سه‌شنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۹۲

حماسة حسن هولو!

 
در سال 1384،  در گیرودار جنجال انتخابات جمکرانی‌ها مطلبی تحت عنوان «لولو آمد» برای «سایت دیدگاه» فرستادم که وصف‌الحال شرایط امروز است.  ولی در 66 امین «فستیوال کن»،‌   یک فیلم خیلی خیلی هیجان‌انگیز و شورانگیز و غم‌انگیز و در واقع تکراری،‌  تحت عنوان «لولو آمد» به نمایش گذاشته شد.  این فیلم،  همزمان با ورود «کامیلا»،   ‌همسر پرنس چارلز به پاریس در تاریخ 27 مه 2013  مورد تأئید اجباری هیئت داوران در وزارت امورخارجه فرانسه قرار گرفت و اینچنین بود که «استفادة دولت سوریه از سلاح شیمیائی» در روزنامة لوموند و سپس در «یورونیوز» به اثبات رسید!
 
اگر دولت سوریه قوانین و مقررات‌اش را با احکام توحش «شریعت» منطبق کند،  مطمئن باشیم وغ‌وغ‌ساهاب‌های طویلة مک‌کارتی دیگر نخواهند گفت،  «دولت سوریه از سلاح شیمیائی استفاده کرده!»  چرا که،‌  برای ملت سوریه،   «احکام شریعت» از سلاح شیمیائی هم قتال‌تر است!  حکومت جمکران که روز به روز وحشی‌تر و گستاخ‌تر می‌شود،  شاهدی است بر این مدعا.   این حکومت «خردرگل»،  که از ابزار سرکوب «پساانتخاباتی» مطلوب‌اش محروم شده،  اینبار سفرة سرکوب پیش‌انتخاباتی برای ملت پهن کرده.
 
روز گذشته سخنگوی قوة قضائیه جمکران  اعلام داشت برخی افراد «می‌خواستند» در آستانة انتخابات امنیت کشور را بهم بزنند که دستگیر شدند:
 
«سخنگوی قوه قضاییه از دستگیری افرادی از سوی وزارت اطلاعات خبر داد که در آستانه انتخابات قصد بر هم زدن امنیت کشور را داشتند.»
منبع:‌ فارس‌نیوز، ‌مورخ 27 مه 2013  
 
وقتی به دلیل تغییر «کلان استراتژیک»، گاری شکستة‌ «تف سربالای جمعی» در سربالائی جبرتاریخ به هن هن می‌افتد،   این مسائل هم پیش خواهد آمد!   و از قضای روزگار این «مسائل»،   مانند دیگر مسائل و شایعات «سرنوشت‌ساز»،‌   نظیر استفاده از سلاح شیمیائی و غیره در «آستانة» ملاقات وزرای امور خارجة آمریکا و روسیه در پاریس منتشر می‌شود!   چرا که این ملاقات در واقع سنگر محفل «دوستان سوریه» را فروپاشاند؛   همسوئی بریتانیا با فرانسه را در مورد سوریه به صورت چشمگیر کاهش داد و به همین دلیل،  داغ کردن تنور یخ‌زدة‌ انتخابات جمکران و تضمین پیروزی «حسن روحانی» بر عهدة فرانسه قرار گرفت!  به عبارت دیگر،  بریتانیا ناچار شده فرانسه را به «سنگر بازنده» پرتاب کند و این است دلیل جنجال و هیاهوی لوموند و بوق‌های هم‌سو!   و همین است دلیل سفر ناگهانی و هول‌هولکی «ژان فرانسوا ژیرو»،  مدیرکل امور خاورمیانه و آفریقای شمالی فرانسه به تهران!     
 
برای روشن شدن این مطلب،   نخست یک مینی‌پرانتز در مورد ملاقات «جان کری» با «سرگئی لاوروف» در شهر پاریس باز می‌کنیم.  به گزارش سایت فرانسه زبان نووستی، ‌ مورخ 27 مه سالجاری،  گفتگوی وزرای امورخارجة آمریکا و روسیه به صورت دو جانبه و پشت درهای بسته صورت گرفت،‌  سپس لوران فابیوس،  وزیر امورخارجه فرانسه در این نشست حضور یافت!   نووستی می‌افزاید در سال 2013،  وزرای امور خارجة‌ آمریکا و روسیه در شهرهای برلن،  لندن،  بروکسل،  مسکو،  و «کی‌رونا»‌ در سوئد با یکدیگر ملاقات کرده‌اند. در هر حال،   آنچه اهمیت دارد این است که همزمان با ملاقات «کری ـ لاوروف»، کامیلا،  همسر پرنس چارلز برای یک دیدار رسمی وارد پاریس شده است!   و با توجه به نخستین مسافرت پرنس چارلز به ارمنستان که خبر آن در  رادیوفردا،  ‌مورخ  28 مه 2013 انتشار یافت،  به نظر می‌رسد سفر «کامیلا» به پاریس،‌   «پیام» روشن دربار بریتانیا به حاکمیت فرانسه باشد.
 
به استنباط ما،  ‌ لندن به دلیل شکست‌های غیرقابل برگشت دیپلماسی‌اش در منطقه،  هم در مورد سوریه و هم در مورد ایران،  میدان را  به فرانسه واگذار کرده!  دلیل هم اینکه مدیریت سیاست‌های بازندة‌ انگلستان طی هفتاد سال اخیر همواره بر عهدة فرانسه قرار گرفته.  جنجال لوموند و شرکاء پیرامون سلاح شیمیائی در واقع واکنش محفل بازندگان به «کلان ـ استراتژی» نوین است.
            
رادیوفردا،  ‌مورخ 27 مه 2013،‌  به نقل از سایت «لوموند»،  استفادة دولت سوریه از سلاح شیمیائی را بازتاب داده.  هم‌میهنان گرامی بدانند که اخبار «معتبر» در مورد سوریه،  به ویژه در «لوموند» یافت می‌شود.  به عنوان نمونه،  در تاریخ 25 فوریه 2012،  «کارولین فوره» در همین رسانة «معتبر» نوشته بود:
 
«[...] دولت ایران یک کورة آدم سوزی به دولت سوریه داده که مخالفان بشار اسد را در آن  بسوزانند و این کوره تمام وقت در شهر حلب کار می‌کند[...]»
 
جالب اینکه گزارش «مستند»‌ خواهر «کارولین» گویا سخت به مذاق اهالی واتیکان شیرین آمده.  چرا که از سخنرانی‌آتشین «پدرپائولو» رایحة تعفن گزارش کارولین فوره به مشام می‌رسید.  پدر پائولو از کشیشان متعهد و مکتبی نزدیک به پاپ،   ژان پل‌ دوم به شمار می‌رود.   «فرانسوا بلیو»،  در مقاله‌ای تحت عنوان «پروپاگاند استعماری، ‌ مسیحیان سوریه و دروغ سازمان یافتة رسانه‌های فرانسه» به تغذیة آخوندهای واتیکان از گزارش‌های «موثق» دستپخت امثال کارلین فوره اشاره کرده.   این مقاله در دو بخش ـ در تاریخ 13مه و 18 مه 2013  ـ  در سایت ولترنت انتشار یافته و ما هم به نقل چند سطر از بخش دوم آن اکتفا می‌کنیم:
 
«[...] پدرپائولو به ستایش انقلاب تونس،  انقلاب مصر، ‌ و به طور کلی بهار عرب ـ  شامل انقلاب سوریه ـ پرداخت [...] و در دو نوبت،  مخالفان انقلاب سوریه را با کسانی که هولوکوست را نفی می‌کنند در ترادف قرار داد.  و به دلیل وتوی قطعنامه‌های ضدسوری به شدت از روسیه انتقاد کرد[...] پدر پائولو در ادامه،  دخالت در سوریه و ارسال سلاح و تجهیزات برای مخالفان بشار اسد را یک تکلیف دانست[...]»
 
می‌بینیم که کارولین فوره،‌   از مدافعان سرسخت گروه «فمن»،  هم‌سنگر و هم‌پیمان آخوندهای واتیکان از آب درآمده!   از همین هم‌سنگری‌ها می‌توان دریافت «واتیکان، جهادیون، گروه فمن و کارولین فوره» آبشخورشان مشترک است.   هر چند،  آبشخور کذا سخت به تزلزل افتاده!  
 
و به همین دلیل گزارش «موثق» لوموند،  که رادیوفردا می‌کوشد به نوبة خود آن را به ما ملت حقنه کند،  در سایت فیگارو،  ‌مورخ 27 مه سالجاری به موضوع خنده و شوخی تبدیل شده! چرا که این گزارش هم مانند گزارش قتل آن سرباز بریتانیائی در لندن بیشتر به قصة خاله سوسکه شباهت دارد!   و اگر اینروزها شاهد وفور قصه‌های خاله سوسکه در بوق‌های ناتو هستیم،   بی‌دلیل نیست.   پیش از ادامة‌ مطلب بد نیست نگاهی داشته باشیم به فهرستی که «فرانسوا بلیو» از شیپورهای «ویراست رسمی» در کشور فرانسه ارائه کرده:
 
«تی.وی.5 ‌موند؛  ‌بی.اف‌.ام تی.‌وی؛  فرانس24؛  ال. سی. پی،  با همکاری نوول اوبسرواتور،‌ لیبراسیون،  رادیوفرانس،  ‌مدیاپار [...]»     
همان منبع 
 
یادآور شویم «فرانسوا بلیو»،  ‌نویسنده و مدیر سایت «او. ام. ئی»،   رصدخانة دروغ‌های حاکمیت است و مقاله‌اش شواهدی از هم‌سوئی آشکار واتیکان با ارتش ناتو در تقابل با مسیحیان سوریه ارائه می‌دهد.   بله،   واتیکان بر خلاف شایعات رسانه‌ای به هیچ عنوان مدافع حقوق مسیحیان سوریه نیست!   همچنانکه دولت اسرائیل هم تلویحاً از سرکوب یهودیان در کشورهای مسلمان‌نشین حمایت می‌کند.   دلیل هم روشن است.   سرکوب اقلیت‌های مذهبی زمینة مهاجرت اینان را فراهم می‌آورد و یک مجموعة یکدست توحش به نام «جهان اسلام»  تشکیل می‌شود که در میانمدت می‌توان آن را بر الگوی تحجر صدر اسلام منطبق کرد.  با این تفاوت که این «جهان اسلام» نوین خوراک و پوشاک‌ و بهداشت‌اش هم وارداتی است.  
 
به عبارت دیگر،  همانطور که در عربستان و امارات و قطر هم می‌بینیم،  امکانات اولیة زندگی‌ را از غرب دریافت می‌کند.  در واقع غرب در جایگاه «پدر» این جهان اسلام می‌نشیند،  و به این ترتیب جایگاه اسحاق برای «اسرائیل»‌ محفوظ خواهد ماند!  اما ناکامی بهار عرب در سوریه،  مانع از نشستن اسرائیل در جایگاه اسحاق شده!   از سوی دیگر،   در کشور سوریه،  برخلاف سرزمین گل و بلبل،‌  دانشجویان و دانشگاهیان پشت سر آخوند ننشسته‌اند!   بله،   این است تفاوت عمدة سوری‌ها با ایرانیان پرمدعا و بی‌مسئولیتی که در کنار «لات» و ارزش‌های آخوندی‌ قرار گرفتند و دانشگاه را به عرصة فعالیت سیاسی و آشوب تبدیل کردند.
 
جالب اینکه،   نسل دوم همین جانوران وحشی،  پس از گذشت قریب به شش دهه از بحران‌سازی‌های محمد مصدق،   می‌خواهد این عضو فعال محفل «فدائیان اسلام» را به عنوان مدافع حقوق بشر و دمکراسی به ارزش بگذارد!   بی‌دلیل نیست که همزمان با نبش قبر مصدق،  طرفداران کودتای میرپنج نیز برای تطهیر آخوند به تکاپو افتاده‌اند و تلاش می‌کنند حساب اسلام‌گرایان را از «روحانیت» جدا کنند!  تو گوئی روحانیت شیعی‌مسلک،  با آن کارنامة تاریخی و عملکرد وحشیانه‌اش نماد «دمکراسی» بوده!   
 
همزمان با تبلیغات محفل «شیخ‌وشاه»،‌‌   داس‌الله و علی مطهری نیز به خشتک «حسن روحانی» دخیل بسته‌اند،  ‌ چرا؟  چون «حسن روحانی» هم آخوند است،  ‌و هم می‌خواهد مذاکرات هسته‌ای را تعطیل کرده،  به سال نورانی 2003 بازگردد!   به همان روزهای شیرینی که پاپ ژان‌پل دوم،   گوسالة زرین واتیکان هنوز زنده بود و ملاممد خاتمی با برخورداری از پشتیبانی آلمان،  انگلستان، ‌ فرانسه و چین،‌  با هیاهوی «تعامل و تساهل و گفتگوی تمدن‌ها» و ... به گسترش وحشیگری در ایران اشتغال داشت،  و ایرانیان را به گوشت دم توپ اروپا و آمریکا تبدیل کرده بود.  
 
بله برای همین است که قلادة حسن روحانی را باز کرده‌اند!   قرار است ایشان خیز برداشته و ملت را به همان روزهای روشن رهنمون شوند!  هر چند به استنباط ما چنین بازگشتی امکانپذیر نیست،  چرا که گذشته از افلاس ترکیه و پاکستان،   نه آلمان می‌تواند از اینان حمایت کند و نه چین جرأت دارد در مرزهای جنوبی روسیه بساط «ملانوازی» و بمب‌سازی به راه اندازد.  ولی در ذهن علیل بعضی‌ها این سیاست فرسوده هنوز شانس «برد» دارد!   در نتیجه برای سعید جلیلی نقش «لولوی محبوب رهبر» و برای حسن روحانی هم نقش «هولوی تو دل‌بروی اکبر»  را مناسب تشخیص داده‌اند!
 
لولوی محبوب رهبر مورد تأئید مصباح یزدی هم قرار گرفته تا به نفرت مردم بیشتر دامن بزند. همین روزهاست که اکبر هاشمی،  قهرمان شرافت و حیثیت سایت رادیوفردا و قربانی دستگاه ظلم و ستم «معاویه»،‌  ‌حسن روحانی یعنی همان ‌هولوی تودل‌برو را تأئید کند!  کار تمام است و مردم از لج رهبر  به «روحانی» رای خواهند داد!   اما برخلاف ادعای بوق‌های سازمان سیا،   علی ‌خامنه‌ای خودش طرفدار حسن روحانی است،  ‌ و دل در گرو خاتمی و میرحسین موسوی دارد.   
 
سناریوی شیفتگی رهبر و مصباح یزدی بر سعید جلیلی در واقع ویراست نوین سناریوی «نیکولاس براون» است.  سناریوئی که بر اساس آن «مردم» از لج رهبر،‌ و برای ممانعت از پیروزی نامزد محبوب وی،‌  با حضور گستردة خود در انتخابات حماسه می‌آفرینند!  اربابان حکومت جمکران می‌پندارند با این ترفند،‌   همانطور که پیشتر هم با ملاممد خاتمی «حماسه» آفریدند،‌ حسن روحانی را با «رأی بالا» از صندوق‌های مارگیری بیرون می‌کشند‌ تا ایشان به خوش‌‌رقصی‌های ملاممد تداوم بخشد!
 
این است دلیل مسافرت ناگهانی ژان‌فرانسوا ژیرو،   مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجة‌ فرانسه به تهران!   ایشان وظیفه دارند برای حکومت جمکران «حماسه» بیافرینند!   منتهی این حماسه برخلاف حماسة‌ ساخته و پرداختة «روتاری کلاب» لندن در دوم خرداد 1376،  ‌محکوم به شکست است!  به عبارت دیگر،  اینبار نمایشنامة «مبارزة» هولو با لولو خریداری نخواهد داشت.  
 
 
 ...