شنبه، مهر ۱۸، ۱۳۹۴

نعلین و نوبل!




هیاهوی رسانه‌ای پیرامون سقوط فرضی موشک‌های کروز روسیه در ایران باعث شد محفل نوبل هول‌هولکی جایزة صلح را به اسلام‌گرایان تونس اهداء کند.   به این ترتیب،  امسال محفل نوبل رسماً به سازمان تبلیغات اسلامی و خردجال «بهارعرب» پیوست و همزمان با مراسم وقوقیه جمعه،  جایزة صلح را به ائتلاف ضدلائیسیته در تونس اهداء نمود.   این ائتلاف با تکیه بر آنچه «قانون اساسی» تونس خوانده می‌شود ـ   مبنای این شبه قانون همان مبهمات اسلام و شریعت است ـ  گویا موفق شده حقوق همة تونسی‌ها را تضمین کند!   مسلم است که چرندبافی و اسلام نوازی محفل نوبل با استقبال محافل نژادپرست و در رأس‌شان «‌گاردین» روبرو شود که اظهارات مضحک رئیس کمیته نوبل صلح را اینچنین بازتابانده:
  
«زمانی که کشور با جنگ داخلی روبرو بود،  ‌ائتلاف چهارگانه یک فرآیند مسالمت‌آمیز سیاسی را رقم زد که حقوق همه مردم اینکشور را تضمین کرد[...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 9 اکتبر 2015   

معلوم نیست در کشوری که حدود آزادی بیان هنرمند،  نویسنده،  و ... و خلاصه محدودة آزادی بیان شهروند را «باورها و مقدسات» دینی و بومی تعیین می‌کند،   ‌و تعدد زوجات و حدود شرعی «قانونی» به شمار می‌آید،‌   چگونه می‌توان ادعا کرد که حقوق همة مردم تضمین شده!   ولی خوب،   فراموش نکنیم که نان محافل نژادپرست در گرو حمایت از همین وحشیگری‌ها و اسلام‌نوازی‌هاست.   خلاصه،‌  پیوند نازیسم و نعلین،   پیوندی است دیرینه و «مقدس»که محفل نوبل،  در تداوم همکاری‌های گرم و صمیمانة دربار سوئد با آدولف هیتلر،‌  پاسداری از آن را دهه‌هاست که عهده‌دار شده.   و همچنانکه شاهدیم پاسداری از حماقت و توحش را به نحو احسن انجام داده و می‌دهد.   البته مدت‌‌ها پیش از اهداء نوبل صلح به کمیته‌ای که «حقوق همة مردم تونس» را تضمین کرده،   شاهد معلق‌زدن لوتی و عنترهای محافل نژادپرست در اتحادیة اروپا و ترکیه و جمکران بودیم.   ولی سخنرانی ولادیمیر پوتین در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک،   و به ویژه آغاز عملیات نظامی روسیه بر علیه تروریست‌های دست‌پروردة غرب،  برق از چشم حضرات پراند و به همین دلیل نیز به معلق‌های‌شان شتاب بیشتری داده‌اند.   

زوزة روزانة «مقام معظم» بر علیه «رابطه با آمریکا»،   همزمان با نفس‌کش‌طلبی سرداران پامنبری و هم‌منقلی ایشان؛    لات‌بازی اوباش در «مچلیس» جمکران،   و به ویژه هوچی‌گری حسن فوتبال و شرکاء در مورد رکود اقتصادی،   ابزاری است برای آخوندجماعت تا طرفداری از فاشیسم و روس‌ستیزی «سنتی‌اش» را پوشش دهد.   و در این مسیر سفله‌پروری و برتری‌طلبی را به ارزش گذارده،  به نوبة خود برای ارباب معلق بزند!   نمایش آثار «هنری» هیتلر در جمکران،‌   نمایش تابلوهای میرحسین موسوی در لندن و برلن و ... و استقبال محافل «هنری» اسرائیل از پدیدة مخملباف در راستای همین سیاست حمایت از توحش و حماقت صورت می‌گیرد!   توحشی که طی سدة اخیر در قالب «اسلام سیاسی» و از طریق جنگ زرگری «شیخ‌وشاه» بر جامعة ایران تحمیل شده،‌  و آخرین نمونة آن «جنبش سبز» بود که خوشبختانه شکست خورد.   

ولی اشتباه نکنیم،  حمایت آتلانتیست‌ها از طرفداران جنبش کذا همچنان ادامه دارد.  خلاصه حضرات برای «بازگشت به دوران نورانی امام روشن‌ضمیر» میرحسین موسوی مثل سگ له له می‌زنند و «حق» هم دارند؛  اگر نکبت و ادبار «انقلاب اسلامی»،   و تبعات ضدایرانی مبارزات «قهرمانانة» محمد مصدق نصیب ملت ایران شد،   مواهب‌اش برای آتلانتیست‌ها بود.   جای تعجب نیست که محفل نوبل اینچنین شیفتة‌ نعلین شده و «نعلین‌نوازی» می‌کند!   و باز هم جای تعجب نیست که در میعاد فرار «پرافتخار» پهلوی اول،   اراذل جمکران بر طبل «میهن‌پرستی» ایشان بکوبند و زبان به نکوهش آمریکا،   انگلستان و شوروی ـ  سه کشوری که با آلمان نازی جنگیدند ـ  بگشایند.   بله،   پهلوی اول مسلماً از شدت میهن‌پرستی بود،  که شبانه سوار بر کشتی باری انگلیسی از «میهن» گریخت!   در ضمن از منظر این «پدیده‌های میهن‌پرست» حضور نیروهای متفقین در ایران «تجاوز به خاک کشور» به شمار می‌رفت،   در صورتیکه حضور مستشاران نظامی آلمان نازی در کشورمان و تبدیل ملت ایران به سپر بلای محافل نژادپرست غرب،  خیلی خوب بوده!  

در این راستا،  پس از گذشت بیش از 70 سال از فرار پرافتخار پهلوی اول،   بی‌بی‌سی به بازتولید همین پروپاگاند گوساله‌پسند مشغول شده و می‌کوشد،   ادعای شلیک موشک‌های روسیه از فراز خاک ایران را «تجاوز به حریم هوائی کشورمان» معرفی کند!   البته پروپاگاند بی‌بی‌سی موضوع این وبلاگ نیست؛  ‌ موضوع اصلی ما ادعای «سقوط موشک‌های روسیه در خاک ایران» است.   این «خبرموثق» در واقع برای پوشش دادن به لگدی بودکه یانکی‌ها از مسکو دریافت کردند.  

جریان از اینقرار بود که دو روز پیش از انتشار این دروغ شاخدار،   وزیر دفاع روسیه اعلام داشت،‌ روسیه از دریای خزر،  26 موشک به مواضع تروریست‌ها در سوریه شلیک کرده:

«[...] سرگئی شویگو،  وزیر دفاع روسیه روز چهارشنبه (15 مهرماه) اعلام کرد که چهار کشتی جنگی نیروی دریائی روسیه،   26 موشک را از دریای خزر به سمت مواضع شبه‌نظامیان تکفیری «داعش» در سوریه شلیک کرده‌اند [...]»
منبع:  سپوتنیک،  مورخ 8 اکتبر2015

یک روز پس از انتشار این خبر،   شیپورهای ناتو پیرامون سقوط موشک‌های روسیه در خاک ایران جنجال به راه انداختند.   با توجه به اینکه روسیه،   هم در سوریه و هم در قبرس پایگاه نظامی دارد،   و ناوگان روسیه مستقر در دریای مدیترانه به مراتب از ناوگان مستقر در دریای خزر مجهزتر است،   منطقاً نمی‌بایست از دریای خزر موشک به سوریه شلیک کند.   ولی خوب،   زمانیکه وزیر دفاع روسیه رسماً چنین موضوعی را اعلام می‌کند،   رسانه‌های غرب نیز با تکیه بر اظهارات وی ادعا ‌کردند که چند فروند از همین موشک‌ها «سر راه» در ایران سقوط کرده:

«[...] خبرگزاری‌های [فرانسه،  رویترز و آسوشیتدپرس]  به نقل از دو مقام ایالات متحده اعلام کردند که چهار فروند از موشک‌های شلیک شده روسیه به سمت اهدافی در سوریه،   دچار انحراف شده و در خاک ایران سقوط کرده‌اند[...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 8 اکتبر 2015 

رادیوفردا در ادامه می‌افزاید،   گزارشی از تلفات و خسارات احتمالی ناشی از سقوط این موشک‌ها در ایران منتشر نشده؛  رسانه‌ها و مقامات حکومت اسلامی به این گزارش واکنش نشان نداده‌اند؛   ولی برخی از سایت‌های محلی در شمال و شمال غربی ایران  گزارش داده‌اند که افراد محلی سقوط اشیاء ناشناس را در اطراف محل سکونت خود مشاهده کرده‌اند:

«[...] زمان شلیک موشک‌های کروز روسیه به سمت سوریه،  مردم برخی از نواحی استان‌های گیلان، آذربایجان غربی و کردستان شاهد عبور اشیای ناشناس پرنده بوده‌اند که پس از مدت کوتاهی منفجر شده‌اند [...] تخت‌نیوز[...] واقع در جنوب آذربایجان غربی روز پنجشنبه از سقوط یک شیئی پرندة نا‌شناس در روستائی به نام قزقاپان خبر داد [...] صدای انفجار در حدی بود که باعث شکسته شدن بیشتر شیشه‌های منازل اهالی و تلف شدن چند رأس دام و زخمی شدن دو نفر شد [...]»
همان منبع

اگر اظهارات وزیر دفاع روسیه مبنی بر شلیک موشک از خزر به سوریه «واقعیت» داشته باشد،‌   می‌توان پذیرفت که ممکن است چند فروند از همین موشک‌ها در خاک ایران سقوط کرده باشد.    ولی با در نظر گرفتن سفر ناگهانی اشتون کارتر،   وزیر دفاع آمریکا به لندن،  و تقارن این سفر با انفجار  بمب در آنکارا،   به استنباط ما واقعیت جز این بوده.   

اظهارات وزیر دفاع روسیه می‌تواند نوعی تله جهت به دام انداختن پهپادها و جنگنده‌های یانکی به شمار آید.  به همین جهت نیز روسیه فیلم شلیک موشک‌ها از خزر را نیز در اختیار رسانه‌های یانکی قرار می‌دهد.   و زمانیکه یانکی‌ها خوشحال و خندان جهت کسب اطلاعات نظامی پای به تلة روس‌ها گذاشتند،  هدف قرار گرفته و در خاک ایران سقوط می‌کنند.  در نتیجه،   آنچه در خاک ایران سقوط کرده،   پهپادهای جاسوسی یانکی‌ها بوده،   نه موشک‌های روسیه.   و بمب‌گزاری در آنکارا نیز فقط جهت پوشش دادن به ناکامی یانکی‌ها،  و به حاشیه راندن افتضاح «نظامی ـ اطلاعاتی» آمریکا با تکیه بر تمرکز رسانه‌‌ها بر این فاجعه سازمان یافت.   همانطور که پیشتر نیز بمباران بیمارستان کندوز برای انحراف افکار عمومی از عملیات نظامی روسیه صورت پذیرفت.    ولی از همه مهم‌تر،   در این میانه واکنش شاخک اسلامی آتلانتیسم بود!   

یک روز پس از سقوط پهپادهای آمریکا،   جفتک‌پرانی سازمان تبلیغات اسلامی به شورای امنیت سازمان ملل چنان شدت گرفت که این نهاد حقوقی را «جانبدار» و مدافع عربستان معرفی کرد:

«[...] از شورای امنیت [...] معجزه‌ای جز ضعیف‌کشی ندیده‌ایم،   اینها از آل‌سعود کودک‌کش حمایت می‌کنند [...]»
منبع:  فارس نیوز،  ‌مورخ 8 اکتبرسالجاری، ‌کدخبر: 13940717000334 

نیازی نیست که بگوئیم تروریسم بین‌الملل با شورای امنیت مشکل دارد،‌   و چندی پیش هم تروریست‌ها و اربابان‌شان سفرة «صرفنظر از حق وتو» را پهن کرده بودند،  باشد که بتوانند سوریه را به لیبی دوم تبدیل کنند.   خلاصه،   تهاجم سازمان تبلیغات اسلامی در این برهة حساس به شورای امنیت هیچ تعجبی ندارد؛   معلق زدن عنتر برای لوتی آمریکائی است،‌   که رسماً از تروریسم حمایت می‌کند و از عملیات نظامی روسیه سخت دلخور شده:

«این حملات [حملات روسیه] تا حدود زیادی مخالفانی را هدف قرار می‌دهد که خواهان آینده‌ای بهتر برای سوریه هستند و نمی‌خواهند نظام اسد در قدرت باقی بماند[...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ  8 اکتبر2015      

در مطلب رادیوفردا جای پرسش فراوان است.   ولی ما به طرح یک سوال اکتفا می‌کنیم و می‌پرسیم،‌  چگونه از طریق اعزام مزدور مسلح به یک کشور،  و قرار دادن ارتش در برابر گروه‌های خرابکار می‌توان خواستار آیندة بهتری برای یک ملت شد؟   تجربة هولناک «انقلاب اسلامی» در ایران،  حداقل به ما نشان داده که «آیندة بهتر» نمی‌تواند با سرنگونی رژیم توسط مزدوران بیگانه تأمین شود.   سرنگونی رژیم‌ از طرق غیرقانونی و با تکیه بر آشوب اجتماعی بیش از آنچه آیندة بهتر برای ملت‌ها فراهم آورد،  پیام‌آور نگون‌بختی‌شان است.   شاید اصرار کدخدا و رعایای اروپائی و پادوهای منطقه‌ای‌اش برای سرنگونی رژیم بعث سوریه،‌  به این دلیل باشد که طی سدة اخیر تیره‌روزی و نگون‌بختی انسان‌ها «آیندة بهتری» برای آتلانتیست‌ها تأمین کرده.