لاف در لجنزار!
...
پس از شکست برنامة تهاجم نظامی به ایران، رسانة فیگارو به مصداق مثل معروف، «کی گو...یده، غریبه» همة کاسه کوزهها را بر سر شیخ مفلوک عربستان شکست.
با ابتر شدن توطئة رهبران آشوب سبز در ایران، و رو شدن دست پلید حامیانشان در غرب، برنامة محافلی که در دوران امام روشنضمیر از جنگ ایران و عراق و بحران و تنش بین کشورمان با عربستان و دیگر کشورهای مسلماننشین منطقه سود فراوان بردهاند نیز با شکست روبرو شد. سقوط شاخص بورس، به ویژه در فرانسه و هذیانگوئی منوچهر متکی و پاسدار لاریجانی ریشه در همین شکست دارد. ناکامی در بحرانسازی با هدف ممانعت از استقرار صلح در منطقه.
همزمان با سفر لاوروف، وزیر امورخارجة روسیه به اسرائیل، و انتشار خبر جنجالی بازداشت جاسوسهای فرضی روسیه در ینگه دنیا، اهالی فیگارو نیز دست به کار شده سخنان «فرضی» پادشاه عربستان در باب «حذف» دو کشور ایران و اسرائیل را در وبلاگ «ژرژ مالبرونو»، مورخ 29 ژوئن 2010 منتشر کردند! یادآور شویم، «مالبرونو» و سایت فیگارو برای پخش این خبر بهجتاثر صبر ایوب به خرج داده و 24 روز دندان بر جگر فشردند! باری، «مسیو» مالبرونو مینویسد، در تاریخ 5 ژوئن سالجاری که وزیر دفاع فرانسه در جده با پادشاه عربستان ملاقات کرد، ایشان خواهان نابودی ایران و اسرائیل شده بودند:
«دو کشور در جهان فاقد حق موجودیاتاند، ایران و اسرائیل.»
البته توحش و حماقت پادشاه عربستان و دیگر سگهای هار آنگلوساکسونها به هیچ عنوان تعجبآور نیست؛ آنچه برای ما شگفتانگیز است، انتشار «دیر هنگام» این خبر «داغ»، همزمان با ملاقات شیخ عربستان با اوباماست! و شگفتانگیزتر آنکه، شخص نویسنده، یعنی ژرژ مالبرونو که از چنین سخنان «محرمانهای» اطلاعات موثق دارد، از واکنش وزیر دفاع فرانسه به این اظهارات ابلهانه ابراز بیاطلاعی میکند! بله، روز 5 ژوئن سالجاری، وزیر دفاع فرانسه به همراه جمعی از دیپلماتها و مقامات عالیرتبة نظامی در جده به حضور پادشاه عربستان مشرف میشوند، و طی این دیدار شیخ عربستان سخنانی بر زبان میآورد که در سایت فیگارو بازتاب مییابد، اما وزیر دفاع فرانسه و همراهاناش گویا لب از لب نمیگشایند! به نظر عجیب میآید، به ویژه اگر بدانیم که در این قماش ملاقاتهای به اصطلاح دوجانبه و در واقع یکجانبه، که نوکران فرامین ارباب را دریافت میکنند، این وزیر دفاع فرانسه است که سخن میگوید، نه شیخ عربستان. علت واژگون شدن شرایط، یعنی انتشار بلبلزبانیهای شیخ عربستان و مسکوت ماندن سخنان وزیر دفاع فرانسه چیست؟ تمایل جنگطلبان به بازگشت به گذشتة شیرین. آنهنگام که امام روشن ضمیر موسوی جلاد برای مارگارت تاچر و محفل «کارتر ـ برژینسکی» دم میجنباند و نفسکش میطلبید، و امثال عبدالعلی بازرگان و شیخ مهدیکروبی هم خفقان اختیار کرده، شاید به قول حاجیه سیمین، «نماز نور» میخواندند! چه روزهای خوبی بود! ما که هرگز این روزهای «نورانی» را فراموش نخواهیم کرد. «بهار عاظادی» برای ما، با تظاهرات علیه تحمیل پوشش به زنان آغاز شد، و با تهاجم به اهل قلم و تخریب دفاتر روزنامهها تداوم یافت، سپس اشغال فرمایشی سفارت آمریکا آن را به اوج رساند. پیش از ادامة مطلب لازم است در توضیح وبلاگهای پیشین در مورد «واژگوننمائی» چند نکته را یادآور شویم.
نخست اینکه موسسة کیهان همچون فارسنیوز، پروپاگاند جنگطلبان ینگه دنیا را پخش میکند، و به همین دلیل مطالباش از نظر گسترش ابتذال و تقدس و مرزشکنی با شاخکهای سازمان سیا در همسوئی کامل قرار گرفته. به همین دلیل است که رسانة مذکور ضمن «تغذیه» از مطالب نوچههای اکبر بهرمانی در داخل و خارج مرزها به همین «تراوشات» تداوم نیز میبخشد. به عنوان نمونه انتشار مهملات رئیس سازمان سیا و ترهات موسویان در سایت رادیوفردا، و ابراز مخالفت پاسدار شریعتمداری با کنارهگیری اکبر بهرمانی از سیاست که در کیهان، مورخ 9 تیرماه سالجاری انعکاس یافت، اشتراک آخور اینان را در عمل به اثبات میرساند. در واقع «لئون پانهتا» برای اظهارات بیسروته خود به افشاگریهای موسویان، نوچة بهرمانی تکیه کرده، و به همین دلیل است که پاسدار شریعتمداری از زبان اربابان خود، در مخالفت با استعفای بهرمانی فتوی میصدورد، چرا؟ چون موسویان در سایت رادیوفردا، مورخ 8 تیرماه بر تمایل مخالفان احمدینژاد به تداوم بحران هستهای تأکید دارد. و اما نکتة دوم، مبارزات فرضی جیرهخواران استعمار با آمریکا و جهان غرب را شامل میشود.
کافی است نگاهی به محل اقامت مخالفنمایان حکومت جمکران بیاندازیم تا دریابیم سر در آخور آنگلوساکسونها دارند. تمام کسانی که طی سه دهة اخیر با عربدة مرگ بر آمریکا، از اشغال سفارت یانکیها، جنگ 8 ساله و نهایت امر از سرکوب ملت ایران حمایت کرده و اینک در جایگاه مخالفان دولت احمدی نژاد قرار گرفته و خود را سخنگوی ملت ایران جا زدهاند در بریتانیا و ینگهدنیا خیمه برپا کردهاند. شیرین عبادی، عبدالعلی بازرگان، آخوندکدیور و شوهر خواهرش از آن جملهاند. این پرسش مطرح میشود که موسویان، آخوند کدیور و دیگر طرفداران اشغال سفارت آمریکا و جنگ تحمیلی امروز در آمریکا اصولاً چه غلطی میکنند؟ پاسخ به این پرسش روشن است! سازمان سیا بر این «باور» است که برنامة پرسود «تبدیل مزدور به رهبر» همچنان کارآئی خود را حفظ کرده. سناریوی جاسوسگیری اخیر در راستای همین توهمات ابلهانه به اجرا درآمد.
محافلی از پایان جنگ سرد و استقرار صلح در منطقه متضرر میشوند و اینان تمام تلاش خود را برای تداوم وضع موجود و حفظ بحران به کار خواهند برد. جالب اینجاست که برای حفظ وضع موجود تداوم بحران هستهای جمکران کفایت خواهد کرد، چرا که حاکمیت اسرائیل با تکیه بر همین بحران ساختگی از بازگشت به درون مرزهای قانونی خود امتناع میکند. همچنانکه گفتیم صلح در منطقه تهدیدی است برای چارپایان شاغل در طویلة مککارتیسم.
پس از موافقت مصر با برگزاری کنفرانس صلح در مسکو، همة آدمخواران طویلة مککارتی نگران آیندة تیره و تار خود شده و ضمن ناله و نفرین، برای حل بحران منطقه «راه حل» ارائه میدهند؛ باشد که به ارادة الهی این کنفرانس «خانمانسوز» برگزار نشود. چرا که نخستین پیامد استقرار صلح در منطقه فروپاشی دکان پادشاه عربستان، شیخکهای کویت و امارات و دیگر جانوران حامی تهاجم آنگلوساکسونها به عراق و افغانستان خواهد بود. بدون تردید دامنة این فروپاشی به محافل حامی «طالبان» در غرب گسترش خواهد یافت و طبیعی است که «بحران» از نقاط ضعیفتر آغاز شود. پس یک پرانتز باز میکنیم و باز میگردیم به بحران حاکمیت در فرانسه.
همچنانکه پیشتر هم گفتیم برای پنهان داشتن تزلزل حاکمیت، رسانهها تهاجم به تیم ملی فوتبال را آغاز کردند. البته یک نکتة مهم را فراموش نکنیم، و آن اینکه فدراسیون جهانی فوتبال یک محفل مافیائی است که خارج از حاکمیتها قرار گرفته و همچون واتیکان مقررات ویژة خود را دارد. به عنوان نمونه محفل مذکور از مسابقات جام جهانی امسال مبلغ 3 میلیارد دلار به جیب میزند، ولی مشخص نیست این درآمد چگونه تقسیم میشود. به عبارت دیگر فدراسیون جهانی حسابی به کسی پس نمیدهد و در گیرودار هیاهوی فوتبال بود که محفل کذا به دولت فرانسه هشدار داد، در امور فدراسیون دخالت نکند! امور فدراسیون در این مورد خاص رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه را شامل میشد که توسط فیفا در این جایگاه مستقر شده و حاضر نبود تکان بخورد. خلاصه معجزهای به وقوع پیوست و ایشان روز گذشته استعفا دادند و قرار شد کابینة فرانسه هم در پائیز امسال ترمیم شود! «آلن منک»، حتی پیشنهاد تغییر نخستوزیر را ارائه کرده!
«منک» یکی از مشاوران سرکوزی است که پیشتر ریاست شرکت سهامی لوموند را برعهده داشت. ایشان از دشمنان همجنسگرایان و از شیفتگان نئوکانها، اسرائیل، و به ویژه «شبهلیبرالیسم» اقتصادی به شمار میروند. مسیو «آلن منک» توصیه کرده، پیش از سال 2011 نخستوزیر میباید عوض شود! اظهارات وی به عنوان «نظر شخصی» در فیگارو، مورخ 30 ژوئن سالجاری انتشار یافته. با توجه به گرایشات «آلن منک» باید بگوئیم که بعضیها از جنگ افروزی در منطقه هنوز ناامید نشدهاند. هر چند که امروز رسانهها با چند روز تأخیر از کشف حدود 700 کیلو حشیش در جنوب فرانسه خبر دادند. به گزارش فیگارو مورخ 30 ژوئن سالجاری، روز شنبه پلیس فرانسه در منطقة «فلورانساک» یک کامیون حامل 679 کیلو گرم حشیش را توقیف کرد. البته کامیون کذا کنار جاده رها شده بود؛ نه راننده داشته و نه مسئول! به عبارت دیگر رساندن «محموله» مقدس به مقصد امکانپذیر نبوده. اصولاً شانس از قاچاقچیهای شریف و خداجو روی گردانده. امروز، همزمان با گشت و گذار الیزابت دوم در اوتاوا، یکی از بزرگانشان در شهر مونرآل کشته شد! پس بگذریم و بازگردیم به هذیانات متکی و افاضات لاریجانی پس از سفر لاوروف به منطقه.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 9 تیرماه 1389، علی لاریجانی رئیس مجلس مفتضح جمکران در نشست فوقالعادة روسای مجالس کشورهای اسلامی در دمشق اظهار داشت، ما میتوانیم با توسل به «بیداری وجدانها» مسیر مقاومت ایجاد کرده از جنایات اسرائیل جلوگیری کنیم. اینکه پاسدار لاریجانی از «وجدان» سخن بگوید، حکایت بوزینه است و نجاری! اما این بوزینه پای را از نجاری هم فراتر گذارده و از قانونشکنی اسرائیل در عرصة بینالمللی انتقاد به عمل آورده! خلاصه اینروزها معجزات عجیبی به وقوع میپیوندد:
«اين رژيم تا زماني که از مزيت قدرت همراه با سکوت قدرتهاي بزرگ برخوردار است به هيچ قاعدة بينالمللي وفادار نخواهد بود.»
اگر به سخنان لاریجانی دقت کنیم خواهیم دید رئیس بسیار «قانونگرای» مجلس جمکران دقیقاً وصفالحال حکومت جمکران را باز میگوید. حکومتی که سیسال است با حمایت ارباباناش نه تنها همچون اسرائیل به نقض قوانین بینالمللی مشغول شده، که سرکوب ملت ایران را نیز در دستورکار خود قرار داده، و حتی همان کاغذپارهای را که به عنوان قانون اساسی به ملت ایران تحمیل کرده نیز به مورد اجراء نمیگذارد! ایجاد جامعة «زنانه ـ مردانه»، و تحمیل پوشش به زنان خود شاهدی است براین مدعا. سخنان لاریجانی با کد: 1205335 در سایت حنازرچوبه در اختیار مشتاقان عرصة شارلاتانیسم قرار دارد. پس لاریجانی را در حنازرچوبه رها کنیم و برویم به سراغ منوچهر متکی در «ایسنا» که در جمکران «دمکراسی پرشکوه» رویت کرده!
آری، وزیر امورخارجة گورکنها در نشست خبری با همتای بحرینیاش همزمان خود را در بازار مسگرها و در غربت یافته، از اینرو نه تنها لاف فراوان زده که گ...ز در غربت نیز کم نداده. لاف و «تیز» متکی با کد: 8904-04302 در سایت ایسنا، مورخ 8 تیرماه 1389 انتشار یافته. منوچهر متکی که مانند همة گوسالههای ننهحسن برگزاری «انتخابات» را نشان دمکراسی انگاشته به خبرنگاران میگوید، ما مقتدرترین دمکراسی منطقه هستیم و سال گذشته در انتخابات شکوهمندمان 40 میلیون نفر شرکت کردند در صورتیکه از چنین مشارکتی در اروپا خبری نیست:
«بعد از انتخابات شكوهمند [سال گذشته در] مقتدرترين دموكراسي در منطقه [...] 40 ميليون نفر پاي صندوقهاي رأي [حضور یافتند] در حالي كه [...] در بعضي [از كشورهای اروپا] فقط 25 درصد و بعضاً كمتر مشاركت داشتند [...] اين دموكراسي باشكوه، ليبرال دموكراسي غرب را به چالش كشيد [...]»
بله، جناب وزیر حق دارند! در دمکراسیها مردم هنگام انتخابات به پای صندوقها میروند، نه «بعد از انتخابات»! وزیر امور خارجة گورکنها حکومت چاه جمکران را «دمکراسی باشکوه» مینامد و آن را با دمکراسیهای غرب به قیاس میکشد، بدون اینکه به این نکتة پیش پا افتاده توجه کند که در دمکراسی احکام شریعت و قوانین الهی اجرا نمیشود! در دمکراسی، محور قانونگزاری «انسان» است. و جالب اینجاست که آشفروشهای زنستیز جمکران نیز مطالبات خود را «دمکراتیک» میدانند. اینان هیچ مخالفتی با تعدد زوجات، حجاب، یا «زنانه ـ مردانه» شدن جامعه ندارند، فقط با سنگسار مخالفاند و میگویند، آقایان برای ازدواج مجدد از همسرشان اجازه بگیرند نه از قاضی! پس بهتر است دمکراسی باشکوه مورد اشارة متکی را از نزدیک بنگریم.
به گزارش مهرنیوز، مورخ 9 تیرماه 1389، جانشین فرماندة نیروی انتظامی، یعنی سردار رادان، از دستگیری عوامل صدور قبض جعلی جریمه «بدحجابی» خبر دادند. نمیدانم چه علامتی بگذارم که هزار علامت تعجب کفایت نخواهد کرد. سردار رادان به خبرنگاران فرمودند، در برخی مناطق کشور افرادی قبضهای جعلی جریمة بدحجابی توزیع کرده بودند که دستگیرشان کردیم. ایشان چنین فرمودند:
«در این قبوض شماره ملی غیرمعتبر و شمارة حساب نامعلومی چاپ شده [...] و در اختیار افراد قرار گرفته بود.»
بله کل جریان خیلی عجیب است! چرا که پیش از اجرای طرح کذا، «خبر» جریمة زنان به اصطلاح «بدحجاب» توسط «فرانسپرس» منتشر میشود! چند روز بعد سایتهای «زنجیرهای» قبضهای جریمة کذا را انتشار میدهند، و یک هفته طول میکشد تا نیروهای انتظامی جمکران از خود سلب مسئولیت کرده، قضیه را همچون رسوائی فیگارو، که کاسه و کوزه را به سر شیخ عربستان شکست، به گردن «جاعلان» بیاندازند. این روند حرکت به صراحت نشان داد که در واقع، مدافعان برنامة حجاب اجباری و سرکوب و تحقیر زن ایرانی در غرب نشستهاند و از طریق «خبرسازی» به نیروهای سرکوب خط میدهند. نیروهای کذا هم وقتی به بن بست میرسند، «دروغ» و جفنگبافی همة مشکلاتشان را حل میکند. مسلماً هیچکس در ایران «باور» نخواهد کرد که این به اصطلاح دمکراسیهای غرب، با توسل به ارز حاصل از چپاول نفت کشورمان، ایرانی را در قالب پاسدار و بسیجی و کمیتهچی و ... و گشتهای «زهرمارالله» در مسیر سرکوب هم میهناناش رهبری و «ارشاد» میکنند! هیچکس باور نخواهد کرد، ولی در کمال تأسف واقعیت جز این نیست!
خلاصه پس از رو شدن دست حضرات، سردار رادان برای جمعوجور کردن امور پای به میدان گذاشتند تا زوایای پنهان دمکراسی باشکوه منوچهر متکی را بر جهانیان آشکار فرمایند. بله، پس از انتشار فتوکپی قبضهای جریمه در سایتها، معلوم شد دستهای مرموزی اقدام به انتشار قبضهای جعلی کردهاند، و جالبتر اینکه «متهمان» نیز دستگیر شدهاند. باید از «ژنرال» رادان پرسید، شما که خیلی از جان و مال گذشتهاید، چرا نام و ارتباطات این «متهمان» را اعلام نمیفرمائید؟ ایشان بجای علنی کردن ارتباط این «متهمان» با دمکراسیهای غرب میافزایند، جمعآوری قبضهای جعلی به مفهوم عدم مبارزه با بدحجابی نیست، بلکه نیروی انتظامی «رویکرد قانونی» را جهت فرهنگسازی برگزیده! به زبان سادهتر، ایشان میفرمایند اگر بتوانیم، تا آنجا که اربابانمان در غرب اجازه دهند همچون گذشته پدر مردم این مملکت را در میآوریم:
«توقیف این قبوض دلیل بر متوقف کردن طرح مقابله با بدحجابی نیست بلکه رویکرد نیروی انتظامی برای اجرای طرح عفاف و حجاب افزون بر برخورد قانونی، فرهنگ سازی در جامعه است.»
حضرت رادان وعده دادند که اسناد و مدارک مبنی بر جعلی بودن قبوض جریمه بزودی انتشار خواهد یافت. حال که با یکی از زوایای دمکراسی باشکوه منوچهر متکی آشنا شدیم نگاهی داشته باشیم به اظهارات بسیار دمکراتیک وزیر امور خارجة گورکنها در باب مسابقات جام جهانی فوتبال که با کد: 1201923 در سایت حنازرچوبه، مورخ 9 تیرماه سالجاری، تحت عنوان مضحک «جام جهاني رويکرد جديدي در جهان سياست ايجاد کرده است» انعکاس یافته.
روز گذشته منوچهر متکي در ساختمان مرکزي حنازرچوبه خطاب به مديران ارشد، سردبيران، دبيران و خبرنگاران میگوید، هر چه در صحنة سیاست میگذرد در مسابقات جام جهاني فوتبال به منصه ظهور رسيده.
«کشورهاي اصلي [...] در تحريم جديد ايران مانند انگليس، آمريکا و فرانسه [...] از رقابتهاي جام جهاني حذف ميشوند و [کشورهائی که به نوعي] در تحريم نقش داشتند، نيز به مراحل بالاتر جام جهاني راه نيافتند.»
به این میگویند دیپلمات اسلام ناب محمدی در صحرای کربلا. میبینیم که اگر تیمهای فوتبال فرانسه و انگلستان و آمریکا از جام جهانی حذف شدند فقط به این دلیل بوده که ملت ایران را تحریم کرده بودند! حال این پرسش مطرح میشود که اگر جام جهانی نصیب آلمان شود، کشوری که عضو شورای امنیت هم نیست و بیش از همة کشورها از تجارت در بازار سیاه و تحریم اقتصادی ایران منتفع شده، متکی چه خواهد گفت؟ حتماً او هم به نوبة خود ریش کثیف شیخ عربستان را میچسبد و او را مسئول همة بدبختیهای ملت ایران معرفی میکند.
با ابتر شدن توطئة رهبران آشوب سبز در ایران، و رو شدن دست پلید حامیانشان در غرب، برنامة محافلی که در دوران امام روشنضمیر از جنگ ایران و عراق و بحران و تنش بین کشورمان با عربستان و دیگر کشورهای مسلماننشین منطقه سود فراوان بردهاند نیز با شکست روبرو شد. سقوط شاخص بورس، به ویژه در فرانسه و هذیانگوئی منوچهر متکی و پاسدار لاریجانی ریشه در همین شکست دارد. ناکامی در بحرانسازی با هدف ممانعت از استقرار صلح در منطقه.
همزمان با سفر لاوروف، وزیر امورخارجة روسیه به اسرائیل، و انتشار خبر جنجالی بازداشت جاسوسهای فرضی روسیه در ینگه دنیا، اهالی فیگارو نیز دست به کار شده سخنان «فرضی» پادشاه عربستان در باب «حذف» دو کشور ایران و اسرائیل را در وبلاگ «ژرژ مالبرونو»، مورخ 29 ژوئن 2010 منتشر کردند! یادآور شویم، «مالبرونو» و سایت فیگارو برای پخش این خبر بهجتاثر صبر ایوب به خرج داده و 24 روز دندان بر جگر فشردند! باری، «مسیو» مالبرونو مینویسد، در تاریخ 5 ژوئن سالجاری که وزیر دفاع فرانسه در جده با پادشاه عربستان ملاقات کرد، ایشان خواهان نابودی ایران و اسرائیل شده بودند:
«دو کشور در جهان فاقد حق موجودیاتاند، ایران و اسرائیل.»
البته توحش و حماقت پادشاه عربستان و دیگر سگهای هار آنگلوساکسونها به هیچ عنوان تعجبآور نیست؛ آنچه برای ما شگفتانگیز است، انتشار «دیر هنگام» این خبر «داغ»، همزمان با ملاقات شیخ عربستان با اوباماست! و شگفتانگیزتر آنکه، شخص نویسنده، یعنی ژرژ مالبرونو که از چنین سخنان «محرمانهای» اطلاعات موثق دارد، از واکنش وزیر دفاع فرانسه به این اظهارات ابلهانه ابراز بیاطلاعی میکند! بله، روز 5 ژوئن سالجاری، وزیر دفاع فرانسه به همراه جمعی از دیپلماتها و مقامات عالیرتبة نظامی در جده به حضور پادشاه عربستان مشرف میشوند، و طی این دیدار شیخ عربستان سخنانی بر زبان میآورد که در سایت فیگارو بازتاب مییابد، اما وزیر دفاع فرانسه و همراهاناش گویا لب از لب نمیگشایند! به نظر عجیب میآید، به ویژه اگر بدانیم که در این قماش ملاقاتهای به اصطلاح دوجانبه و در واقع یکجانبه، که نوکران فرامین ارباب را دریافت میکنند، این وزیر دفاع فرانسه است که سخن میگوید، نه شیخ عربستان. علت واژگون شدن شرایط، یعنی انتشار بلبلزبانیهای شیخ عربستان و مسکوت ماندن سخنان وزیر دفاع فرانسه چیست؟ تمایل جنگطلبان به بازگشت به گذشتة شیرین. آنهنگام که امام روشن ضمیر موسوی جلاد برای مارگارت تاچر و محفل «کارتر ـ برژینسکی» دم میجنباند و نفسکش میطلبید، و امثال عبدالعلی بازرگان و شیخ مهدیکروبی هم خفقان اختیار کرده، شاید به قول حاجیه سیمین، «نماز نور» میخواندند! چه روزهای خوبی بود! ما که هرگز این روزهای «نورانی» را فراموش نخواهیم کرد. «بهار عاظادی» برای ما، با تظاهرات علیه تحمیل پوشش به زنان آغاز شد، و با تهاجم به اهل قلم و تخریب دفاتر روزنامهها تداوم یافت، سپس اشغال فرمایشی سفارت آمریکا آن را به اوج رساند. پیش از ادامة مطلب لازم است در توضیح وبلاگهای پیشین در مورد «واژگوننمائی» چند نکته را یادآور شویم.
نخست اینکه موسسة کیهان همچون فارسنیوز، پروپاگاند جنگطلبان ینگه دنیا را پخش میکند، و به همین دلیل مطالباش از نظر گسترش ابتذال و تقدس و مرزشکنی با شاخکهای سازمان سیا در همسوئی کامل قرار گرفته. به همین دلیل است که رسانة مذکور ضمن «تغذیه» از مطالب نوچههای اکبر بهرمانی در داخل و خارج مرزها به همین «تراوشات» تداوم نیز میبخشد. به عنوان نمونه انتشار مهملات رئیس سازمان سیا و ترهات موسویان در سایت رادیوفردا، و ابراز مخالفت پاسدار شریعتمداری با کنارهگیری اکبر بهرمانی از سیاست که در کیهان، مورخ 9 تیرماه سالجاری انعکاس یافت، اشتراک آخور اینان را در عمل به اثبات میرساند. در واقع «لئون پانهتا» برای اظهارات بیسروته خود به افشاگریهای موسویان، نوچة بهرمانی تکیه کرده، و به همین دلیل است که پاسدار شریعتمداری از زبان اربابان خود، در مخالفت با استعفای بهرمانی فتوی میصدورد، چرا؟ چون موسویان در سایت رادیوفردا، مورخ 8 تیرماه بر تمایل مخالفان احمدینژاد به تداوم بحران هستهای تأکید دارد. و اما نکتة دوم، مبارزات فرضی جیرهخواران استعمار با آمریکا و جهان غرب را شامل میشود.
کافی است نگاهی به محل اقامت مخالفنمایان حکومت جمکران بیاندازیم تا دریابیم سر در آخور آنگلوساکسونها دارند. تمام کسانی که طی سه دهة اخیر با عربدة مرگ بر آمریکا، از اشغال سفارت یانکیها، جنگ 8 ساله و نهایت امر از سرکوب ملت ایران حمایت کرده و اینک در جایگاه مخالفان دولت احمدی نژاد قرار گرفته و خود را سخنگوی ملت ایران جا زدهاند در بریتانیا و ینگهدنیا خیمه برپا کردهاند. شیرین عبادی، عبدالعلی بازرگان، آخوندکدیور و شوهر خواهرش از آن جملهاند. این پرسش مطرح میشود که موسویان، آخوند کدیور و دیگر طرفداران اشغال سفارت آمریکا و جنگ تحمیلی امروز در آمریکا اصولاً چه غلطی میکنند؟ پاسخ به این پرسش روشن است! سازمان سیا بر این «باور» است که برنامة پرسود «تبدیل مزدور به رهبر» همچنان کارآئی خود را حفظ کرده. سناریوی جاسوسگیری اخیر در راستای همین توهمات ابلهانه به اجرا درآمد.
محافلی از پایان جنگ سرد و استقرار صلح در منطقه متضرر میشوند و اینان تمام تلاش خود را برای تداوم وضع موجود و حفظ بحران به کار خواهند برد. جالب اینجاست که برای حفظ وضع موجود تداوم بحران هستهای جمکران کفایت خواهد کرد، چرا که حاکمیت اسرائیل با تکیه بر همین بحران ساختگی از بازگشت به درون مرزهای قانونی خود امتناع میکند. همچنانکه گفتیم صلح در منطقه تهدیدی است برای چارپایان شاغل در طویلة مککارتیسم.
پس از موافقت مصر با برگزاری کنفرانس صلح در مسکو، همة آدمخواران طویلة مککارتی نگران آیندة تیره و تار خود شده و ضمن ناله و نفرین، برای حل بحران منطقه «راه حل» ارائه میدهند؛ باشد که به ارادة الهی این کنفرانس «خانمانسوز» برگزار نشود. چرا که نخستین پیامد استقرار صلح در منطقه فروپاشی دکان پادشاه عربستان، شیخکهای کویت و امارات و دیگر جانوران حامی تهاجم آنگلوساکسونها به عراق و افغانستان خواهد بود. بدون تردید دامنة این فروپاشی به محافل حامی «طالبان» در غرب گسترش خواهد یافت و طبیعی است که «بحران» از نقاط ضعیفتر آغاز شود. پس یک پرانتز باز میکنیم و باز میگردیم به بحران حاکمیت در فرانسه.
همچنانکه پیشتر هم گفتیم برای پنهان داشتن تزلزل حاکمیت، رسانهها تهاجم به تیم ملی فوتبال را آغاز کردند. البته یک نکتة مهم را فراموش نکنیم، و آن اینکه فدراسیون جهانی فوتبال یک محفل مافیائی است که خارج از حاکمیتها قرار گرفته و همچون واتیکان مقررات ویژة خود را دارد. به عنوان نمونه محفل مذکور از مسابقات جام جهانی امسال مبلغ 3 میلیارد دلار به جیب میزند، ولی مشخص نیست این درآمد چگونه تقسیم میشود. به عبارت دیگر فدراسیون جهانی حسابی به کسی پس نمیدهد و در گیرودار هیاهوی فوتبال بود که محفل کذا به دولت فرانسه هشدار داد، در امور فدراسیون دخالت نکند! امور فدراسیون در این مورد خاص رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه را شامل میشد که توسط فیفا در این جایگاه مستقر شده و حاضر نبود تکان بخورد. خلاصه معجزهای به وقوع پیوست و ایشان روز گذشته استعفا دادند و قرار شد کابینة فرانسه هم در پائیز امسال ترمیم شود! «آلن منک»، حتی پیشنهاد تغییر نخستوزیر را ارائه کرده!
«منک» یکی از مشاوران سرکوزی است که پیشتر ریاست شرکت سهامی لوموند را برعهده داشت. ایشان از دشمنان همجنسگرایان و از شیفتگان نئوکانها، اسرائیل، و به ویژه «شبهلیبرالیسم» اقتصادی به شمار میروند. مسیو «آلن منک» توصیه کرده، پیش از سال 2011 نخستوزیر میباید عوض شود! اظهارات وی به عنوان «نظر شخصی» در فیگارو، مورخ 30 ژوئن سالجاری انتشار یافته. با توجه به گرایشات «آلن منک» باید بگوئیم که بعضیها از جنگ افروزی در منطقه هنوز ناامید نشدهاند. هر چند که امروز رسانهها با چند روز تأخیر از کشف حدود 700 کیلو حشیش در جنوب فرانسه خبر دادند. به گزارش فیگارو مورخ 30 ژوئن سالجاری، روز شنبه پلیس فرانسه در منطقة «فلورانساک» یک کامیون حامل 679 کیلو گرم حشیش را توقیف کرد. البته کامیون کذا کنار جاده رها شده بود؛ نه راننده داشته و نه مسئول! به عبارت دیگر رساندن «محموله» مقدس به مقصد امکانپذیر نبوده. اصولاً شانس از قاچاقچیهای شریف و خداجو روی گردانده. امروز، همزمان با گشت و گذار الیزابت دوم در اوتاوا، یکی از بزرگانشان در شهر مونرآل کشته شد! پس بگذریم و بازگردیم به هذیانات متکی و افاضات لاریجانی پس از سفر لاوروف به منطقه.
به گزارش حنازرچوبه، مورخ 9 تیرماه 1389، علی لاریجانی رئیس مجلس مفتضح جمکران در نشست فوقالعادة روسای مجالس کشورهای اسلامی در دمشق اظهار داشت، ما میتوانیم با توسل به «بیداری وجدانها» مسیر مقاومت ایجاد کرده از جنایات اسرائیل جلوگیری کنیم. اینکه پاسدار لاریجانی از «وجدان» سخن بگوید، حکایت بوزینه است و نجاری! اما این بوزینه پای را از نجاری هم فراتر گذارده و از قانونشکنی اسرائیل در عرصة بینالمللی انتقاد به عمل آورده! خلاصه اینروزها معجزات عجیبی به وقوع میپیوندد:
«اين رژيم تا زماني که از مزيت قدرت همراه با سکوت قدرتهاي بزرگ برخوردار است به هيچ قاعدة بينالمللي وفادار نخواهد بود.»
اگر به سخنان لاریجانی دقت کنیم خواهیم دید رئیس بسیار «قانونگرای» مجلس جمکران دقیقاً وصفالحال حکومت جمکران را باز میگوید. حکومتی که سیسال است با حمایت ارباباناش نه تنها همچون اسرائیل به نقض قوانین بینالمللی مشغول شده، که سرکوب ملت ایران را نیز در دستورکار خود قرار داده، و حتی همان کاغذپارهای را که به عنوان قانون اساسی به ملت ایران تحمیل کرده نیز به مورد اجراء نمیگذارد! ایجاد جامعة «زنانه ـ مردانه»، و تحمیل پوشش به زنان خود شاهدی است براین مدعا. سخنان لاریجانی با کد: 1205335 در سایت حنازرچوبه در اختیار مشتاقان عرصة شارلاتانیسم قرار دارد. پس لاریجانی را در حنازرچوبه رها کنیم و برویم به سراغ منوچهر متکی در «ایسنا» که در جمکران «دمکراسی پرشکوه» رویت کرده!
آری، وزیر امورخارجة گورکنها در نشست خبری با همتای بحرینیاش همزمان خود را در بازار مسگرها و در غربت یافته، از اینرو نه تنها لاف فراوان زده که گ...ز در غربت نیز کم نداده. لاف و «تیز» متکی با کد: 8904-04302 در سایت ایسنا، مورخ 8 تیرماه 1389 انتشار یافته. منوچهر متکی که مانند همة گوسالههای ننهحسن برگزاری «انتخابات» را نشان دمکراسی انگاشته به خبرنگاران میگوید، ما مقتدرترین دمکراسی منطقه هستیم و سال گذشته در انتخابات شکوهمندمان 40 میلیون نفر شرکت کردند در صورتیکه از چنین مشارکتی در اروپا خبری نیست:
«بعد از انتخابات شكوهمند [سال گذشته در] مقتدرترين دموكراسي در منطقه [...] 40 ميليون نفر پاي صندوقهاي رأي [حضور یافتند] در حالي كه [...] در بعضي [از كشورهای اروپا] فقط 25 درصد و بعضاً كمتر مشاركت داشتند [...] اين دموكراسي باشكوه، ليبرال دموكراسي غرب را به چالش كشيد [...]»
بله، جناب وزیر حق دارند! در دمکراسیها مردم هنگام انتخابات به پای صندوقها میروند، نه «بعد از انتخابات»! وزیر امور خارجة گورکنها حکومت چاه جمکران را «دمکراسی باشکوه» مینامد و آن را با دمکراسیهای غرب به قیاس میکشد، بدون اینکه به این نکتة پیش پا افتاده توجه کند که در دمکراسی احکام شریعت و قوانین الهی اجرا نمیشود! در دمکراسی، محور قانونگزاری «انسان» است. و جالب اینجاست که آشفروشهای زنستیز جمکران نیز مطالبات خود را «دمکراتیک» میدانند. اینان هیچ مخالفتی با تعدد زوجات، حجاب، یا «زنانه ـ مردانه» شدن جامعه ندارند، فقط با سنگسار مخالفاند و میگویند، آقایان برای ازدواج مجدد از همسرشان اجازه بگیرند نه از قاضی! پس بهتر است دمکراسی باشکوه مورد اشارة متکی را از نزدیک بنگریم.
به گزارش مهرنیوز، مورخ 9 تیرماه 1389، جانشین فرماندة نیروی انتظامی، یعنی سردار رادان، از دستگیری عوامل صدور قبض جعلی جریمه «بدحجابی» خبر دادند. نمیدانم چه علامتی بگذارم که هزار علامت تعجب کفایت نخواهد کرد. سردار رادان به خبرنگاران فرمودند، در برخی مناطق کشور افرادی قبضهای جعلی جریمة بدحجابی توزیع کرده بودند که دستگیرشان کردیم. ایشان چنین فرمودند:
«در این قبوض شماره ملی غیرمعتبر و شمارة حساب نامعلومی چاپ شده [...] و در اختیار افراد قرار گرفته بود.»
بله کل جریان خیلی عجیب است! چرا که پیش از اجرای طرح کذا، «خبر» جریمة زنان به اصطلاح «بدحجاب» توسط «فرانسپرس» منتشر میشود! چند روز بعد سایتهای «زنجیرهای» قبضهای جریمة کذا را انتشار میدهند، و یک هفته طول میکشد تا نیروهای انتظامی جمکران از خود سلب مسئولیت کرده، قضیه را همچون رسوائی فیگارو، که کاسه و کوزه را به سر شیخ عربستان شکست، به گردن «جاعلان» بیاندازند. این روند حرکت به صراحت نشان داد که در واقع، مدافعان برنامة حجاب اجباری و سرکوب و تحقیر زن ایرانی در غرب نشستهاند و از طریق «خبرسازی» به نیروهای سرکوب خط میدهند. نیروهای کذا هم وقتی به بن بست میرسند، «دروغ» و جفنگبافی همة مشکلاتشان را حل میکند. مسلماً هیچکس در ایران «باور» نخواهد کرد که این به اصطلاح دمکراسیهای غرب، با توسل به ارز حاصل از چپاول نفت کشورمان، ایرانی را در قالب پاسدار و بسیجی و کمیتهچی و ... و گشتهای «زهرمارالله» در مسیر سرکوب هم میهناناش رهبری و «ارشاد» میکنند! هیچکس باور نخواهد کرد، ولی در کمال تأسف واقعیت جز این نیست!
خلاصه پس از رو شدن دست حضرات، سردار رادان برای جمعوجور کردن امور پای به میدان گذاشتند تا زوایای پنهان دمکراسی باشکوه منوچهر متکی را بر جهانیان آشکار فرمایند. بله، پس از انتشار فتوکپی قبضهای جریمه در سایتها، معلوم شد دستهای مرموزی اقدام به انتشار قبضهای جعلی کردهاند، و جالبتر اینکه «متهمان» نیز دستگیر شدهاند. باید از «ژنرال» رادان پرسید، شما که خیلی از جان و مال گذشتهاید، چرا نام و ارتباطات این «متهمان» را اعلام نمیفرمائید؟ ایشان بجای علنی کردن ارتباط این «متهمان» با دمکراسیهای غرب میافزایند، جمعآوری قبضهای جعلی به مفهوم عدم مبارزه با بدحجابی نیست، بلکه نیروی انتظامی «رویکرد قانونی» را جهت فرهنگسازی برگزیده! به زبان سادهتر، ایشان میفرمایند اگر بتوانیم، تا آنجا که اربابانمان در غرب اجازه دهند همچون گذشته پدر مردم این مملکت را در میآوریم:
«توقیف این قبوض دلیل بر متوقف کردن طرح مقابله با بدحجابی نیست بلکه رویکرد نیروی انتظامی برای اجرای طرح عفاف و حجاب افزون بر برخورد قانونی، فرهنگ سازی در جامعه است.»
حضرت رادان وعده دادند که اسناد و مدارک مبنی بر جعلی بودن قبوض جریمه بزودی انتشار خواهد یافت. حال که با یکی از زوایای دمکراسی باشکوه منوچهر متکی آشنا شدیم نگاهی داشته باشیم به اظهارات بسیار دمکراتیک وزیر امور خارجة گورکنها در باب مسابقات جام جهانی فوتبال که با کد: 1201923 در سایت حنازرچوبه، مورخ 9 تیرماه سالجاری، تحت عنوان مضحک «جام جهاني رويکرد جديدي در جهان سياست ايجاد کرده است» انعکاس یافته.
روز گذشته منوچهر متکي در ساختمان مرکزي حنازرچوبه خطاب به مديران ارشد، سردبيران، دبيران و خبرنگاران میگوید، هر چه در صحنة سیاست میگذرد در مسابقات جام جهاني فوتبال به منصه ظهور رسيده.
«کشورهاي اصلي [...] در تحريم جديد ايران مانند انگليس، آمريکا و فرانسه [...] از رقابتهاي جام جهاني حذف ميشوند و [کشورهائی که به نوعي] در تحريم نقش داشتند، نيز به مراحل بالاتر جام جهاني راه نيافتند.»
به این میگویند دیپلمات اسلام ناب محمدی در صحرای کربلا. میبینیم که اگر تیمهای فوتبال فرانسه و انگلستان و آمریکا از جام جهانی حذف شدند فقط به این دلیل بوده که ملت ایران را تحریم کرده بودند! حال این پرسش مطرح میشود که اگر جام جهانی نصیب آلمان شود، کشوری که عضو شورای امنیت هم نیست و بیش از همة کشورها از تجارت در بازار سیاه و تحریم اقتصادی ایران منتفع شده، متکی چه خواهد گفت؟ حتماً او هم به نوبة خود ریش کثیف شیخ عربستان را میچسبد و او را مسئول همة بدبختیهای ملت ایران معرفی میکند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت