اسیدنیوز!
در ادامة «اسیدپاشی» به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، خبرنگار شبکة یورونیوز، جیمز فرینی یک مصاحبة اختصاصی با جواد لاریجانی
ترتیب داده تا از حکومت اسلامی «تصویر دلپذیر» ارائه دهد. در
این مصاحبه از عدم رعایت «آزادی بیان و حق انتخابآزاد انسان و روابط حقوقی معاصر»
در حکومت اسلامی سخنی به میان نمیآید.
با اینهمه، «فرینی» ضمن تأکید بر آزادیهای
مدنی، در جایگاه وکیل مدافع جیسون رضائیان
و غنچه قوامی نشسته، رسماً
خواهان «اعمال نفوذ» در پروندة قضائی اینان میشود! جواد
لاریجانی هم بر «اقتدار و برتری» منطقهای نظام در زمینة برگزاری انتخابات و فناوری
هستهای و غیره تأکید کرده و خواهان تداوم رهبری جهانی آمریکا شده! خلاصه،
مصاحبة «مفرحی» است؛ به گفتگوی «کر و بیمار» هم شباهت ندارد؛ پروپاگاند
ایرانستیزی است که محور اصلی آن نشاندن «پوپولیسم» بجای دمکراسی است.
با تکیه بر همین جایگزینی گوسالهپسند است که حکومت فاشیست و
انسانستیز ولایتفقیه به خود اجازه میدهد،
«حضور در جامعه»، یعنی کار، تحصیل، شرکت در انتخابات، و ... و دیگر فعالیتهای «شرعاً» مجاز را با «حقوق و
آزادیهای» منتج از مفاد اعلامیة جهانی حقوق بشر در ترادف قرار دهد، تا یورونیوز هم بتواند «واقعیت غیرقابل انکار»
نقض حقوق بشر در حکومت اسلامی را به عنوان «ادعای پوچ» به مخاطب حقنه کند.
برای بررسی مصاحبة یورنیوز ابتدا مسیر پروپاگاند را در پرسشهای
فرینی بررسی میکنیم، سپس میپردازیم به پاسخها و در انتها نگاهی
خواهیم داشت به گزارش فارسنیوز از این مصاحبة خردرچمن!
جیمز فرینی با تردستی فراوان که فقط از هوچیهای سازمان سیا برمیآید،
ابتدا نقض حقوق بشر در ایران را به شکنجه
و سرکوب مخالفان و عبارت «اتهامات دیگر»،
که معمولاً شامل زندان سیاسی و متهمین امنیتی میشود، تقلیل داده،
سپس این مجموعة گنگ و مبهم را «ادعا»
میخواند. در پرسش بعدی، «فرینی» پای را فراتر گذارده مدعی میشود که
دکههای حقوق بشر جانبدار نیستند، و هیچ
استثنائی قائل نمیشوند، چرا که از نقض
حقوق زندانیان گوانتانامو نیز انتقاد کردهاند!
به عبارت دیگر، سازمان
عفو بینالملل، دیدهبان حقوق بشر و ... و
دیگر دکههای همسو که سرکوبهای سازمان یافتة اقلیتهای قومی و مذهبی را در آلمان
و به ویژه در کشورهای بالت، یوگسلاوی، و اوکراین
نادیده گرفتهاند، «جانبدار» نیستند! فرینی
در ادامه، دامنة توحش را باز هم گسترش میدهد و بدون اینکه
به توحش سازمان یافته و غیرانسانی «امر به معروف»، تهاجم
به میهمانیهای مختلط، شلاق زدن به «گناه»
روزه خواری و نوشیدن مشروبات الکلی و ... و خصوصاً روند هولناک اعدام در ملاءعام اشارهای
داشته باشد، از لاریجانی میپرسد به داشتن
بالاترین رکورد اعدام افتخار نمیکنید؟!
به عبارت دیگر، آدمکشی و سرکوب انسانها نیز برای مسئولان یورونیوز
با «مسابقة ورزشی» همتراز میشود که در آن میتوان رکورد زد و به افتخاراتی نائل
آمد! پس از رکوردشکنی در عرصة وحشیگری و بیشعوری، «فرینی» به سراغ جیسون رضائیان رفته او را به
ابزار تشویق خشونت تبدیل میکند. خبرنگار یورونیوز به لاریجانی میگوید، رضائیان نوشته: «ایرانیان بیسبال را دوست دارند»، و همین
امر باعث شده او را به جرم «تهدید امنیت نظام» دستگیر کنند! روشنتر
بگوئیم خبرنگار یورونیوز میکوشد به مخاطب چندین پیام را به صورت همزمان حقنه کند. نخست
اینکه طرح هر مطلب بیاهمیتی در حکومت اسلامی میتواند «تهدید امنیتی» تلقی شود، در نتیجه،
خبرنگاران ایرانی میباید بترسند و
حواسشان را جمع کنند. دیگر آنکه، فرینی ضمن لنگر انداختن در جایگاه قضاوت حکم «برائت»
جیسون رضائیان را صادر کرده و تلویحاً میگوید «بدون دلیل» دستگیرش کردهاند!
حال آنکه در حکومت اسلامی،
قوة قضائیه و دادگاههای به اصطلاح
«انقلاب»، جرم افراد را مطرح نمیکنند. چرا که
این جرمها وجاهت حقوقی ندارد، و در دالانهای
گنگ و تنگوتاریک ابهامات مسخرة فقهی و شرعی گرفتار آمده. به همین دلیل نیز حکومت اسلامی از آغاز تلاش
کرده با گسترش ابهام و گنگگوئی و گنگنویسی پیرامون جرائم مبهم و کشکی، این ابهامات
را به ابزاری جهت ارعاب و سرکوب پیوسته اجتماعی تبدیل کند. و به
صراحت میبینیم که خبرنگار یورونیوز با
نادیده گرفتن ابهام پراکنی حکومت اسلامی با وقاحت تمام در کنار این حکومت قرار
گرفته و از خط توحش امام پیروی میکند.
اینکه جیسون رضائیان در واقع به چه کاری اشتغال داشته به هیچ
عنوان برای ما روشن نیست. ولی با توجه به سوابق درخشان اتباع غرب در کشور
ایران، و به ویژه با در نظر گرفتن حمایت پنهان و بیقید
و شرط آتلانتیسم از حکومت آخوند میتوان به صراحت گفت که دستگیری رضائیان در واقع دخیل
بستن حکومت زالممد به خشتک ارباب است!
امثال رضائیان در ایران کم نیستند،
اینان تحت پوشش خبرنگار، مشاور صنعتی، علمی و ...
در عمل برای سازمانهای اطلاعاتی غرب کار میکنند، و حکومت اسلامی نیز از فعالیتهایشان آگاه
است. و چرا راه دور برویم؟ مگر حمید مولانا، تبعة
آمریکا، طی 8 سال مشاور احمدینژاد نبود؟ در کدام کشور یک تبعة خارجی میتواند مشاور
رئیسجمهور باشد؟ باید بپذیریم که در حکومت «ضدامپریاس» جمکران، ایام
به کام اتباع ینگهدنیاست. پس بازگردیم به مصاحبة فرینی.
در جالبترین بخش این
مصاحبه، فرینی رسماً به لاریجانی میگوید که برادرش ـ صادق لاریجانی ـ برای آزاد کردن زندانیان «اعمال نفوذ» میکند و
میتواند همین کار را برای رضائیان هم انجام دهد و ظرف چند روز وی را آزاد کند. ولی
جواد لاریجانی از روی حماقت و وقاحت به اظهارات موهن «فرینی» واکنشی نشان نمیدهد،
و در کمال بیشرمی برای «آزادی» رضائیان
یکماه فرصت میطلبد:
«[...]برادر شما رئیس قوه قضائیه[...] این قدرت را دارد که
هر کسی را برای عفو به رهبری توصیه کند[...] احتمال میدهید که او در روزهای آینده
آزاد شود؟ جواد لاریجانی: اول باید مراحل دادگاه انجام شود[...] نمیشود یکدفعه به
مرحله عفو رسید. یورو نیوز: فکر میکنید در یک یا دو هفته انجام شود؟ لاریجانی:
پیشبینی میکنم در کمتر از یک ماه انجام شود[...]»
منبع: یورونیوز، مورخ 7 نوامبر 2014
پس از عادیسازی «اعمال نفوذ» در قوة قضائیه جمکران، «فرینی» میرود به سراغ «غنچه قوامی» تا دیگرپیامهای
ابلهپسند لجنزار مطلقگرائی را به مخاطب حقنه کند. نخست
اینکه «غنچه قوامی» از «بانوان» است که برای «حق تماشای مسابقه والیبال» مبارزات
فرموده، و خارج از ضوابط و قواعد دستگیر و زندانی شده و
خانوادهاش از هم گسیخته! فرینی در ادامه میافزاید، دستگیری غنچه قوامی نشان میدهد که حکومت اسلامی
از یک فارغالتحصیل حقوق 25 ساله میهراسد!
اینجاست که جواد لاریجانی،
ضمن به قیاس کشیدن حکومت زالممد
با دولت انگلستان، قوانین را با «طرز زندگی شیعیمسلکان» در ترادف
قرار میدهد و میگوید «ما از شیوه زندگی خودمان دفاع میکنیم، همه جا قانون اجرا میشود»:
«[...] ما در دنبال کردن شیوه زندگی و مقرراتمان بسیار قوی
هستیم. فرض کنید یک نفر در متروی لندن دست
به کار خطائی بزند و پلیس او را دستگیر کند. این که ضعف نیست[...] شیوه اجرای قانون در همه جا همینطور است[...]»
همان منبع
به عبارت دیگر ایرانیان میباید شیوة زندگی پادوهای عراقی کارخانة
رجالهپروری ـ زمینخواری، زنستیزی و ... و ـ را «قانون» تلقی کنند! جالب
اینجاست که خبرنگار یورونیوز، خریت پیشه
کرده و ترهاتپراکنی لاریجانی را به زیر سئوال نمیبرد، به این امید که تناقضگوئی وی بر ملا نشود! بله، «فرینی» قیاس به نفس کرده و مخاطب را ابله
انگاشته! به همین دلیل نیز وقتی لاریجانی
برگزاری انتخابات را با «دمکراسی» در ترادف قرار میدهد باز هم شاهد خفقان «فرینی»
هستیم. به همچنین زمانیکه لاریجانی هذیاناتی از قماش
سیاست دمکراتیک مبتنی بر عقلانیت اسلامی سر هم میکند، «فرینی» به ایفای نقش کر و خر و لال ادامه میدهد:
«[...]دولتهائی که از ما انتقاد میکنند انتقاداتشان اساساً
سیاسی است[...] مسئله این است که چشم اندازهای ما متفاوت است. تجربه
و هدف ما در 35 سال اخیر ایجاد یک ساختار سیاسی و مدنی بوده [...] سیاستی که شما
در زبان انگلیسی مبتنی بر عقلانیت اسلامی مینامید. سیاستی که دموکراتیک است اما لیبرال
و سکولار نیست.»
همان منبع
ایفای نقش کر و خر و لال توسط «خبرنگار» یورونیوز بیحکمت
نیست؛ رادیوفردا هم به انعکاس ترهات
لاریجانی نیاز دارد. دلیل هم از روز روشن، روشنتر!
جواد لاریجانی در واقع به
بازنشخوار اظهارات ابلهانة علی خامنهای ـ
نفی سکولاریسم ـ مشغول شده. مقام معظم چندی است تکه استخوان اهدائی سازمان
سیا را به دندان عاریههایشان گرفتهاند و عصا زنان از اینطرف به آنطرف رفته، هنهنکنان تکرار میفرمایند، «غدیر سکولار نیست، حسین سکولار نیست، عزاداری برای حسین نباید سکولار باشد»، بدون
اینکه در نظر بگیرند سکولاریسم مقولهای نیست که بتوان شرایط قرن هفتم میلادی را با
آن مورد بررسی قرار داد، خصوصاً شرایط قبائل
نیمهوحشی و صحرانشین عربستان را! به عبارت دیگر،
رهبر قلعة حیوانات میتواند بگوید
«غدیر دمکراسی نیست؛ حسین دمکراسی نیست؛ عزاداری برای حسین نباید دمکراسی باشد و ...» و جالب اینکه با استفاده از تمامی مفاهیم
مدرنیته میتوان همین هذیانات را سر هم کرد.
لاریجانی نیز هذیانات مقام معظم را
بازنشخوار میکند تا رادیوفردا از این فرصت طلائی استفاده کرده و با انعکاس آنها چماق
دیگری بر فرق ملت ایران فرود آورد. ولی شرایط زمانی خندهدارتر میشود که جواد
لاریجانی در یورونیوز «روانپزشکی» را مورد تأئید قرار میدهد، و به برخی کشورها «نصیحت» میکند تا برای رهبری
جهانی پیشداوریهای «افراطی» را کنار بگذارند:
«[...] با این سوءظنها و پیشداوریهای افراطی نمیتوان جهان
را رهبری کرد.»
همان منبع
به این ترتیب، پیشداوری بر دو دسته تقسیم میشود: «افراطی
و معتدل!» 2 روز پس از این مصاحبة مضحک، جواد لاریجانی فاشیستهای طرفدار میرحسین
موسوی را «لیبرال و سکولار» میخواند، و «سکولاریسم
و لیبرالیسم» را در ردة «منهیات» حکومت قرار میدهد:
«[...] هیچ کسی نباید مجاز باشد در تبلیغات، در شعارها و در رفتار، مبلّغ نظام سکولار لیبرال در فعالیت سیاسی باشد [...]
فتنه خط مرزی است برای این که ما هرگز نباید اجازه بدهیم دشمن در امر انتخابات ما
ورود کند[...] کسی نباید در ایران به بهانه انتخابات یک نظام سکولار را تبلیغ کند [...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 8 نوامبر2014
اینچنین است که، خط قرمز سکولاریسم در کشورمان توسط جیرهخواران
آتلانتیسم ترسیم میشود. قبیلة عراقی لاریجانیها «ضدسکولار» میشوند و لاتها
و اوباش پیرو خط امام را به عنوان سکولار به ملت ایران معرفی میکنند! حال آنکه
میرحسین موسوی و شرکاء میلیونها سال نوری نه تنها با سکولاریسم که با انسان و
نظریة انسانیت معاصر فاصله دارند. تداوم
جنگ استعماری و اهداء نفت رایگان به آتلانتیستها به کنار، فراموش
نکردهایم که در دوران نکبتبار صدارت همین میرحسین موسوی بود که مجلس جمکران
نماد بردگی زن ـ حجاب ـ را به
عنوان «قانون» مورد تصویب قرار داد. اینک رادیوفردا
با توسل به پادوی عراقی لندن در ایران میخواهد این اسطورة توحش و زنستیزی را به
عنوان «سکولار» در دکاناش به ملت ایران بفروشد،
چرا؟ چون یانکیها در پی دریافت
چند لگد جانانه از روسیه ناچار شدند به تبلیغات «تجاوز نظامی روسیه به اوکراین»
پایان دهند و میخواهند لگدهای دریافتی را در ایران جبران کنند!
در خجسته روز 7 نوامبر 2014، از یکسو،
پنتاگون،
وزارت امورخارجة آمریکا و سازمان ملل،
همه با هم به دولت کودتاچی کییف
که طبق معمول بر طبل «ورود تانکهای روسیه به خاک اوکراین» میکوفت، گفتند: هیچ
شواهدی برای اثبات این ادعا در دست نیست! و به این ترتیب دکان «چوپان دروغگو» را تعطیل کردند! از سوی دیگر،
در پی دیدار جان کری با همتای
فرانسویاش در پاریس، مذاکرات گروه 1+5 در مورد بحران هستهای بدون حضور ملایان در وین
برگزار شد. این نشست و برخی رخدادهای دیگر را «یورونیوز» به
سکوت برگزار کرد، و همزمان دولت بریتانیا
مدعی شد، «اسلامگرایان میخواستند
الیزابت دوم را ترور کنند!» بله، اسلامگرایان
دیوانه شده بودند، میخواستند «مادر معنوی» اسلامگرائی و
چادرنوازی و زنستیزی را ترور کنند. حتماً این اسلامگرایان همانهائی هستند که در
مترو لندن از قوانین و مقررات تخلف کرده بودند،
و جواد لاریجانی تخلفشان را به
اطلاع جیمز فرینی رساند تا او بلافاصله «جیمزباند» را در جریان بگذارد! و اینچنین بود که ژنرال دمپسی تأکید کرد، پیشرفتهای
هستهای جمکران با بمباران متوقف نمیشود ـ رادیوفردا، مورخ 7 نوامبر2014 ـ و داش
احمدخاتمی هم برای هزارمین بار خواهان نابودی اسرائیل شد:
«[...] همانطور که امام خمینی فرمود اسرائیل باید از صحنه
روزگار برداشته شود[...]»
منبع: فارسنیوز، مورخ 7 نوامبر2014
اظهارات ژنرال دمپسی و
زوزة داشاحمد نشان میدهد که نشست اخیر «وین» دکان پیشرفتهای هستهای
حکومت زالممد را تعطیل کرده، و دیگر جواد لاریجانی نمیتواند با پیشرفتهای
موهوم حکومت اسلامی در زمینة هستهای جلوی خبرنگاران ارباباناش «پز» بدهد. از این
پس غلامبچة سفارت «انگلستان» فقط میتواند به برگزاری «انتخابات» در حکومتی
«افتخار» کند که «حق انتخاب» را برای انسان به رسمیت نمیشناسد! بله، این تخرخراتی است که در واکنش به نقض حقوق بشر
در یورونیوز مطرح شده، و از قضای روزگار در فارسنیوز هم انعکاس یافته:
«[...] کشور ما تقریباً سالی یک انتخابات بزرگ داشته [...] عمده
مسئولان آن از طریق مردم به قدرت میرسند برخی از کشورها حتی یک بار هم انتخابات
برگزارنکرده اند اما چون متحد آمریکا و کشورهای غربی هستند هیچ وقت وضعیت حقوق بشر
آنها مطرح نمیشود[...]»
فارسنیوز، مورخ 15
آبانماه 1393
جواد لاریجانی درساش را خوب حفظ کرده. این جنایتکاران با مغلطه و کوبیدن بر طبل ابهام چنین
وانمود میکنند که برگزاری انتخابات آنهم در حکومت سنگسار و قصاص و حجاب و برده
فروشی یعنی «دمکراسی» و این دمکراسی من در آوردی میباید «امتیاز» به شمار آید! حال
آنکه انتخابات با پایه و اساس حکومتهای «مسجد ـ روسپیخانه» در تضاد قرار گرفته. چرا که
«انتخابات سیاسی» فقط بخشی است از مجموعه حقوق اجتماعی افراد! حکومتی
که حقوق اجتماعی افراد را به رسمیت نمیشناسد، به تبعاولی
انتخابات سیاسی هم نمیتواند داشته باشد. در حکومت دینی که «یکبار برای همیشه»، قوانین در قرن هفتم وضع شده، حقوق فردی
و آزادیهای اجتماعی نیز در مفهوم معاصر کلمه هرگز نمیتواند وجود داشته باشد، چرا که
این حقوق و آزادیها در صحرای عربستان هرگز وجود نداشته و ندارد.
با بازتکرار مزخرفات فقهی از قبیل اینکه دین مبین بر «مشورت»
تأکید دارد، نمیتوان در دنیای امروز، فاشیسم را به اسم دمکراسی به ملتها حقنه کرد. بله، آوردهاند
که خداوند به محمدصاد فرموده: «وشاورهم فیالامر!» این جملة گنگ و مبهم را چگونه میتوان بجای
دمکراسی پارلمانی، مراجعه به آراءعمومی و
مفاد اعلامیة جهانی حقوق بشر نشاند؟ محمد
صاد برای پذیرش نظر دیگران هیچ الزامی نداشت،
به عبارت دیگر برگزاری انتخابات در جمکران، مانند مشورت پیامبرشان با دیگران عملی است کشکی، قرونوسطائی
و صرفاً برآمده از عادات و سنت و وحشیگریهای قبیلهای!
<< بازگشت