جمعه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۹


قتل‌نامه!
...
بنگر این بیغوله را از دور
طاق‌های‌اش ریخته،‌ دروازه‌های‌اش رو به ویرانی
پایه‌های‌اش آیه‌هائی از پریشانی
[...]

یکبار دیگر فرصتی فراهم آمد تا حکومت اسلامی همچون دوران شیرین پس از اشغال سفارت آمریکا در آبانماه 1358 در انزوای سیاسی قرار گرفته و در تبلیغاتی موهوم، خود را در تقابل و نبرد با قدرت‌های جهان معرفی کند. این بود هدف اعضای شورای امنیت از صدور قطعنامة 1929:‌ تحکیم و تثبیت جایگاه حکومت توحش جمکران جهت گسترش سرکوب ملت ایران. صدور این قطعنامه در شورای امنیت برخلاف پروپاگاند ابله فریب رسانه‌ها در واقع پشتیبانی اعضای این شورا از حکومت توحش جمکران و به ویژه حمایت از دولت احمدی‌نژاد را آشکار کرد.

حکومت گورکن‌ها جهت صدور قطعنامة کذا مسلماً از شورای امنیت بی‌نهایت سپاسگزار خواهد شد، چرا که شورای به اصطلاح امنیت با تصویب قطعنامة‌ مذکور برای طالبان جمکران امکان «تغذیه» و در نتیجه زمینة سرکوب ملت ایران را فراهم آورده. به این ترتیب «ساتاس» مفلوک، برای برگزاری تاچریه‌های آینده با هیچ مشکلی روبرو نخواهد شد، به همچنین است برای دیگر مقامات جمکران که فرصتی طلائی جهت وق‌زدن در عرصة داخلی و خارجی به دست آورده‌اند. بین خودمان بماند، ‌ حکومت جمکران برای صدور چنین قطعنامه‌ای حق و حساب هم پرداخته.

بله، تا زمانیکه روسیه و چین در کنار توطئه‌گران گوادالوپ قرار نگرفته بودند، قدر‌قدرتی حکومت اسلامی ناقص می‌نمود؛ رسانه‌های غرب ادعا می‌کردند که بساط عربده‌جوئی ‌و لات‌بازی روضه‌خوان‌ها به پشتگرمی چین و روسیه به راه افتاده و اوباش‌سبز نیز در تظاهرات‌شان شعار «مرگ بر چین، مرگ بر روسیه» سر می‌دادند. اما پس از صدور قطعنامة‌ 1929، چین و روسیه هم به پیروی از اربابان حکومت اسلامی در غرب، سیاست تظاهر به دشمنی در پیش گرفتند. به این ترتیب حکومت چاه جمکران همچون دوران جنگ با عراق می‌تواند ادعا کند که در برابر تمامی جهان «ایستاده» و مقاومت می‌کند! البته این نبرد با بنزین وارداتی از امارات صورت می‌گیرد، همان بهشتی که یکی از مراکز پولشوئی و برده فروشی آنگلوساکسون‌هاست! سال گذشته 70 درصد بنزین ایران از امارات وارد شده!

به گزارش نووستی، مورخ 30 فرودین‌ماه 1389، کمپانی‌های نفتی روسیه، انگلستان، هلند، آمریکا، سوئیس و هند برای رهائی از تحریم‌ها قرارداد خود را با ایران فسخ کرده و جای خود را به چین و امارات سپرده‌اند! و از نظر ما عجیب است که این تحریم‌ها شامل چین و امارات نشده! همچنین بسیار عجیب است که پایگاه‌های نظامی آنگلوساکسون‌ها در کویت و امارات از عملیات تروریستی سازمان القاعده در امان مانده‌! می‌دانیم که سازمان کذا، همچون حکومت اسلامی، ارواح شکم‌اش با آمریکا و جهان غرب در حال نبرد است! بگذریم و بازگردیم به صدور قطعنامة 1929 که با هدف ارائة تصویر قدرتمند از حکومت جمکران صادر شد. چرا که این حکومت علیرغم جنجال احمقانة هیزاکسلنسی دست در دست اصلاح‌طلبان‌اش به آخر خط رسیده و خلاصه اگر اوضاع به همین منوال پیش می‌رفت ممکن بود دکان پر رونق «اسلام» آنهم در کشور ایران تعطیل شود. به همین دلیل بود که بزرگان جهان در پی یافتن راه چاره برآمدند و مصلحت خویش چنین دیدند که احمدی‌نژاد را در جایگاه «مرد شماره یک» جمکران بنشانند!

انتشار تصویر «گفتگوی» یکی از اوباش طرفدار مهرورزی با رهبر فرزانه در تاریخ 14 خردادماه 1389 دلیل موجه داشت! به همچنین تهدیدهای مضحک و مکرر احمدی‌نژاد که مذاکرات هسته‌ای را به عدم صدور قطعنامه منوط می‌کرد. ایشان در واقع برای صدور قطعنامه بر علیه ملت ایران مشغول التماس و استغاثه به درگاه اربابان‌شان بودند و خوشبختانه اعضای زرنگ، باهوش، خردمند و با فراست شورای امنیت بلافاصله به در خواست احمدی‌نژاد پاسخ مثبت دادند، و ضمن سرازیر کردن چند هزار لیتر اشک تمساح برای ملت ایران یک قطعنامة تحریم تقدیم حکومت اوباش کردند تا دست‌های‌اش برای سرکوب و تاراج بازتر باشد. اینگونه بود که حضور احمدی‌نژاد در پکن منتفی شد و برخلاف ادعای سرگئی لاوروف، وزیر امورخارجة روسیه ایشان را به نشست شانگهای نیز راه ندادند.

به گزارش نووستی، مورخ 21 خردادماه سالجاری سرگئی لاوروف فرموده‌اند، احمدی‌نژاد از حضور در نشست کذا خودداری کرده! وزیر امورخارجة روسیه در حق ما کم‌لطفی می‌کنند. وقتی علیرغم تهدیدهای واژگون احمدی‌نژاد، روسیه به جمع تحریم کنندگان ایران می‌پیوندد، با حمایت از تحریم پیامی زیرکانه برای رئیس دولت جمکران ارسال می‌کند. و با توجه به اینکه روزها پیش از صدور قطعنامة کذا نیز شاهد واکنش تند و غیرمعمول معاون رئیس جمهور روسیه به اظهارات احمدی‌نژاد بودیم، در واقع دولت روسیه به صورت غیرمستقیم به احمدی‌نژاد تفهیم کرده بود که از حضور او در نشست شانگهای استقبال نخواهد کرد. همچنانکه احمدی نژاد هنگام سفر به شانگهای، به بهانة صدور همین قطعنامه از سفر به پکن و ملاقات با مقامات رسمی چین نیز خودداری ورزیده.

درست است که احمدی‌نژاد از اوباش حکومت پوشالی و متزلزل جمکران است، ولی صدور قطعنامة 1929 در واقع ایشان را از جایگاه پوشالی به جایگاه مستحکم و رویائی «قدرت یکتا» و «مستقل» پرتاب کرد. پس هیچ تعجبی ندارد که ایشان پس از برخورداری از این جایگاه «الهی» و «برحق»، شخصاً تصمیم بگیرند که از حضور در نشست شانگهای خودداری فرمایند! آقای لاوروف! خداوند که در نشست شانگهای شرکت نمی‌کند، ایشان جایگاه‌شان والاتر از این است! می‌دانستیم که وزیر امورخارجة روسیه به زبان دیپلماتیک تسلط قابل تحسینی دارد، ‌ ولی از تسلط شگفت‌انگیز ایشان به زبان عوامفریبانه تاکنون بی‌اطلاع بودیم! مخاطب فارسی زبان را دستکم نگیرید! این قطعنامه صادر شد تا حکومت اسلامی در چارچوب منافع منطقه‌ای غرب ناچار نشود با اربابان‌اش، به ویژه با واشنگتن بر سر میز مذاکره بنشیند. هر چند پرزیدنت اوباما برای مذاکره اعلام آمادگی کرده‌اند، ولی حاکمیت آمریکا با صدور این قطعنامه پیام دیگری برای حکومت طالبان فرستاده و از آن‌ها می‌خواهد همچون گذشته در «خط‌ امام» و نمایشات «نبرد با آمریکا» و شرکاء باقی بمانند. به همین دلیل بود که پس از صدور این قطعنامه احمدی‌نژاد در شانگهای یک سخنرانی ابلهانه ایراد کرد، و تمامی رسانه‌های غرب آن را منعکس نمودند.

خلاصه کنیم، تلاش‌های صمیمانة اعضای شورای امنیت برای تداوم انزوای سیاسی ملت ایران، همان سیاستی است که از دوران جیمی کارتر آغاز شد و با نخست وزیری مارگارت تاچر به اوج رسید، و این سیاست از چشم ما ملت پنهان نمانده و اگر بعضی‌ها می‌پندارند دولت دیوید کامرون قادر به تکرار معجزات توحش‌گستر تاچر است سخت در اشتباه‌اند. شاید بعضی‌ها با مشاهدة همسر دیوید کامرون حساب‌هائی کرده باشند. می‌دانیم که سیاست «حساب» دارد، به ویژه اگر زمام امور به دست کسانی باشد که همچون دولت چین می‌پندارند جنایت و تاراج در سایة لشکرکشی‌های آمریکا و انگلستان به حساب‌شان نوشته نمی‌شود! بله، هم‌ اینان گویا با مشاهدة همسر باردار، سربه‌زیر و آشفته‌موی دیوید کامرون که اهل کسب است و طی 8 روز آن پیراهن بنفش کذا را از خود جدا نکرد، به این نتیجه رسیده باشند که «زن خوب فرمانبر پارسا، کند مرد درویش را پادشا»! پس همین روزهاست که کامرون بر تخت پادشاهی هم بنشیند و ... و بعضی‌ها در خواب و خیال‌شان بازگردند به دوران تاچر! بله، سیاست هم مانند صدور قطعنامه «حساب» دارد! آنگلوساکسون‌ها می‌خواستند در سواحل خزر خیمه بزنند، مسکو دروازه‌های آذربایجان را به روی‌شان گشود!

در گیرودار چانه زدن بر سر تصویب قطعنامة مذکور، پارلمان جمهوری ‌آذربایجان با ایجاد پایگاه نظامی ناتو در خاک این کشور موافقت کرد! و یک ناو فرانسه پس از 32 سال در بندری در جنوب عراق پهلو گرفت تا همکاری با نیروی دریائی این کشور را از سر گیرد! به گزارش فرانس‌پرس، مورخ 8 ژوئن 2010 این ناو پس از توقف در جده به عراق آمده بود تا روابط شیرین گذشته را بازسازی کند. همچنین نیروهای امنیتی روسیه یکی از سرکرده‌های تروریسم در قفقاز را برای نخستین بار «زنده» و «سرحال» دستگیر کردند، در نتیجه فاشیست‌های هلند به رهبری «ویلدر» با کسب 23 کرسی، از انتخابات «آزاد» و «دمکراتیک» این کشور «سرفراز» بیرون آمدند. حال بپردازیم به بخش اصلی، یعنی بخش اقتصادی که رهبر نظام چاه جمکران آن را «مال خر»‌ دانسته. امیدواریم حزب توده، که همة مسائل به ویژه لجن‌پراکنی و برچسب زدن و گسترش توهم را در چارچوب «سوسیالیسم علمی» بررسی می‌کند جملة معروف «اقتصاد مال خر است»‌ را که از زبان «رهبرش» شنیده، و شنیدیم و شنیدند فراموش نکرده باشد!

در چارچوب «مال خر»، قرارداد ایجاد یک منطقة تجاری آزاد بین ترکیه، لبنان، سوریه و اردن به امضا رسید، و همچنین به گزارش فیگارو، مورخ 9 ژوئن سال‌جاری، شرکت توتال برای تأسیس «شمس»، بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان قراردادی به مبلغ 600 میلیون دلار با امارات به امضا رساند و قرار شد «مصدرسیتی» با 50 هزار جمعیت، فقط از انرژی «خورشیدی» تغذیه ‌کند، و «ایره‌نا»، مقر انستیتو بین‌المللی برای انرژی‌های «پاک» و تمیز و انستیتوهای تحقیقاتی مربوطه در این شهر فعالیت داشته باشند و اگر همه چیز بخوبی پیش رود، با پرداخت حدود 7 میلیارد دلار دیگر امارات تبدیل خواهد شد به پیشگام انرژی‌های «خورشیدی» در جهان. به همین دلیل امروز دیوید کامرون پس از مشاهدة ثبات و امنیت ناشی از جانفشانی‌های سربازان بریتانیا در افغانستان سری به امارات زد تا بخشی از ثبات و امنیت را در برابر دلار به شیخ امارات بفروشد.

در همان چارچوب «مال خر است»، می‌بینیم که به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی از دوبی، همزمان با امضای قرارداد ترانزیت گاز بین ترکیه و جمهوری آذربایجان، احداث خط لولة گاز ایران از میدان پارس جنوبی به ترکیه نیز آغاز می‌شود. خط لولة مذکور به طول 1850 کیلومتر که عسلویه را به مرز بازرگان در شمال غرب کشور پیوند می‌دهد، هر روز 110 میلیون مترمکعب گاز را به تاراج شرکت‌های غربی خواهد داد. هزینة احداث این ابزار چپاول حدود یک ‌میلیارد و سیصد میلیون دلار است،‌ که پرداخت 825 میلیون دلار آن را وزارت نفت ایران برعهده گرفته. به گزارش نووستی، میزان ذخیرة ‌گاز میدان پارس جنوبی 14 هزار میلیارد متر مکعب برآورد شده. البته در این عرصة «اموال الاغ»، یک اتومبیل تویوتا کورولا متعلق به سفارت گورکن‌ها در مسکو نیز ناپدید شده، یعنی آنرا دزدیده‌اند.

به گزارش نووستی، مورخ 19 خردادماه سالجاری، ارزش تویوتای گمشده حدود 23 هزار دلار است! از نظر ما هیچ اشکالی ندارد. بالاخره در کنار اینهمه بده‌بستان‌های «خرکی» و چند هزار میلیارد دلاری، یک تویوتای بدبخت 23 هزار دلاری که همچون زهرا رهنورد دیگ آش‌نذری را تداعی می‌کند چه ارزشی دارد؟ اصلاً از قدیم گفته‌اند، این قماش کالا چه رهنورد و چه تویوتا، «همه مال خر» است.

و اما دو روز پیش از تصویب قطعنامه، یعنی در تاریخ 17 ژوئن 2010، بخش اقتصادی سایت نووستی به خرید سیستم‌های ضدموشکی ایالات متحد توسط امارات اشاره کرده می‌نویسد، هفتة‌ گذشته تفاهم نامه‌ای به مبلغ 7 میلیارد دلار بین لاکهید مارتین و امارات برای خرید موشک‌های «تاد» به امضا رسید:

«امارات [...] خواستار خرید سه سیستم رهگیری و آتشبار موشکی [تاد] است. [این مجموعه] 147 موشک ضدموشک بالستیک، چهار ایستگاه رادار، 9 سکوی پرتاب، شش ایستگاه ارتباطات و هدایت آتش را شامل می‌شود[...]»


لاکهید مارتین انتظار دارد دولت آمریکا تابستان امسال مجوز صدور بنجل‌های ارتش یانکی‌ها به امارات را صادر کند. مسلماً دولت آمریکا با صدور آهن پاره‌های لاکهید مارتین مخالفت نخواهد کرد چرا که برای مدیریت این سمساری فوق‌مدرن یک گله کارشناس و مستشار نظامی و خدم و حشم با انواع سگ‌های مدرن و متمدن و بچه‌های بی‌ادب برای ایجاد «ثبات» و به ویژه «امنیت» راهی منطقه خواهند شد و از میزان بیکاری و بی‌عاری و ولنگاری در ینگه دنیا کاسته خواهد شد، و به این ترتیب، اگر بخت‌مان یاری کند، شاید پرزیدنت اوباما بتوانند برای شرکت در مراسم سالگرد انتخابات جمکران و به ویژه شرکت در مراسم روضه و زوزه جهت درگذشت «آن زن جوان» در تهران حضور یابند. خلاصه، ندای «کرم نما و فرود آ، که خانه خانة توست» از جمکران به گوش می‌رسد.

به گزارش رادیوفردا، ‌مورخ 20 خردادماه سالجاری مستر پرزیدنت یانکی‌ها پس از تصويب چهارمین قطعنامة‌ تحريم عليه ملت ایران، طی یک سخنرانی دل‌انگیز و هوس‌انگیز و به ویژه شورانگیز چنین فرمودند که این تحریم‌ها برای ملت ایران هیچ بد نیست،‌ بلکه دولت خبیث جمکران را هدف قرار داده. ایشان افزودند، سال‌هاست که ایران، از اجرای تعهدات بین‌‌‌المللی خود سرباز زده و به قطعنامه‌های شورای امنیت بی‌اعتنائی کرده! بله، نوکران سازمان سیا در حکومت جمکران هیچ تقصیری ندارند، تقصیر از ما «ایرانیان» است! از اینرو شورای امنیت هم با صدور «قتل‌نامه» تصمیم به تنبیه ایران و تشویق نوکران خود در حکومت جمکران گرفته. و به ادعای اوباما این تحریم‌ها اصلاً برای ایران «بد» نیست؛ خیلی هم ویتامین دارد! باراک اوباما همچنین ضمن تأکید ضمنی بر این امر که در حکومت الهی می‌توان انتخابات برگزار کرد، تلویحاً از برگزاری مراسم 22 خردادماه نیز حمایت به عمل آورده، فرموده‌اند ما برای سالروز 22 خرداد در سراسر جهان کاروان خردجال به راه می‌اندازیم:

«هدف از اين تحريم‌ها مردم ايران نيستند، و راه برای ديپلماسی بسته نيست [...] شنبه سالگرد انتخابات ايران است و دنيا سرکوب معترضان و قتل بی‌گناهان را به ياد می‌آورد [...] امروز شورای امنيت شديدترين تحريم‌ها را عليه ايران تصويب کرده [...] ما خواستار پايان انزوای سياسی و اقتصادی ایران و آينده بهتر برای مردم این کشور هستیم [...]»


و باید گفت: تف به روی آدم دروغگو! همچنانکه شاهدیم حضرت باراک اوباما نیز پس از تصویب «قتل‌نامة» ملت ایران خواهان آیندة بهتر برای ما ملت هم شده‌اند. نمی‌دانستیم تحمیل انزوای سیاسی و اقتصادی آیندة بهتری برای ایرانیان تأمین خواهد کرد! 30 سال است که آنگلوساکسون‌ها همزمان با تحمیل انزوای سیاسی بر حکومت اسلامی و حمایت پنهان از این حکومت، تحریم اقتصادی را بر ملت ایران تحمیل می‌کنند و اینک رئیس جمهور ایالات متحد ادعا می‌کند خواهان پایان یافتن انزوای سیاسی و اقتصادی ایران است! اگر به انزوای اقتصادی ایران پایان داده شود، آنوقت تکلیف شبکة قاچاق اسلحه، مواد مخدر و برده ‌فروشی که سه دهه است پولش به جیب یانکی‌ها می‌رود چه خواهد شد؟ درآمد ناشی از فعالیت این تشکل‌های «اسلامی» که تحت نظارت سازمان سیا منطقه را به زباله‌دان تبدیل کرده، حتماً به جیب احمدی‌نژاد می‌رود! اگر به انزوای اقتصادی ایران پایان داده شود، شرکت‌های غرب و به ویژه شرکت‌های آمریکائی و انگلیسی و آلمانی از مزایای «بازار سیاه» محروم می‌شوند، آنوقت تکلیف «اقتصاد» شکوفای غرب چه خواهد شد؟! ضرر می‌کنید ها!

اگر هم ما راضی به خسارت شما باشیم، حکومت اسلامی جمکران به هیچ عنوان به ضرر ارباب رضایت نخواهد داد. تمام نگرانی این حکومت تأمین منافع شماست، اگر از این عبادت محروم‌اش کنید از پیشرفت باز می‌ماند و از غصه دق می‌کند. پیشرفت و ترقی نوکران شما همواره در گرو تحمیل جنگ و تحریم بر ملت ایران بوده، پس نوکران وفادارتان را از این نعمت الهی محروم نفرمائید! البته مستر پرزیدنت یانکی‌ها روز 22 خرداد و قتل رسانه‌ای ندا را نیز فراموش نکرده. هر چند ایشان نمی‌دانستند که رهبران اوباش سبز به دلیل افلاس از راهپیمائی 22 خردادماه منصرف خواهند شد، اما گویا اوباما روی سالگرد قتل ندا حساب ویژه‌ای باز کرده، و به همین دلیل نیز جنایات پادوهای‌ آمریکا را به حساب پدیدة‌ موهوم و «نیست‌درجهانی» به نام «دولت ایران» گذاشته! نمی‌دانستیم این مملکت دولت هم دارد:

«شنبه یک سال از انتخابات ایران می‌گذرد[...] دنیا به یاد می‌آورد که دولت ایران چگونه بی‌گناهان را به قتل رساند و مخالفان را سرکوب کرد از جمله زن جوانی که در خیابان کشته شد[...]»

می‌بینیم که اگر ایران «دولت» ندارد، برای یانکی‌ها این تشکیلات نام‌اش «دولت» است! کدام دولت؟ دولتی که 31 سال است با تکیه بر سرنیزة ارتش ناتو به سرکوب ملت ایران مشغول شده، این تشکیلات بدون مجوز اربابان‌اش دست به سرکوب به قول شما «بی‌گناهان» می‌زند؟! نکند این به اصطلاح «دولت»، پیش از کاروان خردجال میرحسین فقط «گناهکاران» را مجازات می‌کرد و از نظر شما «حق» هم داشته؟! دولتی که برای تصویب «قتل‌نامة»‌ ملت ایران ذخائر ارزی‌اش را از یورو به دلار تبدیل می‌کند، دولت ایران نیست، صورتکی است بر چهرة پلید استعمار در کشور ایران. ‌

5 روز پیش از صدور قتل‌نامه، حکومت جمکران جهت اثبات مراتب نوکری خود مبلغی معادل 45 میلیارد یورو از ذخائر ارزی خود را به دلار تبدیل کرد! «ژرژ مالبرونو» در فیگارو، مورخ 5 ژوئن 2010 از این عملیات قهرمانانه پرده برداشت. می‌دانیم که ارزش یورور رو به کاهش دارد و در چنین مواقعی همه اقدام به خرید یورو می‌کنند، ولی دولت جمکران از آنجا که مأموریت الهی دارد و نتیجة اعمال‌اش اهمیت چندانی نخواهد داشت، فقط به تکلیف الهی خود عمل کرد. باری فردای روزی که 45 میلیارد یورو به دلار تبدیل شد، پاسدار علی لاریجانی در ایسنا بر این نکته تأکید فراوان کردند که عملکرد سیاسی «راه امام» در «گرایش تک بعدی» رضایت خداوند نهفته و پیامد و نتایج آن هیچ اهمیتی ندارد. و خلاصة مطلب سیاست‌های حکومت جمکران نیز از همین «خط» پیروی می‌کند، چرا که خط کذا همواره ضامن تأمین منافع آنگلوساکسون‌ها بوده و خواهد بود.

لاریجانی در سخنان ضدونقیض خود از یک‌سو ویژگی عملکرد سیاسی خمینی را کسب رضایت خدا معرفی کرده و می‌گوید،‌ این مسیر مشروعیت سیاسی ایجاد نمی‌کند و طرفدار فراوان ندارد! از سوی دیگر، همین لاریجانی در کمال حماقت خمینی را مدافع حقوق انسان‌ها شمرده و نهایت امر او را به عنوان فیلسوف اسلام در ویترین می‌گذارد، بدون اینکه در نظر بگیرد یک «مدافع حقوق انسان» هرگز نمی‌تواند، همچون موجود صغیر و مهجور بدون اندیشیدن به پیامد اعمال خویش کاری انجام دهد:

«[علی لاریجانی]‌اظهار داشت [...] مبناي مشروعيت [...] به آثار و نتايج آن مربوط نيست [...] در توجيه فعل سياسي آنچه مشروعيت‌ساز است [...] صرفا رضايت خالق [است]‌ و [...] مبارزة‌ [حکومت اسلامي]‌ با استراتژي ضدبشري [...] و جنگ‌افروزي آمريكا در منطقه برای [...] دفاع از مردم مظلومي بود كه آزادي براي تعيين سرنوشت خود را طلب مي‌كردند [...] امام به عنوان يك فيلسوف اسلامي عدالت را در تحقق استعدادهاي جامعه مي‌دانست [...]»

این مزخرفات که در سایت ایسنا، ‌ مورخ 16 خردادماه 1389 با کد: 8903-09466 انتشار یافته به ما می‌گوید، امام با آمریکا نبرد می‌کردند، و تداوم جنگ با عراق، همکاری با اشغالگران عراق و افغانستان و ... همگی در راه رضایت خالق بوده و جهت دفاع از حقوق انسان‌ها! خلاصة کلام، جنگ و درگیری و لات‌بازی در خیابان‌ها برای تحقق استعدادهای جامعه صورت گرفته، البته در زمینة توحش و خشونت، چرا که با گسترش جنگ و لات‌بازی فقط زمینة مناسب برای ‌رشد توحش فراهم می‌آید و سود این توحش هم به بانک‌های لندن واشنگتن سرازیر شده تا رضایت «خالق»‌کذا یعنی رضایت نزولخورها و تفنگ‌فروش‌های دو سوی آتلانتیک تأمین شود. تبدیل ذخائر ارزی به دلار نیز در راستای همین سیاست جلب رضایت خالق باید صورت گرفته باشد، اینهمه تا نیروگاه بوشهر نیز نتواند کار خود را آغاز کند. خلاصه همه به هزینة ملت ایران به آرزوهای خود رسیدند!

با تصویب قطعنامة 1929 در شورای امنیت همه به آرزوی‌شان رسیدند. اسرائیل و حکومت جمکران در عرصة سیاسی و دیگران در عرصة اقتصادی نظامی و امنیتی! حکومت پیرو خط‌ توحش امام برای فراهم آوردن زمینة جفتک‌پرانی حکومت اسرائیل و تداوم جنگ زرگری با این کشور، و همچنین جهت ابراز وجود و عربده‌جوئی در عرصة بین‌المللی یعنی سرکوب ملت ایران نیازمند «انزوای سیاسی» است؛ اعضای شورای امنیت با صدور قطعنامه 1929 تمامی این امکانات را در اختیار این تشکیلات استعماری قرار دادند. به محض صدور قطعنامه، اسرائیل ضمن ابراز ناخرسندی، گفت «کم است! بیشتر، بازهم بیشتر.» سپس سگ‌های‌هار بریتانیا در «شورای امنیت ملی» آخوندها کوفتن بر طبل «کاهش همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» ‌را آغاز کرده، مهرورزی هم به شیوة‌ معهود قطعنامة‌ کذا را لایق سطل زباله دانست. آنگاه ایالات متحد و اتحادیة اروپا اعلام داشتند اعمال تحریم‌های یکجانبه بر ایران را بزودی بررسی خواهند کرد.

هر چه می‌بینی در او، مرگ است و ویرانی
عرصة جاوید آشوب و پریشانی
[...]
راستی آیا[...]
کدامین فاتح اینجا ترک‌تازی کرد؟
(نادر نادرپور)





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت