیم که بار دیگر پای در تلة استعمار نگذاریم. جنبش سبز یک جنبش مزور و خشونتطلب است که میکوشد همچون سال 1357، پیرامون آنچه همه نمیخواهند ایجاد اجماع کند. این جنبش مخالف سرسخت دمکراسی است.
قتل دو زندانی توسط حکومت اسلامی دو هدف مشخص را در داخل و خارج مرزها دنبال میکند. اربابان حکومت جمکران با توسل به اعدامهای اخیر قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی «مردم» را به شرکت در تظاهرات برای مخالفت با حکومت اسلامی تشویق کنند تا بازار فاشیستهای «جنبش سبز» را گرم نگاه دارند. به این ترتیب هیچکس متوجه نخواهد شد که ملایان دستنشاندة استعمار دریای خزر و خاک ایران را برای نقل و انتقالات در اختیار ارتش ناتو گذاشتهاند! بله، سفر منوچهر متکی به جمهوری آذربایجان و «لغو روادید» برای اتباع این کشور جهت تحقق همین سیاست مزورانه صورت پذیرفت. در واقع حکومت اسلامی کشور ایران و دریای خزر را به «راهروی پنتاگون» تبدیل کرده. پیامد گسترش دامنة مزدوری ملایان جمکران برای یانکیها همچنانکه شاهدیم جز گسترش سرکوب و جنایت در ایران هیچ نخواهد بود.
اعدامهای روز گذشته فقط با هدف دو قطبی کردن فضای سیاسی کشور و تشویق مخالفان «بیطرف» حکومت اسلامی به موضعگیری در سنگر فاشیسم و شرکت در تظاهرات 16 و 22 بهمن به طرفداری از خشونتطلبان مزور «جنبش سبز» صورت گرفت. همچنانکه پیشتر هم گفتیم تمام تلاش اربابان حکومت اسلامی در لندن و واشنگتن دوقطبی کردن کاذب فضای سیاسی، یا ایجاد سنگر حق و باطل است، اینهمه با هدف لگدمال کردن حداقل آزادی موجود در جامعة ایران، یعنی «حق بیطرفی» در دعوای دروغین بین دو جناح حکومتی.
پس از سفر متکی به آذربایجان و لغو یک جانبة روادید بین آذربایجان و ایران، همة شیپورهای استعمار، از صدای آمریکا، لوموند، بیبیسی، و ... با توسل به واژگوننمائی و از طریق ارائة تفسیرهای عوامفریبانه قصد باوراندن این دروغ بزرگ را دارند که، «هدف حکومت از اعدامهای روز پنجشنبه ترساندن مخالفان از شرکت فعال در تظاهرات بهمنماه است.» حال آنکه هدف اصلی از اعدامها، تحریک افکار عمومی، جهت تشویق شوتوپرتها به شرکت در این تظاهرات به نفع فاشیستهای جنبش سبز است. در سایة جنجال پیرامون این جنایات است که از یک سو، حضور ارتش ناتو در دریای خزر و ایجاد محور استعماری «تفلیس ـ باکو ـ تهران ـ تل آویو» به سکوت کامل برگزار شده، از سوی دیگر، عدم شرکت گورکنها در «نشست لندن» برای افغانستان «استقلال» فرضی اینان را نیز به اثبات میرساند. حال آنکه تحریم نشست لندن از سوی حکومت اسلامی برای ارائة خدمات بیشتر به ارباب بوده. در واقع حکومت جمکران با لغو روادید برای اتباع جمهوری آذربایجان کشورمان را به کریدور ارتش ناتو برای اعزام خرابکار، صدور مواد مخدر و دیگر کالاهای ویژة جنگفروشان پنتاگون تبدیل کرده است.
به گزارش سایت فرانسه زبان «نووستی» مورخ 29 ژانویه 2010، دیمیتری روگزین، نمایندة دائم روسیه در مقر ناتو، به زبان دیپلماتیک با حضور ناتو در دریای خزر مخالفت کرده، اعلام داشت:
«راه حمل و نقل غیرنظامی ناتو به افغانستان در غرب که از اوکراین، دریای سیاه، گرجستان، آذربایجان و دریای خزر میگذرد، نامناسب است [...] خطوط آهن روسیه برای نقل و انتقالات غیرنظامی به افغانستان از امنیت بیشتری برخوردار است [...]»
بله میبینیم که عدم شرکت روضهخوانها در نشست لندن، در واقع «رد گم کردن» جهت نوکری بیشتر برای آنگلوساکسونها بوده. در راستای خوشخدمتی برای یانکیها، منوچهر متکی پیشتر در ملاقات با وزیر امورخارجة گرجستان، ضمن ابراز نارضایتی از تعطیلی دکان «اردبیلی»، همان دلال اسلحه، خواهان گسترش روابط اقتصادی با این کشور میشود. البته گسترش روابط اقتصادی گورکنها با گرجستان فقط در چارچوب سیاستهای ناتو صورت میپذیرد. میدانیم که روضهخوانها «مستقل» و «آزاد» هستند، البته در راه نوکری برای ناتو. خبر مربوط به ملاقات متکی با وزیر امورخارجة گرجستان در ایلنا، مورخ 28 دیماه 1388 منتشر شده. همچنین به گزارش مهرنیوز مورخ، 27 دیماه 1388، منوچهر متکی برای مذاکره با دیگر پادوهای آمریکا یک سفر سه روزه به لیبی و پاکستان نیز داشته. خلاصه هر کجا ناتو حضور دارد، منوچهرمتکی به عنوان جاروکش «مستقل» و «آزاد» انجام وظیفه میکند. در عوض پاسدار علی لاریجانی، غلامبچة سفارت کذا، برای داغ نگاه داشتن بازار «نبرد با اسرائیل» و ایجاد «امت اسلام» فعالیت میفرمایند. به گزارش حنازرچوبه، مورخ 9 بهمن ماه 1388، علیکوچیکه امروز در اوگاندا، با رئیس مجلس ابرقدرت امارات در راستای مطالبات انگلستان سخنان شیوائی ردوبدل کرده که با کد خبر: 926084 در حنازرچوبه انتشار یافته. رئیس مجلس امارات ضمن «سلام علیک» با لاریجانی میگوید: «ایران همسایة بزرگ ماست!» علی کوچیکه نیز مسلسلوار تبلیغات محفل اسرائیلپرستان یهودستیز را تحویل همتای خود میدهد. به گزارش حنازرچوبه، لاریجانی میگوید، «ما باید به امت واحدی تبدیل شویم، این خواست امام خمینی بوده، و اسرائیل مخالف اتحاد ماست!»
میبینیم که اسرائیل، عضو محفل جنگفروشان که منتفع اصلی استقرار حکومت اسلامی در ایران بوده، به ادعای علیکوچیکه خیلی با حکومت اسلامی و ایجاد اتحاد جماهیر اسلامی مخالف است. حتماً به دلیل همین دشمنی با حکومت وحش بود که آریل شارون، سازمان حماس را به راه انداخت! باری، لاریجانی همچنین رژیم پهلوی را «همپیمان» اسرائیل خوانده میگوید، پس از «انقلاب»، ایران در کنار دیگر کشورهای «اسلامی» قرار گرفت و پیشتاز مبارزه با اسرائیل شد. البته علیکوچیکه از آنجا که همچون دیگر مقامات جمکران به واژگوننمائی و مزخرفگوئی عادت دارد، فراموش کرده که پس از کودتای ننگین 22 بهمن، روابط سیاسی و اقتصادی آمریکا و اسرائیل با حکومت «مستقل» و خیابانی جمکران تحت نظارت شبکة پنهان سازمان سیا به روابط زیرزمینی تبدیل شد. همان روابطی که همچون رابطه با روسپی، میباید پنهان باقی بماند.
در واقع پس از «انقلاب» پاسدار لاریجانی، حکومت کشورمان از همپیمانی با ایالاتمتحد و اسرائیل، به مرتبة کنیز مطبخی ارتقاء یافت که هر روز از ارباب اردنگی و توسری میخورد، و در کوچه و خیابان ادعا میکند در برابر ارباب «ایستاده» و با «سلطه» مبارزه کرده. مسلماً به دلیل مبارزات بیامان حکومت جمکران بود که اسرائیل همچون سگهار به فلسطین و لبنان حملة نظامی میکرد! به هر تقدیر تلاشهای پاسدار لاریجانی برای دوقطبی کردن کاذب منطقه پیرامون سنگر حق و باطل قابل تقدیر است، چرا که این تلاش مقدس در راستای تأمین منافع محفل «رابرت کاگان» صورت میپذیرد:
«ما کشورهای اسلامی مشترکات زيادی داریم [...] هدف دشمنان [...] تضعیف ملتهای مسلمان است [...] وحدت کشورهای اسلامی بزرگترین آرمان انقلاب اسلامی و امام خمینی بود[...] رژیم قبلی ایران از هم پیمانان [اسرائیل] بود، اما پس از پیروزی انقلاب [...] ایران در کنار همه کشورهای عربی و اسلامی [...] پیشتاز مبارزه با رژيم [اسرائیل] شد [...]»
شاید لازم باشد به این پاسدار بیمقدار گوشزد کنیم که ایجاد «اتحادجماهیراسلامی» طرح سازمان سیا برای تبدیل اسرائیل به ارباب منطقه از یک سو، و از سوی دیگر جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. در نتیجه، امام سرکار در چارچوب همین سیاست اجازة جفتک پرانی و عربدهجوئی پیدا کردند. سیاستی که در پی جنگ 33 روزه و جنگ قفقاز عملاً از هم فروپاشید! ولی پنتاگون در جایگاه فرماندة ارتش ناتو هنوز بر این سیاست شکستخورده پای میفشارد.
در پی سفر سناتورمککین به گرجستان، راسموسن دبیرکل ناتو نیز راهی این کشور خواهد شد. به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 29 ژانویه 2010، دیمیتری روگزین، در رابطه با صدور تجهیزات نظامی به گرجستان اظهار داشت:
«روسیه از نزدیک سفر دبیرکل ناتو به گرجستان را زیر نظر دارد [...] بر اساس اطلاعات ما اکنون توانائی نظامی گرجستان از آغاز جنگ سه روزة قفقاز در سال 2008 نیز فراتر رفته. پس چه دلیلی برای افزایش کمکهای نظامی به این کشور وجود دارد؟[...]»
واقعاً چه دلیلی وجود دارد که آمریکا کشور گرجستان را از تجهیزات نظامی اشباع کند؟ یکی از دلائل آن تبدیل گرجستان به دکان تفنگفروشی است! همچنانکه نشست لندن نیز برای تبدیل افغانستان به تفنگفروشی اسلامی برگزار شد. صدها میلیون دلار در اختیار دولت حمید کرزای میگذارند تا شرکای «پشتون» خود را به عنوان «طالبان نیک» برای سرکوب ملت افغانستان وارد صحنه کند. حال آنکه هم اکنون در حومة کابل هزاران تن از مردم افغانستان در چادر زندگی میکنند، و هر روز تعدادی از آنان بر اثر سرما و گرسنگی جان میسپارند. ولی این مسائل پیشپاافتاده هیچ اهمیتی ندارد. مهم این است که آنگلوساکسونها کل منطقه را به یک طویلة «نظامی ـ اسلامی» تبدیل کنند تا هم بزرگترین شبکة تولید مواد مخدر خود را در جهان حفظ کرده باشند، هم از آن به عنوان سکوی پرش جهت فروش تولیدات مواد مخدر غرب در منطقه استفاده کنند. هدف «نشست لندن» برای افغانستان حفظ همان شبکة پنهان بینالمللی است که یک شاخهاش در دوبی و شاخه دیگرش در عربستان و سومالی و نوار غزه فعال شده.
البته در حال حاضر و تحت فشار دولتهای بزرگ منطقه، مصر و اسرائیل نیز ناچار شدهاند، فعالیت این شبکه را در غزه محدود کنند. و به همین دلیل بود که «محمود عبدالرئوف المبحوح»، بنیانگزار شاخة نظامی حماس برای تأمین «مایحتاج» سازمان خود هفتة گذشته به دوبی سفر کرد و در محل به افتخار شهادت نائل آمد. حال که از گرجستان تا دوبی با گوشهای از سیاست انسانستیز ارتش ناتو آشنا شدیم، بازگردیم به ایران و نماز دشمنشکن جمعه تا همسوئی وقوقیههای «ساتاس» را با پروپاگاند رسانههای غرب جهت دوقطبی کردن کاذب فضای جامعه مشاهده کنیم.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 9 بهمنماه 1388، آخوند جنتی در دانشگاه سابق تهران میگوید، بهتر است قوة قضائیه تعداد بیشتری از زندانیان را به عنوان «محارب» اعدام کند و در برابر دشمن قاطعیت نشان دهد. جنتی که به دلیل تضعیف ارباباناش در غرب عملاً به هذیانگوئی افتاده، ادعا میکندکه «در 18 تیرماه سال 1378 چند نفر اعدام شدند تا حوادث عاشورا تکرار نشود!» وی در ادامه چند آیه از همان آیههای اسلام «خوب» و مترقی و پیشرفته برایمان نقل میکند، آنگاه ضمن تأکید بر «رأفت» و «عطوفت» امامعلی میگوید، ایشان در یک روز هفتاد نفر را با یک ضرب گردن زدند! میبینیم که امام علی همزمان با احاطه بر سیاست و جامعهشناسی و اقتصاد و دیگر علوم، از نظر فناوری قصابی نیز پیشتاز بودهاند، چرا که در حالت عادی اگر 70 گوسفند را میخواستند سر ببرند، مسلماً چند روز طول میکشید، ولی ایشان با حمایت قادر متعال، با یکضرب 70 تن از «خوارج» را سر بریدهاند! و این آخوندهای خبیث «سجایای» آنحضرت را تا حال از ما پنهان داشتند.
باری آخوند جنتی در وقوقیة امروز تمام تلاش خود را برای تحریک افکارعمومی به کار میبرد تا مخالفان را به خشم آورده برای تظاهرات «مقدس» به خیابانها بکشاند. از اینروست که در مزخرفبافی سنگ تمام گذاشته و در حد امکان برای «داسالله» و جوانان خطونشان میکشد، آنان را «منافق»، «بیماردل» و «شایعهساز» میخواند، و فرمان قتلشان را البته از زبان خداوند «بخشندة مهربان» صادر میکند، و از داداش کوچیکة علی لاریجانی میخواهد تا فرمایشات الهی را «بر سر در دادگاهها بیاویزد»! عین گوشواره:
«خداوند میفرماید به سه گروه [...] چنانچه دست از اعمال خود برنداشتند، سخت حمله کن و آنها را بکش [...] خطیب جمعه [گفت آویختن این آیات ] بر سر در دادگاهها [...] به قضات يادآوري [میکند که] خداوند [...] با استفاده از صیغة مبالغه در خصوص سه گروه مذکور میفرماید: قتلوا تقتيلا»
بله همین روزهاست که نیویورکتایمز از زبان لاله بختیار، یا «پرفسور» نصر و یا فرزند دانشمندشان، «ولی نصر» به ما بگوید، «قتلوا تقتیلا» یعنی برایشان قهوه بیاورید تا خواب از سرشان بپرد، غذائی میل فرمایند تا از گرسنگی تلف نشوند! بالاخره هر چه باشد نان کارفرمایان نیویورک تایمز و هاآرتز در همین «قتل» و «تقتیلها»ست! جنتی مزدور در ادامة تهدید و «قتلوا تقتیلا» مثل پیرزنان به نفرین و ناله میپردازد که، خدا مرگش بده هرکس به مفسد فیالارض رحم کنه. و خلاصه بگوئیم، گورکنها مطابق میل میرحسین به همان دوران امام روشنضمیر بازگشته و ضمن نشخوار استفراغات امام در صدرانقلاب، از «مردم» هم برای «حضور در صحنه» استمداد میکنند:
«خدا رحم نکند به آنها که به مفسدین فیالارض رحم میکنند [...] در این موارد، جای رأفت اسلامی نیست، بلکه برعکس، جای غلظت است. چنانچه [حضرت علی] برخورد با خوارج، هفتاد نفر را یک ضرب گردن زدند. مگر ممکن است علي (ع) که برای یک بچة یتیم گریه میکرد، رأفت نداشته باشد؟»
بله گویا امام علی خارج از گریه برای خلخال آن زن یهودی، برای یک کودک یتیم هم اشکشان سرازیر شده بود. البته از نظر ما ایشان پس از قصابی آن 70 نفر در واقع از شدت خستگی اشکشان در آمده. مگر شوخی است؟ امام علی در حالیکه برای یک کودک یتیم اشک میریختند، به تنهائی یک سلاخخانة مجهز و مدرن هم بودند؛ قدرشان را ندانستیم! آن علی کجا و اینعلی کجا! امروز علی خامنهای نصیبمان شده، که آفتابه هم نمیتواند به دست بگیرد. فیروزآبادی برایشان آفتابه میبرد، یکی هم ماتحت مقدسشان را میشوید، خطیب جمعه هم با رأفت و عطوفت خشکشان میکند! گویا آنهفته گروه نخبگان درگاه ولایت کارشان را درست انجام نداده بودند، چون اکبر بهرمانی میگفت «بوی توطئه» میآید!
آن هفته احمد خاتمی مجری وقوقیه بود و خلاصه وساطت کرده کار نیمهکاره را به اتمام رساند. ببینیم اینهفته جنتی چه میکند! بله، این است اجرای عدالت در حکومت اسلامی که در همة صحنهها باید صورت گیرد، میبینیم که حتی در آبریزگاه «ولیفقیه» هم «مردم» حضور فعال دارند، و بر «حاکمیت»، یعنی «ماتحت» ولیفقیه نظارت مستقیم اعمال میکنند:
«دشمن همواره تجربه کرده است که مردم ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تا شرایط فعلی همواره در صحنه هستند و در شرایطی [...] که نیروی نظامی نتواند اقدامی شایسته بکند، خود به صحنه ميآیند و کار را تمام میکنند.»
بهتر است فیروزآبادی بداند که اگر نتواند آفتابه را درست نگهدارد، «مردم» به صحنه خواهند آمد! جنتی در این خطبههای جانپرور که با کد خبر: 926032، انتشار یافته، یک خمینی نوین هم به ما معرفی کرده که مطابق مزخرفات فوکویاما، اسلام ضداستبداد به بازار میآورد:
«امام خمینی در شرایطی که اسلام در جهان منزوی شده بود، اسلام واقعی را که ضد ظلم، علم پرور و عالم پرور، حامی مستضعفان، دشمن مستکبران و مخالف قانون شکنی است زنده کرد.»
بله ما هم شاهد زندة این علمپروری و عالمپروری! این خطبهها در واقع زوزههای اربابان این حکومت در لندن واشنگتن است که از حلقوم جنتی شنیده میشود. این سخنان «فراخوان به شورش» است. استعمار میخواهد تعادل اجتماعی را بر هم زده، به نفع جنبش سبز در سطح شهرها تجمع ایجاد کند. جنبشی که همچون گروه خمینی در سال 1357، خواستههایش «مبهم» باقی مانده، و ظاهراً از «خط امام» تا «دمکراسی» و سکولاریسم در آن یافت میشود! خلاصه در اسلام همه چیز هست! در جنبش سبز هم به همچنین! بهوش باشیم که بار دیگر پای در تلة استعمار نگذاریم. جنبش سبز یک جنبش مزور و خشونتطلب است که میکوشد همچون سال 1357، پیرامون آنچه همه نمیخواهند ایجاد اجماع کند. این جنبش مخالف سرسخت دمکراسی است.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت