نان و صلح!
...
دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا امروز در نشست امنیتی مونیخ با اعلام شکست «چندفرهنگی»، رسماً بر سیاست مزورانهای که تحت عنوان «مالتی کالچرالیسم»، توحش و تحجر «دین» و باورها را با «فرهنگ» در ترادف قرار میداد نقطة پایان گذاشت. به این ترتیب، دکان اسلامنوازی در اروپای غربی تعطیل خواهد شد و چماقداران «بورسیه» میباید بساطشان را برچیده و به جمکران بازگردند. میبینیم که حامیان «تروریست ـ مسلمانها» در غرب با انفجار بمب در فرودگاه مسکو نتوانستند در برابر سیاست حامی تحولات دمکراتیک مانعی ایجاد کنند. در وبلاگ «بمب و شبشاش» گفتیم، باز هم میگوئیم، انفجار بمب در فرودگاه مسکو هیچ دستاوردی برای محفل «کارتر ـ برژینسکی» نخواهد داشت؛ تغییر لحن سران اتحادیة اروپا پیرامون تحولات مصر، و عدم اتخاذ موضع صریح این اتحادیه در مورد حضور مردهشویان در نشست مونیخ شاهدی است براین مدعا! با توجه به شکست سیاست اسلامنوازان ناتو و عقبنشینی آشکارشان در مصر، منطقاً حکومت جمکران میباید تغییراتی را متحمل شود تا بتواند با حمایت اربابان باز هم در مجالس بینالمللی حضور به هم رساند.
یانکیها و متحدانشان که برای یک کودتای مردمی در مصر، مشابه کودتای 22 بهمن 1357 شکمشان را صابون زده بودند، غروب جمعه، 4 فوریه 2011، کاسه و کوزهشان در هم شکست! اتحادیة دینپناه اروپا ناچار شد رویای شیرین براندازی در مصر را از سر بیرون کند؛ در نتیجه نخست وزیر انگلستان که پیش از حضور در نشست بروکسل، با صورت «برنزه» برای حسنی مبارک شاخ و شانه میکشیدند، روز گذشته آرام شدند!
شاید «مستر» دیوید کامرون میپنداشتند که لمیدن زیر پرتو جانبخش لامپهای «برنزاژ»، و استفاده از کراوات ابریشمین و گرفتن ژست «مردمی» در برابر در فکسنی «10 داونینگ ستریت» ایشان را در چشم جهانیان «دوست داشتنی»، متمدن و به ویژه طرفدار دمکراسی جلوه خواهد داد! ولی خوشبختانه این توهم کودکانه طی نشست سران اتحادیة اروپا در بروکسل برطرف شد. در نتیجه «برنزاژ» صورت نخست وزیر بریتانیا رنگ باخت و چهرة مقدسشان به رنگ زرچوبه درآمد! نه رنگ زرچوبة مرغوب هند، که رنگ زرچوبههای تقلبی بازار حکومت جمکران که در آن انواع زباله از قماش علیخامنهای، میرحسین موسوی و ... به فروش میرسد!
بله دیروز، در بروکسل رنگ از چهرة خیلیها پرید، به ویژه از چهرة مبارک دیوید کامرون! جناب نخست وزیر انگلستان که در لندن «لپ قرمزی» بودند و در برابر خشونت جیرهخواران لباس شخصیشان در مصر تظاهر به خشم فرموده و به زبان بیزبانی میگفتند، «مبارک باید برود»، روز گذشته در بروکسل با رنگ پریده، یک گام بلند به عقب برداشته فرمودند، «دولت مصر کاری نکند که این مختصر اعتباری هم که برایاش مانده از دست بدهد!» به عبارت دیگر حضرات ناچار شدند، رویای «شاهسازی» و فرار دادن «مبارک» را از سر بیرون کنند. و اما اگر دولت مصر هنوز از «اعتبار» مختصری برخوردار است، اتحادیة اروپا با اتخاذ مواضع ابلهانه و اطاعت کورکورانه از سیاست بریتانیا اعتبار خود را از دست داده، چرا که پس از نشست بروکسل در تاریخ 4 فوریه 2011، این اتحادیة دینپرور و آخوندپرست ناچار شد همزمان در مورد مصر و ایران دست از لاتبازی برداشته و مواضع خود را تغییر دهد!
به گزارش رادیوفردا، مورخ 4 فوریه سالجاری، اتحادیة اروپا که به محض تثبیت «صالحی»، در جایگاه وزارت امور خارجة حکومت اسلامی او را در فهرست افراد ممنوعالورود قرار داده بود، اعلام داشت این ممنوعیت را نادیده خواهد گرفت تا «صالحی» بتواند در نشست امنیتی مونیخ حضور یابد. اما امروز صالحی اعلام داشت «کار» دارد و در نشست مونیخ شرکت نمیکند! رادیوفردا هم بلافاصله برای حفظ پرستیژ دوستان به ما گفت، اتحادیة اروپا هنوز برای «ویزای صالحی» تصمیم نگرفته!
بین خودمان بماند! جریان از این قرار است که به دلیل شکست برنامة کاخ سفید در مصر، گورکنها نه تنها بلاتکلیف ماندهاند که در برابر خوشخدمتیهایشان مشت و لگد مزد میگیرند! به عنوان نمونه یانکیها با پسگردنی علی خامنهای را به صحنه آوردند تا از «انقلاب اسلامی» مصر ستایش به عمل آورد. بیانیه نویس ساواک هم از چند روز پیش به نوشتن مشق سیاه برای مقام معظم مشغول بود. نتیجه این شد که پس از بلبلزبانیهای «رهبر» در نماز دشمنشکن جمعه، سخنگوی کاخ سفید و گروه اخوانالمسلمین، تلویحاً ایشان را به خفقان دعوت فرمودند. خلاصه خدمات مردهشویان دیگر کارساز ارباب نیست؛ به همین دلیل اسلامگرایان جیرهخوار نیز از جمکرانیها گریزان شدهاند. چرا که هر فرد و گروهی در رسانهها مورد حمایت علیخامنهای قرار گیرد منفور خاص و عام خواهد شد، به همین دلیل شیپورهای غرب در تلاشی پیگیر با کیهان جمکران میکوشند همسوئی محفل لاریجانی و خامنهای را با میرحسین موسوی و جنبش منفور سبز واژگونه جلوه دهند، و برای خشونتطلبان پیرو خط توحش «امام» کسب وجهه کنند. اما روند تحولات مصر این برنامه را فروپاشاند!
در حالیکه سخنگوی وزارت امورخارجة حکومت اسلامی، بدون دخالت در امور مصر از مطالبات مردم این کشور حمایت به عمل آورد، علیخامنهای، میرحسین موسوی، محفل لاریجانیها و دیگر الاغهای طویلة مککارتی، با هدف تحریف مطالبات ملت مصر یکدل و یکصدا بر علیه حسنی مبارک و دمکراسی شعار میدادند. در مسیر این مزدوری، امروز حداد عادل یک گام بلند به عقب برداشته و در حنازرچوبه، مورخ 16 بهمنماه 1389، از «خشم مقدس مردم» ستایش به عمل آورد.
پیشتر پاسدار علیکوچیکه از «دمکراسی شتری» انتقاد کرده بود؛ ایشان تهاجم آدمکشهای حکومتی به تظاهرکنندگان را «دمکراسی» معرفی فرمودهاند! بله، داماد شیخ مطهری میپندارد با این مزخرفات میتوان دمکراسی را هم تحریف کرد. اما برخلاف توهمات محفل کودتا، زمان به هیچ عنوان به نفع اسلامگرایان پیش نمیرود!
روز گذشته علی خامنهای در خطبههای نماز جمعه حسابی برای ارباب دمجنبانی و خوشرقصی کرد، اما خبرگزاری رسوای «ایسنا» نیز، متن کامل خطبهها را انتشار نداد، و فقط گزیدة سخنان «رهبر فرزانه» را منعکس نمود؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! در عوض سایت حنازرچوبه، که به دولت احمدینژاد خیلی «نزدیک» معرفی میشود، به مصداق «هیچ آداب و ترتیبی مجوی»، هر چه دل تنگش خواسته، یا بهتر بگوئیم هر چه دل ارباب خواسته، از زبان ارباب گفته! برنامه این است که برای تبدیل شعار «نان، صلح، آزادی» به شعار پوچ و ابلهانة «مرگ بر مبارک»، یا «مبارک باید برود» در لندن کاروان خردجال به راه اندازند تا با ماستمالی مطالبات انسانی ملت مصر، پیرامون نفرت از «حسنی مبارک» اجماع ایجاد کنند.
روند کار همان است که در مورد ایران شاهد بودیم. ابتدا لات و چاقوکشهای حکومتی را با شعارهای مرگ و نفرت به خیابان میفرستند تا مدافعان دمکراسی را به سکوت وادارند. سپس با شایعهپراکنی دامنة نفرت را هر چه بیشتر گسترش میدهند و به این ترتیب طرفداران دمکراسی و حاکمیت نظم قانونی تبدیل میشوند به «سازشکار» و خائن و عافیتطلب و بورژوا و ... نهایت امر خشونتطلبان مزدور بیگانه در «سنگر حق» مینشینند و همان فاجعهای که 32 سال پیش برای ملت ایران پیش آمد، اینبار نصیب مصر خواهد شد، به همین سادگی! حداقل بعضیها در لندن چنین «چرتکه» انداخته بودند!
حنازرچوبه، مورخ 15 بهمنماه 1389، در مطلبی با کد: 30222508، برای شرکت در کاروان خردجال لندن فراخوان داده! این کاروان خردجال را در تاریخ 5 فوریه 2011 با هدف انحراف افکار عمومی از مطالبات دمکراتیک ملت مصر و جهت استقرار «تروریست ـ مسلمانها» در جایگاه رهبری جنبش مدنی این کشور به راه خواهند انداخت. از اینرو خردجال لندن، هم ضدآمریکائی خواهد بود و هم ضد مبارک! میدانیم که اسلامگرایان ارواح شکمشان «ضدامپریالیست» هستند، و به قول آخوند صدیقی، همچون «امام راحل» در سراسر جهان «آواز» نه شرقی، نه غربی خوانده و خلاصه غرب و شرق را به زانو در میآورند. ولی دروغ چرا؟ حضرات ضمن خواندن «آواز» نه شرقی نه غربی به «رقصشکم» برای غرب مشغول بوده و هستند. ترهات علیخامنهای در نماز جمعة تهران شاهدی است براین مدعا. در ضمن به آخوند صدیقی که از اساتید حوزة علمیة جمکراناند بگوئیم «آواز» را با «ندا و یا آوا» اشتباه گرفتهاند، بگذریم و بازگردیم به سیرک ضدامپریالیست لندن! نمایش مهوعی که هدف اصلیاش سرکوب طرفداران دمکراسی در مصر است.
پیش از ادامة مطلب یادآور شویم، پس از اصلاح قانون اساسی مصر در سال 2007، دخالت دین در سیاست ممنوع شده، در نتیجه مزدوران سنتی بریتانیا، یعنی گروه «اخوانالمسلمین» نمیتوانند تشکل سیاسی به شمار آیند! این است دلیل شیون و زاری اعضای اتحادیة اروپا و فغان و فریاد رئیسشان، مستر دیوید کامرون! اینان نمیتوانند در مورد مصر اجماع جهانی ایجاد کنند، چرا که با فروپاشی اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد، سیاست روسیه در قلمرو آنگلوساکسونها فعال شده و مسکو، به دلائل فراوان، به خون اسلامگرایان تشنه است. در نتیجه دیگر مانند گذشته تحرکات سیاسی اینان را نادیده نخواهد گرفت. از اینرو برای سرنگون کردن دولت حسنی مبارک «تفاهم جهانی» مطلوب غرب ایجاد نمیشود.
در دوران شاه چنین شرایطی وجود نداشت؛ اتحاد شوروی دست آنگلوساکسونها را برای کودتا در مرزهایاش بازگذاشت و اینان همچنانکه شاهد بودیم، با کودتای ارتش علیه دولت شاپور بختیار، مزدورانشان را به عنوان ضدامپریالیست به قدرت رساندند. نتیجه هم در برابر ماست: میرحسین موسوی پس از 30 سال تاراج و جنایت، با حمایت لندن و واشنگتن در جایگاه سخنگوی ملت ایران قرار گرفته، و کروبی و زهراخانوم و شرکاء تبدیل شدهاند به «روشنفکر.» علامت تعجب در چنین مواقعی کفایت نمیکند، باید به علامت حیرت شاخهای یک گله گوزن را بگذاریم! از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به فراخوان حنازرچوبه برای کاروان خردجال ارباب که تحت عنوان مضحک، «تظاهرات ضدآمريكائي و ضدمبارك فردا در لندن برگزار ميشود» انتشار یافته.
بله فعالان مدنی بریتانیا که از جنگ و کشتار و سرکوب ملتها تغذیه میکنند، امروز در برابر سفارت آمریکا در لندن تجمع خواهند کرد تا از «انقلاب» مردم مسلمان مصر حمایت به عمل آورند. البته اینهمه به ادعای حنازرچوبه که نه تنها با مطالبات مصریها بیگانه است که نمیداند، یک پنجم جمعیت 80 میلیونی مصر را مسیحیان تشکیل میدهند! و اما فعالان مدنی انگلستان با تجمع در برابر سفارت آمریکا در واقع «راه» را به مزدوران لندن در مصر نشان میدهند. اینان که در بازتولید نمایش مهوع سیزده آبان 1357 در مصر ناکام ماندند، در کمال حماقت بازتولید سیرک 13 آبان 1358، یعنی اشغال سفارت آمریکا را مد نظر قرار داده و قصد دارند حسنی مبارک را به عنوان «شاه» به آمریکا پیوند دهند تا «نبرد با اسرائیل» به عنوان مطالبات بر حق «مردم» مطرح شده، و افکار عمومی از «نان، صلح، آزادی» به سوی «مرگ، جنگ، اسارت» و خصوصاً نبرد با آمریکا و اسرائیل منحرف شود. باشد که حضرات مذاکرات صلح را ناکام بگذارند. بیدلیل نیست که لاشخورهای مدعی مخالفت با جنگ این برنامة مزورانه را طرح کردهاند. به گزارش حنازرچوبه، ائتلاف «جنگ را متوقف کنید»، از «ظلم» و «ستم» مبارک خشمگین شده و ابتکار عمل به خرج داده:
«[...] قرار است اين تظاهرات [...] با [...] تجمع ضدآمريكايي در مقابل ساختمان سفارت آمريكا در لندن آغاز [شود]. [شرکت کنندگان] براي محكوم كردن [...] اقدامات دولت حسني مبارك [...] در سركوب اعتراضات مردمي [...] به سمت سفارت آنكشور در لندن راهپيمائي میكنند[...] اين تظاهرات ضدآمريكائي و ضد مبارك از سوي بزرگترين تشكل ضد جنگ انگليس موسوم به ائتلاف جنگ را متوقف كنيد برنامهريزي شده[...]»
بهتر است حضور رهبران خردجال بگوئیم، قانون اساسی مصر به رئیس جمهور اجازة «رفتن» نمیدهد! به عبارت دیگر آنها که شعار «مبارک باید برود» سردادهاند، نقض قانون اساسی مصر را میطلباند! رئیس جمهور مصر میتواند به معاون خود اختیاراتی بدهد ولی قانوناً «حق» ندارد ژنرال عمرسلیمان را بجای خود بگذارد و فرار کند! گویا سران اتحادیة اروپا روز گذشته این نکتة پیش پا افتاده را دریافتند! در نتیجه، کاترین اشتون، از رفتن حسنی مبارک هیچ سخنی به میان نیاورد، نیکولا سرکوزی و آنجلا مرکل هم ضمن حمایت از دمکراسی، بر عدم دخالت در امور مصر تأکید کردند! و مهمتر از همه، سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر ایتالیا، رسماً اعلام داشت که تغییرات دمکراتیک در مصر میباید «بدون گسست» تحقق یابد! به زبان روشنتر، غربیها دیگر با ارسال لات و اوباش به خیابان نمیتوانند در کشورها «دولت مردمی» به قدرت برسانند. اما محفل اسلامنواز و اسرائیلپرست «ائتلاف جنگ را متوقف کنید»، هنوز حاضر نیست تحولات سیاست جهانی را بپذیرد، از این رو مطالباتاش، همچون سخنان مضحک علیخامنهای در حنازرچوبه منعکس میشود. حضرات میگویند، «حسنی مبارک باید برود»، حال آنکه رفتن حسنی مبارک مطالبات واقعی مصریها را برآورده نخواهد کرد.
به گزارش حنازرچوبه، «ائتلاف جنگ را متوقف كنيد» روز شنبه را روز جهانی همبستگي با مردم مصر تعیین کرده و از دولت بریتانیا میخواهد که همصدا با بینالملل شوت و پرتها خواهان رفتن حسنی مبارک شود:
«[...] لازم است كه آزاديخواهان جهان از اين قيام مردمي حمايت كنند [...] ما در تظاهرات روز شنبه پيام روشني را براي دولت انگليس خواهيم فرستاد مبني بر اينكه [...] خواستار كناره گيري فوري مبارك از قدرت شود[...]»
بله این اظهارات مزورانة «جان ریس»، از بنیانگزاران ائتلاف ضد جنگ است. به گزارش حنازرچوبه، ایشان که اخیراً از مصر بازگشتهاند، موضعگیری کشورهای غرب نسبت به تحولات مصر را شرمآور توصیف کرده و خواهان دخالت غرب برای سرنگونی حسنی مبارک هستند! در واقع جناب «ریس» به بهانة دفاع از حقوقبشر، خواهان براندازی دولت مصر و به قدرت رسیدن محافل بیمسئولیت خیابانی شدهاند:
«[...] كشورهاي غربي كه مدعي دموكراسي و حقوق بشر هستند بايد اقدام [...] فوري براي بركناري حسني مبارك از قدرت انجام دهند[...] مبارك روي همة رژيمهاي ديكتاتور را سفيد كرده [...] رئيس جمهوري مصر با قتل عام مردم خود در واقع از همه خط قرمزها عبور كرده و حيات آن بايد هر چه سريعتر پايان يابد[...]»
چقدر این مستر «ریس» مدافع دمکراسی و حقوق بشر هستند! ایشان چرا تاکنون در مورد نقض حقوق بشر در مصر خفقان اختیار کرده بودند؟ به محض اینکه مصریها خواهان «نان، صلح، آزادی» شدند، امثال «ریس» هم به میدان آمدند، تا مطالبات واقعی ملت مصر را به بیراهة خشونت بکشانند. مصریها با شعار «نان، صلح، آزادی» در میدان «تحریر» قاهره تجمع کرده بودند، بدون اینکه بدانند طرح چنین مطالباتی تهدید مستقیم منافع استعمار است! به همین دلیل بود که در فردای این تظاهرات صلح آمیز، میدان «تحریر» به صحنة درگیری میان «طرفداران» و مخالفان فرضی حسنی مبارک تبدیل شد و چند نفر کشته شدند تا حضرت دیوید کامرون بتوانند برای حفظ «پرستیژ بریتانیا»، هارتوپورتهای لازم را به عمل آورده، ضمن تأکید بر تظاهرات صلح آمیز، با یک تیر چندین و چند نشان بزنند.
نخست اینکه انگلستان را مخالف خشونت جلوه دهند. حال آنکه طرفداری از تداوم تظاهرات خیابانی، آنهم زمانی که دولت برای مذاکره با مخالفان جهت برگزاری انتخابات و گذار قانونی به دمکراسی رسماً اعلام آمادگی کرده، عکس این مطلب را به اثبات میرساند! از روز 25 ژانویه که تظاهرات مصر آغاز شد، عربدهجوئی کاخ سفید و متحداناش یک هدف مشخص را دنبال کرده: در هم شکستن اجماع پیرامون مطالبات انسانی و جایگزین کردن این مطالبات با شعارهای مرگ و خشونت. به عبارت دیگر، حضرات خواهان «ایجاد اجماع» پیرامون «نفرت از فرد» هستند و جهت دستیابی به چنین اجماع مخربی بود که گروههای مسلح سازمان یافته با برخورداری از حمایت بیگانه مردم بیدفاع مصر را مورد تهاجم قرار دادند.
«نان، صلح، آزادی» خواست هر انسانی است؛ به زبان سادهتر، هیچ انسان متعادلی خواهان گرسنگی، جنگ و اسارت نمیشود. و همین خواستة ساده و انسانی در مصر، یعنی «نان، صلح، آزادی» آب در لانة مورچگان انداخته و پایه و اساس سیرک عموسام را به لرزه درآورده. به همین دلیل است که در لندن و واشنگتن «بر ضد حسنی مبارک» تظاهرات به راه انداختهاند تا شعار ابلهانة «مرگ بر مبارک» را بجای «نان، صلح، آزادی» بنشانند. ولی با توجه به آنچه در نشست بروکسل و نشست امنیتی مونیخ مطرح شد، و با توجه به تغییر موضع اوباما در مورد استعفای حسنی مبارک میباید حضورشان بگوئیم که دوران چنین شکرخوریهائی دیگر گذشته! تحولات مصر، هیچ ارتباطی با اوباش سالاری جمکران ندارد، این تحولات پیامد شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه است!
یانکیها و متحدانشان که برای یک کودتای مردمی در مصر، مشابه کودتای 22 بهمن 1357 شکمشان را صابون زده بودند، غروب جمعه، 4 فوریه 2011، کاسه و کوزهشان در هم شکست! اتحادیة دینپناه اروپا ناچار شد رویای شیرین براندازی در مصر را از سر بیرون کند؛ در نتیجه نخست وزیر انگلستان که پیش از حضور در نشست بروکسل، با صورت «برنزه» برای حسنی مبارک شاخ و شانه میکشیدند، روز گذشته آرام شدند!
شاید «مستر» دیوید کامرون میپنداشتند که لمیدن زیر پرتو جانبخش لامپهای «برنزاژ»، و استفاده از کراوات ابریشمین و گرفتن ژست «مردمی» در برابر در فکسنی «10 داونینگ ستریت» ایشان را در چشم جهانیان «دوست داشتنی»، متمدن و به ویژه طرفدار دمکراسی جلوه خواهد داد! ولی خوشبختانه این توهم کودکانه طی نشست سران اتحادیة اروپا در بروکسل برطرف شد. در نتیجه «برنزاژ» صورت نخست وزیر بریتانیا رنگ باخت و چهرة مقدسشان به رنگ زرچوبه درآمد! نه رنگ زرچوبة مرغوب هند، که رنگ زرچوبههای تقلبی بازار حکومت جمکران که در آن انواع زباله از قماش علیخامنهای، میرحسین موسوی و ... به فروش میرسد!
بله دیروز، در بروکسل رنگ از چهرة خیلیها پرید، به ویژه از چهرة مبارک دیوید کامرون! جناب نخست وزیر انگلستان که در لندن «لپ قرمزی» بودند و در برابر خشونت جیرهخواران لباس شخصیشان در مصر تظاهر به خشم فرموده و به زبان بیزبانی میگفتند، «مبارک باید برود»، روز گذشته در بروکسل با رنگ پریده، یک گام بلند به عقب برداشته فرمودند، «دولت مصر کاری نکند که این مختصر اعتباری هم که برایاش مانده از دست بدهد!» به عبارت دیگر حضرات ناچار شدند، رویای «شاهسازی» و فرار دادن «مبارک» را از سر بیرون کنند. و اما اگر دولت مصر هنوز از «اعتبار» مختصری برخوردار است، اتحادیة اروپا با اتخاذ مواضع ابلهانه و اطاعت کورکورانه از سیاست بریتانیا اعتبار خود را از دست داده، چرا که پس از نشست بروکسل در تاریخ 4 فوریه 2011، این اتحادیة دینپرور و آخوندپرست ناچار شد همزمان در مورد مصر و ایران دست از لاتبازی برداشته و مواضع خود را تغییر دهد!
به گزارش رادیوفردا، مورخ 4 فوریه سالجاری، اتحادیة اروپا که به محض تثبیت «صالحی»، در جایگاه وزارت امور خارجة حکومت اسلامی او را در فهرست افراد ممنوعالورود قرار داده بود، اعلام داشت این ممنوعیت را نادیده خواهد گرفت تا «صالحی» بتواند در نشست امنیتی مونیخ حضور یابد. اما امروز صالحی اعلام داشت «کار» دارد و در نشست مونیخ شرکت نمیکند! رادیوفردا هم بلافاصله برای حفظ پرستیژ دوستان به ما گفت، اتحادیة اروپا هنوز برای «ویزای صالحی» تصمیم نگرفته!
بین خودمان بماند! جریان از این قرار است که به دلیل شکست برنامة کاخ سفید در مصر، گورکنها نه تنها بلاتکلیف ماندهاند که در برابر خوشخدمتیهایشان مشت و لگد مزد میگیرند! به عنوان نمونه یانکیها با پسگردنی علی خامنهای را به صحنه آوردند تا از «انقلاب اسلامی» مصر ستایش به عمل آورد. بیانیه نویس ساواک هم از چند روز پیش به نوشتن مشق سیاه برای مقام معظم مشغول بود. نتیجه این شد که پس از بلبلزبانیهای «رهبر» در نماز دشمنشکن جمعه، سخنگوی کاخ سفید و گروه اخوانالمسلمین، تلویحاً ایشان را به خفقان دعوت فرمودند. خلاصه خدمات مردهشویان دیگر کارساز ارباب نیست؛ به همین دلیل اسلامگرایان جیرهخوار نیز از جمکرانیها گریزان شدهاند. چرا که هر فرد و گروهی در رسانهها مورد حمایت علیخامنهای قرار گیرد منفور خاص و عام خواهد شد، به همین دلیل شیپورهای غرب در تلاشی پیگیر با کیهان جمکران میکوشند همسوئی محفل لاریجانی و خامنهای را با میرحسین موسوی و جنبش منفور سبز واژگونه جلوه دهند، و برای خشونتطلبان پیرو خط توحش «امام» کسب وجهه کنند. اما روند تحولات مصر این برنامه را فروپاشاند!
در حالیکه سخنگوی وزارت امورخارجة حکومت اسلامی، بدون دخالت در امور مصر از مطالبات مردم این کشور حمایت به عمل آورد، علیخامنهای، میرحسین موسوی، محفل لاریجانیها و دیگر الاغهای طویلة مککارتی، با هدف تحریف مطالبات ملت مصر یکدل و یکصدا بر علیه حسنی مبارک و دمکراسی شعار میدادند. در مسیر این مزدوری، امروز حداد عادل یک گام بلند به عقب برداشته و در حنازرچوبه، مورخ 16 بهمنماه 1389، از «خشم مقدس مردم» ستایش به عمل آورد.
پیشتر پاسدار علیکوچیکه از «دمکراسی شتری» انتقاد کرده بود؛ ایشان تهاجم آدمکشهای حکومتی به تظاهرکنندگان را «دمکراسی» معرفی فرمودهاند! بله، داماد شیخ مطهری میپندارد با این مزخرفات میتوان دمکراسی را هم تحریف کرد. اما برخلاف توهمات محفل کودتا، زمان به هیچ عنوان به نفع اسلامگرایان پیش نمیرود!
روز گذشته علی خامنهای در خطبههای نماز جمعه حسابی برای ارباب دمجنبانی و خوشرقصی کرد، اما خبرگزاری رسوای «ایسنا» نیز، متن کامل خطبهها را انتشار نداد، و فقط گزیدة سخنان «رهبر فرزانه» را منعکس نمود؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! در عوض سایت حنازرچوبه، که به دولت احمدینژاد خیلی «نزدیک» معرفی میشود، به مصداق «هیچ آداب و ترتیبی مجوی»، هر چه دل تنگش خواسته، یا بهتر بگوئیم هر چه دل ارباب خواسته، از زبان ارباب گفته! برنامه این است که برای تبدیل شعار «نان، صلح، آزادی» به شعار پوچ و ابلهانة «مرگ بر مبارک»، یا «مبارک باید برود» در لندن کاروان خردجال به راه اندازند تا با ماستمالی مطالبات انسانی ملت مصر، پیرامون نفرت از «حسنی مبارک» اجماع ایجاد کنند.
روند کار همان است که در مورد ایران شاهد بودیم. ابتدا لات و چاقوکشهای حکومتی را با شعارهای مرگ و نفرت به خیابان میفرستند تا مدافعان دمکراسی را به سکوت وادارند. سپس با شایعهپراکنی دامنة نفرت را هر چه بیشتر گسترش میدهند و به این ترتیب طرفداران دمکراسی و حاکمیت نظم قانونی تبدیل میشوند به «سازشکار» و خائن و عافیتطلب و بورژوا و ... نهایت امر خشونتطلبان مزدور بیگانه در «سنگر حق» مینشینند و همان فاجعهای که 32 سال پیش برای ملت ایران پیش آمد، اینبار نصیب مصر خواهد شد، به همین سادگی! حداقل بعضیها در لندن چنین «چرتکه» انداخته بودند!
حنازرچوبه، مورخ 15 بهمنماه 1389، در مطلبی با کد: 30222508، برای شرکت در کاروان خردجال لندن فراخوان داده! این کاروان خردجال را در تاریخ 5 فوریه 2011 با هدف انحراف افکار عمومی از مطالبات دمکراتیک ملت مصر و جهت استقرار «تروریست ـ مسلمانها» در جایگاه رهبری جنبش مدنی این کشور به راه خواهند انداخت. از اینرو خردجال لندن، هم ضدآمریکائی خواهد بود و هم ضد مبارک! میدانیم که اسلامگرایان ارواح شکمشان «ضدامپریالیست» هستند، و به قول آخوند صدیقی، همچون «امام راحل» در سراسر جهان «آواز» نه شرقی، نه غربی خوانده و خلاصه غرب و شرق را به زانو در میآورند. ولی دروغ چرا؟ حضرات ضمن خواندن «آواز» نه شرقی نه غربی به «رقصشکم» برای غرب مشغول بوده و هستند. ترهات علیخامنهای در نماز جمعة تهران شاهدی است براین مدعا. در ضمن به آخوند صدیقی که از اساتید حوزة علمیة جمکراناند بگوئیم «آواز» را با «ندا و یا آوا» اشتباه گرفتهاند، بگذریم و بازگردیم به سیرک ضدامپریالیست لندن! نمایش مهوعی که هدف اصلیاش سرکوب طرفداران دمکراسی در مصر است.
پیش از ادامة مطلب یادآور شویم، پس از اصلاح قانون اساسی مصر در سال 2007، دخالت دین در سیاست ممنوع شده، در نتیجه مزدوران سنتی بریتانیا، یعنی گروه «اخوانالمسلمین» نمیتوانند تشکل سیاسی به شمار آیند! این است دلیل شیون و زاری اعضای اتحادیة اروپا و فغان و فریاد رئیسشان، مستر دیوید کامرون! اینان نمیتوانند در مورد مصر اجماع جهانی ایجاد کنند، چرا که با فروپاشی اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد، سیاست روسیه در قلمرو آنگلوساکسونها فعال شده و مسکو، به دلائل فراوان، به خون اسلامگرایان تشنه است. در نتیجه دیگر مانند گذشته تحرکات سیاسی اینان را نادیده نخواهد گرفت. از اینرو برای سرنگون کردن دولت حسنی مبارک «تفاهم جهانی» مطلوب غرب ایجاد نمیشود.
در دوران شاه چنین شرایطی وجود نداشت؛ اتحاد شوروی دست آنگلوساکسونها را برای کودتا در مرزهایاش بازگذاشت و اینان همچنانکه شاهد بودیم، با کودتای ارتش علیه دولت شاپور بختیار، مزدورانشان را به عنوان ضدامپریالیست به قدرت رساندند. نتیجه هم در برابر ماست: میرحسین موسوی پس از 30 سال تاراج و جنایت، با حمایت لندن و واشنگتن در جایگاه سخنگوی ملت ایران قرار گرفته، و کروبی و زهراخانوم و شرکاء تبدیل شدهاند به «روشنفکر.» علامت تعجب در چنین مواقعی کفایت نمیکند، باید به علامت حیرت شاخهای یک گله گوزن را بگذاریم! از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به فراخوان حنازرچوبه برای کاروان خردجال ارباب که تحت عنوان مضحک، «تظاهرات ضدآمريكائي و ضدمبارك فردا در لندن برگزار ميشود» انتشار یافته.
بله فعالان مدنی بریتانیا که از جنگ و کشتار و سرکوب ملتها تغذیه میکنند، امروز در برابر سفارت آمریکا در لندن تجمع خواهند کرد تا از «انقلاب» مردم مسلمان مصر حمایت به عمل آورند. البته اینهمه به ادعای حنازرچوبه که نه تنها با مطالبات مصریها بیگانه است که نمیداند، یک پنجم جمعیت 80 میلیونی مصر را مسیحیان تشکیل میدهند! و اما فعالان مدنی انگلستان با تجمع در برابر سفارت آمریکا در واقع «راه» را به مزدوران لندن در مصر نشان میدهند. اینان که در بازتولید نمایش مهوع سیزده آبان 1357 در مصر ناکام ماندند، در کمال حماقت بازتولید سیرک 13 آبان 1358، یعنی اشغال سفارت آمریکا را مد نظر قرار داده و قصد دارند حسنی مبارک را به عنوان «شاه» به آمریکا پیوند دهند تا «نبرد با اسرائیل» به عنوان مطالبات بر حق «مردم» مطرح شده، و افکار عمومی از «نان، صلح، آزادی» به سوی «مرگ، جنگ، اسارت» و خصوصاً نبرد با آمریکا و اسرائیل منحرف شود. باشد که حضرات مذاکرات صلح را ناکام بگذارند. بیدلیل نیست که لاشخورهای مدعی مخالفت با جنگ این برنامة مزورانه را طرح کردهاند. به گزارش حنازرچوبه، ائتلاف «جنگ را متوقف کنید»، از «ظلم» و «ستم» مبارک خشمگین شده و ابتکار عمل به خرج داده:
«[...] قرار است اين تظاهرات [...] با [...] تجمع ضدآمريكايي در مقابل ساختمان سفارت آمريكا در لندن آغاز [شود]. [شرکت کنندگان] براي محكوم كردن [...] اقدامات دولت حسني مبارك [...] در سركوب اعتراضات مردمي [...] به سمت سفارت آنكشور در لندن راهپيمائي میكنند[...] اين تظاهرات ضدآمريكائي و ضد مبارك از سوي بزرگترين تشكل ضد جنگ انگليس موسوم به ائتلاف جنگ را متوقف كنيد برنامهريزي شده[...]»
بهتر است حضور رهبران خردجال بگوئیم، قانون اساسی مصر به رئیس جمهور اجازة «رفتن» نمیدهد! به عبارت دیگر آنها که شعار «مبارک باید برود» سردادهاند، نقض قانون اساسی مصر را میطلباند! رئیس جمهور مصر میتواند به معاون خود اختیاراتی بدهد ولی قانوناً «حق» ندارد ژنرال عمرسلیمان را بجای خود بگذارد و فرار کند! گویا سران اتحادیة اروپا روز گذشته این نکتة پیش پا افتاده را دریافتند! در نتیجه، کاترین اشتون، از رفتن حسنی مبارک هیچ سخنی به میان نیاورد، نیکولا سرکوزی و آنجلا مرکل هم ضمن حمایت از دمکراسی، بر عدم دخالت در امور مصر تأکید کردند! و مهمتر از همه، سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر ایتالیا، رسماً اعلام داشت که تغییرات دمکراتیک در مصر میباید «بدون گسست» تحقق یابد! به زبان روشنتر، غربیها دیگر با ارسال لات و اوباش به خیابان نمیتوانند در کشورها «دولت مردمی» به قدرت برسانند. اما محفل اسلامنواز و اسرائیلپرست «ائتلاف جنگ را متوقف کنید»، هنوز حاضر نیست تحولات سیاست جهانی را بپذیرد، از این رو مطالباتاش، همچون سخنان مضحک علیخامنهای در حنازرچوبه منعکس میشود. حضرات میگویند، «حسنی مبارک باید برود»، حال آنکه رفتن حسنی مبارک مطالبات واقعی مصریها را برآورده نخواهد کرد.
به گزارش حنازرچوبه، «ائتلاف جنگ را متوقف كنيد» روز شنبه را روز جهانی همبستگي با مردم مصر تعیین کرده و از دولت بریتانیا میخواهد که همصدا با بینالملل شوت و پرتها خواهان رفتن حسنی مبارک شود:
«[...] لازم است كه آزاديخواهان جهان از اين قيام مردمي حمايت كنند [...] ما در تظاهرات روز شنبه پيام روشني را براي دولت انگليس خواهيم فرستاد مبني بر اينكه [...] خواستار كناره گيري فوري مبارك از قدرت شود[...]»
بله این اظهارات مزورانة «جان ریس»، از بنیانگزاران ائتلاف ضد جنگ است. به گزارش حنازرچوبه، ایشان که اخیراً از مصر بازگشتهاند، موضعگیری کشورهای غرب نسبت به تحولات مصر را شرمآور توصیف کرده و خواهان دخالت غرب برای سرنگونی حسنی مبارک هستند! در واقع جناب «ریس» به بهانة دفاع از حقوقبشر، خواهان براندازی دولت مصر و به قدرت رسیدن محافل بیمسئولیت خیابانی شدهاند:
«[...] كشورهاي غربي كه مدعي دموكراسي و حقوق بشر هستند بايد اقدام [...] فوري براي بركناري حسني مبارك از قدرت انجام دهند[...] مبارك روي همة رژيمهاي ديكتاتور را سفيد كرده [...] رئيس جمهوري مصر با قتل عام مردم خود در واقع از همه خط قرمزها عبور كرده و حيات آن بايد هر چه سريعتر پايان يابد[...]»
چقدر این مستر «ریس» مدافع دمکراسی و حقوق بشر هستند! ایشان چرا تاکنون در مورد نقض حقوق بشر در مصر خفقان اختیار کرده بودند؟ به محض اینکه مصریها خواهان «نان، صلح، آزادی» شدند، امثال «ریس» هم به میدان آمدند، تا مطالبات واقعی ملت مصر را به بیراهة خشونت بکشانند. مصریها با شعار «نان، صلح، آزادی» در میدان «تحریر» قاهره تجمع کرده بودند، بدون اینکه بدانند طرح چنین مطالباتی تهدید مستقیم منافع استعمار است! به همین دلیل بود که در فردای این تظاهرات صلح آمیز، میدان «تحریر» به صحنة درگیری میان «طرفداران» و مخالفان فرضی حسنی مبارک تبدیل شد و چند نفر کشته شدند تا حضرت دیوید کامرون بتوانند برای حفظ «پرستیژ بریتانیا»، هارتوپورتهای لازم را به عمل آورده، ضمن تأکید بر تظاهرات صلح آمیز، با یک تیر چندین و چند نشان بزنند.
نخست اینکه انگلستان را مخالف خشونت جلوه دهند. حال آنکه طرفداری از تداوم تظاهرات خیابانی، آنهم زمانی که دولت برای مذاکره با مخالفان جهت برگزاری انتخابات و گذار قانونی به دمکراسی رسماً اعلام آمادگی کرده، عکس این مطلب را به اثبات میرساند! از روز 25 ژانویه که تظاهرات مصر آغاز شد، عربدهجوئی کاخ سفید و متحداناش یک هدف مشخص را دنبال کرده: در هم شکستن اجماع پیرامون مطالبات انسانی و جایگزین کردن این مطالبات با شعارهای مرگ و خشونت. به عبارت دیگر، حضرات خواهان «ایجاد اجماع» پیرامون «نفرت از فرد» هستند و جهت دستیابی به چنین اجماع مخربی بود که گروههای مسلح سازمان یافته با برخورداری از حمایت بیگانه مردم بیدفاع مصر را مورد تهاجم قرار دادند.
«نان، صلح، آزادی» خواست هر انسانی است؛ به زبان سادهتر، هیچ انسان متعادلی خواهان گرسنگی، جنگ و اسارت نمیشود. و همین خواستة ساده و انسانی در مصر، یعنی «نان، صلح، آزادی» آب در لانة مورچگان انداخته و پایه و اساس سیرک عموسام را به لرزه درآورده. به همین دلیل است که در لندن و واشنگتن «بر ضد حسنی مبارک» تظاهرات به راه انداختهاند تا شعار ابلهانة «مرگ بر مبارک» را بجای «نان، صلح، آزادی» بنشانند. ولی با توجه به آنچه در نشست بروکسل و نشست امنیتی مونیخ مطرح شد، و با توجه به تغییر موضع اوباما در مورد استعفای حسنی مبارک میباید حضورشان بگوئیم که دوران چنین شکرخوریهائی دیگر گذشته! تحولات مصر، هیچ ارتباطی با اوباش سالاری جمکران ندارد، این تحولات پیامد شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه است!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت