پنجشنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۸


سور و «پاسور»!
...

در واکنش به فروپاشی محور آتلانتیسم، عبدالله‌گل و علی‌خامنه‌ای، نوکران مسلمان و متعهد آنگلوساکسون‌ها در راستای سیاست انسداد گروه برژینسکی و به پیروی از جناح هیلاری کلینتون در حزب دمکرات آمریکا، علم مبارزة ضدامپریالیسم برافراشته، جفتک به طاق طویله می‌زنند. عبدالله گل برای حفظ منافع مقدس بریتانیا، ضمن هشدار به ایالات متحد روسیه را تهدید می‌کند! خامنه‌ای هم به صورت ضمنی طرح صلح در منطقه را مردود می‌شمارد، چرا که مذاکرات صلح تحت نظارت مسکو و بدون دخالت دولت‌های مسلمان و دست‌نشاندة آمریکا انجام خواهد گرفت.

چه خوب شد که گورکن‌ها «پلیس» را به «پاس‌ور» تبدیل نکردند، در غیراینصورت ما هم مجبور می‌شدیم همچنان جیمزباند معروف را «جیمزور» بخوانیم و عملیات نمایشی دستگیری ریگی در آسمان را شاهکار «جیمزورها» معرفی کنیم. اما اکنون که واژة «پلیس» در جایگاه خود ابقاء شد، ما هم عملیات جیمزورها را «ریگی‌گیت» می‌نامیم. نخستین پیامد «ریگی گیت»، فیلترینگ سایت «نووستی» در جمکران بود! بله، انتشار سخنان سفیر قرقیزستان و تکذیب ادعای وزارت امورخارجة گورکن‌ها در باب حضور ریگی در هواپیمای قرقیز به مذاق اربابان جمکران در ینگه دنیا خوش نیامد و «انتقام» خود را گرفتند. البته آنروز که نووستی مقالة کامرسانت را منتشر کرده بود، گورکن‌ها بادم‌شان گردوی فراوان شکستند. چرا که «کامرسانت» از تحویل ریگی به مقامات جمکران یک «روایت» جیمزباندی ارائه داده بود که در ساختار آن «جبرئیل» و «امدادهای غیبی» به صورت غیرمستقیم حضور به هم رسانده بودند! این قماش روایات را «جیمزرئیل» می‌نامیم. پیش از ادامة مطلب توضیح مختصری در مورد ساختار «جیمزرئیل» ارائه کنیم تا خوانندگان گرامی با ساختار ادبیات اسلامی، ساخته‌وپرداختة سازمان سیا بهتر آشنا شوند.

در ساختار روایت «جمیزرئیل» هرگز به دخالت عوامل مابعدالطبیعه اشارة مستقیم نمی‌شود، روند این است که حضور جبرئیل و دیگر عوامل ‌الهی و به طور خلاصه «امدادهای غیبی» به مخاطب از همه‌جا بی‌خبر القاء گردد. به عنوان نمونه آنجا که خبرنگاران کامرسانت می‌گویند‌، «ریگی با گذرنامة افغانی و نام جعلی مسافرت می‌کرد و از فرود هواپیما در خاک ایران هیچ نگرانی نداشت» بخش جیمزباندی «نمایشنامه» است، و آنجا که گفته می‌شود،‌ «مأموران امنیتی می‌دانستند ریگی روی کدام صندلی نشسته و مستقیم به سراغ او رفتند»، بخش «جبرئیلی» روایت کذاست. کامرسانت برای تهیة گزارش خود به ساختار «جیمزرئیل» متوسل شده بود، و همین امر به ساتاس مفلوک امکان داد که «خطبه‌های جکی» را بر اساس روایات مقدس «جیمزرئیل» تنظیم کند. همچنانکه شاهد بودیم نوستی با انتشار گزارش «ورمیانووستی» از اظهارات سفیر قرقیزستان در جمکران، کاسه و کوزة جیمزرئیل سازمان سیا را درهم ریخت.

اصولاً این روزها سازمان سیا شانس ندارد! نه جیمزباندهای‌اش موفق می‌شوند نه جبرئیل‌اش! و به همین دلیل نوکران‌اش نتوانستند با دستگیری جعفر پناهی و پخش اظهارات پسرش «معجزات» به راه بیاندازند. البته هیچ اشکالی ندارد، این بساط هم مثل افشاگری در مورد هانری‌لوی و «بوتول» بازار فروش تولیدات «فرهنگی» حضرات را «داغ» خواهد کرد. با جنجالی که پیرامون «بوتول» به راه انداختند، هم نام هانری‌لوی که از یادها رفته بود دوباره بر سرزبان‌ها افتاد، هم عده‌ای شوت‌وپرت برای خرید اثر وی «در باب جنگ در فلسفه» راهی کتابفروشی‌ها شدند! به همچنین خواهد بود در مورد فیلم آیندة جعفر پناهی. در واقع، تبلیغات برای فروش فیلم کذا را نخست سایت پاسدار محسن‌رضائی آغاز کرد.

سایت تابناک پس از دستگیری جعفر پناهی، ادعا کرد او در حال ساختن فیلمی «علیه نظام» بود که دستگیر شد! چه کسی با «نظام» مخالف است؟ همه! در نتیجه «همه»‌ برای تماشای فیلم «ضدنظام» سرودست خواهند شکست و اربابان حکومت اسلامی هم چندین و چند جایزه به فیلم کذا و جعفر پناهی اهداء خواهند نمود، تا ارواح شکم‌شان مخالفت خود را با نظام توحش به ما ملت ثابت کنند! هر چند ما نیک می‌دانیم که این جایزه‌ها در واقع به حضور همین نظام منفور تقدیم می‌شود، که با یکدست به سرکوب ملت ایران مشغول است، و با دست دیگر اسقاطی‌های تولیدی صنایع نظامی کشورهای مدافع حقوق‌بشر را به چند برابر قیمت در بازار سیاه ابتیاع کرده از طریق کشورهای ثالث وارد می‌کند. می‌بایست محور آتلانتیسم شکسته می‌شد تا قوة قضائیة ایتالیا لطف فرموده، بده‌بستان نظام مقدس با دولت برلوسکنی و دیگر کشورهای اروپائی از جمله آلمان و بریتانیا را آشکار کند و به همه بگوید، تجهیزات کذا از طریق رومانی، بریتانیا و کشورهای حاشیة خلیج فارس، از جمله «دوبی» به دست نظام‌مقدس و پیشرفته و خودکفا می‌رسید.

حال متوجه می‌شویم چرا اعضای «کمیسیون کرنش» از جمله «کرمی‌راد» و «بروجردی» هارت‌وپورت می‌کردند و می‌گفتند، «اگر روسیه موشک‌های اس 300 را تحویل ندهد خودمان می‌سازیم!» بله، «خودمان می‌سازیم»، یعنی در بازارسیاه از ایالات متحد «جنس مشابه» را به چندین برابر قیمت تهیه می‌کنیم، مستشاران نظامی‌شان هم که سی‌سال است در محل حضور دارند، دست‌مان را می‌گیرند! می‌بینیم که در کشورهای اروپائی «هنر» در ارتباط تنگاتنگ با اشغال نظامی و چپاول قرار گرفته. روند کار چنین است. ابتدا از طریق کودتا یا اشغال نظامی ملت‌ها را سرکوب می‌کنند، سپس به بهانة «دفاع» از همین ملت‌ها شیپورهای‌شان را به صدا در می‌آورند! روزنامه، رادیو و تلویزیون طبل می‌زنند، «نویسان‌ها»، یعنی همان قلم به مزدهای «متعهد» نیز مشاهدات و خاطرات به رشتة تحریر در می‌آورند، سینماچی‌ها «می‌فیلم‌اند»، یعنی فیلم می‌سازند. آنگاه همچنانکه در مورد ساتراپی، نشاط و دیگر عمله‌ و اکرة مخالف‌نمای جمکران شاهد بودیم، رسانه‌های جمعی بوق زدن برای شاهکارهای «هنری» و «ادبی» را آغاز خواهند کرد. بعد هم فستیوال به راه می‌افتد و روند تبدیل زباله به هنرمند، روند تبدیل مزدور و جنایتکار به «رهبر سیاسی» را تکمیل می‌کند.

می‌بینیم که سایت پاسدار محسن رضائی در هم‌سوئی کامل با همین روند «مقدس» از ساختن فیلم «علیه‌نظام» خبر «موثق» به ما داده بود. به گزارش بی‌بی‌سی، مورخ 13 اسفندماه 1388، سایت تابناک از قول یک «منبع آگاه»، دلیل دستگیری آقای پناهی را توضیح داده. «منبع آگاه» مانند شاهدعینی یک تل موهوم و غیرمسئول است که هر چه اربابان حکومت اسلامی لازم داشته باشند، بر زبان‌اش جاری خواهد شد. منبع آگاه سایت تابناک هم اصل مطلب را به زبان آورده،‌ تا «بی‌بی‌سی» بتواند بدون کمترین مسئولیتی بر ترهات‌ ایشان تکیه کند:

«سایت تابناک [...] از قول یک منبع آگاه [نوشت]، جعفر پناهی به همراه دوستان و همکاران [...] در حال تهیة فیلمی علیه نظام بوده‌اند که با هوشیاری دستگاه‌های امنیتی و با عملیاتی به‌هنگام [...] بازداشت شدند [تابناک اعلام داشت پیش از انتخابات و پس از آن] محل زندگی جعفر پناهی، محل ساخت فیلم علیه نظام بوده است[...]»


«بی‌بی‌سی» به عنوان راوی «خبر» در مورد چرندیات تابناک پاسخگو نخواهد بود، تابناک هم در مورد مزخرفات «منبع‌آگاه» خود و مهملات‌اش هیچ مسئولیتی ندارد! ولی همین مجموعه مزخرفات به وزیر امورخارجة آلمان، مدیر جشنوارة ‌برلن، کن‌لوچ و شرکاء که همگی سر در آخور ارتش ناتو دارند اجازه می‌دهد ضمن پارس کردن و اعتراض به دستگیری پناهی خود را مدافع حقوق «شهروندی» در ایران معرفی کرده برای اعتراض جمعی فراخوان دهند. چرا؟ ‌چون پناهی طرفدار موسوی جنایتکار معرفی شده و غربی‌ها اصرار دارند مزدوران شناخته شدة خود را به عنوان رهبر سیاسی به ملت ایران حقنه کنند. به همین دلیل است که مأموران هشیار امنیتی پسر پناهی را دستگیر نمی‌کنند تا او بتواند ضمن مصاحبه با سایت «کلمه» خود را در جایگاه «طفلان مسلم» قرار داده یک بی‌بی‌گوزک صحرای کربلا بر مجموعة بی‌بی‌گوزک‌های صحرای کذا بیافزاید. حال بازگردیم به ماجرای پلیس و پاس‌ور.

به گفتة حنازرچوبه، مورخ 12 اسفندماه سالجاری، «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» با ارسال نامه‌ای به حضور رهبر فرزانه از نشاندن «پاس‌ور» بجای «پلیس» انتقاد کرده و رهبر هم ایرادات فرهنگستان کذا را وارد دانسته‌ و خلاصه افسانة زندگی «پاس‌ور» دو روزی نبود بیش! ماجرا از اینقرار است که «گروه واژه‌گزینی نظامی» پس از پژوهش‌های عمیق، «پاس‌ور» را اختراع کرده و حضور ستاد کل نیروهای مسلح تقدیم می‌کند، ستاد کذا هم پس از دریافت نظر موافق «رهبری» بلافاصله به نیروهای انتظامی می‌فرماید همة پلیس‌ها از این لحظه «پاس‌ور» خوانده می‌شوند! به محض اینکه خبر این پیشرفت‌وترقی در عرصة «فرهنگ» در شبکة مجازی انعکاس یافت، بی‌فرهنگستان گورکن‌ها علم مخالفت با پاس‌ور برافراشته نزد «رهبری» شکایت می‌برد. این خبر مهم با کد: 993390 در حنازرچوبه انتشار یافت.

برداشت ما این است که بی‌فرهنگستان واژة کذا را ضداسلامی دانسته. در واقع آخوند «موسوی هوایی» را از قفس بیرون آورده‌اند تا در مورد واژة کذا نظر دهد، هوایی هم گفته، «این واژه بی‌دین است و بوی پاسور و لهو لعب از آن به مشام می‌رسد.» در نتیجه، بی‌فرهنگستان نعلین رهبر را چسبیده تا اسلام خدشه‌دار نشود و مقام معظم نیز «پاس‌ور» را «حرام» اعلام فرموده‌ و دستور داده‌اند همة ورق‌های پاسور را از میهن اسلامی جمع‌آوری کنند. البته مخالفت بی‌فرهنگستان با تبدیل پلیس به «پاس‌ور» یگانه عمل منطقی است که از این مرکز مفتگوئی‌ و مفتخوری تا به امروز شاهد بوده‌ایم، و مسلماً دیگر تکرار نخواهد شد!

باری ماجرای پلیس و پاس‌ور مفصل است، به گزارش بی‌بی‌سی، مورخ 13 اسفندماه سالجاری، و به نقل از سرتیپ بهمن کارگر، معاون اجتماعی نیروهای انتظامی، در سال 1386، خامنه‌ای هنگام بازدید از دانشگاه پلیس دستور می‌دهد بجای پلیس از واژة معادل در فارسی استفاده شود. علامت تعجب نمی‌گذاریم چرا که فرزانگی رهبر جمکران بر همگان آشکار است! باری از سال 1386، گروه ویژه حدود 1500 واژة جایگزین برای پلیس ارائه داد که از میان آن‌ها «پاس‌ور» برگزیده شد. دو روز پیش، سرتیپ کارگر می‌گوید مقام رهبری با واژة پاس‌ور موافقت فرموده‌اند، و ... و همة‌ رسانه‌ها این خبر بهجت اثر را منعکس کردند، ولی خامنه‌ای پس از دریافت نامة بی‌فرهنگستا‌ن تغییر عقیده می‌دهد. به گزارش بی‌بی‌سی، تنها دو روز بعد از اعلام موافقت رهبر با استفاده از واژة پاس‌ور، پلیس حکومت اسلامی اعلام داشت جایگزینی این واژه به دستور خامنه‌ای متوقف شده:‌

«در اعلامیة کوتاه پایگاه خبری ناجا دلیل این دستور، نامة فرهنگستان زبان و ادب به [خامنه‌ای] و طرح ایرادهائی در خصوص جایگزینی این واژه ذکر شده[...]»


مسلماً اگر «گروه واژه گزینی نظامی» بجای «پاس‌ور» واژة «پاس‌گر» را پیشنهاد داده بود، نیازی به خارج کردن موسوی هوایی از قفس و ارسال نامه به محضر رهبر فرزانه پیش نمی‌آمد! بله، برادران باید حواس‌شان جمع باشد، چرا که گورکن جماعت تفاوتی بین پاسور و پاس‌ور نمی‌بیند. مگر در صدر اسلام «پاسور» بازی می‌کرده‌اند که شما در کوی و برزن پاسورهای‌تان را به رخ «امت همیشه در صحنه» می‌کشید؟ می‌خواهید همه را از راه به در کنید؟ کمی انصاف داشته باشید! خود را بجای خامنه‌ای مفلوک بگذارید که می‌خواهد رفتار پیامبر را «بازتولید» کند، آنوقت خواهید دید که پلیس ایشان نمی‌تواند «پاسور» خوانده شود!

به گزارش حنازرچوبه، مورخ 13 اسفندماه سالجاری، علی‌خامنه‌ای در سخنرانی به مناسبت سالگرد میلاد پیامبر اسلام خواهان «بازتولید حقایق اسلام» نیز شده‌اند. بله از آنجا که ابهام حدومرز ندارد پوچ‌گوئی گورکن‌ها نیز گستره‌ای به وسعت بی‌نهایت خواهد داشت. «حقایق اسلام» چیست که خامنه‌ای «بازتولید» آن‌ها را می‌طلبد؟ هیچ! مشتی حدیث و روایت متناقض و بی‌پایه و اساس:

«بازتولید حقایق اسلام و عمل به تعالیم پیامبر خاتم نیاز اساسی حکومت اسلامی است.»

این سخنان گهربار با کد: 993851 در حنازرچوبه انتشار یافته و واکنشی است به طرح صلح در منطقه. روز گذشته اتحادیة عرب موافقت خود را با مذاکرة غیرمستقیم با اسرائیل اعلام داشت. به این ترتیب گورکن‌ها می‌باید در اینمورد خفقان اختیار کنند چرا که نمی‌توانند جهت خوش‌رقصی برای حزب دمکرات، مذاکرة سران عرب را با اسرائیل «خیانت به آرمان فلسطین» بخوانند و افکارعمومی را بر علیه صلح بسیج کنند. متن سخنرانی خامنه‌ای تلویحاً مخالفت با همین برنامه است، البته لحن رهبر گورکن‌ها کمی آرامتر شده، و بجای سر دادن عربدة نابودی اسرائیل، ‌دفاع در برابر این کشور را مطرح کرده، ولی هنوز رد بعضی از عبارات ابلهانة خمینی دجال در سخنان‌اش بجا مانده. در هر حال دکان «نبرد با اسرائیل» دیگر تعطیل شد و ما هم چرندیات خامنه‌ای را بررسی نخواهیم کرد. چرا که جفتک‌پرانی‌های عبدالله گل تماشائی‌تر است. ایشان برای حفظ منافع انگلستان به بلبل‌زبانی افتاده‌اند.

رئیس‌جمهور اسلام‌گرای ترکیه خود را به شدت لوس کرده و هشدار می‌دهد که، اگر «نسل‌کشی» ارامنه را توسط امپراطوری عثمانی به رسمیت بشناسید، سفیرمان را از واشنگتن فرا می‌خوانیم! زپلشک! این «هشدار» آبدوغ‌خیاری پیامد شکست برنامة انگلستان جهت کاهش روابط با جمکران است. به یاد داریم که هیزاکسلنسی نامة سرگشاده نوشته و از کمیسیون کرنش عاجزانه تقاضا می‌کردند تا از کاهش روابط با بریتانیا صرفنظر فرماید، البته با توسل به قطب‌نمای بصیرت! به عبارت دیگر دولت انگلستان قصد داشت همچون ایالات متحد به حضور دیپلماتیک خود در ایران پایان دهد تا در برابر روسیه پاسخگوی لات‌بازی اوباش‌ و نوکران‌اش در ایران نباشد. اما این برنامه شکست خورد، و اکنون که دست بریتانیا در پوست‌گردو گیر کرده، لندن ایالات متحد را از طریق نوکران‌اش «تهدید» می‌کند تا لگدی به روسیه زده باشد.

در واقع انگلستان خواستة خود را خواستة دولت ترکیه جلوه می‌دهد. به گزارش سایت فرانسه زبان «نووستی» مورخ 4 مارس 2010، عبدالله گل هشدار داده، اگر مجلس نمایندگان آمریکا نسل‌کشی ارامنه را به رسمیت بشناسد، ترکیه سفیر خود را از آمریکا فرا خواهد خواند و این امر سیاست عادی‌سازی روابط با ارمنستان را نیز خدشه‌دار می‌کند! به عبارت دیگر روی سخن عبدالله‌گل با روسیه است‌ نه با آمریکا! عادی ‌شدن روابط با ارمنستان در دستورکار کرملین بود و ایالات متحد هم از آن حمایت کرد. اما انگلستان به دلیل دور نگاه داشته شدن از توافقات نفتی در منطقه، همچنان بر تداوم سیاست انسداد در قفقاز پای می‌فشارد. برای روشن شدن گسترة جفتک‌اندازی عبدالله گل بهتر است یادآور شویم، ترکیه روابط خود را با هیچیک از کشورهائی که نسل‌کشی ارامنه را به رسمیت شناخته‌اند کاهش نداده:

«نسل‌کشی ارامنه توسط کانادا، فرانسه، ‌ آلمان، ایتالیا، هلند، بلژیک، روسیه، لهستان، ونزوئلا، آرژانتین، سوئیس، سوئد [...] و 42 ایالت آمریکا به رسمیت شناخته شده.»

می‌بینیم که ترکیه سفیر خود را از هیچیک از کشورهای فوق فرانخوانده. همچنین مشاهده می‌کنیم انگلستان هنوز نسل‌کشی کذا را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل است که جعفر پناهی دستگیر می‌شود و ساواک جمکران می‌کوشد با لات‌بازی یک جبهة فراگیر طرفدار میرحسین موسوی به افکار عمومی غرب اهداء کند، چرا که در داخل مرزها اوضاع کاملاً مشخص شده، بجز مشتی اوباش احدی طرفدار موسوی و کروبی نیست.

به گزارش «فرانس‌پرس»، امروز مجلس نمایندگان ایالات متحد «نسل‌کشی ارامنه» را به رسمیت شناخت و عبدالله‌گل هم سفیر ترکیه را از ایالات متحد فراخواند، البته برای مشورت! گویا می‌خواهند در مورد سور در «پاسور» نظر خامنه‌ای را جویا شوند!



...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت