یکشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۹۷

نئاندرتال در نیویورک!



در هفتاد و سومین مجمع عمومی سازمان ملل،   یک نئاندرتال جنایت‌پیشه را دیدیم که در لباس زنانه،   با ریش و پشم رنگرزی شده،  صورت برنزه و لب‌های ماتیک خورده،   به نمایندگی از کشور ایران پشت تریبون سازمان ملل پرید.   در آغاز نئاندرتال اورادی به زبان عربی قرقره کرد،   سپس در حالیکه مدام پا به پا می‌‌شد و عین کودکان به چپ و راست ‌نیم‌‌چرخ می‌زد و به قول مامان‌جونش «نانای می‌کرد»،  مدعی شد که حامی صلح و دمکراسی در خاورمیانه است:

«[...]‌ ما از صلح و دموکراسی در همه خاورمیانه حمایت می‌کنیم [...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 25 سپتامبر 2018

مسلم است!   تفکیک جنسیتی،  تحمیل نماد بردگی به زن ایرانی،   ممنوعیت رقص و کنسرت و به ویژه،  روضه و زوزة مدام برای موهومات کربلا در جلسة هیئت دولت،  جملگی نشان حمایت نئاندرتال از صلح و دمکراسی می‌باید تلقی شود!     

بله،  هفتاد و سومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد،  در شرایطی برگزار شد که روسیه مسیر تردد هوائی و دریائی از قبرس تا ساحل شرقی مدیترانه را مسدود کرده بود!   البته مفسران و تحلیل‌گران و صاحب‌نظران صاحب‌نام این موضوع پیش‌پا اوفتاده را به عادت دیرینه زیرسبیلی درکردند!   ولی پس از دیدار «ترامپ ـ پوتین» در هلسینکی،  این دومین بار بود که قلمرو آتلانتیسم مستقیماً مورد تهدید نظامی روسیه قرار می‌گرفت!   نخستین بار،  در تاریخ 19 ژوئیه سالجاری،  آسمان بروکسل ظاهراً به دلیل «مشکلات فنی»،   منطقة پرواز ممنوع اعلام شد!  جالب اینکه پرواز هواپیماهای روسیه در آن ادامه داشت،   و هیچکس هم نپرسید چرا این مشکلات شامل حال هواپیماهای روسیه نمی‌شود؟!   اینبار نیز هیچکس نپرسید یک هفته ممنوعیت تردد کشتی‌ها و هواپیماها از قبرس تا ساحل شرقی مدیترانه،  آنهم به دلیل برگزاری مانور نظامی روسیه،   برای قاچاقچی‌های «شریف و محترم» و نفت‌خواران بسیار محترم‌تر آنگلوساکسون چه «پیامدهائی» خواهد داشت،  و یا اینکه ارتباط این ممنوعیت با بازتاب توافق سران روسیه و ترکیه و انصراف روسیه از بمباران ادلب ـ  تهاجم به هواپیمای نظامی روسیه ـ چیست و ... 

و از همه مهم‌تر باز هم کسی نپرسید چرا در گیرودار مانور نظامی روسیه بر فراز مدیترانه، حکومت ملایان در 38مین سالگرد «نعمت الهی» برای روح‌الله خمینی ـ  آغاز جنگ استعماری ایران و عراق ـ  بساط خودزنی در اهواز پهن کرد؛  ده‌ها نفر را به قتل رساند،  تا ضمن کوفتن بر طبل «داعش و تروریسم»،  انگشت اتهام را به سوی اسرائیل و آمریکا و عربستان گرفته،  از خود تصویر «قربانی تروریسم» ارائه دهد؟!

البته اینبار حنای «خودزنی» حکومت ملایان به قول معروف «نگرفت!»  ولی علیرغم آبکی بودن خودزنی کذا،   این حادثه نتیجة مطلوبی به همراه آورد.  بله،  در نتیجة این عملیات «قهرمانانه»،  عناصر محفل انسان‌ستیز «شیخ‌وشاه» باز هم به یکدیگر نزدیک‌تر شدند.  شاه‌الله که در مورد کشتار کردها ـ تهاجم موشکی جمکرانی‌ها به مقر حزب دمکرات کردستان ایران در خاک عراق  ـ  به علامت رضا،  سکوت کرده بود،‌  به محض انتشار خبر کشتار اهواز،‌ «ترور» را محکوم نموده،   بساط روضه و زوزه و تسلیت به راه انداخت!  به این ترتیب شاه‌الله به صراحت نشان داد که مخالفت‌اش با تجاوز و ترور «نسبی» است!  خلاصه گویا بعضی ترورها به مذاق شاه‌الله خوش می‌آید؛  برای قربانیان‌اش هم به احدی تسلیت نخواهد گفت.   البته هم‌سوئی شاه با شیخ در تأئید «تجاوز و خشونت» به هیچ عنوان تازگی ندارد‌.   ما هم از هم‌سوئی ایندو تعجب نکردیم.   از شما چه پنهان از وعظ و خطابة آتلانتیست‌ها و سگ‌های وفادارشان در نیویورک هم متعجب نشدیم.

در هفتادوسومین نشست عمومی سازمان ملل در نیویورک،  به دلیل تحولات سوریه،  فاتحان دو جنگ جهانی،  سران ایالات متحد،  انگلستان و فرانسه ناچار شدند در کنار بازندگان ایندو جنگ بنشینند و مقر سازمان ملل را به عرصة خودارضائی سیاسی ـ  نفس‌کش‌طلبی، عربده‌جوئی،  تکفیرو تهدید و پند و اندرز ـ  تبدیل کنند!

ابتدا کدخدا بالای منبر رفته،   برای انبساط خاطر حضار به تعریف از عملکرد و دستاوردهای دولت خویش پرداخت؛  همه خندیدند!  کدخدا هم خود را از تک و تا نیانداخته گفت،   «می‌دانستم چنین واکنشی نشان می‌دهید،  ولی ایرادی ندارد.»   به عبارت دیگر،   حاضران به پیام دونالد ترامپ «پاسخ مطلوب» دادند.  البته رسانه‌ها برای تحمیق مخاطب و جلب رضایت ابلهان اعلام داشتند،   «همه به ترامپ  خندیدند!»   ولی دونالد ترامپ مانند مجری یک استندآپ کمدی، حرفی زده بود تا مخاطب را بخنداند،  به اهداف خود نیز دست یافت؛  هر چند دیگران چنین امکاناتی نیافتند!

به عنوان نمونه،  در این نشست امپراتوری انگلستان در شرایط اسف‌باری گیر کرده بود.   از یک‌سو چرخش سیاسی چین که سال گذشته با حمایت از میانمار بر علیه تروریسم آغاز شده بود،  شدت گرفت،   و نهایت امر کار بجائی کشید که دولت تحت‌الحمایه بریتانیا  ـ کانادا ـ تابعیت افتخاری آنگ سان سوچی را پس گرفت!   از سوی دیگر،  آمریکا سامانه‌های  موشکی‌اش را در کویت،  بحرین و اردن برچید و لندن را تنها گذاشت،  و نهایت امر دهلی‌نو با لغو قوانین زن‌ستیز،  بند ناف هندوستان «مستقل» را از دربار بریتانیا برید!

بله،  طی ماه سپتامبر،  ‌ دادگاه عالی هند علاوه بر تأئید حق ازدواج همجنسگرایان،  سه طلاقه کردن زنان مسلمان و مجازات زنان به دلیل روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج را ممنوع  اعلام کرد.  به این ترتیب،   دولت مجبور شد لائیسیته را بجای تحجر و توحش «شرع و عرف» بنشاند.   به همین دلیل نیز بریتانیا در واکنش به این تحولات به دست و پا اوفتاد،  و هر چه بیشتر محور «جرمانی ـ عثمانی» را تقویت کرد.‌  شاهدیم که در راستای این سیاست تحجر «مسجد ـ کلیسا» در بلاد جرمانی استحکام یافت.

از قضای روزگار همانطور که تهاجم موشکی حکومت روضه خوانان به مقر حزب دمکرات کردستان ایران در خاک عراق با میعاد محاصرة استالینگراد متقارن شده بود ـ   وبلاگ قزاق و قواد ـ  افتتاح بزرگ‌ترین مسجد اروپا در جرمانی توسط سلطان رجب کودتازده نیز با هفتاد و هفتمین میعاد کشتار «بابیار» در اوکراین تقارن زمانی نشان می‌دهد!   بله،  در تاریخ 29 سپتامبر سالجاری رجب اردوغان بزرگ‌ترین مسجد اروپا را در شهر کلن افتتاح فرمود و از مسجدسازی به عنوان «نماد صلح» یاد کرد!  می‌دانیم که بر اساس پروپاگاند ابله‌پرور سازمان سیا،   اسلام یک «دین ضداستبداد» شناخته شده،   و خلاصه همه باید بپذیرند که پدوفیلی و برده فروشی و تعدد زوجات،  و «تجاوز و جنایت» به نام خدا،  اعمالی است ضداستبدادی!   حال این سئوال مطرح می‌شود که اگر این «عملیات» خداپسندانه بر اساس پروپاگاند سازمان سیا ضداستبدادی است،  چرا قوة قضائیة آمریکا پدوفیل و برده‌فروش را مجرم شناخته و مجازات می‌کند؟!

پاسخ روشن است؛  این «مسائل» شامل حال اقوام و نژاد «پست» می‌شود!  اینان می‌باید تجاوز و جنایت را به عنوان مبارزه با استبداد بپذیرند تا به این ترتیب بوق‌ها بتوانند عملیات آمریکا و رعایای اروپائی‌اش را در آفریقا و آسیا و کشورهای بالکان،  و به ویژه در کشورهای «نفت‌خیز»  مبارزه با استبداد معرفی کنند!  خلاصه،  در نتیجة همین تبلیغات بود که تهاجم وحشیانه ارتش‌های آمریکا و انگلستان به خاک عراق،  نوعی «مبارزه با استبداد» به شمار می‌آمد!  و بر اساس همین تبلیغات است که بمباران ملت ایران هم می‌تواند به استبداد آخوند پایان دهد!   

البته یانکی‌ها در این قماش مبارزه با استبداد سابقة درخشانی دارند.   قتل‌عام در جنگ کره،  بمباران ویتنام،  لائوس،  کودتا در اندونزی،  تجزیة خونین یوگسلاوی،   و ... و اخیراً نیز اعزام مزدور مسلح به کشور سوریه چون الماس در پروندة مبارزات ضداستبدادی‌شان می‌درخشد!   ولی حال که به سوریه رسیدیم بد نیست نگاهی بیاندازیم به سخنرانی ولید معلم،   وزیر امورخارجة اینکشور در مجمع عمومی سازمان ملل.  شاید دلائل پافشاری حکومت روضه خوان‌ها به حضور نظامی در سوریه را دریابیم.   وزیر امورخارجة سوریه در این سخنرانی خواهان خروج اشغالگران از خاک کشورش شده،   ولی فراموش کرده از دولت «دوست و برادر»،   انگلستان یاد کند:

«[...] آمریکا و فرانسه و ترکیه باید از سوریه خارج شوند [...]»                               
منبع:  یورونیوز،  مورخ 29 سپتامبر 2018

به عبارت ساده‌تر،  چنین استنباط می‌شود که دولت سوریه روابط ویژه‌ای با ارتش و مزدوران ارسالی انگلستان دارد؛   اینان گویا اشغالگر به شمار نمی‌آیند!  و  این است دلیل اصرار طویلة شیعی برای حضور نظامی در سوریه.   در واقع اگر آمریکا و فرانسه و ترکیه،  خاک سوریه را ترک کنند،   انگلستان امکان خواهد یافت با تکیه بر لات‌واوباش پاسدار که به اینکشور اعزام شده‌اند،  زمینة مناسب جهت اعمال سیاست‌هایش را فراهم آورد.  و از آن جمله است استقرار یک حکومت اسلامی در سوریه!   می‌دانیم که پیوند اسلام و استعمار ناگسستنی است،‌  به همین دلیل  آنگلوساکسون‌ها برای «بازگشت به عظمت گذشته» نیاز دارند اسلام را هر چه بیشتر گسترش داده،   طعم شیرین اتحاد دربار پهلوی با آلمان نازی را یک‌بار دیگر بچشند!   

امپراتوری بریتانیا در کشور ایران این سیاست استعماری را حداقل طی یکصد سال گذشته اعمال کرده،   و به گواهی اوضاع اسف‌بار فعلی ایرانیان،  باید اذعان داشت که در اجرای آن بسیار موفق بوده.  ولی برخلاف توهمات کهنه‌فروشان نیویورک و جنتلمن‌های نزول‌خور لندن،  ‌این «در» دیگر بر آن پاشنة یکصدساله نمی‌چرخد.