شنبه، آبان ۱۳، ۱۴۰۲

عموسام و خیک شیره!

 

 

گویا سخنرانی رهبر حزب الله لبنان در مورد جنگ آمریکائی «حماس ـ اسرائیل»،  و ممانعت دولت سوریه از تظاهرات به نفع فلسطینی‌ها به مذاق آمریکا و تروریست‌های حماس خوش نیامده باشد!  به همین دلیل همزمان با دومین سفر بلینکن به منطقه،  نمایندۀ حماس در بیروت ضمن تقدیر از «مردم آزاده»،   «مواضع ضعیف اعراب» را مورد انتقاد قرار داده،‌   خواهان تداوم اعتراضات خیابانی ـ خردجال استعمارـ  و تحریم‌ اسرائیل شده است!   جالب اینکه فرزند خلف آریل شارون و دستگاه کارتر که همچون خمینی از اسرائیل و آمریکا انتقاد به عمل می‌آورد،   طرفدار «اطلاع‌رسانی و مردم آزاده» نیز از آب درآمده:

 

«[...] ما خواهان فشار بر آمریکا هستیم [...] تجاوز به مطبوعات در غزه سیستماتیک و برنامه ریزی شده است [...] ما به مردم و گروه‌های آزاده‌ای که برای محکوم کردن تجاوز [اسرائیل] در نوار غزه به خیابان‌‌ها آمده‌اند، درود می‌فرستیم.   ما از آن‌ها می‌خواهیم به اعتراضات خود ادامه دهند و راه تحریم را درقبال طرف‌هائی که از رژیم اشغالگر حمایت می‌کنند در پیش بگیرند [...]»

منبع:  ایرنا، مورخ 13 آبانماه سالجاری

 

ولی کیست که نداند حماس سر درآخور آمریکا دارد،  و این طفل آمریکائی را جهت به بن‌بست کشاندن فعالیت‌های تشکل لائیک الفتح تولید کرده‌اند.   حماس در چارچوب همین سیاست استعماری،  اینک به نیابت از سوی آمریکا و جنگ‌طلبان اسرائیل در واقع به گدائی «جهاد» مشغول شده.   جهادی که می‌باید جهت گسترش دخالت نظامی اروپا و آمریکا در خاورمیانه زمینۀ مناسب فراهم آورد.  البته اگر این جنگ استعماری گسترش یابد،   یانکی‌ها به سنت رایج،  عملیات‌شان را در بسته‌بندی کمک های  انساندوستانه به جهانیان ارائه خواهند کرد!   به همین دلیل است که بوق رسمی مأبون‌سالاری شیعی،   برای انتشار ترهات نمایندۀ حماس میعاد 13 آبان را مناسب یافته.   

 

بله،  برای یانکی‌ها و رعایای بریتانیائی‌‌شان،  13 آبان‌ماه ـ  4 نوامبر ـ روز فرخنده‌ای است.  اینان 59 سال پیش در چنین روزی،   در راستای برنامۀ «رهبرسازی» برای ملت ایران،  یک پدوفیل سرشناس ـ روح الله خمینی ـ  را به ترکیه و سپس به عراق فرستادند.   بی‌بی‌سی و شرکاء نیز جهت تبدیل زباله به «رهبرکبیر انقلاب» پانزده ‌سال شیپور ‌زدند و نهایت امر در تاریخ 6 اکتبر 1978،   پدوفیل کبیر را در پاریس تخلیه کردند و بقیه قضایا.   اینچنین بود که در تاریخ 13 آبان‌ماه 1357،   با هی کردن لات و اوباش به خیابان‌های تهران،   صدای «انقلاب‌» محفل کارتر ـ برژینسکی به گوش آریامهر رسید و ... و زمانی که با کودتای ژنرال هویزر «انقلاب کذا» پیروز شد،  یانکی‌ها مصلحت دیدند با مترسک‌شان ارتباط زیرزمینی برقرار کنند.

  

در نتیجه یک‌سال پس از سخنرانی تاریخی پهلوی دوم،   با چراغ سبز آمریکا «انقلاب» دیگری به وقوع پیوست.   لات‌واوباش ساواک تحت عنوان «دانشجویان پیرو خط امام» از دیوار سفارت یانکی‌ها در تهران بالا رفتند،   و چند دربان و آبدارچی و ماشین‌نویس را به گروگان گرفتند.   از این مفر دولت آمریکا توانست از یک‌سو با سگ‌های دست‌پرورده‌اش ارتباط پنهانی برقرار سازد،   و از سوی دیگر با تحمیل تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران دامنة سرکوب و تاراج ایرانیان را هر چه بیشتر گسترش دهد.   بله،  نهایت امر همچنان که شاهد بودیم کشورمان تبدیل شد به سکوی پرش واشنگتن به دیگر کشورهای منطقه،  و نیازی نیست که بگوئیم پس از ملت ایران،  نخستین قربانیان این سیاست،  عراقی‌ها و افغان‌ها بودند.

 

گویا قرار بود اینبار هم آمریکا با تکیه بر رخدادهای 7 اکتبر،  برنامه‌هائی جهت ایجاد بحران در کل منطقه به اجرا در آورد، و به یاری الله خودش را به سواحل خزر برساند.   در این راستا کل منطقه می‌بایست ردای «جهاد» بر تن کرده،  راه را بر  حضور نظامی گستردۀ پنتاگون و سازمان آتلانتیک شمالی در سواحل مدیترانه هموار سازد.  به همین دلیل اولین زوزۀ «جهاد بر علیه اسرائیل» از حلقوم سیستانی، صیغۀ پاپ فرانسیس به آسمان  برخاست!   سپس نوبت رسید به خردجال «فلسطین دوستان» در خیابان‌های لندن و واشنگتن و ... و اشک تمساح آنجلینا جولی و دیگر کفتارانی که با جهاد «پروار» می‌شوند.

 

ولی باید اذعان داشت که روند مسائل در مسیر مطلوب آمریکا متحول نشده.  گذشته از ناله و زاری نمایندۀ حماس،  چهرۀ درهم و گرفتۀ‌ وزیر امور خارجۀ یانکی که این روزها در خط « واشنگتن ـ تل‌آویو» کار می‌کند،   تداعی وضعیت خوش‌خیالی است که خرس را با خیک شیره اشتباه گرفته بود!

 

«خوش‌خیال» با دوستان در زورقی نشسته بود و به محض مشاهدۀ خیک شیره «دل به دریا زده» شنا كنان خود را به آن می‌رساند.   همینکه دست دراز می‌کند تا خیک شیره را بگیرد،   به چنگال خرس گرفتار می‌آید و ... و دوستانش که بی‌صبر شده بودند فرياد می‌زنند:  «خيك را ول كن و بيا!»

 خوش‌خیال می‌نالد: «من خيك را ول كرده‌ام،  خيك مرا ول نمي‌كند!»