چهارشنبه، دی ۲۱، ۱۴۰۱

سگان خودشیفته!


 

 

«[...] سگ‌های ولگردِ شهرهای ویران،  فرسنگ‌ها و فرسنگ‌ها سر در پى قافلة نادر دارند [...] سگان گرسنه دوست و دشمن نمی‌شناسند [...] پارس‌کنان،  دوان دوان پای به میهمانىِ سفرة نادر می‌گذارند.  هر آنچه بوی خون دهد،  طعمه آنان است.   زخمیان پیش از آنکه فرصت فرار یابند در بندِ آرواره‌های قدرتمندشان گرفتار می‌شوند [...] شبانگاهانى که شعلة آتش جنگ خاموش است،  سگانِ گرسنه‌ [...]  به گرد اردوگاه نادر چون خفاشان گرسنه می‌گردند [...] گاه به طمعِ گوشت سرخ‌فامِ موش‌های صحرائی به جان یکدیگر می‌افتند و زمانى به گردِ اسبان و چارپایان بى‌محافظ حلقه زده بر آنان می‌تازند.   عطش‌شان را فقط جنگى دیگر دوباره سیراب خواهد کرد [...]» 

منبع: سعید سامان،  رمان «گاسوژ» 

 

زمانی که رمان گاسوژ را ویراستاری می‌کردم،   تصویر تهاجم سگ‌ها به زخمی‌ها و قربانیان  جنگ برایم تأثرآور  بود.   ولی در مقایسه با‌ تهاجم گلۀ سگ‌های «منحرف خودشیفته» به ملت ایران،  ‌تهوع جایگزین تأثر ‌شده!   پیش از ادامۀ‌ مطلب لازم است در مورد چند ویژگی اساسی «منحرف خودشیفته» ـ «پرور نارسیسیک» ـ  توضیح مختصری بدهیم.  «منحرف خودشیفته»،  به ناهنجاری شخصیتی مبتلاست؛  احساسات و نیازهای دیگران برایش فاقد اهمیت است؛   هرگز از درد و رنج دیگران متأثر نمی‌شود،   ولی همیشه از آن برای خودنمائی بهره برداری می‌کند.   «منحرف خودشیفته»،  مزور،  منفعت‌طلب و ضداجتماعی است؛  خود را «برتر» از دیگران می‌داند و انتظار دارد همه او را دوست داشتنی و مهم و ... و انسان‌دوست به شمار آورند.   بهترین نمونه «شان پن»،   مدافع نئونازی‌های اوکراین است که اخیراً فتوا داده بود «کسانی که واکسن کرونا نزده‌اند باید زندانی شوند!»   این جانور درنده در مراسم گلدن‌گلوب بالای منبر رفت،  برای خود نمائی چه حرافی‌ها که در مورد جوانان ایران و زنان افغان نکرد،   و بیاناتش در توئیتر بی‌بی‌سی فارسی هم منعکس شد. 

 

در تاریخ 15 دیماه سالجاری،   یک زن با روسری و جوراب‌های قرمز در برابر مقام معظم ملایان حضور یافت و بیاناتی هم ایراد کرد،   بدون آنکه دستگیر و زندانی شود‍!   مقام معظم هم به ناچار از مواضع شداد و غلاض‌ در مورد نماد بردگی زن ایرانی عقب‌نشینی فرمودند.  و این عقب‌نشینی اجباری به هیچ عنوان به مذاق اوباش «اصولگرا» و اربابان حکومت ملایان ـ آنگلوساکسون‌ها ـ  خوش نیامد!   از اینرو در میعاد 17 دی‌ماه سالجاری،  خبر اعدام «مهدی کرمی و محمد حسینی» منتشر شد!   اولی 23 ساله و ورزشکار بود و دومی کارگر،   با تاریخ تولد نامعلوم!

 

با ایندو اعدام،   قوة قضائیۀ بیابانی ملایان موفق شد در داخل و خارج مرزها،  هم زمینة تطهیر و خودنمائی لات‌ها و چاقوکش‌های شیعی از قماش عبدخدائی و مخلملباف را فراهم آورد،  هم به انواع فرنگی «منحرف خودشیفته» امکان خودنمائی دهد،  و از همه مهم‌تر به کسب تأئیدیه از سوی اربابان آنگلوساکسون‌اش نائل شود.

 

نیازی نیست که بگوئیم طبق معمول،   ملیجک در بار انگلستان،   دولت کانادا در این عرصة وقاحت و دریدگی پیشگام شده،   با تحریم چند مقام و نهاد حکومت نئاندرتال‌ها به دلیل «نقض حقوق بشر»،   به جهانیان پیام داد که مفاد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر با حکومت ضدحقوقی اسلامی هیچ تضادی ندارد:        

 

«به دنبال اعدام محمدمهدی کرمی و محمد حسینی از معترضان بازداشتی،  کانادا سه نهاد و دو مقام حکومت جمهوری اسلامی را به خاطر «نقض حقوق بشر» به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرد.»

 منبع: رادیو فردا، ‌ مورخ 9 ژانویه 2023    

 

به عبارت دیگر جنایتکاران و اوباشی از قماش محمد خاتمی،  میرحسین موسوی،  آخوند کروبی و... که توسط ملیجک دربار انگلستان تحریم نشده‌اند،  ناقض حقوق بشر به شمار نمی‌آیند.   همچنین کنیزالاسلام‌هائی از قماش کشتزار تقی محمدی که به آخوند جایزۀ «حقوق بشر» اهدا می‌کنند،  مسلماً مدافعان حقوق بشرند و ... و به ویژه کنیزالاسلام نسرین ستوده که اعدام‌های 17 دی‌ماه را به ابزار خودنمائی و تأئید تلویحی قوة قضائیه حکومت ملایان تبدیل کرده،   و سرکوب سازمان یافتۀ استعماری را به حساب «بی‌کفایتی زمامداران» گذاشته و به «خودمان» تسلیت گفته،  ناقض حقوق بشر نیستند.  کشتزار رضا خندان با تأکید بر اینکه قوۀ قضائیه بیابانی «متهم به قتل» را از حق داشتن وکیل انتخابی محروم کرده،  چنین القاء می‌کند که این دستگاه ضدحقوقی،   می‌باید به عنوان قوۀ قضائیۀ معتبر شناخته شود؛   قادر است «قانون» را رعایت کند:      

 

«[...] محمدمهدی کرمی و محمد حسینی هر دو با نقض آشکار قانون و نادیده گرفتن حق‌شان برای داشتن وکیل انتخابی،  اعدام شدند.   به خودمان که با چنین زمامداران بی‌کفایتی روبروییم که برای انتقام از فریاد ملت، دست به آدم‌کشی آشکار می زنند،  تسلیت می‌گویم.»

 منبع: رادیوفردا،  ‌مورخ 19 دیماه سالجاری

 

به این ترتیب می‌باید بپذیریم که اگر مقتولین 17 دی‌ماه «حق انتخاب وکیل» می‌داشتند،  اعدام نمی‌شدند!   به عبارت دیگر،   قوۀ قضائیۀ حکومت «مسجد ـ روسپی‌خانه» اشکالات مختصری دارد، که می‌تواند برطرف شود!   حال آنکه در حکومت دینی،  «قوه قضائیه» به مفهوم معاصر کلمه ـ  احقاق حق حقوقی انسان‌ها ـ  هرگز محلی از اعراب نداشته،  ندارد و نخواهد داشت. 

 

در این قماش حکومت‌ها،   قانون با احکام قرون وسطائی دین در ترادف قرار گرفته.   به عنوان مثال در شیخ‌نشین ‌قطر که در تبلیغات رسانه‌ای نماد توسعه و ترقی جلوه داده می‌شود،‌ برده‌فروشی و پدوفیلی و حرمسراداری و روسپی‌خانه‌داری و تجاوز جنسی «آزاد» است!  و مسلم بدانیم که شیخک قطر علیرغم حمایت از این روابط قرون‌وسطائی،  ادعا خواهد کرد که قوۀ قضائیه‌ای دارد،  که همچون قوۀ قضائیۀ جمکران «مستقل» عمل می‌نماید! 

 

ولی استقلال قوة قضائیه و به طور کلی آنچه مونتسکیو به عنوان استقلال قوای سه گانه مطرح کرده نمی‌تواند کوچک‌ترین ارتباطی با حکومت‌های دینی،  اسلامی و خصوصاً تشکل‌های «شیخ‌وشاهی» داشته باشد!   دلیل هم روشن است؛‌   کتاب «روح القوانین» در دورة «روشنگری» و بر اساس یک نگرش انسان‌محور به رشته تحریر درآمده،   و حاکمیت‌های معاصر کشور ایران،  هرگز اصل «روشنگری» را نپذیرفته‌اند.   آنطورکه ویکی‌پدیا می‌گوید،  ظاهراً در دورة رزم‌آرا،  بخشی از کتاب منتسکیو ترجمه شد،  و می‌دانیم که بعد از ترور رزم آرا،  کشور ایران در منجلاب قهرمان‌بازی‌های مصدق،  خوشخدمتی‌های جبهة ‌ملی و «مبارزات» فدائیان اسلام و «روشنفکری و ساده‌زیستی» امثال امیرعباس هویدا ـ روضه‌خوانی‌های موزیکال و نابودی هفته نامۀ فکاهی توفیق ـ  و فعالیت‌های «فرهنگی» شهبانوی «مردمی» فرورفت. 

 

در حکومت ملایان که اصولاً حقوق انسانی را منکر است،   پس از قتل نوید افکاری،   شورای روابط خارجی آمریکا به مم‌جواد ظریف تریبون داد،   تا طوطی شیرین زبان مبال سناتور دایان فاینشتاین بتواند «استقلال قوه قضائیه» حکومت ضدحقوقی و قرون‌وسطائی ملایان را به ارزش بگذارد ـ  وبلاگ «منتسکیو و میمون‌ها.»  

 

اشتباه نکنیم،  علیرغم تبلیغاتی که به راه انداخته‌اند،   این‌بار هم آمریکا و رعایای اروپائی‌اش پایه و اساس حکومت بدوی ملایان را به زیر سئوال نمی‌برند.   برای اینان قانون،  «قانون» است!   قوه قضاییه،‌  «قوه قضائیه» است!   دادگاه هم «دادگاه» است! حال آنکه هر کجا،  کسی مشتی کاغذباطله را «قانون» معرفی کرد و بر مسند قضاوت نشست،  آن محل را دادگاه نمی‌خوانند! 

 

دادگاه مکانی است جهت احقاق «حق حقوقی» و قاضی می‌باید بر اساس حقوق انسان‌محور و غیرجانبدار حکم صادر کند،   نه بر اساس بادشکم عرب سوسمارخور قرن هفتم میلادی و منافع بانک‌های غربی!   پیش از ادامۀ مطلب یادآور شویم،   اگر جرم محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد،  مهدی کرمی و ... قابل اثبات می‌بود، ‌ حکومت ملایان می‌توانست با برگزاری دادگاه علنی،  جرم اینان را ثابت کرده،   اعدام‌شان را حداقل در برابر بخش غارنشین و بدوی جامعه موجه جلوه دهد!   و ‌اگر چنین نکرده،  به استنباط ما دو دلیل دارد. نخست اینکه  «اثبات جرم» امکانپذیر نبوده؛    دوم اینکه،  این جوانان بدون دلیل بازداشت شده و پس از تحمل شکنجه به قتل رسیده‌اند!    اصولاً از کجا معلوم که بسیجی‌های به قتل رسیده،   قربانیان تصفیه‌حساب‌های درون گروهی نشده باشند؟!   دیگر آنکه،   اعدام‌های 17 دی‌ماه با هدف انحراف افکار عمومی از گسترش وابستگی حکومت ملایان به منطقۀ «یورو ـ دلار» و عقب‌نشینی اجباری علی روضه‌خوان از بساط حجاب،   و خصوصاً میعاد «کشف حجاب» در دوران پهلوی اول صورت گرفته است!

 

«کشف حجاب» در میعاد 17 دی‌ماه،   ملایان را همچون سگ پائولوف شرطی کرده بود؛   همه ساله در این میعاد زوزة ملایان بر علیه «کشف حجاب» و خیانت پهلوی اول به آسمان برمی‌خاست.   ولی با عقب‌نشینی «قهرمانانة» علی روضه‌خوان،  سگ‌های پائولوف و نعلین‌پوش از این تکه استخوان دندان‌گیر محروم شدند؛   از اینرو وظیفة روضه و زوزه را به صادراتی‌های‌شان در فرنگ محول کردند،   باشد تا رابطه‌شان به صورت «ظروف مرتبطه» محفوظ بماند.   باری 17 دی‌ماه سالجاری شاهد گورستان‌نوردی شیعی‌ها در پاریس و لیون و... و وین بودیم!   یک عده یاد فریدون فرخزاد و شاپور بختیار و سیاوش کسرائی افتاده بودند و خوشبختانه احدی هم مزاحم آرامش مزار صادق هدایت نشد!   و اما در کانادا،   در این معیاد شاهد معرکه‌گیری جاستین ترودو و شرکاء برای قربانیان هواپیمای اوکراینی بودیم. 

 

می‌دانیم که اکثر سرنشینان این هواپیما ایرانیان مقیم کانادا بودند.   همچنین می‌دانیم که این هواپیما پس از ترور سردارسلیمانی ساقط شد،   و پاسداران دلار پس از 3 روز انکار،  نهایت امر مسئولیت این عمل را بر عهده گرفتند.  ولی نمی‌دانیم به چه دلیل پیرامون سقوط این هواپیمای خاص چنین هیاهوئی به راه افتاده است؟!   مگر سرنشینان این هواپیما با سرنشینان هواپیمائی که در تاریخ دوازدهم تیرماه سال 1367،‌  بر فراز آب‌های خلیج فارس مورد اصابت دو موشک هدایت شوندۀ ناوگان ارتش آمریکا قرار گرفت تفاوت دارند؟   دیدیم که در پی نابودی ایرباس مذکور آب هم از آب تکان نخورد!   اینبار چه پیش آمده که چنین جنجالی به راه افتاده؟!

 

به استنباط ما،  برای بوق‌های غرب،   جان اتباع ایرانی، حتی با تابعیت کانادا هیچ اهمیتی ندارد؛  خدمه و خلبان هواپیما هم که اوکراینی  بودند،  چندان «اهمیتی» نمی‌توانند داشته باشند.  و با توجه به اشارۀ صریح نوة ژنرال دوگل به «کودتای 21 فوریه 2014 و همچنین فروش سلاح و تجهیزات اهدائی ایالات‌متحد توسط دولت اوکراین‌» ـ  لینک در توئیتر ناهید رکسان،   مورخ 7 ژانویه 2023 ـ   شاید برخی سرنشنیان غربی یا اوکراینی هواپیمای مذکور دلالان اسلحه بوده‌اند!   به عبارت دیگر،   سقوط این هواپیما فروش اسلحۀ آمریکائی از اوکراین‌ستان به ایران را با مشکل روبرو کرده است!  و البته پرسش‌های بسیاری در این زمینه می‌توان مطرح کرد؛  به طور مثال،  چرا در شرایطی که می‌بایست پروازهای مسافری متوقف شود،   به  هواپیمای اوکراینی مجوز پرواز داده شد؟!   این پرسشی است که مطرح نمی‌شود،  دقیقاً مانند بسیاری از پرسش‌ها در دیگر موارد!  

 

به طور مثال،  چرا وقتی خامنه‌ای در مورد حجاب عقب‌نشینی می‌کند،  قوۀ قضائیه دو جوان را بدون دلیل اعدام کرده است،   و دادستانی بار دیگر چماقش را بر علیه «کشف حجاب» به آسمان برده؟  و چرا وقتی رئیس بانک مرکزی ملایان راهی امارات و قطر می‌شود،  دادستانی برای مبارزه با «بدحجابان» بیانیه می‌صدورد؟!   به عبارت دیگر،  چرا دادستانی قوۀ کذا به علی خامنه‌ای اعلان جنگ داده،  و رهبر عظیم‌الشان ملایان اینچنین کُپ کرده و ساکت مانده؟!   مگر ادعا نمی‌شود «دیگران و دیگر نهادها» باید مطیع فرمان رهبر باشند،   و همه سرکوب‌ها «به دستور علی خامنه‌ای» صورت می‌گیرد؟!   

 

مگر همین خامنه‌ای شعار گسترش روابط با شرق نمی‌دهد؟   پس چرا رئیس بانک مرکزی ملایان بجای سفر به قرقیزستان،  راهی قطر و امارات می‌شود؟!  و نهایت امر چرا وغ‌وغ ممتد وزیر امورخارجۀ‌ جرمانی در مخالفت با رفتار حکومت ملائی با ملت ایران،    نهایت امر به «افزایش» صادرات کشور اشغال‌شدۀ آلمان به ایران منجر شده است؟!    بله،  به گزارش رویترز،   طی سه ماه اخیر،  صادرات جرمانی به ایران از میزان صادرات اینکشور به ایران در سال 2021  فراتر هم رفته:

 

«[...] بر اساس داده‌های اداره آمار فدرال آلمان [...] صادرات این کشور به ایران از ژانویه تا نوامبر 2022 [...] نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته‌،   به 1.5 میلیارد دلار رسید [...] که از حجم صادرات آلمان به ایران از کل صادرات سال 2021 هم بیشتر است.»

منبع: رادیو فردا،  مورخ 11ژانویه 2023

 

اینجاست که می‌رسیم به فواید «تمرکز بر یک نقطه» و رهبرسازی!   در دوران پهلوی دوم هم روند کار همین بود؛   شخص شاه مسئول همۀ مشکلات و فساد مالی و سرکوب اجتماعی در ایران  معرفی می‌شد و «همه از فرامین شاه اطاعت می‌کردند!»   ولی زمانی که همین شاه، شریف امامی را مأمور تشکیل «دولت آشتی ملی» کرد،  ‌ بعضی‌ها خوششان نیامد و نمایش 17 شهریور را به راه انداختند،   تا پهلوی دوم ناچار شود «صدای انقلاب» بشنود!   البته علی روضه‌خوان به هیچ عنوان با پهلوی دوم قابل قیاس نیست،  ‌ ولی بن‌بستی که حکومت ملایان در آن فروافتاده،  بن‌بست اواخر دوران شاه را تداعی می‌کند.   به عبارت دیگر،   برخلاف تصور خوش‌خیال‌ها و تبلیغات رادیوهای بیگانه و پامنبری‌های خودفروخته‌‌شان،   در دوران پهلوی ساختار پوسیده و فاسد اداری،   نهادهای امنیتی،  نظامی و انتظامی از شاه دستور نمی‌گرفتند؛   امروز هم تحت فرمان علی خامنه‌ای نیستند!  آن‌ها که می‌خواهند وضعیت ایران بهبود یابد،  می‌باید ابتدا از تشکیلات زیرزمینی‌ای که دهه‌هاست مسیر «سیاسی ـ اقتصادی» کشور را تعیین می‌کند،   «کشف حجاب» نمایند!   در غیراینصورت خروج از این کلاف‌سردرگم امکانپذیر نخواهد بود.