جمعه، تیر ۰۴، ۱۳۸۹


وافور و خیارشور!
...

با پوزش از خوانندگان گرامی! مطلب «پروفسور» عباس میلانی تحت عنوان، «پردة‌ آهنین ایران در عرصة اینترنت» در سایت رادیوفردا، مورخ 31 خردادماه 1389 انتشار یافته بود.

پس از انتصاب ژنرال دیوید پتریوس بجای حضرت مک‌کریستال، ‌ فرستادة مخصوص بریتانیا در افغانستان و پاکستان نیز استعفا داد. همچنین پیگیری پروندة «ال‌گور» به جرم تجاوز جنسی متوقف ماند، و همة این تغییر و تحولات ناخوشایند به حذف تیم فوتبال ایتالیا انجامید! ولی اگر از حذف تیم ایتالیا چشم‌پوشی کنیم، وجه مشترک دیگر موضوعات که ظاهراً نامربوط می‌نمایند، به تصمیمات نوین پیرامون تخریب 25 درصد مزارع کشت خشخاش در افغانستان باز می‌گردد!‍

پیش از ادامة مطلب حضور چارپایان محترم طویلة‌ مک‌کارتی بگوئیم با «ویروس» نمی‌توانید از انتشار مطالب این وبلاگ ممانعت کنید! در ضمن به مناسبت دولتی شدن دانشگاه آزاد، یک تک بیتی از میرزادة عشقی به مجلس چاه جمکران و اوباشی که درآن به عنوان «نمایندة‌ منتخب» خیمه زده‌اند تقدیم می‌شود:

بعد از اين بر وطن و بوم و برش بايد ريد
به چنين مجلس و بر کر و فرش بايد ريد

طی یک سده، تک بیت فوق وصف‌الحال به اصطلاح «مجلس»‌ قانونگزاری در کشور ایران است. به چه دلیل «دانشگاه آزاد» باید «دولتی» می‌شد؟ چون اکبر رفسنجانی بنیانگذار آن بود، یا چون مشتی لات و اوباش در برابر مجلس تجمع کردند؟ اگر قرار است اراذل ساواک برای شما به اصطلاح نمایندگان برگزیدة این «مجلس» خیلی خیلی «مردمی» تعیین تکلیف کنند، فلسفة‌ حضور شما در مجلس کذا چیست؟‌ ‌ این مضحکه را همچون مسابقات مارگیری تعطیل کنید و به «شبیه‌سازی»‌ پایان دهید. حکومت سنگسار و قصاص و حجاب و «عرف ‌مردمی» را چه به انتخابات و مجلس قانونگزاری؟

معرکه‌گیری ژنرال مک‌کریستال و کاخ سفید ریشه در تصمیمات نوین پیرامون کاهش 25 درصدی تولید مواد مخدر در افغانستان دارد! با توجه به 100 میلیارد دلار درآمد سالانة شبکة پنهان از محل تولید و توزیع موادمخدر، این شبکة‌ خداجو و یکتاپرست از مبلغی معادل 25 میلیارد دلار در سال محروم خواهد شد! مسلماً این خسارت عظیم تلفات فراوان به بار می‌آورد! پیش از ادامة مطلب لازم است به پیام یکی از خوانندگان گرامی پیرامون «اعمال خشونت» در حق آخوند صانعی و شرکاء توضیحاتی بیاوریم.

نخست اینکه جنجال پیرامون تهاجم فرضی به «بیوت مقدس» آیات‌عظام در واقع تداوم همان معرکة «اوپوزیسیون سازی» با توسل به «شایعه‌پراکنی» است. بخش نخست این سیرک گوساله پسند در خردادماه سال گذشته توسط موسوی و کروبی به اجرا درآمد، تا این دو جنایتکار مزدور در جایگاه «رهبری اوپوزیسیون» قرار گیرند. اکنون وقت‌ آن رسیده تا جایگاه آخوندهای هم‌سو با دو جلاد فوق تثبیت شود. به این ترتیب بازمی‌گردیم به همان دوران امام روشن ضمیر. آنروزهای خوب که «خره خراطی می‌کرد.» بله آنروزها که خره خراطی می‌کرد، ‌جهت مبارزه با امپریالیسم شرق و غرب، اوباش ساواک را به خیابان می‌آوردند تا شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» سر دهند که صانعی، دادستان کل انقلاب هر روز صدها حکم اعدام را به مورد اجرا بگذارد و دارودستة میرحسین ‌موسوی با خیال آسوده به گسترش شبکة قاچاق و تجارت پنهان مشغول باشند.

اگر به تاریخ معاصر ایران بنگریم خواهیم دید که تغییر در حوزة ‌علمیه پیرو تحولات هیئت حاکمه بوده. به عنوان نمونه، پس از کودتای آیرون‌ساید حوزة علمیة‌ قم با بودجة دربار تأسیس شد و روضه‌خوان‌های جیره‌خوار انگلستان در نجف و کربلا در رأس آن قرار گرفتند. پس از کودتای 28 مرداد آخوندها و فکل‌کراواتی‌های جیره‌خوار انگلستان به دو دسته تقسیم شدند، مصدق،‌ رهبر فکل‌کراواتی‌ها جایگاه اوپوزیسیون را اشغال کرد و آخوند کاشانی و امثال خمینی در کنار «مردم» قرار گرفتند! و اما کودتای 22 بهمن به تصفیة خونین در حاکمیت و در حوزه‌ها انجامید. 4 مرجع تقلید را ترور کردند و ترورها را به حساب سازمان مجاهدین خلق گذاردند. یک رئیس «جمهور» برکنار شد، و به فاصلة چند روز، کادر رهبری حزب جمهوری اسلامی در یک تصفیة خونین از میان رفت، یک رئیس جمهور و یک نخست وزیر به همراه کادرهای امنیتی در مقر نخست‌وزیری نابود شدند، و همة این جنایات را به سازمان مجاهدین خلق نسبت دادند! حال آنکه تمام ترورها توسط ساواک جمکران و با حمایت آنگلوساکسون‌ها صورت پذیرفت. این خشونت‌ها همچنانکه پیشتر هم گفتیم با به قدرت رسیدن حزب محافظه کار انگلستان به رهبری مارگارت تاچر ارتباط مستقیم داشت.

یادآور شویم، انتصاب کاسپار واینبرگر به وزارت دفاع در دولت ریگان پیامد مستقیم انتخابات انگلستان بود. واینبرگر از 21 ژانویه 1981 تا ماه نوامبر 1987 در این جایگاه باقی‌ماند؛ وزارت وی طولانی‌ترین دورة وزارت دفاع پس از رابرت مک نامارا و دونالد رامسفلد وزیر دفاع بوش به شمار می‌رود. این مختصر را گفتیم تا برسیم به این مسئله که تغییرات سیاسی در انگلستان حتی بر ایالات متحد نیز تأثیر می‌گذارد، و حتی امروز که دولت انگلستان ائتلافی است، در سطح جهان می‌تواند تغییراتی ایجاد کند. نخستین بازتاب این تغییرات از یک سو بروز شکاف در هیئت حاکمة ایالات متحد پیرامون اعمال تحریم‌های یکجانبه علیه ایران، و از ‌سوی دیگر اختلاف میان اروپا و آمریکا در سیاست‌های اقتصادی است که بازتاب آنرا در ‌اسرائیل نیز شاهدیم.

به گزارش خبرگزاری‌ها و تلویزیون اسرائیل، حزب «کادیما» برای شرکت در کابینة «ائتلاف ملی» اعلام آمادگی کرد. یادآور شویم پیش از توافق حزب محافظه‌کار و لیبرال دمکرات‌ها برای تشکیل کابینة ائتلافی در انگلستان، گوردون براون، نخست‌وزیر حزب‌کارگر این پیشنهاد را برای حل بحران اسرائیل ارائه داده بود ولی پاسخ مساعدی از «تزیپی لیونی» دریافت نکرد. در واقع پیوستن «کادیما» به دولت اسرائیل می‌تواند در چارچوب زمینه‌سازی برای «مذاکرات صلح» بررسی شود. همچنین اعلام آمادگی جمکرانیان برای «مذاکره» با گروه 1 + 5 در همین راستا قرار می‌گیرد. همانطور که پیشتر هم گفته‌ایم، حکومت اسلامی و حاکمیت اسرائیل ارباب واحدی دارند، و جنگ‌شان زرگری است. هدف از این جنگ زرگری قراردادن‌ افکار عمومی ملت‌های منطقه در تقابل با صلح، و تداوم تجاوز و اشغالگری دولت اسرائیل است. به همین دلیل است که پروپاگاند رسانه‌های غرب بر ایجاد ترادف میان «مذاکرات صلح» و «خیانت به آرمان فلسطین» تمرکز یافته.

سفر قریب‌الوقوع وزیر امورخارجة روسیه به تل‌آویو برای پایان دادن به سیاست محافلی است که از اشغال سفارت آمریکا در تهران، ترور انورسادات، جنگ 8 سالة ایران با عراق، تجزیة لبنان و جنگ داخلی در افغانستان، پس از خروج ارتش سرخ حمایت به عمل آورده‌اند. نیازی به توضیح نیست که بگوئیم محفل نوبل همچون واتیکان از شاخک‌های محفل کذا شمرده می‌شوند. پس از تزلزل واتیکان، به دلیل افشا شدن جنایات کلیسا، نوبت به «ال‌گور»، معاون بیل‌ کلینتون و از نورچشمی‌های محفل نوبل در حزب دمکرات ایالات متحد رسید! «ال‌گور» در سال 2006 به جرم سوءاستفاده جنسی تحت تعقیب قرارگرفته بود و شاید به همین دلیل در سال 2007 نوبل صلح به ایشان تعلق گرفت!

هر چند رسانه‌ها تلاش کردند شیرین‌کاری معاون رئیس جمهور اسبق را به سکوت برگزار کنند، ولی در این تلاش مقدس ناکام ماندند و خلاصه در اوایل ماه ژوئن سالجاری خبر متارکة «ال‌گور» با همسرش در رسانه‌ها انتشار یافت. این دو پس از 40 سال زندگی مشترک از یکدیگر جدا شدند!

به گزارش فیگارو، مورخ 24 ژوئن 2010،‌ «مایکل شرانک»، دادستان یکی از مناطق ایالت «اورگون» با صدور بیانیه‌ای اعلام داشت: «ال‌گور» در اواخر سال 2006 به برقراری «روابط جنسی ناخواسته» و یکسویه متهم شده، اما شاکی، زنی که مورد تجاوز قرارگرفته با توقف پیگرد متجاوز، یعنی مستر «وایس پرزیدنت» الگور، موافقت کرده. بیانیة دادستان در پی افشاگری رسانه‌ای افتخار صدور یافت. گفته شده بود که مسئول ماساژ هتل «پورتلند» در سال 2006 از «ال‌گور» به دلیل سوءاستفادة جنسی شکایت کرده بود! مسلماً شاکی بدون دریافت حق‌السکوت از شکایت خود انصراف نداده و ... و جدائی برندة‌ نوبل صلح از همسرشان پیامد افشای تجاوز جنسی بوده. خلاصه لات‌بازی در حریم خصوصی گویا از الزامات حزب دمکرات باشد. «شهید» مظلوم جان کندی هم کاخ سفید را به محل تفریح روسپی‌ها تبدیل کرده بودند. ماجرای پیتزا بردن مونیاکای پری‌پیکر برای بیل‌کلینتون روشن‌ضمیر هم که هنوز از خاطرمان زدوده نشده. پس بپردازیم به اصل مطلب یعنی اعتراض «ویلیام برنز» به اعمال تحریم‌های یکجانبه بر ایران، یا بهتر بگوئیم ابراز مخالفت آشکار با مطالبات دیوید کامرون در مقر اتحادیة اروپا در بروکسل!

به گزارش سایت نووستی، مورخ دوم تیرماه 1389،‌ «ویلیام برنز» معاون وزیر امورخارجة ایالات متحد روز اول تیرماه در کنگرة آمریکا اظهار داشت، اروپا نیز مانند روسیه از اعمال تحریم‌های تکمیلی یکجانبه علیه کمپانی‌های خارجی فعال در ایران نگران است:

«[روسیه صریحاً نگرانی خود را ] در خصوص اقداماتی که از چارچوب آخرین قطعنامه شورای امنیت خارج است اعلام [داشته] به علاوه، بحث فقط نگرانی‌های روسیه [...] نیست. همکاران اروپائی ما نیز در این نگرانی‌ها شریک‌اند.»

یادآور شویم، این اعتراض جانگداز پس از آتشباری به هلی‌کوپتر هولبروک در افغانستان صورت گرفت. به گزارش سایت نووستی، مورخ دوم تیرماه سالجاری، ‌ روز دوشنبه، 31 خردادماه 1389‌، هلیکوپتر ریچارد هولبروک در ولایت هلمند هدف آتش قرارگرفت. و به یاد داریم که مجلة‌ «رولینگ ستون»‌ سخنان جنجالی مک‌کریستال را در همین روز فرخنده منتشر کرده بود. انتشار این سخنان باعث شد پرزیدنت اوباما «پتریوس» را جانشین «کله‌پز» کنند! یک روز پس از هشدار به هلیکوپتر ریچارد هولبروک، خبر استعفای فرستادة ویژه بریتانیا در افغانستان و پاکستان نیز در سایت لوموند، مورخ 22 ژوئن 2010 انتشار یافت. با در نظر گرفتن این تحولات شاهد تغییر سیاست آنگلوساکسون‌ها در پاکستان و افغانستان خواهیم بود، تغییراتی که روابط هند و پاکستان را نیز شامل خواهد شد.

در راستای همین سیاست نوین است که کنگرة آمریکا با انتشار گزارشی تلویحاً خواستار حذف مسیر پاکستان از تدارکات ارتش در افغانستان شده. متن فارسی این گزارش در سایت رادیوفردا، مورخ اول تیرماه سالجاری انتشار یافته. همزمان با اکتشافات نوین کنگرة‌ آمریکا، سرگئی پریخودکو، معاون دیمیتری مدودف به نمونه‌ای از تحریم‌های یکجانبة «نانوشته» اشاره کرده و می‌گوید، دولت آلمان در مقررات داخلی خود به گونه‌ای عمل می‌کند که باعث اختلال در کار نیروگاه بوشهر می‌شود! به یاد داریم که همین دولت آلمان همچون دولت بریتانیا کور شده و صدور تجهیزات ممنوع به جمکران را نمی‌دید! کوری آلمان و بریتانیا دلیل داشت، اینان از «عشق» کور شده بودند، عشق فروش کالاهای ممنوعه در بازارسیاه!

کارفرمایان فیگارو هم از شدت عشق سر از پا نمی‌شناسند؛ البته اینان دل در گرو «اسلام»‌ دارند و این عشق را از زبان همه و به صور مختلف ابراز می‌دارند. به عنوان نمونه عشق‌شان را اینبار از زبان جرمن جاکسون، برادر «شهید» مایکل جکسون بیان کرده‌اند. ایشان طی مصاحبة رادیوئی خود با «بی‌بی‌سی» هذیاناتی گفته که به مذاق فرانس‌پرس خوش آمده. فیگارو، مورخ 24 ژوئن 2010 ، در آستانة سالروز شهادت مایکل جکسون،‌ از زبان برادرش چنین تیتر زده:‌

«اسلام می‌توانست جکسون را نجات دهد.»

جرمن جاکسون که در برابر دریافت یک مشت دلار به دین اسلام گرویده، طی مصاحبة رادیوئی خود می‌گوید، «فکرمی‌کنم اگر مایکل مسلمان شده بود هنوز در میان ما بود و دلایل فراوان هم دارم. وقتی صد در صد بدانی که هستی، و چه هستی، دلیل وجود تو و اطرافیانت چیست، همه چیز برایت بهتر می‌شود و نیرو می‌گیری.» بله! این پرپاگاند مهوع روز گذشته از «بی‌بی‌سی» پخش ‌شد تا همه بدانند و آگاه باشند که فرد می‌تواند به دلیل «هستی» خود و اطرافیان‌اش پی ببرد! وقتی به این دلیل نیست در جهان پی بردید، بلافاصله متوجه خواهید شد که خداوند شما را برای انجام مأموریت ویژه‌ای «خلق» کرده و همة کارهای ابلهانة خود را به حساب همین مأموریت مقدس خواهید گذارد و تبدیل می‌شوید به یک موجود وحشی که حماقت و توحش خود را با رنگ و جلای «تقدس» توجیه خواهد کرد. درست مثل امام روشن‌ضمیر و کشیش‌های جنایتکار واتیکان. جرمن جکسون در ادامه به رادیوی حاکمیت انگلستان می‌گوید، مایکل خیلی مطالعه می‌کرد و هیچ مخالفتی با مسلمان شدن نداشت:‌

«همة محافظان‌اش مسلمان بودند، چون او به اسلام اطمینان داشت. چون مسلمانان حاضراند خود را در راه دیگری فدا کنند و همچنین تلاش می‌کنند بهترین باشند نه برای مایکل جکسون، که برای الله. وقتی چنین افرادی در اطرافت باشند خداوند نگهدار توست.»

می‌بینیم که «بی‌بی‌سی» از روح‌الله خمینی و آیات عظام برای تبلیغ بندگی و گسترش حماقت به امثال جرمن جکسون روی آورده، به کسی که همچون روضه‌خوان‌ها، در قبال دریافت پول چنین مزخرفاتی بر زبان خواهد آورد. البته ما نمی‌خواهیم جکسون و «بی‌بی‌سی» را به دروغگوئی و پدرسوختگی متهم کنیم، ولی پیشتر، ‌ انتشار «خبر» گرویدن آن شهید به اسلام، آنهم پس از دریافت چند میلیون دلار از برادر شیخ امارات به همراه تصویری از ایشان که در کنار شیخ مذکور و کت ستیونس سابق در رسانه‌ها به چشم می‌خورد،‌ به مخاطب چنین القاء می‌کرد که ایشان مسلمان شده بودند! و ما هم در وبلاگی به آن اشاره داشتیم! پس جرمن جکسون را رها کنیم تا هم‌صدا با بی‌بی‌سی به مرزشکنی و دروغ‌گوئی ادامه دهد و بازگردیم به اظهارات مشاور دیمیتری مددوف در باب اعمال تحریم‌های یکجانبة پنهانی آلمان علیه ایران:

«[پریخودکو] وضعیت آلمان را مثال زده [گفت آن‌ها] تصویب قطعنامه علیه ایران را در مصوبات داخلی طوری ثبت کردند که محمولة‌ ما که تحت [نظارت] آژانس به بوشهر حمل می‌شد، برای حمل از طریق آلمان ممنوعیت یافت.»


البته برای ارسال «محموله» از روسیه به ایران راه نزدیک‌تر هم وجود دارد، بگذریم! همچنانکه گفتیم «مأموریت» دولت آلمان این است که از تجارت قانونی با ایران ممانعت به عمل آورده، مشوق تجارت زیرزمینی باشد چرا که به این ترتیب با یک تیر دو نشان می‌زند، هم دامنة تاراج استعماری را گسترش می‌دهد، هم زمینة‌ سرکوب ملت ایران را. با توسل به این شیوة مقدس است که برای تبدیل انواع زباله و فاشیست به «اوپوزیسیون» در برلن «نشست» هم به راه می‌اندازد،‌ تا حکومت جمکران بتواند با جنجال و هیاهو پیرامون نشست کذا، شرکت‌کنندگان در این مراسم مهوع را «مخالف» خود معرفی کند و پاسدار شریعتمداری هم این مخالفان دروغین را به عنوان «مدافع دمکراسی» در بوق بگذارد. و این عملیات قهرمانانه نیز از عشق سرچشمه می‌گیرد، عشق به تأمین منافع ارباب.

به گزارش حنازرچوبه، مورخ سوم تیرماه، منوچهر متکی، «فضاي اجلاس عشق‌آباد را تحت تأثير قرار داد.» یادآور شویم عشق آباد همان «اشک‌آباد»‌ است و گورکن‌ها به دلیل شیفتگی بر ارباب ترجیح می‌دهند آنرا «عشق‌آباد» بخوانند. باری این خبر حنازرچوبه که با کد: 1195230 انتشار یافته بازتاب فضای حاکم بر عرصة سیاست جهانی است. در همان لحظاتی که متکی در عشق‌آباد همه را مسحور خود کرده بود، اوباما و مدودف نیز با تناول همبرگر در «رایز هل برگر» ‌عشق می‌کردند.

دیمیتری مدودف پس از دو روز اقامت در سانفرانسیسکو، روز پنجشنبه 24 ژوئن به دیدار باراک اوباما در کاخ سفید شتافت. سپس هر دو پرزیدنت به آرلینگتون رفته در رستوران «رایز هل برگر» همبرگر و «چیپس» نوش جان فرمودند. آورده‌اند که همبرگر اوباما حاوی گوجه فرنگی و خیارشور و پیاز بود و همبرگر مدودف، ‌ قارچ و پیاز و سس چیلی داشت! همچنین روایت شده که اوباما «آیس تی» و مدودف کوکاکولا نوشیدند! و اما به گزارش بی‌بی‌سی، مورخ سوم تیرماه 1389، «آن‌ها»، یعنی باراک اوباما و دیمیتری مدودف «با هم چیپس خوردند!» چقدر رومانتیک! اتفاقاً همزمان با گاز زدن پرزیدنت‌ها به همبرگر، کنگرة آمریکا هم تحریم‌های یکجانبه علیه ایران را تصویب کرد، تا پرزیدنت اوباما که با برکناری مک کریستال اقتدار خود را در برابر نیروهای نظامی به «اثبات» رساند بود، بتواند با وتوی تصویب‌نامة سنا در عرصة سیاسی نیز برای خود کسب وجهه فرماید و در کمال اقتدار با دیمیتری مدودف «چیپس» بخورد.






0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت