قاطر و کارتر!
...
به لوح این مرداب، کجاست خنجر و جامی
ما از همة طرفداران دمکراسی در ایران میخواهیم از شرکت در هرگونه تظاهرات خیابانی خودداری کنند. پس از افشای برنامة تهاجم نظامی به ایران از خاک افغانستان، ایالات متحد میکوشد همچون دوران جیمیکارتر با سوءاستفاده از شعارهای «حقوقبشر»، «آزادی زندانیان سیاسی» و «فضای باز» و غیره، اسلامگرایان را تقویت کند. و این است دلیل واقعی افشاگریهای بنیصدر در رادیوفردا، و این است دلیل سفر وزیر فرهنگ و ارشاد جمکران به جمهوری آذربایجان.
به محض اینکه هیلاری کلینتن باکو را ترک کرد، وزیر ارشاد روضهخوانها جهت دریافت فرامین نوین وارد این شهر شد. این خبر با کد: 121212 در سایت حنازرچوبه، مورخ 14 تیرماه 1389 موجود است. بهوش باشیم! همین روزهاست که فعلة ساواک با شعار «فضای باز سیاسی» و «آزادی» و دیگر شعارهای جادوئی و عوامفریبانة دوران جیمیکارتر جنجال و هیاهو به راه اندازند. فراموش نکنیم که خارج از دمکراسی، «آزادی» و «فضای باز» جز سرکوب هیچ مفهومی نداشته و نخواهد داشت.
گاوچرانها یکبار در آغاز المپیک پکن، و یکبار در مسابقات جام جهانی فوتبال برای جنگافروزی تلاش کردند. بار اول در گرجستان شکست خوردند، و بار دوم در افغانستان برنامهشان لو رفت و دست همة نوکرانشان در عربستان، جمکران، ترکیه و اسرائیل رو شد؛ به ناچار یک گام به عقب برداشتند و همچون دوران کارتر «روشنضمیر»، ضمن بازگشائی دکان جنگ سرد، خود را پرچمدار حقوقبشر و روسیه را ناقض همین حقوق معرفی کردند. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم واژة «کارتر» در زبان فارسی معنای گاریچی میدهد! و این است پیامد برکناری جانگداز و نمایشی ژنرال مککریستال که به ایراد سخنرانی ابلهانة هیلاری کلینتن در لهستان انجامید.
پس از مسافرت وزیر دفاع آمریکا به افغانستان، احمدینژاد دوان دوان خود را به کابل رساند و ضمن ایراد یک سخنرانی آتشین بر ضد آمریکا، دستورات لازم را دریافت داشت! سپس برزیل و ترکیه وارد برنامة هستهای شدند و ترکیه برنامة ناوآزادی را به مورد اجرا در آورد. هدف از این برنامه همچنانکه پیشتر هم گفتیم تحریک افکار عمومی در کشورهای جهان جهت تداوم وضع موجود و ممانعت از مذاکرات صلح بود. به همین دلیل است که صدای مخالفت با صلح را اینک از مصر هم میشنویم. در واقع برخی مقامات مصر همچون خمینی دجال برای حفظ منافع اسرائیل، شعار حمایت از حقوق مردم فلسطین سر دادهاند. در راستای حفظ همین «منافع» است که استاد حاج سیدجوادی در سایت «عصرنو» قلمفرسائی کرده، برای تحکیم پایههای مطلب بیپایة خود به روزنامة طالبانپرور «لوموند» ارجاع میفرمایند. بله، یکنفر در لوموند نوشته «دیپلماسی به چه درد میخورد»، استاد حاج سیدجوادی هم فرصت را غنیمت شمرده تهاجم به سربازان اسرائیلی را تأئید میکنند. علامت تعجب هم نمیگذاریم! تحقیق پیرامون آنچه در «ناو آزادی» گذشت نشان خواهد داد تهاجم از سوی نظامیان اسرائیل آغاز شده یا از سوی ترکهای ظاهراً مدافع حقوق فلسطین.
در هر حال آنچه مسلم است اینکه اگر دکان اسمعیل هنیه در غزه تعطیل شود، هم دولت اسرائیل ضرر خواهد کرد، و هم حکومت جمکران! نان مدعیان طرفداری از «ملت مظلوم فلسطین» نیز در این میان حسابی آجر خواهد شد. به همین دلیل است که رادیوفردا با بنیصدر «گفتگوی ویژه» ترتیب داده و ایشان ضمن افشاگریهای داغ در باب اشغال سفارت آمریکا، چنین القاء میفرمایند که این کودتا نه بر علیه ملت ایران که بر علیه دولت جیمی کارتر صورت پذیرفته! عجیب است! این کودتا پس از ترور انورسادات و در راستای «سیاست انسداد» محفل «کارتر ـ برژینسکی» صورت پذیرفت تا ضمن فرسایش ایران و عراق، دست اسرائیل را برای جنگ افروزی و تجزیة لبنان باز بگذارد. گویا بنیصدر فراموش کرده که تهاجم عراق به ایران پیامد مستقیم اشغال سفارت آمریکا و بمبگذاری شیعیان در بغداد بوده! بگذریم! بنیصدر طبق معمول از خودستائی و چاخان کردن فروگذار نکرده. گویا ایشان یک تنه برای حفظ «حقوق ملی» ایستاده بودند! این حقوق هر چه بوده مسلماً حقوق ملت ایران نبوده. تکرار کنیم که شلاق زدن مردم در خیابان و تحمیل حجاب به زنان را «حقوق ملی» نمیگویند. باری آقای بنیصدر در مورد اشغال سفارت آمریکا به نقل از مشفق، رئیس اطلاعات ستاد مشترک سپاه میگوید:
«گروگانگیری ساخت آمریکا بوده، توسط عامل آنها ـ آقای موسوی خوئینیها ـ اجرا شده. آقای خمینی گفت این انقلاب دوم بود [...] حالا [...] تصدیق میکنند که این کار [...] طرحی بوده آمریکایی [...] زدوبند دستگاه آقای خمینی با دستگاه [...] ریگان و بوش، که معروف شد به اکتبر سورپرایز [...] به تأخیر انداختن گروگانها تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 1980 که منجر شد به شکست کارتر [...]»
بله اگر به این ترتیب رخدادها را «تحلیل» کنیم به این نتیجه میرسیم که جیمی کارتر شهید و مظلوم «قربانی» توطئه شده، حال آنکه به هیچ عنوان چنین نیست. اشغال سفارت آمریکا بخشی از برنامة دولت کارتر بود، جهت تبدیل ایران به پشت جبهة طالبان. فراموش نکنیم که هدف ارتش ناتو حمایت از محاصرة اتحاد جماهیر شوروی سابق در جنوب و به راه انداختن جنگ در افغانستان بوده. و از قضای روزگار حضرت برژینسکی خود از طراحان اصلی جنگ در افغانستان بودند. در ادامة مصاحبة بنیصدر میشنویم که ایشان و مهدی بازرگان نیز به ولایت فقیه اعتقاد نداشتهاند! خوب است که هر دوی اینان همچون رعایا دست فقیه جنایتکار را در برابر دوربین عکاسان میبوسیدند و در برابر وحشی بیابان خمین «کرنش» هم میکردند. بر اساس اظهارات بنیصدر گویا این آخوند بهشتی بوده که به خمینی پیشنهاد داده تا بر علیه بنیصدر کودتا کند! جونم براتون بگه، دروغهای شاخدار در گفتگوی ویژة امیرمصدق کاتوزیان با بنیصدر بسیار است. نمیدانستیم خمینی مفلوک و مهجور اختیار تصمیمگیری برای کودتا و ادارة مملکت ایران را داشته! شاید بنیصدر مخاطب را احمق انگاشته ولی متأسفانه ما احمق نیستیم!
کودتا را بیگانگان توسط نیروهای «نظامی ـ امنیتی» سازمان میدهند، نه یک پیرمرد دیوانه! 22 بهمن 57 را که فراموش نکردهاید! ژنرال هویزر در ایران چه غلطی میکرد؟ برای تفرج آمده بود یا برای کودتا؟ پیش از نشست گوادالوپ، جبرئیل بود که خبر پایان رژیم را به نورچشمیها داد و از آنان خواست ایران را ترک کنند؟ به هیچ عنوان! کودتاچیها بودند. همانها که پامنبریهایشان در خیابان شعار فریبندة «آزادی زندانی سیاسی» سر میدادند. اینان امروز هم برای زندانیان تزئینی و خودی به همان شعار متوسل شدهاند، و میپندارند ما ایرانیان فراموشی گرفتهایم و تفاوت امثال نرگس محمدی و دیگر اعضای دفترودستک حقوقبشر «دینی» را با زندانیان واقعی سیاسی نمیبینیم.
بله سازمان دادن به کودتا در سایة آشوبهای خیابانی با شعارهای فریبندة «حقوقبشر» و فضای بازسیاسی خیلی به دهان «گاریچیهای» ینگهدنیا شیرین آمده، از اینرو تصمیم گرفتهاند یکبار دیگر آنرا در ایران تجربه کنند. در نتیجه، اعضای محفل «کارتر ـ برژینسکی» به دوران امام «روشنضمیر» و فضای نورانی صدرکودتای 22 بهمن 1357 اسبابکشی فرمودهاند. البته این «بازگشت»، اجباری و از سر افلاس است و فقط به دلیل لو رفتن برنامة عملیات غافلگیرکنندة ژنرال مککریستال در دستورکار یانکیها قرار گرفته. خلاصة کلام به «آب گ... زیدن این پروژه» چندین گاری را در سربالائی شکست قرار داده و از اینرو تمام قاطرهای «محترم» گاریشکستهها شروع کردهاند به گاز گرفتن یکدیگر.
اسرائیل میگوید، هرگز از ترکیه عذرخواهی نخواهد کرد! ترکیه هم تهدید میکند اگر عذرخواهی رسمی نکنید روابطمان را قطع میکنیم! دولت عربستان بجای اعتراض رسمی به «فیگارو» و پیگیری «حقوقی» پیرامون انتشار سخنان شاهنشاه صحرای حجاز در باب نابودی ایران و اسرائیل، مطالب این رسانه را در «الوطن» تکذیب میکند و مینویسد، «فیگارو دروغ گفته!» جالب اینجاست که سایت پاسدار محسن رضائی و حنازرچوبه نیز علیرغم نبرد «شیعیمسلکان» با «وهابیون» بجای گرفتن انگشت اتهام به سوی «فیگارو» که از اربابان نظام اسلامی به شمار میرود، مطالب را از زبان «الوطن» منعکس میکنند! و اما در این محشر خر، پاسدار شریعتمداری از ضرب و شتم زنان محجبه و نمازگزاران «مهر بر پیشانی» شکوه و گلایه دارد، و مهرنیوز، مورخ 14 تیرماه 1389، از کاهش «زائران معتاد» خبر میدهد. رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر به زائران توصیه کرده قبل از اعزام به عربستان اعتیاد خود را درمان کنند تا در کشورهای عربی دچار مشکلات جسمی نشوند. البته دروغ چرا، مشکلاتی در کار نیست چرا که پادشاه عربستان شخصاً بر تأمین «مواد» مورد نیاز نظارت خواهند داشت:
«رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر [...] گفت [...] با تشدید محدودیتها تعداد زائران معتاد کاهش یافته [...] این دسته از حجاج مواد مصرفی خود را از کشور عربستان تأمین میکنند.»
بله، حج و تریاک خیلی میچسبد! مسلماً پادشاه عربستان شخصاً این دروغ شاخدار مهرنیوز را در فیگارو تکذیب خواهند فرمود و اینبار باید شاهد استعفای پتریوس باشیم و هیلاری کلینتن با شدت و حدت و پرروئی بیشتر آمریکا را مدافع حقوقبشر معرفی خواهد کرد.
کدام ابلهی حاکمیت جنایتکار ایالات متحد را مدافع حقوق بشر میشناسد؟ هیلاری کلینتن، چارپایان طویلة مککارتی و خلاصه تمامی سگهای سیرک عموسام که میپندارند ما ایرانیان وحشیگریهای دوران نخستوزیری مهدی بازرگان را فراموش کردهایم؛ همان روزهای خوب که علاوه بر اعدام «ضدانقلاب» و «محارب» و «طاغوتی»، و شکستن قلمها و تهاجم به دفاتر روزنامهها، مردم عادی را نیز به جرم نوشیدن مشروبات الکلی در خیابانهای تهران شلاق میزدند! همینجا بگوئیم، «رادیوفردا» سخت در اشتباه است، چرا که ما فراموش نکردهایم!
پس از شکست طرح تهاجم نظامی به ایران که به استعفای ژنرال مککریستال و روضه و زوزة کیهان انجامید، گاوچرانها باز هم همان برنامة کپکزدة محفل «کارتر ـ برژینسکی» در دوران جنگ سرد، یعنی کودتا با توسل به ابزار حقوق بشر و فضای باز سیاسی را از صندوقخانه بیرون کشیده و برای فروش در چمدان هیلاری کلینتن گذاردهاند. پس از دستگیری «جاسوسهای روس»، عملیاتی که جهت بازتولید فضای جنگ سرد «الزامی» مینمود، گاوچرانها دستاندر کار بازتولید برنامة کودتای محفل «کارتر ـ برژینسکی» شدهاند. در این راستا هیلاری کلینتن با چمدانی پر از شعارهای نخنمای دوران نکبتبار ریاست جمهوری جیمی کارتر راهی لهستان، اوکراین، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان شده و ضمن انتقاد از روسیه، کالاهای بنجل طالبانپروران دو سوی آتلانتیک را برای فروش عرضه میکند. بله، چه معجزاتی! نه تنها هیلاری کلینتن طرفدار حقوقبشر و نهادهای مدنی از آب درآمده، که بنیصدر هم اشغال سفارت آمریکا را نه توطئهای بر ضد ملت ایران، که عملی بر ضد دولت جیمی کارتر معرفی میکند! و چه نشستهاید که شیخ مسعود بهنود هم از نفت به عنوان باعث و بانی تمامی مصائب سدة اخیر ملت ایران نام میبرد تا فراموش کنید دست استعمار در کار بوده و هست.
البته معجزات به این مختصر ختم نمیشود، مگر نمیدانید خداوند دریای سخاوت است، پس خود را برای حداقل «هفت دریا» معجزات آماده کنید! از فوتبال آغاز کنیم که به ارادة الهی تیمهای برزیل و آرژانتین توسط هلند و آلمان حذف شدند. البته دلیل داشت! دروازهبان تیم برزیل، به عنوان دوازدهمین بازیکن تیم هلند نقش خود را بخوبی ایفا کرد! در ضمن داور چشم بادامی مسابقه، به ارادة قادر متعال هر وقت لازم بود کور میشد! باری از آنجا که به گفتة رئیس دیپلماسی روضهخوانها، منوچهر متکی، مسابقات جام جهانی فوتبال با بحران دستساز هستهای جمکران ارتباط مستقیم دارد، بیصبرانه منتظر پیامدهای «دیپلماتیک» حذف تیم فوتبال برزیل نیز هستیم! البته حکایت ترکیه، یکی از طرفین توافقهای «بات» متفاوت است.
از آنجا که خوشبختانه تیم فوتبال ترکیه در جام جهانی حضور نداشت، شوت کردن به دروازة رجب اردوغان را «پ. ک. ک» عهدهدار شده. و در واکنش به بمباران مواضع «پ. ک. ک» در کردستان عراق، خط لولهای که نفت عراق را به بندر «جیهان» در ترکیه منتقل میکند نیز منفجر شد! به گزارش فیگارو، مورخ 4 ژوئیه 2010، این انفجار در منطقة «ماردین» در جنوب شرقی ترکیه رخ داد و هنوز هیچ گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفته. اما دولت ترکیه «پ. ک. ک.» را متهم به خرابکاری در خط لولة کذا کرده. در هر حال تقارن زمانی این عملیات با سفر جوزف بایدن به عراق هیچ عجیب نیست.
به گزارش فیگارو، مورخ 4 ژوئیه سالجاری، روز گذشته همزمان با حضور بایدن در عراق، عملیات انتحاری در «ورودی» یک ساختمان دولتی در رمادی واقع در استان الانبار حداقل 4 کشته و 23 زخمی برجای گذارد. بله، در این کشور اشغال شده، تروریستها با اشغالگران کاری ندارند؛ در همسوئی کامل با آنان فقط عراقیها را هدف حملات خود قرار میدهند! این آدمکشها، همچون خمینی دجال و دیگر مقامات حکومت اسلامی در اعلامیههای ابلهانهشان مرتباً دم از نبرد با آمریکا میزنند و شیپورهای سازمان سیا هم بجای بررسی و تحلیل پیامد اعمال اینان، در کمال بیطرفی همین بیانیههای «خردرچمن» را منتشر کرده و به خورد خلقالله میدهند.
خلاصه پس از گذشت چند دهه به کودکان عراقی در دبستانها چنین میآموزند که مردم عراق که از «ظلم» و «ستم» حکام خود به ستوه آمده بودند، با آغوش باز به استقبال ارتش «برحق» آنگلوساکسونها شتافتند و به دین آنان یعنی تخریب کشور عراق و چپاول و سرکوب ملت گرویدند. سپس نوبت به محققان و مورخان غرب خواهد رسید که به زبانهای انگلیسی و فرانسه و غیره همین مزخرفات را با رنگ و لعاب عالمانه به خورد مخاطب دهند. هیچکس هم به چنین ترهاتی اعتراض نخواهد کرد! حاصل تحقیقات پژوهشگران «بیطرف» غرب را که نمیتوان به زیر سئوال برد!
مگر کسی به بیانیههای مضحک و گوساله فریب دکان حقوق بشر آمریکا اعتراض میکند؟ هرگز! «حقوقبشر» ارث و میراث گاوچرانهاست و در انحصار آنها نیز باقی خواهد ماند. از اینرو در سراسر جهان حقوق بشر باید تحت نظارت یانکیها رعایت شود. هیچ نهاد مدنی نمیتواند خارج از نظارت گاوچرانها موجودیت داشته باشد. «رقابت» در این عرصه، همچون رقابت اقتصادی سرکوب خواهد شد. همانطور که لیبرالیسم دروغین آمریکا به زیر سئوال نمیرود، در مورد دفاع حاکمیت ایالات متحد از حقوقبشر نیز سگهای سیرک عموسام به اجماع رسیدهاند. کدام ابلهی حاکمیت آمریکا را مدافع حقوق بشر میخواند؟ هیلاری کلینتن! بلاهت ایشان هم توسط همة شاخکهای سازمان سیا از جمله رادیوفردا در بوق و کرنا گذاشته میشود.
به گزارش سایت رادیوفردا، مورخ 13 تیرماه 1389، وزیر امورخارجة آمریکا در مورد سرکوب فعالان مدنی هشدار داده! هشدار هیلاری کلینتن کشورهای چین، ایران، ونزوئلا و ... و در واقع روسیه را شامل میشود که در را به روی مکدونالد و کوکاکولا گشوده ولی با شعبه زدن دکان حقوق بشر «مید. این. یو. اس» در خاک روسیه مخالفت میکند! البته هیلاری کلینتن «حق» دارد! ریشههای جیغ و فریاد ایشان را میباید در لو رفتن برنامة مککریستال جستجو کرد. حاکمیت آمریکا به دلیل شکست برنامة جنگ افروزی حالت تهاجمی به خود گرفته و نفسکش میطلبد، اینهمه به این امید که دستی از غیب برون آید و کاری بکند!
به عبارت دیگر یانکیها آنقدر لیچار میگویند و هیاهو به راه میاندازند تا شاید کاسة صبر روسیه لبریز شده و واکنش تندی نشان دهد. در اینصورت طالبانپروران حزب دمکرات علیرغم افتضاحاتشان در عراق و افغانستان در عرصة رسانهای در موضع قدرت قرار خواهند گرفت. البته اینان فراموش کردهاند که حاکمیت روسیه صغیر و مهجور نیست، دوران جنگ سرد دیگر به پایان رسیده و بازگشت به گذشته در واقعیت امکان ندارد. پس پروژة «جاسوسگیری» جهت «بازتولید» فضای جنگسرد و دمیدن دوباره در شیپور جادوئی حقوقبشر نشان حماقت یانکیهاست. بگذریم و بپردازیم به اظهارات بیشرمانه و ابلهانة هیلاری کلینتن در پایتخت لهستان.
وزیر امور خارجة یانکیها، در سخنرانی خود به مناسبت دهمین سالگرد تأسیس «سازمان جامعة دمکراسی و حقوقبشر» از کشورهائی که به سازمانهای مدنی اجازة فعالیت نمیدهند انتقاد کرده. البته باید گفت، روی سخن کلینتن نه با دولت مائوئیست چین است نه با نوکران واژگوننمای آمریکا، نظیر حکومت اسلامی جمکران! مخاطب اصلی روسیه است که به نهادهای خشونتگستر «حقوق بشر نسبی» اجازة فعالیت نمیدهد. در واقع هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که حاکمیت جنایتکار آمریکا مدافع حقوقبشر باشد؛ شکرخوریهای هیلاری کلینتن در ورشو، جنبة «لاف در غربت » دارد، اما وقتی هیلاری از گروههای «مذهبی» که در پی ایجاد تغییرات اجتماعی هستند، سخن به میان میآورد دیگر کارش به «گ...ز در بازار مسگرها» میکشد. از نظر ما گروههای مذهبی بسیار بیجا میکنند پای به میدان سیاست میگذارند.
سیاست همواره اهداف مادی دارد، از اینرو نمیتواند عرصة دیانت باشد. هیلاری کلینتن با ایراد چنین مهملاتی فقط نشان میدهد که نه تنها خواهان رعایت حقوق بشر نیست که به عکس گسترش خشونت و مقدسات را میطلبد. البته، ما پس از کودتای 22 بهمن 1357 و مشاهدة جنایات ملایان دستنشاندة آنگلوساکسونها هرگز در اهداف خداپسندانة حکومت گاوچرانها مبنی بر سرکوب ملتها تردید نداشتهایم:
«هیلاری کلینتون[...] روز شنبه در کنفرانس بینالمللی ارتقاء دموکراسی و حقوق بشر، از کشورهائی [...] سخن به میان آورد که در آن سازمانهای مدنی نظیر اتحادیهها، گروههای مذهبی، فعالان حقوقی و سایر سازمانهای غیردولتی که به دنبال ایجاد تغییرات اجتماعی هستند، حق ابراز وجود ندارند.»
باید ببینیم در کشور ایران، گروههای مورد نظر هیلاری کلینتن در کدام چارچوب خواهان ایجاد تغییر اجتماعی هستند؟ در چارچوب شایعهپراکنی و ایجاد آشوبهای خیابانی جهت تحمیل الگوی حقارت «فاطمه» به زن ایرانی و گسترش سرکوب؟ اگر خانم کلینتن چنین آزادیهائی میطلباند در جمکران به وفور موجود است.
آخوندهای جیرهخوار سازمان سیا برای زنستیزیهایشان از آزادی و استقلال کامل برخوردارند. به گزارش مهرنیوز، مورخ 13 تیرماه 1389، نمایندة خامنهای در آذربایجان شرقی، محسن مجتهد شبستری در نشست شورای فرهنگ عمومی استان خواهان سرکوب زنان شده اعلام میدارد، رعایت احکام شرع در خصوص زنان سلامت جامعه را افزایش میدهد! نمایندة خامنهای دجال ادعا کرده، تحمیل پوشش به زنان رعایت حقوق آنان است:
«پوشش اسلامی برای زنان محدودیت نمیآورد بلکه صیانت از حقوق زنان است.»
بله این همان حق تحقیر و ذلت «فاطمه» است که «فاشیست ـ مسلمانها» به عنوان حقوق زن ایرانی مطرح میکنند و همة طرفداران هیاهوی سبز نیز از آن دفاع میکنند و اطمینان داشته باشیم که هیلاری کلینتن در این مورد خاص خفقان خواهد گرفت، چرا که ایشان هم مانند خامنهای و نمایندههایاش در سنگر آشفروشها نشسته و خواهان سرکوب ایرانیان هستند. آخوند شبستری برای تداوم سرکوب زنان رسماً زبان به تهدید گشوده از نارضایتی «مردم» نیز سخن میگوید:
«[شبستری گفت] بیحجابی و بدحجابی رو به گسترش است و اگر این روند ادامه داشته باشد موجبات نارضایتی مردم و مسئولان دلسوز را فراهم میآورد.»
«مردم» برای آخوند شبستری و شرکاء همان لات و اوباش ساواکاند، و اما عبارت مسئولان دلسوز که اخیراً به ادبیات سیاسی گورکنها پای گذارده همان ملایان طرفدار میرحسین موسویاند که قلادهشان به دست رادیوفردا و بیبیسی افتاده و از الطاف ویژة کاخ سفید نیز برخوردار شدهاند. و خلاصة مطلب تقارن سخنان شبستری و طرفداری هیلاری کلینتن از گروههای مذهبی بیدلیل نیست! سخنرانی کلینتن چراغ سبز به اوباش پیرو خط امام میباید تلقی شود. حال باید ببینیم اصولاً امور داخلی ایران به حاکمیت آمریکا چه ارتباطی دارد؟
آمریکا با سرکوب مخالف است؟ چرا با اعمال تحریمها بر علیه ملت ایران در مسیر رونق دکان بازارسیاه و تحکیم مواضع سپاه منفور پاسداران گام برمیدارد؟ آمریکا مدافع حقوقبشر است؟ چرا به ناقضان شناخته شدة حقوق بشر در کشور ایران، و عوامل کشتار جوانان ایرانی اجازة اقامت در آمریکا میدهد؟ آخوند کدیور، حاج فرج دباغ، اعضای قبیلة میرحسین، وابستگان به بهزاد نبوی و به طور خلاصه «پیروان خط امام» در آمریکا چه غلطی میکنند؟ نکند به تمرین «حقوقبشر» مشغولاند تا بتوانند آنرا در ایران به مورد اجرا بگذارند؟ همانطور که آورام یزدی، چمران و قطبزاده و شرکاء نیز درس «تغییر جامعه» را در مکتب شما آموختند؟ نتیجة این تغییرات مهوع در برابر ماست: حکومت طالبان در ایران، لشکرکشی به افغانستان و عراق، ظهور دوبارة اسلام سیاسی در ترکیه، تقویت توحش در پاکستان، و ... و این است «تغییر اجتماعی» در قاموس آدمخواران ینگه دنیا: گسترش مقدسات جهت افزایش دامنة تخریب و توحش. توحشی که وزیر امورخارجة یانکیها آن را با دمکراسی در ترادف قرار میدهد:
«دولتهای دموکراتیک از مردم خود وحشتی ندارند. آنها میدانند که این حق شهروندان است که گرد هم جمع شوند، از حقوق خود دفاع کنند و به فعالیت سیاسی بپردازند.»
اولاً که دولت آمریکا، خارج از گربهرقصانیهای «جمهوریخواه ـ دمکرات» و تظاهرات «فرمایشی» در مورد گردهمائیهای سیاسی، تاریخچهاش آنقدرها که هیلاری خانم میپندارند درخشان نیست. حتماً «بلاکپانترز» و دهها گروه «اجتماعی ـ سیاسی» دیگر را هم جاسوسان روسیه قتلعام میکردند! و چرا راه دور برویم؟ به نوشتههای نویسندگان خودتان مراجعه کنید که بارها و بارها از نبود امکانات سیاسی و اجتماعی جهت گردهمائی سخن گفتهاند. چند کتاب مرجع در اینمورد برایتان «نمونه» بیاوریم؟ همین چند سال پیش نبود که «گور ویدال»، نویسندة معروف آمریکائی ناچار به فرار از چنگ عمال امنیتی دولت و اقامت در کشور ایتالیا شد؟ خجالت نمیکشید که اینچنین لاف میزنید و گزاف میگوئید؟
در ثانی، تا آنجا که به «گردهمائی» مربوط میشود، سخنانتان دروغ محض است، به هیچ عنوان چنین نیست! از یکسو دولتهای دمکراتیک در چارچوب قوانین خود مجوز تجمع و فعالیت سیاسی صادر میکنند، و از سوی دیگر در یک نظام دمکراتیک، شهروند برای دفاع از حقوق خود موظف به رعایت قوانین است. اینجاست که شارلاتانیسم حاکمیت آمریکا مشخص میشود. اولاً خارج از دمکراسی «شهروند» وجود ندارد! فقط نظام دمکراتیک حقوق شهروندی را به رسمیت شناخته، در نتیجه یک حکومت غیردمکراتیک در چارچوب قوانین خود هرگز نمیتواند حقوق شهروندی را رعایت کند. چنین حقوقی را ساختار تشکیلاتی و دولتی در یک دیکتاتوری هرگز «تعریف» نکرده تا بتواند به مورد اجرا بگذارد. در واقع هیلاری کلینتن که گویا «حقوقدان» هم هست عوامفریبی میکند و مزخرف میبافد:
«خانم کلینتون [...] در مورد دولتهای متعصبی که به تدریج در حال در هم شکستن جوامع مدنی و روح بشریت هستند هشدار داد [...]»
نمیدانستیم بشریت «روح» دارد، و جوامع مدنی «روح بشریت» هستند! بله، خانم کلینتن همچون گورکنها از «جسمیات» فاکتور گرفته به «معنویت» دخیل بستهاند. چرا که در کشورهای مسلماننشین سرکوب، کودتا و چپاول نفت بدون تکیه بر «معنویت» امکانپذیر نبوده، نیست و نخواهد بود، در نتیجه خانم کلینتن هم «چشتهخور» شدهاند! در راستای سخنان هیلاری کلینتن، مستر پرزیدنت یانکیها هم یک بیانیه صدوریده و برای «ارتقاء آزادی» التماس دعا دارند! اگر نیم نگاهی به عراق و افغانستان بیاندازیم میبینیم که مقامات آمریکا و شرکایشان در اروپا در جایگاهی قرار ندارند که دم از دمکراسی و حقوق بشر بزنند. به عبارت دیگر، «مسجد جای گ...زیدن نیست.»
اگر طی دوران شیرین «جنگ سرد» ایالات متحد میتوانست با صحنهگردانی خود را مدافع حقوقبشر جا بزند و این حقوق انسانی را به ابزار آشوب و کودتا و تخریب انسانها تبدیل کند، اینروزها دیگر چنین امکاناتی وجود ندارد! پس آب در هاون نکوبید. بهترین خدمتی که حاکمیت آمریکا میتواند در حق ملتها، به ویژه ملت ایران انجام دهد، تعطیل بازارسیاه فروش تجهیزات نظامی به دلالان سپاه پاسداران و برچیدن محفل کودتای 22 بهمن در ایران است. ما ملت صغیر نیستیم، به وکیل مدافع هم نیاز نداریم! بجای فضولی به امور داخلی ما، نوکران آدمخوارتان را نزد خود به آمریکا ببرید تا هم «روح بشریت» را نجات داده باشید و هم جامعة ایران را! شرتان را از سر ملت ایران کم کنید! ما به دمکراسی و حقوقبشر «وارداتی» نیازی نداریم، اهل مکدونالد و همبرگر و کوکاکولا هم نیستیم.
پشتیبانی یانکیها از دمکراسی و حقوقبشر به مزاحمت خیابانی اوباش شباهت دارد. اگر عرصة بینالمللی را «خیابان» فرض کنیم، و هر ملت را یک فرد، یا یک «زن»، چرا که در ایران مزاحمت خیابانی بیشتر شامل حال زنان میشود، حاکمیت آمریکا با شعارهای مضحکاش در باب دمکراسی و حقوق بشر دقیقاً در جایگاه همان لاتهای مزاحم خیابانی قرار گرفته که مثل سایه، پا به پای انسان میآیند و اصرار دارند به هر ترتیب خواست خود را به طرف مقابل تحمیل کنند. هیلاری کلینتن در ورشو برای گروههای مذهبی سینه میزند، باراک اوباما در واشنگتن، ضمن ابراز نگرانی از کاهش «ایمان شهروندان» به دولتها، خواهان «ارتقاء آزادی» میشود!
کدام «آزادی» مستر پرزیدنت؟ آزادی طالبان، قاچاقچیان و زنستیزان، یا آزادی انسانها؟ اولی را که شما در کل منطقه تأمین کردهاید، دومی هم که منطقاً با منافع شما در تضاد قرار میگیرد، قصد خودکشی که نکردهاید، چرا پریشان میگوئید:
«باراک اوباما [...] در بیانیهای عنوان کرد، آنچه که به ویژه ایالات متحده را نگران میکند، گسترش محدودیتها برای جوامع مدنی است[...] قوانین، بیش از آنکه به ارتقاء آزادی بپردازند، سعی در محدود کردن آن دارند و فساد فراگیر موجب شده [...] که شهروندان ایمانشان را به دولتهای خود از دست بدهند.»
چه حرفها! این دروغهای شاخدار را از کجا آوردهاید؟ ما که به هیچ عنوان ایمانمان را به دولتمان از دست ندادهایم! انسان چیزی که ندارد هرگز از دست نمیدهد! این است خرد پارسی که نزد گاوچرانها کیمیاست. دولتی که 31 سال است در ایران حاکم شده و نفت و رفاه و امنیت ما ملت را به شما تحویل میدهد، دولت شماست، نه دولت ما! بهتر است بگوئید از دولت خود در جمکران قطع امید کردهاید. دولت ما جاوید و نکو نام بوده، هست و خواهد بود، چون دولت ما هنوز تشکیل نشده! و در هر حال، ایمان به دولت فقط نشان حماقت مؤمن است و بس! کدام احمقی به «دولت» ایمان میآورد؛ حزباللهی شدهاید مستر پرزیدنت؟
ای آمده از راه در این ظلمت جاوید
فانوسرهائی به ره باد نشانده
ای آمده از چشمة خورشید تمنا
دامن لب مرداب پر از ننگ کشانده
ای برکة گمگشته به صحرای محبت
[...]
مگذار زبان در تو زند این سگ بدنام
(نصرت رحمانی)
ما از همة طرفداران دمکراسی در ایران میخواهیم از شرکت در هرگونه تظاهرات خیابانی خودداری کنند. پس از افشای برنامة تهاجم نظامی به ایران از خاک افغانستان، ایالات متحد میکوشد همچون دوران جیمیکارتر با سوءاستفاده از شعارهای «حقوقبشر»، «آزادی زندانیان سیاسی» و «فضای باز» و غیره، اسلامگرایان را تقویت کند. و این است دلیل واقعی افشاگریهای بنیصدر در رادیوفردا، و این است دلیل سفر وزیر فرهنگ و ارشاد جمکران به جمهوری آذربایجان.
به محض اینکه هیلاری کلینتن باکو را ترک کرد، وزیر ارشاد روضهخوانها جهت دریافت فرامین نوین وارد این شهر شد. این خبر با کد: 121212 در سایت حنازرچوبه، مورخ 14 تیرماه 1389 موجود است. بهوش باشیم! همین روزهاست که فعلة ساواک با شعار «فضای باز سیاسی» و «آزادی» و دیگر شعارهای جادوئی و عوامفریبانة دوران جیمیکارتر جنجال و هیاهو به راه اندازند. فراموش نکنیم که خارج از دمکراسی، «آزادی» و «فضای باز» جز سرکوب هیچ مفهومی نداشته و نخواهد داشت.
گاوچرانها یکبار در آغاز المپیک پکن، و یکبار در مسابقات جام جهانی فوتبال برای جنگافروزی تلاش کردند. بار اول در گرجستان شکست خوردند، و بار دوم در افغانستان برنامهشان لو رفت و دست همة نوکرانشان در عربستان، جمکران، ترکیه و اسرائیل رو شد؛ به ناچار یک گام به عقب برداشتند و همچون دوران کارتر «روشنضمیر»، ضمن بازگشائی دکان جنگ سرد، خود را پرچمدار حقوقبشر و روسیه را ناقض همین حقوق معرفی کردند. پیش از ادامة مطلب یادآور شویم واژة «کارتر» در زبان فارسی معنای گاریچی میدهد! و این است پیامد برکناری جانگداز و نمایشی ژنرال مککریستال که به ایراد سخنرانی ابلهانة هیلاری کلینتن در لهستان انجامید.
پس از مسافرت وزیر دفاع آمریکا به افغانستان، احمدینژاد دوان دوان خود را به کابل رساند و ضمن ایراد یک سخنرانی آتشین بر ضد آمریکا، دستورات لازم را دریافت داشت! سپس برزیل و ترکیه وارد برنامة هستهای شدند و ترکیه برنامة ناوآزادی را به مورد اجرا در آورد. هدف از این برنامه همچنانکه پیشتر هم گفتیم تحریک افکار عمومی در کشورهای جهان جهت تداوم وضع موجود و ممانعت از مذاکرات صلح بود. به همین دلیل است که صدای مخالفت با صلح را اینک از مصر هم میشنویم. در واقع برخی مقامات مصر همچون خمینی دجال برای حفظ منافع اسرائیل، شعار حمایت از حقوق مردم فلسطین سر دادهاند. در راستای حفظ همین «منافع» است که استاد حاج سیدجوادی در سایت «عصرنو» قلمفرسائی کرده، برای تحکیم پایههای مطلب بیپایة خود به روزنامة طالبانپرور «لوموند» ارجاع میفرمایند. بله، یکنفر در لوموند نوشته «دیپلماسی به چه درد میخورد»، استاد حاج سیدجوادی هم فرصت را غنیمت شمرده تهاجم به سربازان اسرائیلی را تأئید میکنند. علامت تعجب هم نمیگذاریم! تحقیق پیرامون آنچه در «ناو آزادی» گذشت نشان خواهد داد تهاجم از سوی نظامیان اسرائیل آغاز شده یا از سوی ترکهای ظاهراً مدافع حقوق فلسطین.
در هر حال آنچه مسلم است اینکه اگر دکان اسمعیل هنیه در غزه تعطیل شود، هم دولت اسرائیل ضرر خواهد کرد، و هم حکومت جمکران! نان مدعیان طرفداری از «ملت مظلوم فلسطین» نیز در این میان حسابی آجر خواهد شد. به همین دلیل است که رادیوفردا با بنیصدر «گفتگوی ویژه» ترتیب داده و ایشان ضمن افشاگریهای داغ در باب اشغال سفارت آمریکا، چنین القاء میفرمایند که این کودتا نه بر علیه ملت ایران که بر علیه دولت جیمی کارتر صورت پذیرفته! عجیب است! این کودتا پس از ترور انورسادات و در راستای «سیاست انسداد» محفل «کارتر ـ برژینسکی» صورت پذیرفت تا ضمن فرسایش ایران و عراق، دست اسرائیل را برای جنگ افروزی و تجزیة لبنان باز بگذارد. گویا بنیصدر فراموش کرده که تهاجم عراق به ایران پیامد مستقیم اشغال سفارت آمریکا و بمبگذاری شیعیان در بغداد بوده! بگذریم! بنیصدر طبق معمول از خودستائی و چاخان کردن فروگذار نکرده. گویا ایشان یک تنه برای حفظ «حقوق ملی» ایستاده بودند! این حقوق هر چه بوده مسلماً حقوق ملت ایران نبوده. تکرار کنیم که شلاق زدن مردم در خیابان و تحمیل حجاب به زنان را «حقوق ملی» نمیگویند. باری آقای بنیصدر در مورد اشغال سفارت آمریکا به نقل از مشفق، رئیس اطلاعات ستاد مشترک سپاه میگوید:
«گروگانگیری ساخت آمریکا بوده، توسط عامل آنها ـ آقای موسوی خوئینیها ـ اجرا شده. آقای خمینی گفت این انقلاب دوم بود [...] حالا [...] تصدیق میکنند که این کار [...] طرحی بوده آمریکایی [...] زدوبند دستگاه آقای خمینی با دستگاه [...] ریگان و بوش، که معروف شد به اکتبر سورپرایز [...] به تأخیر انداختن گروگانها تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 1980 که منجر شد به شکست کارتر [...]»
بله اگر به این ترتیب رخدادها را «تحلیل» کنیم به این نتیجه میرسیم که جیمی کارتر شهید و مظلوم «قربانی» توطئه شده، حال آنکه به هیچ عنوان چنین نیست. اشغال سفارت آمریکا بخشی از برنامة دولت کارتر بود، جهت تبدیل ایران به پشت جبهة طالبان. فراموش نکنیم که هدف ارتش ناتو حمایت از محاصرة اتحاد جماهیر شوروی سابق در جنوب و به راه انداختن جنگ در افغانستان بوده. و از قضای روزگار حضرت برژینسکی خود از طراحان اصلی جنگ در افغانستان بودند. در ادامة مصاحبة بنیصدر میشنویم که ایشان و مهدی بازرگان نیز به ولایت فقیه اعتقاد نداشتهاند! خوب است که هر دوی اینان همچون رعایا دست فقیه جنایتکار را در برابر دوربین عکاسان میبوسیدند و در برابر وحشی بیابان خمین «کرنش» هم میکردند. بر اساس اظهارات بنیصدر گویا این آخوند بهشتی بوده که به خمینی پیشنهاد داده تا بر علیه بنیصدر کودتا کند! جونم براتون بگه، دروغهای شاخدار در گفتگوی ویژة امیرمصدق کاتوزیان با بنیصدر بسیار است. نمیدانستیم خمینی مفلوک و مهجور اختیار تصمیمگیری برای کودتا و ادارة مملکت ایران را داشته! شاید بنیصدر مخاطب را احمق انگاشته ولی متأسفانه ما احمق نیستیم!
کودتا را بیگانگان توسط نیروهای «نظامی ـ امنیتی» سازمان میدهند، نه یک پیرمرد دیوانه! 22 بهمن 57 را که فراموش نکردهاید! ژنرال هویزر در ایران چه غلطی میکرد؟ برای تفرج آمده بود یا برای کودتا؟ پیش از نشست گوادالوپ، جبرئیل بود که خبر پایان رژیم را به نورچشمیها داد و از آنان خواست ایران را ترک کنند؟ به هیچ عنوان! کودتاچیها بودند. همانها که پامنبریهایشان در خیابان شعار فریبندة «آزادی زندانی سیاسی» سر میدادند. اینان امروز هم برای زندانیان تزئینی و خودی به همان شعار متوسل شدهاند، و میپندارند ما ایرانیان فراموشی گرفتهایم و تفاوت امثال نرگس محمدی و دیگر اعضای دفترودستک حقوقبشر «دینی» را با زندانیان واقعی سیاسی نمیبینیم.
بله سازمان دادن به کودتا در سایة آشوبهای خیابانی با شعارهای فریبندة «حقوقبشر» و فضای بازسیاسی خیلی به دهان «گاریچیهای» ینگهدنیا شیرین آمده، از اینرو تصمیم گرفتهاند یکبار دیگر آنرا در ایران تجربه کنند. در نتیجه، اعضای محفل «کارتر ـ برژینسکی» به دوران امام «روشنضمیر» و فضای نورانی صدرکودتای 22 بهمن 1357 اسبابکشی فرمودهاند. البته این «بازگشت»، اجباری و از سر افلاس است و فقط به دلیل لو رفتن برنامة عملیات غافلگیرکنندة ژنرال مککریستال در دستورکار یانکیها قرار گرفته. خلاصة کلام به «آب گ... زیدن این پروژه» چندین گاری را در سربالائی شکست قرار داده و از اینرو تمام قاطرهای «محترم» گاریشکستهها شروع کردهاند به گاز گرفتن یکدیگر.
اسرائیل میگوید، هرگز از ترکیه عذرخواهی نخواهد کرد! ترکیه هم تهدید میکند اگر عذرخواهی رسمی نکنید روابطمان را قطع میکنیم! دولت عربستان بجای اعتراض رسمی به «فیگارو» و پیگیری «حقوقی» پیرامون انتشار سخنان شاهنشاه صحرای حجاز در باب نابودی ایران و اسرائیل، مطالب این رسانه را در «الوطن» تکذیب میکند و مینویسد، «فیگارو دروغ گفته!» جالب اینجاست که سایت پاسدار محسن رضائی و حنازرچوبه نیز علیرغم نبرد «شیعیمسلکان» با «وهابیون» بجای گرفتن انگشت اتهام به سوی «فیگارو» که از اربابان نظام اسلامی به شمار میرود، مطالب را از زبان «الوطن» منعکس میکنند! و اما در این محشر خر، پاسدار شریعتمداری از ضرب و شتم زنان محجبه و نمازگزاران «مهر بر پیشانی» شکوه و گلایه دارد، و مهرنیوز، مورخ 14 تیرماه 1389، از کاهش «زائران معتاد» خبر میدهد. رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر به زائران توصیه کرده قبل از اعزام به عربستان اعتیاد خود را درمان کنند تا در کشورهای عربی دچار مشکلات جسمی نشوند. البته دروغ چرا، مشکلاتی در کار نیست چرا که پادشاه عربستان شخصاً بر تأمین «مواد» مورد نیاز نظارت خواهند داشت:
«رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر [...] گفت [...] با تشدید محدودیتها تعداد زائران معتاد کاهش یافته [...] این دسته از حجاج مواد مصرفی خود را از کشور عربستان تأمین میکنند.»
بله، حج و تریاک خیلی میچسبد! مسلماً پادشاه عربستان شخصاً این دروغ شاخدار مهرنیوز را در فیگارو تکذیب خواهند فرمود و اینبار باید شاهد استعفای پتریوس باشیم و هیلاری کلینتن با شدت و حدت و پرروئی بیشتر آمریکا را مدافع حقوقبشر معرفی خواهد کرد.
کدام ابلهی حاکمیت جنایتکار ایالات متحد را مدافع حقوق بشر میشناسد؟ هیلاری کلینتن، چارپایان طویلة مککارتی و خلاصه تمامی سگهای سیرک عموسام که میپندارند ما ایرانیان وحشیگریهای دوران نخستوزیری مهدی بازرگان را فراموش کردهایم؛ همان روزهای خوب که علاوه بر اعدام «ضدانقلاب» و «محارب» و «طاغوتی»، و شکستن قلمها و تهاجم به دفاتر روزنامهها، مردم عادی را نیز به جرم نوشیدن مشروبات الکلی در خیابانهای تهران شلاق میزدند! همینجا بگوئیم، «رادیوفردا» سخت در اشتباه است، چرا که ما فراموش نکردهایم!
پس از شکست طرح تهاجم نظامی به ایران که به استعفای ژنرال مککریستال و روضه و زوزة کیهان انجامید، گاوچرانها باز هم همان برنامة کپکزدة محفل «کارتر ـ برژینسکی» در دوران جنگ سرد، یعنی کودتا با توسل به ابزار حقوق بشر و فضای باز سیاسی را از صندوقخانه بیرون کشیده و برای فروش در چمدان هیلاری کلینتن گذاردهاند. پس از دستگیری «جاسوسهای روس»، عملیاتی که جهت بازتولید فضای جنگ سرد «الزامی» مینمود، گاوچرانها دستاندر کار بازتولید برنامة کودتای محفل «کارتر ـ برژینسکی» شدهاند. در این راستا هیلاری کلینتن با چمدانی پر از شعارهای نخنمای دوران نکبتبار ریاست جمهوری جیمی کارتر راهی لهستان، اوکراین، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان شده و ضمن انتقاد از روسیه، کالاهای بنجل طالبانپروران دو سوی آتلانتیک را برای فروش عرضه میکند. بله، چه معجزاتی! نه تنها هیلاری کلینتن طرفدار حقوقبشر و نهادهای مدنی از آب درآمده، که بنیصدر هم اشغال سفارت آمریکا را نه توطئهای بر ضد ملت ایران، که عملی بر ضد دولت جیمی کارتر معرفی میکند! و چه نشستهاید که شیخ مسعود بهنود هم از نفت به عنوان باعث و بانی تمامی مصائب سدة اخیر ملت ایران نام میبرد تا فراموش کنید دست استعمار در کار بوده و هست.
البته معجزات به این مختصر ختم نمیشود، مگر نمیدانید خداوند دریای سخاوت است، پس خود را برای حداقل «هفت دریا» معجزات آماده کنید! از فوتبال آغاز کنیم که به ارادة الهی تیمهای برزیل و آرژانتین توسط هلند و آلمان حذف شدند. البته دلیل داشت! دروازهبان تیم برزیل، به عنوان دوازدهمین بازیکن تیم هلند نقش خود را بخوبی ایفا کرد! در ضمن داور چشم بادامی مسابقه، به ارادة قادر متعال هر وقت لازم بود کور میشد! باری از آنجا که به گفتة رئیس دیپلماسی روضهخوانها، منوچهر متکی، مسابقات جام جهانی فوتبال با بحران دستساز هستهای جمکران ارتباط مستقیم دارد، بیصبرانه منتظر پیامدهای «دیپلماتیک» حذف تیم فوتبال برزیل نیز هستیم! البته حکایت ترکیه، یکی از طرفین توافقهای «بات» متفاوت است.
از آنجا که خوشبختانه تیم فوتبال ترکیه در جام جهانی حضور نداشت، شوت کردن به دروازة رجب اردوغان را «پ. ک. ک» عهدهدار شده. و در واکنش به بمباران مواضع «پ. ک. ک» در کردستان عراق، خط لولهای که نفت عراق را به بندر «جیهان» در ترکیه منتقل میکند نیز منفجر شد! به گزارش فیگارو، مورخ 4 ژوئیه 2010، این انفجار در منطقة «ماردین» در جنوب شرقی ترکیه رخ داد و هنوز هیچ گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفته. اما دولت ترکیه «پ. ک. ک.» را متهم به خرابکاری در خط لولة کذا کرده. در هر حال تقارن زمانی این عملیات با سفر جوزف بایدن به عراق هیچ عجیب نیست.
به گزارش فیگارو، مورخ 4 ژوئیه سالجاری، روز گذشته همزمان با حضور بایدن در عراق، عملیات انتحاری در «ورودی» یک ساختمان دولتی در رمادی واقع در استان الانبار حداقل 4 کشته و 23 زخمی برجای گذارد. بله، در این کشور اشغال شده، تروریستها با اشغالگران کاری ندارند؛ در همسوئی کامل با آنان فقط عراقیها را هدف حملات خود قرار میدهند! این آدمکشها، همچون خمینی دجال و دیگر مقامات حکومت اسلامی در اعلامیههای ابلهانهشان مرتباً دم از نبرد با آمریکا میزنند و شیپورهای سازمان سیا هم بجای بررسی و تحلیل پیامد اعمال اینان، در کمال بیطرفی همین بیانیههای «خردرچمن» را منتشر کرده و به خورد خلقالله میدهند.
خلاصه پس از گذشت چند دهه به کودکان عراقی در دبستانها چنین میآموزند که مردم عراق که از «ظلم» و «ستم» حکام خود به ستوه آمده بودند، با آغوش باز به استقبال ارتش «برحق» آنگلوساکسونها شتافتند و به دین آنان یعنی تخریب کشور عراق و چپاول و سرکوب ملت گرویدند. سپس نوبت به محققان و مورخان غرب خواهد رسید که به زبانهای انگلیسی و فرانسه و غیره همین مزخرفات را با رنگ و لعاب عالمانه به خورد مخاطب دهند. هیچکس هم به چنین ترهاتی اعتراض نخواهد کرد! حاصل تحقیقات پژوهشگران «بیطرف» غرب را که نمیتوان به زیر سئوال برد!
مگر کسی به بیانیههای مضحک و گوساله فریب دکان حقوق بشر آمریکا اعتراض میکند؟ هرگز! «حقوقبشر» ارث و میراث گاوچرانهاست و در انحصار آنها نیز باقی خواهد ماند. از اینرو در سراسر جهان حقوق بشر باید تحت نظارت یانکیها رعایت شود. هیچ نهاد مدنی نمیتواند خارج از نظارت گاوچرانها موجودیت داشته باشد. «رقابت» در این عرصه، همچون رقابت اقتصادی سرکوب خواهد شد. همانطور که لیبرالیسم دروغین آمریکا به زیر سئوال نمیرود، در مورد دفاع حاکمیت ایالات متحد از حقوقبشر نیز سگهای سیرک عموسام به اجماع رسیدهاند. کدام ابلهی حاکمیت آمریکا را مدافع حقوق بشر میخواند؟ هیلاری کلینتن! بلاهت ایشان هم توسط همة شاخکهای سازمان سیا از جمله رادیوفردا در بوق و کرنا گذاشته میشود.
به گزارش سایت رادیوفردا، مورخ 13 تیرماه 1389، وزیر امورخارجة آمریکا در مورد سرکوب فعالان مدنی هشدار داده! هشدار هیلاری کلینتن کشورهای چین، ایران، ونزوئلا و ... و در واقع روسیه را شامل میشود که در را به روی مکدونالد و کوکاکولا گشوده ولی با شعبه زدن دکان حقوق بشر «مید. این. یو. اس» در خاک روسیه مخالفت میکند! البته هیلاری کلینتن «حق» دارد! ریشههای جیغ و فریاد ایشان را میباید در لو رفتن برنامة مککریستال جستجو کرد. حاکمیت آمریکا به دلیل شکست برنامة جنگ افروزی حالت تهاجمی به خود گرفته و نفسکش میطلبد، اینهمه به این امید که دستی از غیب برون آید و کاری بکند!
به عبارت دیگر یانکیها آنقدر لیچار میگویند و هیاهو به راه میاندازند تا شاید کاسة صبر روسیه لبریز شده و واکنش تندی نشان دهد. در اینصورت طالبانپروران حزب دمکرات علیرغم افتضاحاتشان در عراق و افغانستان در عرصة رسانهای در موضع قدرت قرار خواهند گرفت. البته اینان فراموش کردهاند که حاکمیت روسیه صغیر و مهجور نیست، دوران جنگ سرد دیگر به پایان رسیده و بازگشت به گذشته در واقعیت امکان ندارد. پس پروژة «جاسوسگیری» جهت «بازتولید» فضای جنگسرد و دمیدن دوباره در شیپور جادوئی حقوقبشر نشان حماقت یانکیهاست. بگذریم و بپردازیم به اظهارات بیشرمانه و ابلهانة هیلاری کلینتن در پایتخت لهستان.
وزیر امور خارجة یانکیها، در سخنرانی خود به مناسبت دهمین سالگرد تأسیس «سازمان جامعة دمکراسی و حقوقبشر» از کشورهائی که به سازمانهای مدنی اجازة فعالیت نمیدهند انتقاد کرده. البته باید گفت، روی سخن کلینتن نه با دولت مائوئیست چین است نه با نوکران واژگوننمای آمریکا، نظیر حکومت اسلامی جمکران! مخاطب اصلی روسیه است که به نهادهای خشونتگستر «حقوق بشر نسبی» اجازة فعالیت نمیدهد. در واقع هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که حاکمیت جنایتکار آمریکا مدافع حقوقبشر باشد؛ شکرخوریهای هیلاری کلینتن در ورشو، جنبة «لاف در غربت » دارد، اما وقتی هیلاری از گروههای «مذهبی» که در پی ایجاد تغییرات اجتماعی هستند، سخن به میان میآورد دیگر کارش به «گ...ز در بازار مسگرها» میکشد. از نظر ما گروههای مذهبی بسیار بیجا میکنند پای به میدان سیاست میگذارند.
سیاست همواره اهداف مادی دارد، از اینرو نمیتواند عرصة دیانت باشد. هیلاری کلینتن با ایراد چنین مهملاتی فقط نشان میدهد که نه تنها خواهان رعایت حقوق بشر نیست که به عکس گسترش خشونت و مقدسات را میطلبد. البته، ما پس از کودتای 22 بهمن 1357 و مشاهدة جنایات ملایان دستنشاندة آنگلوساکسونها هرگز در اهداف خداپسندانة حکومت گاوچرانها مبنی بر سرکوب ملتها تردید نداشتهایم:
«هیلاری کلینتون[...] روز شنبه در کنفرانس بینالمللی ارتقاء دموکراسی و حقوق بشر، از کشورهائی [...] سخن به میان آورد که در آن سازمانهای مدنی نظیر اتحادیهها، گروههای مذهبی، فعالان حقوقی و سایر سازمانهای غیردولتی که به دنبال ایجاد تغییرات اجتماعی هستند، حق ابراز وجود ندارند.»
باید ببینیم در کشور ایران، گروههای مورد نظر هیلاری کلینتن در کدام چارچوب خواهان ایجاد تغییر اجتماعی هستند؟ در چارچوب شایعهپراکنی و ایجاد آشوبهای خیابانی جهت تحمیل الگوی حقارت «فاطمه» به زن ایرانی و گسترش سرکوب؟ اگر خانم کلینتن چنین آزادیهائی میطلباند در جمکران به وفور موجود است.
آخوندهای جیرهخوار سازمان سیا برای زنستیزیهایشان از آزادی و استقلال کامل برخوردارند. به گزارش مهرنیوز، مورخ 13 تیرماه 1389، نمایندة خامنهای در آذربایجان شرقی، محسن مجتهد شبستری در نشست شورای فرهنگ عمومی استان خواهان سرکوب زنان شده اعلام میدارد، رعایت احکام شرع در خصوص زنان سلامت جامعه را افزایش میدهد! نمایندة خامنهای دجال ادعا کرده، تحمیل پوشش به زنان رعایت حقوق آنان است:
«پوشش اسلامی برای زنان محدودیت نمیآورد بلکه صیانت از حقوق زنان است.»
بله این همان حق تحقیر و ذلت «فاطمه» است که «فاشیست ـ مسلمانها» به عنوان حقوق زن ایرانی مطرح میکنند و همة طرفداران هیاهوی سبز نیز از آن دفاع میکنند و اطمینان داشته باشیم که هیلاری کلینتن در این مورد خاص خفقان خواهد گرفت، چرا که ایشان هم مانند خامنهای و نمایندههایاش در سنگر آشفروشها نشسته و خواهان سرکوب ایرانیان هستند. آخوند شبستری برای تداوم سرکوب زنان رسماً زبان به تهدید گشوده از نارضایتی «مردم» نیز سخن میگوید:
«[شبستری گفت] بیحجابی و بدحجابی رو به گسترش است و اگر این روند ادامه داشته باشد موجبات نارضایتی مردم و مسئولان دلسوز را فراهم میآورد.»
«مردم» برای آخوند شبستری و شرکاء همان لات و اوباش ساواکاند، و اما عبارت مسئولان دلسوز که اخیراً به ادبیات سیاسی گورکنها پای گذارده همان ملایان طرفدار میرحسین موسویاند که قلادهشان به دست رادیوفردا و بیبیسی افتاده و از الطاف ویژة کاخ سفید نیز برخوردار شدهاند. و خلاصة مطلب تقارن سخنان شبستری و طرفداری هیلاری کلینتن از گروههای مذهبی بیدلیل نیست! سخنرانی کلینتن چراغ سبز به اوباش پیرو خط امام میباید تلقی شود. حال باید ببینیم اصولاً امور داخلی ایران به حاکمیت آمریکا چه ارتباطی دارد؟
آمریکا با سرکوب مخالف است؟ چرا با اعمال تحریمها بر علیه ملت ایران در مسیر رونق دکان بازارسیاه و تحکیم مواضع سپاه منفور پاسداران گام برمیدارد؟ آمریکا مدافع حقوقبشر است؟ چرا به ناقضان شناخته شدة حقوق بشر در کشور ایران، و عوامل کشتار جوانان ایرانی اجازة اقامت در آمریکا میدهد؟ آخوند کدیور، حاج فرج دباغ، اعضای قبیلة میرحسین، وابستگان به بهزاد نبوی و به طور خلاصه «پیروان خط امام» در آمریکا چه غلطی میکنند؟ نکند به تمرین «حقوقبشر» مشغولاند تا بتوانند آنرا در ایران به مورد اجرا بگذارند؟ همانطور که آورام یزدی، چمران و قطبزاده و شرکاء نیز درس «تغییر جامعه» را در مکتب شما آموختند؟ نتیجة این تغییرات مهوع در برابر ماست: حکومت طالبان در ایران، لشکرکشی به افغانستان و عراق، ظهور دوبارة اسلام سیاسی در ترکیه، تقویت توحش در پاکستان، و ... و این است «تغییر اجتماعی» در قاموس آدمخواران ینگه دنیا: گسترش مقدسات جهت افزایش دامنة تخریب و توحش. توحشی که وزیر امورخارجة یانکیها آن را با دمکراسی در ترادف قرار میدهد:
«دولتهای دموکراتیک از مردم خود وحشتی ندارند. آنها میدانند که این حق شهروندان است که گرد هم جمع شوند، از حقوق خود دفاع کنند و به فعالیت سیاسی بپردازند.»
اولاً که دولت آمریکا، خارج از گربهرقصانیهای «جمهوریخواه ـ دمکرات» و تظاهرات «فرمایشی» در مورد گردهمائیهای سیاسی، تاریخچهاش آنقدرها که هیلاری خانم میپندارند درخشان نیست. حتماً «بلاکپانترز» و دهها گروه «اجتماعی ـ سیاسی» دیگر را هم جاسوسان روسیه قتلعام میکردند! و چرا راه دور برویم؟ به نوشتههای نویسندگان خودتان مراجعه کنید که بارها و بارها از نبود امکانات سیاسی و اجتماعی جهت گردهمائی سخن گفتهاند. چند کتاب مرجع در اینمورد برایتان «نمونه» بیاوریم؟ همین چند سال پیش نبود که «گور ویدال»، نویسندة معروف آمریکائی ناچار به فرار از چنگ عمال امنیتی دولت و اقامت در کشور ایتالیا شد؟ خجالت نمیکشید که اینچنین لاف میزنید و گزاف میگوئید؟
در ثانی، تا آنجا که به «گردهمائی» مربوط میشود، سخنانتان دروغ محض است، به هیچ عنوان چنین نیست! از یکسو دولتهای دمکراتیک در چارچوب قوانین خود مجوز تجمع و فعالیت سیاسی صادر میکنند، و از سوی دیگر در یک نظام دمکراتیک، شهروند برای دفاع از حقوق خود موظف به رعایت قوانین است. اینجاست که شارلاتانیسم حاکمیت آمریکا مشخص میشود. اولاً خارج از دمکراسی «شهروند» وجود ندارد! فقط نظام دمکراتیک حقوق شهروندی را به رسمیت شناخته، در نتیجه یک حکومت غیردمکراتیک در چارچوب قوانین خود هرگز نمیتواند حقوق شهروندی را رعایت کند. چنین حقوقی را ساختار تشکیلاتی و دولتی در یک دیکتاتوری هرگز «تعریف» نکرده تا بتواند به مورد اجرا بگذارد. در واقع هیلاری کلینتن که گویا «حقوقدان» هم هست عوامفریبی میکند و مزخرف میبافد:
«خانم کلینتون [...] در مورد دولتهای متعصبی که به تدریج در حال در هم شکستن جوامع مدنی و روح بشریت هستند هشدار داد [...]»
نمیدانستیم بشریت «روح» دارد، و جوامع مدنی «روح بشریت» هستند! بله، خانم کلینتن همچون گورکنها از «جسمیات» فاکتور گرفته به «معنویت» دخیل بستهاند. چرا که در کشورهای مسلماننشین سرکوب، کودتا و چپاول نفت بدون تکیه بر «معنویت» امکانپذیر نبوده، نیست و نخواهد بود، در نتیجه خانم کلینتن هم «چشتهخور» شدهاند! در راستای سخنان هیلاری کلینتن، مستر پرزیدنت یانکیها هم یک بیانیه صدوریده و برای «ارتقاء آزادی» التماس دعا دارند! اگر نیم نگاهی به عراق و افغانستان بیاندازیم میبینیم که مقامات آمریکا و شرکایشان در اروپا در جایگاهی قرار ندارند که دم از دمکراسی و حقوق بشر بزنند. به عبارت دیگر، «مسجد جای گ...زیدن نیست.»
اگر طی دوران شیرین «جنگ سرد» ایالات متحد میتوانست با صحنهگردانی خود را مدافع حقوقبشر جا بزند و این حقوق انسانی را به ابزار آشوب و کودتا و تخریب انسانها تبدیل کند، اینروزها دیگر چنین امکاناتی وجود ندارد! پس آب در هاون نکوبید. بهترین خدمتی که حاکمیت آمریکا میتواند در حق ملتها، به ویژه ملت ایران انجام دهد، تعطیل بازارسیاه فروش تجهیزات نظامی به دلالان سپاه پاسداران و برچیدن محفل کودتای 22 بهمن در ایران است. ما ملت صغیر نیستیم، به وکیل مدافع هم نیاز نداریم! بجای فضولی به امور داخلی ما، نوکران آدمخوارتان را نزد خود به آمریکا ببرید تا هم «روح بشریت» را نجات داده باشید و هم جامعة ایران را! شرتان را از سر ملت ایران کم کنید! ما به دمکراسی و حقوقبشر «وارداتی» نیازی نداریم، اهل مکدونالد و همبرگر و کوکاکولا هم نیستیم.
پشتیبانی یانکیها از دمکراسی و حقوقبشر به مزاحمت خیابانی اوباش شباهت دارد. اگر عرصة بینالمللی را «خیابان» فرض کنیم، و هر ملت را یک فرد، یا یک «زن»، چرا که در ایران مزاحمت خیابانی بیشتر شامل حال زنان میشود، حاکمیت آمریکا با شعارهای مضحکاش در باب دمکراسی و حقوق بشر دقیقاً در جایگاه همان لاتهای مزاحم خیابانی قرار گرفته که مثل سایه، پا به پای انسان میآیند و اصرار دارند به هر ترتیب خواست خود را به طرف مقابل تحمیل کنند. هیلاری کلینتن در ورشو برای گروههای مذهبی سینه میزند، باراک اوباما در واشنگتن، ضمن ابراز نگرانی از کاهش «ایمان شهروندان» به دولتها، خواهان «ارتقاء آزادی» میشود!
کدام «آزادی» مستر پرزیدنت؟ آزادی طالبان، قاچاقچیان و زنستیزان، یا آزادی انسانها؟ اولی را که شما در کل منطقه تأمین کردهاید، دومی هم که منطقاً با منافع شما در تضاد قرار میگیرد، قصد خودکشی که نکردهاید، چرا پریشان میگوئید:
«باراک اوباما [...] در بیانیهای عنوان کرد، آنچه که به ویژه ایالات متحده را نگران میکند، گسترش محدودیتها برای جوامع مدنی است[...] قوانین، بیش از آنکه به ارتقاء آزادی بپردازند، سعی در محدود کردن آن دارند و فساد فراگیر موجب شده [...] که شهروندان ایمانشان را به دولتهای خود از دست بدهند.»
چه حرفها! این دروغهای شاخدار را از کجا آوردهاید؟ ما که به هیچ عنوان ایمانمان را به دولتمان از دست ندادهایم! انسان چیزی که ندارد هرگز از دست نمیدهد! این است خرد پارسی که نزد گاوچرانها کیمیاست. دولتی که 31 سال است در ایران حاکم شده و نفت و رفاه و امنیت ما ملت را به شما تحویل میدهد، دولت شماست، نه دولت ما! بهتر است بگوئید از دولت خود در جمکران قطع امید کردهاید. دولت ما جاوید و نکو نام بوده، هست و خواهد بود، چون دولت ما هنوز تشکیل نشده! و در هر حال، ایمان به دولت فقط نشان حماقت مؤمن است و بس! کدام احمقی به «دولت» ایمان میآورد؛ حزباللهی شدهاید مستر پرزیدنت؟
ای آمده از راه در این ظلمت جاوید
فانوسرهائی به ره باد نشانده
ای آمده از چشمة خورشید تمنا
دامن لب مرداب پر از ننگ کشانده
ای برکة گمگشته به صحرای محبت
[...]
مگذار زبان در تو زند این سگ بدنام
(نصرت رحمانی)
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت